چندی پیش سمیر جعجع، رییس حزب نیروهای لبنانی از دو تن از افراد فعال در عرصه رسانههای لبنانی شکایت کرد. وی مدعی بود که این دو یعنی "سالم زهران" و خانم "سمر الحاج" در رسانههای گروهی لبنان به او توهین کردهاند.
شهدای ایران:شکایت جعجع از این دو واکنشهای بسیاری در رسانههای گروهی لبنان ایجاد کرد و موجب شد تا بار دیگر نام او و سوابقش در عهد جنگهای داخلی لبنان و پس از پایان جنگ بر دیگر به دید افکار عمومی گذارده شود.
به گزارش ایسنا از بیروت، بتول عبدالله در همین خصوص گزارشی تحت عنوان "آیا قاتل نخست وزیر لبنان حق پیگیرد اصحاب رسانههای گروهی را دارد؟" به رشته تحریر در آورده است و ضمن حمله شدید به سمیر جعجع، شکایت او از این دو را به مثابه تلاش فردی قلمداد کرده که با این اقدامات تلاش دارد خود را شهروندی قانونگرا معرفی کند و از این دریچه تاریخچه مجرمانهاش را بپوشاند.
بتول عبدالله مینویسد: «کسی که از حق چشم پوشی کرده و در برابر آن ساکت بماند، شیطانی لال است.» این یک حدیث شریف است که فقط آدمهای شریف و بزرگوار بدان اقتداء میکنند، حال چه بسا روزنامه نگاران مصداقی از این انسانها باشند، کسانی که منبرشان جایگاه ملی مقاومت است، کسانی که در دفاع از حق وکشف حقایق هیچ ترس وتردیدی به خود راه نمیدهند.
اما "حکیم"(1) به نظر نمیآید عنوانی منطبق بر صاحبش باشد، کسی که در رسالتش مداوی زخمها توصیف شده اما خود به فردی حرفهای برای ایجاد زخم تبدیل شده است. کسانی که در هزاره دوم از دستان خون آلود "حکیم" جان سالم به در بردهاند، از حکیمی که دستش در خون خاندان کرامی و فرنجیه و شمعون آغشته است، در هزاره سوم به دام فتنه او افتادند، حکیمی که از فتنه به عنوان برگ برنده در مبارزه علیه سیاسیون و مخالفان خود استفاده میکند، آقای حکیم در حال حاضر یکی از سوژههای مهم رسانهها در لبنان به حساب میآید، او یک دشمن در لباس مقدس پزشک است، منظورم سمیر جعجع است و تاریخ گواه آن میباشد.
با آن که جعجع هیچ وقت به مدرک پزشکی دست نیافت ولی هنوز دوست دارد مردم او را "حکیم" (پزشک) صدا کنند، او در جنگ داخلی 1975 ترجیح داد جعبههای گلوله را به جای جعبههای دارو و کمکهای اولیه حمل کند.
بتول عبدالله در ادامه مینویسد: پس از وقوع فتنه جنگ تل زعتر در سال 1975 و دخالت ارتش سوریه، جعجع درس خود را از سر گرفت ولی درسش بازهم ناتمام ماند و در اثر برگشت مجدد جنگ داخلی، دانشگاه خود را دوباره رها کرد، آنگاه بشیر جمیل درخواست کرد تا جعجع در نیروهای لبنانی تازه تاسیس شده باشد و اینگونه هم شد، جعجع بازگشت و عملیات ترور رهبر جنبش "المرده" طونی فرنجیه را فرماندهی کرد که سلیمان فرنجیه – رئیس فعلی جریان مسیحی المرده - از آن جان سالم برد، جعجع با این ترور به دنبال مصادره رای مسیحیان لبنان و تحکیم اندیشههایش در جامعه مسیحی بود.
جعجع به دلیل ترور تعدادی از شخصیتهای مسیحی که به زعم خودش سنتی وساده لوح بودند، از حزب کتائب هم اخراج شد، او در سال 1985 با همکاری کریم بقرادونی و ایلی حبیقه علیه رهبر وقت نیروهای شبه نظامی مسیحی قوات لبنانیه فواد ابوناصر قیام کرد که منجر به رهبری حبیقه بر آن شد ولی جعجع خیلی سریع او را هم در سال 1986 برکنار کرد و رهبر نیروهای لبنانی شد و پس از آن بلا فاصله وارد فاز جنگ تمام عیار با ارتش لبنان به رهبری جنرال میشال عون شد.
