1.حرکت کاروان اسرا از کربلا
عمر بن سعد در روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند و بر کشتگان سپاه خود نماز گزارد و آنان را به خاک سپرد.
وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا بانوان خاندان پیامبر(ص) را بر شتران بیجهاز سوار کردند و حضرت سجاد(ع) را نیز با زنجیر مخصوصی بسته و بر شتر سوار کردند. هنگامی که آنان را مانند اسیران میبردند و از قتلگاه عبور دادند، نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین(ع) افتاد و لطمهها بر صورت زدند و صدا به فریاد و ندبه برداشتند.
حضرت زینب کبری(ع) نعش برادر را به سینه خود چسبانید و با صوتی حزین گفت:
«یا محمداه (ص) این حسین توست که با اعضای پاره پاره در خون خویش آغشته است، اینها دختران تواند که اسیر شدهاند، این حسین توست که بدنش بر روی خاک افتاده. پدرم فدای کسی باد که جراحتش دوا نپذیرد، پدرم فدای کسی باد که با غصه از دنیا رفت، پدرم فدای کسی باد که لب تشنه شهید شد».
حضرت سکینه(ع) نیز جسد پدر را در بر گرفت، ناله زد و عرض کرد:
پدر جان، قتل تو چشم دشمنان را روشن و دلشان را شاد کرد، پدر جان بنی امیه مرا در کوچکی یتیم کردند... .
2. تشکیل مجلس ابن زیاد
روز یازدهم عمربن سعد به کوفه آمد. ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند. سپس رأس مطهر امام حسین (ع) را نزد او گذاشتند و او به آن نگاه و تبسم کرده و با چوبی که در دست داشت به آن جسارت میکرد.
3. حرکت اهل بیت امام حسین(ع) به سوی کوفه
عصر روز یازدهم اهل بیت(ع) را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند. نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند. بنابراین آن بزرگواران داغدار و مصیبت زده را تا صبح پشت دروازههای کوفه نگه داشتند. هنگام صبح عمر بن سعد مانند فرماندهی که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد.
منابع:
- پایگاه اطلاع رسانی مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن www.iec-md.org
- تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابوری، انتشارات دلیل ما، 1387
- www.rasekhoon.net
*ایسنا