شهدای ایران shohadayeiran.com

رزم رزمندگان عشایر پیش از آنکه شنیدنی باشد دیدنی بود. دلاورمردانی که در طول تاریخ این مرز و بوم هرگاه کیان کشور اسلامی‌شان را در خطر می‌دیدند، ‌بدون آنکه مأمور به دفاع شوند، بسیجی‌وار اسلحه بردست می‌گرفتند و بلای جان هر مهاجمی می‌شدند.
به گزارش شهدای ایران، اما با پیروزی نهضت اسلامی خمینی کبیر که اشاعه اسلام ناب محمدی را در خود داشت، عشایر مسلمان و مومن کشورمان با درک حمایت از این نظام نوپا، همه هستی خود را در کف اخلاص گذاشتند و تمام قد وارد معرکه شدند. تا به آنجا که با شروع جنگ تحمیلی، اولین شهدای کشورمان از اقوام عشایر بودند که خار چشم متجاوزان شدند و ایستادگی خاموش و بی‌ادعایی را آغاز کردند. سرهنگ دوست علی آزوغ که اینک مسئولیت سازمان بسیج عشایر کشور را دارد، خود نیز از عشایر ایل ملک شاهی استان ایلام است که رزمندگی بی‌تکلف و شجاعانه عشایران در مرز‌های مشترک ایلام با عراق را تجربه کرده و در گفت‌وگو با ما از آمادگی رزم هموطنان عشایرمان در دفاع مقدس و شرایط کنونی کشور سخن گفت.
 
اگر بخواهیم رزم رزمندگان عشایر در دفاع مقدس را مروری کنیم، آغاز ماجرا از کجا رقم می‌خورد؟

ایران ما 78 کیلومتر مرز در شمال، جنوب، شرق و غرب دارد. از این بین 1230 کیلومتر مرز مشترک با عراق داریم که از فاو شروع شده و تا مرز ترکیه گسترده شده است. در حاشیه تمامی مرز‌های شرقی و غربی و قسمتی از مرزهای شمالی کشورمان نیز عشایر وجود دارند که هر حادثه‌ای در مرزها و حتی آن سوی مرزها به وجود آید، ‌این عشایر هستند که زودتر از باقی اقشار از آن مطلع می‌شوند. وقتی که جنگ شروع شد، ‌به دلیل اینکه ارتش دچار ضعف شده بود و سپاه نیز هنوز کاملاً استقرار نیافته بود، این عشایر بودند که به صورت خودجوش وارد عمل شدند و قرارگاه‌ها و گردان‌های ضربتی تشکیل دادند. خود ما در ایلام با فراخوان آیت‌الله عبدالرحمن حیدری که یک روحانی عشایر و نماینده حضرت امام در ایلام بودند، وارد عمل شدیم و مسئولیت حفاظت قسمتی از مرز را برعهده گرفتیم.

یعنی شما بدون آنکه از طریق ارگان یا نهادی چون سپاه یا ارتش اعزام شوید، به مقابله با دشمن پرداختید؟ آموزش یا ساماندهی خاصی هم داشتید؟

مرحوم آیت‌الله حیدری با درک شرایط زمان، نامه‌نگاری‌هایی ‌را با سران ایل‌های عشایری انجام دادند و با تقسیم بندی مناطق مرزی، ‌هر بخش را به ایلی سپردند. عشایر از زمان کودکی با اسلحه و مسائل رزمی آشنایی دارند. البته ما اموری چون تیراندازی و مقابله با نفرات دشمن را به شکل ابتدایی آموخته بودیم، ‌ولی از ساده‌ترین اطلاعات در خصوص جنگ‌های مدرن بی‌بهره بودیم. مثلاً حتی نمی‌دانستیم که خمپاره باعث زخمی یا کشته شدن آدم می‌شود! اما چون نیروی ایمان بچه‌ها بالا بود، ‌کمی سلاح و آموزش را هیچ انگاشته و به مقابله با دشمن پرداختیم. ما که در ایل ملک شاهی بودیم، ‌مأمور شدیم تا از منطقه زیل کنجانچم تا چنگوله را که تقریبا 50 کیلومتر می‌شد، حراست کنیم. من خودم آن زمان 19 سال داشتم که به همراه حدود 480 نفر دیگر از هم ایلیاتی‌ها عازم شدیم. بین خودمان گردان‌های ضربتی تشکیل داده بودیم که البته تعداد نفرات این گردان‌ها بسیار کمتر از حد معمول بود. 16 پایگاه هم برای خودمان در نظر گرفته بودیم که برحسب نیاز هر پایگاهی تعدادی از نیروها را در خود جای می‌داد. چون اسلحه کافی و مناسبی جز همان سلاح‌های انفرادی مثل برنو و ام یک و... نداشتیم، روزها به شناسایی و تعقیب دشمن می‌پرداختیم و شب‌ها به آنها شبیخون می‌زدیم.

