صادق خرازی گفت: مجمع روحانیون دچار دگردیسی شده است.
به گزارش شهدای ایران، رئیس شورای مرکزی حزب "ندای ایرانیان" اظهار داشت: از هرکسی میپرسم اگر مشارکت دوباره فعال شود، حاضری بازگردی؟ میگوید نه.
وی همچنین گفت: من متولی ندا نیستم.
مهمترین محورهای گفتگوی سید محمدصادق خرازی رئیس شورای مرکزی حزب "ندای ایرانیان" با روزنامه شرق بدین شرح است:
من متولی ندا نیستم عدهای به جای اینکه یکپدیده سیاسی و تشکیلاتی را نقد کنند، شخصیسازی کردند که پسندیده نبود و نیست.
مجمع روحانیون مبارز دچار دگردیسی ومشارکت هم دچار فرازوفرود شده است.
برخی از اعضای مشارکت از گذشته با مشارکت زاویه داشتند.
از هرکسی میپرسم که اگر مشارکت دوباره فعال شود آیا شما حاضرید بعدا بازگردید به مشارکت؟ میگویند نه.
صادق خرازی در سال 88 ادبیاتی وارد هنجارها و رفتارهای اصلاحطلبی شد که بهمعنای واقعی دارای حاشیه بود که موجب پیدایش دیدههایی فراتر از اصلاحطلبی شد.
نمیدانم هدف این بود که به جنبش سبز برسیم یا اصلاحطلبی؟
اگر الان شما سراغ آقایخاتمی بروید مسیرش ادامه حیات و استمرار و ثبات جریان اصلاحطلبی است؛ حرکت خاتمی، حرکت جنبش سبز نبوده است.
من فشار و جنبش اجتماعی کف خیابان را قبول ندارم.
حجاریان دیدگاه خود در خصوص "فشار از پایین و چانهزنی از بالا" را بعدا اصلاح کرد.
کسی که روزی سخن از ادبیات "بود و نبود" و "عدم و وجود" میکند، نمیتواند یکدفعه اعتمادسازی کند.
طبیعتا شما هم اگر در جای حاکمیت بنشینید، بیاعتماد میشوید.
معتقدم در سال 88 تخلف شد اما تقلب ١٠ تا ١٢میلیونی نه؛ قلب من نمیتواند قبول کند که احمدینژاد در این کشور ٢٤میلیونرای آورده باشد، اما عقلم چیز دیگری میگوید.
متاسفانه برخی دوستان فقط تهران،اصفهان و شهرهای بزرگ را دیدند.
آقای جهانگیری به من گفت در منطقه جیرفت تخلف شده است، من به رهبری گفتم و آقای اژهای ما را خواست؛ رفتند تحقیق کردند دیدند که صندوقها درست است، نمیشود اینطور قضاوت کرد.
در سال٩٢ اگر حاکمیت میخواست آقایروحانی را بیندازد با یکی، دوحوزه و چند صندوق میتوانست که ایشان را به دور دوم ببرد، مجموع آرای اصلاحطلبان ٥٠ درصد بود و اصولگرایان ٤٩درصد، آن اختلاف کوچک باعث موفقیت آقای روحانی شد.
وی همچنین گفت: من متولی ندا نیستم.
مهمترین محورهای گفتگوی سید محمدصادق خرازی رئیس شورای مرکزی حزب "ندای ایرانیان" با روزنامه شرق بدین شرح است:
من متولی ندا نیستم عدهای به جای اینکه یکپدیده سیاسی و تشکیلاتی را نقد کنند، شخصیسازی کردند که پسندیده نبود و نیست.
مجمع روحانیون مبارز دچار دگردیسی ومشارکت هم دچار فرازوفرود شده است.
برخی از اعضای مشارکت از گذشته با مشارکت زاویه داشتند.
از هرکسی میپرسم که اگر مشارکت دوباره فعال شود آیا شما حاضرید بعدا بازگردید به مشارکت؟ میگویند نه.
صادق خرازی در سال 88 ادبیاتی وارد هنجارها و رفتارهای اصلاحطلبی شد که بهمعنای واقعی دارای حاشیه بود که موجب پیدایش دیدههایی فراتر از اصلاحطلبی شد.
نمیدانم هدف این بود که به جنبش سبز برسیم یا اصلاحطلبی؟
اگر الان شما سراغ آقایخاتمی بروید مسیرش ادامه حیات و استمرار و ثبات جریان اصلاحطلبی است؛ حرکت خاتمی، حرکت جنبش سبز نبوده است.
من فشار و جنبش اجتماعی کف خیابان را قبول ندارم.
حجاریان دیدگاه خود در خصوص "فشار از پایین و چانهزنی از بالا" را بعدا اصلاح کرد.
کسی که روزی سخن از ادبیات "بود و نبود" و "عدم و وجود" میکند، نمیتواند یکدفعه اعتمادسازی کند.
طبیعتا شما هم اگر در جای حاکمیت بنشینید، بیاعتماد میشوید.
معتقدم در سال 88 تخلف شد اما تقلب ١٠ تا ١٢میلیونی نه؛ قلب من نمیتواند قبول کند که احمدینژاد در این کشور ٢٤میلیونرای آورده باشد، اما عقلم چیز دیگری میگوید.
متاسفانه برخی دوستان فقط تهران،اصفهان و شهرهای بزرگ را دیدند.
آقای جهانگیری به من گفت در منطقه جیرفت تخلف شده است، من به رهبری گفتم و آقای اژهای ما را خواست؛ رفتند تحقیق کردند دیدند که صندوقها درست است، نمیشود اینطور قضاوت کرد.
در سال٩٢ اگر حاکمیت میخواست آقایروحانی را بیندازد با یکی، دوحوزه و چند صندوق میتوانست که ایشان را به دور دوم ببرد، مجموع آرای اصلاحطلبان ٥٠ درصد بود و اصولگرایان ٤٩درصد، آن اختلاف کوچک باعث موفقیت آقای روحانی شد.