شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۴۹۹۴۱
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۸
بزرگ‌ترین مشکل مردم ما اقتصاد است که حل آن در گرو حل مشکلات ما در عرصه‌ی خارجی است، حل مشکل خارجی نیز معطوف به حل مشکلات داخلی است، حل مشکلات داخلی نیز به مشکلات ساختاری نظام بر می‌گردد و ...
شهدای ایران: چینش کابینه‌ی حسن روحانی پس از برگزیده شدن در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به وضوح استراتژی دولت برای مدیریت کشور را نشان می‌داد. تمرکز بیش از حد روحانی بر سیاست خارجی و ارتباطش با مسایل اقتصادی امری بود که درک آن از خواص به عوام رسیده و بر همه عیان شده بود.

اما تواقعات نسبت به وعده‌های رنگین رئیس جمهور در برهه‌ی انتخابات بسیار بالاتر از آن چیزی بود که دولت تصور آن‌ را می‌کرد. شاید دولت تصور می‌کرد که در گزارش عملکرد ۱۰۰ روزه اگر گزارش خود را معطوف به ارزیابی خودش از عملکرد دولت گذشته کند، مردم فراموش خواهند کرد که وی چه وعده‌هایی داده است.

اما نه تنها عوام این را فراموش نکردند بلکه خواص که توقع می‌رفت دولت را تحمل کنند صدای انتقادشان نسبت به عملکرد دولت بلند شد و طلب وعده‌های رئیس جمهور در همه‌ی حوزه‌ها و نه تنها سیاست خارجی را کردند. در این برهه نیز مجدد رسانه‌های زنجیره‌ای به یاری رئیس جمهور شتافتند و این توجیه را در افکار عمومی نهادینه کردند که بزرگ‌ترین مشکل مردم ما اقتصاد است که حل آن در گرو حل مشکلات ما در عرصه‌ی خارجی است، لذا عرصه‌ی خارجی بر داخلی (سیاست و فرهنگ) ارجحیت دارد و تحقق وعده‌ها در این حوزه بماند برای بعد!

شاید دولت به قواعد دپیلماسی بیشتر از آن چیزی که غربی‌ها بدان اعتقاد داشتند، اعتماد داشت و این باعث شد که پس از یک سال و چند ماه، مسائل خارجی نه تنها حل نشده باقی بماند بلکه پیچیده‌تر و تهدیدشان برای ما قابل لمس‌تر بشود.

حال که قفل‌های سیاسی و فرهنگی دست نخورده باقی مانده و کلید اعتدال در قفل‌های سیاست خارجی و اقتصاد آن طور که باید نچرخیده، دولت برای فرار از متهم شدن به ناکارآمدی نباید استراتژی خود را نو کند؟ ظاهراً دولت نیز به این موضوع پی برده و در چند هفته اخیر تمرکز خود را بیشتر به حوزه داخلی معطوف کرده است، از اظهار نظر رئیس جمهور در مسئله حجاب و گشت ارشاد تا فیلترینگ و... .

این شیفت استراتژیک سه حالت بیشتر ندارد؛ دولت این ظرفیت را در خود دیده است که می‌تواند همه‌ی مشکلات را یکجا و در همه‌ی حوزه‌ها به یکباره حل کند یا اینکه دولت ملول از حل مشکلات در حوزه‌ی خارجی به حوزه‌ی داخلی روی آورده است و یا اینکه دولت نسبت به میزان اعتماد مردم به خود دچار نگرانی شده و مجدد به تکرار شعارهایی که از طریق آن رای آورده رجوع کرده است.

یاری رسانه‌ها در توجیه عملکرد دولت، که پیشتر به سابقه‌ی آن اشاره شده بود، بنا به دو حالت آخر امروز ضرورت مجدد پیدا می‌کند، در این راستا محمد قوچانی ضمن اشاره به این چرخش در ادامه‌ی توجیهات گذشته حل مشکل سیاست خارجی را نیز معطوف به حل مشکلات داخلی می‌کند و اینطور می‌نویسد: «در دیدار اصلاح‌طلبان با رئیس جمهور در ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ یکی از چهره‌های شاخص جبهه اصلاحات و حزب کارگزاران سازندگی ایران به درستی متذکر شد که معضل سیاست خارجی ایران ریشه در سیاست داخلی دارد... د. مواضع اخیر دکتر روحانی نشان دهنده درک دست او از این مسئله است».

البته این چرخه‌ی توجیهات به اینجا ختم نشده بلکه در ادامه مشکلات داخلی به مشکلات ساختاری نظام گره می‌خورد که قوچانی از آن با عنوان «جدال کلاسیک روسای جمهور ایران» یاد می‌کند و این‌گونه می‌نویسد: « احیای جدال کلاسیک روسای جمهور ایران از آغاز تا امروز بر سر اختیارات قانونی خود به عنوان رئیس «جمهوری» یا رئیس «اجرایی»  کشور در دوره‌ی روحانی خیلی طولانی نشد و هنوز دولت روحانی به سال دوم خود نرسیده، رئیس جمهور آن را افتتاح کرد و زمین بازی را از سیاست خارجی وارد سیاست داخلی کرد».

سید حسین مرعشی نیز در این خصوص می‌گوید: «واقعیت این است که اداره‌ی ایران خیلی سخت است. ساختارهای درونی نظام به شکلی که هیچ کس نمی‌تواند آنچه را که به مردم وعده می‌دهد به طور کامل محقق کند. از نظر من مهم این است که کشور در مسیر بهبودی قرار بگیرد. ما باید انتظارات مردم را کاهش دهیم. مقصود من پایین نگه داشتن انتظارات نیست بلکه مدیریت کردن انتظارات است. همین الان ما انتظاراتی از قبیل رفع حصر یا آزادی زندانیان سیاسی یا جمع شدن گشت ارشاد و ... داریم. واقعیت این است که در ساختاری که قوه قضائیه برای خودش در مقابل دولت قائل است (که به نظر من کاملا اشتباه است و در دنیا هم قاضی مستقل است اما دستگاه قضایی از حاکمیت مستقل و منفک نیست) عملا دولت اختیار کامل در این باره ندارد ... ما مشکلات ساختاری داریم. با این مشکلات ساختاری طبیعی است که رئیس جمهوری نمی‌تواند خواسته‌های مردم را پاسخ دهد و حل و فصل کند».

حال مشخص نیست که این سلسله‌ی توجیهات به کجا ختم می‌شود و عاقبت حل کدام مشکلات در گرو کدام مشکلات دیگر است!؟

به هر دیگی که می‌جوشد میاور کاسه و منشین/ که هر دیگی که می‌جوشد درون چیزی دگر دارد.

*نماینده

























نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار