نبویان نوشت: به اعتقاد نمایندگان مردم در مجلس کسانی که هشت ماه به اقتصاد و زندگی آرام مردم ضربههای جبرانناپذیر وارد کردند موجب کشته شدن دهها نفر گردیدند، خائن به مردم تلقی شده و نمیتوانند مدیریت کشور را به عهده گیرند.
به گزارش شهدای ایران، حجتالاسلام سید محمود نبویان استاد دانشگاه تهران و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی با عنوان "ایضاح یک استیضاح" به چرایی استیضاح رضا فرجیدانا پرداخت.
متن کامل این یادداشت که نسخهای از آن در اختیار تسنیم قرار گرفته به شرح زیر است:
در روز چهارشنبه 29 مردادماه سال جاری، اولین وزیر کابینه دولت یازدهم ـ آقای فرجیدانا وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ـ در مجلس شورای اسلامی مورد استیضاح قرار گرفت. در مورد این استیضاح رویکردهای مختلف و موضعگیریهای متفاوتی ارائه شده است، از این رو، جهت روشن شدن حقیقت، لازم است به ابعاد مختلف این استیضاح یعنی روند و به ویژه علل آن اشاره گردد.
در ابتدا مقدمه کوتاهی را ذکر میکنیم.
مقدمه
دانشگاههای کشور یکی از مهمترین مراکزی است که نقش بسیار حساس و کلیدی در پیشرفت و رشد کشور ما دارد. به تعبیر امام خمینی(ره) دانشگاهها مبدأ تحولات در کشور هستند. پیشرفتهای متعدد سالهای اخیر در زمینه هوا و فضا، نانو، سلولهای بنیادی، پزشکی، سدسازی، هستهای، رادارها، نظامی و موشکی، دستیابی به مقام شانزدهم دنیا در تولید علم و ... مرهون تلاشهای بیوقفه اساتید عزیز دانشگاه و دانشجویان محترم است. این پیشرفت به اندازهای است که به اعتراف غربیها اگر با همان سرعت سالهای اخیر ادامه یابد، ایران در سال 2018 به مقام چهارم دنیا در تولید علم دست خواهد یافت. روشن است که حل مشکلات مختلف اقتصادی مانند تورم، رکود و اشتغال نیازمند ارائه طرحهای کاملا عالمانه و متناسب با فرهنگ مردم عزیز ایران از سوی متخصصان دانشگاهی میباشد.
از سوی دیگر، رشد تکنولوژی و صنعت نیازمند پژوهشهای عمیق دانشگاهی و مبتنیکردن صنعت بر دانش است (صنایع دانش بنیان)، بعلاوه دانشگاههای ما نقش کادرسازی برای مدیریت کشور را دارند، اکثریت غالب مدیران کشور، درس خوانده دانشگاه ها هستند، و روشن است که مشکلات کشور با برنامهریزی صحیح و اراده جدی مدیران کشور قابل حل است.
بنابراین، رشد و پیشرفت کشور عزیز ایران و حل مشکلات مختلف اقتصادی و فرهنگی مرهون تلاشهای با برکت دانشگاهیان است.
اما این امر وقتی میسر است که اساتید عزیز دانشگاهی و نیز دانشجویان ما فرصت اندیشیدن و پژوهش داشته باشند؛ تفکر و اندیشیدن نیز فقط در سایه آرامش و عدم اشتغال ذهنی به مسائل حاشیهای ممکن خواهد بود. مشغول کردن ذهن دانشگاهیان عزیز به مسائل جناحی و سیاست بازیها و تبدیل دانشگاهها به باشگاهها و جولانگاههای سیاسی مانع تفکر و پژوهش و در نتیجه مانع رشد و پیشرفت کشور و عدم حل مشکلات اقتصادی خواهد بود. چنین امری جز خیانت به کشور و مردم عزیز و نیز خیانت به دانشگاهیان محترم نخواهد بود. افرادی باید سکاندار وزارت علوم برای برنامهریزی جهت تحصیل چهار میلیون و 400 هزار جوانان نخبه کشور شوند که اولاً: دغدغه پیشرفت کشور را داشته باشند، و ثانیاً: بهدنبال سیاستبازی در دانشگاهها نبوده و خود سردمدار اغتشاش و ناآرامی در محیط پاک دانشگاهها نباشند.
روند استیضاح
بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم، یعنی دولت جناب آقای حجتالاسلام حسن روحانی وزرای کابینه به مجلس شورای اسلامی معرفی شدند. متأسفانه در انتخاب و ارائه وزیر برای وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری دقت لازم صورت نگرفته و افرادی به مجلس شورای اسلامی معرفی شدند که نمایندگان مجلس شورای اسلامی جهت صیانت از حقوق مردم و حفظ آرامش در دانشگاهها و روند پیشرفت و رشد علمی کشور به آنها رأی اعتماد ندادهاند. برای روشن شدن امر به افراد معرفی شده به صورت اجمالی اشاره میشود.
1- آقای میلی منفرد
اولین گزینهای که برای وزارت علوم در دولت یازدهم معرفی شده بود، آقای میلی منفرد است. ایشان متأسفانه در ایجاد ناآرامی و اغتشاش در دانشگاهها نقش داشته و در تحصن سال 1388 حضور و در فتنههای مربوط به آن ـ مانند امضای نامههای تحریکآمیز ـ دخالت داشته است. به گونهای که به همین سبب به همراه عدهای دیگر، دستگیر و زندانی میشود و با دخالت و وساطت برخی از بزرگان نظام آزاد میگردد.
وقتی که آقای میلی منفرد معرفی شده و به کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس (دو وزارتخانه مهم علوم، تحقیقات و فناوری و نیز آموزش و پرورش ارتباط مستقیم با این کمیسیون دارند) آمده بود، همین امر به ایشان تذکر داده شد، و بیان گردید شما که در فتنهها و ایجاد ناآرامی در دانشگاهها دخالت داشتهاید، چگونه میخواهید سکاندار مدیریت دانشگاهها برای ساماندهی آنها در جهت حفظ آرامش و ایجاد روحیه پژوهش و رشد آن باشید؟ متأسفانه ایشان منکر حضور خود در تحصن مربوط به فتنه سال 1388 شده بود، اما نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی با نشان دادن فیلم تحصن و ملاحظه حضور ایشان در آن تحصن فتنهانگیز، از عدم صداقت ایشان متأسف و چنین فردی را شایسته برای چنین وزارتخانه بسیار مهمی ندانستهاند.
برای نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی دفاع از حقوق مردم عزیز و حفظ روند رشد کشور از اولویت اصلی برخوردار بوده و فتنهگر بودن را خط قرمز برای خود میدانند. به اعتقاد نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی کسانی که در سال 1388 فتنه کردند، و هشت ماه کشور را در ناآرامی نگه داشته و به اقتصاد و زندگی آرام مردم ضربههای جبرانناپذیر وارد کردند و سبب دخالت و امیدواری دشمنان ملت بزرگ ایران برای ضربه زدن به کشور شدند و نیز متأسفانه موجب کشته شدن دهها نفر گردیدند، خائن به مردم تلقی شده و نمیتوانند مدیریت کشور را به عهده گیرند. چنین افرادی در سال 1388، اولاً: میزان را رأی مردم ندانسته و جمهوریت نظام را قبول نکردند، وثانیاً: قانون را معیار ندانسته و بهجای پیگیری قانونی مسأله، به لشکرکشی غیر قانونی در خیابانها و آتش زدن زندگی مردم و بیتالمال کشور دست زدند، و ثالثاً: صداقت نداشته و دروغ بزرگ تقلب را مطرح کردند، و رابعاً: به ارزشهای مردم توهین کرده و در روز عاشورای سال 88 به هلهله و شادی و نیز آتش زدن پرچم امام حسین(ع) پرداختهاند (و یا اینکه ناظر توهین به امام حسین(ع) بوده ولی بهخاطر منافع جناحی و سیاسی سکوت کرده و یا از آنها دفاع کردند.
بدیهی است کسی که رأی مردم و نیز اجرای قانون را قبول نداشته و بهراحتی دروغ بزرگ تقلب را مطرح میکند، نمیتواند فرد امینی برای بدست گرفتن سرنوشت بخش مهم کشور باشد. مسائل کشور با احترام به رأی مردم، احترام به قانون، احترام به ارزشهای مردم و صداقت داشتن به سامان خواهد رسید، نه با دروغگویی و قانونگریزی و احترام نگذاشتن به مردم و رأی آنها و ایجاد اغتشاش و درگیری و آتش زدن اموال مردم و اهانت به ارزشها و آتش زدن پرچم امام حسین(ع) و شادی کردن در روز عاشورا و ... به همین جهت است که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی حفظ و صیانت از حقوق مردم را وظیفه خود دانسته و فتنهگران را خائن و ورود آنها را به صحنه مدیریتی کشور خط قرمز خود میدانند.
2- آقای توفیقی
وقتی که آقای میلی منفرد از سوی مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد نگرفت، متأسفانه آقای توفیقی بهعنوان سرپرست وزارت علوم معرفی میشود. گویا پیام اصلی نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی مورد توجه قرار نمیگیرد. آقای توفیقی دچار همان مشکل بوده و ایشان در تحصن فتنهگرانه در دانشگاه، حضور و سخنرانی بسیار تأسفانگیزی میکند، ایشان در بخشی از سخنان خود در جمع متحصنین، نظام اسلامی را به دستکاری در رأی مردم و خیانت متهم میکند و میگوید:
«از متحصنین تشکر میکنم؛ باید از حقوق ملت ایران و دانشگاهیان دفاع شود؛ در اعتراض و جمع شما آمدم تا سهم کوچکم را ایفا کنم و در این حرکت مشارکت داشته باشم؛ عمق تأثر و تأسف خودم را اعلام میکنم؛ حرکت شما غرورآمیز است؛ انتخابات روند معمول خود را طی نکرد؛ نظام بدترین سناریو را انتخاب کرده است، کشور را در آستانه تزلزل بردهاند و به رأی و شخصیت مردم توهین شده است؛ مردم و دانشجویان ناراضیاند؛ مسیر انتخابات غلط است؛ به دانشجویان مظلوم و بیدفاع هجوم شده است و آنها زیر باتوم و اسلحه قرار دارند؛ راهپیمایی روز 25 خرداد 88 بینظیر بوده است؛ ما در طی انقلاب حوادث تألمآور مانند هفتم تیر و هشتم شهریور را داشتهایم ولی هیچ حادثهای به اندازه حوادث این انتخابات جریحهدار نبوده است؛ رأی مهندس موسوی 24 ملیون بوده است و نظام آن را دستکاری کرده است؛ رأی دستکاری شده آقای موسوی را به چه کسی دادهاند؟ به کسی که حریم اخلاق را رعایت نکرده است؛ ای کاش نمیدانستیم که 24 ملیون رأی آقای موسوی به نفع چه کسی داده شده است؟ آدمی که صریحاً دروغ میگوید و تهمت میزند؛ آیا درست است رأی شخصیت با تقوا، با تجربه و مدیر را دستکاری کنیم و به نفع کسی بگذاریم که انقلابی چند روزه است؛ دانشجویان همیشه مظلومند و در حریم امن خوابگاه فریادرس ندارند؛ شدیدترین تجاوزها علیه دانشجویان انجام شد در حالی که سلاحی برای دفاع از خود نداشتند.»
آیا چنین کسی که دروغ بزرگ تقلب و دستکاری را به نظام نسبت میدهد و مخاطبان خود را برای اغتشاشات و ناآرامیها تحریک میکند، میتواند سرپرست دانشگاههای کشور شود که فقط در پرتو آرامش میتواند پیشرفت کند؟ جالب آن است که در همین وقت که آقای توفیقی معرفی میشود، دو نفر از بزرگان نظام با ایشان در مورد همین اظهار نظرهای خلاف واقع و نادرست صحبت میکنند، و با کمال تعجب ایشان هنوز از این مواضع دفاع میکند.
آقای توفیقی بعد از معرفی شدن بهعنوان سرپرست، در تاریخ 16 مهرماه به کمیسیون آموزش و تحقیقات میآید و دوستان این مواضع خلاف واقع را به ایشان گوشزد میکنند و میگویند با این مواضع چگونه میخواهید به کشور خدمت کنید؟ جالب آن است که ایشان در کمیسیون نیز به هیچوجه آن مواضع را اشتباه ندانسته است. متأسفانه در همین مدت سرپرستی، به ادعای خودش 400 نفر از دانشجویان ستارهدار و مسألهدار را که محروم از تحصیل بودند، به دانشگاه برمیگرداند.
با عنایت به حساسیت نمایندگان در صیانت از حقوق مردم و نیز حفظ آرامش در دانشگاهها و ادامه روند رو به جلو آن، آقای توفیقی بهعنوان وزیر معرفی نمیشود.
3-آقای فرجی دانا
بعد از آقایان میلی منفرد و توفیقی، آقای فرجی دانا بهعنوان وزیر پیشنهادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری معرفی میشوند. ایشان فردی عالم و ظاهری آرام دارند. همین امر موجب شده بود که نمایندگان به ایشان با احترام نگاه کنند. روشن است که ایشان میبایست برنامههای خود را به نمایندگان ملت بهویژه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ارائه دهند. از این رو، ایشان در تاریخ 30 مهرماه در جلسه کمیسیون حاضر شده و برنامه خود را ارائه داده است. برنامههای ایشان از نقاط قوت خوبی برخوردار بوده است. ضمن تأیید برنامههای ایشان از آقای فرجی دانا با تأکید خواسته شده بود که حفظ آرامش دانشگاهها زمینهساز تقویت پژوهششده و موجبات رشد کشور را فراهم خواهد کرد و این امر از حقوق مردم و دانشگاهیان عزیز است، و صیانت و دفاع از حقوق مردم برای نمایندگان این ملت از اولویت اصلی برخوردار خواهد بود، نیز آقایان میلی منفرد و توفیقی به سبب اینکه در اغتشاشات و ایجاد ناآرامی در دانشگاهها دخالت داشتهاند، مورد اعتماد نمایندگان مردم در مجلس قرار نگرفتهاند. آقای فرجی دانا با قبول این نکته، تأکید کرده است من هم معتقد به آرامش در دانشگاهها هستم و حفظ آرامش در دانشگاهها برای من یک اصل است، و اتفاقاً رئیس جمهور نیز از من خواسته است که آرامش در دانشگاهها را حفظ کنم. آقای فرجی دانا قول داده است که افرادی نصب نشوند که موجبات ناآرامی در دانشگاهها را فراهم کنند.
نمایندگان مجلس به وعدهای که آقای فرجی دانا داده بود، اعتماد کرده و در روز رأی اعتماد به ایشان رأی مثبت دادهاند.
اما با تعجب بسیار، اندکی نگذشت که آقای فرجی دانا وعده خود را فراموش کرده و افرادی که در فتنه و ناآرامی در دانشگاهها دخالتهای گسترده داشتهاند، در معاونتهای حساس خودش و نیز در ریاست دانشگاهها نصب کرده است، برای نمونه، آقای میلی منفرد را که بهخاطر دخالت در فتنه دستگیر شده بود و مجلس به او رأی اعتماد نداده بود بهعنوان معاون آموزش نصب کرد، آقای توفیقی را بهعنوان مشاور خود نصب کرده است، از آقای ظریفیان که در فتنه سال 1378 بوده و بهویژه در فتنه سال 1388 نقش داشته است، و ... در وزارت علوم استفاده کرده است، نیز رؤسای مختلف دانشگاهها مانند دانشگاه شهید چمران اهواز، دانشگاه یاسوج و ... را از افرادی نصب کرده است که خودشان در ایجاد اغتشاش و ناآرامی در دانشگاهها مؤثر بودهاند.
نیز بر برگرداندن دانشجویان دارای مشکل و اساتید بسیار محدود و اندکی که دارای مشکلات اخلاقی و سیاستزدگی افراطی بودهاند، تأکید کرده است.
این امور سبب گردید که آقای فرجی دانا به کمیسیون دعوت شده و نسبت به چنین رفتارها و خُلف وعدههای گسترده پاسخ دهد. ایشان در کمیسیون تأکید کرده است که افرادی که من نصب کردهام هیچ مشکلی ندارند، و اگر ثابت شود که در فتنه بودهاند، آنها را عزل میکنم.
به ایشان گفته شد که وقتی آقای میلی منفرد قبول داشته و تصریح میکند من در تحصن حضور داشته و دستگیر شدهام، وقتی آقای توفیقی قبول دارد که در سخنرانی خود در جمع متحصنین آن موارد را بیان داشته است و هنوز نیز معتقد است که حرفهایش درست بوده است، و به همین علت نیز نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به آنها اعتماد نکردهاند، آیا این امر کافی نیست؟ بهعلاوه چرا شما قبل از استعلام، آنها را نصب کردهاید؟
متأسفانه روند انتصابات افراد مسألهدار و نیز خُلف وعدهها و عدم توجه به دغدغههای نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، ادامه یافت و تذکرات دوستانه و گاهی تُند نمایندگان مردم در کمیسیون آموزش و تحقیقات و بیرون آن هیچ تأثیری در ایشان و افرادی که در وزارتخانه تصمیم میگرفتهاند، نداشته است. گویا برای دانشگاهها برنامهریزیهای وسیع جناحی و سیاسی انجام شده بود و این برنامه میبایست به هر صورت ممکن محقق شود.
معلوم نیست چرا دلسوزی نمایندگان مجلس و نیز مراجع عظام و رهبری معظم انقلاب و تذکرات آن بزرگوران به آقای فرجی دانا هیچ تأثیری در تصمیم ایشان و کمیته تصمیمگیر مستقر در وزارت علوم نداشته است. به سبب این تصمیمات بوده است که مقام معظم رهبری دوبار در جلسات مختلف به آقای فرجی دانا تذکر دادهاند که دانشگاهها نباید باشگاه سیاسی و جولانگاه سیاسی گردد، نیز مراجع عظام تقلید تذکرات خصوصی مختلفی به ایشان دادهاند، به گونهای که به سبب بیاعتنایی ایشان به تذکرات بزرگان در سفری که آقای فرجی دانا به قم داشتهاند، برخی از مراجع عظام از جمله حضرت آیتالله مکارم شیرازی مدظله العالی حاضر به پذیرفتن ایشان نمیشوند.
نمایندگان مردم در مجلس ناچار میشوند که در تاریخ 14 آبانماه با 182 امضا به ایشان نسبت به عملکردشان تذکر بدهند.
جهت رسیدگی به مسائل پیش آمده، در عصر روز یکشنبه 19 آبان در جلسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، معاونان وزارت اطلاعات برای توضیح وضعیت برگرداندن افراد دارای مشکل و نیز نصب چنین افرادی و کیفیت استعلام آنها حاضر شده بودند، و بیان کردند که اولاً: نسبت به برگرداندن دانشجویان ستارهدار هیچ استعلامی از ما نشده است، ثانیاً: با آقای فرجی دانا جلسه گرفتیم و نسبت به ورود جریانهای افراطی دوران اصلاحات به دانشگاهها هشدار داده و تأکید کردیم که دانشگاه نیازمند آرامش است، ثالثاً: معاونین اصلی وزارت علوم که از سوی فرجی دانا نصب شدهاند، نسبت به برخی (مانند آقای س) اصلاً استعلامی از وزارت اطلاعات صورت نگرفته است، نسبت به برخی دیگر (آقای م.ص) استعلام شده و پاسخ آن منفی بوده ولی متأسفانه نصب شدهاند، و از برخی دیگر (آقایان احمدی و امید) نیز استعلام شده و پاسخ آن مثبت بوده است.
در جلسه روز 26 آبان کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با وزیر اطلاعات، ایشان تصریح کردند که از 15 موردی که آقای فرجی دانا نصب کردهاند، نسبت به پنج نفر استعلامی صورت نگرفته است، نسبت به دو نفر بعد از نصبشان استعلام صورت گرفته است، نسبت به بقیه موارد استعلام گردید و علیرغم اینکه پاسخ استعلام برخی از آنها منفی بوده است، آقای فرجی دانا آنها را نصب کردهاند. [2]
معلوم نبود که چرا آقای فرجی دانا و هسته تصمیمگیر مستقر در وزارت علوم به تذکرات دلسوزان نظام توجهی نکردهاند.
نمایندگان مردم در مجلس برای حفظ حقوق مردم و جلوگیری از توقف روند پیشرفت علمی دانشگاهها و تبدیل دانشگاهها به باشگاههای سیاسی ناچار شدند که سؤال از وزیر علوم را با 22 امضا به هیئت رئیسه مجلس تقدیم کنند. محور سؤال نمایندگان دو امر مهم بوده است، یعنی اولاً: آقای وزیر در زمان رأی اعتماد قول داده بودند که بهدنبال حفظ آرامش در دانشگاهها هستند و جناب آقای رئیس جمهور نیز بر آن تأکید کردهاند، و ثانیاً: اعلام کردهاند که من افرادی را نصب میکنم که دارای تخصص، تعهد و اخلاق درست باشند، اما متأسفانه برخلاف هر دو مورد اقدام کردهاند.
پس از مدتی سؤال نمایندگان به کمیسیون مربوطه یعنی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ارجاع شد، در روز 28 آبان آقای وزیر به کمیسیون دعوت و اینجانب به نمایندگی از دوستان سؤالکننده، سؤال را مطرح و به دو محور بیان شده در متن سؤال اشاره کردم و در ادامه بیان داشته که شما به وعده خود عمل نکرده و متأسفانه افرادی را نصب کردهاید ـ مانند توفیقی و میلی منفرد ـ که خود سردمدار اغتشاش و ناآرامی در دانشگاه بودهاند. آیا با چنین افرادی میخواهید آرامش را در دانشگاه بیاورید؟ با اینکه قول داده بودید اگر استعلام فردی منفی باشد او را عزل خواهم کرد، ولی به تصریح معاونین وزارت اطلاعات، علیرغم اینکه استعلام برخی از معاونین منصوب شما منفی بوده است (مانند معاون دانشجویی)، آنها را عزل نکردهاید؟
آقای فرجی دانا بیان کرده است اگر برای من ثابت شود که فردی در فتنه بوده است او را عزل میکنم، نسبت به آقای میلی منفرد، استعلام از وزیر سابق اطلاعات ـ یعنی آقای مصلحی ـ شده است و ایشان پاسخ مثبت داده است. اما وقتی از ایشان خواسته شده بود که پاسخ استعلام را به نمایندگان نشان دهد، بیان داشت که البته من استعلام نکردهام بلکه آقای روحانی در کابینه گفته است که نسبت به او استعلام شده است. با عنایت به تصریح شخص آقای میلی منفرد نسبت به حضورشان در تحصن و دستگیر شدن، چگونه میتوان قبول کرد که پاسخ استعلام ایشان مثبت باشد. از این رو، نامهای از سوی کمیسیون تنظیم و برای آقای مصلحی فرستاده شد و از ایشان خواسته شده بود که نسبت به این قضیه اعلام نظر کند. آقای مصلحی در پاسخ نوشتهاند: «نسبت به آقای میلی منفرد استعلامی از ما صورت نگرفته است تا پاسخ آن مثبت باشد».
اینجانب از پاسخ آقای فرجی دانا قانع نشده و سؤال نمایندگان به صحن ارجاع شد.
در تاریخ هشتم آبان سؤال از وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در دستور کار صحن علنی مجلس شورای اسلامی قرار گرفت. اینجانب سؤال را مطرح و تأکید کردم که پیشرفت علمی دانشگاهها که سبب پیشرفت کشور و حل مشکلات مردم خواهد شد، صرفاً در بستر آرامشی است که باید در دانشگاهها موجود باشد، و اگر آرامش دانشگاهها از بین برود و ذهن اساتید و دانشجویان عزیز به امور حاشیهای و سیاستبازی معطوف شود، پیشرفت مورد نظر که از حقوق مردم است بدست نخواهد آمد. اگر مردم فرزندان خود را به دانشگاه ـ با تحمل هزینههای مادی ـ میفرستند، برای درس خواندن و رشد علمی است نه اینکه دانشگاه را تبدیل به باشگاه سیاسی کرده و به فرزندان پاک مردم عزیزمان خیانت کنیم. نصب افرادی که در ایجاد ناآرامی در دانشگاهها مؤثر بودهاند، نصب رؤسای دانشگاههایی که در فتنه و اغتشاشات بودهاند، در تضاد با منافع مردم و بر خلاف وعدهای است که جناب آقای وزیر در روز رأی اعتماد دادهاند.
در پاسخ به این بخش از سخنان اینجانب، آقای وزیر بیان داشته اند که من هیچ فردی که در فتنه بوده است، را نصب نکرده و اگر استعلام فردی منفی باشد، حتما او را عزل خواهم کرد.
اینجانب به برخی از معاونین منصوب ایشان که خود تصریح به حضور در تحصن در جریان فتنه داشته و دستگیر شده اند، اشاره کردم و جهت روشن شدن امر استعلام چند نفر از معاونینی که ایشان نصب کرده و پاسخ استعلام ها منفی بوده است را ارائه کردم (مانند معاون دانشجویی ایشان). و در ادامه بیان کرده ام که نتیجه نصب افرادی که سردمدار ناآرامی و اغتشاش در دانشگاه ها بوده اند، نتیجه ای جز ناآرامی نخواهد داشت. برای نمونه، به جریان برگزاری مراسم 16 آذر سال 1392 در برخی از دانشگاه ها، اغتشاشات پدید آمده در آنها و بیان شعارهای ضدارزشی و ضد نظام در آن مراسم اشاره کردم، از جمله به مراسم شانزده آذر در دانشگاه خواجه نصیر تهران اشاره و به صورت محدود فیلم آن مراسم را پخش کردم. دفاع از سران فتنه، دفاع از دشمنان این مردم و ارزشهای آنها و تهدید نمایندگان مردم کمترین امری بوده است که در آن فیلم قابل مشاهده بوده است.
به سبب روشن بودن مسأله شروع دوباره فعالیت های ساختارشکنانه در دانشگاه ها –فعالیت هایی که در زمان سیاه اصلاحات در دانشگاه ها رواج داشته و فتنه تیرماه 1378 را رقم زده بود- نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی با رأی بالا به آقای وزیر کارت زرد داده اند.
این کارت زرد برای آن بوده است که آقای وزیر و کمیته تصمیم گیر مستقر در وزارتخانه متوجه اشتباهات خود شوند و در برنامه های خود تجدید نظر کنند.
تلاشهای نخبگان، علما و مراجع عظام و نمایندگان مردم در مجلس و تذکرات رهبری معظم انقلاب نسبت به اصلاح برنامه های وزارت علوم هیچ فائده ای نداشت. از این رو، پس از چندماه مشاهده ادامه روند نادرست وزارت علوم و بیان تذکرات گوناگون و ناامید شدن به تاثیر آنها در وزیر علوم و کمیته برنامه ریز مستقر در وزارت علوم، نمایندگان مردم، استیضاح وزیر را در دستور کار قرار داده و پس از مشورت های لازم، در انتهای سال 1392، استیضاح وزیر را با 51 امضا تقدیم هیئت رئیسه مجلس کرده اند.
علاوه بر اینکه اعضای کمیسیون آموزش وتحقیقات مجلس با وزیر جلسات متعدد داشته اند، هیئت رئیسه مجلس به امید حل مشکلات و تحقق مطالبات درست نمایندگان مردم در مجلس، از اعلام وصول استیضاح امتناع کرده و جلسات متعددی را –حداقل 10 جلسه- با وزیر و استیضاح کنندگان برگزار نموده است، که در دو جلسه آن آقای لاریجانی –رئیس مجلس- نیز حضور داشته اند. (در یک جلسه آقای لاریجانی از وزیر علوم خواسته است نسبت به برگرداندن افراد مسأله دار به دانشگاه ها توضیح دهد.)
