هاشمی رفسنجانی شاید همچون محمد خاتمی به این نتیجه رسیده است که اشتباهات راهبردی وی و سکوت در برابر فتنه ۸۸، حمایت از افراد مسئلهدار اطراف خود و... منجر به آن شده که جایگاه مردمی و اجتماعیاش بهشدت افول نماید.
به گزارش شهدای ایران، سفر چندروزهی هاشمی رفسنجانی به همراه فرزندان و اطرافیانش بهویژه یکی از متهمین مالی و امنیتی که پروندهاش در محاکم قضایی به قدرت در حال پیگیری است، حواشی سیاسی فراوانی به دنبال داشت. همراهی چنین افرادی با حجتالاسلام هاشمی نشان از تأیید ضمنی و یا تلویحی رفتارهای آنان در فتنه ۸۸ و نیز دیگر اتهامهای اقتصادی را میدهد. رفتاری که بهیقین از دید تیزبین جامعه انقلابی ایران پنهان نخواهد بود.
اما پاسخ به یک پرسش توسط هاشمی رفسنجانی حواشی فراوانی را در رسانهها ایجاد کرد. وی در پاسخ به خبرنگاران درباره ارائه لیست برای مجلس خبرگان گفت: «ديگر از ما گذشته است که لیست انتخاباتی بدهیم»(۱). این سخنان آگاهان به مسائل سیاسی را متعجب ساخت، زیرا هاشمی در سال ۹۲ و با توجه به کهولت سن خود برای پرمشغلهترین فعالیت اجرایی کشور یعنی ریاست قوه مجریه نامزد شده بود!
همچنین سخنانی مشابه این سخنان هاشمی رفسنجانی چندی پیش توسط سید محمد خاتمی بیانشده بود، سخنانی که رویکرد اصلاحات را پس از انتخابات یازدهم ریاست جمهوری روشن ساخت؛ رویکردی که توسط برخی نظریهپردازان این جریان برای دوری از قدرت رسمی و بازسازی بدنه اجتماعی آن تعیینشده است.
رفتار هاشمی رفسنجانی درواقع خبر از پیچیدگی جریان سیاسی چهارم (۲) در سالهای آینده و دور شدن او از موضوعات سیاسی و اجتماعی میدهد که می تواند دو دلیل اصلی داشته باشد:
۱- هاشمی رفسنجانی شاید همچون محمد خاتمی به این نتیجه رسیده است که اشتباهات راهبردی، سکوت در برابر فتنه ی صهیونیستی – آمریکایی ۸۸، حمایت از افراد مسئلهدار اطراف خود، عدم برائت از توهینکنندگان به امام و عزاداران عاشورای حسینی، همکاری با فعالان فتنه بهعنوان مشاور و...، سرانجام منجر به آن شده که جایگاه مردمی و اجتماعی شخصیت چنین فردی بهشدت افول کند و سبد رأی او کاملاً شکسته شود. تا جایی که پیشبینی نتیجه ی مجلس ششم برای هر تحرکی توسط ایشان از زعم کارشناسان به گوش میرسد. لذا مدیریت سیاسی این گفتمان توسط هاشمی رفسنجانی بسیار حائز اهمیت است تا از حذف کامل از گردونه سیاسی، به دلیل رفتارهای اشتباه او منجر نگردد. سرانجامی که در اشخاصی مانند محمد خاتمی منجر به نابودی حیات سیاسی – اجراییاش شد.
۲- بالا رفتن سن و نیز مشکات فراوان در ناتوانی مدیریت مسائل اجرایی یکی از مهمترین دلایل چنین موضعگیریای از سوی ایشان است. حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در عدم کنترل فرزندانشان تا آنجا پیش رفت که بعضی از آنان محکومبه حبس و بعضی دیگر منتظر صدور حکم نهایی هستند. فردی که تا دیروز مهمترین مناسب سیاسی - اجرایی کشور را داشت، حال اطرافیانش به اپوزسیون داخلی نظام اسلامی مبدل گردیده بودند که پشت کردن بهحق مردم را مهمترین اولویت خود میدانستند. بر همین اساس هاشمی دیگر مایل به حضور مستقیم در انتخابات نیست، زیرا با عدم تدبیر مناسب وجهه کنونی وی را نیز مخدوش خواهد ساخت. لذا وی میکوشد ضمن حفظ حضور خود در مسائل مختلف، از حواشی آن بهویژه عدم اعتماد، خرج شدن برای دیگران و... جلوگیری نماید.
لذا توجه داشتن به تحرکات سیاسی افرادی همچون هاشمی رفسنجانی مبنی بر تمایل به رهبری جریانات سیاسی، بهجای حضور مستقیم در برابر قضاوت رأی مردم، نشان از راهبرد جدید او در جریان سازی موج چهارم تشکلهای سیاسی کشور میدهد.
همچنین احیای حزب کارگزاران سازندگی و عضوگیری مجدد، نشان از برنامهریزیهای کلان این جریان در انتخابات مجلس و حتی خبرگان رهبری دارد. لذا باید دید چه میزان سخنان حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی جامعه ی عمل میپوشد و چه میزان در پایبندی سیاسی به گفتمان خود همت نشان میدهد. او شاید بهظاهر از فعالیتهای سیاسی-اجرایی در چند سال اخیر دور بوده است، اما بهعکس مدیریت و جریان سازی له یا علیه بعضی از افراد را درصحنه و برون صحنه دنبال نموده است؛ رفتاری که بهیقین در آینده ی نزدیک بهسوی ایجاد فضای دیگر سیاسی – اجتماعی در گفتمان سازندگی خواهد داشت و بر آن است تا این جریان را باتدبیر خود احیا نماید.
*فرهنگ نیوزاما پاسخ به یک پرسش توسط هاشمی رفسنجانی حواشی فراوانی را در رسانهها ایجاد کرد. وی در پاسخ به خبرنگاران درباره ارائه لیست برای مجلس خبرگان گفت: «ديگر از ما گذشته است که لیست انتخاباتی بدهیم»(۱). این سخنان آگاهان به مسائل سیاسی را متعجب ساخت، زیرا هاشمی در سال ۹۲ و با توجه به کهولت سن خود برای پرمشغلهترین فعالیت اجرایی کشور یعنی ریاست قوه مجریه نامزد شده بود!
همچنین سخنانی مشابه این سخنان هاشمی رفسنجانی چندی پیش توسط سید محمد خاتمی بیانشده بود، سخنانی که رویکرد اصلاحات را پس از انتخابات یازدهم ریاست جمهوری روشن ساخت؛ رویکردی که توسط برخی نظریهپردازان این جریان برای دوری از قدرت رسمی و بازسازی بدنه اجتماعی آن تعیینشده است.
رفتار هاشمی رفسنجانی درواقع خبر از پیچیدگی جریان سیاسی چهارم (۲) در سالهای آینده و دور شدن او از موضوعات سیاسی و اجتماعی میدهد که می تواند دو دلیل اصلی داشته باشد:
۱- هاشمی رفسنجانی شاید همچون محمد خاتمی به این نتیجه رسیده است که اشتباهات راهبردی، سکوت در برابر فتنه ی صهیونیستی – آمریکایی ۸۸، حمایت از افراد مسئلهدار اطراف خود، عدم برائت از توهینکنندگان به امام و عزاداران عاشورای حسینی، همکاری با فعالان فتنه بهعنوان مشاور و...، سرانجام منجر به آن شده که جایگاه مردمی و اجتماعی شخصیت چنین فردی بهشدت افول کند و سبد رأی او کاملاً شکسته شود. تا جایی که پیشبینی نتیجه ی مجلس ششم برای هر تحرکی توسط ایشان از زعم کارشناسان به گوش میرسد. لذا مدیریت سیاسی این گفتمان توسط هاشمی رفسنجانی بسیار حائز اهمیت است تا از حذف کامل از گردونه سیاسی، به دلیل رفتارهای اشتباه او منجر نگردد. سرانجامی که در اشخاصی مانند محمد خاتمی منجر به نابودی حیات سیاسی – اجراییاش شد.
۲- بالا رفتن سن و نیز مشکات فراوان در ناتوانی مدیریت مسائل اجرایی یکی از مهمترین دلایل چنین موضعگیریای از سوی ایشان است. حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در عدم کنترل فرزندانشان تا آنجا پیش رفت که بعضی از آنان محکومبه حبس و بعضی دیگر منتظر صدور حکم نهایی هستند. فردی که تا دیروز مهمترین مناسب سیاسی - اجرایی کشور را داشت، حال اطرافیانش به اپوزسیون داخلی نظام اسلامی مبدل گردیده بودند که پشت کردن بهحق مردم را مهمترین اولویت خود میدانستند. بر همین اساس هاشمی دیگر مایل به حضور مستقیم در انتخابات نیست، زیرا با عدم تدبیر مناسب وجهه کنونی وی را نیز مخدوش خواهد ساخت. لذا وی میکوشد ضمن حفظ حضور خود در مسائل مختلف، از حواشی آن بهویژه عدم اعتماد، خرج شدن برای دیگران و... جلوگیری نماید.
لذا توجه داشتن به تحرکات سیاسی افرادی همچون هاشمی رفسنجانی مبنی بر تمایل به رهبری جریانات سیاسی، بهجای حضور مستقیم در برابر قضاوت رأی مردم، نشان از راهبرد جدید او در جریان سازی موج چهارم تشکلهای سیاسی کشور میدهد.
همچنین احیای حزب کارگزاران سازندگی و عضوگیری مجدد، نشان از برنامهریزیهای کلان این جریان در انتخابات مجلس و حتی خبرگان رهبری دارد. لذا باید دید چه میزان سخنان حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی جامعه ی عمل میپوشد و چه میزان در پایبندی سیاسی به گفتمان خود همت نشان میدهد. او شاید بهظاهر از فعالیتهای سیاسی-اجرایی در چند سال اخیر دور بوده است، اما بهعکس مدیریت و جریان سازی له یا علیه بعضی از افراد را درصحنه و برون صحنه دنبال نموده است؛ رفتاری که بهیقین در آینده ی نزدیک بهسوی ایجاد فضای دیگر سیاسی – اجتماعی در گفتمان سازندگی خواهد داشت و بر آن است تا این جریان را باتدبیر خود احیا نماید.