یاغی جنجالی فوتبال ایران گفت: «به من فحاشی می‌کردند و به خانواده‌ام توهین می‌شد و برخی اوقات مجبورم می‌کردند که درگیر شوم!»
به گزارش شهدای ایران، محال است از استقلال به پرسپولیس بروی یا برعکس اما ناسزا نشنوی، حرفی به تو نزنند و زندگی‌ات عادی و بدون دردسر دنبال شود. برای محسن مسلمان حتی حالا که هنوز انتقالش به استقلال رسمی نشده این اتفاقات رخ داده و عده‌ای علیه‌اش هجمه گرفته‌اند.
با این بهانه که او نیم فصل برای پرسپولیس بازی کرده و یک پرسپولیسی محسوب می‌شود بنابراین نباید پیراهن استقلال را به تن کند. به وجود آمدن این هجمه‌ها خاطره مهدی هاشمی‌نسب را برای ما زنده کرد. البته کمتر و به مراتب خفیف‌تر.
هاشمی‌نسب اما هنوز از آن انتقال خاطره دارد و البته یک توصیه برای محسن مسلمان. اینکه اگر اهل دعوا و درگیری فیزیکی است پیراهن استقلال را به تن کند!
* حتما خبر دارید که محسن مسلمان با استقلال قرارداد داخلی بسته؟
- دقیقا نه اما می‌دانم که قرار است به استقلال برود، چطور؟
* در همین یکی دو روز اخیر هجمه بسیاری علیه او راه افتاده. بخصوص اینکه می‌گویند چون پرسپولیسی است نباید به استقلال برود!
- این همه بازیکن از استقلال به پرسپولیس رفتند و برعکس، مگر اتفاقی افتاد. ماشاء‌ا... تعدادشان هم زیاد است. علیرضا نیکبخت، علی انصاریان، محمدرضا مهدوی، داود سیدعباسی، این همه بازیکن رفتند و آمدند، حالا به این بچه گیر داده‌اند. بگذارید مسلمان فوتبالش را بازی کند و به پیشرفت برسد.
* به او می‌گویند تو که همه جا می‌گفتی تا آخر عمر پرسپولیسی می‌مانم چرا می‌خواهی به استقلال بروی؟ در فوتبال حرفه‌ای جالب نیست!
- اینها هجمه بیخودی است. خیلی زود تمام می‌شود و می‌رود. دو، سه روز بعد از انتقال مطمئن باشید خیلی‌ها یادشان می‌رود اما شاید باشند کسانی که بخواهند اذیتش کنند.
* اذیت؟
- اذیتش می‌کنند دیگر. یک روز به او ناسزا می‌گویند و روز دیگر با او درگیری لفظی پیدا می‌کنند.
* با شما چنین کردند؟
- خیلی. به خیابان که می‌رفتم باید به افکار عمومی جواب می‌دادم. یکی می‌آمد ناسزا می‌گفت، دیگری با من بحث می‌کرد. هر دو، سه روز یک بار هم با یکی درگیری فیزیکی پیدا می‌کردم.
* واقعا؟
- دروغ که ندارم بگویم. برای من که این اتفاقات رخ می‌داد، امیدوارم برای مسلمان پیش نیاید.
* از درگیری‌های فیزیکی‌تان مثال می‌زنید؟
- مثلا یک بار در اتوبان کرج و یک بار دیگر در تهرانپارس. هر چقدر جلوی خودم را می‌گرفتم که کار به جاهای باریک نکشد اما نمی‌شد. به من فحاشی می‌کردند و به خانواده‌ام توهین می‌شد و برخی اوقات مجبورم می‌کردند که درگیر شوم!
* چند وقت یک بار؟
- هر دو، سه روز یک بار. در طول روز که سه، چهار بار اتفاق می‌افتاد با طرفداران بحث کنم اما درگیری فیزیکی هر سه، چهار روز یک بار برای من رخ می‌داد. دوستانم شاهدند. مثلا احمد مومن‌زاده و بهروز رهبری‌فرد. می‌توانید در این باره از آنها سوال کنید.
* البته انتقال شما قابل قیاس با انتقال محسن مسلمان نیست.
- خب آن زمان شرایط ویژه‌ای در پرسپولیس داشتم. جزو بازیکنان موثر و محبوب پرسپولیس بودم و جایگاه ویژه‌ای در این تیم داشتم. اینها را نمی‌گویم که فکر کنید از انتقالم به استقلال پشیمانم.
* اتفاقا سوال بعدی‌ام در همین مورد بود. پس پشیمان نیستید؟
- به هیچ وجه. اگر 100 بار دیگر هم فوتبالیست شوم چنین تصمیمی می‌گیرم.
* دلیلش چه بود؟ به خاطر خانواده؟
- نه، عشقم کشید که به استقلال بروم. قراردادم تمام شد و دیدم زندگی خرج دارد. مجتبی محرمی را می‌دیدم که یک زمان هواداران پرسپولیس او را بهترین بازیکن آسیا می‌دانستند اما بعد از فوتبال یک نفر نرفت تا سراغی از او بگیرد. سرنوشت او برای من درس عبرت شد. با خودش هم که حرف زدم گفت از پرسپولیس برو و یک لحظه هم مکث نکن. محرمی گفت برو زندگی‌ات را کن و من هم الان می‌فهمم که تصمیم درستی گرفتم.
* اگر بخواهید یک توصیه برای مسلمان داشته باشید به او چه می‌گویید؟
- به او می‌گویم اگر توان دعوا کردن و درگیری فیزیکی دارد به استقلال برود. اگر می‌تواند در خیابان با این و آن دست به یقه شود پیراهن استقلال را بپوشد.
* به نظر شما در دهه 90 کار به درگیری می‌کشد؟
- روزهای اول شاید بکشد. البته مسلمان بازیکن خیلی خوبی است و من به فوتبالش علاقه دارم. امیدوارم که اتفاقی برای او رخ ندهد و بتواند در فوتبال پیشرفت کند.
با این بهانه که او نیم فصل برای پرسپولیس بازی کرده و یک پرسپولیسی محسوب می‌شود بنابراین نباید پیراهن استقلال را به تن کند. به وجود آمدن این هجمه‌ها خاطره مهدی هاشمی‌نسب را برای ما زنده کرد. البته کمتر و به مراتب خفیف‌تر.
هاشمی‌نسب اما هنوز از آن انتقال خاطره دارد و البته یک توصیه برای محسن مسلمان. اینکه اگر اهل دعوا و درگیری فیزیکی است پیراهن استقلال را به تن کند!
* حتما خبر دارید که محسن مسلمان با استقلال قرارداد داخلی بسته؟
- دقیقا نه اما می‌دانم که قرار است به استقلال برود، چطور؟
* در همین یکی دو روز اخیر هجمه بسیاری علیه او راه افتاده. بخصوص اینکه می‌گویند چون پرسپولیسی است نباید به استقلال برود!
- این همه بازیکن از استقلال به پرسپولیس رفتند و برعکس، مگر اتفاقی افتاد. ماشاء‌ا... تعدادشان هم زیاد است. علیرضا نیکبخت، علی انصاریان، محمدرضا مهدوی، داود سیدعباسی، این همه بازیکن رفتند و آمدند، حالا به این بچه گیر داده‌اند. بگذارید مسلمان فوتبالش را بازی کند و به پیشرفت برسد.
* به او می‌گویند تو که همه جا می‌گفتی تا آخر عمر پرسپولیسی می‌مانم چرا می‌خواهی به استقلال بروی؟ در فوتبال حرفه‌ای جالب نیست!
- اینها هجمه بیخودی است. خیلی زود تمام می‌شود و می‌رود. دو، سه روز بعد از انتقال مطمئن باشید خیلی‌ها یادشان می‌رود اما شاید باشند کسانی که بخواهند اذیتش کنند.
* اذیت؟
- اذیتش می‌کنند دیگر. یک روز به او ناسزا می‌گویند و روز دیگر با او درگیری لفظی پیدا می‌کنند.
* با شما چنین کردند؟
- خیلی. به خیابان که می‌رفتم باید به افکار عمومی جواب می‌دادم. یکی می‌آمد ناسزا می‌گفت، دیگری با من بحث می‌کرد. هر دو، سه روز یک بار هم با یکی درگیری فیزیکی پیدا می‌کردم.
* واقعا؟
- دروغ که ندارم بگویم. برای من که این اتفاقات رخ می‌داد، امیدوارم برای مسلمان پیش نیاید.
* از درگیری‌های فیزیکی‌تان مثال می‌زنید؟
- مثلا یک بار در اتوبان کرج و یک بار دیگر در تهرانپارس. هر چقدر جلوی خودم را می‌گرفتم که کار به جاهای باریک نکشد اما نمی‌شد. به من فحاشی می‌کردند و به خانواده‌ام توهین می‌شد و برخی اوقات مجبورم می‌کردند که درگیر شوم!
* چند وقت یک بار؟
- هر دو، سه روز یک بار. در طول روز که سه، چهار بار اتفاق می‌افتاد با طرفداران بحث کنم اما درگیری فیزیکی هر سه، چهار روز یک بار برای من رخ می‌داد. دوستانم شاهدند. مثلا احمد مومن‌زاده و بهروز رهبری‌فرد. می‌توانید در این باره از آنها سوال کنید.
* البته انتقال شما قابل قیاس با انتقال محسن مسلمان نیست.
- خب آن زمان شرایط ویژه‌ای در پرسپولیس داشتم. جزو بازیکنان موثر و محبوب پرسپولیس بودم و جایگاه ویژه‌ای در این تیم داشتم. اینها را نمی‌گویم که فکر کنید از انتقالم به استقلال پشیمانم.
* اتفاقا سوال بعدی‌ام در همین مورد بود. پس پشیمان نیستید؟
- به هیچ وجه. اگر 100 بار دیگر هم فوتبالیست شوم چنین تصمیمی می‌گیرم.
* دلیلش چه بود؟ به خاطر خانواده؟
- نه، عشقم کشید که به استقلال بروم. قراردادم تمام شد و دیدم زندگی خرج دارد. مجتبی محرمی را می‌دیدم که یک زمان هواداران پرسپولیس او را بهترین بازیکن آسیا می‌دانستند اما بعد از فوتبال یک نفر نرفت تا سراغی از او بگیرد. سرنوشت او برای من درس عبرت شد. با خودش هم که حرف زدم گفت از پرسپولیس برو و یک لحظه هم مکث نکن. محرمی گفت برو زندگی‌ات را کن و من هم الان می‌فهمم که تصمیم درستی گرفتم.
* اگر بخواهید یک توصیه برای مسلمان داشته باشید به او چه می‌گویید؟
- به او می‌گویم اگر توان دعوا کردن و درگیری فیزیکی دارد به استقلال برود. اگر می‌تواند در خیابان با این و آن دست به یقه شود پیراهن استقلال را بپوشد.
* به نظر شما در دهه 90 کار به درگیری می‌کشد؟
- روزهای اول شاید بکشد. البته مسلمان بازیکن خیلی خوبی است و من به فوتبالش علاقه دارم. امیدوارم که اتفاقی برای او رخ ندهد و بتواند در فوتبال پیشرفت کند.
*ایران ورزشی
تو صد بار هم بدنیا بیایی÷اننقدراحمق هستی که از یک سوراخ صد بار گزیده شوی 