این روند چند ماه به طول انجامید و در آخرین جلسه ای که آقای لاریجانی با ایشان و استیضاح کنندگان داشته اند، مقرر گردید جهت حل مشکلات و عمل به مطالبات استیضاح کنندگان، یک ماه دیگر نیز به آقای وزیر فرصت داده شود (در تمام این مدت، هیئت رئیسه مجلس از اعلام وصول استیضاح خودداری می کرده است) و ایشان نیز به صورت هفتگی به استیضاح کنندگان نسبت به انجام خواسته های نمایندگان استیضاح کننده گزارش دهد.
از طرف نمایندگان استیضاح کننده شورایی– مرکب از آقایان: زارعی، آصفری، حجه الاسلام موسوی لارگانی و حجه الاسلام نبویان- تعیین گردیدند، در اولین جلسه ای که این شورا در وزارتخانه علوم در تاریخ 4/5/1393 با وزیر و معاون پارلمانی ایشان داشته است (در این جلسه غیر از افراد منتخب در شورای مذکور، آقای جعفری-سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس- نیز حضور داشته است) مطالبات اصلی استیضاح کنندگان یعنی نصب افراد دارای مشکل در برخی از معاونت های وزارتخانه و برخی از روسای دانشگاه ها، بی پاسخ ماند، و جالب آن است که ایشان در این جلسه قول داده بود نسبت به برخی از معاونت های اصلی خودش –بعد از قریب به یکسال از نصب آنها- استعلام نماید.!!
نیز قول داده بود که از حضور و ورود آقای ظریفیان –فردی که در فتنه تیرماه 1378 و نیز اغتشاشات سال 1388 حضور داشته و دستگیر شده بود- به وزارتخانه جلوگیری کند. (جالب آن است که تا آن زمان آقای ظریفیان در وزارتخانه حضور داشته و در برنامه ریزی با کمیته اصلی مستقر در وزارتخانه با دیگران همکاری لازم را انجام می داده است.)
جلسه دومی نیز با وزیر برگزار گردید ولی نمایندگان از توضیحات آقای وزیر قانع نشدند، و ایشان حاضر به عزل افراد اصلی مسأله دار نشده بود.
با اتمام مدتی که آقای لاریجانی به وزیر داده بودند- یعنی پس از گذشت بیش از 5 ماه از درخواست استیضاح نمایندگان نسبت به وزیر علوم- و با ناامید شدن از تاثیر همه تذکرات نخبگان و بزرگان به آقای وزیر و تیم اصلی در وزارت علوم، هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی استیضاح وزیر علوم را اعلام وصول کرد.
لازم است در این مقام به ادله استیضاح وزیر علوم اشاره ای هرچند اجمالی صورت گیرد. (مواردی که در ذیل می آید، نمونه های اندکی از مسائلی است که در دانشگاه ها براساس مدیریت جدید رخ داده است.)
ادله استیضاح وزیر علوم
استدلالهایی که نمایندگان استیضاح کننده مردم در مجلس بیان کرده اند، به قرار زیر است:
1-نصب افراد فتنه گر
متاسفانه افرادی که در اغتشاشات دانشگاه ها دخالت موثر داشته و موجب فتنه ها شده بودند، در پست های کلیدی وزارت علوم و یا به عنوان رئیس دانشگاه توسط تیم مستقر در وزارت علوم و وزیر علوم نصب شده اند، برخی از آن افراد به قرار زیر هستند(موارد صدق مدعای فوق فراوان است و ما در اینجا به ذکر چند نمونه اکتفا میکنیم:
علاوه بر انتصاب آقایان میلی منفرد و توفیقی که سابقه آنان در فتنه وکاملا مشخص است، افراد دیگری نیز طی دوره وزارت ایشان به عنوان روسای دانشگاهها منصوب شدند که کارنامه آنان جای تامل دارد. از جمله این افراد یکی دیگر از معاونان وزیر بود که طبق اذعان معاونین وزارت اطلاعات، پاسخ استعلام ایشان منفی بوده است، همچنین در روز سوال از وزیر علوم، سند حراست وزارت علوم به آقای فرجیدانا نشان داده شد که نشان میداد نصب ایشان را به صلاح ندانستهاند. (البته این سند منجر به عزل مسئول حراست وزارت علوم گردید.)
از انتصابات دیگر آقای فرجیدانا میتوان به فردی اشاره کرد که در دوره اصلاحات رئیس یکی از دانشگاههای مهم تهران بود. وی کسی است که اجازه تجمع به نفع آقای آغاجری ـ فردی که مردم عزیز را بخاطر تقلید از مراجع عظام میمون خوانده است ـ در دانشگاه داده است، که این تجمع منجر به درگیری گردید، نیز برای آقای محسن کدیور ( که ضدانقلاب خارجنشین بوده و سخنان ضد دین ایشان مشهور است، از جمله اینکه معتقد است حقوق بشری که دنیای کفر و سکولار مطرح میکند مقدم بر آیات قرآن و روایات ائمه علیهمالسلام است و در موارد تعارض باید از آیات و روایات صرفنظر کرد) بعد از آزادی از زندان جشن گرفته و نیز با استعلام کاملاً کذب، ایشان بهعنوان عضو هیئت علمی پذیرفته است.
همچنین در نامهای که به همراه سران فتنه ـ یعنی موسوی، کروبی و خاتمی ـ و تنی چند از تندرویان طرفدار فتنه در تاریخ سوم مرداد 1388 مینویسد، نظام را به شکنجه و سبُعیت (وحشیگری) و خشونت متهم میکند و آورده است: «براستی إعمال شکنجههای مکرر در مورد کسانی که زیر لوای اسلام زندگی میکنند با توسل به کدام اصل قانونی، شرعی و انسانی توجیهپذیر است؟ و چگونه با سکوت در قبال این همه خشونت و سبعیت، داد از رحمانی بودن نظامی سر داد که شریعت محمدی را راهنمای خویش قرار داده است؟»
انتصاب دیگر فردی است که در فتنه سال 1378 و نیز فتنه بزرگ سال 1388 حضور داشته و دستگیر شده است. به تصریح آقای فرجی دانا ایشان تا چند روز قبل از استیضاح در وزارت خانه تردد داشته است. (ظاهراً ایشان بهعنوان مشاور معاون آموزشی در حال برنامهریزی بوده است.) همچنین وی نیز ار امضاکنندگان نامه سوم مرداد 88 همراه با سران فتنه است.
انتصاب بعدی که رئیس یکی دیگر از دانشگاههای تهران است. در سالهای اصلاحات ـ علیرغم اینکه ورود طیف رادیکال و افراطی تحکیم وحدت به دانشگاه ممنوع بوده است ـ به مجوز ایشان نشست این طیف و با ورود علی افشاری ـ ضد انقلاب فراری خارجنشین ـ برگزار میگردد. نیز در زمان ریاست ایشان بر همین دانشگاه بوده است که نشریهای به امام زمان(عج) توهین میکند و با اعتراض نیروهای ارزشی دانشگاه، وزیر وقت، ایشان را عزل میکند. نیز در زمان مدیریت جدید ایشان مراسم بسیار ساختار شکنانه 16 آذر سال 1392 و با ورود ع.پ و سخنرانی ایشان در این دانشگاه برگزار شده است. دقت در پرونده برخی از افرادی که ایشان در آن دانشگاه نصب کرده است ـ مانند جانشین دانشگاه ـ حقایق زیادی را آشکار خواهد ساخت.
انتصاب دیگر مربوط به سرپرست یکی از دانشگاههای شهرستانی است که حضور نامبرده در فتنه سال 1388 و سردمداری اعتراضات فتنهگرانه در آن دانشگاه کاملاً آشکار و زبانزد خاص و عام است.
رئیس دانشگاه یکی از شهرهای شمالی گیلان انتصاب بعدی است. با تماسی که اینجانب با مسئولان امنیتی استان داشتهام، تصریح کردهاند که نصب ایشان بهعنوان رئیس دانشگاه به صلاح نیست و در آینده باید منتظر ناآرامی و اغتشاش در دانشگاه بود.
از انتصابات دیگر ایشان سرپرست یکی دیگر از دانشگاههاست که مجوز برگزاری جلسه ـ در زمان ریاست ایشان در این دانشگاه در زمان اصلاحات ـ به نفع غائله کوی دانشگاه تهران در سال 1378، برگزای همایش «جمهوری اسلامی تهدیدات و چالشها» و بیان اظهارات ضد نظام در آن همایش، دادن مجوز برای برگزاری تجمع به حمایت از آغاجری و ... از مواردی است که در زمان ریاست ایشان بر دوره اصلاحات انجام گردیده است.
وابستگی شدید به عوامل فتنه، دخالت در فتنه سالهای 1378 و 1388 و دستگیر شدن، نامگذاری کتابخانه مرکزی تأزه تاسیس دانشگاه به نام یک فرد طاغوتی و سکولار، حمایت از تشکلها و نشریات تندرو، برگزاری شب شعر و هتاکی فرد تعلیقی در آن جلسه با حضور ایشان، انتصاب طلبه خلع لباس شده و بازداشتی فتنه 1388 بهعنوان مدیر فرهنگی دانشگاه، توهین به محاسن و گفتن اینکه ریش مال حیوان است نه انسان، از جمله کارهایی است که یکی دیگر از منصوبان ایشان در دانشگاهها انجام داده است.
2-برگرداندن افراد مسألهدار به دانشگاه
متأسفانه افرادی که از جهات گوناگون دچار مشکل، و از عنوان دانشجویی یا استادی سوءاستفاده کرده و مرتکب جرائم مشهود ـ بهویژه جرائم اخلاقی ـ شده بودند و در دولت سابق اخراج گردیدند، به دانشگاه باز گشتند. معلوم نیست چرا برای مدیریت جدید وزارت علوم، امنیت اخلاقی دختران مردم در دانشگاه از اهمیت لازم برخوردار نیست.
برای نمونه، دانشجویی که مرتکب خلافهای متعدد اخلاقی شده بود، نیز تعدادی از افراد استادنما که متأسفانه به بهانههای گوناگون متعرض دختران مردم در دانشگاه میشدند و نیز استادی که با چند دختر رابطه داشته و منجر به خودکشی آنها شده بود، پس از اخراج در دولت سابق دوباره به دانشگاه برگشتهاند. پیگیری گوناگون برخی از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در اعتراض به این امر هنوز به نتیجه کامل خود نرسیده است.
3-دانشجویان ستارهدار
یکی از مواردی که وزارت علوم دولت جدید انجام داده است، برگرداندن 400 نفر ـ به ادعای آقای توفیقی ـ از دانشجویان دارای مشکل و به اصطلاح ستارهدار و محروم از تحصیل به دانشگاه بوده است.
دانشجویانی که در کنکور شرکت میکنند، اکثریت قریب به اتفاق آنها پس از قبولی در کنکور وارد دانشگاههای سراسر کشور میشوند، اما ممکن است پرونده برخی از آنها که تعدادشان در جمعیت میلیونی شرکتکننده در کنکور کمتر از چند صدنفر است، مورد بررسی قرار گیرد. افرادی که احتمالاً دارای مشکل (مانند مشکلات اخلاقی و یا عضویت در گروههای سیاسی افراطی و محارب) باشند، در زمان اصلاحات، کنار نام آنها ستارهای گذاشته میشده است (به چنین افرادی از زمان اصلاحات، دانشجویان ستارهدار گفته میشده است) و چنین افرادی با دادن تعهد به هیئت مرکزی گزینش دانشجو وارد دانشگاه شده و مشغول به تحصیل میشدند. (بنابراین، دانشجوی ستارهدار محروم از تحصیل نداشتهایم تا اینکه ادعا گردد 400 نفر از آنها به دانشگاهها برگردانده شدند) اما برخی بسیار محدود ـ که تعدادشان در هر سال کمتر از چند ده نفر است ـ که بهصورت یقینی دارای مشکل اخلاقی بوده ـ بهطوری که مشهور به آن باشند ـ و یا عضو گروهکهای افراطی و محارب باشند، از ورود آنها به دانشگاه جلوگیری میشود.
ادعای وزارت علوم دولت یازدهم این است که 400 نفر از دانشجویان ستارهدار را به دانشگاه برگردانده است، در حالی که مطابق توضیح مسئولین سازمان سنجش کشور و نیز مسئولان دیگر در کمیسیون آموزش و تحقیقات، اولاً: ستارهدار کردن دانشجو از زمان اصلاحات آغاز شده است، و ثانیاً: هیچگاه دانشجوی ستاردهدار، محروم از تحصیل نمیشود تا اینکه کسی بخواهد آنها را به دانشگاه برگرداند.
در واقع، وزارت علوم دولت یازدهم افرادی را که بهصورت یقینی دارای مشکل اخلاقی و نیز عضویت یا طرفداری از گروههای افراطی بودهاند را به دانشگاه برگردانده است. برخی از مسئولان وزارت علوم که خود از فعالان و هواداران فتنه سال 88 بودند به محض استقرار در وزارت علوم ضمن تغییر مسئولان این وزارتخانه و رؤسای برخی از دانشگاهها اقدام به فراخوان دانشجویان فوق نموده و با درخواست پرونده آنان زمینه تحصیل چنین افرادی را فراهم کردهاند.
جهت رسیدگی به این مسأله آقای فرجی دانا به اتفاق مسئولین مربوطه به کمیسیون آموزش و تحقیقات دعوت شدند، در گزارشی که آقای وزیر علوم داده بود، تصریح کرده است که تعداد این افراد، 400 نفر نبوده است، بلکه 126 نفر به دانشگاه برگشته اند. (در حالی که سرپرست قبلی وزارت علوم و مشاور آقای فرجی دانا یعنی آقای توفیقی اعلام کرده بود که ما 400 نفر را برگرداندیم.)
جالب آن است که در جلسه روز یکشنبه 19 آبان سال گذشته کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، معاونان وزارت اطلاعات، تأکید کردهاند که نسبت به دانشجویان فوق از ما استعلام جدیدی صورت نگرفته است.
در تاریخ 20 آذرماه جهت انجام وظیفه نظارتی خود و رسیدگی به موضوع و کشف حقیقت، به اتفاق دو نماینده مجلس دیگر از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، به هیأت مرکزی جذب دانشجو رفته و برخی از پرونده دانشجویان مذکور را مطالعه کردیم، و بسیار جای تأسف دارد که علیرغم اینکه چند بار استعلام شده و پاسخ آنها منفی بوده است، باز هم مسئولین وزارت علوم، چنین افرادی را به دانشگاه برگرداندهاند. قرار جلسه بعدی برای بررسی پروندههای باقیمانده با مسئولآن هیأت مرکزی جذب دانشجو گذاشته میشود، اما متأسفانه ملاحظه نمودیم که قبل از وقت مقرر برای جلسه بعدی دبیر هیئت مرکزی جذب دانشجو اعلام کرده است که شما حق ندارید این پروندهها را مطالعه کنید! علیرغم اینکه نظارت، یکی از حقوق نمایندگان است، تذکرات و پیگیریهای ما از طریق وزیر و معاونان ایشان به جایی نرسید و ناچار شدیم به کمیسیون اصل نود مجلس ـ نسبت به مانع شدن آنها از اعمال حق نظارتی نمایندگان مجلس ـ شکایت کنیم، در تاریخ 16 بهمن در جلسهای که به اتفاق چند نماینده مجلس و آقای فرجی دانا و معاونان مربوطه در کمیسیون اصل نود مجلس تشکیل گردید، موضوع شکایت و پاسخ وزیر و معاونان آنها مطرح و در انتها رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی اعتراض و شکایت نمایندگان را وارد دانسته است.
جالب آن است که به تصریح آقای فرجی دانا و نیز دبیر هیأت مرکزی جذب دانشجو، وزارت علوم دولت جدید در سال 1392 نیز در مقطع تحصیلات تکمیلی، 28 نفر را محروم از تحصیل (و به اصطلاح آنها ستارهدار) کرده است.
مناسب است که در اینجا به برخی محدود از 126 نفر از دانشجویان محروم از تحصیل که وزارت علوم دولت یازدهم آنها را برخلاف قانون به دانشگاهها برگردانده است، اشاره کنیم:
1-امیر حسین. ا
دارای سابقه افراطیگری و بازداشت در فتنه 1388.
2-ف.ش
دانشجوی چپ تندرو، سردبیر نشریه مارکسیستی «نسل سوم»، همکاری با احزاب کمونیستی خارج از کشور، انتشار مقاله و گزارش در سایتهای کمونیستی، انتشار جزوههای آموزشی سوسیالیسم، احضار به دلیل فعالیتهای ساختارشکنانه و دستگیری و زندانی شدن بهدلیل روابط نامشروع.
3- ح.م.ق.ق
دانشجوی چپ دارای پرونده و مشهور به فساد اخلاقی.
4-ب.ب
فعالیتهای رادیکالی در دانشگاه و سابقه دستگیری در سال 1389.
5-ع.پ.ح
وبلاگنویس سیاسی، دارای سابقه بازداشت، فعالیت تبلیغی علیه نظام و مسئول راهاندازی سایت موج سبز آزادی.
6- ر.ج
دارای سابقه بازداشت بهدلیل فعالیتهای ساختارشکنانه و مرتبط با سایت «رهانا». این سایت به بهانه دفاع از حقوق بشر به دفاع از حقوق بهائیها و منافقین میپردازد.
7- ا.ح
دارای سابقه بازداشت، حضور در اغتشاشات روز عاشورای سال 1388، صدور حکم محکومیت یکسال حبس تعزیری و 74 ضربه شلاق.
8-ع.ت
دانشجوی چپ رادیکال، دارای سابقه محکومت و زندانی، مرتبط با جریانهای مارکسیستی و لیدر برپایی تجمعات این جریان در دانشگاه و فعال در تجمعات غیر قانونی خارج دانشگاه.
9-ب.ز
دارای سابقه بازداشت، فعالیت گسترده در تجمعات غیرقانونی در دانشگاه، شرب خمر و مصرف قرصهای روانگردان.
10-س.ا.م.س.ف
فعال در فتنه 1388، حضور در اغتشاشات روز عاشورا، روز 25خرداد، روز قدس، درگیریهای درون دانشگاه، ارسال پیامک برای تحریک دیگران جهت حضور در اغتشاشات، محکومیت دو سال حبس و جریمه نقدی.
11-ا.م.م
دارای سابقه بازداشت بهدلیل حضور فعال در فتنه، حضور در تجمع غیر قانونی 25 بهمن 1389.
12-ج.ح.ه
دارای سابقه دستگیری و زندانی شدن در سالهای 88 و 89، مصاحبه با رسانههای بیگانه و ارسال پیامک به زندانیان فتنه.
موارد فوق برخی از 126 نفر هستند که متأسفانه بهدلیل اهداف سیاسی به دانشگاهها برگردانده شدند، و روشن است که باید منتظر آشوبهای مختلف در دانشگاهها باشیم، چنانکه در مراسم 16 آذر سال 1392 در دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه خواجه نصیر و دانشگاه تهران شاهد آن بودهایم.
جالب آن است که در تاریخ ششم اسفند بخشنامهای از سوی سازمان امور دانشجویان و با امضای مدیرکل دانشجویان داخل و دبیر شورای مرکزی انضباطی دانشجویان به تمام دانشگاههای سراسر کشور فرستاده میشود و در راستای حذف سابقه دانشجویان مسألهدار از آنها خواسته میشود که حق ندارید این پروندههای انضباطی را حتی به حراست دانشگاه ارائه کنید.
2- مجوز دادن به نشریات ضد ارزشهای دینی و تجزیهطلب
متأسفانه با استقرار تیم اصلاحطلب و نزدیک به فتنه در وزارت علوم، به نشریاتی در دانشگاهها مجوز داده شده است که علاوه بر توهین به مسئولان بلند پایه نظام و دفاع از سران فتنه، به ارزشهای دینی نیز توهین کرده و علناً شعارهای تجزیهطلبانه دادهاند. به برخی از آن موارد اشاره میکنیم:
1- نشریه پ که مدعی است با تغییر مدیریت دانشگاه موانع مجوز این نشریه برداشته شد، برای نمونه، در تاریخ چهارم خرداد 1393 به دفاع کامل از سران فتنه میپردازد، در مباحث فکری از پلورالیسم دینی دفاع کرده و همه ادیان توحیدی و غیرتوحیدی را در کنار دین اسلام از حقانیت برخوردار میداند، نیز با انتشار ده فرمان لیبرالی برتراند راسل، در فرمان اول آن آورده است: «در مورد هیچ چیز اطمینان مطلق نداشته باشید»؛ (معنای این سخن القای شکاکیت تمام عیار است، و لازمه آن عدم امکان معرفت یقینی به خداوند و معاد و سایر آموزهای دینی است، یعنی آموزههای دینی نیز قابل اطمینان بهصورت مطلق نیستند)، و با انکار ارزشهای دینی به دفاع از روبوسی یک هنرپیشه زن با یک مرد میپردازد.
2- دفاع از اندیشههای التقاطی منافقین در نشریه دیگر به صراحت آمده است، از جمله در نشریه آ.ر. آورده است:« هرجا سبیل الله در قرآن دیدید، به جای الله «الناس» را بگذارید».
3- دفاع از جریانها و اشخاصی که در زمان سیاه اصلاحات مطرح و موجب ناآرامی شده است (در نشریه غ از افرادی مانند زهرا کاظمی دفاع و مدعی میشود که دادستانی قول پیگیری داد ولی سرانجام حکم کافی برای آنها در نظر نگرفت)
4- دفاع از سران فتنه در چند نشریه و انتشار عکسهای آنها، پرداختن به موضوع بند 350 زندان اوین (با عنوان پنجشنبه خونین اوین) و توهین به علما و بزرگان در نشریات مختلفی که به تازگی مجوز انتشار گرفتهاند، به چشم میخورد.
5- نشریهای در دانشگاه علوم پزشکی ب مدعی میشود که پیامبر با اوضاع و احوال آن زمان برخی از احکام را وضع کرده است و این احکام باید اکنون تغییر کند چرا که برخی از این احکام برای راضی کردن افراطیون بوده است.
6- سه نشریه قومگرا و تجزیهطلب ا. و گ.ن و ف در دانشگاه ت منتشر میشود، در یکی از این نشریات، از نوشتههای افراد تجزیهطلب، قومگرا، ضدانقلاب خارجنشین، و ... استفاده کرده است و در یکی از شمارههای خود نص صریح قرآن کریم و احکام نورانی اسلام در مورد دیه، ارث و ... را مورد اهانت قرار داده است. در قسمتی از این نشریه که شامل ویژهنامهای چهل صفحهای در ترویج فمینیسم است، مهر انگیز کار در مقالهای هتاکانه به ترویج «هم جنسگرایی» پرداخته و آورده است:« میگویند به حکم دین هم جنسگرایی زنان جرم است و در مواردی مجازات اعدام دارد، پرسش این است که در قرن 21 میلادی، چگونه میتوانیم از این زندگی زهرآگین خلاص بشویم؟»
در تعدادی از مقالات دیگر نیز قانون اساسی کشور را زیر سؤال برده و در مواردی به توهین به مقام معظم رهبری، توهین به مراجع تقلید، اشاعه فحشا و منکرات، درج تصاویر خلاف اخلاق و عفت عمومی و نمادهای فراماسونری پرداخته است.
7- نشریه خ.ل در شماره 13 خود به معرفی و تشریح موارد مختلفی از جمله موارد زیر میپردازد: الف- تمجید گروهک تروریستی پ.ک.ک و اهداف شاخههای آن؛ ب- استقلال اقلیم کرد؛ ج- ظلمهای وارده به اقلیم کرد؛ د- الگوسازی از مسعود بارزانی.
8- نشره ه.آ در شماره 8 خود در اردیبهشت ماه 1393 –از نشریات منتشره در دانشگاه ش- در مقاله ای با عنوان «انقلاب از چاله به چاه: از انقلاب فرهنگی تا اسلامی سازی علوم انسانی و دانشگاه» از آقای س.س.ت می نویسد: «قصه جالبی در مثنوی هست که روزی، کسی در جایی چاله ای کند و وقتی از حفر آن فارغ شد دید که خاکی که کنده و از زمین بیرون آورده روی هم انباشت شده و درماند که حال با این خاکِ بر زمین مانده چه خاکی بر سر کند؟ ... خلاصه آنکه تا پایان عمر چاه میکند و خاک قبلی در دلِ چاه بعدی می ریخت. القصه، داستان امروز ما حکایت همان چاه کنِ دیروز است. انقلابی که در کشور رخ داد به رغم همه دلیری ها و جد جهدهای مأجورش- از اساس بر یک تئوری منسجم استوار نبود و در یک کلام می توان گفت که انقلاب ما یک انقلاب بی تئوری بود. ... مردم ما در زمان انقلاب می دانستند که چه نمی خواهند اما نمی دانستند که چه می خواهند. تنها تئوری ای که مطرح شد- آن هم اصلا و بالذات در عالم فقه و نه در دنیای سیاست و جامعه شناسی و مدیریت- تئوری ولایت فقیهِ مرحوم امام ره بود که پس از انقلاب چنان با قدرت آمیخت و گردِ حکومت بر قامتش نشست که از دسترس نقدها و نظرها دور ماند و قائلانش خود، فرصت بالندگی را از آن ستاندند. از آن که بگذریم دیگر تئوریِ قابل دفاعی در این سالها دیده نشد.
عده ای هم که فضای انقلابی آن سالها را درک کرده و به رأی العین دیده بودند که چگونه می توان با بهره بری از دین –به مثابه یک ایدئولوژی- و احساسات دینیِ دینداران برای تهییج و بسیج توده ای، حرف خود و هم ریشان خود را به کرسی بنشانند، طالب آن شدند که آن فضای انقلابی- با تمام لوازم و تبعاتش- همچنان باقی بماند که اولین نمودهای آن، در داستان تسخیر سفارت آمریکا و بسته شدن دانشگاه ها-که بعدتر تاسیس ستاد انقلاب فرهنگی نام انقلاب فرهنگی به خود گرفت-دیده شد. ... امروز کم نیستند افراد و گروه هایی که طالب تداوم و حتی تشدید همان فضای انقلابی غالب در سالهای ابتدایی انقلابی هستند، حضور گروه های فشار و لباس شخصی ها در بزنگاه های سیاسی و تمایل به بسیج توده ای و راهپیمایی در مناسبتهای گوناگون و سردادن شعار به جای نشستن بر سر میز گفتگو و شنیدن سخن طرف مقابل، گواه این مدعاست.»
9- نشریه ق.ش از دانشگاه س در شماره چهارم خود ویژه نامه ای را در اسفند 1392 منتشر کرده است و در آن از افرادی چون سید کاظم شریعتمداری تجلیل و در مورد آیت الله طالقانی شبهاتی را مطرح و فوت ایشان را به نظام مرتبط دانسته است.
10- نشریه ف در اولین شماره خود در اسفند 92 تفکرات فمینیستی را در مورد زنان مطرح کرده و در شماره دیگرش به چاپ تصاویر بی حجاب اعتراض زنان در سال 58 به قانون حجاب پرداخته و از این حرکت تجلیل کرده است. نیز برخی از احکام اسلام مانند جواز ازدواج دختران زیر 18 سال و عدم امکان قضاوت را مورد سوال قرار داده است.
11- نشریه الف از دانشگاه ی در اسفند 92، ضمن تخریب اعتقادات اسلام سیاسی، تلاش کرده است با ترویج نگاه سکولاریستی، اسلام را تنها یک مذهب و در حیطه رفتارهای فردی معرفی کند، نیز با زیر سوال بردن اقدامات انقلابی افرادی مانند حجه الاسلام شهید نواب صفوی، ایشان را فردی خودسر معرفی کرده که سعی داشته است تا با انجام ترور، خود را اثبات نماید.
