بی‌سیم چی سیدعلی باید فرمان او را به رزمندگان برساند. وظیفه هر نفر را تفهیم کند. بی‌سیم چی نباید اجازه دهد ارتباط فرمانده با نیروها قطع شود. باید فرمان را دقیق منتقل کند.
به گزارش سرویس فضای مجازی پایگاه خبری شهدای ایران؛ نویسنده وبلاگ انجام وظیفه در آخرین مطلب خود نوشت:
دست و پاهایش تیر خورده بود و خون از محل اصابت گلوله می‌جوشید. خودش فهمید که تا لحظاتی دیگر شهید می‌شود. از پا ننشست. خواست در این دقایق آخر یک کار دیگر برای جبهه بکند. اطراف را خوب نگاه کرد. ناگهان چشمش به یک سیم افتاد. سیم مربوط به یک بی‌سیم عراقی بود که خطشان را با عقب مرتبط می‌کرد و برای دشمن نقش حیاتی داشت. کشان‌کشان خود را به سیم نزدیک کرد. با زحمت سیم را در دهان گذاشت و شروع کرد به جویدن. آنقدر جوید تا بالاخره سیم قطع و ارتباط دشمن با فرماندهان مختل شد. حالا عراقی‌ها به تکاپو افتادند و جبهه دشمن سردرگم شده بود. چند نفر از نیروهای بعثی مامور شدند، علت را بررسی کنند. در نهایت به کار او پی بردند. بالای سرش حاضر شدند و بستندش به رگبار.( صحنه‌ی شهادت سردار حاج علیرضا موحد دانش)
*********
مدتی بود که مادام از خود می‌پرسیدم چرا بی‌سیم؟ بی‌سیم چه اهمیتی در جنگ دارد؟ شاید اگر شهید موحد دانش بی‌سیم را قطع نمی‌کرد، دشمن متوجه حضورش نمی‌شد یا حداقل اسیر می‌شد. بی‌سیم چه نقشی ایفا می‌کند که ارزش شهادت دارد؟ در ادامه می‌خواهم در قالب چند شماره چیزکی در این باب بنویسم:
یک: بی‌سیم یعنی تنها حلقه ارتباطی بین فرمانده و رزمنده در یک جنگ تمام‌عیار. بی‌سیم است که پیام رمز عملیات را از زبان فرمانده به گوش رزمندگان می‌رساند. بی‌سیم می‌گوید عقب‌نشینی کنید. پدافند کنید. آرپیچی‌زن‌ها بزنند. فعلا کسی تیر‌اندازی نکند. اگر بی‌سیم نباشد یا قطع باشد چه می‌شود؟ یأس دل‌های رزمندگان را سست می‌کند. شایعه می‌افتد در جبهه خودی. مانند همان که در اُحد شد. برخی گفتند پیامبر شهید شده و دست از جنگ کشیدند. حدس و گمان جای فرمان را می‌گیرد. تا زمانی که دستور فرمانده به گوش نیروها می‌رسد، صف‌ها مرصوص می‌ماند و فتح نسبت به شکست قوت دارد. اما زمانی که عملکرد هر رزمنده بر اساس سلیقه‌ی خودش باشد، آن سپاه محکوم به شکست است. اگر بی‌سیم درست کار نکند، جبهه خودی بی‌فرمانده می‌شود. آتش اختلافات زبانه می‌کشد. برخی حمله می‌کنند. برخی دیگر عقب‌نشینی. تلفات زیاد می‌شود. دشمن حمله‌ی ایذایی می‌کند و رزمندگان در تشخیص محور اصلی جنگ فریب می‌خورند و محاصره می‌شوند.
دو: بی سیم نه تنها باید پیام را از فرمانده به نیروها برساند، بلکه باید این کار را بسیار دقیق انجام دهد. لطمات فرمان ناقص جبران‌پذیر نیست. انتقال نادرست فرمان که دیگر جای خود دارد. اگر گرای نیروهای دشمن به توپخانه به جای بیست درجه به شمال بشود ده درجه، ممکن است نیروهای خودی تلف شوند.
