بعد از مراسم برای شام رفتیم و خدمت حضرت آقا رسیدیم؛ در هنگام شام ایشان به من گفتند که « لحن شما، خیلی لحن خوبی بود، من دقت کردم به پسند مردم عرب زبان هم نزدیک بود» البته در آن جلسه فاضل المالکی مداح مشهور عرب هم حضور داشت و به من گفت: خیلی خوب بود، پس از آن دوباره رهبر معظم انقلاب فرمودند: این کار باید از شبکه های العالم و الکوثر پخش شود؛ ایشان همچنین گفتند که اشعار شاعران عرب زبان را بخوانید.
شهدای ایران:او به راحتی متن عربی مقتل را با صدای خوش می خواند و به همین دلیل مورد نظر بسیاری از روحانیون اهل علم و خصوصا مقام معظم رهبری قرار گرفته است.
چنانکه رهبر انقلاب در جلسه ای ضمن تقدیر از سبک مداحی او گفتند: «آن چیزی که ما از مداحی سراغ داریم ، دقیقاً همین چیزی بود که ایشان امروز (اربعین۱۳۹۰) اجرا کرد.» رهبر انقلاب خطاب به میثم مطیعی اشاره کردند: «این از معجزات انقلاب است که یک دانشجوی دکتری، مداح اهل بیت است.» میثم مطیعی اهل مصاحبه نیست؛ دوست هم ندارد خیلی تیتر روزنامه ها یا خبرگزاری ها شود، با این حال پس از تلاش های بسیار در آستانه ماه محرم گفتگویی با وی ترتیب دادیم که چکیده آن از مقابل نگاه هایتان می گذرد.
به عنوان اولین سوال بفرمایید چه طور شد که شما به فکر مداحی عربی و موضوع تحولات جهان اسلام افتادید.
مقدمتا باید عرض کنم که یکی از مسائلی که همیشه من را آزار می داد این بود که چرا نمی توانیم پیام خود را با مداحی به بیرون از مرزهای کشور منتقل کنیم. همیشه به این مسئله که دغدغه ای برای من شده بود فکر می کردم و با خودم کلنجار می رفتم تا این که یک جرقه در ذهن من زده شد که مداحی عربی داشته باشم و اینطور شد که به دنبالش رفتم. همچنین به دلیل ایجاد بیداری اسلامی در منطقه تصمیم گرفتم تا با اولویت بحرین کاری منحصر به فرد انجام دهم، البته این که بخواهم تنها به صورت عربی مداحی کنم و از کنارش بگذرم نبود؛ بلکه دوست داشتم پیام مورد نظرم را به مردم بحرین منتقل کنم.
داستان تهیه و شکل گیری شعری که در حضور مقام معظم رهبری خواندید، به چه شکل بود؟
برای تولید و اجرای آن مداحی عربی ابتدا با این که مداحی های عربی را همیشه رصد می کنم، در خصوص فضای مداحی عربی که بسیار از فضای مداحی فارسی تند تر است و طرفداران میلیونی دارد، تحقیق کردم و متوجه شدم در مداحی عربی چند ضعف عمده هم وجود دارد، به عنوان مثال تولید در آن بسیار کم است و جز تعدادی از افراد که تولیدکننده اشعار عربی هستند، مابقی مصرف کننده هستند؛ همچنین جنس مداحی های فارسی من مخاطب عام ندارد. در هیچ یک از جلساتی که من در آن ها مداحی می کنم، چه ماه محرم و چه دهه فاطمیه از همه اقشار حضور ندارند، بلکه مخاطب مداحی جوانان انقلابی آرمان گرایی هستند که درک و اندیشه های قوی دارند و بعضا قشر فرهیخته هستند.
پس از انجام تحقیق درباره شعر عربی، گذشت تا این که به دهه فاطمیه نزدیک شدیم و همان زمان هم اوج جریان بحرین بود، با تعدادی از فعالان فرهنگی حزب الله لبنان که در آن زمان چند روزی در مشهد حضور داشتند، جلسه ای پیرامون این موضوع گذاشتم تا از آنها در خصوص شعر و یا سبک مداحی عربی کمک بگیرم. همه گفتند خیلی کار مهمی است ولی ما تولیدکننده نیستیم و خود ما هم استفاده کننده هستیم. از طرفی چون کار من شروع یک جریان بود، من با آرامش جلو می رفتم و به هیچ عنوان عجله نمی کردم. آن جلسه را گذاشتیم و نتیجه گرفتیم که آنها هم نمی توانند هیچ کمکی به ما بکنند.
در نهایت این طور شد که یک سبک که از قبل شنیده بودم را انتخاب کردم و برای شعر هم بعد از تحقیق بسیار به سراغ حیدری آل کثیر که در سرودن اشعار عربی و فارسی مهارت دارد، رفتم. البته من به او گفتم که تنها یک کلمه عربی می خواهم در شعر باشد و بقیه شعر کنایی باشد. پس از آن که شعر تحویل ما شد، چندین بار از سوی قوی ترین تیم ادبیات عرب دانشگاه امام صادق(ع) مورد بازبینی قرار گرفت و آماده شد؛ پس از آن بر اساس برنامه ریزی و دعوت دفتر مقام معظم رهبری، مقرر شد دهه دوم فاطمیه برنامه داشته باشم. البته من این شعر را در دانشگاه امام صادق(ع) در دهه اول فاطمیه خواندم و فاطمیه دوم در حضور رهبری.
البته در دانشگاه امام صادق(ع) که می خواستم این مداحی را بخوانم مشکل ایجاد شد. اما من آن شعر را خواندم و خراب شد و بعد از آن با چند مداح جلسه گذاشتم تا سبک شعر را درست کنیم. سه نفری هر کاری انجام دادیم درست نشد. تا این که یکی از دوستانم گفت« کسی که نمیاد به سبک تو گوش بده سینه زنی درست نشد، اشکالی ندارد»؛ بعد از این که دوستم این حرف را زد متحول شدم. شب همان روز رفتم در هیئت میثاق بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) بدون سبک خواندم . فضای خاصی در جلسه حاکم شد. بالاخره گذشت تا این که برای دومین بار این شعر را در حضور مقام معظم رهبری با سبک و سینه زنی خواندم.
بعد از مراسم، نظر رهبری درباره این مداحی عربی چه بود؟
بعد از مراسم برای شام رفتیم و خدمت حضرت آقا رسیدیم؛ در هنگام شام ایشان به من گفتند که « لحن شما، خیلی لحن خوبی بود، من دقت کردم به پسند مردم عرب زبان هم نزدیک بود» البته در آن جلسه فاضل المالکی مداح مشهور عرب هم حضور داشت و به من گفت: خیلی خوب بود، پس از آن دوباره رهبر معظم انقلاب فرمودند: این کار باید از شبکه های العالم و الکوثر پخش شود؛ ایشان همچنین گفتند که اشعار شاعران عرب زبان را بخوانید.
پس از آن که شعر خوانده شد، چه بازخوردهایی در سطح بین الملل به دنبال داشت؟ آیا از مردم بحرین هم مطالبی درباره این کار به شما منتقل شد؟
بازخوردهای بسیاری داشت، حتی یک شب داخل حرم امام رضا(ع) برنامه داشتم یک بحرینی من را شناخت و گفت که در آن شرایط سخت این مداحی و شعر خیلی توانست به ما کمک کند. همچنین مادر یکی از دوستانم تعریف می کرد که در کنار خانه خدا تعدادی از خانم های شیعه عربستان این مداحی را گوش می دادند. همچنین چندین بار برای مداحی عربی به لبنان دعوت شدم اما به دلیل مشکلات کاری قبول نکردم. البته غیر مستقیم و به وسیله دوستان هم پیام های بسیاری در این خصوص از اظهار نظرهای مردم بحرین به دست من رسید.
