آخرین اظهارات آقای هاشمی تخطئه عملکرد خویش در طول چند سال گذشته و از جمله فتنه سال 88 است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از کیهان، وی در دانشگاه تهران و در نشستی تحت عنوان پیامبر رحمت و مدارا گفت: این روزها مشاهده میکنید که چقدر از صدا و سیما علائم تفرقه پخش میشود و چیزهایی را به خورد مردم میدهند که نبوده است. این کارها خدمت به نظام و خدمت به انقلاب و کشور نیست.
هاشمی رفسنجانی، دروغ، ظلم و زندان بیجهت را از عوامل تفرقه برشمرد و تصریح کرد: اختلاف نظر اگر در حد بحث بماند مفید است، اما وقتی به عمل و کار فیزیکی بگذرد و از حدی تجاوز کند، به تهمت و دروغ و درگیری تبدیل میشود.
وی ادامه داد: ما در عین اختلافنظر باید با یکدیگر برادرانه رفتار کنیم و نباید فقط به زبان اکتفا کنیم. افراد یا نهادهای خاصی نباید به دیگران زور بگویند و انتظار این است که انقلاب را و اهداف انقلاب را به عنوان الگوی خود در نظر بگیریم.
وی با بیان اینکه موضوع وحدت آسان نیست و باید عمل همراه آن باشد، اما متأسفانه امروز میبینیم که از حد حرف عبور نمیکند، خاطرنشان کرد: قانون اساسی ما هم در زمان مشروطه و هم در زمان انقلاب تمام اقلیتها را در مجلس وارد کرد و امکان دارد که یک فرد ارمنی و یا مسیحی که 10 یا 20 هزار رأی دارد در کنار نمایندهای که دو میلیون رأی دارد در مجلس حق رأی داشته باشد. بنابراین در قانون اساسی ما این افراد نیز در کشور شریک هستند و در نتیجه چطور میشود که ما در یک کشور اسلامی با یکدیگر اختلاف داشته باشیم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر اینکه احزاب و تشکلهای سیاسی کار خود را انجام میدهند، بیان داشت: خداوند کسانی را که تفرقه ایجاد میکنند تنبیه میکند و سه نوع عذاب را برای اینگونه جوامع برمیشمارد که شامل عذابهای آسمانی، عذابهای زمینی مانند زلزله و عذاب تفرقه است.
آقای هاشمی در این اظهارات توضیح نداد که کدام قسمت از مستندهای پخش شده در صداوسیما به مناسبت سالگرد یومالله 9 دی خلاف واقع بوده است؟ اهانت به جمهوری اسلامی و امام و ولایتفقیه؟ حرمتشکنی روز عاشورا توسط گروهکهای ضدانقلاب و مردمان خداجو توصیف شدن آنها توسط یکی از سران فتنه؟ شعار کوبنده مردم در حماسه 9 دی علیه سران فتنه و لعنت کردن آنها؟ ارتباط فتنهگران با استکبار آمریکا و انگلیس و اسرائیل و مورد حمایت صریح آنان قرار گرفتن؟ آیا جز این است که سران این سه رژیم خبیث علنا و صریحا از فتنهگران سبز و سران آنها حمایت کردند و اگر چنین است - که قطعا اینگونه است- چرا آقای هاشمی در کنار مهرههای جنگ نیابتی دشمنان ایستاد؟ در مقابل آیا افشای چهره منافقینی این چنین از سوی صدا و سیما و بصیرتبخشی بیشتر به مردم را میتوان حمل به تفرقه کرد؟
از سوی دیگر باید پرسید چه کسانی با دروغ بزرگ تقلب ـ آن هم در حد 11 میلیون - به نظام اسلامی تهمت خیانت در امانت مردم را زدند و با نکوهش رهبر معظم انقلاب در همان زمان مواجه شدند؟ آیا همین دروغ خیانتآلود تقلب، اسم رمز آشوب و اسباب تفرقهافکنی بزرگ و فتنه «اکبر من القتل» و «اشد من القتل» نبود؟! آیا ایستادن مقابل رأی اکثریت و تشجیع به زور و ارعاب پسندیده بود که حالا آقای هاشمی زور و دروغ و ظلم را تخطئه میکند؟! آیا رفتار آن روز سران فتنه و خیانت در حق انقلاب و نظام و رأی مردم، مصداق رفتار برادرانه بود؟! و... بالاخره اینکه آیا آقای هاشمی فراموش کرده که عضو مرکزیت ستاد تبلیغاتی وی در سال 84 که بعدها سخنگوی دولت یازدهم شد، صراحتا تصریح کرد هرگز دل ما با منتخب سال 88 صاف نشد؟!
