تبریک اهالی غزه به ایران نشانه ای است که نشان می‌دهد ایران تنها به خط‌ونشان کشیدن اکتفا نمی‌کند و واقعاً به شعارهای ضد استکباری خود جامه عمل پوشانده است.
شهدای ایران: احمدشاه مسعود مبارز مجاهد و شیر دره پنج شیر، شاید جزو نخستین دلاورانی باشد که با مجاهدت در برابر اولین موج سلفی‌های تکفیری ایستاد و درراه دفاع از اسلام ناب به شهادت رسید. امروز که جهان اسلام درگیر دشمن تازه‌ای با عناوینی چون داعش، بوکوحرام و النصره و القاعده و ده‌ها گروهک تروریستی دیگر است بهانه‌ای است تا از ناگفته‌های اولین سد در برابر گروه‌های تروریستی تکفیری سخن گفته شود.
شاید افغانستان اولین کشوری بود که تیغ تیز تروریست‌های تکفیری بر پیکره‌اش نشت و ناامنی و کشت و کشتار و خسارات بسیاری را متحمل شد. و امروز سوریه، عراق، بخشی از ترکیه، اردن و حتی عربستان درگیر پدیده‌ای است که در لباس اسلام علیه اسلام شمشیر کشیده و به نفع صهیونیست‌ها دست به کشت و کشتار و ناامنی زده است.
دکتر ولایتی وزیر وقت امور خارجه ایران و رئیس مرکز استراتژی مجمع تشخیص مصلحت نظام، ناگفته‌هایی از نقش ایران در حمایت از احمد شاه مسعود را بیان کرده است که می‌تواند با شرایط امروز منطقه، قیاس و نقشه برجسته ایران را در آن ملاحظه کرد:
«طالبان تمام افغانستان را به‌جز دره پنجشیر که در دست احمدشاه مسعود بود گرفتند. ولی فقط دره پنجشیر سقوط نکرد و برای اولین بار این مطلب را عنوان می‌کنم که علت سقوط نکردن احمد شاه مسعود به دلیل حمایت‌های ایران بود که از راه تاجیکستان و از منطقه جیحون کمک کرد تا طالبان نتواند بر دره پنجشیر مسلط شود و بر این اساس کمک ایران و تاجیک‌ها باعث شد تا طالبان نتواند بر کل افغانستان مسلط شود.»
این ناگفته‌ها نشان می‌دهد که ایران به‌عنوان لنگرگاه امنیت و ثبات منطقه در هرزمانی که گروه‌های وابسته، شروع به ایجاد ناامنی کرده است توانسته با استفاده از نفوذ و تجهیزات، شرایط را به نفع طرف صاحب حق و صلح‌طلب هموار کند. سوریه، لبنان و نوار غزه سه حوزه‌ای هستند که با سرزمین‌های اشغالی هم‌مرز هستند و به‌عنوان خط اول مقاومت مطرح‌اند. ایران زمانی می‌تواند ابتکار عمل را در دست بگیرد که مهره‌های شاخص و متحد خود را در میان گروه‌های مقاومت پیداکرده و با پرورش و حمایت از آن‌ها خط مقاومت را به منطقه امن بدل سازد.
باید قبول کنیم که دشمن برای نابودی اسلام و مخصوصاً تشیع و اسلام ناب دست به اقدام با استفاده از شعارهای اسلامی و گسترش گروه‌های تندرو کرده است. حمایت علنی ایران از گروه‌هایی چون کردهای پیش‌مرگ، ارتش سوریه و نیروهای مقاومت در نواز غزه نمونه‌هایی از استراتژی ایران برای دفاع از ارزش‌های والای اسلامی است.
هنوز جنازه‌های شهدا در نواز غزه به‌طور کامل جمع‌آوری نشده است و گردوخاک جنگ ۵۰ روزه غزه کامل ننشسته که باید این پیروزی را به برادران مقاومت و مردم سلحشور غزه تبریک گفت. این جنگ برخلاف تمام جنگ‌های گذشته عمق نفوذ ایران، قدرت ایمان و قدرت نظامی مقاومت و البته سستی صهیونیست‌ها را نشان داد.
شکست اسرائیل سندی است بر این مسئله که دنیای غرب و استکبار تمامی معادلات خود را نقش بر آب می‌بیند. تبریک اهالی غزه به ایران نشانهٔ دیگری است که نشان می‌دهد ایران تنها به خط‌ونشان کشیدن اکتفا نمی‌کند و واقعاً به شعارهای ضد استکباری خود جامه عمل پوشانده و برای رهانیدن مردم مظلوم از چنگان استکبار کمر همت بسته است.
کشورهایی که برای حمایت از اسرائیل، داعش را ساخته‌اند و امروز برای نجات خود تلاش می‌کنند تا با استفاده از گروهک‌ها، به ایران و اسلام ضربه بزنند کم‌کم به این مسئله واقف می‌شوند که این گروه‌ها نه‌تنها برای ایران خطری مهم تلقی نمی‌شوند، بلکه نوک پیکان تکفیری‌ها به سمت خودشان چرخش می‌کند و کشور خودشان را دچار بحران می‌کند.
دکتر ولایتی درباره حضور داعش در سوریه و عراق این‌گونه شرح می‌دهد: «در حال حاضر سردمداران داعش از سردمداران صدام هستند و طالبان به آن‌ها کمک می‌کند. داعش با روشی پیچیده تشکیل‌شده چون مرکز طلایی مقاومت از سوریه آغاز می‌شد و مسلماً برای صهیونیست‌ها این مقاومت خطرناک بود. آن‌ها می‌خواستند سوریه و رئیس‌جمهور آن کمتر از ۶ ماه سقوط کند و از آن‌طرف عراق را نیز به چالش بکشانند.»
اگر بخواهیم در مورد آینده دست به پیش‌بینی بزنیم باید به این نکات تأکید کنیم که آمریکا و متحدانش، نقشه‌ای که کشیده‌اند و میلیاردها دلاری که خرج تروریست‌های تکفیری کرده‌اند را باید با میلیاردها دلار دیگر نابود کنند؛ زیرا خطر داعش برای آمریکا و متحدانش به‌مراتب بیشتر از ایران و نیروهای مقاومت است.
از دلایل خطر تکفیری‌ها برای آمریکا و متحدان آن می‌توان به خطر بازگشت نیروهای افراطی تکفیری به موطن خود در اروپا و دیگر مناطق تحت سیطره دولت‌های غربی و ادامه اعمال تروریستی و افراطی و همچنین حمله به نیروها و کمپ‌های نیروهای غربی در خاورمیانه اشاره نمود. چنان‌که پیش‌ازاین نیز در جریان درگیری القاعده با نیروهای آمریکایی، تلفات قابل‌توجهی به نیروهای آمریکایی وارد شد و اکنون نیز، نیروهای تروریست داعش در مرحله قدرت‌طلبی مانند طالبان هستند و آینده مشابهی را برای حامیان خود رقم خواهند زد. ایران نیز اجازه نخواهد داد معادلات منطقه به ضررش به پایان برسد و این مسئله با توجه به گذشته قابل‌اثبات و پیش‌بینی است.
*فرهنگ نیوز
شاید افغانستان اولین کشوری بود که تیغ تیز تروریست‌های تکفیری بر پیکره‌اش نشت و ناامنی و کشت و کشتار و خسارات بسیاری را متحمل شد. و امروز سوریه، عراق، بخشی از ترکیه، اردن و حتی عربستان درگیر پدیده‌ای است که در لباس اسلام علیه اسلام شمشیر کشیده و به نفع صهیونیست‌ها دست به کشت و کشتار و ناامنی زده است.
دکتر ولایتی وزیر وقت امور خارجه ایران و رئیس مرکز استراتژی مجمع تشخیص مصلحت نظام، ناگفته‌هایی از نقش ایران در حمایت از احمد شاه مسعود را بیان کرده است که می‌تواند با شرایط امروز منطقه، قیاس و نقشه برجسته ایران را در آن ملاحظه کرد:
«طالبان تمام افغانستان را به‌جز دره پنجشیر که در دست احمدشاه مسعود بود گرفتند. ولی فقط دره پنجشیر سقوط نکرد و برای اولین بار این مطلب را عنوان می‌کنم که علت سقوط نکردن احمد شاه مسعود به دلیل حمایت‌های ایران بود که از راه تاجیکستان و از منطقه جیحون کمک کرد تا طالبان نتواند بر دره پنجشیر مسلط شود و بر این اساس کمک ایران و تاجیک‌ها باعث شد تا طالبان نتواند بر کل افغانستان مسلط شود.»
این ناگفته‌ها نشان می‌دهد که ایران به‌عنوان لنگرگاه امنیت و ثبات منطقه در هرزمانی که گروه‌های وابسته، شروع به ایجاد ناامنی کرده است توانسته با استفاده از نفوذ و تجهیزات، شرایط را به نفع طرف صاحب حق و صلح‌طلب هموار کند. سوریه، لبنان و نوار غزه سه حوزه‌ای هستند که با سرزمین‌های اشغالی هم‌مرز هستند و به‌عنوان خط اول مقاومت مطرح‌اند. ایران زمانی می‌تواند ابتکار عمل را در دست بگیرد که مهره‌های شاخص و متحد خود را در میان گروه‌های مقاومت پیداکرده و با پرورش و حمایت از آن‌ها خط مقاومت را به منطقه امن بدل سازد.
باید قبول کنیم که دشمن برای نابودی اسلام و مخصوصاً تشیع و اسلام ناب دست به اقدام با استفاده از شعارهای اسلامی و گسترش گروه‌های تندرو کرده است. حمایت علنی ایران از گروه‌هایی چون کردهای پیش‌مرگ، ارتش سوریه و نیروهای مقاومت در نواز غزه نمونه‌هایی از استراتژی ایران برای دفاع از ارزش‌های والای اسلامی است.
هنوز جنازه‌های شهدا در نواز غزه به‌طور کامل جمع‌آوری نشده است و گردوخاک جنگ ۵۰ روزه غزه کامل ننشسته که باید این پیروزی را به برادران مقاومت و مردم سلحشور غزه تبریک گفت. این جنگ برخلاف تمام جنگ‌های گذشته عمق نفوذ ایران، قدرت ایمان و قدرت نظامی مقاومت و البته سستی صهیونیست‌ها را نشان داد.
شکست اسرائیل سندی است بر این مسئله که دنیای غرب و استکبار تمامی معادلات خود را نقش بر آب می‌بیند. تبریک اهالی غزه به ایران نشانهٔ دیگری است که نشان می‌دهد ایران تنها به خط‌ونشان کشیدن اکتفا نمی‌کند و واقعاً به شعارهای ضد استکباری خود جامه عمل پوشانده و برای رهانیدن مردم مظلوم از چنگان استکبار کمر همت بسته است.
کشورهایی که برای حمایت از اسرائیل، داعش را ساخته‌اند و امروز برای نجات خود تلاش می‌کنند تا با استفاده از گروهک‌ها، به ایران و اسلام ضربه بزنند کم‌کم به این مسئله واقف می‌شوند که این گروه‌ها نه‌تنها برای ایران خطری مهم تلقی نمی‌شوند، بلکه نوک پیکان تکفیری‌ها به سمت خودشان چرخش می‌کند و کشور خودشان را دچار بحران می‌کند.
دکتر ولایتی درباره حضور داعش در سوریه و عراق این‌گونه شرح می‌دهد: «در حال حاضر سردمداران داعش از سردمداران صدام هستند و طالبان به آن‌ها کمک می‌کند. داعش با روشی پیچیده تشکیل‌شده چون مرکز طلایی مقاومت از سوریه آغاز می‌شد و مسلماً برای صهیونیست‌ها این مقاومت خطرناک بود. آن‌ها می‌خواستند سوریه و رئیس‌جمهور آن کمتر از ۶ ماه سقوط کند و از آن‌طرف عراق را نیز به چالش بکشانند.»
اگر بخواهیم در مورد آینده دست به پیش‌بینی بزنیم باید به این نکات تأکید کنیم که آمریکا و متحدانش، نقشه‌ای که کشیده‌اند و میلیاردها دلاری که خرج تروریست‌های تکفیری کرده‌اند را باید با میلیاردها دلار دیگر نابود کنند؛ زیرا خطر داعش برای آمریکا و متحدانش به‌مراتب بیشتر از ایران و نیروهای مقاومت است.
از دلایل خطر تکفیری‌ها برای آمریکا و متحدان آن می‌توان به خطر بازگشت نیروهای افراطی تکفیری به موطن خود در اروپا و دیگر مناطق تحت سیطره دولت‌های غربی و ادامه اعمال تروریستی و افراطی و همچنین حمله به نیروها و کمپ‌های نیروهای غربی در خاورمیانه اشاره نمود. چنان‌که پیش‌ازاین نیز در جریان درگیری القاعده با نیروهای آمریکایی، تلفات قابل‌توجهی به نیروهای آمریکایی وارد شد و اکنون نیز، نیروهای تروریست داعش در مرحله قدرت‌طلبی مانند طالبان هستند و آینده مشابهی را برای حامیان خود رقم خواهند زد. ایران نیز اجازه نخواهد داد معادلات منطقه به ضررش به پایان برسد و این مسئله با توجه به گذشته قابل‌اثبات و پیش‌بینی است.
*فرهنگ نیوز