شهدایی هم در این مسیر دادید؟ تا چه زمانی به شکل خودجوش به مبارزه با متجاوزان می‌پرداختید؟

بله، شهید خیدان ملک شاهی که فرمانده یکی از گردان‌های ضربتی بود، از شهدای این دوره از مقاومت خودجوش عشایر است که فردی بسیار شجاع و دلیر بود. او به عمق نیروهای دشمن نفوذ می‌کرد و علاوه بر شناسایی، به آنها ضربه می‌زد. مین‌هایی بر سرراه‌شان کار می‌‌گذاشت و با حرکت‌های مخفیانه و نفوذی، آنها را درمانده کرده بود. عاقبت نیز در یکی از نفوذهایش به شهادت رسید و جاودانه شد. اما در خصوص بخش دوم سؤال‌تان باید بگویم که تا شهریور سال 60 ما به همین شیوه به مقابله با دشمن پرداختیم. در این زمان تیپ 114 عشایری امیرالمومنین(ع) از همین گردان‌ها تأسیس شد.

گویا شما کتابی با عنوان چگونگی شکل‌گیری لشکر امیرالمومنین(ع)‌نوشته‌اید، چه خوب است از منظر معرفی این کتاب، تاریخچه‌ یک لشکر عشایری دوران دفاع مقدس را بیان کنید.

همانطور که گفتم بعد از اینکه در سال 60 پایگاه‌های مردمی و عشایری برچیده شدند و قرار شد با تشکیل گردان‌ها، ‌تیپ 114 عشایری امیرالمومنین(ع) ایلام شکل بگیرد، این تیپ با فرماندهی حاج اکبر دانش یار در شهریور ماه همان سال تشکیل شد و در قرارگاه امیرالمومنین(ع) که در منطقه صالح آباد ایلام، ‌پشت ارتفاعات میمک بود، استقرار یافت. البته یک قرارگاه تاکتیکی به عنوان سیدالشهدا(ع) هم برای تیپ در دشت مهران ایجاد شده بود. به هرحال تیپ عشایری امیرالمومنین(ع) چهار گردان پیاده، ‌یک واحد ادوات، ‌یک واحد مخابرات و تشکیلات پشتیبانی و لجستیک و... داشت که به مرور زمان در سال 65 تبدیل به لشکر 11 امیرالمومنین(ع)‌شد. اولین عملیاتی که این تیپ انجام داد نیز والفجر3 در مهران به تاریخ 7/5/62 بود. سپس در عملیات‌های والفجر5، والفجر9 و 10، کربلای 4، عاشورای 1و2، نصر 6و8 و عملیات ایذایی قدس 1 و3، شرکت داشت. البته دو گردان 505 و 503 از تیپ امیرالمومنین(ع) در عملیات محرم شرکت کرده بودند که شهدای زیادی هم تقدیم کردند.

اگر می‌شود نمونه‌هایی از حضور عشایر در سایر مناطق عملیاتی و جبهه‌های جنگ تحمیلی را بیان کنید؟

حضور عشایر در طول مرزهای وسیع مشترکمان با عراق نمایان بود. در خوزستان و منطقه بستان ما شهید حسینی را داریم که شیخ قوم خود بود و به همراه خانواده و اقوامش در برابر هجوم دشمن مقابله کرد و به شهادت رسید. در کرمانشاه فرنگیس حیدرپور زن مقاوم عشایری را داریم که با تبر، یک سرباز مسلح عراقی را از پا درآورد. در قصرشیرین یکی از خانواده‌های عشایری را داریم که همگی در برابر دشمن مقاومت کردند و تعدادی از آنها اسیر و تعدادی‌ دیگر به شهادت رسیدند. در مناطق سنی‌نشین اورامانات باز اولین شهدای جنگ از طایفه عشایری امامی بودند. یا در جوانرود افرادی چون آقای وکیلی که از بزرگان قوم خود بود، به همراه اقوامش مقاومتی جانانه کردند.

با وجود حماسه آفرینی‌های بسیاری که عشایر در طول دفاع مقدس انجام دادند، ‌می‌بینیم که حضور این قشر در جنگ تحمیلی چندان برای نسل‌کنونی پرفروغ نشان داده نشده‌است، دلیل این امر چیست؟

شهید رجایی جمله‌ای دارد که شاید پاسخ این سؤال باشد. ایشان گفته‌اند: روستاییان زبان شکایت ندارند اما عشایر هم زبان شکایت ندارند و هم راهش را بلد نیستند. در خصوص بیان واقعیات حضور عشایر در دفاع مقدس هم همین اتفاق افتاده است. ببینید در همین استان ایلام که جمعیت زمان جنگش چیزی حدود 360 هزار نفر بود، حدودا 3 هزار نفر به شهادت رسیده‌اند. بخش زیادی از این شهدا هم عشایر بودند. کسانی که بدون چشمداشتی و با کمترین امکانات اسلحه به دست گرفتند و خالصانه جنگیدند تا اینکه به فیض شهادت رسیدند. اما در کمتر محفلی دیده‌ایم که نامی از این شهدا برده شود. رزمندگان عشایری خالص‌ترین مجاهدانی بودند که چریک زاده می‌شدند و مظلومانه به شهادت می‌رسیدند.

