دوباره تکیههای غم بپا شد/ لباس کوچهها شال عزا شد/ محرم خیمه زد در جان مردم/ خیابان در خیابان کربلا شد.
شهدای ایران: عبدالرحیم سعیدی راد شاعر و نویسنده کشورمان در وبلاگ شخصی خود با عنوان شاعرانه آورده است:
دوباره کاروان اشک نم نم...
دوباره شد حسینیه فراهم
دوباره تکیه و درد و غم عشق
دوباره پرچم سرخ محرم
دوباره تکیههای غم بپا شد
لباس کوچهها شال عزا شد
محرم خیمه زد در جان مردم
خیابان درخیابان کربلا شد
دوباره ماجرای بیکفنها...
دوباره یادی از خونین بدنها...
دوباره شور جانسوز محرم
دوباره دستهی زنجیر زنها...
علم، شال عزا، چشمی پر از غم
کتیبه، روضه عباس و پرچم
صدای نوحه خوان میآید از دور
رسیده ماه خونین محرم
بخوان ای دل که ماتم دارم امشب
دلی سرشار از غم دارم امشب
بخوان با دستههای اشک، نوحه
بخوان شور محرم دارم امشب
محرم آمد و با خود غم آورد
به همراهش دلیلی محکم آورد
محرم از حجاز آرزوها
برای چشمهایم زمزم آورد
دوباره کاروان اشک نم نم...
دوباره شد حسینیه فراهم
دوباره تکیه و درد و غم عشق
دوباره پرچم سرخ محرم
دوباره تکیههای غم بپا شد
لباس کوچهها شال عزا شد
محرم خیمه زد در جان مردم
خیابان درخیابان کربلا شد
دوباره ماجرای بیکفنها...
دوباره یادی از خونین بدنها...
دوباره شور جانسوز محرم
دوباره دستهی زنجیر زنها...
علم، شال عزا، چشمی پر از غم
کتیبه، روضه عباس و پرچم
صدای نوحه خوان میآید از دور
رسیده ماه خونین محرم
بخوان ای دل که ماتم دارم امشب
دلی سرشار از غم دارم امشب
بخوان با دستههای اشک، نوحه
بخوان شور محرم دارم امشب
محرم آمد و با خود غم آورد
به همراهش دلیلی محکم آورد
محرم از حجاز آرزوها
برای چشمهایم زمزم آورد