شهدای ایران shohadayeiran.com

این همه سالی که در جبهه‌ها بود، به آرزویش که همانا شهادت بود نرسیده بود اما اینک بی‌قرار بود.
شهدای ایران: جنازه‌اش که آمد تازه فهمیدم که بوده و چه کار‌ها که نمی‌کرده! فهمیدم سر تیپ بوده! آن زمان ۴۵ ساله بود و دو فرزند داشت. ۱۵ و ۸ ساله. فرزندانش رشید شده‌اند و خودش هم چنان ۴۵ ساله مانده! از ۷۴ تا الآن! بزرگی بعد از شهادتش گفت خون این شهدا ما را بیمه کرده است.
مانور عاشورای سال ۷۴ بود.‌‌ همان مانوری که تا قبل از آن آمریکا حسابی متوهم شده بود و موشک‌هایش را به سوی ایران نشانه رفته بود، اما بعد از آن پشیمان گشت. قبل از شروع مانور از نگرانی‌هایش می‌گفت. اینکه مانور آن قدر، عظیم است و گسترده که نگران جان همکارانم هستم. هیچ وقت از کار‌هایش سر درنمی آوردم اما این یکی را طاقت نیاورده بود. نگرانی‌اش زیاد بود برای همکارانش که قرار بود همرزمش باشند در آن عاشورا! هنگام یکی از سرکشی‌ها به محل مانور بود که دیگر ندیدمش! این همه سالی که در جبهه‌ها بود، به آرزویش که همانا شهادت بود نرسیده بود اما اینک بی‌قرار بود. جنازه‌اش که آمد تازه فهمیدم که بوده و چه کار‌ها که نمی‌کرده! فهمیدم سر تیپ بوده! آن زمان ۴۵ ساله بود و دو فرزند داشت. ۱۵ و ۸ ساله. فرزندانش رشید شده‌اند و خودش هم چنان ۴۵ ساله مانده! از ۷۴ تا الآن! بزرگی بعد از شهادتش گفت خون این شهدا ما را بیمه کرده است.
*مادر شهید محمد آتوت

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار