گروه اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛ اپیزود اول: خیابان زعفرانیه را که به انتها می روید در باغی که به گفته اهالی آن منطقه قدمتی تاریخی دارد جانبازانی ساکن هستند که چند ماهی می شود که نامشان در تیتر های روزنامه ها و خبرگزاری ها می درخشد. ماجرا فقط از چند نامه بنیاد شهید به جانبازان جهت تخلیه آسایشگاه بقیه الله شروع شد. یعنی همان جایی که بسیاری از جانبازان از وقتی 16 ساله بودند و برای همیشه ویلچر را بجای پایشان انتخاب کردند در آنجا ساكن شدند.
نامه های بنیاد شهید که بعد از مدتی برای جانبازان بوی تهدید می داد صدای اعتراض برخی از آنها را به رسانه ها رساند.
تیتر هایی چون «تخریب آسایشگاه بقیه الله با قوه قهریه»، «برخورد فیزیکی با جانبازان» و سونامی در آُسایشگاه بقیه الله تهران همگی گویای چند ماهی می شود که جانبازان مدعی بودند آسایشگاه های دیگر فضای کافی برای اسکان آنها نداشته و تا زمانی که محلی برای استقرار جانبازان آماده نشود آسایشگاه را تخلیه نمی کنند.
عمق ماجرا زمانی روشن شد که فکس هایی از جانبازان مبنی بر استمداد کمک از امت حزب الله به دفاتر رسانه ها می رسید که نشان از قطع امکانات پرستاری برای جانبازان می داد.
اما وقتی فشار رسانه ای به انتها درجه خود رسید برخی از آقایان مسئول سری به آسایشگاه بقیه الله زدند و گویا از برخی جانبازان دلجویی کردند و البته وعده هایی که صحت و سقم آن جای بررسی دارد.
پرونده آسایشگاه بقیه الله در فضای رسانه در مرحله ای بسته شد که نتیجتا به ادعای جانبازان، بنیاد شهید پذیرفت که ابتدا مکانی برای استقرار جانبازان فراهم آورد و بعد طرح عظیم خود را برای ساخت اجرایی نماید.
اپیزود دوم:
«تعدادی از درختان و حجم عظیمی از گلخانه ای که جانبازان ایجاد کرده بودند در زیر چرخ های لودر له شد»