وزارت ورزش که حکم پدر خانواده ورزش را دارد و باید آبروی اعضای خانوادهاش را حفظ کند، نه تنها این کار را نکرد بلکه خود به عاملی برای برهم خوردن آرامش ورزش تبدیل شده است.
به گزارش شهدای ایران، نصرالله سجادی معاون وزیر ورزش و جوانان که روز گذشته(یکشنبه) مهمان خبرگزاری مهر بود بارها در صحبتهایش از رسانهها خواست به حفظ آرامش ورزش کمک کنند چرا که در این مقطع ورزش بیشتر از هر چیزی به آرامش و همدلی اهالیاش نیاز دارد.
حرف سجادی درست و قابل توجه بود چرا که ورزش ایران در سالهای اخیر بیشتر از آنکه درگیر اتفاقات ورزشی باشد، با مسائل و مشکلات حاشیهای روبرو بوده که طبیعتا بخش عمدهای از این مشکلات و حاشیهها پیرامون فوتبال بوجود آمده چرا که مورد توجه و پرمخاطب است. بنابراین رسانه ها باید کمک می کردند تا فضای آرامی در ورزش ایجاد شود اما ظاهرا خود وزارت ورزش هم تمایلی برای برقراری آرامش در ورزش ندارد.
در حالی که معاون وزیر ورزش و جوانان از رسانهها میخواهد تا به برقراری آرامش در ورزش کمک کنند، یکی از مسئولان این وزارتخانه با یک اظهار نظر جنجالی بیشتر از هر زمان دیگر آرامش را از ورزش و خصوصا فوتبال می گیرد و چوب حراج می زند بر آبروی یک فرد. علی رغبتی که دبیر کمیته نظارت و ارزشیابی مربیان خارجی است دوشنبه شب در یک برنامه زنده تلویزیونی اتهامی را به زلاتکو کرانچار زد که حتی اگر اثبات هم شود، بازهم نمی توان با هیچ متر و معیاری این کار را پذیرفت.
این اظهار نظر در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران و در مورد یک فرد خارجی صورت گرفته که مهمان ماست و پرواضح است که دین اسلام چقدر در مورد حفظ شان مهمان و البته حفظ آبروی افراد تاکید دارد و احادیث پرتعدادی در این مورد نقل شده است. حال یک مقام مسئول در وزارت ورزش و جوانان در یک برنامه پربیننده تلویزیونی به راحتی با آبروی یک فرد بازی می کند و او را مصرف کننده مشروبات الکلی در رختکن معرفی می کند!
اختلافات وزارت ورزش با فدراسیون فوتبال که البته از سوی مسئولان وزارتخانه تکذیب می شود، به خاطر انتخاب سرمربی تیم فوتبال امید علنی شد و کار را تا جایی پیش برد که زلاتکو کرانچار که سالهاست در فوتبال ایران فعالیت کرده است مورد اتهامی قرار گرفت که حالا چهره ای بد از وی در ذهن علاقمندان ساخته شده است.
سوال این است که چرا وزارت ورزش تلاش می کند اشتباهش را با اشتباهاتی دیگر جبران کند؟ چرا باید به خاطر اختلافاتی که با فدراسیون فوتبال وجود دارد آبروی یک مربی برده شود؟ چرا باید تیم امید که نزدیک به 40 سال است رنگ المپیک را ندیده قربانی اختلافات این دو نهاد شود؟ چرا باید به خاطر نحوه انتخاب حبیب کاشانی به عنوان مدیر تیم امید، سرمربی این تیم قربانی شود؟
چرا وزارت ورزش می خواهد برای تحت فشار قرارداد علی کفاشیان و فدراسیونش به تیم امید و مجموعه آن لطمه بزند؟ آیا همه مربیانی که در فوتبال ایران فعالیت می کنند افرادی سالم و پاک هستند که وزارت ورزش یک مربی خارجی با چارچوب اخلاقی خاص خودشان را چنین بی آبرو می کند؟
حرف سجادی درست و قابل توجه بود چرا که ورزش ایران در سالهای اخیر بیشتر از آنکه درگیر اتفاقات ورزشی باشد، با مسائل و مشکلات حاشیهای روبرو بوده که طبیعتا بخش عمدهای از این مشکلات و حاشیهها پیرامون فوتبال بوجود آمده چرا که مورد توجه و پرمخاطب است. بنابراین رسانه ها باید کمک می کردند تا فضای آرامی در ورزش ایجاد شود اما ظاهرا خود وزارت ورزش هم تمایلی برای برقراری آرامش در ورزش ندارد.
در حالی که معاون وزیر ورزش و جوانان از رسانهها میخواهد تا به برقراری آرامش در ورزش کمک کنند، یکی از مسئولان این وزارتخانه با یک اظهار نظر جنجالی بیشتر از هر زمان دیگر آرامش را از ورزش و خصوصا فوتبال می گیرد و چوب حراج می زند بر آبروی یک فرد. علی رغبتی که دبیر کمیته نظارت و ارزشیابی مربیان خارجی است دوشنبه شب در یک برنامه زنده تلویزیونی اتهامی را به زلاتکو کرانچار زد که حتی اگر اثبات هم شود، بازهم نمی توان با هیچ متر و معیاری این کار را پذیرفت.
این اظهار نظر در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران و در مورد یک فرد خارجی صورت گرفته که مهمان ماست و پرواضح است که دین اسلام چقدر در مورد حفظ شان مهمان و البته حفظ آبروی افراد تاکید دارد و احادیث پرتعدادی در این مورد نقل شده است. حال یک مقام مسئول در وزارت ورزش و جوانان در یک برنامه پربیننده تلویزیونی به راحتی با آبروی یک فرد بازی می کند و او را مصرف کننده مشروبات الکلی در رختکن معرفی می کند!
اختلافات وزارت ورزش با فدراسیون فوتبال که البته از سوی مسئولان وزارتخانه تکذیب می شود، به خاطر انتخاب سرمربی تیم فوتبال امید علنی شد و کار را تا جایی پیش برد که زلاتکو کرانچار که سالهاست در فوتبال ایران فعالیت کرده است مورد اتهامی قرار گرفت که حالا چهره ای بد از وی در ذهن علاقمندان ساخته شده است.
سوال این است که چرا وزارت ورزش تلاش می کند اشتباهش را با اشتباهاتی دیگر جبران کند؟ چرا باید به خاطر اختلافاتی که با فدراسیون فوتبال وجود دارد آبروی یک مربی برده شود؟ چرا باید تیم امید که نزدیک به 40 سال است رنگ المپیک را ندیده قربانی اختلافات این دو نهاد شود؟ چرا باید به خاطر نحوه انتخاب حبیب کاشانی به عنوان مدیر تیم امید، سرمربی این تیم قربانی شود؟
چرا وزارت ورزش می خواهد برای تحت فشار قرارداد علی کفاشیان و فدراسیونش به تیم امید و مجموعه آن لطمه بزند؟ آیا همه مربیانی که در فوتبال ایران فعالیت می کنند افرادی سالم و پاک هستند که وزارت ورزش یک مربی خارجی با چارچوب اخلاقی خاص خودشان را چنین بی آبرو می کند؟