ایران کشوری با ادعاهای بزرگ، اراده قوی چشمگیر، متانت و سرسختی بزرگ و دیپلماسی کارکشته است؛ بد نیست الگوی ایرانی بقای وجود در شرایط تحریمهای بسیار شدید خارجی را به دقت مطالعه کنیم تا همه نواقص و فرصتهای این وضع را بفهمیم.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، «فئودور لوکیانوف» رئیس شورای سیاست خارجی و دفاعی روسیه بعد از سفر به تهران در روزنامه «روسیسکایا گازتا» مقالهای در خصوص این همایش و دیپلماسی و روحیات ایرانی در برخورد با غرب و همچنین نگاه کارشناسان ایرانی به روابط با روسیه نوشت که از نظر خوانندگان میگذرد.
در تهران همایش بزرگ بینالمللی تحت عنوان جهان علیه خشونت و افراطی گری برگزار میشود. آقای حسن روحانی رئیس جمهور ایران مبتکر برپایی این کنفرانس شد، مجمع عمومی سازمان ملل متحد از این اندیشه پشتیبانی کرد و لذا میتوان گفت که جامعه جهانی به این گردهمایی مبارکباد گفته است. کسانیکه دوران شوروی را به خاطر دارند، میتوانند در این همایش جو فراموش شده مبارزه در راه صلح در سراسر جهان را احساس کنند که این احساس بسیار دل چسب است. نمیتوان از چیزی هم ایراد گرفت.
گردهماییهای بزرگ بینالمللی در ایران کمتر بر پا میشوند و لذا تهران برای این کنفرانس اهمیت زیادی قائل است، ولی در حال حاضر برای مهمانان کنفرانس هم بسیار مهم است که بفهمند کشوری که به بهانههای مختلف از تصویر خبری جهان ناپدید نمیشود، چه روحیهای دارد.
جدیداً مذاکرات بیش از یک ساله ایران با گروه ۱+۵ (پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد و آلمان) درباره برنامه هستهای ایران بی نتیجه پایان یافته است. البته میتوان نتیجه این مذاکرات را به گونههای دیگر تعبیر کرد.
از یک سو، تا تاریخی که از قبل تعیین شده بود، چیزی حاصل نشد و لذا این شکست مذاکرات است. از سوی دیگر، توافق کردند که این روند را تا ۶ ماه دیگر تمدید کنند و اعلام کردند که پیشرفت بزرگی حاصل شده و نباید کار را نیمه راه رها کرد زیرا فرصتهای قابل توجهی وجود دارد و لذا این مذاکرات موفقیت آمیز بود. و بالاخره بسیاری بر این اعتقاد هستند که مذاکرات و چانه زنی بی پایان، همان چیزی است که همه بدان احتیاج دارند.
اگر معامله نهایی شود، مجبور خواهند شد توافقات حاصله را اجرا کنند که در این زمینه هم تهران مشکلات زیادی خواهد داشت (در این کشور مخالفان معامله با شیطان کم نیستند) و هم دولت باراک اوباما که مجبور خواهد شد کنگره مخالف خود را متقاعد کند که تحریمها علیه ایران را که اکثر قانونگذاران آمریکایی از این کشور متنفرند، لغو کند. لذا تا زمانیکه مذاکرات ادامه یابد، هیچ بن بستی در کار نیست و نباید به هیچ اقدام عملی دست زد.
آیا روسیه به توافقات ایرانی – آمریکایی احتیاج دارد؟ این سؤال دوپهلویی است. درست است که اگر ایران از انزوا خارج شود، امکانات فراوانی برای آن فراهم خواهند شد که الآن ایران از این امکانات محروم است. روسیه از طرف همکاری استثنایی ایران به یکی از شرکای فراوان ولی مهم این کشور تبدیل خواهد شد. این ادعا درست است ولی خود ایران میخواهد از انزوا خارج شود. هم مردمی که از تحریمها به تنگ آمدهاند و هم نخبگان سیاسی که برنامههای سیاسی آنها ابعاد منطقهای و حتی گستردهتری دارد، میخواهند به انزوا پایان دهند.
