روزهای عید فطر و عید قربان که مستقیماً از طرف خداوند برای مسلمانان عید قرار داده شده و در آنها روزهگرفتن حرام است. برای این حرمت دلایلی ذکر میشود که «حفظ تعادل در جامعه اسلامی» و «مهمان خدابودن» از جمله آنهاست.
به گزارش شهدای ایران به نقل از مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم، روزهگرفتن در عید قربان و عید فطر حرام است، در صورتی که در سایر اعیاد این گونه نیست و میتوان روزه گرفت.
این فلسفه به قلمرو فلسفه احکام یا علل الشرایع مربوط است که باید گفت قلمرویی دور از دسترس عقل آدمی است، مگر مقداری که توسط وحی (قرآن) یا مفسران وحی (سنت معصومین) به ما ابلاغ شده است، تا آنجا که نویسنده این سطور تتبع کرده است، در خصوص مورد سؤال فوق چیزی در منابع وحیانی و سنّت موجود نیست، به همین جهت نمیتوان به صورت قاطع اظهارنظر کرد، اما احتمالاً دو مورد زیر میتواند از فلسفههای تحریم روزه در این دو عید بزرگ اسلامی باشد:
1- حفظ تعادل در جامعه اسلامی
اسلام آیینی است که به تعبیر قرآن «امت»(1) وسط و دین اعتدال است، یکی از مصادیق این اعتدال برقراری نوعی موازنه میان دنیا و آخرت است، نه مانند ملحدین کاملاً آخرتگرایی را نفی میکند و نه مانند مسیحیت دنیا را به یکباره کناره میگذارد، صراط مستقیم الهی در این مورد، راه رفتن در خط اعتدال میان دنیا و آخرت است، خداوند از زبان قوم بنیاسرائیل خطاب به قارون میفرماید: بهرهات از دنیا را فراموش نکن، اما در عین حال احسان و نیکویی را نیز مراعات نما.(2)
اگر این ویژگی دین اسلام را در کنار آن خصوصیت انسانها قرار دهیم که همواره تمایل به افراط و تفریط و خروج از حد اعتدال دارند، میتوان ربط میان این سخن و فلسفه تحریم روزه در این دو عید را درک کرد، روز عید باید روز خوردن و آشامیدن باشد و مقدس مأبی نبایستی چنان بر آدمها مسلط شود که عید بودن عید را نیز فراموش کنند، به دیگر سخن، عظمت و بزرگی این دو عید به اندازهای است که عید بودن آنها به هیچ عنوان نباید تحتالشعاع مسائل دیگر قرار گیرد.
روزه گرفتن در این دو روز بدون شک این دو عید بزرگ را کمرنگ میسازد و شارع چون به این کمرنگ شدن راضی نیست، دستور به تحریم داده است، در حدیثی از امام صادق(ع) اشارهای به همین مضمون است، ایشان میفرماید: در روز عید فطر و عید اضحی روزه نباید گرفت، چون رسول خدا(ص) فرمود: این روزها روزهای خوردن و آشامیدن و شادی کردن است.(3)
البته ممکن است این شبهه مطرح شود که اگر فلسفه روزه نگرفتن رعایت اعتدال و گرایش نیافتن افراطی به سوی زهد منفی است، چرا در اعیاد دیگر نیز این فلسفه رعایت نشده و روزه تحریم نشده است؟! در پاسخ میتوان گفت که اولاً اعیاد رسمی دینی که ریشه قرآنی دارد و مستقیماً از طرف خداوند برای مسلمین عید قرار داده شده است، همین دو عید است، اما بقیه اعیاد نظیر نیمه شعبان، عید مبعث، عید نوروز و ... اعیادی هستند که بعدها توسط مسلمانان به خاطر تعظیم و تکریم معصومین(ع) ترویج شدهاند، البته این اعیاد نیز ریشه روایی دارند، اما تکلیف نماز عید مخصوص این دو عید است.
ثانیاً: روزهای عید فطر و عید اضحی در اصل اعیاد عبادی هستند، مثلاً عید فطر به دنباله ماه مبارک رمضان و عید اضحی دنباله ایام حج است، حالت سابقه آنها عبادت است و آن هم عبادت همراه زهد و گریز از دنیا، ما در ماه رمضان یک ماه تمرین زهد و دنیاگریزی میکنیم و در ایام حج نیز همین گونه است، بنابراین مناسب است که جهت رعایت اعتدال یک روز نیز زهد را کنار بگذاریم، اما در اعیاد دیگر چنین نیست.
2- مهمان خدا هستیم
ب) فلسفه دیگری هم که ممکن است برای تحریم بیان شود، این است که مردم به تعبیر روایات در این دو روز مهمان خدایند و خداوند نمیپسندد که مهمانانش روزهدار و گرسنه باشند، البته این فلسفهای است که در بعضی روایات آمده است.(4) در بعضی تعابیر هم آمده است که این دو روز و نیز ایام دیگری که روزه در آنها حرام است، مانند ایام تشریق و نیز در نفی روزه در سفر، هدیهها و یا صدقات خداوند بر بندگانش است و سزاوار نیست که صدقه و هدیه را رد کنیم،(5) باز هم تأکید میکنیم که اینها فقط احتمال است و فهم فلسفه واقعی احکام را هیچ فقیه صاحب علمی مدعی نیست.
پینوشتها:
1. بقره: 143.
2. قصص: 77.
3. نوری طبرسی، حاج میرزا حسین، مستدرک الوسایل، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، 407 هـ . ق، ج 7، ص 551.
4. ن. ک: حر عاملی، وسایلالشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ پنجم، 1403 هـ . ج 4، ص 368. و صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 251.
5. علل الشرایع، ج 2، ص 239.
این فلسفه به قلمرو فلسفه احکام یا علل الشرایع مربوط است که باید گفت قلمرویی دور از دسترس عقل آدمی است، مگر مقداری که توسط وحی (قرآن) یا مفسران وحی (سنت معصومین) به ما ابلاغ شده است، تا آنجا که نویسنده این سطور تتبع کرده است، در خصوص مورد سؤال فوق چیزی در منابع وحیانی و سنّت موجود نیست، به همین جهت نمیتوان به صورت قاطع اظهارنظر کرد، اما احتمالاً دو مورد زیر میتواند از فلسفههای تحریم روزه در این دو عید بزرگ اسلامی باشد:
1- حفظ تعادل در جامعه اسلامی
اسلام آیینی است که به تعبیر قرآن «امت»(1) وسط و دین اعتدال است، یکی از مصادیق این اعتدال برقراری نوعی موازنه میان دنیا و آخرت است، نه مانند ملحدین کاملاً آخرتگرایی را نفی میکند و نه مانند مسیحیت دنیا را به یکباره کناره میگذارد، صراط مستقیم الهی در این مورد، راه رفتن در خط اعتدال میان دنیا و آخرت است، خداوند از زبان قوم بنیاسرائیل خطاب به قارون میفرماید: بهرهات از دنیا را فراموش نکن، اما در عین حال احسان و نیکویی را نیز مراعات نما.(2)
اگر این ویژگی دین اسلام را در کنار آن خصوصیت انسانها قرار دهیم که همواره تمایل به افراط و تفریط و خروج از حد اعتدال دارند، میتوان ربط میان این سخن و فلسفه تحریم روزه در این دو عید را درک کرد، روز عید باید روز خوردن و آشامیدن باشد و مقدس مأبی نبایستی چنان بر آدمها مسلط شود که عید بودن عید را نیز فراموش کنند، به دیگر سخن، عظمت و بزرگی این دو عید به اندازهای است که عید بودن آنها به هیچ عنوان نباید تحتالشعاع مسائل دیگر قرار گیرد.
روزه گرفتن در این دو روز بدون شک این دو عید بزرگ را کمرنگ میسازد و شارع چون به این کمرنگ شدن راضی نیست، دستور به تحریم داده است، در حدیثی از امام صادق(ع) اشارهای به همین مضمون است، ایشان میفرماید: در روز عید فطر و عید اضحی روزه نباید گرفت، چون رسول خدا(ص) فرمود: این روزها روزهای خوردن و آشامیدن و شادی کردن است.(3)
البته ممکن است این شبهه مطرح شود که اگر فلسفه روزه نگرفتن رعایت اعتدال و گرایش نیافتن افراطی به سوی زهد منفی است، چرا در اعیاد دیگر نیز این فلسفه رعایت نشده و روزه تحریم نشده است؟! در پاسخ میتوان گفت که اولاً اعیاد رسمی دینی که ریشه قرآنی دارد و مستقیماً از طرف خداوند برای مسلمین عید قرار داده شده است، همین دو عید است، اما بقیه اعیاد نظیر نیمه شعبان، عید مبعث، عید نوروز و ... اعیادی هستند که بعدها توسط مسلمانان به خاطر تعظیم و تکریم معصومین(ع) ترویج شدهاند، البته این اعیاد نیز ریشه روایی دارند، اما تکلیف نماز عید مخصوص این دو عید است.
ثانیاً: روزهای عید فطر و عید اضحی در اصل اعیاد عبادی هستند، مثلاً عید فطر به دنباله ماه مبارک رمضان و عید اضحی دنباله ایام حج است، حالت سابقه آنها عبادت است و آن هم عبادت همراه زهد و گریز از دنیا، ما در ماه رمضان یک ماه تمرین زهد و دنیاگریزی میکنیم و در ایام حج نیز همین گونه است، بنابراین مناسب است که جهت رعایت اعتدال یک روز نیز زهد را کنار بگذاریم، اما در اعیاد دیگر چنین نیست.
2- مهمان خدا هستیم
ب) فلسفه دیگری هم که ممکن است برای تحریم بیان شود، این است که مردم به تعبیر روایات در این دو روز مهمان خدایند و خداوند نمیپسندد که مهمانانش روزهدار و گرسنه باشند، البته این فلسفهای است که در بعضی روایات آمده است.(4) در بعضی تعابیر هم آمده است که این دو روز و نیز ایام دیگری که روزه در آنها حرام است، مانند ایام تشریق و نیز در نفی روزه در سفر، هدیهها و یا صدقات خداوند بر بندگانش است و سزاوار نیست که صدقه و هدیه را رد کنیم،(5) باز هم تأکید میکنیم که اینها فقط احتمال است و فهم فلسفه واقعی احکام را هیچ فقیه صاحب علمی مدعی نیست.
پینوشتها:
1. بقره: 143.
2. قصص: 77.
3. نوری طبرسی، حاج میرزا حسین، مستدرک الوسایل، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، 407 هـ . ق، ج 7، ص 551.
4. ن. ک: حر عاملی، وسایلالشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ پنجم، 1403 هـ . ج 4، ص 368. و صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 251.
5. علل الشرایع، ج 2، ص 239.