جعجع به کارهای مجرمانه خود تا سال 1994 ادامه داد تا بالاخره به اتهام منفجر کردن کلیسای سیده نجاة در کسروان و ترور رئیس اسبق دولت لبنان رشید کرامی وهمچنین رئیس حزب ملی گرایان آزاد دانی شمعون و ترور عضو پارلمان طونی فرنجیه و خانواده وی دستگیر و محکوم شد.
دادگاه او را به اعدام محکوم کرد اما این حکم به حبس ابد تبدیل شد و گروه شبه نظامی نیروهای لبنانی (قوات لبنانیه) او رامنحل کرد. در سال 2005 ودر اثر عفو عمومی صادره از پارلمان لبنان جعجع آزاد شد و فعالیتهای سیاسی خود را از سر گرفت، اتفاقی که باعث ناراحتی خیلیها شده و آن را غیر قانونی توصیف کردند، جعجع الآن با این همه تاریخ جنایات سیاه امید رسیدن به کرسی ریاست جمهوری را هم دارد، امیدی که خیلیها آن را به امید ابلیس برای رسیدن به بهشت توصیف کردند!
جعجع با کاندیدا شدن برای ریاست جمهوری درهای جهنم را به روی خودش باز کرد، لبنانیها اکنون تاریخ جرمهای او را بازخوانی میکنند وهمه قانع شدهاند تنها سهمی که جعجع در این کشور لیاقتش را دارد زندان است.
مجرم هزار چهره با این همه سوابق محکومیت با پای خودش به دادگاه میرود و میخواهد فعالان رسانهای مشهور مثل سمر الحاج و سالم زهران و کارمندان شبکه تلویزیونی OTV را به اتهام اهانت وتوهین به خود دادگاهی کند!
بتول عبدالله ادامه میدهد: آیا گفتن حقایق توسط خبرنگاران و اصحاب رسانه به احساسات جعجع که سالهای سال انسانیت خود را از دست داده، لطمه زده است؟! دادگاه اولین روز جلسه را برای استماع تعیین کرده بود وقبل این تاریخ، خانم سمر الحاج اعلام کرد که این شکایت باعث افتخارش شده است و تاکید کرد که شخصا در دادگاه حضور پیدا میکند. خانم الحاج اشاره کرده که این اولین باری نیست که علیه او شکایت میشود، از سویی دیگر آقای سالم زهران به نوبه خود تاکید کرد که به قانوان احترام میگذارد ودر دادگاه حضور پیدا میکند. زهران ادامه داد: ای کاش جعجع هم به قانون احترام بگذارد و بپذیرد تا او به اتهام ترور نخست وزیر اسبق دولت لبنان "رشید کرامی" مجددا محاکمه شود.
سالم زهران وسمر الحاج قول دادند و به قولشان عمل کردند، آنها به همراه رئیس مؤسسه حقوقی "rights" بلال حسینی با اطمینان واعتماد به نفس کامل در دادگاه حضور پیدا کردند، سالم زهران در توئیتر خود بعد از دادگاه نوشت: جعجع به دلیل گفتن این که هواداران میشل عون آدم های خوبی هستند اما جعجع "ازعر" (2) است، از ما شکایت کرد! اما قاضی پرونده چون به زبان عربی تسلط کامل دارد قانع نشد که این جمله بار اهانت وتوهین دارد چون این بهترین توصیفی بود که برای آقای کچل که جعجع باشد، میشد بکار برد! وکیل آقای زهران در تماس تلفنی با من گفت: به دادگستری مراجعه کردیم تا با یک سیل شکایت مواجهه شویم، اولش فکر کردیم از ما به دلیل قتل عام ویا نقض حقوق بشر شکایت کردند اما بلا فاصله متوجه شدیم ما روبروی یک شکایت سنتی بی جهت هستیم که دستگاه قضائی هر روز با آن دست وپنجه نرم میکند!
اقای وکیل ادامه داد: آقای سالم زهران در گفتوگوی خود هیچ جرمی مرتکب نشده وتنها کاری که کرده این است که حقایق را بازخوانی کرد و هیچگونه خلاف حقوقی در بکار گیری لغوی یا استناد به وقایع انجام نداده است چرا که بیان واقعیتها زبان حقیقت طلبی و شهامت میخواهد و اگر این جرم است پس دستگاه قضایی که توصیف جرم می کند نیز باید مجرم تلقی شود.
