گفت و گو با مردی عصا به دست
برای شنیدن گفته هایش که می روم دو عصای سفید هم کنارش میبینم. او که تا به امروز تمام کمیسیون ها و ماده های قانونی را از حفظ شده بود، آن قدر خسته از پاسکاری های مراکز بود که دیگر امیدی جز خدا نداشت.
اختصاصی/ به گزارش خبرنگار سرویس اجتماعی شهدای ایران، حافظ اصغری سال 52 در آذربایجان شرقی متولد شده است. او از بچه های گردان تفحصی بوده است که در سال 85 در حین انجام وظیفه از ناحیه پای راست مصدوم می شود و طبق مدارک و شواهدی که نشان می دهند بنا بر رای کمیسیون 134 نیروی مقاومت بسیج به عنوان جانباز شناخته می شود.
حافظ می گوید جانباز 25 درصد است که 5 درصد جانبازیش مربوط به اعصاب و روان می شود.
این جانباز که هم اکنون به دلیل مجروحیت از ناحیه پا حتی روی صندلی های امروزی نمی تواند بشیند مسیری آذربایجان تا تهران را کف اتوبوس نشسته است تا به تهران بیاید شاید صدایش را کسی بشنود. حافظ اصغری از سال 89 با پیگیری های خود موفق می شود پرونده جانبازیش را در بنیاد شهید و امور ایثارگران ایجاد کرده حقوق بگیر و داراری دفترچه خدمات درمانی می شود، اما ناگهان به دلیلی که هیچ وقت مشخص نشد هم حقوق و هم دفترچه بیمه او لغو شده و امروز حافظ اصغری را از این سازمان به آن سازمان می کشاند.
این جانباز هم اکنون کارت قدیمی بنیاد شهید خود را دارد و می گوید : اگر من جانباز نبودم چرا چنین پرونده ای برای من تشکیل شده است و حالا که کارت من داده شده است پس چرا حقوق و مزایای من را قطع کرده اند.
او می گوید: پای مصدومش هم بارها تحت عمل جراحی قرار گرفته است و تمام مخارج عمل را هم از هزینه خود پرداخت کرده است به طوری که از اطرافیانش قرض گرفته است و حالا دیگر توان بازپرداخت آن را هم ندارد.
یکی دیگر از مسائلی که برای این جانباز پیش آمده این است که به علت زلزله خانه وی خسارت جدی می بیند بنابراین مجبور به گرفتن وام می شود که تا به امروز بدهکار است و بدون هیچ درآمدی زندگی می کند.
حافظ اصغری می گوید مدتی است که برای تامین مخارج خود مداحی می کنم، چون هیچ شغلی ندارم و هیچ کس هم کمکم نمی کند. البته دنبال کار رفته ام اما همه می گویند کهبه خاطر مجروحیت پا ناتوان می باشید.
مدارکی که از حافظ اصغری می بینیم نشان از آن است که ایشان از سال 90 که حقوق او قطع می شود به دنبال احقاق حق خود می رود به شکلی که به بیشتر سازمان ها نامه می دهد از جمله بسیج سازندگی سپاه عاشورا، کمیسیون پزشکی، وزارت دفاع، جمعیت هلال احمر و بنیاد شهید که هیچ کدام از این پی گیری ها به نتیجه مطلوب نرسیده و این جانباز همچنان سر در گم مانده است.
حافظ می گوید جانباز 25 درصد است که 5 درصد جانبازیش مربوط به اعصاب و روان می شود.
این جانباز که هم اکنون به دلیل مجروحیت از ناحیه پا حتی روی صندلی های امروزی نمی تواند بشیند مسیری آذربایجان تا تهران را کف اتوبوس نشسته است تا به تهران بیاید شاید صدایش را کسی بشنود. حافظ اصغری از سال 89 با پیگیری های خود موفق می شود پرونده جانبازیش را در بنیاد شهید و امور ایثارگران ایجاد کرده حقوق بگیر و داراری دفترچه خدمات درمانی می شود، اما ناگهان به دلیلی که هیچ وقت مشخص نشد هم حقوق و هم دفترچه بیمه او لغو شده و امروز حافظ اصغری را از این سازمان به آن سازمان می کشاند.
این جانباز هم اکنون کارت قدیمی بنیاد شهید خود را دارد و می گوید : اگر من جانباز نبودم چرا چنین پرونده ای برای من تشکیل شده است و حالا که کارت من داده شده است پس چرا حقوق و مزایای من را قطع کرده اند.
او می گوید: پای مصدومش هم بارها تحت عمل جراحی قرار گرفته است و تمام مخارج عمل را هم از هزینه خود پرداخت کرده است به طوری که از اطرافیانش قرض گرفته است و حالا دیگر توان بازپرداخت آن را هم ندارد.
یکی دیگر از مسائلی که برای این جانباز پیش آمده این است که به علت زلزله خانه وی خسارت جدی می بیند بنابراین مجبور به گرفتن وام می شود که تا به امروز بدهکار است و بدون هیچ درآمدی زندگی می کند.
حافظ اصغری می گوید مدتی است که برای تامین مخارج خود مداحی می کنم، چون هیچ شغلی ندارم و هیچ کس هم کمکم نمی کند. البته دنبال کار رفته ام اما همه می گویند کهبه خاطر مجروحیت پا ناتوان می باشید.
مدارکی که از حافظ اصغری می بینیم نشان از آن است که ایشان از سال 90 که حقوق او قطع می شود به دنبال احقاق حق خود می رود به شکلی که به بیشتر سازمان ها نامه می دهد از جمله بسیج سازندگی سپاه عاشورا، کمیسیون پزشکی، وزارت دفاع، جمعیت هلال احمر و بنیاد شهید که هیچ کدام از این پی گیری ها به نتیجه مطلوب نرسیده و این جانباز همچنان سر در گم مانده است.