این شعر عربی به فارسی هم ترجمه هم شده؟
بله، به فارسی هم ترجمه شد، من معتقد بودم هنگامی که شعر و مداحی منتشر می شود باید به همراه ترجمه باشد تا مخاطب فارسی زبان هم بتواند از مفاهیم و پیام های این شعر استفاده کند.
حال این سوال پیش می آید که چرا شعر را به فارسی نخواندید و ترجیح دادید به زبان عربی باشد؟
ببینید اگر شعر به زبان فارسی بود، داخلی ها هم آن را نمی خواندند چه برسد به مردم بحرین که عرب زبان هستند و بخواهند ابتدا شعر را ترجمه کنند سپس متوجه مفاهیم درونی آن شوند. البته شعر خیلی عربی هم نیست.
بعد از این کار، مداحی عربی دیگری هم داشتید یا خیر؟
من پس از این کار سه مداحی دیگر را هم خواندم، یکی از آنها شعر سید رضی بود که به دلیل اظهار نظر مقام معظم رهبری در خصوص آن شعر، آن را در بیت رهبر معظم انقلاب خواندم و دو کار دیگر یکی درباره پیغمبر و حضرت فاطمه(س) خواندم.
اصل شعر متعلق به چه کسی است؟
متعلق به مرتضی حیدری آل کثیر اهل شوشتر از استان خوزستان است.
تعریف شما از مداحی چیست؟
احساس من این است که مداحی یکی از بهترین ابزارها برای پیش بردن اهداف در بین توده مردم مسلمان و حتی غیر مسلمان است. از طرفی مداحی انقلابی که برآمده از انقلاب اسلامی است دارای مولفه هایی است که یکی از این مولفه ها، عدم انفعال در برابر مسائل سیاسی و روز دنیا است و در حال حاضر که مداحی به ویژه مداحی عربی در فضای منفعلی قرار گرفته است، من را به شدت اذیت می کند. اما من این را که مداح منبر برود و نقش منبری را ایفا کند، ایده بدهد، تحلیل سیاسی در جلسات داشته باشد، به هیچ عنوان قبول ندارم. زبان مداح شعر و روضه است و اگر هم از این خارج شود دیگر مداح نیست، منبری است.
به نظر شما مداحی در چه عرصه هایی می تواند تاثیرگذار باشد؟
مداحی به خوبی می تواند در بسیاری از عرصه ها تاثیرگذار باشد که یکی از این عرصه ها سیاست است، به نوعی می توان گفت که حرکت امام حسین(ع) که یک حرکت سیاسی و حماسی بود، باید با مداحی به صحنه جامعه وارد شود و برای مخاطب ملموس شود و این خود به معنی استفاده از مداحی در عرصه سیاست است. همچنین یکی از فاکتورهای اصلی مداحی انقلابی نگاه ویژه به مردم مظلوم است.
آیا تا به حال از شما دعوت شده است که در مراسمی مداحی عربی داشته باشید؟
من به کار سفارشی عقیده ندارم، به عنوان مثال در اجلاسیه بیداری اسلامی که در ایران برگزار شد، مسئولان برگزاری اجلاس از من خواستند که مداحی عربی در این اجلاس داشته باشم اما من قبول نکردم.
ویژگی های مداح انقلابی از نظر شما چیست؟
در فاکتورهای یک مداحی مطلوب، مداح قطعا باید با مجامع علمی ارتباط داشته باشد و دوره اصول عقاید ببیند. در شرایط کنونی هر چیزی که خوانده می شود را مردم پسند نمی کنند و باید بسیار دقت نظردر این خصوص داشت.
با توجه به این که شما از شاگردان مرحوم آیتالله حاجآقا مجتبی تهرانی هستید، در مورد نحوه آشناییتان با این مرحوم بفرمایید.
مقدمتاً باید عرض کنم که من شاگرد حاجآقا نیستم و به هیچ وجه این عنوان را برای خودم درست نمیدانم. من مانند هزاران جوان دیگر از جلسات ایشان بهرهمند میشدم و ارتباط نزدیک بنده با ایشان دو علت دارد: یکی به جهت مؤسسه حفظ و نشر آثار ایشان است و دیگری بحث مداحی در محضر ایشان.
سال ٨٨ بود که نزد یکی از شاگردان حاج آقا رفتم و ایده تشکیل مؤسسه تنظیم و نشر آثار آیتالله تهرانی را مطرح کردم و دیدم که دیگران نیز این دغدغه را از قبل داشتهاند و خود حاجآقا هم استقبال کردند. این مؤسسه تشکیل شد و من کوچکترین عضو هیئت مؤسس و اولین مدیر عامل مؤسسه حفظ و نشر آثار حاجآقا شدم. با توجه به تمام حساسیت و احتیاطهای موجود در این کار و نیز با توجه به اینکه این کار قبلاً سابقه نداشت و سخت بود، اما حاجآقا اعتماد و محبت زیادی کردند و به ما فرصت آزمون و خطا میدادند. حتی در سال ٨٨ یکبار به مؤسسه تشریف آوردند و مواردی را که در مورد آثار مد نظرشان بود، فرمودند و روحیه زیادی به بچهها دادند.
نکتهای که راجع به آن روز در یادم مانده این است که چون مطالب ایشان از حساسیت برخوردار بود، قبل از تشریففرمایی ایشان به مؤسسه دوستان صوت جلسات را با دقت فراوان گوش میدادند و سپس ویراستاری انجام میشد. در واقع ما سعی میکردیم با کمترین تغییر در گفتار آن را انتشار دهیم و ساختار جملات ایشان و گرمای لحن ایشان را حفظ کنیم و بعد از مستندسازی آن را انتشار دهیم. حاجآقا در این مورد فرمودند اگر نیازی به تغییر است، انجام دهید چون حالت گفتار با نوشتار متفاوت است و آن روز برای ما خاطره خوشی شد. البته مطالب و نکات زیادی از آن جلسه در ذهن دارم.
آشنایی بنده با حاجآقا به زمان دانشآموزی من برمیگردد؛ زمانی که میخواستم درباره ادامه فعالیت علمی خودم تصمیمی بگیرم که در آن مقطع خیلی احساسی بود و ممکن بود آینده علمی من را به مخاطره بیندازد. در مسجد جامع بعد از نماز جماعت ظهر و عصر نزد ایشان رفتم و گفتم من استخاره میخواهم. ایشان دلیل آن را پرسیدند و من یادم است که حاجآقا بعد از فهمیدن علت استخاره با من خیلی تند برخورد کردند و استخاره هم نکردند و به من فرمودند کدام راه را انتخاب کنم. من دانشآموز بودم و سنی نداشتم. بعد از رفتن ایشان خیلی بغض کردم و به قول معروف حالم خیلی گرفته شد. در عالم بچگی خودم این نیت را داشتم که بروم و به حاجآقا بگویم شما که استاد اخلاق هستی، این چه طرز برخورد است؟
اما این برخورد مسیر زندگی من را عوض کرد و اعتقاد دارم ایشان میدانستند در هر مقطعی با هرکسی چگونه برخورد کنند و من هر زمان یاد برخورد ایشان میافتم، تکان میخورم و این برخورد به مرور باعث محبت من به ایشان شد. من توفیق داشتم که در جلسات ایشان شرکت میکردم و برای دیدن ایشان به مسجد جامع میرفتم. این دیدارها برای من نکتههای زیادی را دربرداشت. ایشان را نگاه میکردم و به صورت پنهانی پشت سر ایشان راه میرفتم، چون ایشان اجازه چنین کاری را نمیدادند.