بتول عبدالله در پایان می نویسد: اگر از یک سو سوابق مجرمانه جعجع و تلاشهای بی وقفه او برای تقسیم ونابودی کشور و از سوی دیگر به چهره فرشته واری که میخواهد از خود و شهروند خوبی که با مراجعه به دستگاه قضایی می خواهد به قانون احترام بگذارد، نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که آقای حکیم هیچ سهمی از حکمت اسمش و اقدامات حکیمانه نبرده است. مثل او مثل همان ضرب المثل رایجی است که می گوید: اگر حیا ندارید پس هر کاری که دلتان میخواهد انجام دهید.
(1) اصطلاحی که حزب نیروهای لبنانی (قوات لبنانیه) و طرفدارانش در باره سمیر جعجع به کار میبرند.
(2) ازعر دارای دو معنی اوباشیگری، شرور و کچل است.
به گزارش ایسنا از بیروت، بتول عبدالله در همین خصوص گزارشی تحت عنوان "آیا قاتل نخست وزیر لبنان حق پیگیرد اصحاب رسانههای گروهی را دارد؟" به رشته تحریر در آورده است و ضمن حمله شدید به سمیر جعجع، شکایت او از این دو را به مثابه تلاش فردی قلمداد کرده که با این اقدامات تلاش دارد خود را شهروندی قانونگرا معرفی کند و از این دریچه تاریخچه مجرمانهاش را بپوشاند.
بتول عبدالله مینویسد: «کسی که از حق چشم پوشی کرده و در برابر آن ساکت بماند، شیطانی لال است.» این یک حدیث شریف است که فقط آدمهای شریف و بزرگوار بدان اقتداء میکنند، حال چه بسا روزنامه نگاران مصداقی از این انسانها باشند، کسانی که منبرشان جایگاه ملی مقاومت است، کسانی که در دفاع از حق وکشف حقایق هیچ ترس وتردیدی به خود راه نمیدهند.
اما "حکیم"(1) به نظر نمیآید عنوانی منطبق بر صاحبش باشد، کسی که در رسالتش مداوی زخمها توصیف شده اما خود به فردی حرفهای برای ایجاد زخم تبدیل شده است. کسانی که در هزاره دوم از دستان خون آلود "حکیم" جان سالم به در بردهاند، از حکیمی که دستش در خون خاندان کرامی و فرنجیه و شمعون آغشته است، در هزاره سوم به دام فتنه او افتادند، حکیمی که از فتنه به عنوان برگ برنده در مبارزه علیه سیاسیون و مخالفان خود استفاده میکند، آقای حکیم در حال حاضر یکی از سوژههای مهم رسانهها در لبنان به حساب میآید، او یک دشمن در لباس مقدس پزشک است، منظورم سمیر جعجع است و تاریخ گواه آن میباشد.
بتول عبدالله در ادامه مینویسد: پس از وقوع فتنه جنگ تل زعتر در سال 1975 و دخالت ارتش سوریه، جعجع درس خود را از سر گرفت ولی درسش بازهم ناتمام ماند و در اثر برگشت مجدد جنگ داخلی، دانشگاه خود را دوباره رها کرد، آنگاه بشیر جمیل درخواست کرد تا جعجع در نیروهای لبنانی تازه تاسیس شده باشد و اینگونه هم شد، جعجع بازگشت و عملیات ترور رهبر جنبش "المرده" طونی فرنجیه را فرماندهی کرد که سلیمان فرنجیه – رئیس فعلی جریان مسیحی المرده - از آن جان سالم برد، جعجع با این ترور به دنبال مصادره رای مسیحیان لبنان و تحکیم اندیشههایش در جامعه مسیحی بود.
جعجع به دلیل ترور تعدادی از شخصیتهای مسیحی که به زعم خودش سنتی وساده لوح بودند، از حزب کتائب هم اخراج شد، او در سال 1985 با همکاری کریم بقرادونی و ایلی حبیقه علیه رهبر وقت نیروهای شبه نظامی مسیحی قوات لبنانیه فواد ابوناصر قیام کرد که منجر به رهبری حبیقه بر آن شد ولی جعجع خیلی سریع او را هم در سال 1986 برکنار کرد و رهبر نیروهای لبنانی شد و پس از آن بلا فاصله وارد فاز جنگ تمام عیار با ارتش لبنان به رهبری جنرال میشال عون شد.
جعجع به کارهای مجرمانه خود تا سال 1994 ادامه داد تا بالاخره به اتهام منفجر کردن کلیسای سیده نجاة در کسروان و ترور رئیس اسبق دولت لبنان رشید کرامی وهمچنین رئیس حزب ملی گرایان آزاد دانی شمعون و ترور عضو پارلمان طونی فرنجیه و خانواده وی دستگیر و محکوم شد.