12- نشریه ب در دانشگاه م در آذر 92 ضمن ابراز امیدواری نسبت به شکوفا شدن نظریه کارل مارکس، به دفاع از جریان فکری سیاسی مارکسیسم می پردازد.
13- نشریه ن از دانشگاه ی در شماره چهارم خود در اسفند 92 در مقاله «جایگاه حقوق زن در قانون اساسی» ضمن انتقاد به برخی از حقوق زنان در قانون مانند اصل تمکین، حق حضانت فرزند، قانون حمایت خانواده، قانون ازدواج با فرزند خوانده، اختیار شوهر در اشتغال همسر و ... این موارد را از جمله اصول و قوانینی برشمرده که به اعتقاد بسیاری از فعالین حقوق زن، حقوق بشر و منتقدین درست نبوده و قابل بازنگری است.
14- نشریه ه.ن از دانشگاه ک در شماره اخیر خود به بهانه حمایت از اکراد سوریه مبادرت به چاپ نقشه کردستان بزرگ و استفاده از عناوین تجزیه طلبی مانند «کردستان غربی، شرقی، جنوبی و شمالی» و شعار «زنده باد کرد»، «زنده باد آزادی» و «زنده باد کردستان غربی» کرده است.در کنار این نشریات، مجلات رنگی داریم که با تیراژ بالا در خارج از دانشگاه منتشر و در درون دانشگاه توزیع می شود.
موارد فوق[1] اگرچه در میان دانشجویان ما بسیار اندک و قلیل هستند اما همین موارد اندک در زمان دولت جدید مجوز انتشار گرفته اند. حداقل این است که عزم جدی در برخورد با این افراطی گری ها وجود ندارد.
در جلسه ای که شورای استیضاح کنند گان با وزیر علوم –آقای فرجی دانا- داشتند، ایشان بیان کردند که ما بخشنامه به دانشگاه ها فرستادیم که نشریات ساختار شکن، ضد انقلاب و تجزیه طلب را توقیف کنند. اما دو نکته در مورد این بخشنامه قابل ذکر است:
1- در ابتدا این بخشنامه به صورت محرمانه ابلاغ شده بود که با تاکید نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به صورت علنی ابلاغ گردید.
2- مشکل اساسی در محتوای بخشنامه است. یعنی مفاهیمی که در آن بکار رفته است مفاهیم کِشدار بوده و قابل تفسیر به صورتهای مختلف است و از این رو، هیچ ثمره عملی نخواهد داشت. برای نمونه، به وزیر گفتم مفهوم ساختار شکن یعنی چه؟ آیا نشریه ای که قائل به پلورالیسم بوده و همه ادیان توحیدی و غیر توحیدی را در کنار اسلام از حقانیت برخوردار می داند، ساختار شکن است؟ آیا نشریه ای که پیام برتراند راسل را در ترویج لیبرالیسم و نفی یقین معرفتی ترویج می کند، ساختار شکن است؟ آیا نشریه ای که اگزیستانسیالیسم را ترویج می کند، ساختار شکن است؟
روشن است که هر کس در مقام اجرا می تواند هرگونه تصمیمی را بگیرد. در همان جلسه نماینده ای از آقای وزیر پرسید به نظر شما انتشار تصویر یکی از سران فتنه یعنی محمد خاتمی ساختار شکنی است؟ وزیر صریحا این امر را انکار کرده و بیان کرده است شما خاتمی را فتنه گر می دانید نه اینکه واقعا هم اینطور باشد.!! ملاحظه می شود که آن بخشنامه وزارت علوم، هیچ فائده ای در مقام عمل ندارد.
1- اعزام هیئت های چند نفره به دانشگاه ها
به بهانه بررسی وضعیت دانشگاه ها هیئت های مختلفی اعزام شده اند.
اما در بسیاری از موارد حضور این هیئت ها –که با گرایش خاص جناحی انتخاب شده اند- مقارن با تجمعات ساختارشکنانه و شعار علیه ارکان نظام و به دفاع از این هیئت ها بوده است. در دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل مقارن حضور هیئت مذکور عده ای از دانشجویان افراطی شعارهای بسیار تُند سیاسی داده و با توهین و حمله به بسیج و رئیس دانشگاه به دفاع از زندانی فتنه پرداخته اند. در دانشگاه شهید چمران اهواز با هماهنگی قبلی در جلسه ای که این هیئت با تشکل های دانشجویی می گیرد، آقای ج.ع که به سبب توهین به ارزشها به سه سال زندان محکوم شده بود و در آن زمان آزاد بوده است، نیز مقارن ورود این هیئت به جمع تشکل های دانشجویی وارد آن جلسه می شود. و این امر موجب درگیری میان او و دانشجویان ارزشی می گردد. در هیئت های ارسالی به دانشگاه قم و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در قم افراد تابلو دار سیاسی و وابسته به جریان افراطی جناحی –مانند حجه الاسلام ر- از اعضای هیئت بوده و به دفاع از فتنه گران در جلسه با مسئولین دانشگاه می پردازند.
در واقع، این روش بیش از آنکه سازوکاری برای بررسی شرایط و اتخاذ تصمیم صحیح باشد، وسیله ای برای راه اندازی تجمعات اعتراضی، انتقام گیری، حاشیه سازی و برکناری مفتضحانه نیروهای اصولگرا و توجیه انتصاب افراد جناحی افراطی خواهد بود. نگاهی به حضور پرحاشیه این هیئت ها در دانشگاه های نوشیروانی بابل، چمران اهواز، بین المللی قزوین، مازندران، شاهرود، یزد،تبریز و ... نشان می دهد که این اقدام نه تنها کمکی به بهبود وضعیت دانشجویان و دانشگاه ها نکرده است، در عمل منجر به بروز حواشی مختلف زیر شده است:
1-غوغا سالاری و انحراف افکار عمومی با ایجاد فضای ناآرام و عمدتا سیاسی و تحرکات برخی از احزاب افراطی. شاید کمتر جلسه ای با حضور این هیئت ها نبوده است که عناصر افراطی شروع به صحبت های تند ساختارشکنانه نکنند و اعضای هیئت نیز با سکوت و بلکه در برخی از موارد با تحریک خود، آنها را تایید می کردند.
2- مطرح شدن افرادی که به دلیل مواضع ضددینی و فتنه گرانه در سالهای قبل نتوانسته اند عرض اندام کنند.
3- بدبین کردن دانشجویان، اساتید و کارمندان دانشگاه به مسئولین دانشگاه و ایجاد نارضایتی کاذب.
اعزام هیئت ها اغلب به درگیری میان نیروهای ارزشی و افراطیون و التهاب در دانشگاه ها منتهی شده است، برای نمونه، یکی از تشکلهای دانشگاه مازندران پس از اتفاقات مختلف رخ داده با حضور این هیئت می نویسد: «تنها نتیجه ای که می توان از این گزاره دریافت این است که هدف از اعزام چنین هیأت هایی تنها نا آرام کردن جو دانشگاه ها، خیزش دانشجویان (غالبا دارای خط فکری خاص)، ربط دادن مشکلات کلان کشوری و مملکتی به مدیریت دانشگاه و حتی ایجاد نارضایتی کاذب علیه مدیریت و ریاست دانشگاه ها و نهایتا سندی عینی برای تعویض رئیس. حال بماند که در این تجمعات و نشست ها چه اهانت هایی به قشر ارزشی و ارزش های جامعه رفته است.»
دبیر یکی از تشکلهای دانشجویی دانشگاه یزد می گوید: «شما که می خواهید رئیس دانشگاه را تغییر دهید برای چه با این همه تشریفات سعی بر متشنج کردن فضای دانشگاه ها دارید.»
رئیس وقت دانشگاه بین المللی قزوین با دیدن وضعیت افراد جناحی حضور یافته در هیئت و جلسه با افراد خاص در دانشگاه استعفای خود را نوشته و در نامه ای می نویسد: «آیا مدیرانی که در طول هشت سال اداره دانشگاه را به عهده داشتند، هیچ نقطه روشنی در کارنامه ندارند؟ تا آنجا که هیئت های اعزامی وارد دانشگاه می شوند و با تشکیل جلسات یک سویه با اعضای هیئت علمی، دانشجویان و کارکنان و از آن بالاتر با یک جناح خاص سیاسی، یک طرفه به قاضی می روند و هر آنچه بر زبانشان جاری می شود نثار مدیران دانشگاه می کنند و بدون آنکه صحت و سقم آن گفته ها بررسی شود و یا فرصتی برای دفاع و بیان حقایق به آنان داده شود مطالب را جمع بندی می کنند و ملاک داوری قرار می دهند.»
جالب این است که اعزام هیئت ها به بهانه بررسی امور برای تغییر در ریاست دانشگاه است، اما در این ایام، وزارت علوم از شیوه های کاملا متفاوت برای تغییر ریاست دانشگاه ها استفاده کرده است، با اینکه قانون تصریح دارد که رئیس دانشگاه باید از سوی وزیر به شورای انقلاب فرهنگی معرفی شود اما آقای فرجی دانا و تیم تصمیم گیر مستقر در وزارت علوم از روشهای متفاوت زیر برای تعویض رئیس دانشگاه ها استفاده کرده است:
الف- روش پیامکی: یکی از روسای سابق دانشگاهی میگفت: از طریق پیامک برکناری خود را متوجه شدم.
ب- روش تلفنی: یکی از روسای معزول می گوید: پیش از این هیچ تماس و خبری مبنی بر تغییر من مطرح نشده بود. وزیر علوم حتی از من نخواست که استعفا دهم و فقط تلفنی عنوان کرد که شخص جدیدی جایگزین من شده و به زودی کار خود را شروع خواهد کرد.
ج- روش اعزام هیئت به دانشگاه: چنانکه توضیح داده شد، این روش در اغلب موارد به ناآرامی در دانشگاه و توهین به ارزشها منتهی شده است.د- روش اینترنتی: در برخی از موارد، از طریق ایمیل انتخابات انجام داده اند، اما متاسفانه اگر فرد مطلوب تیم سیاسی مستقر در وزارت علوم انتخاب نمی شد، فرد دیگری به عنوان سرپرست معرفی می گردید، برای نمونه، در یکی از دانشگاه های تهران، نفر اول چند برابر سرپرست فعلی رأی آورده است ولی او را انتخاب نکرده اند.
ه- روش انتخابات حضوری: در برخی از دانشگاه ها از شیوه انتخابات حضوری استفاده کردند، برای نمونه در دانشگاه سیستان و بلوچستان با حضور 350 نفر از اساتید انتخابات برگزار گردید، و صندوق رأی به وزارت علوم آورده می شود، اما فرد انتخاب شده یکی از افراد ارزشی است، و مطلوب آن تیم مستقر در وزارت علوم قرار نگرفت.
و- روشهای گزینشی چند نفره یا چند ده نفره: در دانشگاه تهران جمع 50 نفره، فردی را انتخاب می کنند، اما باز هم این فرد معرفی نمی شود بلکه فردی مورد نظر آن تیم سیاسی مستقر در وزارت علوم باید معرفی شود. در دانشگاه شریف کمیته 7 نفره مسئولیت معرفی گزینه ها را به عهده می گیرند، و از میان 450 عضو هیئت علمی، چند نفر را معرفی و این شورای چند نفره نیز 3 نفر را به وزیر معرفی می کند تا یکی از میان آنها مورد قبول آن تیم خاص قرار گیرد.
دقت در این روشهای گوناگون اتخاذ شده روشن می سازد که اولا: هیچ ضابطه و قانون واحدی در معرفی سرپرست دانشگاه وجود ندارد، ثانیا: گرایش سیاسی بر امور دیگر غلبه داشته و براساس آن در هر دانشگاهی روش خاصی إعمال می شود، و به همین خاطر است که در موارد مختلفی فرد معرفی شده به شورای انقلاب فرهنگی رأی لازم را نمی آورد، در حالی که افراد معرفی شده از سوی وزیر بهداشت، رأی می آورند، ثالثا: اینکه فردی را با انتخابات از میان صدها هیئت علمی به شورای انقلاب فرهنگی معرفی شود، در صورتی که شورا بنابر مصالحی به آن فرد رأی ندهد، موجب می شود که شورای انقلاب فرهنگی در مقابل اساتید دانشگاه ها قرار گیرند.
6-مجوز دادن به تشکل های دارای مشکل
از موارد دیگر خلاف قانون، مجوز دادن به تشکل های معارضی است که قبلا مجوز آنها لغو شده بود. متاسفانه گروه تصمیم گیر سیاسی مستقر در وزارت علوم برای رسیدن به اهداف جناحی خود و بدون ملاحظه اهداف نظام و حقوق مردم و دانشگاهیان عزیز-در داشتن مکانی آرام برای پژوهش و رشد علمی- حیات دوباره ای به اقلیت بسیار اندک افراطی بخشیده و به آنها امکانات لازم را اعطا کرده اند (مانند آنچه که در دانشگاه تهران انجام داده اند). این گروه های فشار می توانند به برخی از افراد سیاسی بیرون از دانشگاه ها کمک کنند تا با ناآرام کردن فضای دانشگاه ها فشار لازم برای دستیابی به اهداف سیاسی و جناحی را فراهم کنند، مانند تلاشی که در فتنه تیرماه 78 انجام شده است.
7-خنثی کردن حراست در دانشگاه ها
پس از انتصاب توفیقی به عنوان سرپرست وزارت علوم، وی در 2/7/1392 در همایش مسئولین حراست ها در دانشگاه شهید بهشتی اعلام می کند که از این پس مجموعه حراست وزارت علوم و دانشگاه ها صرفا به عنوان مشاور به فعالیت می پردازند و حق دخالت در امور مربوط به دانشجویان را ندارند.همچنین دبیر شورای مرکزی انضباطی دانشجویان طی بخشنامه ای در تاریخ 6/12/1392 به کلیه دانشگاه ها، ارائه احکام صادره توسط کمیته انضباطی دانشگاه به حراست را ممنوع اعلام می کند.
روند حاکم در وزارت علوم، ایجاد محدودیت برای مراکز نظارتی و باز کردن فضا برای فعالیت افراد افراطی و نزدیک به فتنه است. رئیس حراست قبلی به علت منفی اعلام کردن استعلام معاونان منصوب از سوی فرجی دانا-مانند معاون آموزشی و معاون دانشجویی- از سمت خود عزل و فرد مطلوب سیاسی تیم مستقر در وزارت علوم به این سمت نصب می شود. حضور محکومین و سران فتنه جهت تطهیر فتنه و ایجاد فضای ملتهب در دانشگاه ها، انتشار نشریات موهن از عملکرد این دوره از حراست دانشگاه ها است. حضور یکی از سران مهم فتنه یعنی محمد خاتمی در دانشگاه شهید بهشتی، علی پرویز (محکوم فتنه) در دانشگاه خواجه نصیر، علی شکوری راد و محمد رضا خاتمی در دانشگاه تهران، فیروزه صابر و تقی شامخی در دفتر انجمن اسلامی دانشگاه تهران گواه روشنی بر صحت مدعای فوق است.
نتایج
نصب افراد سیاسی نزدیک به فتنه، برگرداندن افراد مسأله دار سیاسی واخلاقی به دانشگاه، برگرداندن دانشجویان ستاره دار که افراطی بوده و بخاطر اغتشاشات دستگیر و از دانشگاه اخراج شده اند، مجوز دادن به نشریات ضددینی و تجزیه طلب، اعزام هیئت ها به دانشگاه که در بیشتر موارد زمینه حیات دوباره گروه های افراطی را فراهم کرده است، مجوز دادن به تشکل های معارض و بی اثر کردن و خنثی نمودن حراست در دانشگاه ها نتایج منفی زیادی را به همراه داشته است که به دو نتیجه مهم آن اشاره می شود:
1-بروز اغتشاشات و ناآرامی ها در دانشگاهها
متاسفانه در همین یک سال اخیر اغتشاشات زیادی در دانشگاه های مختلف بر اساس سیاست و برنامه ریزی فوق رخ داده است، که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1- تشکلی که در دانشگاه تهران مجوز می گیرد، به بهانه دادن افطاری در ماه رمضان امسال، از افراطی ترین افراد مانند محمد نوری زاد دعوت کرده و در آن جلسه به همه مقدسات و از جمله رهبری توهین مستقیم می شود.
2- ورود سران فتنه برای تطهیر فتنه و دادن روحیه به گروه های افراطی به دانشگاه ها مانند حضور محمد خاتمی به دانشگاه شهید بهشتی.
3- برگزاری مراسم پر التهاب و ساختار شکن 16 آذر 1392 در برخی از دانشگاه ها. که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
مراسم 16آذر دانشگاه خواجه نصیر
در این مراسم به برخی از موارد ساختار شکنانه ای که با حضور معاون آقای فرجی دانا و مسئولین دانشگاه رخ داده است، اشاره می شود:
(اول) در این مراسم، کلیپی با تشویق جمع محدود طرفدار این گروه افراطی پخش می شود که در آن کلیپ علاوه بر تصاویر سران فتنه-یعنی موسوی، کروبی و خاتمی- از ضد انقلاب های خارج نشین که در کشتن مردم و مسئولین ایران دخالت داشته اند –مانند بنی صدر- نیز تصاویری پخش می شود. نکته مهم در این کلیپ آن بوده است که بعد از نشان دادن جنازه امام ره بلافاصله عکس یکی از سران فتنه که به کشور خیانت کرده است –یعنی خاتمی- را نشان داده که در کنار عکس ایشان نوشته شده بود: «خاتمی آمد». در واقع، این کلیپ به جوانهای مظلوم و پاک دانشجویان ما این امر را منتقل می کرد که بعد از امام، خاتمی رهبر است!!
(دوم)خانم معصومه ابتکار در سخنرانی خودش در این مراسم بیان کرده است:
«جنبش دانشجویی فراز و نشیب های زیادی را دیده است و دوره سختی را در سالهای گذشته از جنبش دانشجویی شاهد بودیم و درد دلهای زیادی دانشجویان دارند. دانشجویان هزینه های زیادی را داده اند و من که در شورای شهر رد صلاحیت شدم با شما همدرد هستم.
انتخابات 24 خرداد و رأی مردم به تغییر شرایط زمینه ساز احیای مجدد انجمن های اسلامی و تشکل های دانشجویی شد ... تحولات 24 خرداد و روی کار آمدن دولت اعتدال با نگاه یک حقوقدان که به مسائل امنیتی نگاه نمی کند فضای بازی را به وجود آورده است. وزیر علوم محبوب آقای فرجی دانا تلاش می کند دانشگاه ها بستری سالم و با نشاط برای فعالیت های اجتماعی و سیاسی باشد و دانشجویی هرگز ستاره دار نشود.»
طیف اصلاح طلب حاضر در جلسه ضمن تشویق سخنان خانم ابتکار این شعار را نیز بیان می کردند:«می کشم می کشم آنکه برادرم کشت»، «سلام بر هاشمی درود بر خاتمی». این امور باعث عکس العمل نیروهای ارزشی حاضر در جلسه گردید، و در واقع، زمینه ای برای درگیری دانشجو با دانشجو را فراهم آورد.
(سوم)سپس دبیر کانون «فرهنگ و ادب» به قرائت بیانیه خود می پردازد:«در سالیان سیاه: کودتا، در سالیان سرخ: انقلاب، در سالیان آتش و بمباران: جنگ، در سالیان سپید: اصلاحات و در سالیان سیاه سیاه ...، یاد کوی دانشگاه 78، یاد دانشجویان در دانشگاه و خیابان، یاد دانشجویان در تبعید و بند ... دانشگاه می بخشد ولی فراموش نمی کند ... ما حمایت صریح خود را از وزیر علوم آقای دکتر فرجی دانا اعلام می نماییم ... از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس می خواهیم به رأی مردم و خواسته مشروع اهالی دانشگاه گردن نهند و اگر خود پیگیر مطالبات دانشجویان نیستند، سدی موقت بر این راه ناگزیر نباشند. ما دانشجویان از تغییر رئیس دانشگاه و ریاست دکتر خاکی صدیق حمایت و تشکر می کنیم. از دکتر خاکی صدیق می خواهیم تا با تغییر نقش حراست در روندهای صنفی تشکیلاتی و دانشجویی فضای شادی و نشاط را در دانشگاه بوجود آورد. تا دیگر شاهد برخوردهای زننده حراست نباشیم... باید از آقای دکتر خاکی صدیق تشکر کنیم که اگر نبودند این برنامه برگزار نمی شد.»
(چهارم) سپس از علی پرویز دعوت می شود که سخنرانی کند. (علی پرویز شخصی است که: در اغلب تجمعات غیر قانونی در فتنه 88 شرکت داشته است، مراسم سخنرانی صفار هرندی را به هم زده که در انتها منجر به گروگان گیری یکی از محافظین ایشان می شود، در جلسه سخنرانی رحیم پور ازغدی در سال 87 شرکت کرده و ضمن برهم زدن نظم جلسه از گروهک منافقین سال 67 دفاع می کند، در تاریخ 12 آبان 1388 دستگیر و به یک سال حبس تعزیری و جزای نقدی محکوم می گردد، در تجمع غیر قانونی 25 بهمن 1389 شرکت کرده است.)
علی پرویز با اینکه فارغ التحصیل بوده است با هماهنگی مسئولین دانشگاه در جلسه حاضر شده و به عنوان نماینده جنبش دانشجویی 15 دقیقه سخنرانی می کند. او می گوید: «من تشکر می کنم از تشکل های دانشجویی علیرغم فشارهای مختلف از سوی نهادهای مختلف دانشگاهی این برنامه را برگزار کردند. باید به اطلاع شما برسونم که آخرین برنامه انجمن اسلامی سال 87 بود که بعد از اون برنامه انجمن به طور غیر قانونی تعلیق شد. ... الان سال 92 است. دانشجویان می بخشند ولی فراموش نمی کنند. ما بخشیدیم ولی شما نهادهای دانشگاهی عبرت بگیرید. ... کانون موسیقی هر سال چند برنامه برگزار می کرد اما از سال 88 مجوز برنامه نمی دهند. این سوالی است که شما دانشجویان باید بدونید و از مسئولین بپرسید. ... سنت دانشگاه این بود که در سالهای قبل مراسم شب یلدا برگزار می شد امیدوارم بعد از 6 سال بشه که بچه ها شب یلدا کنار هم باشند.»
جالب است که همه این سخنان در حضور معاون وزیر و مسئولین جدید دانشگاه بیان می شود.
مراسم 16 آذر دانشگاه تهران
(اول) مجری برنامه می گوید: «ای مالک از خونریزی بپرهیز و از خون ناحق پروا کن که هیچ چیز همانند خون ناحق کیفر الهی را نزدیک و مجازات را بزرگ نمی کند و نابودی حکومتها را سرعت نمی بخشد ... پس با ریختن خون ناحق پایه های حکومت خود را تقویت نکن ... حکومت علی اینگونه است نه آنگونه که حاکمان ما می پندارند.»
(دوم) محمد رضا خاتمی به عنوان سخنران میگوید: «... خورشیدهای ما دانشجویان و اساتیدی هستند که امروز هنوز هم در زندانها به سر می برند و ستاره های ما آن دانشجویان ستاره داری هستند که به جرم حق گویی و عدالت طلبی از اولیه ترین حق خود یعنی حق تحصیل محروم شده اند. به همه آنها درود می فرستیم و برای آزادی آنها دعا می کنیم. دوستان همه ما می دانیم در ده سال گذشته بر کشور ما چه گذشت. ذکر خرابیهای گسترده ای که همه عرصه های کشور ما را در بر گرفت چیز تازه ای نیست. ... عده ای از خدا بی خبر و عده ای که پوستین اسلام را به تن کرده بودند، با شعارهای دروغین و فریبکاری، بر مقدرات این کشور حاکم شدند. ... در همین دانشگاه چنان وضعیتی ایجاد کردند که هرکس کوچکترین اعتراضی هر کس کوچکترین حرفی می زد و مخالفتی با گفته های حاکمان داشت، کمترین مجازات او اخراج شدن و محرومیت ازتحصیل بود. دهها نفر به این جرم به زندان افتادند و حتی کسانی بودند که در اثر حق گویی خود در خیابانها در آتش و ظلم و جهل سوختند و شهید شدند. ... 24 خرداد ریشه در دوم خرداد دارد، 24 خرداد ریشه در 22 خرداد سال 88 دارد، وقتی در 22 خرداد اون فاجعه ها آفریده شد و جواب سوال نرم و مسالمت آمیز مردم که «رأی ما چه شد؟» گلوله و درفش و داغ بود مردم فهمیدند که باید خودشان در این عرصه حاضر شوند و حاضر شدند و در 24 خرداد به رغم خواست دشمنان رأی خود را پس گرفتند. ... فراتر از همه منافع شخصی و حزبی و گروهی آنچه که مهم است نجات ایران از این ورطه سقوطی است که در 8 سال گذشته در آن مسیر گام نهاده است. ... ایراد ما به سالهای گذشته این بود. این بود که حذف، تحقیر، اتهام و افترا سکه رایج سخن حاکمان بود. در این شرایط همه ضرر کردند ... از دروغگویی، تقلب، تحقیر، فریبکاری همه زیان کردند. ... امروز بدانیم که دوران تهمت و افترا، قضاوتها سطحی، انگ زدن، مچ گرفتن، اعتراف گیری و تواب سازی گذشته است. ... ما در شرایط فعلی چاره ای نداریم جز اینکه به نفع منافع ملی از بعضی از حقوق خود بگذریم حتی اگر این حقوق، حقوق مسلم و قطعی ما باشد. ... باید به حداقل ها راضی شویم تا حبس و حصر از میان برداشته شود.تا زندانیان ما بطور کامل آزاد شوند. ... ما یک هدف بزرگ داشتیم در طول چهارسال گذشته و در 8 سال گذشته. می خواستیم ثابت کنیم روند 8 ساله جز به سقوط کشور منجر نخواهد شد و با کمال تاسف باید بگویم امروز آن چیز را که ما پیش بینی می کردیم در عرصه کشور تحقق پیدا کرده است. ... ما فریب این سروصدای بلند عده ای کوچک را که در کشور هستند، نخواهیم خورد. آنهایی که تریبون دارند، زور دارند، پول دارند اما عقل ندارند. اینها این تندروها بخش های بسیار کوچکی از جریانهای سیاسی در کشور هستند. ... حاصل کار این تندروها جز هیاهو نیست. کار اونها را در جریان هسته ای، در جریان وزارت علوم و در جریانهای دیگر می بینیم ... اما بخشیدن گذشته به معنای دست کشیدن از خواسته ها و مطالبات بر حق این ملت نیست. ما همچنان خواهان آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از سران جنبش سبز، جناب آقای مهندس موسوی، جناب حجه الاسلام کروبی و سرکارخانم دکتر زهرا رهنورد، هستیم ما لحظه ای از تلاش خود برای رسیدن به این حق مسلم ملت کوتاهی نخواهیم کرد. ... ما در همین دانشگاهها، در وزارت علوم شاهد تحولات شگرف و چشمگیری هستیم. اگراین تحولات شگرفت نبود داد اقتدارگرایان را در نمی آورد. آنان را به هتاکی و فحاشی نمی کشاند. نشان می دهد که کار در مسیر درست خود انجام می شود.»
(سوم) پس از سخنرانیهای دیگر در انتهای جلسه پیام تصویری یکی از سران فتنه –یعنی محمد خاتمی- پخش می شود، او در بخشی از سخنان خود می گوید:
«باید متوجه باشیم برای کمک به دولت، به نیروهایی که کارشکنی می کنند در دولت و عدم موفقیت اون رو می خوان چه در عرصه سیاست خارجی و چه در عرصه سیاست داخلی ... این نیروها باید سرجای خودشون بنشینند و همه باید تلاش بکنیم که این کارشکنیها برای مردم مشخص باشد و دولت کمک بشود که در مقابل اینجور جریانات بتواند حرکت خودش رو ادامه بدهد. و نیز کمک به دولت برای اینکه برنامه های مرتب و خوبی داشته باشه برای بهبود زندگی مردم در همه عرصه ها از جمله در عرصه معیشت. ... امکانات فراوانی از کشور از دست رفته، زمینه های بسیاری به هم خورده، خراب شده و یک شبه نمیشه اینها رو درست کرد.»
برنامه 16 آذر با تنشهای فراوان و شعارهای ساختار شکنانه خودش در برخی از دانشگاه های دیگر نیز انجام شد از قبیل تجمع محدود طرفداران فتنه با سردادن شعارهای افراطی در دانشگاه شهر کرد، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه، برهم زدن سخنرانی آقای شریعتمداری در دانشگاه شریف، سخنرانی هادی غفاری-از عناصر فعال فتنه 88 که به اتهام نگهداری سلاح و مهمات دستگیر شده بود- در دانشگاه کشاورزی ساری، پخش اطلاعیه ساختارشکنانه در شب 16 آذر در دانشگاه صنعتی شاهرود و برگزاری مراسم همین عده افراطی در دانشگاه و سر دادن شعار «توفیقی زنده باد فرجی پاینده باد»، پخش پیام تصویری محمد خاتمی –از سران فتنه- در دانشگاه آزاد تبریز و ... از موارد دیگر بروز ناآرامی و اغتشاش در دانشگاه ها بوده است. برگزاری مراسم و سخنرانی های ساختار شکنانه در دانشگاه ها
در راستای ایجاد فضای ناآرام و التهاب در دانشگاه ها متاسفانه مجوز برگزاری جلسات مختلف به افراد افراطی دانشگاه و ورود سخنرانان افراطی به دانشگاه ها داده می شود. به برخی از آنها اشاره می شودنهآن:
1- مراسم جشن تاسیس انجمن اسلامی در مورخه 14/2/1393 در دانشگاه زنجان
(اول) اعلمی در این مراسم می گوید:
«یکی از دوستان ما قبل از اینکه این مراسم برگزار بشود به یکی از اعضای انجمن پیامک فرستاده بود و گفته بود که شما راجع به هر چی می خواهید صحبت کنید، اما خط قرمز ما رهبری است ... من به این دوست عزیز می گویم، حالا هر کس است،شما این نگاهی که دارید اشتباه می کنید، خدمت به رهبری نمی کنید، هیچکس معصوم نیست، من اکبر اعلمی که کوچکترین عنصر جامعه هستم تا مقام رهبری همه قابل نقد هستند ... اصل 111 ... موضوع ناتوانی رهبری و برکناری از این سمت را می گوید که واضعان قانون اساسی این احتمال را دادند که رهبر هم ممکن است اشتباه کند و برای اینکه گرفتار اشتباه نشود باید تمام رفتار از رهبری گرفته به پایین همه تحت نظارت باشند. در وهله اول این وظیفه خبرگان رهبر است اما در خبرگان رهبری می روند می نشینند آنجا و فقط سکوت می کنند و تماشاگر هستند.»
(دوم) بعد از ایشان حجه الاسلام بیگدلی (از حامیان دولت تدبیر و امید) با حمله به رهبری می گوید:
«اولین جمله ای که انتخاب کردم از مرحوم دکتر محمد مصدق است که ببینید شاه را چگونه نصیحت می کند ...: دیکتاتور شبیه پدری است که اولاد خود را از محیط عمل و کار دور کند و پس از مرگ اولاد بی تجربه و بی عمل بگذارد ... باید گفت که جامعه افراد در حکم هیچند و باید آنها را یک نفر اداره کند، این همان سلطنت استبدادی است که بود، مجلس برای چه خواستند، در مشروطه شهید دادند که مجلس درست بکنند، قانون اساسی برای چه نوشتند؟ اگر بنا باشد یک نفر برای کشور تصمیم بگیرد ما نه مجلس نیاز داریم و نه قانون اساسی ... حالا حکومت استبدادی چکار می کند، دقت کنید، حکومت استبدادی رجال را از بین می برد، رجال را زندانی می کند، حکومت استبدادی نمی گذارد در کشور رجال بوجود بیاید، کشور نیاز به رجال دارد اما حکومت استبدادی اجازه نمی دهد. ... ببینید امام حق اعتراض را تا چه حدی برای مردم قائل است، و به مردم وعده داده، می گوید ما حکومتی می خواهیم که اگر جوانان ما آمدند در خیابان و گفتند مرگ بر فلانی، آزادند و نگیرند و نکشند.»
2- همایش «جنبش دانشجویی و توسعه سیاسی» در تاریخ 16/2/1393 در دانشگاه زنجان
آقای ابراهیم اصغرزاده –همان فردی که در زمان سیاه اصلاحات گفته بود که علیه خدا نیز می توان راهپیمایی کرد- در سخنان خودش می گوید:
«امیدوارم آقای تاج زاده هر چه سریعتر آزاد شوند. معلوم بشود که نه آقای تاج زاده و نه آقای میردامادی و نه رهبران جنبش سبز آقای مهندس موسوی، آقای کروبی هیچ کدام از اینها نزد افکار عمومی محکوم نشده اند. ... شما دانشگاه را پادگان می خواستید بکنید 8 سال استاد بیرون کردید دانشجو ستاره دار کردید ... شما تمام پول مملکت را دارید می دهید به سپاه و بسیج و وزارت اطلاعات.» ایشان در برابر این سوال که آیا هنوز از اقدام خود در اشغال سفارت آمریکا دفاع می کند؟ می گوید: حاضر است به خاطر این کار عذرخواهی کند، اگر این کار به بهبود روابط دو کشور کمک کند.»
3-همایش جشن سالروز تاسیس انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام ره در تاریخ 1/2/1393 در دانشگاه زنجان
در این مراسم خانم فاطمه راکعی از اعضای حزب مشارکت میگوید: «ما در سال 88 مطالبی بوجود آمد شاهد بودیم بله واقعا شاهد فتنه هایی بودیم شاهد وقایع وحشتناکی بودیم شاهد به خاک و خون کشیده شدن فرزندان این ملت بودیم که بعضا اصلا سیاسی هم نبودند، شاهد بگیر و ببندها، زندانی شدن و حصر عزیزترین عزیزان این ملت بودیم.»
4- وقایع دانشگاه شیراز
با روی کار آمدن کادر مدیریتی جدید دانشگاه شیراز انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز که سابقه زیادی در فتنه 88 داشته است، فعالیت های خود را گسترش داده است. شروع ورود محکومان سیاسی امنیتی در دانشگاه شیراز با تغییر ریاست دانشگاه و به طور موردی با حضور افرادی مانند جمیله کرمی عضو جبهه مشارکت آغاز شده است. جمیله کرمی دارای سابقه فتنه و دستگیری و زندانی شدن است. از سوی دیگر، در مراسم افتتاح تشکل اصلاح طلب امید ایرانیان، که با حضور افرادی از جبهه مشارکت بوده است، پرچم ایران بدون نماد الله بالا برده می شود. اقدام ضد فرهنگی با هماهنگی یک نهاد فرهنگی در اجرای موسیقی زنده در شب وفات حضرت زینب سلام الله علیها، توزیع گسترده عکس سران فتنه، ترویج فضای ابتذال، فریاد دیکتاتورمآبانه قائم مقام دانشگاه شیراز بر سر دانشجویان ارزشی و ... از اموری هستند که در مدیریت جدید در حال رخ دادن است.اینها نمونه هایی از برنامه ریزی وسیع برای ناآرام کردن دانشگاه ها و اغتشاش در آن است.
روشن است که تنها با حفظ آرامش در دانشگاه ها می توان به رشد و پیشرفت دانشگاه ها امیدوار بود و کسانی که با افراطی گریها و برنامه ها و سخنان ساختارشکنانه بدنبال برهم زدن آرامش در دانشگاه ها هستند، به مردم و دانشگاهیان عزیز ما خیانت می کنند. و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی هیچگاه راضی به این خیانت نخواهند شد.
2-رکود علمی دانشگاه ها
با مشغول کردن ذهن دانشگاهیان عزیز به امور حاشیه ای، روشن است که در رشد علمی دانشگاه ها توقفی حاصل می شود. دکتر محمد رضا مرندی عضو شورای مرکزی کانون دانشگاهیان کشور می گوید: « ما تجربه تاریکی را در دوران اصلاحات داشته ایم که دانشگاه ها به مراکز بحران آفرین تبدیل شده بودند که توسعه علمی کشور را نیز مخدوش می کرد و این نگرانی ما در مدیریت جدید وزارت علوم نیز وجود دارد. در سالهای پس از اصلاحات، رشد علمی کشور شتاب قابل توجهی گرفت. دست آوردهای گوناگون علمی توسط دانشجویان ایرانی پی در پی خبر ساز می شد.یک پای ثابت همه پیشرفت های چشمگیر کشور در صنایع فضایی و ماهواره ها، فناوری هسته ای، علوم نانو، رباتیک و .. دانشجویان دانشگاه های کشور بودند. این دستاوردها در سالهای پایانی دولت گذشته در رتبه بندی های علمی جهانی نیز خود را نشان داد و کشورمان رتبه نخست جهان در سرعت رشد علمی را کسب کرد. نموداری که از سایت رسمی اسکوپوس (supocs) اخذ شده وضعیت علم در سال های اسفبار اصلاحات و همچنین رشد شتابان علمی ایران پس از توقف سیاسی کاری های دولت اصلاحات در دانشگاه ها را نشان می دهد، نمودار به ما می گوید میزان تولیدعلم در بازه زمانی 2010-2012 نسبت به دوره نخست (1998-2000) رشدی 1600 درصدی را تجربه کرده است. اما این رشد شتابان علمی طی یک سال اخیر و پس از روی کار آمدن تیم جدید مدیریتی نه تنها افرایش نیافت، بلکه با رشد منفی نیز همراه شد. در سال 2012 کشورمان 40 هزار و 140 مقاله در اسکوپوس نمایه کرده و 1.6 درصد تولید علم دنیا را به خود اختصاص داد. اما دقت در نمودار نخست نشان می دهد که در سال 2013 که نیمی از آن تحت مدیریت تیم کنونی بوده، ایران با کاهش بیش از 1000 مقاله نسبت به سال 2012، 39 هزار و 99 مقاله نمایه کرد و سهمش از تولید علم دنیا نیز به 1.5 درصد کاهش یافت.»
علاوه براین، طرح های کلان ملی که در سالهای گذشته در دانشگاه ها مطرح شد و علیرغم کمبود هزینه، اجرای این طرح ها پیشرفت مناسبی را طی می کرد، اما متاسفانه از 47 طرح کلان در حال اجرا، در آخرین جلسه شورای عتف(علوم، تحقیقات و فناوری) تصمیم گرفته می شود که صرفا 8 طرح اجرایی شود. بدین ترتیب، این روند باعث شد که ایران که به جایگاه 15 جهان در تولید علم دست یافته بود، دو پله سقوط کرده و در رتبه 17 قرار گیرد.
نیز از خبرهایی که از اختراعات دانشمندان ایرانی در حوزه های مختلف می شنیدیم، الان کمتر شنیده می شود.چنانکه ملاحظه می شود سیاسی کاریها صرفا به زیان ملت بوده و کشور را از پیشرفت باز می دارد، و وظیفه نمایندگان مردم در مجلس است که ازحقوق مردم دفاع کنند و از هیاهوها واهمه ای نداشته باشند. به همین دلیل است که مقام معظم رهبری فرمودهاند: «نسل جوان در هر جامعه، موتور حرکت تحولات اجتماعی و تحولات سیاسی است، بخصوص جوانان دانشجو. این غیر از این است که ما دانشگاه را محل جولان گرایشهای سیاسی ای که بعضی شان مخالف با اصل نظامند یا مخالف با جهت گیریهای نظامند، بکنیم، این را باید حتما مراقبت کنید و جلوی آن را بگیرید.»
دغدغه اصلی نمایندگان مردم در مجلس، حفظ دانشگاه از ورود فتنه گران و التهاب آفرینان بوده است، دغدغه هایی که به مواردی از آنها اشاره شده است.
مسأله بورسیه ها
بعد از اینکه ماه ها دغدغه های نمایندگان با وزیر مطرح گردید، و به مسأله نصب فتنه گران و التهاب آفرینان در پست های کلیدی وزارتخانه و روسا و مسئولان دانشگاه ها، برگرداندن افراد دارای مشکل اخلاقی و سیاسی، برگرداندن دانشجویان افراطی، مجوز دادن به نشریات معارض با دین و تجزیه طلب، نحوه کار هیئت های اعزامی به دانشگاه ها، نحوه تعیین روسای دانشگاه ها، مجوز دادن به تشکل های افراطی در دانشگاه ها، مجوز دادن به برگزاری مراسم های ساختارشکن و افت رشد علمی، تذکرات فراوانی از سوی نمایندگان مردم در مجلس و نیز مسئولان و مردم دلسوز داده شد، به یکباره در کمتر از دو ماه اخیر مسأله بورسیه ها مطرح گشت، مسأله ای که تقریبا تمام رسانه های خارجی ضد نظام و روزنامه های داخلی وابسته به قدرت و ثروت و با گرایش اصلاح طلبی افراطی و نزدیک به فتنه بر روی آن تاکید کرده و به صورت گسترده بر این امر تبلیغ کردند که علت استیضاح وزیرعلوم، افشاگری در مورد بورسیه ها است و وجهش این است که نمایندگان استیضاح کننده چون از رانت بورس استفاده کردند، از افشای آن واهمه داشته و لذا دست به استیضاح وزیر علوم زدند.
اما جواب این دروغگویی ها و نسبت های خلاف واقع روشن است:
اولا: مسأله تذکر به وزیر به سبب عوامل بیان شده از همان ابتدای رأی اعتماد ایشان در پاییز سال 1392، و سوال از ایشان در آبان سال گذشه مطرح شده است، و در اواخر زمستان سال 1392 درخواست نمایندگان مردم در مجلس برای استیضاح وزیر با 51 امضا تقدیم هیئت رئیسه مجلس گردید، در حالی که مسأله بورسیه ها حدودا یک یا دو ماه است که مطرح شده است. چگونه ترس از افشاگری در مورد بورسیه ها سبب استیضاح شده است؟!
ثانیا: هیچ کس از عوامل اصلی استیضاح یا اقوامشان، از بورس رانتی استفاده نکرده اند.
ثالثا: چگونه است که تمام بلندگوهای دشمنان ایران مانند صدای آمریکا و بی.بی.سی به یکباره به دفاع از آقای فرجی دانا پرداخته و به تهمت زدن علیه نمایندگان مجلس مشغول شده اند ؟
رابعا: در حقیقت، طرح مسأله بورسیه ها با حمایت رسانه ای بلندگوهای دشمنان ملت ایران و روزنامه ها و سایتهای اصحاب قدرت و ثروت و نزدیک به فتنه به دو دلیل بوده است، 1- عوامل اصلی استیضاح مورد توجه قرار نگیرد، به عبارت دیگر، به مردم آدرس غلط داده تا فتنه گران و حامیان خارجی آنها بتوانند به راحتی آرامش دانشگاه ها را به هم زده و دانشگاه ها را محلی برای باشگاه سیاسی و گروه های فشار قرار دهند تا به اهداف سیاسی خود دست یابند، 2- به مخاطبین خود بگویند که این بورسیه ها در زمان دولت سابق انجام شده است، و نتیجه بگیرند، اینکه می گوییم دولت سابق دولت فاسدی بوده است، سخن درستی است، به عبارت دیگر، برای سیاه نمایی نسبت به وضع سابق کشور، مورد استفاده قرار دهند.
خامسا: بسیاری از روزنامه های وابسته به قدرت و ثروت و نیز نزدیک به فتنه ادعا کرده اند که بیش از سه هزار نفر در دولت سابق به وسیله رانت، بورس شده اند، در حالی که این ادعا کاملا کذب و نادرست است، به ادعای سرپرست فعلی وزارت علوم، اکثر افرادی که بورس شده اند، هیچ مشکلی ندارند (ایشان در تاریخ 10/6/1393 در دیدار با کمیته منتخب بررسی مسأله بورسیه ها از سوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس چنین ادعایی کرده است.) نیز در نامه ای که آقای احمد غلامی –مدیر کل بورس و اعزام دانشجو به خارج در دولت فعلی- به مسئول کمیته اعزامی از کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در تاریخ 7/4/1393 نوشته است، نتیجه گیری شده است که اکثر بورسیه شدگان هیچ مشکلی ندارند.
سادسا: با عنایت به اینکه اطلاعات مربوط به افراد بورس شده محرمانه بوده و صرفا نزد وزارت علوم موجود است، پخش اسامی افراد بورس شده در رسانه ها و حتی در رسانه های دشمن مانند فیسبوک، جرم می باشد، و باید معلوم گردد که چه کسی این اطلاعات را به رسانه ها داده است.
سابعا: نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی وظیفه خود می دانند تا با هرگونه تخلفی در مسأله بورس و نیز پخش اسامی افراد بورس شده در رسانه ها برخورد کنند، کمیته منتخب از سوی کمیسیون مجلس شورای اسلامی به یاری خداوند سعی خواهد کرد مسأله بورسیه ها را در سه دولت سابق مورد بررسی قرار دهد تا با هر گونه تخلفی برخورد و از حقوق مردم عزیز دفاع گردد.
فشارها و حملات مختلف به مجلس شورای اسلامی
به شهادت تاریخ و افرادی که سابقه چند دوره نمایندگی در مجلس داشته اند، در مورد هیچ استیضاحی مانند استیضاح آقای فرجی دانا، نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی مورد حمله و توهین و تهدید قرار نگرفته اند، در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
1- بسیاری از ماهواره ها و رسانه های ضد انقلاب و دشمنان مردم عزیز ایران به مخالفت با استیضاح پرداخته و به نمایندگان مجلس شورای اسلامی حملات زیادی کرده اند، برای نمونه، به چند مورد بسیار اندک توجه کنید:
الف- سایت صدای آمریکا AOV در تاریخ دوشنبه 27/مرداد/1393 در تیتر اول خود آورده است: «چرا استیضاح وزیر علوم، به افشای بورسیه های غیر قانونی مربوط است؟»
ب- سایت رادیو فردا –ارگان رسمی سازمان جاسوسی آمریکا A.I.C – در تاریخ دوشنبه 27/مرداد/1393 در تیتر اول خود آورده است: «تهدید وزارت علوم: استیضاح به روشنگری تبدیل خواهد شد».
ج-سایت بی.بی.سی فارسی در تاریخ 26/مرداد/1393 در تیتر اصلی خود آورده است: «دعوای بورسیه های غیر قانونی و استیضاح وزیر علوم».
2- سایت های ضد مردم و فتنه گر نیز همسو با ماهواره ها و دشمنان مردم عزیز ایران به دفاع از وزارت علوم و حمله به نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی پرداخته اند، برای نمونه:
الف- سایت وابسته به فتنه گران «کلمه» در تاریخ 29/تیر/1393 به دفاع از فرجی دانا و پاسخ به انتقادات وارد به ایشان پرداخته است.
این سایت در تاریخ 30/تیر/1393 در تیتر اول خود آورده است: «نام فرزند و مسئول دفتر یکی از طراحان استیضاح وزیر علوم در لیست بورسیه های غیر قانونی».
نیز همین سایت در تاریخ 31/تیر/1393 در تیتر اول خود –از قول یکی از حامیان فرجی دانا-آورده است: «جرم فرجی دانا، هویدا کردن اسرار 3000 بورسیه است».
این سایت از سایت فاسد و ضد ارزشهای اسلامی دیگر یعنی فیسبوک می نویسد: «همزمان با مطرح شدن موضوع اسیضاح وزیر علوم و تحقیقات، کمپین حمایت از فرجی دانا به 13هزارو 568 نفر در فیسبوک رسید که در یک توصیف خود نوشته اند: جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد.»
ملاحظه تاریخ های سایت وابسته به فتنه کلمه روشن می سازد که این سایت های ضد مردم عزیز ایران، احساس خطر کرده و هر روز به حمله به مجلس شورای اسلامی و استیضاح کنندگان مشغول بوده اند.
ب- سایت وابسته به حزب منحله مشارکت و طرفدار فتنه –یعنی نوروز- در تاریخ 24/تیر/1393 با حمله به نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی از قول یکی از طرفداران فتنه آورده است: «علت اینکه برخی از جریان های افراطی بر اجرای استیضاح پافشاری می کنند این است که از یک طرف نگران منافع خود هستند و از طرف دیگر نگران افشای اقدامات مفسده جویانه چون اعزام دانشجو به خارج با معدل زیر چهارده از میان دوستان و آشنایان می باشند. ... تازه اگر تندروها بتوانند وزیر علوم را استیضاح کنند باز مقصودشان تامین نمی شود و سرپرستی و وزیر مبرز دیگری راه او را ادامه خواهد داد.»
سایت بالاترین و سایت های دیگر اصحاب فتنه نیز همین خط را دنبال کرده اند.
3- روزنامه ها و سایت های زنجیره ای وابسته به قدرت و ثروت و طرفدار فتنه گران با همنوایی کامل با ماهواره ها و سایت های آمریکایی، انگلیسی و ... و طرح مسأله بورسیه ها به دفاع از وزارت علوم و حمله به نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی پرداخته اند، صرفا برای نمونه، کافی است به روزنامه های شرق، ابتکار، اعتماد، ایران و ... در تاریخ های به ویژه نزدیک به زمان استیضاح توجه گردد.
جای بسی تأمل است چرا در یک هم صدایی کامل، اکثریت رسانه های ضد انقلاب خارجی و وابسته به دشمنان درجه یک ملت بزرگ ایران و روزنامه و رسانه های زنجیره ای وابسته به قدرت و ثروت و نزدیک به فتنه گران به حمله به مجلس شورای اسلامی و دفاع از فرجی دانا پرداخته اند؟
4- توهین های گسترده نسبت به نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی. برای نمونه، وزیر علوم –آقای فرجی دانا- در دیدار با تشکل های دانشجویی در ماه رمضان 1393 می گوید: «اگر من به نمایندگان امتیاز دانشگاه و ... می دادم دچار چالش نمی شدم».
نیز چون فرزندان و وابستگان نمایندگان از بورسیه های غیر قانونی استفاده کرده اند، و از افشاگری وزارت علوم می ترسند، دست به استیضاح زدند، همچنین نمایندگان استیضاح کننده افراد افراطی و تندرو بوده و صرفا به دنبال منافع خود هستند، و ... .
5- تهدیدهای مکرر نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به ویژه نمایندگانی که طرفدار استیضاح بوده اند به اینکه شما دیگر نمی توانید رأی بیاورید. نیز یک تشکل غیر قانونی در بیانیه خود در تاریخ 25/تیر/1393 نظام را تهدید به اغتشاش در دانشگاه در صورت استیضاح وزیر علوم کرده است: «در این شرایط باید توجه داشت در صورتی که این حرکات به نتیجه رسد و منافع گروهی خاص بر منافع ملی که همان استقلال دانشگاه است ارجحیت یابد و به استقلال دانشگاه لطمه ای وارد شود، بی شک دانشگاه به مکانی برای نزاع های سیاسی تبدیل خواهد شد.»
6- به صحنه آوردن برخی از دانشگاهیان برای مخالفت با استیضاح.
7- تماس های مختلف از سوی مسئولین وقت دولتی از جمله استانداران و ... با نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی جهت انصراف آنها از اسیضاح و تهدید و تطمیع نمایندگان.
8- فعالیت گسترده تمام نمایندگان پارلمانی وزارت خانه های مختلف جهت انصراف نمایندگان مجلس شورای اسلامی از استیضاح و نیز عدم رأی موافق به استیضاح.
9- اقدامات گسترده معاونت های مختلف وزارتخانه ها به ویژه وزارت علوم –از جمله تماسهای حضوری و غیر حضوری مکرر- جهت انصراف نمایندگان از استیضاح وزیر علوم.
10- آدرس غلط دادن به مردم از سوی رسانه های خارجی و داخلی وابسته به قدرت و ثروت که علت استیضاح، افشا شدن مسأله بورسیه های غیر قانونی است.
11- تحریک برخی از مخاطبین که اقلیت خاصی در مجلس بدنبال استیضاح است، و اکثریت مجلس باید در مقابل آنها ایستادگی کند. (با اینکه در روز اسیتضاح، اکثریت مجلس رأی به استیضاح داده است.)
12- حضور گسترده وزرا و مسئولین بلندپایه دولتی در مجلس شورای اسلامی در روز استیضاح و تماس آنها با نمایندگان جهت انصراف آنها از رأی مثبت به استیضاح (از جمله با اینجانب و نمایندگان دیگر به صورت مستقیم از سوی وزرا و معاونان آنها تماس حاصل شده و به صورت حضوری صحبت می شده است، به طوری که علیرغم اینکه رفتن و حضور میهمانان در میان نمایندگان و خارج شدن از جایگاه تعیین شده آنها برخلاف قانون است، برخی از وزرا در روز رأی گیری از جایگاه خود خارج و به میان نمایندگان برای صحبت با آنها می آمدند تا آنها را از رأی مثبت دادن به استیضاح منصرف کنند، و همین امر موجب تذکر هیأت رئیسه به ایشان شده بود. وزیری به نماینده ای گفته بود که اگر استیضاح رأی بیاورد در مذاکرات هسته ای تاثیر منفی خواهد داشت!! ). وزرا و مدیران دولتی که در روز استیضاح کارهای روزانه خود را رها کرده و نیز در سفر استانی رییس جمهور به اردبیل نرفته اند، عبارتند از:
1- آقای ظریف (وزیر خارجه)، 2- آقای رحمانی فضلی (وزیر کشور)، 3- آقای فانی (وزیر آموزش و پرورش)، 4- آقای زنگنه (وزیر نفت)، 5- آقای پورمحمدی (وزیر دادگستری)، 6- آقای طیب نیا (وزیر اقتصاد)، 7- آقای جهانگیری (معاون اول رئیس جمهور)، 8- آقای جنتی (وزیر ارشاد)، 9- آقای نوبخت (سخنگوی دولت)، 10- آقای قاضی زاده (وزیر بهداشت)، 11- آقای واعظی (وزیر ارتباطات)، 12- آقای ربیعی (وزیر کار و رفاه)، 13- آقای صالحی (رئیس سازمان انرژی اتمی)، 14- خانم ابتکار (رئیس سازمان محیط زیست)، و 15- معاونت های مختلف وزارت علوم مانند معاون فرهنگی و معاون پژوهش و معاونتهای وزارت خانه های دیگر از جمله معاونتهای پارلمانی وزارتخانه های دولت.
وجود چنین اقدامات وسیعی شاید در هیچ استیضاحی سابقه نداشته است، از افرادی که با قصد خیر معتقد بودند که می توان مشکل را حل کرد بگذریم، معلوم نیست چرا این استیضاح برای عده ای با گرایش خاص سیاسی در داخل و خارج تا این اندازه مهم بوده است که از انجام هیچ کاری برای جلوگیری از انجام آن فروگذار نکرده اند. از موارد قابل توجه، اتفاق دشمنان ملت ایران در خارج از کشور و تمام فتنه گران داخلی و فتنه گران فراری به دامان دشمنان ملت ایران در خارج از کشور-مانند مهاجرانی و علی افشاری- در مخالفت با این استیضاح و محکوم کردن مجلس بوده است. و همین امر کافی است که انسان منصف به درستی استیضاح پی ببرد.