یک خاطره از زبان شما؟
روز عاشورا سال ٨٨ با سه هزار دختر بسیجی و محجبه و پسر بسیجی دانشگاه امام صادق(ع) به میدان کاج شهرک غرب تهران رفتیم. وقتی به آنجا رسیدیم، میدان کاج پر از دختر و پسر بود. عزاداری شروع شد و همه افراد حاضر در میدان همراهی میکردند . پس از گذشت دقایقی زمان بسیار مهم فرا رسید تا به هدفمان برسیم؛ پس از آن که مداحی به پایان رسید، شروع کردم به صحبت درباره مسائل سیاسی و این طور شد که همه مات و مبهوت مانده بودند.
و اما سخن پایانی…
در حال حاضر یکی از مهمترین دغدغه های من، مردم شیعه آذربایجان هستند که امیدوارم بتوانم پیام انقلاب اسلامی را به زبان ترکی به آنها منتقل کنم.
*روضهنیوز
به عنوان اولین سوال بفرمایید چه طور شد که شما به فکر مداحی عربی و موضوع تحولات جهان اسلام افتادید.
مقدمتا باید عرض کنم که یکی از مسائلی که همیشه من را آزار می داد این بود که چرا نمی توانیم پیام خود را با مداحی به بیرون از مرزهای کشور منتقل کنیم. همیشه به این مسئله که دغدغه ای برای من شده بود فکر می کردم و با خودم کلنجار می رفتم تا این که یک جرقه در ذهن من زده شد که مداحی عربی داشته باشم و اینطور شد که به دنبالش رفتم. همچنین به دلیل ایجاد بیداری اسلامی در منطقه تصمیم گرفتم تا با اولویت بحرین کاری منحصر به فرد انجام دهم، البته این که بخواهم تنها به صورت عربی مداحی کنم و از کنارش بگذرم نبود؛ بلکه دوست داشتم پیام مورد نظرم را به مردم بحرین منتقل کنم.
داستان تهیه و شکل گیری شعری که در حضور مقام معظم رهبری خواندید، به چه شکل بود؟
برای تولید و اجرای آن مداحی عربی ابتدا با این که مداحی های عربی را همیشه رصد می کنم، در خصوص فضای مداحی عربی که بسیار از فضای مداحی فارسی تند تر است و طرفداران میلیونی دارد، تحقیق کردم و متوجه شدم در مداحی عربی چند ضعف عمده هم وجود دارد، به عنوان مثال تولید در آن بسیار کم است و جز تعدادی از افراد که تولیدکننده اشعار عربی هستند، مابقی مصرف کننده هستند؛ همچنین جنس مداحی های فارسی من مخاطب عام ندارد. در هیچ یک از جلساتی که من در آن ها مداحی می کنم، چه ماه محرم و چه دهه فاطمیه از همه اقشار حضور ندارند، بلکه مخاطب مداحی جوانان انقلابی آرمان گرایی هستند که درک و اندیشه های قوی دارند و بعضا قشر فرهیخته هستند.
پس از انجام تحقیق درباره شعر عربی، گذشت تا این که به دهه فاطمیه نزدیک شدیم و همان زمان هم اوج جریان بحرین بود، با تعدادی از فعالان فرهنگی حزب الله لبنان که در آن زمان چند روزی در مشهد حضور داشتند، جلسه ای پیرامون این موضوع گذاشتم تا از آنها در خصوص شعر و یا سبک مداحی عربی کمک بگیرم. همه گفتند خیلی کار مهمی است ولی ما تولیدکننده نیستیم و خود ما هم استفاده کننده هستیم. از طرفی چون کار من شروع یک جریان بود، من با آرامش جلو می رفتم و به هیچ عنوان عجله نمی کردم. آن جلسه را گذاشتیم و نتیجه گرفتیم که آنها هم نمی توانند هیچ کمکی به ما بکنند.
در نهایت این طور شد که یک سبک که از قبل شنیده بودم را انتخاب کردم و برای شعر هم بعد از تحقیق بسیار به سراغ حیدری آل کثیر که در سرودن اشعار عربی و فارسی مهارت دارد، رفتم. البته من به او گفتم که تنها یک کلمه عربی می خواهم در شعر باشد و بقیه شعر کنایی باشد. پس از آن که شعر تحویل ما شد، چندین بار از سوی قوی ترین تیم ادبیات عرب دانشگاه امام صادق(ع) مورد بازبینی قرار گرفت و آماده شد؛ پس از آن بر اساس برنامه ریزی و دعوت دفتر مقام معظم رهبری، مقرر شد دهه دوم فاطمیه برنامه داشته باشم. البته من این شعر را در دانشگاه امام صادق(ع) در دهه اول فاطمیه خواندم و فاطمیه دوم در حضور رهبری.
البته در دانشگاه امام صادق(ع) که می خواستم این مداحی را بخوانم مشکل ایجاد شد. اما من آن شعر را خواندم و خراب شد و بعد از آن با چند مداح جلسه گذاشتم تا سبک شعر را درست کنیم. سه نفری هر کاری انجام دادیم درست نشد. تا این که یکی از دوستانم گفت« کسی که نمیاد به سبک تو گوش بده سینه زنی درست نشد، اشکالی ندارد»؛ بعد از این که دوستم این حرف را زد متحول شدم. شب همان روز رفتم در هیئت میثاق بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) بدون سبک خواندم . فضای خاصی در جلسه حاکم شد. بالاخره گذشت تا این که برای دومین بار این شعر را در حضور مقام معظم رهبری با سبک و سینه زنی خواندم.
بعد از مراسم، نظر رهبری درباره این مداحی عربی چه بود؟
بعد از مراسم برای شام رفتیم و خدمت حضرت آقا رسیدیم؛ در هنگام شام ایشان به من گفتند که « لحن شما، خیلی لحن خوبی بود، من دقت کردم به پسند مردم عرب زبان هم نزدیک بود» البته در آن جلسه فاضل المالکی مداح مشهور عرب هم حضور داشت و به من گفت: خیلی خوب بود، پس از آن دوباره رهبر معظم انقلاب فرمودند: این کار باید از شبکه های العالم و الکوثر پخش شود؛ ایشان همچنین گفتند که اشعار شاعران عرب زبان را بخوانید.
پس از آن که شعر خوانده شد، چه بازخوردهایی در سطح بین الملل به دنبال داشت؟ آیا از مردم بحرین هم مطالبی درباره این کار به شما منتقل شد؟
بازخوردهای بسیاری داشت، حتی یک شب داخل حرم امام رضا(ع) برنامه داشتم یک بحرینی من را شناخت و گفت که در آن شرایط سخت این مداحی و شعر خیلی توانست به ما کمک کند. همچنین مادر یکی از دوستانم تعریف می کرد که در کنار خانه خدا تعدادی از خانم های شیعه عربستان این مداحی را گوش می دادند. همچنین چندین بار برای مداحی عربی به لبنان دعوت شدم اما به دلیل مشکلات کاری قبول نکردم. البته غیر مستقیم و به وسیله دوستان هم پیام های بسیاری در این خصوص از اظهار نظرهای مردم بحرین به دست من رسید.
این شعر عربی به فارسی هم ترجمه هم شده؟
بله، به فارسی هم ترجمه شد، من معتقد بودم هنگامی که شعر و مداحی منتشر می شود باید به همراه ترجمه باشد تا مخاطب فارسی زبان هم بتواند از مفاهیم و پیام های این شعر استفاده کند.
حال این سوال پیش می آید که چرا شعر را به فارسی نخواندید و ترجیح دادید به زبان عربی باشد؟
ببینید اگر شعر به زبان فارسی بود، داخلی ها هم آن را نمی خواندند چه برسد به مردم بحرین که عرب زبان هستند و بخواهند ابتدا شعر را ترجمه کنند سپس متوجه مفاهیم درونی آن شوند. البته شعر خیلی عربی هم نیست.