لذا نباید به این عامل امید بست که طرف مقابل (یعنی ایران) چاره دیگری ندارد. دیر با زود امکان انتخاب فراهم خواهد شد ولی از رفتار مسکو پس مزه تلخی باقی خواهد ماند. در مجموع، با استفاده از گفتوگوها با نمایندگان جامعه کارشناسی ایران میتوانیم از زاویه دید آنها به خود بنگریم. این نگاه از طرف غربی نیست که بدان عادت کردهایم.
همکاران ایرانی قبل از همه به یک موضوع علاقه مند هستند: آیا روسیه جداً با غرب وارد مناقشه شده و میخواهد به شرق روی آورد؟ یا اینکه در روابط با شریک عادی آن مرحله تیرهای فرا رسیده و روسیه به حرکات سراسیمه در جهت جستجوی شریک جایگزین پرداخته است تا به عشق قدیمی خود نشان دهد که غیر از او هم کشورهای دیگر وجود دارند؟ ولی بعد از آن روسیه و غرب دوباره همدیگر را در آغوش خواهند گرفت که شاید نوسازی جدید روابط یا خدای نکرده چیزی شبیه به پروسترویکا رخ دهد.
از نظر ایرانیان، تا کنون از این اتفاقها افتاده است. دائماً سؤال میکنند که اگر ما و شما با چنین قاطعیتی با سلطه جویی آمریکایی مخالفت میورزیم، چرا روسیه به همه بستههای تحریمهای سازمان ملل علیه ایران رأی داد؟ روسیه مقاومت و گاهی اعتراض میکرد ولی بالاخره رأی میداد. لغو قرارداد سال ۲۰۱۰ درباره صدور سامانههای اس-۳۰۰ به طور خاصی احساسات ایرانیان را جریحه دار کرد. ایرانیان اعتقاد کامل دارند که این قرارداد مشمول تحریمها نشده بود و اینکه کالای مذکور میتوانست به ایران رسانده شود.
آنها ضمن اشاره به قضیه ناوهای میسترال با نیش خند طعنه آمیزی خاطرنشان میکنند: الان میبینید عدم اجرای تعهدات طرف دیگر چقدر ناراحت کننده است؟
در ورای تردیدها در خصوص قابل اعتماد بودن قول و وعدههای روسیه، بی اعتمادی جدی تری پنهان شده است: روسیه که به تشدید اینقدر تند روابط با غرب تن داده است، می خواهد روی چه چیزی متکی شود؟ با وجود اینکه مقامات ایرانی (به خصوص محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق) همیشه تأکید کرده و می کنند که نباید از آمریکا ترسید، تهران خوب میفهمد که فشار جامع سیاسی و اقتصادی غرب کار کوچکی نیست. یک کشور می تواند تحت چنین فشاری زنده بماند ولی نمیتواند برنامههای بزرگ خود را اجرا کند.
درست است که پایگاه اقتصادی روسیه از ایران قویتر است، ولی با غرب قابل مقایسه نیست. در این شرایط سؤال میکنند که شما چطور میخواهید از پس این مسائل بر آیید؟ تاکنون از الگوی جدید توسعه اقتصاد روسیه هم خبری نشده است. این گونه ملاحظات با لحن گوناگون اعم از دلسوزی و نزاکت دوستانه تا چیزی شبیه به تحقیر، بیان میشوند.
باید برداشت نسبتاً سرد از سیاست روسیه نسبت به کریمه و اوکراین را اضافه کرد. نه محکومیت در کار است و نه حمایت. عدهای رفتار شجاعانه و تند پوتین را پسندیدهاند و دیگران ابراز شک و تردید کرده و میگویند که روسیه غیر از این حرکات تند و سراسیمه برای توطئههای زیرکانه غرب پاسخی ندارد.
ایران کشوری با ادعاهای بزرگ، اراده قوی چشم گیر، متانت و سرسختی بزرگ و دیپلماسی کار کشته است. این کشور در تقاطع مهمترین روندهای جهانی واقع شده است. در شرایط جدیدی که برای مدت طولانی نصیب مسکو شده است، تهران شریک طبیعی ماست که به روسیه علاقهمند است. ایران به متحد ما تبدیل نخواهد شد زیرا مانند روسیه برای استقلال و منافع خود ارزش زیادی قائل است. قاطعیت در دفاع از منافع خود، بهترین وسیله برای متقاعد کردن ایرانیان به جدی بودن نیات روسیه است. اصل کار این است که این نیات منطقی و قابل فهم باشد.