امید است که دانشگاه های ما مسیر درست پیشرفت خود را طی کنند و ملت ایران را به قله رشد و کمال برساند.انشاالله
(1)اسناد فوق موجود است.
*تسنیم
متن کامل این یادداشت که نسخهای از آن در اختیار تسنیم قرار گرفته به شرح زیر است:
در روز چهارشنبه 29 مردادماه سال جاری، اولین وزیر کابینه دولت یازدهم ـ آقای فرجیدانا وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ـ در مجلس شورای اسلامی مورد استیضاح قرار گرفت. در مورد این استیضاح رویکردهای مختلف و موضعگیریهای متفاوتی ارائه شده است، از این رو، جهت روشن شدن حقیقت، لازم است به ابعاد مختلف این استیضاح یعنی روند و به ویژه علل آن اشاره گردد.
در ابتدا مقدمه کوتاهی را ذکر میکنیم.
مقدمه
دانشگاههای کشور یکی از مهمترین مراکزی است که نقش بسیار حساس و کلیدی در پیشرفت و رشد کشور ما دارد. به تعبیر امام خمینی(ره) دانشگاهها مبدأ تحولات در کشور هستند. پیشرفتهای متعدد سالهای اخیر در زمینه هوا و فضا، نانو، سلولهای بنیادی، پزشکی، سدسازی، هستهای، رادارها، نظامی و موشکی، دستیابی به مقام شانزدهم دنیا در تولید علم و ... مرهون تلاشهای بیوقفه اساتید عزیز دانشگاه و دانشجویان محترم است. این پیشرفت به اندازهای است که به اعتراف غربیها اگر با همان سرعت سالهای اخیر ادامه یابد، ایران در سال 2018 به مقام چهارم دنیا در تولید علم دست خواهد یافت. روشن است که حل مشکلات مختلف اقتصادی مانند تورم، رکود و اشتغال نیازمند ارائه طرحهای کاملا عالمانه و متناسب با فرهنگ مردم عزیز ایران از سوی متخصصان دانشگاهی میباشد.
از سوی دیگر، رشد تکنولوژی و صنعت نیازمند پژوهشهای عمیق دانشگاهی و مبتنیکردن صنعت بر دانش است (صنایع دانش بنیان)، بعلاوه دانشگاههای ما نقش کادرسازی برای مدیریت کشور را دارند، اکثریت غالب مدیران کشور، درس خوانده دانشگاه ها هستند، و روشن است که مشکلات کشور با برنامهریزی صحیح و اراده جدی مدیران کشور قابل حل است.
بنابراین، رشد و پیشرفت کشور عزیز ایران و حل مشکلات مختلف اقتصادی و فرهنگی مرهون تلاشهای با برکت دانشگاهیان است.
اما این امر وقتی میسر است که اساتید عزیز دانشگاهی و نیز دانشجویان ما فرصت اندیشیدن و پژوهش داشته باشند؛ تفکر و اندیشیدن نیز فقط در سایه آرامش و عدم اشتغال ذهنی به مسائل حاشیهای ممکن خواهد بود. مشغول کردن ذهن دانشگاهیان عزیز به مسائل جناحی و سیاست بازیها و تبدیل دانشگاهها به باشگاهها و جولانگاههای سیاسی مانع تفکر و پژوهش و در نتیجه مانع رشد و پیشرفت کشور و عدم حل مشکلات اقتصادی خواهد بود. چنین امری جز خیانت به کشور و مردم عزیز و نیز خیانت به دانشگاهیان محترم نخواهد بود. افرادی باید سکاندار وزارت علوم برای برنامهریزی جهت تحصیل چهار میلیون و 400 هزار جوانان نخبه کشور شوند که اولاً: دغدغه پیشرفت کشور را داشته باشند، و ثانیاً: بهدنبال سیاستبازی در دانشگاهها نبوده و خود سردمدار اغتشاش و ناآرامی در محیط پاک دانشگاهها نباشند.
روند استیضاح
بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم، یعنی دولت جناب آقای حجتالاسلام حسن روحانی وزرای کابینه به مجلس شورای اسلامی معرفی شدند. متأسفانه در انتخاب و ارائه وزیر برای وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری دقت لازم صورت نگرفته و افرادی به مجلس شورای اسلامی معرفی شدند که نمایندگان مجلس شورای اسلامی جهت صیانت از حقوق مردم و حفظ آرامش در دانشگاهها و روند پیشرفت و رشد علمی کشور به آنها رأی اعتماد ندادهاند. برای روشن شدن امر به افراد معرفی شده به صورت اجمالی اشاره میشود.
1- آقای میلی منفرد
اولین گزینهای که برای وزارت علوم در دولت یازدهم معرفی شده بود، آقای میلی منفرد است. ایشان متأسفانه در ایجاد ناآرامی و اغتشاش در دانشگاهها نقش داشته و در تحصن سال 1388 حضور و در فتنههای مربوط به آن ـ مانند امضای نامههای تحریکآمیز ـ دخالت داشته است. به گونهای که به همین سبب به همراه عدهای دیگر، دستگیر و زندانی میشود و با دخالت و وساطت برخی از بزرگان نظام آزاد میگردد.
وقتی که آقای میلی منفرد معرفی شده و به کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس (دو وزارتخانه مهم علوم، تحقیقات و فناوری و نیز آموزش و پرورش ارتباط مستقیم با این کمیسیون دارند) آمده بود، همین امر به ایشان تذکر داده شد، و بیان گردید شما که در فتنهها و ایجاد ناآرامی در دانشگاهها دخالت داشتهاید، چگونه میخواهید سکاندار مدیریت دانشگاهها برای ساماندهی آنها در جهت حفظ آرامش و ایجاد روحیه پژوهش و رشد آن باشید؟ متأسفانه ایشان منکر حضور خود در تحصن مربوط به فتنه سال 1388 شده بود، اما نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی با نشان دادن فیلم تحصن و ملاحظه حضور ایشان در آن تحصن فتنهانگیز، از عدم صداقت ایشان متأسف و چنین فردی را شایسته برای چنین وزارتخانه بسیار مهمی ندانستهاند.
برای نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی دفاع از حقوق مردم عزیز و حفظ روند رشد کشور از اولویت اصلی برخوردار بوده و فتنهگر بودن را خط قرمز برای خود میدانند. به اعتقاد نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی کسانی که در سال 1388 فتنه کردند، و هشت ماه کشور را در ناآرامی نگه داشته و به اقتصاد و زندگی آرام مردم ضربههای جبرانناپذیر وارد کردند و سبب دخالت و امیدواری دشمنان ملت بزرگ ایران برای ضربه زدن به کشور شدند و نیز متأسفانه موجب کشته شدن دهها نفر گردیدند، خائن به مردم تلقی شده و نمیتوانند مدیریت کشور را به عهده گیرند. چنین افرادی در سال 1388، اولاً: میزان را رأی مردم ندانسته و جمهوریت نظام را قبول نکردند، وثانیاً: قانون را معیار ندانسته و بهجای پیگیری قانونی مسأله، به لشکرکشی غیر قانونی در خیابانها و آتش زدن زندگی مردم و بیتالمال کشور دست زدند، و ثالثاً: صداقت نداشته و دروغ بزرگ تقلب را مطرح کردند، و رابعاً: به ارزشهای مردم توهین کرده و در روز عاشورای سال 88 به هلهله و شادی و نیز آتش زدن پرچم امام حسین(ع) پرداختهاند (و یا اینکه ناظر توهین به امام حسین(ع) بوده ولی بهخاطر منافع جناحی و سیاسی سکوت کرده و یا از آنها دفاع کردند.
بدیهی است کسی که رأی مردم و نیز اجرای قانون را قبول نداشته و بهراحتی دروغ بزرگ تقلب را مطرح میکند، نمیتواند فرد امینی برای بدست گرفتن سرنوشت بخش مهم کشور باشد. مسائل کشور با احترام به رأی مردم، احترام به قانون، احترام به ارزشهای مردم و صداقت داشتن به سامان خواهد رسید، نه با دروغگویی و قانونگریزی و احترام نگذاشتن به مردم و رأی آنها و ایجاد اغتشاش و درگیری و آتش زدن اموال مردم و اهانت به ارزشها و آتش زدن پرچم امام حسین(ع) و شادی کردن در روز عاشورا و ... به همین جهت است که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی حفظ و صیانت از حقوق مردم را وظیفه خود دانسته و فتنهگران را خائن و ورود آنها را به صحنه مدیریتی کشور خط قرمز خود میدانند.
2- آقای توفیقی
وقتی که آقای میلی منفرد از سوی مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد نگرفت، متأسفانه آقای توفیقی بهعنوان سرپرست وزارت علوم معرفی میشود. گویا پیام اصلی نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی مورد توجه قرار نمیگیرد. آقای توفیقی دچار همان مشکل بوده و ایشان در تحصن فتنهگرانه در دانشگاه، حضور و سخنرانی بسیار تأسفانگیزی میکند، ایشان در بخشی از سخنان خود در جمع متحصنین، نظام اسلامی را به دستکاری در رأی مردم و خیانت متهم میکند و میگوید:
«از متحصنین تشکر میکنم؛ باید از حقوق ملت ایران و دانشگاهیان دفاع شود؛ در اعتراض و جمع شما آمدم تا سهم کوچکم را ایفا کنم و در این حرکت مشارکت داشته باشم؛ عمق تأثر و تأسف خودم را اعلام میکنم؛ حرکت شما غرورآمیز است؛ انتخابات روند معمول خود را طی نکرد؛ نظام بدترین سناریو را انتخاب کرده است، کشور را در آستانه تزلزل بردهاند و به رأی و شخصیت مردم توهین شده است؛ مردم و دانشجویان ناراضیاند؛ مسیر انتخابات غلط است؛ به دانشجویان مظلوم و بیدفاع هجوم شده است و آنها زیر باتوم و اسلحه قرار دارند؛ راهپیمایی روز 25 خرداد 88 بینظیر بوده است؛ ما در طی انقلاب حوادث تألمآور مانند هفتم تیر و هشتم شهریور را داشتهایم ولی هیچ حادثهای به اندازه حوادث این انتخابات جریحهدار نبوده است؛ رأی مهندس موسوی 24 ملیون بوده است و نظام آن را دستکاری کرده است؛ رأی دستکاری شده آقای موسوی را به چه کسی دادهاند؟ به کسی که حریم اخلاق را رعایت نکرده است؛ ای کاش نمیدانستیم که 24 ملیون رأی آقای موسوی به نفع چه کسی داده شده است؟ آدمی که صریحاً دروغ میگوید و تهمت میزند؛ آیا درست است رأی شخصیت با تقوا، با تجربه و مدیر را دستکاری کنیم و به نفع کسی بگذاریم که انقلابی چند روزه است؛ دانشجویان همیشه مظلومند و در حریم امن خوابگاه فریادرس ندارند؛ شدیدترین تجاوزها علیه دانشجویان انجام شد در حالی که سلاحی برای دفاع از خود نداشتند.»
آیا چنین کسی که دروغ بزرگ تقلب و دستکاری را به نظام نسبت میدهد و مخاطبان خود را برای اغتشاشات و ناآرامیها تحریک میکند، میتواند سرپرست دانشگاههای کشور شود که فقط در پرتو آرامش میتواند پیشرفت کند؟ جالب آن است که در همین وقت که آقای توفیقی معرفی میشود، دو نفر از بزرگان نظام با ایشان در مورد همین اظهار نظرهای خلاف واقع و نادرست صحبت میکنند، و با کمال تعجب ایشان هنوز از این مواضع دفاع میکند.
آقای توفیقی بعد از معرفی شدن بهعنوان سرپرست، در تاریخ 16 مهرماه به کمیسیون آموزش و تحقیقات میآید و دوستان این مواضع خلاف واقع را به ایشان گوشزد میکنند و میگویند با این مواضع چگونه میخواهید به کشور خدمت کنید؟ جالب آن است که ایشان در کمیسیون نیز به هیچوجه آن مواضع را اشتباه ندانسته است. متأسفانه در همین مدت سرپرستی، به ادعای خودش 400 نفر از دانشجویان ستارهدار و مسألهدار را که محروم از تحصیل بودند، به دانشگاه برمیگرداند.
با عنایت به حساسیت نمایندگان در صیانت از حقوق مردم و نیز حفظ آرامش در دانشگاهها و ادامه روند رو به جلو آن، آقای توفیقی بهعنوان وزیر معرفی نمیشود.
3-آقای فرجی دانا
بعد از آقایان میلی منفرد و توفیقی، آقای فرجی دانا بهعنوان وزیر پیشنهادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری معرفی میشوند. ایشان فردی عالم و ظاهری آرام دارند. همین امر موجب شده بود که نمایندگان به ایشان با احترام نگاه کنند. روشن است که ایشان میبایست برنامههای خود را به نمایندگان ملت بهویژه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ارائه دهند. از این رو، ایشان در تاریخ 30 مهرماه در جلسه کمیسیون حاضر شده و برنامه خود را ارائه داده است. برنامههای ایشان از نقاط قوت خوبی برخوردار بوده است. ضمن تأیید برنامههای ایشان از آقای فرجی دانا با تأکید خواسته شده بود که حفظ آرامش دانشگاهها زمینهساز تقویت پژوهششده و موجبات رشد کشور را فراهم خواهد کرد و این امر از حقوق مردم و دانشگاهیان عزیز است، و صیانت و دفاع از حقوق مردم برای نمایندگان این ملت از اولویت اصلی برخوردار خواهد بود، نیز آقایان میلی منفرد و توفیقی به سبب اینکه در اغتشاشات و ایجاد ناآرامی در دانشگاهها دخالت داشتهاند، مورد اعتماد نمایندگان مردم در مجلس قرار نگرفتهاند. آقای فرجی دانا با قبول این نکته، تأکید کرده است من هم معتقد به آرامش در دانشگاهها هستم و حفظ آرامش در دانشگاهها برای من یک اصل است، و اتفاقاً رئیس جمهور نیز از من خواسته است که آرامش در دانشگاهها را حفظ کنم. آقای فرجی دانا قول داده است که افرادی نصب نشوند که موجبات ناآرامی در دانشگاهها را فراهم کنند.
نمایندگان مجلس به وعدهای که آقای فرجی دانا داده بود، اعتماد کرده و در روز رأی اعتماد به ایشان رأی مثبت دادهاند.
اما با تعجب بسیار، اندکی نگذشت که آقای فرجی دانا وعده خود را فراموش کرده و افرادی که در فتنه و ناآرامی در دانشگاهها دخالتهای گسترده داشتهاند، در معاونتهای حساس خودش و نیز در ریاست دانشگاهها نصب کرده است، برای نمونه، آقای میلی منفرد را که بهخاطر دخالت در فتنه دستگیر شده بود و مجلس به او رأی اعتماد نداده بود بهعنوان معاون آموزش نصب کرد، آقای توفیقی را بهعنوان مشاور خود نصب کرده است، از آقای ظریفیان که در فتنه سال 1378 بوده و بهویژه در فتنه سال 1388 نقش داشته است، و ... در وزارت علوم استفاده کرده است، نیز رؤسای مختلف دانشگاهها مانند دانشگاه شهید چمران اهواز، دانشگاه یاسوج و ... را از افرادی نصب کرده است که خودشان در ایجاد اغتشاش و ناآرامی در دانشگاهها مؤثر بودهاند.
نیز بر برگرداندن دانشجویان دارای مشکل و اساتید بسیار محدود و اندکی که دارای مشکلات اخلاقی و سیاستزدگی افراطی بودهاند، تأکید کرده است.
این امور سبب گردید که آقای فرجی دانا به کمیسیون دعوت شده و نسبت به چنین رفتارها و خُلف وعدههای گسترده پاسخ دهد. ایشان در کمیسیون تأکید کرده است که افرادی که من نصب کردهام هیچ مشکلی ندارند، و اگر ثابت شود که در فتنه بودهاند، آنها را عزل میکنم.
به ایشان گفته شد که وقتی آقای میلی منفرد قبول داشته و تصریح میکند من در تحصن حضور داشته و دستگیر شدهام، وقتی آقای توفیقی قبول دارد که در سخنرانی خود در جمع متحصنین آن موارد را بیان داشته است و هنوز نیز معتقد است که حرفهایش درست بوده است، و به همین علت نیز نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به آنها اعتماد نکردهاند، آیا این امر کافی نیست؟ بهعلاوه چرا شما قبل از استعلام، آنها را نصب کردهاید؟
متأسفانه روند انتصابات افراد مسألهدار و نیز خُلف وعدهها و عدم توجه به دغدغههای نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، ادامه یافت و تذکرات دوستانه و گاهی تُند نمایندگان مردم در کمیسیون آموزش و تحقیقات و بیرون آن هیچ تأثیری در ایشان و افرادی که در وزارتخانه تصمیم میگرفتهاند، نداشته است. گویا برای دانشگاهها برنامهریزیهای وسیع جناحی و سیاسی انجام شده بود و این برنامه میبایست به هر صورت ممکن محقق شود.
معلوم نیست چرا دلسوزی نمایندگان مجلس و نیز مراجع عظام و رهبری معظم انقلاب و تذکرات آن بزرگوران به آقای فرجی دانا هیچ تأثیری در تصمیم ایشان و کمیته تصمیمگیر مستقر در وزارت علوم نداشته است. به سبب این تصمیمات بوده است که مقام معظم رهبری دوبار در جلسات مختلف به آقای فرجی دانا تذکر دادهاند که دانشگاهها نباید باشگاه سیاسی و جولانگاه سیاسی گردد، نیز مراجع عظام تقلید تذکرات خصوصی مختلفی به ایشان دادهاند، به گونهای که به سبب بیاعتنایی ایشان به تذکرات بزرگان در سفری که آقای فرجی دانا به قم داشتهاند، برخی از مراجع عظام از جمله حضرت آیتالله مکارم شیرازی مدظله العالی حاضر به پذیرفتن ایشان نمیشوند.
نمایندگان مردم در مجلس ناچار میشوند که در تاریخ 14 آبانماه با 182 امضا به ایشان نسبت به عملکردشان تذکر بدهند.
جهت رسیدگی به مسائل پیش آمده، در عصر روز یکشنبه 19 آبان در جلسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، معاونان وزارت اطلاعات برای توضیح وضعیت برگرداندن افراد دارای مشکل و نیز نصب چنین افرادی و کیفیت استعلام آنها حاضر شده بودند، و بیان کردند که اولاً: نسبت به برگرداندن دانشجویان ستارهدار هیچ استعلامی از ما نشده است، ثانیاً: با آقای فرجی دانا جلسه گرفتیم و نسبت به ورود جریانهای افراطی دوران اصلاحات به دانشگاهها هشدار داده و تأکید کردیم که دانشگاه نیازمند آرامش است، ثالثاً: معاونین اصلی وزارت علوم که از سوی فرجی دانا نصب شدهاند، نسبت به برخی (مانند آقای س) اصلاً استعلامی از وزارت اطلاعات صورت نگرفته است، نسبت به برخی دیگر (آقای م.ص) استعلام شده و پاسخ آن منفی بوده ولی متأسفانه نصب شدهاند، و از برخی دیگر (آقایان احمدی و امید) نیز استعلام شده و پاسخ آن مثبت بوده است.
در جلسه روز 26 آبان کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با وزیر اطلاعات، ایشان تصریح کردند که از 15 موردی که آقای فرجی دانا نصب کردهاند، نسبت به پنج نفر استعلامی صورت نگرفته است، نسبت به دو نفر بعد از نصبشان استعلام صورت گرفته است، نسبت به بقیه موارد استعلام گردید و علیرغم اینکه پاسخ استعلام برخی از آنها منفی بوده است، آقای فرجی دانا آنها را نصب کردهاند. [2]
معلوم نبود که چرا آقای فرجی دانا و هسته تصمیمگیر مستقر در وزارت علوم به تذکرات دلسوزان نظام توجهی نکردهاند.
نمایندگان مردم در مجلس برای حفظ حقوق مردم و جلوگیری از توقف روند پیشرفت علمی دانشگاهها و تبدیل دانشگاهها به باشگاههای سیاسی ناچار شدند که سؤال از وزیر علوم را با 22 امضا به هیئت رئیسه مجلس تقدیم کنند. محور سؤال نمایندگان دو امر مهم بوده است، یعنی اولاً: آقای وزیر در زمان رأی اعتماد قول داده بودند که بهدنبال حفظ آرامش در دانشگاهها هستند و جناب آقای رئیس جمهور نیز بر آن تأکید کردهاند، و ثانیاً: اعلام کردهاند که من افرادی را نصب میکنم که دارای تخصص، تعهد و اخلاق درست باشند، اما متأسفانه برخلاف هر دو مورد اقدام کردهاند.
پس از مدتی سؤال نمایندگان به کمیسیون مربوطه یعنی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ارجاع شد، در روز 28 آبان آقای وزیر به کمیسیون دعوت و اینجانب به نمایندگی از دوستان سؤالکننده، سؤال را مطرح و به دو محور بیان شده در متن سؤال اشاره کردم و در ادامه بیان داشته که شما به وعده خود عمل نکرده و متأسفانه افرادی را نصب کردهاید ـ مانند توفیقی و میلی منفرد ـ که خود سردمدار اغتشاش و ناآرامی در دانشگاه بودهاند. آیا با چنین افرادی میخواهید آرامش را در دانشگاه بیاورید؟ با اینکه قول داده بودید اگر استعلام فردی منفی باشد او را عزل خواهم کرد، ولی به تصریح معاونین وزارت اطلاعات، علیرغم اینکه استعلام برخی از معاونین منصوب شما منفی بوده است (مانند معاون دانشجویی)، آنها را عزل نکردهاید؟
آقای فرجی دانا بیان کرده است اگر برای من ثابت شود که فردی در فتنه بوده است او را عزل میکنم، نسبت به آقای میلی منفرد، استعلام از وزیر سابق اطلاعات ـ یعنی آقای مصلحی ـ شده است و ایشان پاسخ مثبت داده است. اما وقتی از ایشان خواسته شده بود که پاسخ استعلام را به نمایندگان نشان دهد، بیان داشت که البته من استعلام نکردهام بلکه آقای روحانی در کابینه گفته است که نسبت به او استعلام شده است. با عنایت به تصریح شخص آقای میلی منفرد نسبت به حضورشان در تحصن و دستگیر شدن، چگونه میتوان قبول کرد که پاسخ استعلام ایشان مثبت باشد. از این رو، نامهای از سوی کمیسیون تنظیم و برای آقای مصلحی فرستاده شد و از ایشان خواسته شده بود که نسبت به این قضیه اعلام نظر کند. آقای مصلحی در پاسخ نوشتهاند: «نسبت به آقای میلی منفرد استعلامی از ما صورت نگرفته است تا پاسخ آن مثبت باشد».
اینجانب از پاسخ آقای فرجی دانا قانع نشده و سؤال نمایندگان به صحن ارجاع شد.
در تاریخ هشتم آبان سؤال از وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در دستور کار صحن علنی مجلس شورای اسلامی قرار گرفت. اینجانب سؤال را مطرح و تأکید کردم که پیشرفت علمی دانشگاهها که سبب پیشرفت کشور و حل مشکلات مردم خواهد شد، صرفاً در بستر آرامشی است که باید در دانشگاهها موجود باشد، و اگر آرامش دانشگاهها از بین برود و ذهن اساتید و دانشجویان عزیز به امور حاشیهای و سیاستبازی معطوف شود، پیشرفت مورد نظر که از حقوق مردم است بدست نخواهد آمد. اگر مردم فرزندان خود را به دانشگاه ـ با تحمل هزینههای مادی ـ میفرستند، برای درس خواندن و رشد علمی است نه اینکه دانشگاه را تبدیل به باشگاه سیاسی کرده و به فرزندان پاک مردم عزیزمان خیانت کنیم. نصب افرادی که در ایجاد ناآرامی در دانشگاهها مؤثر بودهاند، نصب رؤسای دانشگاههایی که در فتنه و اغتشاشات بودهاند، در تضاد با منافع مردم و بر خلاف وعدهای است که جناب آقای وزیر در روز رأی اعتماد دادهاند.
در پاسخ به این بخش از سخنان اینجانب، آقای وزیر بیان داشته اند که من هیچ فردی که در فتنه بوده است، را نصب نکرده و اگر استعلام فردی منفی باشد، حتما او را عزل خواهم کرد.
اینجانب به برخی از معاونین منصوب ایشان که خود تصریح به حضور در تحصن در جریان فتنه داشته و دستگیر شده اند، اشاره کردم و جهت روشن شدن امر استعلام چند نفر از معاونینی که ایشان نصب کرده و پاسخ استعلام ها منفی بوده است را ارائه کردم (مانند معاون دانشجویی ایشان). و در ادامه بیان کرده ام که نتیجه نصب افرادی که سردمدار ناآرامی و اغتشاش در دانشگاه ها بوده اند، نتیجه ای جز ناآرامی نخواهد داشت. برای نمونه، به جریان برگزاری مراسم 16 آذر سال 1392 در برخی از دانشگاه ها، اغتشاشات پدید آمده در آنها و بیان شعارهای ضدارزشی و ضد نظام در آن مراسم اشاره کردم، از جمله به مراسم شانزده آذر در دانشگاه خواجه نصیر تهران اشاره و به صورت محدود فیلم آن مراسم را پخش کردم. دفاع از سران فتنه، دفاع از دشمنان این مردم و ارزشهای آنها و تهدید نمایندگان مردم کمترین امری بوده است که در آن فیلم قابل مشاهده بوده است.
به سبب روشن بودن مسأله شروع دوباره فعالیت های ساختارشکنانه در دانشگاه ها –فعالیت هایی که در زمان سیاه اصلاحات در دانشگاه ها رواج داشته و فتنه تیرماه 1378 را رقم زده بود- نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی با رأی بالا به آقای وزیر کارت زرد داده اند.
این کارت زرد برای آن بوده است که آقای وزیر و کمیته تصمیم گیر مستقر در وزارتخانه متوجه اشتباهات خود شوند و در برنامه های خود تجدید نظر کنند.
تلاشهای نخبگان، علما و مراجع عظام و نمایندگان مردم در مجلس و تذکرات رهبری معظم انقلاب نسبت به اصلاح برنامه های وزارت علوم هیچ فائده ای نداشت. از این رو، پس از چندماه مشاهده ادامه روند نادرست وزارت علوم و بیان تذکرات گوناگون و ناامید شدن به تاثیر آنها در وزیر علوم و کمیته برنامه ریز مستقر در وزارت علوم، نمایندگان مردم، استیضاح وزیر را در دستور کار قرار داده و پس از مشورت های لازم، در انتهای سال 1392، استیضاح وزیر را با 51 امضا تقدیم هیئت رئیسه مجلس کرده اند.
علاوه بر اینکه اعضای کمیسیون آموزش وتحقیقات مجلس با وزیر جلسات متعدد داشته اند، هیئت رئیسه مجلس به امید حل مشکلات و تحقق مطالبات درست نمایندگان مردم در مجلس، از اعلام وصول استیضاح امتناع کرده و جلسات متعددی را –حداقل 10 جلسه- با وزیر و استیضاح کنندگان برگزار نموده است، که در دو جلسه آن آقای لاریجانی –رئیس مجلس- نیز حضور داشته اند. (در یک جلسه آقای لاریجانی از وزیر علوم خواسته است نسبت به برگرداندن افراد مسأله دار به دانشگاه ها توضیح دهد.)
این روند چند ماه به طول انجامید و در آخرین جلسه ای که آقای لاریجانی با ایشان و استیضاح کنندگان داشته اند، مقرر گردید جهت حل مشکلات و عمل به مطالبات استیضاح کنندگان، یک ماه دیگر نیز به آقای وزیر فرصت داده شود (در تمام این مدت، هیئت رئیسه مجلس از اعلام وصول استیضاح خودداری می کرده است) و ایشان نیز به صورت هفتگی به استیضاح کنندگان نسبت به انجام خواسته های نمایندگان استیضاح کننده گزارش دهد.
از طرف نمایندگان استیضاح کننده شورایی– مرکب از آقایان: زارعی، آصفری، حجه الاسلام موسوی لارگانی و حجه الاسلام نبویان- تعیین گردیدند، در اولین جلسه ای که این شورا در وزارتخانه علوم در تاریخ 4/5/1393 با وزیر و معاون پارلمانی ایشان داشته است (در این جلسه غیر از افراد منتخب در شورای مذکور، آقای جعفری-سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس- نیز حضور داشته است) مطالبات اصلی استیضاح کنندگان یعنی نصب افراد دارای مشکل در برخی از معاونت های وزارتخانه و برخی از روسای دانشگاه ها، بی پاسخ ماند، و جالب آن است که ایشان در این جلسه قول داده بود نسبت به برخی از معاونت های اصلی خودش –بعد از قریب به یکسال از نصب آنها- استعلام نماید.!!
نیز قول داده بود که از حضور و ورود آقای ظریفیان –فردی که در فتنه تیرماه 1378 و نیز اغتشاشات سال 1388 حضور داشته و دستگیر شده بود- به وزارتخانه جلوگیری کند. (جالب آن است که تا آن زمان آقای ظریفیان در وزارتخانه حضور داشته و در برنامه ریزی با کمیته اصلی مستقر در وزارتخانه با دیگران همکاری لازم را انجام می داده است.)
جلسه دومی نیز با وزیر برگزار گردید ولی نمایندگان از توضیحات آقای وزیر قانع نشدند، و ایشان حاضر به عزل افراد اصلی مسأله دار نشده بود.
با اتمام مدتی که آقای لاریجانی به وزیر داده بودند- یعنی پس از گذشت بیش از 5 ماه از درخواست استیضاح نمایندگان نسبت به وزیر علوم- و با ناامید شدن از تاثیر همه تذکرات نخبگان و بزرگان به آقای وزیر و تیم اصلی در وزارت علوم، هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی استیضاح وزیر علوم را اعلام وصول کرد.
لازم است در این مقام به ادله استیضاح وزیر علوم اشاره ای هرچند اجمالی صورت گیرد. (مواردی که در ذیل می آید، نمونه های اندکی از مسائلی است که در دانشگاه ها براساس مدیریت جدید رخ داده است.)
ادله استیضاح وزیر علوم
استدلالهایی که نمایندگان استیضاح کننده مردم در مجلس بیان کرده اند، به قرار زیر است:
1-نصب افراد فتنه گر
متاسفانه افرادی که در اغتشاشات دانشگاه ها دخالت موثر داشته و موجب فتنه ها شده بودند، در پست های کلیدی وزارت علوم و یا به عنوان رئیس دانشگاه توسط تیم مستقر در وزارت علوم و وزیر علوم نصب شده اند، برخی از آن افراد به قرار زیر هستند(موارد صدق مدعای فوق فراوان است و ما در اینجا به ذکر چند نمونه اکتفا میکنیم:
علاوه بر انتصاب آقایان میلی منفرد و توفیقی که سابقه آنان در فتنه وکاملا مشخص است، افراد دیگری نیز طی دوره وزارت ایشان به عنوان روسای دانشگاهها منصوب شدند که کارنامه آنان جای تامل دارد. از جمله این افراد یکی دیگر از معاونان وزیر بود که طبق اذعان معاونین وزارت اطلاعات، پاسخ استعلام ایشان منفی بوده است، همچنین در روز سوال از وزیر علوم، سند حراست وزارت علوم به آقای فرجیدانا نشان داده شد که نشان میداد نصب ایشان را به صلاح ندانستهاند. (البته این سند منجر به عزل مسئول حراست وزارت علوم گردید.)
از انتصابات دیگر آقای فرجیدانا میتوان به فردی اشاره کرد که در دوره اصلاحات رئیس یکی از دانشگاههای مهم تهران بود. وی کسی است که اجازه تجمع به نفع آقای آغاجری ـ فردی که مردم عزیز را بخاطر تقلید از مراجع عظام میمون خوانده است ـ در دانشگاه داده است، که این تجمع منجر به درگیری گردید، نیز برای آقای محسن کدیور ( که ضدانقلاب خارجنشین بوده و سخنان ضد دین ایشان مشهور است، از جمله اینکه معتقد است حقوق بشری که دنیای کفر و سکولار مطرح میکند مقدم بر آیات قرآن و روایات ائمه علیهمالسلام است و در موارد تعارض باید از آیات و روایات صرفنظر کرد) بعد از آزادی از زندان جشن گرفته و نیز با استعلام کاملاً کذب، ایشان بهعنوان عضو هیئت علمی پذیرفته است.
همچنین در نامهای که به همراه سران فتنه ـ یعنی موسوی، کروبی و خاتمی ـ و تنی چند از تندرویان طرفدار فتنه در تاریخ سوم مرداد 1388 مینویسد، نظام را به شکنجه و سبُعیت (وحشیگری) و خشونت متهم میکند و آورده است: «براستی إعمال شکنجههای مکرر در مورد کسانی که زیر لوای اسلام زندگی میکنند با توسل به کدام اصل قانونی، شرعی و انسانی توجیهپذیر است؟ و چگونه با سکوت در قبال این همه خشونت و سبعیت، داد از رحمانی بودن نظامی سر داد که شریعت محمدی را راهنمای خویش قرار داده است؟»
انتصاب دیگر فردی است که در فتنه سال 1378 و نیز فتنه بزرگ سال 1388 حضور داشته و دستگیر شده است. به تصریح آقای فرجی دانا ایشان تا چند روز قبل از استیضاح در وزارت خانه تردد داشته است. (ظاهراً ایشان بهعنوان مشاور معاون آموزشی در حال برنامهریزی بوده است.) همچنین وی نیز ار امضاکنندگان نامه سوم مرداد 88 همراه با سران فتنه است.
انتصاب بعدی که رئیس یکی دیگر از دانشگاههای تهران است. در سالهای اصلاحات ـ علیرغم اینکه ورود طیف رادیکال و افراطی تحکیم وحدت به دانشگاه ممنوع بوده است ـ به مجوز ایشان نشست این طیف و با ورود علی افشاری ـ ضد انقلاب فراری خارجنشین ـ برگزار میگردد. نیز در زمان ریاست ایشان بر همین دانشگاه بوده است که نشریهای به امام زمان(عج) توهین میکند و با اعتراض نیروهای ارزشی دانشگاه، وزیر وقت، ایشان را عزل میکند. نیز در زمان مدیریت جدید ایشان مراسم بسیار ساختار شکنانه 16 آذر سال 1392 و با ورود ع.پ و سخنرانی ایشان در این دانشگاه برگزار شده است. دقت در پرونده برخی از افرادی که ایشان در آن دانشگاه نصب کرده است ـ مانند جانشین دانشگاه ـ حقایق زیادی را آشکار خواهد ساخت.
انتصاب دیگر مربوط به سرپرست یکی از دانشگاههای شهرستانی است که حضور نامبرده در فتنه سال 1388 و سردمداری اعتراضات فتنهگرانه در آن دانشگاه کاملاً آشکار و زبانزد خاص و عام است.
رئیس دانشگاه یکی از شهرهای شمالی گیلان انتصاب بعدی است. با تماسی که اینجانب با مسئولان امنیتی استان داشتهام، تصریح کردهاند که نصب ایشان بهعنوان رئیس دانشگاه به صلاح نیست و در آینده باید منتظر ناآرامی و اغتشاش در دانشگاه بود.
از انتصابات دیگر ایشان سرپرست یکی دیگر از دانشگاههاست که مجوز برگزاری جلسه ـ در زمان ریاست ایشان در این دانشگاه در زمان اصلاحات ـ به نفع غائله کوی دانشگاه تهران در سال 1378، برگزای همایش «جمهوری اسلامی تهدیدات و چالشها» و بیان اظهارات ضد نظام در آن همایش، دادن مجوز برای برگزاری تجمع به حمایت از آغاجری و ... از مواردی است که در زمان ریاست ایشان بر دوره اصلاحات انجام گردیده است.
وابستگی شدید به عوامل فتنه، دخالت در فتنه سالهای 1378 و 1388 و دستگیر شدن، نامگذاری کتابخانه مرکزی تأزه تاسیس دانشگاه به نام یک فرد طاغوتی و سکولار، حمایت از تشکلها و نشریات تندرو، برگزاری شب شعر و هتاکی فرد تعلیقی در آن جلسه با حضور ایشان، انتصاب طلبه خلع لباس شده و بازداشتی فتنه 1388 بهعنوان مدیر فرهنگی دانشگاه، توهین به محاسن و گفتن اینکه ریش مال حیوان است نه انسان، از جمله کارهایی است که یکی دیگر از منصوبان ایشان در دانشگاهها انجام داده است.
2-برگرداندن افراد مسألهدار به دانشگاه
متأسفانه افرادی که از جهات گوناگون دچار مشکل، و از عنوان دانشجویی یا استادی سوءاستفاده کرده و مرتکب جرائم مشهود ـ بهویژه جرائم اخلاقی ـ شده بودند و در دولت سابق اخراج گردیدند، به دانشگاه باز گشتند. معلوم نیست چرا برای مدیریت جدید وزارت علوم، امنیت اخلاقی دختران مردم در دانشگاه از اهمیت لازم برخوردار نیست.
برای نمونه، دانشجویی که مرتکب خلافهای متعدد اخلاقی شده بود، نیز تعدادی از افراد استادنما که متأسفانه به بهانههای گوناگون متعرض دختران مردم در دانشگاه میشدند و نیز استادی که با چند دختر رابطه داشته و منجر به خودکشی آنها شده بود، پس از اخراج در دولت سابق دوباره به دانشگاه برگشتهاند. پیگیری گوناگون برخی از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در اعتراض به این امر هنوز به نتیجه کامل خود نرسیده است.
3-دانشجویان ستارهدار
یکی از مواردی که وزارت علوم دولت جدید انجام داده است، برگرداندن 400 نفر ـ به ادعای آقای توفیقی ـ از دانشجویان دارای مشکل و به اصطلاح ستارهدار و محروم از تحصیل به دانشگاه بوده است.
دانشجویانی که در کنکور شرکت میکنند، اکثریت قریب به اتفاق آنها پس از قبولی در کنکور وارد دانشگاههای سراسر کشور میشوند، اما ممکن است پرونده برخی از آنها که تعدادشان در جمعیت میلیونی شرکتکننده در کنکور کمتر از چند صدنفر است، مورد بررسی قرار گیرد. افرادی که احتمالاً دارای مشکل (مانند مشکلات اخلاقی و یا عضویت در گروههای سیاسی افراطی و محارب) باشند، در زمان اصلاحات، کنار نام آنها ستارهای گذاشته میشده است (به چنین افرادی از زمان اصلاحات، دانشجویان ستارهدار گفته میشده است) و چنین افرادی با دادن تعهد به هیئت مرکزی گزینش دانشجو وارد دانشگاه شده و مشغول به تحصیل میشدند. (بنابراین، دانشجوی ستارهدار محروم از تحصیل نداشتهایم تا اینکه ادعا گردد 400 نفر از آنها به دانشگاهها برگردانده شدند) اما برخی بسیار محدود ـ که تعدادشان در هر سال کمتر از چند ده نفر است ـ که بهصورت یقینی دارای مشکل اخلاقی بوده ـ بهطوری که مشهور به آن باشند ـ و یا عضو گروهکهای افراطی و محارب باشند، از ورود آنها به دانشگاه جلوگیری میشود.
ادعای وزارت علوم دولت یازدهم این است که 400 نفر از دانشجویان ستارهدار را به دانشگاه برگردانده است، در حالی که مطابق توضیح مسئولین سازمان سنجش کشور و نیز مسئولان دیگر در کمیسیون آموزش و تحقیقات، اولاً: ستارهدار کردن دانشجو از زمان اصلاحات آغاز شده است، و ثانیاً: هیچگاه دانشجوی ستاردهدار، محروم از تحصیل نمیشود تا اینکه کسی بخواهد آنها را به دانشگاه برگرداند.
در واقع، وزارت علوم دولت یازدهم افرادی را که بهصورت یقینی دارای مشکل اخلاقی و نیز عضویت یا طرفداری از گروههای افراطی بودهاند را به دانشگاه برگردانده است. برخی از مسئولان وزارت علوم که خود از فعالان و هواداران فتنه سال 88 بودند به محض استقرار در وزارت علوم ضمن تغییر مسئولان این وزارتخانه و رؤسای برخی از دانشگاهها اقدام به فراخوان دانشجویان فوق نموده و با درخواست پرونده آنان زمینه تحصیل چنین افرادی را فراهم کردهاند.
جهت رسیدگی به این مسأله آقای فرجی دانا به اتفاق مسئولین مربوطه به کمیسیون آموزش و تحقیقات دعوت شدند، در گزارشی که آقای وزیر علوم داده بود، تصریح کرده است که تعداد این افراد، 400 نفر نبوده است، بلکه 126 نفر به دانشگاه برگشته اند. (در حالی که سرپرست قبلی وزارت علوم و مشاور آقای فرجی دانا یعنی آقای توفیقی اعلام کرده بود که ما 400 نفر را برگرداندیم.)
جالب آن است که در جلسه روز یکشنبه 19 آبان سال گذشته کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، معاونان وزارت اطلاعات، تأکید کردهاند که نسبت به دانشجویان فوق از ما استعلام جدیدی صورت نگرفته است.
در تاریخ 20 آذرماه جهت انجام وظیفه نظارتی خود و رسیدگی به موضوع و کشف حقیقت، به اتفاق دو نماینده مجلس دیگر از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، به هیأت مرکزی جذب دانشجو رفته و برخی از پرونده دانشجویان مذکور را مطالعه کردیم، و بسیار جای تأسف دارد که علیرغم اینکه چند بار استعلام شده و پاسخ آنها منفی بوده است، باز هم مسئولین وزارت علوم، چنین افرادی را به دانشگاه برگرداندهاند. قرار جلسه بعدی برای بررسی پروندههای باقیمانده با مسئولآن هیأت مرکزی جذب دانشجو گذاشته میشود، اما متأسفانه ملاحظه نمودیم که قبل از وقت مقرر برای جلسه بعدی دبیر هیئت مرکزی جذب دانشجو اعلام کرده است که شما حق ندارید این پروندهها را مطالعه کنید! علیرغم اینکه نظارت، یکی از حقوق نمایندگان است، تذکرات و پیگیریهای ما از طریق وزیر و معاونان ایشان به جایی نرسید و ناچار شدیم به کمیسیون اصل نود مجلس ـ نسبت به مانع شدن آنها از اعمال حق نظارتی نمایندگان مجلس ـ شکایت کنیم، در تاریخ 16 بهمن در جلسهای که به اتفاق چند نماینده مجلس و آقای فرجی دانا و معاونان مربوطه در کمیسیون اصل نود مجلس تشکیل گردید، موضوع شکایت و پاسخ وزیر و معاونان آنها مطرح و در انتها رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی اعتراض و شکایت نمایندگان را وارد دانسته است.
جالب آن است که به تصریح آقای فرجی دانا و نیز دبیر هیأت مرکزی جذب دانشجو، وزارت علوم دولت جدید در سال 1392 نیز در مقطع تحصیلات تکمیلی، 28 نفر را محروم از تحصیل (و به اصطلاح آنها ستارهدار) کرده است.
مناسب است که در اینجا به برخی محدود از 126 نفر از دانشجویان محروم از تحصیل که وزارت علوم دولت یازدهم آنها را برخلاف قانون به دانشگاهها برگردانده است، اشاره کنیم:
1-امیر حسین. ا
دارای سابقه افراطیگری و بازداشت در فتنه 1388.
2-ف.ش
دانشجوی چپ تندرو، سردبیر نشریه مارکسیستی «نسل سوم»، همکاری با احزاب کمونیستی خارج از کشور، انتشار مقاله و گزارش در سایتهای کمونیستی، انتشار جزوههای آموزشی سوسیالیسم، احضار به دلیل فعالیتهای ساختارشکنانه و دستگیری و زندانی شدن بهدلیل روابط نامشروع.
3- ح.م.ق.ق
دانشجوی چپ دارای پرونده و مشهور به فساد اخلاقی.
4-ب.ب
فعالیتهای رادیکالی در دانشگاه و سابقه دستگیری در سال 1389.
5-ع.پ.ح
وبلاگنویس سیاسی، دارای سابقه بازداشت، فعالیت تبلیغی علیه نظام و مسئول راهاندازی سایت موج سبز آزادی.
6- ر.ج
دارای سابقه بازداشت بهدلیل فعالیتهای ساختارشکنانه و مرتبط با سایت «رهانا». این سایت به بهانه دفاع از حقوق بشر به دفاع از حقوق بهائیها و منافقین میپردازد.
7- ا.ح
دارای سابقه بازداشت، حضور در اغتشاشات روز عاشورای سال 1388، صدور حکم محکومیت یکسال حبس تعزیری و 74 ضربه شلاق.
8-ع.ت
دانشجوی چپ رادیکال، دارای سابقه محکومت و زندانی، مرتبط با جریانهای مارکسیستی و لیدر برپایی تجمعات این جریان در دانشگاه و فعال در تجمعات غیر قانونی خارج دانشگاه.
9-ب.ز
دارای سابقه بازداشت، فعالیت گسترده در تجمعات غیرقانونی در دانشگاه، شرب خمر و مصرف قرصهای روانگردان.
10-س.ا.م.س.ف
فعال در فتنه 1388، حضور در اغتشاشات روز عاشورا، روز 25خرداد، روز قدس، درگیریهای درون دانشگاه، ارسال پیامک برای تحریک دیگران جهت حضور در اغتشاشات، محکومیت دو سال حبس و جریمه نقدی.
11-ا.م.م
دارای سابقه بازداشت بهدلیل حضور فعال در فتنه، حضور در تجمع غیر قانونی 25 بهمن 1389.
12-ج.ح.ه
دارای سابقه دستگیری و زندانی شدن در سالهای 88 و 89، مصاحبه با رسانههای بیگانه و ارسال پیامک به زندانیان فتنه.
موارد فوق برخی از 126 نفر هستند که متأسفانه بهدلیل اهداف سیاسی به دانشگاهها برگردانده شدند، و روشن است که باید منتظر آشوبهای مختلف در دانشگاهها باشیم، چنانکه در مراسم 16 آذر سال 1392 در دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه خواجه نصیر و دانشگاه تهران شاهد آن بودهایم.
جالب آن است که در تاریخ ششم اسفند بخشنامهای از سوی سازمان امور دانشجویان و با امضای مدیرکل دانشجویان داخل و دبیر شورای مرکزی انضباطی دانشجویان به تمام دانشگاههای سراسر کشور فرستاده میشود و در راستای حذف سابقه دانشجویان مسألهدار از آنها خواسته میشود که حق ندارید این پروندههای انضباطی را حتی به حراست دانشگاه ارائه کنید.
2- مجوز دادن به نشریات ضد ارزشهای دینی و تجزیهطلب
متأسفانه با استقرار تیم اصلاحطلب و نزدیک به فتنه در وزارت علوم، به نشریاتی در دانشگاهها مجوز داده شده است که علاوه بر توهین به مسئولان بلند پایه نظام و دفاع از سران فتنه، به ارزشهای دینی نیز توهین کرده و علناً شعارهای تجزیهطلبانه دادهاند. به برخی از آن موارد اشاره میکنیم:
1- نشریه پ که مدعی است با تغییر مدیریت دانشگاه موانع مجوز این نشریه برداشته شد، برای نمونه، در تاریخ چهارم خرداد 1393 به دفاع کامل از سران فتنه میپردازد، در مباحث فکری از پلورالیسم دینی دفاع کرده و همه ادیان توحیدی و غیرتوحیدی را در کنار دین اسلام از حقانیت برخوردار میداند، نیز با انتشار ده فرمان لیبرالی برتراند راسل، در فرمان اول آن آورده است: «در مورد هیچ چیز اطمینان مطلق نداشته باشید»؛ (معنای این سخن القای شکاکیت تمام عیار است، و لازمه آن عدم امکان معرفت یقینی به خداوند و معاد و سایر آموزهای دینی است، یعنی آموزههای دینی نیز قابل اطمینان بهصورت مطلق نیستند)، و با انکار ارزشهای دینی به دفاع از روبوسی یک هنرپیشه زن با یک مرد میپردازد.
2- دفاع از اندیشههای التقاطی منافقین در نشریه دیگر به صراحت آمده است، از جمله در نشریه آ.ر. آورده است:« هرجا سبیل الله در قرآن دیدید، به جای الله «الناس» را بگذارید».
3- دفاع از جریانها و اشخاصی که در زمان سیاه اصلاحات مطرح و موجب ناآرامی شده است (در نشریه غ از افرادی مانند زهرا کاظمی دفاع و مدعی میشود که دادستانی قول پیگیری داد ولی سرانجام حکم کافی برای آنها در نظر نگرفت)
4- دفاع از سران فتنه در چند نشریه و انتشار عکسهای آنها، پرداختن به موضوع بند 350 زندان اوین (با عنوان پنجشنبه خونین اوین) و توهین به علما و بزرگان در نشریات مختلفی که به تازگی مجوز انتشار گرفتهاند، به چشم میخورد.
5- نشریهای در دانشگاه علوم پزشکی ب مدعی میشود که پیامبر با اوضاع و احوال آن زمان برخی از احکام را وضع کرده است و این احکام باید اکنون تغییر کند چرا که برخی از این احکام برای راضی کردن افراطیون بوده است.
6- سه نشریه قومگرا و تجزیهطلب ا. و گ.ن و ف در دانشگاه ت منتشر میشود، در یکی از این نشریات، از نوشتههای افراد تجزیهطلب، قومگرا، ضدانقلاب خارجنشین، و ... استفاده کرده است و در یکی از شمارههای خود نص صریح قرآن کریم و احکام نورانی اسلام در مورد دیه، ارث و ... را مورد اهانت قرار داده است. در قسمتی از این نشریه که شامل ویژهنامهای چهل صفحهای در ترویج فمینیسم است، مهر انگیز کار در مقالهای هتاکانه به ترویج «هم جنسگرایی» پرداخته و آورده است:« میگویند به حکم دین هم جنسگرایی زنان جرم است و در مواردی مجازات اعدام دارد، پرسش این است که در قرن 21 میلادی، چگونه میتوانیم از این زندگی زهرآگین خلاص بشویم؟»
در تعدادی از مقالات دیگر نیز قانون اساسی کشور را زیر سؤال برده و در مواردی به توهین به مقام معظم رهبری، توهین به مراجع تقلید، اشاعه فحشا و منکرات، درج تصاویر خلاف اخلاق و عفت عمومی و نمادهای فراماسونری پرداخته است.
7- نشریه خ.ل در شماره 13 خود به معرفی و تشریح موارد مختلفی از جمله موارد زیر میپردازد: الف- تمجید گروهک تروریستی پ.ک.ک و اهداف شاخههای آن؛ ب- استقلال اقلیم کرد؛ ج- ظلمهای وارده به اقلیم کرد؛ د- الگوسازی از مسعود بارزانی.
8- نشره ه.آ در شماره 8 خود در اردیبهشت ماه 1393 –از نشریات منتشره در دانشگاه ش- در مقاله ای با عنوان «انقلاب از چاله به چاه: از انقلاب فرهنگی تا اسلامی سازی علوم انسانی و دانشگاه» از آقای س.س.ت می نویسد: «قصه جالبی در مثنوی هست که روزی، کسی در جایی چاله ای کند و وقتی از حفر آن فارغ شد دید که خاکی که کنده و از زمین بیرون آورده روی هم انباشت شده و درماند که حال با این خاکِ بر زمین مانده چه خاکی بر سر کند؟ ... خلاصه آنکه تا پایان عمر چاه میکند و خاک قبلی در دلِ چاه بعدی می ریخت. القصه، داستان امروز ما حکایت همان چاه کنِ دیروز است. انقلابی که در کشور رخ داد به رغم همه دلیری ها و جد جهدهای مأجورش- از اساس بر یک تئوری منسجم استوار نبود و در یک کلام می توان گفت که انقلاب ما یک انقلاب بی تئوری بود. ... مردم ما در زمان انقلاب می دانستند که چه نمی خواهند اما نمی دانستند که چه می خواهند. تنها تئوری ای که مطرح شد- آن هم اصلا و بالذات در عالم فقه و نه در دنیای سیاست و جامعه شناسی و مدیریت- تئوری ولایت فقیهِ مرحوم امام ره بود که پس از انقلاب چنان با قدرت آمیخت و گردِ حکومت بر قامتش نشست که از دسترس نقدها و نظرها دور ماند و قائلانش خود، فرصت بالندگی را از آن ستاندند. از آن که بگذریم دیگر تئوریِ قابل دفاعی در این سالها دیده نشد.
عده ای هم که فضای انقلابی آن سالها را درک کرده و به رأی العین دیده بودند که چگونه می توان با بهره بری از دین –به مثابه یک ایدئولوژی- و احساسات دینیِ دینداران برای تهییج و بسیج توده ای، حرف خود و هم ریشان خود را به کرسی بنشانند، طالب آن شدند که آن فضای انقلابی- با تمام لوازم و تبعاتش- همچنان باقی بماند که اولین نمودهای آن، در داستان تسخیر سفارت آمریکا و بسته شدن دانشگاه ها-که بعدتر تاسیس ستاد انقلاب فرهنگی نام انقلاب فرهنگی به خود گرفت-دیده شد. ... امروز کم نیستند افراد و گروه هایی که طالب تداوم و حتی تشدید همان فضای انقلابی غالب در سالهای ابتدایی انقلابی هستند، حضور گروه های فشار و لباس شخصی ها در بزنگاه های سیاسی و تمایل به بسیج توده ای و راهپیمایی در مناسبتهای گوناگون و سردادن شعار به جای نشستن بر سر میز گفتگو و شنیدن سخن طرف مقابل، گواه این مدعاست.»
9- نشریه ق.ش از دانشگاه س در شماره چهارم خود ویژه نامه ای را در اسفند 1392 منتشر کرده است و در آن از افرادی چون سید کاظم شریعتمداری تجلیل و در مورد آیت الله طالقانی شبهاتی را مطرح و فوت ایشان را به نظام مرتبط دانسته است.
10- نشریه ف در اولین شماره خود در اسفند 92 تفکرات فمینیستی را در مورد زنان مطرح کرده و در شماره دیگرش به چاپ تصاویر بی حجاب اعتراض زنان در سال 58 به قانون حجاب پرداخته و از این حرکت تجلیل کرده است. نیز برخی از احکام اسلام مانند جواز ازدواج دختران زیر 18 سال و عدم امکان قضاوت را مورد سوال قرار داده است.
11- نشریه الف از دانشگاه ی در اسفند 92، ضمن تخریب اعتقادات اسلام سیاسی، تلاش کرده است با ترویج نگاه سکولاریستی، اسلام را تنها یک مذهب و در حیطه رفتارهای فردی معرفی کند، نیز با زیر سوال بردن اقدامات انقلابی افرادی مانند حجه الاسلام شهید نواب صفوی، ایشان را فردی خودسر معرفی کرده که سعی داشته است تا با انجام ترور، خود را اثبات نماید.
12- نشریه ب در دانشگاه م در آذر 92 ضمن ابراز امیدواری نسبت به شکوفا شدن نظریه کارل مارکس، به دفاع از جریان فکری سیاسی مارکسیسم می پردازد.
13- نشریه ن از دانشگاه ی در شماره چهارم خود در اسفند 92 در مقاله «جایگاه حقوق زن در قانون اساسی» ضمن انتقاد به برخی از حقوق زنان در قانون مانند اصل تمکین، حق حضانت فرزند، قانون حمایت خانواده، قانون ازدواج با فرزند خوانده، اختیار شوهر در اشتغال همسر و ... این موارد را از جمله اصول و قوانینی برشمرده که به اعتقاد بسیاری از فعالین حقوق زن، حقوق بشر و منتقدین درست نبوده و قابل بازنگری است.
14- نشریه ه.ن از دانشگاه ک در شماره اخیر خود به بهانه حمایت از اکراد سوریه مبادرت به چاپ نقشه کردستان بزرگ و استفاده از عناوین تجزیه طلبی مانند «کردستان غربی، شرقی، جنوبی و شمالی» و شعار «زنده باد کرد»، «زنده باد آزادی» و «زنده باد کردستان غربی» کرده است.در کنار این نشریات، مجلات رنگی داریم که با تیراژ بالا در خارج از دانشگاه منتشر و در درون دانشگاه توزیع می شود.
موارد فوق[1] اگرچه در میان دانشجویان ما بسیار اندک و قلیل هستند اما همین موارد اندک در زمان دولت جدید مجوز انتشار گرفته اند. حداقل این است که عزم جدی در برخورد با این افراطی گری ها وجود ندارد.
در جلسه ای که شورای استیضاح کنند گان با وزیر علوم –آقای فرجی دانا- داشتند، ایشان بیان کردند که ما بخشنامه به دانشگاه ها فرستادیم که نشریات ساختار شکن، ضد انقلاب و تجزیه طلب را توقیف کنند. اما دو نکته در مورد این بخشنامه قابل ذکر است:
1- در ابتدا این بخشنامه به صورت محرمانه ابلاغ شده بود که با تاکید نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به صورت علنی ابلاغ گردید.
2- مشکل اساسی در محتوای بخشنامه است. یعنی مفاهیمی که در آن بکار رفته است مفاهیم کِشدار بوده و قابل تفسیر به صورتهای مختلف است و از این رو، هیچ ثمره عملی نخواهد داشت. برای نمونه، به وزیر گفتم مفهوم ساختار شکن یعنی چه؟ آیا نشریه ای که قائل به پلورالیسم بوده و همه ادیان توحیدی و غیر توحیدی را در کنار اسلام از حقانیت برخوردار می داند، ساختار شکن است؟ آیا نشریه ای که پیام برتراند راسل را در ترویج لیبرالیسم و نفی یقین معرفتی ترویج می کند، ساختار شکن است؟ آیا نشریه ای که اگزیستانسیالیسم را ترویج می کند، ساختار شکن است؟
روشن است که هر کس در مقام اجرا می تواند هرگونه تصمیمی را بگیرد. در همان جلسه نماینده ای از آقای وزیر پرسید به نظر شما انتشار تصویر یکی از سران فتنه یعنی محمد خاتمی ساختار شکنی است؟ وزیر صریحا این امر را انکار کرده و بیان کرده است شما خاتمی را فتنه گر می دانید نه اینکه واقعا هم اینطور باشد.!! ملاحظه می شود که آن بخشنامه وزارت علوم، هیچ فائده ای در مقام عمل ندارد.
1- اعزام هیئت های چند نفره به دانشگاه ها
به بهانه بررسی وضعیت دانشگاه ها هیئت های مختلفی اعزام شده اند.
اما در بسیاری از موارد حضور این هیئت ها –که با گرایش خاص جناحی انتخاب شده اند- مقارن با تجمعات ساختارشکنانه و شعار علیه ارکان نظام و به دفاع از این هیئت ها بوده است. در دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل مقارن حضور هیئت مذکور عده ای از دانشجویان افراطی شعارهای بسیار تُند سیاسی داده و با توهین و حمله به بسیج و رئیس دانشگاه به دفاع از زندانی فتنه پرداخته اند. در دانشگاه شهید چمران اهواز با هماهنگی قبلی در جلسه ای که این هیئت با تشکل های دانشجویی می گیرد، آقای ج.ع که به سبب توهین به ارزشها به سه سال زندان محکوم شده بود و در آن زمان آزاد بوده است، نیز مقارن ورود این هیئت به جمع تشکل های دانشجویی وارد آن جلسه می شود. و این امر موجب درگیری میان او و دانشجویان ارزشی می گردد. در هیئت های ارسالی به دانشگاه قم و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در قم افراد تابلو دار سیاسی و وابسته به جریان افراطی جناحی –مانند حجه الاسلام ر- از اعضای هیئت بوده و به دفاع از فتنه گران در جلسه با مسئولین دانشگاه می پردازند.
در واقع، این روش بیش از آنکه سازوکاری برای بررسی شرایط و اتخاذ تصمیم صحیح باشد، وسیله ای برای راه اندازی تجمعات اعتراضی، انتقام گیری، حاشیه سازی و برکناری مفتضحانه نیروهای اصولگرا و توجیه انتصاب افراد جناحی افراطی خواهد بود. نگاهی به حضور پرحاشیه این هیئت ها در دانشگاه های نوشیروانی بابل، چمران اهواز، بین المللی قزوین، مازندران، شاهرود، یزد،تبریز و ... نشان می دهد که این اقدام نه تنها کمکی به بهبود وضعیت دانشجویان و دانشگاه ها نکرده است، در عمل منجر به بروز حواشی مختلف زیر شده است:
1-غوغا سالاری و انحراف افکار عمومی با ایجاد فضای ناآرام و عمدتا سیاسی و تحرکات برخی از احزاب افراطی. شاید کمتر جلسه ای با حضور این هیئت ها نبوده است که عناصر افراطی شروع به صحبت های تند ساختارشکنانه نکنند و اعضای هیئت نیز با سکوت و بلکه در برخی از موارد با تحریک خود، آنها را تایید می کردند.
2- مطرح شدن افرادی که به دلیل مواضع ضددینی و فتنه گرانه در سالهای قبل نتوانسته اند عرض اندام کنند.
3- بدبین کردن دانشجویان، اساتید و کارمندان دانشگاه به مسئولین دانشگاه و ایجاد نارضایتی کاذب.
اعزام هیئت ها اغلب به درگیری میان نیروهای ارزشی و افراطیون و التهاب در دانشگاه ها منتهی شده است، برای نمونه، یکی از تشکلهای دانشگاه مازندران پس از اتفاقات مختلف رخ داده با حضور این هیئت می نویسد: «تنها نتیجه ای که می توان از این گزاره دریافت این است که هدف از اعزام چنین هیأت هایی تنها نا آرام کردن جو دانشگاه ها، خیزش دانشجویان (غالبا دارای خط فکری خاص)، ربط دادن مشکلات کلان کشوری و مملکتی به مدیریت دانشگاه و حتی ایجاد نارضایتی کاذب علیه مدیریت و ریاست دانشگاه ها و نهایتا سندی عینی برای تعویض رئیس. حال بماند که در این تجمعات و نشست ها چه اهانت هایی به قشر ارزشی و ارزش های جامعه رفته است.»
دبیر یکی از تشکلهای دانشجویی دانشگاه یزد می گوید: «شما که می خواهید رئیس دانشگاه را تغییر دهید برای چه با این همه تشریفات سعی بر متشنج کردن فضای دانشگاه ها دارید.»
رئیس وقت دانشگاه بین المللی قزوین با دیدن وضعیت افراد جناحی حضور یافته در هیئت و جلسه با افراد خاص در دانشگاه استعفای خود را نوشته و در نامه ای می نویسد: «آیا مدیرانی که در طول هشت سال اداره دانشگاه را به عهده داشتند، هیچ نقطه روشنی در کارنامه ندارند؟ تا آنجا که هیئت های اعزامی وارد دانشگاه می شوند و با تشکیل جلسات یک سویه با اعضای هیئت علمی، دانشجویان و کارکنان و از آن بالاتر با یک جناح خاص سیاسی، یک طرفه به قاضی می روند و هر آنچه بر زبانشان جاری می شود نثار مدیران دانشگاه می کنند و بدون آنکه صحت و سقم آن گفته ها بررسی شود و یا فرصتی برای دفاع و بیان حقایق به آنان داده شود مطالب را جمع بندی می کنند و ملاک داوری قرار می دهند.»
جالب این است که اعزام هیئت ها به بهانه بررسی امور برای تغییر در ریاست دانشگاه است، اما در این ایام، وزارت علوم از شیوه های کاملا متفاوت برای تغییر ریاست دانشگاه ها استفاده کرده است، با اینکه قانون تصریح دارد که رئیس دانشگاه باید از سوی وزیر به شورای انقلاب فرهنگی معرفی شود اما آقای فرجی دانا و تیم تصمیم گیر مستقر در وزارت علوم از روشهای متفاوت زیر برای تعویض رئیس دانشگاه ها استفاده کرده است:
الف- روش پیامکی: یکی از روسای سابق دانشگاهی میگفت: از طریق پیامک برکناری خود را متوجه شدم.
ب- روش تلفنی: یکی از روسای معزول می گوید: پیش از این هیچ تماس و خبری مبنی بر تغییر من مطرح نشده بود. وزیر علوم حتی از من نخواست که استعفا دهم و فقط تلفنی عنوان کرد که شخص جدیدی جایگزین من شده و به زودی کار خود را شروع خواهد کرد.
ج- روش اعزام هیئت به دانشگاه: چنانکه توضیح داده شد، این روش در اغلب موارد به ناآرامی در دانشگاه و توهین به ارزشها منتهی شده است.د- روش اینترنتی: در برخی از موارد، از طریق ایمیل انتخابات انجام داده اند، اما متاسفانه اگر فرد مطلوب تیم سیاسی مستقر در وزارت علوم انتخاب نمی شد، فرد دیگری به عنوان سرپرست معرفی می گردید، برای نمونه، در یکی از دانشگاه های تهران، نفر اول چند برابر سرپرست فعلی رأی آورده است ولی او را انتخاب نکرده اند.
ه- روش انتخابات حضوری: در برخی از دانشگاه ها از شیوه انتخابات حضوری استفاده کردند، برای نمونه در دانشگاه سیستان و بلوچستان با حضور 350 نفر از اساتید انتخابات برگزار گردید، و صندوق رأی به وزارت علوم آورده می شود، اما فرد انتخاب شده یکی از افراد ارزشی است، و مطلوب آن تیم مستقر در وزارت علوم قرار نگرفت.
و- روشهای گزینشی چند نفره یا چند ده نفره: در دانشگاه تهران جمع 50 نفره، فردی را انتخاب می کنند، اما باز هم این فرد معرفی نمی شود بلکه فردی مورد نظر آن تیم سیاسی مستقر در وزارت علوم باید معرفی شود. در دانشگاه شریف کمیته 7 نفره مسئولیت معرفی گزینه ها را به عهده می گیرند، و از میان 450 عضو هیئت علمی، چند نفر را معرفی و این شورای چند نفره نیز 3 نفر را به وزیر معرفی می کند تا یکی از میان آنها مورد قبول آن تیم خاص قرار گیرد.
دقت در این روشهای گوناگون اتخاذ شده روشن می سازد که اولا: هیچ ضابطه و قانون واحدی در معرفی سرپرست دانشگاه وجود ندارد، ثانیا: گرایش سیاسی بر امور دیگر غلبه داشته و براساس آن در هر دانشگاهی روش خاصی إعمال می شود، و به همین خاطر است که در موارد مختلفی فرد معرفی شده به شورای انقلاب فرهنگی رأی لازم را نمی آورد، در حالی که افراد معرفی شده از سوی وزیر بهداشت، رأی می آورند، ثالثا: اینکه فردی را با انتخابات از میان صدها هیئت علمی به شورای انقلاب فرهنگی معرفی شود، در صورتی که شورا بنابر مصالحی به آن فرد رأی ندهد، موجب می شود که شورای انقلاب فرهنگی در مقابل اساتید دانشگاه ها قرار گیرند.
6-مجوز دادن به تشکل های دارای مشکل
از موارد دیگر خلاف قانون، مجوز دادن به تشکل های معارضی است که قبلا مجوز آنها لغو شده بود. متاسفانه گروه تصمیم گیر سیاسی مستقر در وزارت علوم برای رسیدن به اهداف جناحی خود و بدون ملاحظه اهداف نظام و حقوق مردم و دانشگاهیان عزیز-در داشتن مکانی آرام برای پژوهش و رشد علمی- حیات دوباره ای به اقلیت بسیار اندک افراطی بخشیده و به آنها امکانات لازم را اعطا کرده اند (مانند آنچه که در دانشگاه تهران انجام داده اند). این گروه های فشار می توانند به برخی از افراد سیاسی بیرون از دانشگاه ها کمک کنند تا با ناآرام کردن فضای دانشگاه ها فشار لازم برای دستیابی به اهداف سیاسی و جناحی را فراهم کنند، مانند تلاشی که در فتنه تیرماه 78 انجام شده است.
7-خنثی کردن حراست در دانشگاه ها
پس از انتصاب توفیقی به عنوان سرپرست وزارت علوم، وی در 2/7/1392 در همایش مسئولین حراست ها در دانشگاه شهید بهشتی اعلام می کند که از این پس مجموعه حراست وزارت علوم و دانشگاه ها صرفا به عنوان مشاور به فعالیت می پردازند و حق دخالت در امور مربوط به دانشجویان را ندارند.همچنین دبیر شورای مرکزی انضباطی دانشجویان طی بخشنامه ای در تاریخ 6/12/1392 به کلیه دانشگاه ها، ارائه احکام صادره توسط کمیته انضباطی دانشگاه به حراست را ممنوع اعلام می کند.
روند حاکم در وزارت علوم، ایجاد محدودیت برای مراکز نظارتی و باز کردن فضا برای فعالیت افراد افراطی و نزدیک به فتنه است. رئیس حراست قبلی به علت منفی اعلام کردن استعلام معاونان منصوب از سوی فرجی دانا-مانند معاون آموزشی و معاون دانشجویی- از سمت خود عزل و فرد مطلوب سیاسی تیم مستقر در وزارت علوم به این سمت نصب می شود. حضور محکومین و سران فتنه جهت تطهیر فتنه و ایجاد فضای ملتهب در دانشگاه ها، انتشار نشریات موهن از عملکرد این دوره از حراست دانشگاه ها است. حضور یکی از سران مهم فتنه یعنی محمد خاتمی در دانشگاه شهید بهشتی، علی پرویز (محکوم فتنه) در دانشگاه خواجه نصیر، علی شکوری راد و محمد رضا خاتمی در دانشگاه تهران، فیروزه صابر و تقی شامخی در دفتر انجمن اسلامی دانشگاه تهران گواه روشنی بر صحت مدعای فوق است.
نتایج
نصب افراد سیاسی نزدیک به فتنه، برگرداندن افراد مسأله دار سیاسی واخلاقی به دانشگاه، برگرداندن دانشجویان ستاره دار که افراطی بوده و بخاطر اغتشاشات دستگیر و از دانشگاه اخراج شده اند، مجوز دادن به نشریات ضددینی و تجزیه طلب، اعزام هیئت ها به دانشگاه که در بیشتر موارد زمینه حیات دوباره گروه های افراطی را فراهم کرده است، مجوز دادن به تشکل های معارض و بی اثر کردن و خنثی نمودن حراست در دانشگاه ها نتایج منفی زیادی را به همراه داشته است که به دو نتیجه مهم آن اشاره می شود:
1-بروز اغتشاشات و ناآرامی ها در دانشگاهها
متاسفانه در همین یک سال اخیر اغتشاشات زیادی در دانشگاه های مختلف بر اساس سیاست و برنامه ریزی فوق رخ داده است، که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1- تشکلی که در دانشگاه تهران مجوز می گیرد، به بهانه دادن افطاری در ماه رمضان امسال، از افراطی ترین افراد مانند محمد نوری زاد دعوت کرده و در آن جلسه به همه مقدسات و از جمله رهبری توهین مستقیم می شود.
2- ورود سران فتنه برای تطهیر فتنه و دادن روحیه به گروه های افراطی به دانشگاه ها مانند حضور محمد خاتمی به دانشگاه شهید بهشتی.
3- برگزاری مراسم پر التهاب و ساختار شکن 16 آذر 1392 در برخی از دانشگاه ها. که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
مراسم 16آذر دانشگاه خواجه نصیر
در این مراسم به برخی از موارد ساختار شکنانه ای که با حضور معاون آقای فرجی دانا و مسئولین دانشگاه رخ داده است، اشاره می شود:
(اول) در این مراسم، کلیپی با تشویق جمع محدود طرفدار این گروه افراطی پخش می شود که در آن کلیپ علاوه بر تصاویر سران فتنه-یعنی موسوی، کروبی و خاتمی- از ضد انقلاب های خارج نشین که در کشتن مردم و مسئولین ایران دخالت داشته اند –مانند بنی صدر- نیز تصاویری پخش می شود. نکته مهم در این کلیپ آن بوده است که بعد از نشان دادن جنازه امام ره بلافاصله عکس یکی از سران فتنه که به کشور خیانت کرده است –یعنی خاتمی- را نشان داده که در کنار عکس ایشان نوشته شده بود: «خاتمی آمد». در واقع، این کلیپ به جوانهای مظلوم و پاک دانشجویان ما این امر را منتقل می کرد که بعد از امام، خاتمی رهبر است!!
(دوم)خانم معصومه ابتکار در سخنرانی خودش در این مراسم بیان کرده است:
«جنبش دانشجویی فراز و نشیب های زیادی را دیده است و دوره سختی را در سالهای گذشته از جنبش دانشجویی شاهد بودیم و درد دلهای زیادی دانشجویان دارند. دانشجویان هزینه های زیادی را داده اند و من که در شورای شهر رد صلاحیت شدم با شما همدرد هستم.
انتخابات 24 خرداد و رأی مردم به تغییر شرایط زمینه ساز احیای مجدد انجمن های اسلامی و تشکل های دانشجویی شد ... تحولات 24 خرداد و روی کار آمدن دولت اعتدال با نگاه یک حقوقدان که به مسائل امنیتی نگاه نمی کند فضای بازی را به وجود آورده است. وزیر علوم محبوب آقای فرجی دانا تلاش می کند دانشگاه ها بستری سالم و با نشاط برای فعالیت های اجتماعی و سیاسی باشد و دانشجویی هرگز ستاره دار نشود.»
طیف اصلاح طلب حاضر در جلسه ضمن تشویق سخنان خانم ابتکار این شعار را نیز بیان می کردند:«می کشم می کشم آنکه برادرم کشت»، «سلام بر هاشمی درود بر خاتمی». این امور باعث عکس العمل نیروهای ارزشی حاضر در جلسه گردید، و در واقع، زمینه ای برای درگیری دانشجو با دانشجو را فراهم آورد.
(سوم)سپس دبیر کانون «فرهنگ و ادب» به قرائت بیانیه خود می پردازد:«در سالیان سیاه: کودتا، در سالیان سرخ: انقلاب، در سالیان آتش و بمباران: جنگ، در سالیان سپید: اصلاحات و در سالیان سیاه سیاه ...، یاد کوی دانشگاه 78، یاد دانشجویان در دانشگاه و خیابان، یاد دانشجویان در تبعید و بند ... دانشگاه می بخشد ولی فراموش نمی کند ... ما حمایت صریح خود را از وزیر علوم آقای دکتر فرجی دانا اعلام می نماییم ... از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس می خواهیم به رأی مردم و خواسته مشروع اهالی دانشگاه گردن نهند و اگر خود پیگیر مطالبات دانشجویان نیستند، سدی موقت بر این راه ناگزیر نباشند. ما دانشجویان از تغییر رئیس دانشگاه و ریاست دکتر خاکی صدیق حمایت و تشکر می کنیم. از دکتر خاکی صدیق می خواهیم تا با تغییر نقش حراست در روندهای صنفی تشکیلاتی و دانشجویی فضای شادی و نشاط را در دانشگاه بوجود آورد. تا دیگر شاهد برخوردهای زننده حراست نباشیم... باید از آقای دکتر خاکی صدیق تشکر کنیم که اگر نبودند این برنامه برگزار نمی شد.»
(چهارم) سپس از علی پرویز دعوت می شود که سخنرانی کند. (علی پرویز شخصی است که: در اغلب تجمعات غیر قانونی در فتنه 88 شرکت داشته است، مراسم سخنرانی صفار هرندی را به هم زده که در انتها منجر به گروگان گیری یکی از محافظین ایشان می شود، در جلسه سخنرانی رحیم پور ازغدی در سال 87 شرکت کرده و ضمن برهم زدن نظم جلسه از گروهک منافقین سال 67 دفاع می کند، در تاریخ 12 آبان 1388 دستگیر و به یک سال حبس تعزیری و جزای نقدی محکوم می گردد، در تجمع غیر قانونی 25 بهمن 1389 شرکت کرده است.)
علی پرویز با اینکه فارغ التحصیل بوده است با هماهنگی مسئولین دانشگاه در جلسه حاضر شده و به عنوان نماینده جنبش دانشجویی 15 دقیقه سخنرانی می کند. او می گوید: «من تشکر می کنم از تشکل های دانشجویی علیرغم فشارهای مختلف از سوی نهادهای مختلف دانشگاهی این برنامه را برگزار کردند. باید به اطلاع شما برسونم که آخرین برنامه انجمن اسلامی سال 87 بود که بعد از اون برنامه انجمن به طور غیر قانونی تعلیق شد. ... الان سال 92 است. دانشجویان می بخشند ولی فراموش نمی کنند. ما بخشیدیم ولی شما نهادهای دانشگاهی عبرت بگیرید. ... کانون موسیقی هر سال چند برنامه برگزار می کرد اما از سال 88 مجوز برنامه نمی دهند. این سوالی است که شما دانشجویان باید بدونید و از مسئولین بپرسید. ... سنت دانشگاه این بود که در سالهای قبل مراسم شب یلدا برگزار می شد امیدوارم بعد از 6 سال بشه که بچه ها شب یلدا کنار هم باشند.»
جالب است که همه این سخنان در حضور معاون وزیر و مسئولین جدید دانشگاه بیان می شود.
مراسم 16 آذر دانشگاه تهران
(اول) مجری برنامه می گوید: «ای مالک از خونریزی بپرهیز و از خون ناحق پروا کن که هیچ چیز همانند خون ناحق کیفر الهی را نزدیک و مجازات را بزرگ نمی کند و نابودی حکومتها را سرعت نمی بخشد ... پس با ریختن خون ناحق پایه های حکومت خود را تقویت نکن ... حکومت علی اینگونه است نه آنگونه که حاکمان ما می پندارند.»
(دوم) محمد رضا خاتمی به عنوان سخنران میگوید: «... خورشیدهای ما دانشجویان و اساتیدی هستند که امروز هنوز هم در زندانها به سر می برند و ستاره های ما آن دانشجویان ستاره داری هستند که به جرم حق گویی و عدالت طلبی از اولیه ترین حق خود یعنی حق تحصیل محروم شده اند. به همه آنها درود می فرستیم و برای آزادی آنها دعا می کنیم. دوستان همه ما می دانیم در ده سال گذشته بر کشور ما چه گذشت. ذکر خرابیهای گسترده ای که همه عرصه های کشور ما را در بر گرفت چیز تازه ای نیست. ... عده ای از خدا بی خبر و عده ای که پوستین اسلام را به تن کرده بودند، با شعارهای دروغین و فریبکاری، بر مقدرات این کشور حاکم شدند. ... در همین دانشگاه چنان وضعیتی ایجاد کردند که هرکس کوچکترین اعتراضی هر کس کوچکترین حرفی می زد و مخالفتی با گفته های حاکمان داشت، کمترین مجازات او اخراج شدن و محرومیت ازتحصیل بود. دهها نفر به این جرم به زندان افتادند و حتی کسانی بودند که در اثر حق گویی خود در خیابانها در آتش و ظلم و جهل سوختند و شهید شدند. ... 24 خرداد ریشه در دوم خرداد دارد، 24 خرداد ریشه در 22 خرداد سال 88 دارد، وقتی در 22 خرداد اون فاجعه ها آفریده شد و جواب سوال نرم و مسالمت آمیز مردم که «رأی ما چه شد؟» گلوله و درفش و داغ بود مردم فهمیدند که باید خودشان در این عرصه حاضر شوند و حاضر شدند و در 24 خرداد به رغم خواست دشمنان رأی خود را پس گرفتند. ... فراتر از همه منافع شخصی و حزبی و گروهی آنچه که مهم است نجات ایران از این ورطه سقوطی است که در 8 سال گذشته در آن مسیر گام نهاده است. ... ایراد ما به سالهای گذشته این بود. این بود که حذف، تحقیر، اتهام و افترا سکه رایج سخن حاکمان بود. در این شرایط همه ضرر کردند ... از دروغگویی، تقلب، تحقیر، فریبکاری همه زیان کردند. ... امروز بدانیم که دوران تهمت و افترا، قضاوتها سطحی، انگ زدن، مچ گرفتن، اعتراف گیری و تواب سازی گذشته است. ... ما در شرایط فعلی چاره ای نداریم جز اینکه به نفع منافع ملی از بعضی از حقوق خود بگذریم حتی اگر این حقوق، حقوق مسلم و قطعی ما باشد. ... باید به حداقل ها راضی شویم تا حبس و حصر از میان برداشته شود.تا زندانیان ما بطور کامل آزاد شوند. ... ما یک هدف بزرگ داشتیم در طول چهارسال گذشته و در 8 سال گذشته. می خواستیم ثابت کنیم روند 8 ساله جز به سقوط کشور منجر نخواهد شد و با کمال تاسف باید بگویم امروز آن چیز را که ما پیش بینی می کردیم در عرصه کشور تحقق پیدا کرده است. ... ما فریب این سروصدای بلند عده ای کوچک را که در کشور هستند، نخواهیم خورد. آنهایی که تریبون دارند، زور دارند، پول دارند اما عقل ندارند. اینها این تندروها بخش های بسیار کوچکی از جریانهای سیاسی در کشور هستند. ... حاصل کار این تندروها جز هیاهو نیست. کار اونها را در جریان هسته ای، در جریان وزارت علوم و در جریانهای دیگر می بینیم ... اما بخشیدن گذشته به معنای دست کشیدن از خواسته ها و مطالبات بر حق این ملت نیست. ما همچنان خواهان آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از سران جنبش سبز، جناب آقای مهندس موسوی، جناب حجه الاسلام کروبی و سرکارخانم دکتر زهرا رهنورد، هستیم ما لحظه ای از تلاش خود برای رسیدن به این حق مسلم ملت کوتاهی نخواهیم کرد. ... ما در همین دانشگاهها، در وزارت علوم شاهد تحولات شگرف و چشمگیری هستیم. اگراین تحولات شگرفت نبود داد اقتدارگرایان را در نمی آورد. آنان را به هتاکی و فحاشی نمی کشاند. نشان می دهد که کار در مسیر درست خود انجام می شود.»
(سوم) پس از سخنرانیهای دیگر در انتهای جلسه پیام تصویری یکی از سران فتنه –یعنی محمد خاتمی- پخش می شود، او در بخشی از سخنان خود می گوید:
«باید متوجه باشیم برای کمک به دولت، به نیروهایی که کارشکنی می کنند در دولت و عدم موفقیت اون رو می خوان چه در عرصه سیاست خارجی و چه در عرصه سیاست داخلی ... این نیروها باید سرجای خودشون بنشینند و همه باید تلاش بکنیم که این کارشکنیها برای مردم مشخص باشد و دولت کمک بشود که در مقابل اینجور جریانات بتواند حرکت خودش رو ادامه بدهد. و نیز کمک به دولت برای اینکه برنامه های مرتب و خوبی داشته باشه برای بهبود زندگی مردم در همه عرصه ها از جمله در عرصه معیشت. ... امکانات فراوانی از کشور از دست رفته، زمینه های بسیاری به هم خورده، خراب شده و یک شبه نمیشه اینها رو درست کرد.»
برنامه 16 آذر با تنشهای فراوان و شعارهای ساختار شکنانه خودش در برخی از دانشگاه های دیگر نیز انجام شد از قبیل تجمع محدود طرفداران فتنه با سردادن شعارهای افراطی در دانشگاه شهر کرد، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه، برهم زدن سخنرانی آقای شریعتمداری در دانشگاه شریف، سخنرانی هادی غفاری-از عناصر فعال فتنه 88 که به اتهام نگهداری سلاح و مهمات دستگیر شده بود- در دانشگاه کشاورزی ساری، پخش اطلاعیه ساختارشکنانه در شب 16 آذر در دانشگاه صنعتی شاهرود و برگزاری مراسم همین عده افراطی در دانشگاه و سر دادن شعار «توفیقی زنده باد فرجی پاینده باد»، پخش پیام تصویری محمد خاتمی –از سران فتنه- در دانشگاه آزاد تبریز و ... از موارد دیگر بروز ناآرامی و اغتشاش در دانشگاه ها بوده است. برگزاری مراسم و سخنرانی های ساختار شکنانه در دانشگاه ها
در راستای ایجاد فضای ناآرام و التهاب در دانشگاه ها متاسفانه مجوز برگزاری جلسات مختلف به افراد افراطی دانشگاه و ورود سخنرانان افراطی به دانشگاه ها داده می شود. به برخی از آنها اشاره می شودنهآن:
1- مراسم جشن تاسیس انجمن اسلامی در مورخه 14/2/1393 در دانشگاه زنجان
(اول) اعلمی در این مراسم می گوید:
«یکی از دوستان ما قبل از اینکه این مراسم برگزار بشود به یکی از اعضای انجمن پیامک فرستاده بود و گفته بود که شما راجع به هر چی می خواهید صحبت کنید، اما خط قرمز ما رهبری است ... من به این دوست عزیز می گویم، حالا هر کس است،شما این نگاهی که دارید اشتباه می کنید، خدمت به رهبری نمی کنید، هیچکس معصوم نیست، من اکبر اعلمی که کوچکترین عنصر جامعه هستم تا مقام رهبری همه قابل نقد هستند ... اصل 111 ... موضوع ناتوانی رهبری و برکناری از این سمت را می گوید که واضعان قانون اساسی این احتمال را دادند که رهبر هم ممکن است اشتباه کند و برای اینکه گرفتار اشتباه نشود باید تمام رفتار از رهبری گرفته به پایین همه تحت نظارت باشند. در وهله اول این وظیفه خبرگان رهبر است اما در خبرگان رهبری می روند می نشینند آنجا و فقط سکوت می کنند و تماشاگر هستند.»
(دوم) بعد از ایشان حجه الاسلام بیگدلی (از حامیان دولت تدبیر و امید) با حمله به رهبری می گوید:
«اولین جمله ای که انتخاب کردم از مرحوم دکتر محمد مصدق است که ببینید شاه را چگونه نصیحت می کند ...: دیکتاتور شبیه پدری است که اولاد خود را از محیط عمل و کار دور کند و پس از مرگ اولاد بی تجربه و بی عمل بگذارد ... باید گفت که جامعه افراد در حکم هیچند و باید آنها را یک نفر اداره کند، این همان سلطنت استبدادی است که بود، مجلس برای چه خواستند، در مشروطه شهید دادند که مجلس درست بکنند، قانون اساسی برای چه نوشتند؟ اگر بنا باشد یک نفر برای کشور تصمیم بگیرد ما نه مجلس نیاز داریم و نه قانون اساسی ... حالا حکومت استبدادی چکار می کند، دقت کنید، حکومت استبدادی رجال را از بین می برد، رجال را زندانی می کند، حکومت استبدادی نمی گذارد در کشور رجال بوجود بیاید، کشور نیاز به رجال دارد اما حکومت استبدادی اجازه نمی دهد. ... ببینید امام حق اعتراض را تا چه حدی برای مردم قائل است، و به مردم وعده داده، می گوید ما حکومتی می خواهیم که اگر جوانان ما آمدند در خیابان و گفتند مرگ بر فلانی، آزادند و نگیرند و نکشند.»
2- همایش «جنبش دانشجویی و توسعه سیاسی» در تاریخ 16/2/1393 در دانشگاه زنجان
آقای ابراهیم اصغرزاده –همان فردی که در زمان سیاه اصلاحات گفته بود که علیه خدا نیز می توان راهپیمایی کرد- در سخنان خودش می گوید:
«امیدوارم آقای تاج زاده هر چه سریعتر آزاد شوند. معلوم بشود که نه آقای تاج زاده و نه آقای میردامادی و نه رهبران جنبش سبز آقای مهندس موسوی، آقای کروبی هیچ کدام از اینها نزد افکار عمومی محکوم نشده اند. ... شما دانشگاه را پادگان می خواستید بکنید 8 سال استاد بیرون کردید دانشجو ستاره دار کردید ... شما تمام پول مملکت را دارید می دهید به سپاه و بسیج و وزارت اطلاعات.» ایشان در برابر این سوال که آیا هنوز از اقدام خود در اشغال سفارت آمریکا دفاع می کند؟ می گوید: حاضر است به خاطر این کار عذرخواهی کند، اگر این کار به بهبود روابط دو کشور کمک کند.»
3-همایش جشن سالروز تاسیس انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام ره در تاریخ 1/2/1393 در دانشگاه زنجان
در این مراسم خانم فاطمه راکعی از اعضای حزب مشارکت میگوید: «ما در سال 88 مطالبی بوجود آمد شاهد بودیم بله واقعا شاهد فتنه هایی بودیم شاهد وقایع وحشتناکی بودیم شاهد به خاک و خون کشیده شدن فرزندان این ملت بودیم که بعضا اصلا سیاسی هم نبودند، شاهد بگیر و ببندها، زندانی شدن و حصر عزیزترین عزیزان این ملت بودیم.»
4- وقایع دانشگاه شیراز
با روی کار آمدن کادر مدیریتی جدید دانشگاه شیراز انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز که سابقه زیادی در فتنه 88 داشته است، فعالیت های خود را گسترش داده است. شروع ورود محکومان سیاسی امنیتی در دانشگاه شیراز با تغییر ریاست دانشگاه و به طور موردی با حضور افرادی مانند جمیله کرمی عضو جبهه مشارکت آغاز شده است. جمیله کرمی دارای سابقه فتنه و دستگیری و زندانی شدن است. از سوی دیگر، در مراسم افتتاح تشکل اصلاح طلب امید ایرانیان، که با حضور افرادی از جبهه مشارکت بوده است، پرچم ایران بدون نماد الله بالا برده می شود. اقدام ضد فرهنگی با هماهنگی یک نهاد فرهنگی در اجرای موسیقی زنده در شب وفات حضرت زینب سلام الله علیها، توزیع گسترده عکس سران فتنه، ترویج فضای ابتذال، فریاد دیکتاتورمآبانه قائم مقام دانشگاه شیراز بر سر دانشجویان ارزشی و ... از اموری هستند که در مدیریت جدید در حال رخ دادن است.اینها نمونه هایی از برنامه ریزی وسیع برای ناآرام کردن دانشگاه ها و اغتشاش در آن است.
روشن است که تنها با حفظ آرامش در دانشگاه ها می توان به رشد و پیشرفت دانشگاه ها امیدوار بود و کسانی که با افراطی گریها و برنامه ها و سخنان ساختارشکنانه بدنبال برهم زدن آرامش در دانشگاه ها هستند، به مردم و دانشگاهیان عزیز ما خیانت می کنند. و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی هیچگاه راضی به این خیانت نخواهند شد.
2-رکود علمی دانشگاه ها
با مشغول کردن ذهن دانشگاهیان عزیز به امور حاشیه ای، روشن است که در رشد علمی دانشگاه ها توقفی حاصل می شود. دکتر محمد رضا مرندی عضو شورای مرکزی کانون دانشگاهیان کشور می گوید: « ما تجربه تاریکی را در دوران اصلاحات داشته ایم که دانشگاه ها به مراکز بحران آفرین تبدیل شده بودند که توسعه علمی کشور را نیز مخدوش می کرد و این نگرانی ما در مدیریت جدید وزارت علوم نیز وجود دارد. در سالهای پس از اصلاحات، رشد علمی کشور شتاب قابل توجهی گرفت. دست آوردهای گوناگون علمی توسط دانشجویان ایرانی پی در پی خبر ساز می شد.یک پای ثابت همه پیشرفت های چشمگیر کشور در صنایع فضایی و ماهواره ها، فناوری هسته ای، علوم نانو، رباتیک و .. دانشجویان دانشگاه های کشور بودند. این دستاوردها در سالهای پایانی دولت گذشته در رتبه بندی های علمی جهانی نیز خود را نشان داد و کشورمان رتبه نخست جهان در سرعت رشد علمی را کسب کرد. نموداری که از سایت رسمی اسکوپوس (supocs) اخذ شده وضعیت علم در سال های اسفبار اصلاحات و همچنین رشد شتابان علمی ایران پس از توقف سیاسی کاری های دولت اصلاحات در دانشگاه ها را نشان می دهد، نمودار به ما می گوید میزان تولیدعلم در بازه زمانی 2010-2012 نسبت به دوره نخست (1998-2000) رشدی 1600 درصدی را تجربه کرده است. اما این رشد شتابان علمی طی یک سال اخیر و پس از روی کار آمدن تیم جدید مدیریتی نه تنها افرایش نیافت، بلکه با رشد منفی نیز همراه شد. در سال 2012 کشورمان 40 هزار و 140 مقاله در اسکوپوس نمایه کرده و 1.6 درصد تولید علم دنیا را به خود اختصاص داد. اما دقت در نمودار نخست نشان می دهد که در سال 2013 که نیمی از آن تحت مدیریت تیم کنونی بوده، ایران با کاهش بیش از 1000 مقاله نسبت به سال 2012، 39 هزار و 99 مقاله نمایه کرد و سهمش از تولید علم دنیا نیز به 1.5 درصد کاهش یافت.»
علاوه براین، طرح های کلان ملی که در سالهای گذشته در دانشگاه ها مطرح شد و علیرغم کمبود هزینه، اجرای این طرح ها پیشرفت مناسبی را طی می کرد، اما متاسفانه از 47 طرح کلان در حال اجرا، در آخرین جلسه شورای عتف(علوم، تحقیقات و فناوری) تصمیم گرفته می شود که صرفا 8 طرح اجرایی شود. بدین ترتیب، این روند باعث شد که ایران که به جایگاه 15 جهان در تولید علم دست یافته بود، دو پله سقوط کرده و در رتبه 17 قرار گیرد.
نیز از خبرهایی که از اختراعات دانشمندان ایرانی در حوزه های مختلف می شنیدیم، الان کمتر شنیده می شود.چنانکه ملاحظه می شود سیاسی کاریها صرفا به زیان ملت بوده و کشور را از پیشرفت باز می دارد، و وظیفه نمایندگان مردم در مجلس است که ازحقوق مردم دفاع کنند و از هیاهوها واهمه ای نداشته باشند. به همین دلیل است که مقام معظم رهبری فرمودهاند: «نسل جوان در هر جامعه، موتور حرکت تحولات اجتماعی و تحولات سیاسی است، بخصوص جوانان دانشجو. این غیر از این است که ما دانشگاه را محل جولان گرایشهای سیاسی ای که بعضی شان مخالف با اصل نظامند یا مخالف با جهت گیریهای نظامند، بکنیم، این را باید حتما مراقبت کنید و جلوی آن را بگیرید.»
دغدغه اصلی نمایندگان مردم در مجلس، حفظ دانشگاه از ورود فتنه گران و التهاب آفرینان بوده است، دغدغه هایی که به مواردی از آنها اشاره شده است.
مسأله بورسیه ها
بعد از اینکه ماه ها دغدغه های نمایندگان با وزیر مطرح گردید، و به مسأله نصب فتنه گران و التهاب آفرینان در پست های کلیدی وزارتخانه و روسا و مسئولان دانشگاه ها، برگرداندن افراد دارای مشکل اخلاقی و سیاسی، برگرداندن دانشجویان افراطی، مجوز دادن به نشریات معارض با دین و تجزیه طلب، نحوه کار هیئت های اعزامی به دانشگاه ها، نحوه تعیین روسای دانشگاه ها، مجوز دادن به تشکل های افراطی در دانشگاه ها، مجوز دادن به برگزاری مراسم های ساختارشکن و افت رشد علمی، تذکرات فراوانی از سوی نمایندگان مردم در مجلس و نیز مسئولان و مردم دلسوز داده شد، به یکباره در کمتر از دو ماه اخیر مسأله بورسیه ها مطرح گشت، مسأله ای که تقریبا تمام رسانه های خارجی ضد نظام و روزنامه های داخلی وابسته به قدرت و ثروت و با گرایش اصلاح طلبی افراطی و نزدیک به فتنه بر روی آن تاکید کرده و به صورت گسترده بر این امر تبلیغ کردند که علت استیضاح وزیرعلوم، افشاگری در مورد بورسیه ها است و وجهش این است که نمایندگان استیضاح کننده چون از رانت بورس استفاده کردند، از افشای آن واهمه داشته و لذا دست به استیضاح وزیر علوم زدند.
اما جواب این دروغگویی ها و نسبت های خلاف واقع روشن است:
اولا: مسأله تذکر به وزیر به سبب عوامل بیان شده از همان ابتدای رأی اعتماد ایشان در پاییز سال 1392، و سوال از ایشان در آبان سال گذشه مطرح شده است، و در اواخر زمستان سال 1392 درخواست نمایندگان مردم در مجلس برای استیضاح وزیر با 51 امضا تقدیم هیئت رئیسه مجلس گردید، در حالی که مسأله بورسیه ها حدودا یک یا دو ماه است که مطرح شده است. چگونه ترس از افشاگری در مورد بورسیه ها سبب استیضاح شده است؟!
ثانیا: هیچ کس از عوامل اصلی استیضاح یا اقوامشان، از بورس رانتی استفاده نکرده اند.
ثالثا: چگونه است که تمام بلندگوهای دشمنان ایران مانند صدای آمریکا و بی.بی.سی به یکباره به دفاع از آقای فرجی دانا پرداخته و به تهمت زدن علیه نمایندگان مجلس مشغول شده اند ؟
رابعا: در حقیقت، طرح مسأله بورسیه ها با حمایت رسانه ای بلندگوهای دشمنان ملت ایران و روزنامه ها و سایتهای اصحاب قدرت و ثروت و نزدیک به فتنه به دو دلیل بوده است، 1- عوامل اصلی استیضاح مورد توجه قرار نگیرد، به عبارت دیگر، به مردم آدرس غلط داده تا فتنه گران و حامیان خارجی آنها بتوانند به راحتی آرامش دانشگاه ها را به هم زده و دانشگاه ها را محلی برای باشگاه سیاسی و گروه های فشار قرار دهند تا به اهداف سیاسی خود دست یابند، 2- به مخاطبین خود بگویند که این بورسیه ها در زمان دولت سابق انجام شده است، و نتیجه بگیرند، اینکه می گوییم دولت سابق دولت فاسدی بوده است، سخن درستی است، به عبارت دیگر، برای سیاه نمایی نسبت به وضع سابق کشور، مورد استفاده قرار دهند.
خامسا: بسیاری از روزنامه های وابسته به قدرت و ثروت و نیز نزدیک به فتنه ادعا کرده اند که بیش از سه هزار نفر در دولت سابق به وسیله رانت، بورس شده اند، در حالی که این ادعا کاملا کذب و نادرست است، به ادعای سرپرست فعلی وزارت علوم، اکثر افرادی که بورس شده اند، هیچ مشکلی ندارند (ایشان در تاریخ 10/6/1393 در دیدار با کمیته منتخب بررسی مسأله بورسیه ها از سوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس چنین ادعایی کرده است.) نیز در نامه ای که آقای احمد غلامی –مدیر کل بورس و اعزام دانشجو به خارج در دولت فعلی- به مسئول کمیته اعزامی از کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در تاریخ 7/4/1393 نوشته است، نتیجه گیری شده است که اکثر بورسیه شدگان هیچ مشکلی ندارند.
سادسا: با عنایت به اینکه اطلاعات مربوط به افراد بورس شده محرمانه بوده و صرفا نزد وزارت علوم موجود است، پخش اسامی افراد بورس شده در رسانه ها و حتی در رسانه های دشمن مانند فیسبوک، جرم می باشد، و باید معلوم گردد که چه کسی این اطلاعات را به رسانه ها داده است.
سابعا: نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی وظیفه خود می دانند تا با هرگونه تخلفی در مسأله بورس و نیز پخش اسامی افراد بورس شده در رسانه ها برخورد کنند، کمیته منتخب از سوی کمیسیون مجلس شورای اسلامی به یاری خداوند سعی خواهد کرد مسأله بورسیه ها را در سه دولت سابق مورد بررسی قرار دهد تا با هر گونه تخلفی برخورد و از حقوق مردم عزیز دفاع گردد.
فشارها و حملات مختلف به مجلس شورای اسلامی
به شهادت تاریخ و افرادی که سابقه چند دوره نمایندگی در مجلس داشته اند، در مورد هیچ استیضاحی مانند استیضاح آقای فرجی دانا، نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی مورد حمله و توهین و تهدید قرار نگرفته اند، در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
1- بسیاری از ماهواره ها و رسانه های ضد انقلاب و دشمنان مردم عزیز ایران به مخالفت با استیضاح پرداخته و به نمایندگان مجلس شورای اسلامی حملات زیادی کرده اند، برای نمونه، به چند مورد بسیار اندک توجه کنید:
الف- سایت صدای آمریکا AOV در تاریخ دوشنبه 27/مرداد/1393 در تیتر اول خود آورده است: «چرا استیضاح وزیر علوم، به افشای بورسیه های غیر قانونی مربوط است؟»
ب- سایت رادیو فردا –ارگان رسمی سازمان جاسوسی آمریکا A.I.C – در تاریخ دوشنبه 27/مرداد/1393 در تیتر اول خود آورده است: «تهدید وزارت علوم: استیضاح به روشنگری تبدیل خواهد شد».
ج-سایت بی.بی.سی فارسی در تاریخ 26/مرداد/1393 در تیتر اصلی خود آورده است: «دعوای بورسیه های غیر قانونی و استیضاح وزیر علوم».
2- سایت های ضد مردم و فتنه گر نیز همسو با ماهواره ها و دشمنان مردم عزیز ایران به دفاع از وزارت علوم و حمله به نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی پرداخته اند، برای نمونه:
الف- سایت وابسته به فتنه گران «کلمه» در تاریخ 29/تیر/1393 به دفاع از فرجی دانا و پاسخ به انتقادات وارد به ایشان پرداخته است.
این سایت در تاریخ 30/تیر/1393 در تیتر اول خود آورده است: «نام فرزند و مسئول دفتر یکی از طراحان استیضاح وزیر علوم در لیست بورسیه های غیر قانونی».
نیز همین سایت در تاریخ 31/تیر/1393 در تیتر اول خود –از قول یکی از حامیان فرجی دانا-آورده است: «جرم فرجی دانا، هویدا کردن اسرار 3000 بورسیه است».
این سایت از سایت فاسد و ضد ارزشهای اسلامی دیگر یعنی فیسبوک می نویسد: «همزمان با مطرح شدن موضوع اسیضاح وزیر علوم و تحقیقات، کمپین حمایت از فرجی دانا به 13هزارو 568 نفر در فیسبوک رسید که در یک توصیف خود نوشته اند: جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد.»
ملاحظه تاریخ های سایت وابسته به فتنه کلمه روشن می سازد که این سایت های ضد مردم عزیز ایران، احساس خطر کرده و هر روز به حمله به مجلس شورای اسلامی و استیضاح کنندگان مشغول بوده اند.
ب- سایت وابسته به حزب منحله مشارکت و طرفدار فتنه –یعنی نوروز- در تاریخ 24/تیر/1393 با حمله به نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی از قول یکی از طرفداران فتنه آورده است: «علت اینکه برخی از جریان های افراطی بر اجرای استیضاح پافشاری می کنند این است که از یک طرف نگران منافع خود هستند و از طرف دیگر نگران افشای اقدامات مفسده جویانه چون اعزام دانشجو به خارج با معدل زیر چهارده از میان دوستان و آشنایان می باشند. ... تازه اگر تندروها بتوانند وزیر علوم را استیضاح کنند باز مقصودشان تامین نمی شود و سرپرستی و وزیر مبرز دیگری راه او را ادامه خواهد داد.»
سایت بالاترین و سایت های دیگر اصحاب فتنه نیز همین خط را دنبال کرده اند.
3- روزنامه ها و سایت های زنجیره ای وابسته به قدرت و ثروت و طرفدار فتنه گران با همنوایی کامل با ماهواره ها و سایت های آمریکایی، انگلیسی و ... و طرح مسأله بورسیه ها به دفاع از وزارت علوم و حمله به نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی پرداخته اند، صرفا برای نمونه، کافی است به روزنامه های شرق، ابتکار، اعتماد، ایران و ... در تاریخ های به ویژه نزدیک به زمان استیضاح توجه گردد.
جای بسی تأمل است چرا در یک هم صدایی کامل، اکثریت رسانه های ضد انقلاب خارجی و وابسته به دشمنان درجه یک ملت بزرگ ایران و روزنامه و رسانه های زنجیره ای وابسته به قدرت و ثروت و نزدیک به فتنه گران به حمله به مجلس شورای اسلامی و دفاع از فرجی دانا پرداخته اند؟
4- توهین های گسترده نسبت به نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی. برای نمونه، وزیر علوم –آقای فرجی دانا- در دیدار با تشکل های دانشجویی در ماه رمضان 1393 می گوید: «اگر من به نمایندگان امتیاز دانشگاه و ... می دادم دچار چالش نمی شدم».
نیز چون فرزندان و وابستگان نمایندگان از بورسیه های غیر قانونی استفاده کرده اند، و از افشاگری وزارت علوم می ترسند، دست به استیضاح زدند، همچنین نمایندگان استیضاح کننده افراد افراطی و تندرو بوده و صرفا به دنبال منافع خود هستند، و ... .
5- تهدیدهای مکرر نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به ویژه نمایندگانی که طرفدار استیضاح بوده اند به اینکه شما دیگر نمی توانید رأی بیاورید. نیز یک تشکل غیر قانونی در بیانیه خود در تاریخ 25/تیر/1393 نظام را تهدید به اغتشاش در دانشگاه در صورت استیضاح وزیر علوم کرده است: «در این شرایط باید توجه داشت در صورتی که این حرکات به نتیجه رسد و منافع گروهی خاص بر منافع ملی که همان استقلال دانشگاه است ارجحیت یابد و به استقلال دانشگاه لطمه ای وارد شود، بی شک دانشگاه به مکانی برای نزاع های سیاسی تبدیل خواهد شد.»
6- به صحنه آوردن برخی از دانشگاهیان برای مخالفت با استیضاح.
7- تماس های مختلف از سوی مسئولین وقت دولتی از جمله استانداران و ... با نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی جهت انصراف آنها از اسیضاح و تهدید و تطمیع نمایندگان.
8- فعالیت گسترده تمام نمایندگان پارلمانی وزارت خانه های مختلف جهت انصراف نمایندگان مجلس شورای اسلامی از استیضاح و نیز عدم رأی موافق به استیضاح.
9- اقدامات گسترده معاونت های مختلف وزارتخانه ها به ویژه وزارت علوم –از جمله تماسهای حضوری و غیر حضوری مکرر- جهت انصراف نمایندگان از استیضاح وزیر علوم.
10- آدرس غلط دادن به مردم از سوی رسانه های خارجی و داخلی وابسته به قدرت و ثروت که علت استیضاح، افشا شدن مسأله بورسیه های غیر قانونی است.
11- تحریک برخی از مخاطبین که اقلیت خاصی در مجلس بدنبال استیضاح است، و اکثریت مجلس باید در مقابل آنها ایستادگی کند. (با اینکه در روز اسیتضاح، اکثریت مجلس رأی به استیضاح داده است.)
12- حضور گسترده وزرا و مسئولین بلندپایه دولتی در مجلس شورای اسلامی در روز استیضاح و تماس آنها با نمایندگان جهت انصراف آنها از رأی مثبت به استیضاح (از جمله با اینجانب و نمایندگان دیگر به صورت مستقیم از سوی وزرا و معاونان آنها تماس حاصل شده و به صورت حضوری صحبت می شده است، به طوری که علیرغم اینکه رفتن و حضور میهمانان در میان نمایندگان و خارج شدن از جایگاه تعیین شده آنها برخلاف قانون است، برخی از وزرا در روز رأی گیری از جایگاه خود خارج و به میان نمایندگان برای صحبت با آنها می آمدند تا آنها را از رأی مثبت دادن به استیضاح منصرف کنند، و همین امر موجب تذکر هیأت رئیسه به ایشان شده بود. وزیری به نماینده ای گفته بود که اگر استیضاح رأی بیاورد در مذاکرات هسته ای تاثیر منفی خواهد داشت!! ). وزرا و مدیران دولتی که در روز استیضاح کارهای روزانه خود را رها کرده و نیز در سفر استانی رییس جمهور به اردبیل نرفته اند، عبارتند از:
1- آقای ظریف (وزیر خارجه)، 2- آقای رحمانی فضلی (وزیر کشور)، 3- آقای فانی (وزیر آموزش و پرورش)، 4- آقای زنگنه (وزیر نفت)، 5- آقای پورمحمدی (وزیر دادگستری)، 6- آقای طیب نیا (وزیر اقتصاد)، 7- آقای جهانگیری (معاون اول رئیس جمهور)، 8- آقای جنتی (وزیر ارشاد)، 9- آقای نوبخت (سخنگوی دولت)، 10- آقای قاضی زاده (وزیر بهداشت)، 11- آقای واعظی (وزیر ارتباطات)، 12- آقای ربیعی (وزیر کار و رفاه)، 13- آقای صالحی (رئیس سازمان انرژی اتمی)، 14- خانم ابتکار (رئیس سازمان محیط زیست)، و 15- معاونت های مختلف وزارت علوم مانند معاون فرهنگی و معاون پژوهش و معاونتهای وزارت خانه های دیگر از جمله معاونتهای پارلمانی وزارتخانه های دولت.
وجود چنین اقدامات وسیعی شاید در هیچ استیضاحی سابقه نداشته است، از افرادی که با قصد خیر معتقد بودند که می توان مشکل را حل کرد بگذریم، معلوم نیست چرا این استیضاح برای عده ای با گرایش خاص سیاسی در داخل و خارج تا این اندازه مهم بوده است که از انجام هیچ کاری برای جلوگیری از انجام آن فروگذار نکرده اند. از موارد قابل توجه، اتفاق دشمنان ملت ایران در خارج از کشور و تمام فتنه گران داخلی و فتنه گران فراری به دامان دشمنان ملت ایران در خارج از کشور-مانند مهاجرانی و علی افشاری- در مخالفت با این استیضاح و محکوم کردن مجلس بوده است. و همین امر کافی است که انسان منصف به درستی استیضاح پی ببرد.
امید است که دانشگاه های ما مسیر درست پیشرفت خود را طی کنند و ملت ایران را به قله رشد و کمال برساند.انشاالله
(1)اسناد فوق موجود است.
*تسنیم