بعد از این کار، مداحی عربی دیگری هم داشتید یا خیر؟
من پس از این کار سه مداحی دیگر را هم خواندم، یکی از آنها شعر سید رضی بود که به دلیل اظهار نظر مقام معظم رهبری در خصوص آن شعر، آن را در بیت رهبر معظم انقلاب خواندم و دو کار دیگر یکی درباره پیغمبر و حضرت فاطمه(س) خواندم.
اصل شعر متعلق به چه کسی است؟
متعلق به مرتضی حیدری آل کثیر اهل شوشتر از استان خوزستان است.
تعریف شما از مداحی چیست؟
احساس من این است که مداحی یکی از بهترین ابزارها برای پیش بردن اهداف در بین توده مردم مسلمان و حتی غیر مسلمان است. از طرفی مداحی انقلابی که برآمده از انقلاب اسلامی است دارای مولفه هایی است که یکی از این مولفه ها، عدم انفعال در برابر مسائل سیاسی و روز دنیا است و در حال حاضر که مداحی به ویژه مداحی عربی در فضای منفعلی قرار گرفته است، من را به شدت اذیت می کند. اما من این را که مداح منبر برود و نقش منبری را ایفا کند، ایده بدهد، تحلیل سیاسی در جلسات داشته باشد، به هیچ عنوان قبول ندارم. زبان مداح شعر و روضه است و اگر هم از این خارج شود دیگر مداح نیست، منبری است.
به نظر شما مداحی در چه عرصه هایی می تواند تاثیرگذار باشد؟
مداحی به خوبی می تواند در بسیاری از عرصه ها تاثیرگذار باشد که یکی از این عرصه ها سیاست است، به نوعی می توان گفت که حرکت امام حسین(ع) که یک حرکت سیاسی و حماسی بود، باید با مداحی به صحنه جامعه وارد شود و برای مخاطب ملموس شود و این خود به معنی استفاده از مداحی در عرصه سیاست است. همچنین یکی از فاکتورهای اصلی مداحی انقلابی نگاه ویژه به مردم مظلوم است.
آیا تا به حال از شما دعوت شده است که در مراسمی مداحی عربی داشته باشید؟
من به کار سفارشی عقیده ندارم، به عنوان مثال در اجلاسیه بیداری اسلامی که در ایران برگزار شد، مسئولان برگزاری اجلاس از من خواستند که مداحی عربی در این اجلاس داشته باشم اما من قبول نکردم.
ویژگی های مداح انقلابی از نظر شما چیست؟
در فاکتورهای یک مداحی مطلوب، مداح قطعا باید با مجامع علمی ارتباط داشته باشد و دوره اصول عقاید ببیند. در شرایط کنونی هر چیزی که خوانده می شود را مردم پسند نمی کنند و باید بسیار دقت نظردر این خصوص داشت.
با توجه به این که شما از شاگردان مرحوم آیتالله حاجآقا مجتبی تهرانی هستید، در مورد نحوه آشناییتان با این مرحوم بفرمایید.
مقدمتاً باید عرض کنم که من شاگرد حاجآقا نیستم و به هیچ وجه این عنوان را برای خودم درست نمیدانم. من مانند هزاران جوان دیگر از جلسات ایشان بهرهمند میشدم و ارتباط نزدیک بنده با ایشان دو علت دارد: یکی به جهت مؤسسه حفظ و نشر آثار ایشان است و دیگری بحث مداحی در محضر ایشان.
