وین 5 که تمام شد محمدجواد ظریف در حساب توئیترش نوشت: غرب از تجربه شکست مذاکرات در سال 2005 عبرت بگیرد و از «فرصت» استفاده کند. او در آستانه مذاکرات وین 6 هم پیامی ویدئویی منتشر کرد و در آن پیام هم به تجربه شکست مذاکرات در سال 2005 اشاره کرد. وین6 به نتیجه نرسید و اکنون طرفین در نیویورک به دنبال جمعبندی برای توافق جامع هستند اما آقای ظریف باز هم تلاش دارد نتیجه شکست مذاکرات در سال 2005 را به طرف مقابل یادآوری کند. او همین چند روز قبل در شورای روابط خارجی آمریکا گفت در صورت شکست مذاکرات، دیگر کسی مثل ظریف وزیر خارجه ایران نخواهد بود.
شهدای ایران: وزیر امور خارجه کابینه یازدهم، این روزها خبرساز است. او در گفتوگو با رادیو ملی آمریکا گفت از نظر او هر توافقی بهتر از عدم توافق است. ظریف در گفتوگو با NBC هم درباره فرآیند لغو تحریمها و مخالفت کنگره با این موضوع گفت که اگر در این باره اوباما قولی بدهد، دولت روحانی این قول را خواهد پذیرفت. روحانی هم قبل از عزیمت به نیویورک آغوش خود را باز کرده است. او احتمال دیدارش با اوباما در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل را غیر ممکن ندانست و همچنین گفت قطع رابطه ایران و آمریکا همیشگی نیست. رسانههای نزدیک به دولت هم طی روزهای اخیر حجم وسیعی از اخبار و گزارشات را در تایید و توجیه و ضرورت دیدار روحانی و اوباما منتشر کردهاند.
تنها همین اخبار نشاندهنده فضای حاکم بر تصمیمگیری دولت نسبت به موضوع هستهای و رابطه با آمریکاست. طی روزهای گذشته به نحوی رفتار شد که موضوع مذاکرات هستهای به حاشیه رفته و موضوع «رابطه با آمریکا» به عنوان موضوع اصلی جا زده شده است و این فضایی است که در آستانه سفر رئیسجمهوری اسلامی ایران به نیویورک ایجاد شده است.
در موضوع مناسبات دیپلماتیک همواره در کنار محتوای فنی مذاکرات، پروتکلهای رسمی و داخلی نسبت به رفتار دیپلماتیک نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. در دنیای مدرن کوچکترین رفتار یک دیپلمات میتواند در سطح وسیعی مورد تحلیل قرار گیرد. به همین دلیل قاعدتا رفتار رسمی دیپلماتیک نیز بسیار حساس و واجد اهمیت ویژه است. اکنون ایران و آمریکا به بهانه موضوع هستهای و لغو تحریمها در حال مذاکره هستند اما آیا رفتار تیم دولت ایران نسبت به آمریکاییها منطبق با پروتکلهای دیپلماتیک بوده است؟ یا به زبان سادهتر، آیا رفتار تیم مذاکرهکننده ایرانی شأن و جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در دنیا حفظ کرده است؟ چرا آقای ظریف هر توافقی را بهتر از عدم توافق میداند در حالی که همتای آمریکایی او میگوید عدم توافق بهتر از توافق بد است؟ آیا این نیاز ایران به توافق را نشان نمیدهد؟ وقتی ظریف میگوید قول اوباما برای لغو تحریمها برای او و رئیس دولت ایران حجت است؛ آیا این نشانگر یک موضع عزتمندانه است؟ وقتی رئیس دولت میگوید قطع رابطه با آمریکا همیشگی نیست؛ آیا این به معنای تمایل رئیس دولت ایران برای ایجاد رابطه با آمریکاییها تفسیر نمیشود؟
واقعیت این است که در حوزه رفتار، دولت آقای روحانی در برهه فعلی خوب عمل نکرده است و متاسفانه این رفتار در حوزه داخلی به عنوان یک رفتار عزتمندانه تلقی نمیشود. آنچه از این رفتار استنباط میشود، نیاز این دولت به یک توافق با طرف آمریکایی است البته یک سال است که دولتیها با همین الگو نسبت به آمریکاییها موضع میگیرند اما عهدشکنیهای مکرر آمریکا در طول این یک سال هنوز محاسبات دولت آقای روحانی در نحوه مواجهه با آمریکاییها را تغییر نداده است. اینکه شکل و تیپ دیپلماسی دولت خوب و زیبا نیست هزینههایی دارد اما نکته اصلی آنجاست که دولت طی یک سال اخیر از این رفتار نتیجهای درخور نگرفته است و اصل ماجرا نیز همین است. در واقع این رفتار دولت آقای روحانی در حوزه دیپلماتیک منجر به چه تغییراتی در اهداف تعیینشده دولت شده است؟ طی ماههای اخیر منتقدان بارها این را نوشته و گفتهاند که در نگاه امپریالیستی دولت آمریکا، اعلام نیاز لزوما به معنای آغاز مذاکره نیست بلکه اعلام نیاز به معنای ایجاد شرایطی برای کسب امتیازات بیشتر است. بیتوجهی دولتیها به این واقعیت در سال گذشته قابل توجیه بود اما اکنون یک سال پس از مذاکرات هستهای، دولتیها براساس چه دستاوردهایی بار دیگر این الگو را ادامه میدهند و نیاز خود به توافق با آمریکا را علنی میکنند؟ به نظر میرسد این استراتژی دولت تا همین جا هم شکست خورده است. هنوز مشخص نیست طرفین در نیویورک به جمعبندی میرسند یا خیر اما آن چیزی که مسلم است، عدم مقبولیت رفتار دولت در حوزه دیپلماتیک بویژه نسبت به آمریکاییهاست.
*وطن امروز
تنها همین اخبار نشاندهنده فضای حاکم بر تصمیمگیری دولت نسبت به موضوع هستهای و رابطه با آمریکاست. طی روزهای گذشته به نحوی رفتار شد که موضوع مذاکرات هستهای به حاشیه رفته و موضوع «رابطه با آمریکا» به عنوان موضوع اصلی جا زده شده است و این فضایی است که در آستانه سفر رئیسجمهوری اسلامی ایران به نیویورک ایجاد شده است.
در موضوع مناسبات دیپلماتیک همواره در کنار محتوای فنی مذاکرات، پروتکلهای رسمی و داخلی نسبت به رفتار دیپلماتیک نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. در دنیای مدرن کوچکترین رفتار یک دیپلمات میتواند در سطح وسیعی مورد تحلیل قرار گیرد. به همین دلیل قاعدتا رفتار رسمی دیپلماتیک نیز بسیار حساس و واجد اهمیت ویژه است. اکنون ایران و آمریکا به بهانه موضوع هستهای و لغو تحریمها در حال مذاکره هستند اما آیا رفتار تیم دولت ایران نسبت به آمریکاییها منطبق با پروتکلهای دیپلماتیک بوده است؟ یا به زبان سادهتر، آیا رفتار تیم مذاکرهکننده ایرانی شأن و جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در دنیا حفظ کرده است؟ چرا آقای ظریف هر توافقی را بهتر از عدم توافق میداند در حالی که همتای آمریکایی او میگوید عدم توافق بهتر از توافق بد است؟ آیا این نیاز ایران به توافق را نشان نمیدهد؟ وقتی ظریف میگوید قول اوباما برای لغو تحریمها برای او و رئیس دولت ایران حجت است؛ آیا این نشانگر یک موضع عزتمندانه است؟ وقتی رئیس دولت میگوید قطع رابطه با آمریکا همیشگی نیست؛ آیا این به معنای تمایل رئیس دولت ایران برای ایجاد رابطه با آمریکاییها تفسیر نمیشود؟
واقعیت این است که در حوزه رفتار، دولت آقای روحانی در برهه فعلی خوب عمل نکرده است و متاسفانه این رفتار در حوزه داخلی به عنوان یک رفتار عزتمندانه تلقی نمیشود. آنچه از این رفتار استنباط میشود، نیاز این دولت به یک توافق با طرف آمریکایی است البته یک سال است که دولتیها با همین الگو نسبت به آمریکاییها موضع میگیرند اما عهدشکنیهای مکرر آمریکا در طول این یک سال هنوز محاسبات دولت آقای روحانی در نحوه مواجهه با آمریکاییها را تغییر نداده است. اینکه شکل و تیپ دیپلماسی دولت خوب و زیبا نیست هزینههایی دارد اما نکته اصلی آنجاست که دولت طی یک سال اخیر از این رفتار نتیجهای درخور نگرفته است و اصل ماجرا نیز همین است. در واقع این رفتار دولت آقای روحانی در حوزه دیپلماتیک منجر به چه تغییراتی در اهداف تعیینشده دولت شده است؟ طی ماههای اخیر منتقدان بارها این را نوشته و گفتهاند که در نگاه امپریالیستی دولت آمریکا، اعلام نیاز لزوما به معنای آغاز مذاکره نیست بلکه اعلام نیاز به معنای ایجاد شرایطی برای کسب امتیازات بیشتر است. بیتوجهی دولتیها به این واقعیت در سال گذشته قابل توجیه بود اما اکنون یک سال پس از مذاکرات هستهای، دولتیها براساس چه دستاوردهایی بار دیگر این الگو را ادامه میدهند و نیاز خود به توافق با آمریکا را علنی میکنند؟ به نظر میرسد این استراتژی دولت تا همین جا هم شکست خورده است. هنوز مشخص نیست طرفین در نیویورک به جمعبندی میرسند یا خیر اما آن چیزی که مسلم است، عدم مقبولیت رفتار دولت در حوزه دیپلماتیک بویژه نسبت به آمریکاییهاست.
*وطن امروز