همزمان بد نیست الگوی ایرانی بقای وجود در شرایط تحریمهای بسیار شدید خارجی (به خصوص در سالهای اخیر) را به دقت مطالعه کنیم تا همه نواقص و فرصتهای این وضع را بفهمیم.
در تهران همایش بزرگ بینالمللی تحت عنوان جهان علیه خشونت و افراطی گری برگزار میشود. آقای حسن روحانی رئیس جمهور ایران مبتکر برپایی این کنفرانس شد، مجمع عمومی سازمان ملل متحد از این اندیشه پشتیبانی کرد و لذا میتوان گفت که جامعه جهانی به این گردهمایی مبارکباد گفته است. کسانیکه دوران شوروی را به خاطر دارند، میتوانند در این همایش جو فراموش شده مبارزه در راه صلح در سراسر جهان را احساس کنند که این احساس بسیار دل چسب است. نمیتوان از چیزی هم ایراد گرفت.
گردهماییهای بزرگ بینالمللی در ایران کمتر بر پا میشوند و لذا تهران برای این کنفرانس اهمیت زیادی قائل است، ولی در حال حاضر برای مهمانان کنفرانس هم بسیار مهم است که بفهمند کشوری که به بهانههای مختلف از تصویر خبری جهان ناپدید نمیشود، چه روحیهای دارد.
جدیداً مذاکرات بیش از یک ساله ایران با گروه ۱+۵ (پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد و آلمان) درباره برنامه هستهای ایران بی نتیجه پایان یافته است. البته میتوان نتیجه این مذاکرات را به گونههای دیگر تعبیر کرد.
از یک سو، تا تاریخی که از قبل تعیین شده بود، چیزی حاصل نشد و لذا این شکست مذاکرات است. از سوی دیگر، توافق کردند که این روند را تا ۶ ماه دیگر تمدید کنند و اعلام کردند که پیشرفت بزرگی حاصل شده و نباید کار را نیمه راه رها کرد زیرا فرصتهای قابل توجهی وجود دارد و لذا این مذاکرات موفقیت آمیز بود. و بالاخره بسیاری بر این اعتقاد هستند که مذاکرات و چانه زنی بی پایان، همان چیزی است که همه بدان احتیاج دارند.
اگر معامله نهایی شود، مجبور خواهند شد توافقات حاصله را اجرا کنند که در این زمینه هم تهران مشکلات زیادی خواهد داشت (در این کشور مخالفان معامله با شیطان کم نیستند) و هم دولت باراک اوباما که مجبور خواهد شد کنگره مخالف خود را متقاعد کند که تحریمها علیه ایران را که اکثر قانونگذاران آمریکایی از این کشور متنفرند، لغو کند. لذا تا زمانیکه مذاکرات ادامه یابد، هیچ بن بستی در کار نیست و نباید به هیچ اقدام عملی دست زد.
آیا روسیه به توافقات ایرانی – آمریکایی احتیاج دارد؟ این سؤال دوپهلویی است. درست است که اگر ایران از انزوا خارج شود، امکانات فراوانی برای آن فراهم خواهند شد که الآن ایران از این امکانات محروم است. روسیه از طرف همکاری استثنایی ایران به یکی از شرکای فراوان ولی مهم این کشور تبدیل خواهد شد. این ادعا درست است ولی خود ایران میخواهد از انزوا خارج شود. هم مردمی که از تحریمها به تنگ آمدهاند و هم نخبگان سیاسی که برنامههای سیاسی آنها ابعاد منطقهای و حتی گستردهتری دارد، میخواهند به انزوا پایان دهند.
لذا نباید به این عامل امید بست که طرف مقابل (یعنی ایران) چاره دیگری ندارد. دیر با زود امکان انتخاب فراهم خواهد شد ولی از رفتار مسکو پس مزه تلخی باقی خواهد ماند. در مجموع، با استفاده از گفتوگوها با نمایندگان جامعه کارشناسی ایران میتوانیم از زاویه دید آنها به خود بنگریم. این نگاه از طرف غربی نیست که بدان عادت کردهایم.
