کمک های تسلیحاتی ایران به ارتش لبنان در حالی به جنجال رسانه ای عربی و غربی تبدیل شده است که سه میلیارد دلار کمک عربستان سعودی به این ارتش همچنان با علامت های سوال بزرگ درباره اهداف و انگیزه های این کمک همراه است.
به گزارش شهدای ایران، اخیرا غضنفر رکن آبادی سفیر ایران در لبنان با جان قهوه چی فرمانده ارتش لبنان دیدار کرد و از آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای همکاری با ارتش آن کشور خبر داد، این در حالی است که آمریکا این اقدام را «نقض حاکمیت لبنان» خواند.
شبکه الجزیره نیز در خبری آورد که «ارتش لبنان نمی تواند کمک های پیشنهادی ایران از سوی علی شمخانی (دبیر شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی) را بپذیرد زیرا واشنگتن در این باره هشدار داده و گفته است که این اقدام به معنای عبور بیروت از خطوط قرمز خواهد بود.»
این واکنش آمریکایی ها در حالی است که عربستان سعودی از کمک سه میلیارد دلاری به ارتش لبنان خبر داده است و این کمک ها با هیچ واکنشی از سوی دولت های غربی روبرو نشد.
از سوی دیگر، میشل سلیمان رییس جمهور لبنان از «کمپینی بین المللی» برای کمک به ارتش لبنان «با صرف نظر از موضع برخی دولت ها» درباره این اقدام در اشاره ای واضح به مخالفت کشورهای غربی از تسلیح ارتش لبنان به سلاح های پیشرفته خبر داده بود.
چه مساله ای باعث می شود که کمک های عربستان سعودی بدون مخالفت غربی اختصاص یابد اما کمک های ایران به ارتش لبنان برای دفع خطر تروریسمی که پشت دروازه های بیروت ایستاده است، با مخالفت غربی ها روبرو می شود؟
درباره کمک های عربستان سعودی به ارتش لبنان برخی پایگاه های خبری مانند الحدث نیوز پرده از گزارش هایی بر می دارند که حاکی از طرح عربستان سعودی برای «مهار حزب الله لبنان با تجهیز یگان هایی خاص در ارتش لبنان» است.
الحدث نیوز می افزاید: عربستان سعودی قصد دارد با کمک هایش به ارتش لبنان، نیروهای نظامی این کشور را در برابر حزب الله قرار دهد و در همین حال از حمایت های ریاست جمهوری این کشور برخوردار شود و همچنین جایگاه جریان موافق خود در لبنان (14 مارس) را تقویت کند.
این پایگاه می افزاید: عربستان سعودی تلاش می کند که از این راه، (تطمیع ارتش لبنان) شکاف هایی بین آن با حزب الله ایجاد کند و به تنش های داخلی لبنان دامن بزند. همچنین به این بهانه، ارتش را وادار کند تا پایگاه های حزب الله را تسخیر کند و وجود آن را برای مردم لبنان بی اهمیت نشان دهد، این در حالی است که هیچ کدام از کشورهای غربی موافق دادن سلاح های تعیین کننده یا سنگین به ارتش لبنان نیستند.
ارتش لبنان را دوست داری؟!
حدود یک سال پیش و پس از اظهارات میشل سلیمان، رییس جمهور لبنان در روز ملی ارتش لبنان، برخی طرف های معروف به وابستگی به آمریکا و حامی تضمین امنیت اسراییل فرصت را مغتنم شمردند تا بار دیگر سلاح حزب الله را منشا تنش و وجود آن را عامل تضعیف نقش ارتش لبنان نشان دهند. اما سوال این است: در فضایی که ضعیف نگاه داشتن ارتش های همسایه اسراییل به عنوان یک راهبرد آمریکایی- صهیونیستی از دستورکارهای قدرت های غربی است، چه کسانی واقعا مانع از تسلیح ارتش لبنان می شوند؟
این سوالی است که پایگاه خبری العهد لبنان در یادداشتی به قلم «لیندا عجمی» و با این تیتر به آن جواب داد و در تیتری نوشت: ارتش را دوست داری؟ به آن اجازه بده مسلح شود!
این عنوان، اشاره ای به جمله معروفی بود که برخی از سیاستمداران لبنانی مخالف مقاومت با این عبارات بر زبان می رانند: ارتش را دوست داری؟ سلاحت را تحویل بده! شعار کمپین جدید مدعیان حاکمیت و تمامیت لبنان.
نویسنده این یادداشت می افزاید: شایسته بود که این افراد شعاری دیگر را با این عنوان برای کمپین خود انتخاب می کردند: ارتش را دوست داری؟ اجازه بده مسلح شود.
وی می افزاید: اما وطن نه با شعارها، نه با ترانه ها و سرودها و نه با اشک ها، وعده ها و آرزوها، حفظ و حمایت نمی شود، بلکه یک سرزمین با شمشیر های فرزندان، سلاح ارتش و قهرمانانش صیانت می شود.
عجمی در ادامه نوشت: اگر وطنی در کار باشد، معنایش این است که ارتشی برای حمایت و پاسداری از خود دارد و اگر ارتشی وجود داشته باشد، یعنی سلاح دارد؛ این الفبای یک نظام است.
واقعیت این است که از زمان تشکیل اولین لشکر ارتش لبنان در سال 1943 تا امروز، این ارتش با چالش های دشواری روبرو شده است و کمپین عبور از حاکمیت لبنان، آخرین چالش نخواهد بود.
واقعا کدام طرف ها تسلیح ارتش لبنان را نمی خواهند
«حریری ها (طرفداران سعد حریری) و دنباله روهای آنان، خواهان انحلال ارتش و تشکیل هسته های شبه نظامی – مذهبی هستند که تحت فرمان آنها مانند نیروهای امنیت داخلی عمل کنند.»
این خلاصه ای از خواسته مخالفان مقاومت و ارتش لبنان است که بر زبان عبدالرحیم مراد، وزیر دفاع اسبق این کشور جاری شد.
وی افزود: سران 14 مارس (سعد حریری، سمیر جعجع و ...)، صاحبان نظریه «قدرت لبنان در ضعف آن است»، هستند؛ کسانی که شب و روز، آشکار و پنهان، نهاد نظامی را با هدف خدمت به طرح های آمریکایی- اسراییلی هدف قرار می دهند. مصیبت، فقط به ممانعت از افزایش توانمندی های ارتش خلاصه نمی شود، بلکه بلای بزرگتر، هجمه مداوم به آن و خدشه دار کردن هیبت و ورحیه ارتش با هدف خدمت به اهداف گروهی شان است. دیروز، جنگ لبنان گواهی داد که برخی از این گروه، افسران و سربازان را به قتل می رساندند. برخی از همانها، امروز مدعی هوارداری از ارتش هستند و در همین حال، اموال و سلاح هایشان را برای گروه های تروریستی به منظورفتنه انگیزی و ایجاد ناآرامی در راستای استهلاک و به خونریزی کشاندن ارتش می فرستند. ترجیح آنان این بود که اموال و سلاح های مذکور، مستقیما برای دشمن لبنان و ارتش آن یعنی اسراییل فرستاده می شد.
دشمنان واقعی ارتش لبنان
سخن عبدالرحیم مراد را محسن دلول دیگر وزیر دفاع سابق لبنان نیز تایید کرد. او ابراز تاسف کرد و گفت: کسانی در داخل و خارج علیه ارتش لبنان و ممانعت از تسلیح آن فعالیت می کنند و آمریکا هرگز اجازه نخواهد داد که ارتش با ساز و برگ و وشک های جدید مجهز شود.
