شهدای ایران shohadayeiran.com

یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که :کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : سی-سالگی ...
شهدای ایران: همسر شهید احمدی روشن در این زمینه نوشت:


سر قبر نشسته بودم …

باران می آمد. روی سنگ قبر نوشته بود: شهید مصطفی احمدی روشن ….
از خواب پریدم.
مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم.
بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم.
زد به خنده و شوخی گفت : بادمجون بم آفت نداره…
ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که :کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : سی-سالگی …
باران می بارید شبی که خاکش می کردیم…


خاطره‌ای تلخ از همسر شهید احمدی‌ روشن
انتشار یافته: ۲
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
0
1
و در وصیت هایش نوشت : در آخرت از کسانی که مخالف انقلاب و ولی فقیه هستند، رو بر می‌گردانم ...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۱۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
0
0
من او را نمی شناسم اما اگه در راه پیشرفت این مملکت گامی برداشته خدا بیامرزدش
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار