روبرتو دی متئو که بتازگی هدایت شالکه را به عهده گرفته، بتازگی در چمپیونزلیگ مقابل چلسی، تیمی که سال‌ها به عنوان بازیکن و مربی در آن کار کرد، قرار گرفت. دی متئو تنها قهرمانی آبی‌های لندن در لیگ قهرمانان را رقم زده و از این نظر، جایگاه ویژه‌ای در تاریخ این باشگاه دارد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از جام جم،نشریه فور فور تو مصاحبه مفصلی با او انجام داده که در ادامه می‌خوانید:
تو در نوجوانی کارهای مختلفی را تجربه کردی؟ کار کردن به عنوان قصاب چطور بود؟
باید پیش زمینه این موضوع را بدانید. در سوئیس، دانش آموزان در سال آخر تحصیل باید یک شغل انتخاب کنند و برای مدتی آن را انجام بدهند. دو هفته تجربه کاری خواهید داشت تا بفهمید چه مسیری را می‌خواهید طی کنید. من شغل‌های مختلفی را تجربه کردم. نانوا بودم، همین طور مکانیک و قصاب. من کارهای زیادی انجام دادم و از همه آنها لذت بردم اما هیچ کدام از آنها، مناسب من نبود.
دوران قبل از حضور آبراموویچ در چلسی با حال و هوای بعد از آن چقدر متفاوت بود؟
قبل از حضور آبراموویچ، باشگاه بیشتر شبیه خانواده بود. رابطه نزدیکی بین بازیکنان و کن بیتس بود. او آدم باحالی بود؛ چیزی که خیلی‌ها نمی‌دانستند. باشگاه کوچک‌تر بود و رابطه بین بازیکنان و کادر فنی و اعضای باشگاه خیلی بیشتر بود. چلسی در رقابت‌های داخلی باشگاه خوبی بود و در اروپا یک تیم متوسط؛ هرچند ما توانسته بودیم قهرمان جام برندگان جام شویم. ما به یک چهارم نهایی چمپیونزلیگ هم رسیدیم، اما هرگز یک مدعی برای فتح جام نبودیم. با حضور آبراموویچ، باشگاه به سطح بالاتری رسید. ما در رقابت‌های داخلی و اروپایی به یک مدعی تبدیل شدیم.
بعد از خداحافظی از فوتبال، درس را ادامه دادی و فوق‌لیسانس تجارت گرفتی. چه شد که دوباره به فوتبال برگشتی؟
من دیپلم تجارت را در سوئیس گرفتم. بعد از پایان دوران حرفه‌ای‌ام، می‌خواستم تحصیلات آکادمیک را ادامه بدهم زیرا در سال‌های فوتبال وقتی برای درس خواندن نداشتم. این به دلیل آموزش در سوئیس بود زیرا همان طور که گفتم، در سوئیس به تحصیلات توجه زیادی می‌شود. رشته‌هایی مثل مدیریت استراتژیک، مدیریت کاری و روان‌شناسی به نظرم جالب آمد، اما سرانجام این رشته را انتخاب کردم.
در زمان حضور آندره ویلاش بواش در چلسی، زمانی که تو کمک مربی بودی، این شایعه وجود داشت که بازیکنان باتجربه و قدیمی تیم، چندان اهمیتی به او نمی‌دادند. آیا این موضوع حقیقت داشت؟
نه؛ اخراج او فقط به این دلیل بود که باشگاه احساس کرد زمان تغییر فرا رسیده است. امیدوارم این را درک کنید. برای من هم سخت است در این‌باره صحبت کنم.
بعد از پیروزی چلسی مقابل بارسا در نیمه‌نهایی چمپیونزلیگ، گواردیولا گفت بازی کردن مقابل حریفی که فوتبال بازی نمی‌کند، آسان نیست. آیا شنیدن چنین اظهارنظری از حریف و متهم شدن به داشتن تاکتیک منفی، ناراحت کننده نیست؟
البته این چیزی نبود که او به من گفت. ما بعد از بازی گفت‌وگوی خوبی داشتیم و او به خاطر برنامه هایم، به من تبریک گفت. من برای گواردیولا به عنوان یک مربی احترام زیادی قائلم. از این‌که او خیلی زود آلمانی یاد گرفت هم تحت تاثیر قرار گرفتم. بعد از بازی با چلسی، او متوجه شد ما برنامه‌های خودمان را داریم که بهترین ایده برای بازیکنان مان است. ما به بهترین شکل آن ایده را به اجرا گذاشتیم و گواردیولا به کار ما احترام گذاشت.
در فینال مونیخ، اگر ضربه دروگبا گل نمی‌شد، ضربه بعدی را چه کسی می‌زد؟ درست است که تورس از زدن پنالتی امتناع کرد؟ آیا برای بازی دادن به او از بالا تحت فشار بودید؟
قصد ندارم نام زننده ششمین پنالتی مان را فاش کنم. من برای بازی دادن یا ندادن از سوی هیچ بازیکنی تحت فشار نبودم.
بعد از قهرمانی، وقتی سمت آبراموویچ رفتی و سرت را به او نزدیک کردی، به او چه گفتی؟
گفتم «ما بردیمش!» او خیلی خوشحال بود و فکر کنم خندید.
از کدام دوره حضورت در چلسی بیشتر لذت بردی؛ به عنوان بازیکن یا مربی؟
هیچ چیز با احساسی که در دوران بازی از تماشاگران دریافت می‌کنید، برابری نمی‌کند. آن زمان می‌توانید با گل زدن، نجات دروازه یا دادن پاس گل، روی نتیجه تاثیر مستقیمی داشته باشید. مربیگری کار کاملا متفاوتی است. شما یک استراتژی دارید که و پا و مغز بازیکن باید آن را به اجرا بگذارد. من دوران فوق‌العاده‌ای را به عنوان مربی و بازیکن در چلسی داشتم. رابطه‌ام با بازیکنان و هواداران فوق‌العاده بود و به موفقیت‌های زیادی رسیدیم.
آیا ممکن است روزی در ایتالیا مربیگری کنی؟
نمی‌دانم چه اتفاقی در آینده رخ خواهد داد، اما برای هر چیزی آماده‌ام. باید منتظر ماند و دید چه رخ می‌دهد. من به زبان‌های آلمانی، انگلیسی و ایتالیایی مسلط هستم و می‌توانم چند زبان دیگر را هم صحبت کنم. بنابراین مشکلی برای کار کردن در خیلی از لیگ‌ها ندارم.
نورفورتو / مترجم: بهنام جعفرزاده
تو در نوجوانی کارهای مختلفی را تجربه کردی؟ کار کردن به عنوان قصاب چطور بود؟
باید پیش زمینه این موضوع را بدانید. در سوئیس، دانش آموزان در سال آخر تحصیل باید یک شغل انتخاب کنند و برای مدتی آن را انجام بدهند. دو هفته تجربه کاری خواهید داشت تا بفهمید چه مسیری را می‌خواهید طی کنید. من شغل‌های مختلفی را تجربه کردم. نانوا بودم، همین طور مکانیک و قصاب. من کارهای زیادی انجام دادم و از همه آنها لذت بردم اما هیچ کدام از آنها، مناسب من نبود.
دوران قبل از حضور آبراموویچ در چلسی با حال و هوای بعد از آن چقدر متفاوت بود؟
قبل از حضور آبراموویچ، باشگاه بیشتر شبیه خانواده بود. رابطه نزدیکی بین بازیکنان و کن بیتس بود. او آدم باحالی بود؛ چیزی که خیلی‌ها نمی‌دانستند. باشگاه کوچک‌تر بود و رابطه بین بازیکنان و کادر فنی و اعضای باشگاه خیلی بیشتر بود. چلسی در رقابت‌های داخلی باشگاه خوبی بود و در اروپا یک تیم متوسط؛ هرچند ما توانسته بودیم قهرمان جام برندگان جام شویم. ما به یک چهارم نهایی چمپیونزلیگ هم رسیدیم، اما هرگز یک مدعی برای فتح جام نبودیم. با حضور آبراموویچ، باشگاه به سطح بالاتری رسید. ما در رقابت‌های داخلی و اروپایی به یک مدعی تبدیل شدیم.