این شخصیت لبنانی به یاد می آورد که « واشنگتن ارتش لبنان را پس از سال 1990 با کمک های ظاهری خجالت آوری از جمله بقایای برخی از انواع سلاح های آمریکایی که سربازانش در آلمان استفاده می کردند و نفربرهای مستعملی از قبیل خودروهای جیپ ویلیس و هامفری و کامیونت های ریو و ام.113 مجهز کرد.» به اختصار، آنچه آمریکا در اختیار ارتش لبنان گذاشت، چیزی جز زره پوش های دفاعی و موشک های از زده خارج و دور ریختنی نبود.
تانک ها، توپخانه، سایت های موشکی و برخی سلاح های شرقی ساخت اتحاد جماهیر شوروی سابق، هدیه ای بود که دمشق پس از «توافق طائف» به ارتش لبنان اهدا کرد. با این حال، هر دو وزیر یاد شده اتفاق نظر دارند که سوریه، تنها دولتی است که کمک موثری در تجهیز ارتش لبنان و حمایت بی قید و شرط از آن کرد، اما بقیه کشورهای عربی، از جمله امارات، تنها به شکل نمادین در تسلیح ارتش لبنان سهیم شدند.
سلاح های دیگری هم نصیب دولت لبنان شد: غنیمت ارتش از سلاح گروه های مسلح لبنانی پس از آنکه جنگ داخلی به پایان رسید و دولت تصمیم گرفت گروه های شبه نظامی را منحل کند و سلاح های آنان را تحویل بگیرد.
العهد می افزاید: به قاعده «بو بکش اما نچش»، واشنگتن از اطریق ابزارهای داخلی خود در لبنان، هر گونه طرح جدی را برای حمایت از نهاد نظامی و فعال سازی آن را با مانع روبرو می کند، چه این کمک ها داخلی باشد و چه خارجی، تا از این راه، خدمتی به دست پرورده خود، اسراییل کرده باشد. تصمیم آمریکایی و خارجی، مانع از فروش سلاح های پیشرفته (موشک های ضد هوایی و دفاعیف ادوات سنگین و...) به ارتش لبنان می شود؛ ارتشی که دشمنی رژیم صهیونیستی را در قلب دکترین رزمی خود جای داده است، در حالی که میلیاردها دلار را در قالب کمک های نظامی به اسراییل اعطا می کند تا برتری این رژیم را مانند حقی محفوظ نگه دارد.
اکنون نیز عربستان سعودی با کمک های خود به ارتش لبنان بیش از آنکه به تقویت این ارتش کمک کند، می کوشد که به تنش های داخلی لبنان دامن بزند.
به گزارش جام جم آنلاین، الحدث نیوز از اینها هم فراتر می رود و از هماهنگی های امنیتی «طرف های منطقه ای» با رژیم صهیونیستی برای تسلیح نکردن ارتش لبنان به سلاح های تعیین کننده در نبرد های احتمالی آینده خبر می دهد و می افزاید: فرانسه کشوری که قرار است که قرار است به لبنان سلاح بدهد و عربستان این سلاح ها را به نیابت از ارتش لبنان از فرانسه خریداری خواهد کرد.
با این شرح می توان درک کرد که چرا غرب و به طور خاص، آمریکا با کمک های نظامی ایران به لبنان شدیدا مخالفت می کند و این اقدام را به منزله شکستن خط قرمزها می داند اما سکوتی سرشار از رضایت را در برابر کمک های عربستان سعودی اتخاذ می کند.
چرا آمریکا سلاح های ایران را خط قرمز می داند؟
خبرگزاری فارس به نقل از روزنامه البنا لبنان، این دلایل را بر می شمارد و می نویسد: بعد از اعلام آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای تجهیز ارتش لبنان به سلاح ایرانی برای مبارزه با تروریسم، آمریکا بلافاصله ضمن تهدید به قطع کمک های خود، لبنان را از دریافت سلاح ایرانی برحذر داشت.