سه: تمام پیام‌های بی‌سیم رمزآلود است. بعضی پیامها را جز دشمن باید همه رزمندگان دریافت کنند و بفهمند. برخی دیگر را نیروهای عادی هم درصورت دریافت نباید درک کنند، چون ممکن است به علت ظرفیت ناکافی به جنگ لطمه بزنند، اما نیروهای خاص به علت تجربه کافی واکنش مناسب و معقول انجام می‌دهند. حتی بعضی پیامها باید بین فرماندهان رد و بدل شود و به رده‌های پایین‌تر رسوخ نکند.
*********
تقریبا همه کسانی که در جنگ سخت و جنگ نرم جانبازی کرده‌اند متفق‌القول عقیده دارند که اهمیت و پیچیدگی جنگ نرم بیشتر است. در جنگ سخت عقب‌نشینی مکافات اخروی ندارد. در جنگ سخت شکست معنی ندارد. چه بکشیم چه کشته شویم پیروزیم. اما در جنگ نرم اینطور نیست. به قول آقا آنان که شکست بخورند در اعلی‌علیین سرشکسته می‌شوند. تبعات شکست در جنگ نرم با جنگ سخت قابل مقایسه نیست. باز به قول آقا جنگ نرم قلب جوانان ما را هدف گرفته است. حکایت شکست در جنگ نرم حکایت کارآمدی نظام است. حکایت کارایی ولایت فقیه. شک درباره نحوه مدیریت اسلام. تردید درمورد هزار و چهارصد سال فقه شیعه. عقب‌نشینی در جنگ نرم یعنی مقاومت در برابر صدام اشتباه بود. یعنی خون جوانان وطن حرام شد و رفت.
امروز جبهه حق در جنگ نرم یک فرمانده دارد که به گواه دوست و دشمن لایق ترین سکان‌دار در کره‌ی زمین بر کشتی انقلاب است. ناخدای باخدای انقلاب در این بیست و چند سال هدایت سفینه‌النجات انقلاب، آن را از هر گزندی حفظ کرده است و لاغیر. اما این جبهه یک عده رزمنده هم دارد. رزمندگانی که پیرجماران اینطور وصفشان کرد که جز در مقطعی از صدرش، اسلام چنین امتی به خود ندیده است. همان‌ها به رخ دنیا کشیدند که پایداری همیشه جواب می‌دهد. مردمی که اختلاف را می‌فهمند، انحراف را می‌فهمند، اعتکاف را هم می‌فهمند. صحنه را می‌شناسند. حضور را درک می‌کنند. ابلیس را با یک چشم می‌پایند و انگلیس را با چشم دیگر. در این نوشته نمی‌خواهم قشنگ بنویسم و فقط می‌خواهم این حرف مهم را بزنم که اشکال این جبهه در فرمانده و رزمنده‌اش نیست، بلکه در بی‌سیم است. بله بی‌سیم. بی‌سیم نرم! باید منویات آقا را برای اقشار مختلف مردم با زبان خودشان تبیین کرد. خامنه‌ای در جنگ نرم بی‌سیم‌چی می‌خواهد. عمار، بی‌سیم‌چی علی(ع) در صفین بود. بی‌سیم‌چی سیدعلی کیست؟ بی‌سیم چی سیدعلی باید فرمان او را به رزمندگان برساند. وظیفه هر نفر را تفهیم کند. بی‌سیم چی نباید اجازه دهد ارتباط فرمانده با نیروها قطع شود. باید فرمان را دقیق منتقل کند. باید پیامها را به فراخور ظرفیت و احتیاج نیروها رمزآلود منتقل کند. بیسم‌ها امروز اما، متنوع‌تر از جنگ سخت‌اند. همین وبلاگ‌ها می‌توانند بی‌سیم باشند. همین انجام وظیفه کم‌کار و بی‌رمق. مستند فلان رفیق و پوستر برادر بهمان. هر رسانه یا وسیله‌ای که پیام آقا را به مردم برساند امروز در جنگ نرم بی‌سیم‌چی خامنه ای است نقطه