بعد از خداحافظی از فوتبال، درس را ادامه دادی و فوق‌لیسانس تجارت گرفتی. چه شد که دوباره به فوتبال برگشتی؟
من دیپلم تجارت را در سوئیس گرفتم. بعد از پایان دوران حرفه‌ای‌ام، می‌خواستم تحصیلات آکادمیک را ادامه بدهم زیرا در سال‌های فوتبال وقتی برای درس خواندن نداشتم. این به دلیل آموزش در سوئیس بود زیرا همان طور که گفتم، در سوئیس به تحصیلات توجه زیادی می‌شود. رشته‌هایی مثل مدیریت استراتژیک، مدیریت کاری و روان‌شناسی به نظرم جالب آمد، اما سرانجام این رشته را انتخاب کردم.
در زمان حضور آندره ویلاش بواش در چلسی، زمانی که تو کمک مربی بودی، این شایعه وجود داشت که بازیکنان باتجربه و قدیمی تیم، چندان اهمیتی به او نمی‌دادند. آیا این موضوع حقیقت داشت؟
نه؛ اخراج او فقط به این دلیل بود که باشگاه احساس کرد زمان تغییر فرا رسیده است. امیدوارم این را درک کنید. برای من هم سخت است در این‌باره صحبت کنم.
بعد از پیروزی چلسی مقابل بارسا در نیمه‌نهایی چمپیونزلیگ، گواردیولا گفت بازی کردن مقابل حریفی که فوتبال بازی نمی‌کند، آسان نیست. آیا شنیدن چنین اظهارنظری از حریف و متهم شدن به داشتن تاکتیک منفی، ناراحت کننده نیست؟
البته این چیزی نبود که او به من گفت. ما بعد از بازی گفت‌وگوی خوبی داشتیم و او به خاطر برنامه هایم، به من تبریک گفت. من برای گواردیولا به عنوان یک مربی احترام زیادی قائلم. از این‌که او خیلی زود آلمانی یاد گرفت هم تحت تاثیر قرار گرفتم. بعد از بازی با چلسی، او متوجه شد ما برنامه‌های خودمان را داریم که بهترین ایده برای بازیکنان مان است. ما به بهترین شکل آن ایده را به اجرا گذاشتیم و گواردیولا به کار ما احترام گذاشت.
در فینال مونیخ، اگر ضربه دروگبا گل نمی‌شد، ضربه بعدی را چه کسی می‌زد؟ درست است که تورس از زدن پنالتی امتناع کرد؟ آیا برای بازی دادن به او از بالا تحت فشار بودید؟
قصد ندارم نام زننده ششمین پنالتی مان را فاش کنم. من برای بازی دادن یا ندادن از سوی هیچ بازیکنی تحت فشار نبودم.
بعد از قهرمانی، وقتی سمت آبراموویچ رفتی و سرت را به او نزدیک کردی، به او چه گفتی؟
گفتم «ما بردیمش!» او خیلی خوشحال بود و فکر کنم خندید.
از کدام دوره حضورت در چلسی بیشتر لذت بردی؛ به عنوان بازیکن یا مربی؟
هیچ چیز با احساسی که در دوران بازی از تماشاگران دریافت می‌کنید، برابری نمی‌کند. آن زمان می‌توانید با گل زدن، نجات دروازه یا دادن پاس گل، روی نتیجه تاثیر مستقیمی داشته باشید. مربیگری کار کاملا متفاوتی است. شما یک استراتژی دارید که و پا و مغز بازیکن باید آن را به اجرا بگذارد. من دوران فوق‌العاده‌ای را به عنوان مربی و بازیکن در چلسی داشتم. رابطه‌ام با بازیکنان و هواداران فوق‌العاده بود و به موفقیت‌های زیادی رسیدیم.
آیا ممکن است روزی در ایتالیا مربیگری کنی؟
نمی‌دانم چه اتفاقی در آینده رخ خواهد داد، اما برای هر چیزی آماده‌ام. باید منتظر ماند و دید چه رخ می‌دهد. من به زبان‌های آلمانی، انگلیسی و ایتالیایی مسلط هستم و می‌توانم چند زبان دیگر را هم صحبت کنم. بنابراین مشکلی برای کار کردن در خیلی از لیگ‌ها ندارم.
نورفورتو / مترجم: بهنام جعفرزاده