دادگاه او را به اعدام محکوم کرد اما این حکم به حبس ابد تبدیل شد و گروه شبه نظامی نیروهای لبنانی (قوات لبنانیه) او رامنحل کرد. در سال 2005 ودر اثر عفو عمومی صادره از پارلمان لبنان جعجع آزاد شد و فعالیتهای سیاسی خود را از سر گرفت، اتفاقی که باعث ناراحتی خیلیها شده و آن را غیر قانونی توصیف کردند، جعجع الآن با این همه تاریخ جنایات سیاه امید رسیدن به کرسی ریاست جمهوری را هم دارد، امیدی که خیلیها آن را به امید ابلیس برای رسیدن به بهشت توصیف کردند!
جعجع با کاندیدا شدن برای ریاست جمهوری درهای جهنم را به روی خودش باز کرد، لبنانیها اکنون تاریخ جرمهای او را بازخوانی میکنند وهمه قانع شدهاند تنها سهمی که جعجع در این کشور لیاقتش را دارد زندان است.
بتول عبدالله ادامه میدهد: آیا گفتن حقایق توسط خبرنگاران و اصحاب رسانه به احساسات جعجع که سالهای سال انسانیت خود را از دست داده، لطمه زده است؟! دادگاه اولین روز جلسه را برای استماع تعیین کرده بود وقبل این تاریخ، خانم سمر الحاج اعلام کرد که این شکایت باعث افتخارش شده است و تاکید کرد که شخصا در دادگاه حضور پیدا میکند. خانم الحاج اشاره کرده که این اولین باری نیست که علیه او شکایت میشود، از سویی دیگر آقای سالم زهران به نوبه خود تاکید کرد که به قانوان احترام میگذارد ودر دادگاه حضور پیدا میکند. زهران ادامه داد: ای کاش جعجع هم به قانون احترام بگذارد و بپذیرد تا او به اتهام ترور نخست وزیر اسبق دولت لبنان "رشید کرامی" مجددا محاکمه شود.
سالم زهران وسمر الحاج قول دادند و به قولشان عمل کردند، آنها به همراه رئیس مؤسسه حقوقی "rights" بلال حسینی با اطمینان واعتماد به نفس کامل در دادگاه حضور پیدا کردند، سالم زهران در توئیتر خود بعد از دادگاه نوشت: جعجع به دلیل گفتن این که هواداران میشل عون آدم های خوبی هستند اما جعجع "ازعر" (2) است، از ما شکایت کرد! اما قاضی پرونده چون به زبان عربی تسلط کامل دارد قانع نشد که این جمله بار اهانت وتوهین دارد چون این بهترین توصیفی بود که برای آقای کچل که جعجع باشد، میشد بکار برد! وکیل آقای زهران در تماس تلفنی با من گفت: به دادگستری مراجعه کردیم تا با یک سیل شکایت مواجهه شویم، اولش فکر کردیم از ما به دلیل قتل عام ویا نقض حقوق بشر شکایت کردند اما بلا فاصله متوجه شدیم ما روبروی یک شکایت سنتی بی جهت هستیم که دستگاه قضائی هر روز با آن دست وپنجه نرم میکند!
اقای وکیل ادامه داد: آقای سالم زهران در گفتوگوی خود هیچ جرمی مرتکب نشده وتنها کاری که کرده این است که حقایق را بازخوانی کرد و هیچگونه خلاف حقوقی در بکار گیری لغوی یا استناد به وقایع انجام نداده است چرا که بیان واقعیتها زبان حقیقت طلبی و شهامت میخواهد و اگر این جرم است پس دستگاه قضایی که توصیف جرم می کند نیز باید مجرم تلقی شود.
بتول عبدالله در پایان می نویسد: اگر از یک سو سوابق مجرمانه جعجع و تلاشهای بی وقفه او برای تقسیم ونابودی کشور و از سوی دیگر به چهره فرشته واری که میخواهد از خود و شهروند خوبی که با مراجعه به دستگاه قضایی می خواهد به قانون احترام بگذارد، نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که آقای حکیم هیچ سهمی از حکمت اسمش و اقدامات حکیمانه نبرده است. مثل او مثل همان ضرب المثل رایجی است که می گوید: اگر حیا ندارید پس هر کاری که دلتان میخواهد انجام دهید.
(1) اصطلاحی که حزب نیروهای لبنانی (قوات لبنانیه) و طرفدارانش در باره سمیر جعجع به کار میبرند.
(2) ازعر دارای دو معنی اوباشیگری، شرور و کچل است.