روزنامه البناء لبنان در این خصوص نوشت: زمانی که آمریکا با یک امر در خاورمیانه مخالفت می کند به این معناست که رژیم صهیونیستی مخالف آن است و همچنین زمانی که آمریکا از خطرایرانی حرف می زند گویا که رژیم صهیونیستی در حال اعلام آن است. در حال حاضر نیز مسئله ارسال اسلحه ایرانی به لبنان از همین قبیل است و نشان می دهد که اسرائیل مخالف این قضیه است.
سنگ اندازی آمریکا در موضوع ارسال اسلحه از ایران به لبنان بسیار خطرناکتر از مسئله مبارزه با تروریسم یا ترک آن است و برای آمریکایی ها و اسرائیلی ها معانی زیر را در پی دارد:
1- تجهیز ارتش لبنان به این صورت مجانی و غیر مشروط می تواند مقدمه باز شدن کانالی دائمی میان ارتش ایران و لبنان باشد و علاوه اینکه ارتش لبنان یه سلاحی دست پیدا می کند که خوشایند اسرائیل نیست.
2- رسیدن اسلحه پیشرفته ایرانی برای مبارزه با تروریسم به اطلاع همه جهان می رسد و چشم ها به سوی بازار سلاح ایرانی، کیفیت آن و چگونگی ساخت و غیره دوخته می شود و این بدان معناست که یک رقیب برای بازاری اسلحه آمریکا پیدا می شود و به ضرر آن خواهد بود.
3- رسیدن اسلحه ایران به ارتش لبنان به معنای قویتر شدن آن است و این امر از نظر اسرائیل قابل قبول نیست. علیرغم اینکه چندین دهه عده ای خواهان کنار زدن حزب الله و بر عهده گرفتن امور به دست ارتش لبنان هستند اما حتی همین افراد هم به دنبال تقویت ارتش نیستند.
4- هرگونه کمکی از سوی ایران به لبنان باعث افزایش محبوبیت مردمی ایران در لبنان خواهد شد، ایرانی که اسرائیل و متحدانش، آن را حامی تروریسم می خوانند. با این وضعیت بافت داخلی لبنان از نظر اسرائیل و آمریکا خطرناک می شود.
به نظر می رسد که سنگ اندازی های آمریکا و اسرائیل برای ارسال اسلحه به لبنان توسط دیگر کشورها ادامه داشته باشد و ارتش لبنان هنوز باید منتظر باشد.
*جام جم
شبکه الجزیره نیز در خبری آورد که «ارتش لبنان نمی تواند کمک های پیشنهادی ایران از سوی علی شمخانی (دبیر شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی) را بپذیرد زیرا واشنگتن در این باره هشدار داده و گفته است که این اقدام به معنای عبور بیروت از خطوط قرمز خواهد بود.»
این واکنش آمریکایی ها در حالی است که عربستان سعودی از کمک سه میلیارد دلاری به ارتش لبنان خبر داده است و این کمک ها با هیچ واکنشی از سوی دولت های غربی روبرو نشد.
از سوی دیگر، میشل سلیمان رییس جمهور لبنان از «کمپینی بین المللی» برای کمک به ارتش لبنان «با صرف نظر از موضع برخی دولت ها» درباره این اقدام در اشاره ای واضح به مخالفت کشورهای غربی از تسلیح ارتش لبنان به سلاح های پیشرفته خبر داده بود.
چه مساله ای باعث می شود که کمک های عربستان سعودی بدون مخالفت غربی اختصاص یابد اما کمک های ایران به ارتش لبنان برای دفع خطر تروریسمی که پشت دروازه های بیروت ایستاده است، با مخالفت غربی ها روبرو می شود؟
درباره کمک های عربستان سعودی به ارتش لبنان برخی پایگاه های خبری مانند الحدث نیوز پرده از گزارش هایی بر می دارند که حاکی از طرح عربستان سعودی برای «مهار حزب الله لبنان با تجهیز یگان هایی خاص در ارتش لبنان» است.
الحدث نیوز می افزاید: عربستان سعودی قصد دارد با کمک هایش به ارتش لبنان، نیروهای نظامی این کشور را در برابر حزب الله قرار دهد و در همین حال از حمایت های ریاست جمهوری این کشور برخوردار شود و همچنین جایگاه جریان موافق خود در لبنان (14 مارس) را تقویت کند.
این پایگاه می افزاید: عربستان سعودی تلاش می کند که از این راه، (تطمیع ارتش لبنان) شکاف هایی بین آن با حزب الله ایجاد کند و به تنش های داخلی لبنان دامن بزند. همچنین به این بهانه، ارتش را وادار کند تا پایگاه های حزب الله را تسخیر کند و وجود آن را برای مردم لبنان بی اهمیت نشان دهد، این در حالی است که هیچ کدام از کشورهای غربی موافق دادن سلاح های تعیین کننده یا سنگین به ارتش لبنان نیستند.
ارتش لبنان را دوست داری؟!
حدود یک سال پیش و پس از اظهارات میشل سلیمان، رییس جمهور لبنان در روز ملی ارتش لبنان، برخی طرف های معروف به وابستگی به آمریکا و حامی تضمین امنیت اسراییل فرصت را مغتنم شمردند تا بار دیگر سلاح حزب الله را منشا تنش و وجود آن را عامل تضعیف نقش ارتش لبنان نشان دهند. اما سوال این است: در فضایی که ضعیف نگاه داشتن ارتش های همسایه اسراییل به عنوان یک راهبرد آمریکایی- صهیونیستی از دستورکارهای قدرت های غربی است، چه کسانی واقعا مانع از تسلیح ارتش لبنان می شوند؟
این سوالی است که پایگاه خبری العهد لبنان در یادداشتی به قلم «لیندا عجمی» و با این تیتر به آن جواب داد و در تیتری نوشت: ارتش را دوست داری؟ به آن اجازه بده مسلح شود!
این عنوان، اشاره ای به جمله معروفی بود که برخی از سیاستمداران لبنانی مخالف مقاومت با این عبارات بر زبان می رانند: ارتش را دوست داری؟ سلاحت را تحویل بده! شعار کمپین جدید مدعیان حاکمیت و تمامیت لبنان.
نویسنده این یادداشت می افزاید: شایسته بود که این افراد شعاری دیگر را با این عنوان برای کمپین خود انتخاب می کردند: ارتش را دوست داری؟ اجازه بده مسلح شود.
وی می افزاید: اما وطن نه با شعارها، نه با ترانه ها و سرودها و نه با اشک ها، وعده ها و آرزوها، حفظ و حمایت نمی شود، بلکه یک سرزمین با شمشیر های فرزندان، سلاح ارتش و قهرمانانش صیانت می شود.
عجمی در ادامه نوشت: اگر وطنی در کار باشد، معنایش این است که ارتشی برای حمایت و پاسداری از خود دارد و اگر ارتشی وجود داشته باشد، یعنی سلاح دارد؛ این الفبای یک نظام است.
واقعیت این است که از زمان تشکیل اولین لشکر ارتش لبنان در سال 1943 تا امروز، این ارتش با چالش های دشواری روبرو شده است و کمپین عبور از حاکمیت لبنان، آخرین چالش نخواهد بود.
واقعا کدام طرف ها تسلیح ارتش لبنان را نمی خواهند
«حریری ها (طرفداران سعد حریری) و دنباله روهای آنان، خواهان انحلال ارتش و تشکیل هسته های شبه نظامی – مذهبی هستند که تحت فرمان آنها مانند نیروهای امنیت داخلی عمل کنند.»
این خلاصه ای از خواسته مخالفان مقاومت و ارتش لبنان است که بر زبان عبدالرحیم مراد، وزیر دفاع اسبق این کشور جاری شد.