سال ٨٨ بود که نزد یکی از شاگردان حاج آقا رفتم و ایده تشکیل مؤسسه تنظیم و نشر آثار آیتالله تهرانی را مطرح کردم و دیدم که دیگران نیز این دغدغه را از قبل داشتهاند و خود حاجآقا هم استقبال کردند. این مؤسسه تشکیل شد و من کوچکترین عضو هیئت مؤسس و اولین مدیر عامل مؤسسه حفظ و نشر آثار حاجآقا شدم. با توجه به تمام حساسیت و احتیاطهای موجود در این کار و نیز با توجه به اینکه این کار قبلاً سابقه نداشت و سخت بود، اما حاجآقا اعتماد و محبت زیادی کردند و به ما فرصت آزمون و خطا میدادند. حتی در سال ٨٨ یکبار به مؤسسه تشریف آوردند و مواردی را که در مورد آثار مد نظرشان بود، فرمودند و روحیه زیادی به بچهها دادند.
نکتهای که راجع به آن روز در یادم مانده این است که چون مطالب ایشان از حساسیت برخوردار بود، قبل از تشریففرمایی ایشان به مؤسسه دوستان صوت جلسات را با دقت فراوان گوش میدادند و سپس ویراستاری انجام میشد. در واقع ما سعی میکردیم با کمترین تغییر در گفتار آن را انتشار دهیم و ساختار جملات ایشان و گرمای لحن ایشان را حفظ کنیم و بعد از مستندسازی آن را انتشار دهیم. حاجآقا در این مورد فرمودند اگر نیازی به تغییر است، انجام دهید چون حالت گفتار با نوشتار متفاوت است و آن روز برای ما خاطره خوشی شد. البته مطالب و نکات زیادی از آن جلسه در ذهن دارم.
آشنایی بنده با حاجآقا به زمان دانشآموزی من برمیگردد؛ زمانی که میخواستم درباره ادامه فعالیت علمی خودم تصمیمی بگیرم که در آن مقطع خیلی احساسی بود و ممکن بود آینده علمی من را به مخاطره بیندازد. در مسجد جامع بعد از نماز جماعت ظهر و عصر نزد ایشان رفتم و گفتم من استخاره میخواهم. ایشان دلیل آن را پرسیدند و من یادم است که حاجآقا بعد از فهمیدن علت استخاره با من خیلی تند برخورد کردند و استخاره هم نکردند و به من فرمودند کدام راه را انتخاب کنم. من دانشآموز بودم و سنی نداشتم. بعد از رفتن ایشان خیلی بغض کردم و به قول معروف حالم خیلی گرفته شد. در عالم بچگی خودم این نیت را داشتم که بروم و به حاجآقا بگویم شما که استاد اخلاق هستی، این چه طرز برخورد است؟
اما این برخورد مسیر زندگی من را عوض کرد و اعتقاد دارم ایشان میدانستند در هر مقطعی با هرکسی چگونه برخورد کنند و من هر زمان یاد برخورد ایشان میافتم، تکان میخورم و این برخورد به مرور باعث محبت من به ایشان شد. من توفیق داشتم که در جلسات ایشان شرکت میکردم و برای دیدن ایشان به مسجد جامع میرفتم. این دیدارها برای من نکتههای زیادی را دربرداشت. ایشان را نگاه میکردم و به صورت پنهانی پشت سر ایشان راه میرفتم، چون ایشان اجازه چنین کاری را نمیدادند.
یک خاطره از زبان شما؟
روز عاشورا سال ٨٨ با سه هزار دختر بسیجی و محجبه و پسر بسیجی دانشگاه امام صادق(ع) به میدان کاج شهرک غرب تهران رفتیم. وقتی به آنجا رسیدیم، میدان کاج پر از دختر و پسر بود. عزاداری شروع شد و همه افراد حاضر در میدان همراهی میکردند . پس از گذشت دقایقی زمان بسیار مهم فرا رسید تا به هدفمان برسیم؛ پس از آن که مداحی به پایان رسید، شروع کردم به صحبت درباره مسائل سیاسی و این طور شد که همه مات و مبهوت مانده بودند.
و اما سخن پایانی…
در حال حاضر یکی از مهمترین دغدغه های من، مردم شیعه آذربایجان هستند که امیدوارم بتوانم پیام انقلاب اسلامی را به زبان ترکی به آنها منتقل کنم.
*روضهنیوز