هاشمی رفسنجانی، دروغ، ظلم و زندان بیجهت را از عوامل تفرقه برشمرد و تصریح کرد: اختلاف نظر اگر در حد بحث بماند مفید است، اما وقتی به عمل و کار فیزیکی بگذرد و از حدی تجاوز کند، به تهمت و دروغ و درگیری تبدیل میشود.
وی ادامه داد: ما در عین اختلافنظر باید با یکدیگر برادرانه رفتار کنیم و نباید فقط به زبان اکتفا کنیم. افراد یا نهادهای خاصی نباید به دیگران زور بگویند و انتظار این است که انقلاب را و اهداف انقلاب را به عنوان الگوی خود در نظر بگیریم.
وی با بیان اینکه موضوع وحدت آسان نیست و باید عمل همراه آن باشد، اما متأسفانه امروز میبینیم که از حد حرف عبور نمیکند، خاطرنشان کرد: قانون اساسی ما هم در زمان مشروطه و هم در زمان انقلاب تمام اقلیتها را در مجلس وارد کرد و امکان دارد که یک فرد ارمنی و یا مسیحی که 10 یا 20 هزار رأی دارد در کنار نمایندهای که دو میلیون رأی دارد در مجلس حق رأی داشته باشد. بنابراین در قانون اساسی ما این افراد نیز در کشور شریک هستند و در نتیجه چطور میشود که ما در یک کشور اسلامی با یکدیگر اختلاف داشته باشیم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر اینکه احزاب و تشکلهای سیاسی کار خود را انجام میدهند، بیان داشت: خداوند کسانی را که تفرقه ایجاد میکنند تنبیه میکند و سه نوع عذاب را برای اینگونه جوامع برمیشمارد که شامل عذابهای آسمانی، عذابهای زمینی مانند زلزله و عذاب تفرقه است.
آقای هاشمی در این اظهارات توضیح نداد که کدام قسمت از مستندهای پخش شده در صداوسیما به مناسبت سالگرد یومالله 9 دی خلاف واقع بوده است؟ اهانت به جمهوری اسلامی و امام و ولایتفقیه؟ حرمتشکنی روز عاشورا توسط گروهکهای ضدانقلاب و مردمان خداجو توصیف شدن آنها توسط یکی از سران فتنه؟ شعار کوبنده مردم در حماسه 9 دی علیه سران فتنه و لعنت کردن آنها؟ ارتباط فتنهگران با استکبار آمریکا و انگلیس و اسرائیل و مورد حمایت صریح آنان قرار گرفتن؟ آیا جز این است که سران این سه رژیم خبیث علنا و صریحا از فتنهگران سبز و سران آنها حمایت کردند و اگر چنین است - که قطعا اینگونه است- چرا آقای هاشمی در کنار مهرههای جنگ نیابتی دشمنان ایستاد؟ در مقابل آیا افشای چهره منافقینی این چنین از سوی صدا و سیما و بصیرتبخشی بیشتر به مردم را میتوان حمل به تفرقه کرد؟
از سوی دیگر باید پرسید چه کسانی با دروغ بزرگ تقلب ـ آن هم در حد 11 میلیون - به نظام اسلامی تهمت خیانت در امانت مردم را زدند و با نکوهش رهبر معظم انقلاب در همان زمان مواجه شدند؟ آیا همین دروغ خیانتآلود تقلب، اسم رمز آشوب و اسباب تفرقهافکنی بزرگ و فتنه «اکبر من القتل» و «اشد من القتل» نبود؟! آیا ایستادن مقابل رأی اکثریت و تشجیع به زور و ارعاب پسندیده بود که حالا آقای هاشمی زور و دروغ و ظلم را تخطئه میکند؟! آیا رفتار آن روز سران فتنه و خیانت در حق انقلاب و نظام و رأی مردم، مصداق رفتار برادرانه بود؟! و... بالاخره اینکه آیا آقای هاشمی فراموش کرده که عضو مرکزیت ستاد تبلیغاتی وی در سال 84 که بعدها سخنگوی دولت یازدهم شد، صراحتا تصریح کرد هرگز دل ما با منتخب سال 88 صاف نشد؟!