وی افزود: سران 14 مارس (سعد حریری، سمیر جعجع و ...)، صاحبان نظریه «قدرت لبنان در ضعف آن است»، هستند؛ کسانی که شب و روز، آشکار و پنهان، نهاد نظامی را با هدف خدمت به طرح های آمریکایی- اسراییلی هدف قرار می دهند. مصیبت، فقط به ممانعت از افزایش توانمندی های ارتش خلاصه نمی شود، بلکه بلای بزرگتر، هجمه مداوم به آن و خدشه دار کردن هیبت و ورحیه ارتش با هدف خدمت به اهداف گروهی شان است. دیروز، جنگ لبنان گواهی داد که برخی از این گروه، افسران و سربازان را به قتل می رساندند. برخی از همانها، امروز مدعی هوارداری از ارتش هستند و در همین حال، اموال و سلاح هایشان را برای گروه های تروریستی به منظورفتنه انگیزی و ایجاد ناآرامی در راستای استهلاک و به خونریزی کشاندن ارتش می فرستند. ترجیح آنان این بود که اموال و سلاح های مذکور، مستقیما برای دشمن لبنان و ارتش آن یعنی اسراییل فرستاده می شد.
دشمنان واقعی ارتش لبنان
سخن عبدالرحیم مراد را محسن دلول دیگر وزیر دفاع سابق لبنان نیز تایید کرد. او ابراز تاسف کرد و گفت: کسانی در داخل و خارج علیه ارتش لبنان و ممانعت از تسلیح آن فعالیت می کنند و آمریکا هرگز اجازه نخواهد داد که ارتش با ساز و برگ و وشک های جدید مجهز شود.
این شخصیت لبنانی به یاد می آورد که « واشنگتن ارتش لبنان را پس از سال 1990 با کمک های ظاهری خجالت آوری از جمله بقایای برخی از انواع سلاح های آمریکایی که سربازانش در آلمان استفاده می کردند و نفربرهای مستعملی از قبیل خودروهای جیپ ویلیس و هامفری و کامیونت های ریو و ام.113 مجهز کرد.» به اختصار، آنچه آمریکا در اختیار ارتش لبنان گذاشت، چیزی جز زره پوش های دفاعی و موشک های از زده خارج و دور ریختنی نبود.
تانک ها، توپخانه، سایت های موشکی و برخی سلاح های شرقی ساخت اتحاد جماهیر شوروی سابق، هدیه ای بود که دمشق پس از «توافق طائف» به ارتش لبنان اهدا کرد. با این حال، هر دو وزیر یاد شده اتفاق نظر دارند که سوریه، تنها دولتی است که کمک موثری در تجهیز ارتش لبنان و حمایت بی قید و شرط از آن کرد، اما بقیه کشورهای عربی، از جمله امارات، تنها به شکل نمادین در تسلیح ارتش لبنان سهیم شدند.
سلاح های دیگری هم نصیب دولت لبنان شد: غنیمت ارتش از سلاح گروه های مسلح لبنانی پس از آنکه جنگ داخلی به پایان رسید و دولت تصمیم گرفت گروه های شبه نظامی را منحل کند و سلاح های آنان را تحویل بگیرد.
العهد می افزاید: به قاعده «بو بکش اما نچش»، واشنگتن از اطریق ابزارهای داخلی خود در لبنان، هر گونه طرح جدی را برای حمایت از نهاد نظامی و فعال سازی آن را با مانع روبرو می کند، چه این کمک ها داخلی باشد و چه خارجی، تا از این راه، خدمتی به دست پرورده خود، اسراییل کرده باشد. تصمیم آمریکایی و خارجی، مانع از فروش سلاح های پیشرفته (موشک های ضد هوایی و دفاعیف ادوات سنگین و...) به ارتش لبنان می شود؛ ارتشی که دشمنی رژیم صهیونیستی را در قلب دکترین رزمی خود جای داده است، در حالی که میلیاردها دلار را در قالب کمک های نظامی به اسراییل اعطا می کند تا برتری این رژیم را مانند حقی محفوظ نگه دارد.
اکنون نیز عربستان سعودی با کمک های خود به ارتش لبنان بیش از آنکه به تقویت این ارتش کمک کند، می کوشد که به تنش های داخلی لبنان دامن بزند.
به گزارش جام جم آنلاین، الحدث نیوز از اینها هم فراتر می رود و از هماهنگی های امنیتی «طرف های منطقه ای» با رژیم صهیونیستی برای تسلیح نکردن ارتش لبنان به سلاح های تعیین کننده در نبرد های احتمالی آینده خبر می دهد و می افزاید: فرانسه کشوری که قرار است که قرار است به لبنان سلاح بدهد و عربستان این سلاح ها را به نیابت از ارتش لبنان از فرانسه خریداری خواهد کرد.
با این شرح می توان درک کرد که چرا غرب و به طور خاص، آمریکا با کمک های نظامی ایران به لبنان شدیدا مخالفت می کند و این اقدام را به منزله شکستن خط قرمزها می داند اما سکوتی سرشار از رضایت را در برابر کمک های عربستان سعودی اتخاذ می کند.
چرا آمریکا سلاح های ایران را خط قرمز می داند؟
خبرگزاری فارس به نقل از روزنامه البنا لبنان، این دلایل را بر می شمارد و می نویسد: بعد از اعلام آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای تجهیز ارتش لبنان به سلاح ایرانی برای مبارزه با تروریسم، آمریکا بلافاصله ضمن تهدید به قطع کمک های خود، لبنان را از دریافت سلاح ایرانی برحذر داشت.
روزنامه البناء لبنان در این خصوص نوشت: زمانی که آمریکا با یک امر در خاورمیانه مخالفت می کند به این معناست که رژیم صهیونیستی مخالف آن است و همچنین زمانی که آمریکا از خطرایرانی حرف می زند گویا که رژیم صهیونیستی در حال اعلام آن است. در حال حاضر نیز مسئله ارسال اسلحه ایرانی به لبنان از همین قبیل است و نشان می دهد که اسرائیل مخالف این قضیه است.
سنگ اندازی آمریکا در موضوع ارسال اسلحه از ایران به لبنان بسیار خطرناکتر از مسئله مبارزه با تروریسم یا ترک آن است و برای آمریکایی ها و اسرائیلی ها معانی زیر را در پی دارد:
1- تجهیز ارتش لبنان به این صورت مجانی و غیر مشروط می تواند مقدمه باز شدن کانالی دائمی میان ارتش ایران و لبنان باشد و علاوه اینکه ارتش لبنان یه سلاحی دست پیدا می کند که خوشایند اسرائیل نیست.
2- رسیدن اسلحه پیشرفته ایرانی برای مبارزه با تروریسم به اطلاع همه جهان می رسد و چشم ها به سوی بازار سلاح ایرانی، کیفیت آن و چگونگی ساخت و غیره دوخته می شود و این بدان معناست که یک رقیب برای بازاری اسلحه آمریکا پیدا می شود و به ضرر آن خواهد بود.
3- رسیدن اسلحه ایران به ارتش لبنان به معنای قویتر شدن آن است و این امر از نظر اسرائیل قابل قبول نیست. علیرغم اینکه چندین دهه عده ای خواهان کنار زدن حزب الله و بر عهده گرفتن امور به دست ارتش لبنان هستند اما حتی همین افراد هم به دنبال تقویت ارتش نیستند.
4- هرگونه کمکی از سوی ایران به لبنان باعث افزایش محبوبیت مردمی ایران در لبنان خواهد شد، ایرانی که اسرائیل و متحدانش، آن را حامی تروریسم می خوانند. با این وضعیت بافت داخلی لبنان از نظر اسرائیل و آمریکا خطرناک می شود.
به نظر می رسد که سنگ اندازی های آمریکا و اسرائیل برای ارسال اسلحه به لبنان توسط دیگر کشورها ادامه داشته باشد و ارتش لبنان هنوز باید منتظر باشد.
*جام جم