همکاران ایرانی قبل از همه به یک موضوع علاقه مند هستند: آیا روسیه جداً با غرب وارد مناقشه شده و میخواهد به شرق روی آورد؟ یا اینکه در روابط با شریک عادی آن مرحله تیرهای فرا رسیده و روسیه به حرکات سراسیمه در جهت جستجوی شریک جایگزین پرداخته است تا به عشق قدیمی خود نشان دهد که غیر از او هم کشورهای دیگر وجود دارند؟ ولی بعد از آن روسیه و غرب دوباره همدیگر را در آغوش خواهند گرفت که شاید نوسازی جدید روابط یا خدای نکرده چیزی شبیه به پروسترویکا رخ دهد.
از نظر ایرانیان، تا کنون از این اتفاقها افتاده است. دائماً سؤال میکنند که اگر ما و شما با چنین قاطعیتی با سلطه جویی آمریکایی مخالفت میورزیم، چرا روسیه به همه بستههای تحریمهای سازمان ملل علیه ایران رأی داد؟ روسیه مقاومت و گاهی اعتراض میکرد ولی بالاخره رأی میداد. لغو قرارداد سال ۲۰۱۰ درباره صدور سامانههای اس-۳۰۰ به طور خاصی احساسات ایرانیان را جریحه دار کرد. ایرانیان اعتقاد کامل دارند که این قرارداد مشمول تحریمها نشده بود و اینکه کالای مذکور میتوانست به ایران رسانده شود.
آنها ضمن اشاره به قضیه ناوهای میسترال با نیش خند طعنه آمیزی خاطرنشان میکنند: الان میبینید عدم اجرای تعهدات طرف دیگر چقدر ناراحت کننده است؟
در ورای تردیدها در خصوص قابل اعتماد بودن قول و وعدههای روسیه، بی اعتمادی جدی تری پنهان شده است: روسیه که به تشدید اینقدر تند روابط با غرب تن داده است، می خواهد روی چه چیزی متکی شود؟ با وجود اینکه مقامات ایرانی (به خصوص محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق) همیشه تأکید کرده و می کنند که نباید از آمریکا ترسید، تهران خوب میفهمد که فشار جامع سیاسی و اقتصادی غرب کار کوچکی نیست. یک کشور می تواند تحت چنین فشاری زنده بماند ولی نمیتواند برنامههای بزرگ خود را اجرا کند.
درست است که پایگاه اقتصادی روسیه از ایران قویتر است، ولی با غرب قابل مقایسه نیست. در این شرایط سؤال میکنند که شما چطور میخواهید از پس این مسائل بر آیید؟ تاکنون از الگوی جدید توسعه اقتصاد روسیه هم خبری نشده است. این گونه ملاحظات با لحن گوناگون اعم از دلسوزی و نزاکت دوستانه تا چیزی شبیه به تحقیر، بیان میشوند.
باید برداشت نسبتاً سرد از سیاست روسیه نسبت به کریمه و اوکراین را اضافه کرد. نه محکومیت در کار است و نه حمایت. عدهای رفتار شجاعانه و تند پوتین را پسندیدهاند و دیگران ابراز شک و تردید کرده و میگویند که روسیه غیر از این حرکات تند و سراسیمه برای توطئههای زیرکانه غرب پاسخی ندارد.
ایران کشوری با ادعاهای بزرگ، اراده قوی چشم گیر، متانت و سرسختی بزرگ و دیپلماسی کار کشته است. این کشور در تقاطع مهمترین روندهای جهانی واقع شده است. در شرایط جدیدی که برای مدت طولانی نصیب مسکو شده است، تهران شریک طبیعی ماست که به روسیه علاقهمند است. ایران به متحد ما تبدیل نخواهد شد زیرا مانند روسیه برای استقلال و منافع خود ارزش زیادی قائل است. قاطعیت در دفاع از منافع خود، بهترین وسیله برای متقاعد کردن ایرانیان به جدی بودن نیات روسیه است. اصل کار این است که این نیات منطقی و قابل فهم باشد.
همزمان بد نیست الگوی ایرانی بقای وجود در شرایط تحریمهای بسیار شدید خارجی (به خصوص در سالهای اخیر) را به دقت مطالعه کنیم تا همه نواقص و فرصتهای این وضع را بفهمیم.