به عنوان مسئول سازمان بسیج عشایر اقدامی برای خروج شهدای عشایری از این مهجوریت انجام داده‌اید؟

ما در خیلی از استان‌ها سایت شهدای عشایر را راه‌اندازی‌کرده‌ایم تا هر استانی با توجه به دسترسی و امکانی که دارد، بتواند در خصوص شهدای خود اقدام کند تا ان‌شا‌ءالله در آینده هم آمار دقیق شهدا به دست آید و هم از این منظر در خصوص شناساندن بهتر آنها به جوان‌ها و نسل آتی اقدام کنیم.

کمی فضای بحث را تغییر دهیم، حالا که در هفته بسیج قرار داریم، آمادگی عشایر در حراست از کشورمان را در چه سطحی ارزیابی می‌کنید؟ آماری از تعداد بسیجیان عشایر دارید؟

خیلی از عشایر هم اکنون یکجا نشین شده‌اند. اما جمعیتی حدود یک میلیون و 200 هزار نفر هنوز متغیر هستند و به شیوه سنتی زندگی می‌کنند. در میان این عزیزان، 453 هزار نفر عضو بسیج هستند و واقعاً فعالیت می‌کنند. از میان آنها هم 253 هزار نفر بسیجی فعال هستند و در قالب گردان‌های بیت‌المقدس حضور دارند. در روزهای 26 و 27 شهریورماه امسال رزمایشی ملی از نیروهای این گردان‌ها انجام دادیم که طی آن عشایر هشت استان کشور حضور یافتند. این رزمایش مورد تقدیر سرلشکر فیروز‌آبادی و همچنین 183 نفر از نمایندگان مجلس قرار گرفت.

انتخاب شما از میان این هشت استان به چه دلیل بود؟

غالبا استان‌هایی را انتخاب کردیم که جمعیت عشایری قابل توجهی دارند و می‌خواستیم از چند استان متفاوت باشند تا عشایر از قومیت‌ها و گویش‌های مختلف حضور به هم رسانند و هماهنگی و اتحاد عشایر ایرانی را به نمایش بگذارند. یک گردان از برادران عشایر بلوچی، یک گردان ترکمن، یک گردان از عشایر آذری زبان، یک گردان از اهل سنت کردستان، یک گردان از برادران شیعه و سنی کرمانشاه، یک گردان از ایلام، یک گردان از خوزستان، یک گردان از لرستان و نهایتا یک گردان از چهارمحال و بختیاری همگی با لباس‌های محلی و سنتی خودشان حضور یافتند و رزمایش مشترکی را برگزار کردند.

آمادگی کنونی عشایر کشورمان را چطور ارزیابی می‌کنید، بسیج برای این منظور چه اقداماتی انجام می‌دهد؟

هرچند تقریباً همه عشایر مسلح هستند و هر کدام‌شان از کودکی شیوه‌های رزم را می‌آموزند، ولی ما به جهت بالاتر رفتن سطح و توان‌شان تنها در صورتی یک فرد عشایر را بسیجی فعال می‌کنیم که آموزش‌های مقدماتی و تکمیلی را پشت سرگذاشته باشد. به غیر از آن علاوه بر برگزاری رزمایش‌های ملی، هر استانی موظف است سالی حداقل یک رزمایش محلی برگزار کند تا به این ترتیب با افزایش آمادگی این عزیزان، شیوه رزم و نوع ساماندهی‌شان را طبق قاعده و براساس نیازهای کنونی کشورمان شکل دهیم. این را هم عرض کنم که عشایر کشورمان با پیوند عمیق و قلبی که با رهبری و نظام اسلامی دارند، ‌همواره پیشقدم و در مسیر حراست از مرز‌های کشور هستند و در برخی از اتفاقات چون شیطنت‌های پژاک در سال 91 در منطقه تنگه فنی لرستان یا ورود منافقان به کشور برای عملیات‌های خرابکارانه در خلال سال 1378 این عشایر بودند که ضربه‌های مهلکی به آنها وارد کردند و حداقل چند تیم نفاق را متلاشی کرده و پژاک را نیز از تنگه فنی بیرون راندند.

و سخن پایانی؟

هم‌اکنون بسیج عشایر 130 حوزه و 1330 پایگاه دارد که هم در بحث امنیت مرزها و هم امنیت خود عشایر فعال هستند. بسیجیان این قشر چون دسترسی به منابع خاصی ندارند، قاعدتاً هیچ چشمداشتی از حضور و فعالیت در بسیج ندارند و بنابراین می‌توان گفت که از مخلص‌ترین بسیجیان کشور به شمار می‌روند. اکنون به جرأت می‌توان گفت که عشایر چون دفاع مقدس وزنه‌ای در دفاع از کشور به شمار می‌روند و چون خیلی از این عزیزان از کودکی رزم را می‌آموزند، همیشه در مسابقات تیراندازی بسیج جزو نفرات اول هستند و با ساماندهی و برنامه‌هایی که بسیج مستضعفین برای آنها دارد، این نوید را می‌توان داد که بسیج عشایر بازویی برای نظام اسلامی و رهبری انقلاب است تا هرزمان که ایشان امر کنند، ‌در رکاب ولی فقیه، با دشمنان به مبارزه برخیزند.

 

* جوان
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار