آل سعود که همچنان و آشکارا و به طور رسمی به حمایت های گسترده مالی، تبلیغاتی، سیاسی و نظامی از گروه های تروریستی به ویژه در سوریه ادامه می دهد، اعلام کرده است که میزبان اجلاس مبارزه با تروریسم خواهد بود.
به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنیم، عربستان در حالی ژست مبارزه با تروریسم به خود گرفته است که طی بیش از سه سالی که از بحران سوریه می گذرد، به طور آشکار و رسما از گروه های تروریستی مسلح به زعم خود میانه رو که به اقدامات خشونت آمیز در سوریه ادامه می دهند، حمایت می کند و نقش بسزایی در ادامه کشتار و ناامنی و بی ثباتی در سوریه ایفا می کند و حتی کشورهای دیگر را هم ترغیب کرده است از این گروه ها حمایت کنند.
بر اساس آمار سازمان ها و نهادهای رسمی و غیررسمی غربی، اتباع عربستان پس از تونس، بیشترین اعضای خارجی گروه های تروریستی به ویژه داعش را تشکیل می دهد، اتباع کشورهای غربی و برخی کشورهای منطقه ای نیز دیگر اعضای این گروه های برهم زننده امنیت و ثبات منطقه را تشکیل می دهند.
هر چند به ادعای مقامات سعودی، گروه مسلح موسوم به ارتش آزاد سوریه و جبهه اسلامی، گروه های میانه رو به شمار می روند، اما شکی نیست که حمایت سعودی ها از این گروه های مسلح خشونت طلب، زمینه ساز شکل گیری گروه های افراطی تر و خطرناک تری همچون داعش بوده است و مقامات سعودی هر چه در بوق و کرنا کنند که مصمم به مبارزه با تروریسم هستند و قصد برگزاری کنفرانس مبارزه با تروریسم را دارند، نمی تواند برای افکارعمومی به ویژه بزرگترین قربانیان حملات این گروه های تروریستی یعنی ملت های عراق و سوریه، قانع کننده باشد و باور اینکه حاکمان عربستان در عمل و واقعا به دنبال مبارزه با تروریسم در منطقه باشند، سخت و دشوار است.
سخنان اخیر شاه سعودی درباره تروریسم و هشدار وی درباره امتداد آن به اروپا و آمریکا که به طور گسترده از سوی رسانه های سعودی پوشش داده می شود و روزی نیست که از آن تمجید نکنند، نشان دهنده این است که تروریست های مورد حمایت ریاض و غرب از خطوط قرمز ترسیم شده عبور کرده و با توجه به حمایت های نامحدود تسلیحاتی و مالی حامیانشان، احساس استقلال کرده و به اصطلاح علیه اربابان خود خروج کرده اند که این وضع دیگر برای آمریکا و سعودی ها و دیگر حامیان گروه های تروریستی قابل تحمل نیست.
باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا هم مدعی شده است که ائتلاف جهانی علیه داعش تشکیل داده و همانطور که واشنگتن، القاعده را شکست داد، داعش را شکست خواهد داد، این اظهارات در حقیقت تلاش برای گمراه کردن افکارعمومی از نقش آمریکا در تشکیل این گروه های تروریستی در راستای اهداف خود و به عنوان بهانه ای برای مداخله در امور کشورهای منطقه قلمداد می شود، زیرا همه می دانند که القاعده را آمریکا با دلارهای عربستان در دوران اشغال افغانستان با هدف جنگ نیابتی با شوروی سابق تشکیل داد، اما بعدها که این گروه سر به عصیان و نافرمانی برداشت، عملیات به اصطلاح مبارزه با تروریسم را آغاز کرد.
وقتی عبدالله بن عبدالعزیز شاه عربستان، از جامعه جهانی می خواهد تا افراط گرایان را با سه عامل قدرت، عقل و سرعت در هم بکوبند، چرا که اگر این کار انجام نشود، تروریست ها به زودی به اروپا و آمریکا نیز خواهند رسید، نشان می دهد که حاکمان عربستان عمیقا احساس خطر کرده و نگرانی شدیدی آنها را فرا گرفته است، خطری که کشورش را تهدید می کند، از سمت فرزند نوجوانش به نام داعش است که خود آن را ساخته و پرداخته و تربیت کرده است.
فاطمه الزرکانی از نمایندگان ائتلاف دولت قانون عراق گفته است هر کس در شکل گیری گروه تروریستی داعش که به کشتار عراقی ها می پردازد، مشارکت داشته است، اکنون برای کشور و مردم خود احساس خطر می کند، آن هم خطر از سوی گروهی که برای کشتار عراقی ها و دیگر ملت های منطقه ساخته است، سعودی ها که باید به خاطر مشارکت در کشتار انسان های بیگناه تقاص پس بدهند همان طور که خداوند وعده داده است؛ اکنون با تمام وجودشان عمق خطر تروریسمی را که خود بانی و باعث آن شده اند،احساس می کنند و حداقل کاری که باید انجام دهند، مقابله واقعی و نه حرفی و ظاهری با تروریسم است که این کار را باید از کشور خود آغاز کنند و مروجان خشونت و ترور و افکار انحرافی و خشونت طلبانه را مهار کنند.
به گفته الزرکانی، مبارزه با تروریسم در حال حاضر یک ماموریت و وظیفه بین المللی است که همه باید دست به دست هم داده و خطر این گروه های تروریستی را از ملت ها دور کرده و آنها را بر اساس قوانین بین المللی به عنوان جنایتکاران جنگی که مرتکب کشتار دسته جمعی می شوند، محاکمه و مجازات کنند.
سمیر العمی کارشناس امور گروه های تروریستی معتقد است که داعش اساسا بیش از هر چیز بر منافع مالی و سود پیش از هر چیز دیگری تکیه می کند و این هدف را دنبال می کند و مساله ادعای اسلام خواهی و اجرای شریعت اسلامی، دروغی بیش نیست و عربستان یا کشورهای دیگر که داعش را پر و بال دادند، این گروه را به عنوان نیروی مهاجم و ابزاری برای تحمیل سیطره خود بر کشورهای منطقه قرار داده بودند و تحکیم سلطه و پیشبرد اهداف علت اصلی شکل گیری داعش بود و به همین سبب عربستان به حمایت همه جانبه از آن روی آورد.
این کارشناس می گوید پس از موضع گیری جامعه بین المللی علیه داعش، منافع آمریکا و عربستان در تقابل و تضاد با یکدیگر قرار گرفت و موضع باراک اوباما واکنش شدید سعودی را به دنبال داشت که انتظار داشت آمریکا از دخالت در عراق برای مهار داعش چشم پوشی کند.
هنگامی که آمریکا، با توجه به انزجار افکارعمومی از جنایات وحشیانه داعش و به ویژه پس از انتشار ویدئوی سربریده شدن دو تبعه خود از سوی داعش، تصمیم گرفت در ظاهر از مزدوران خود شانه خالی کرده و ژست مبارزه با این گروه تروریستی بگیرد، شاه سعودی هم چاره ای نداشت جز اینکه از دولتمردان آمریکایی تبعیت کرده و مدعی نبرد با گروهی شود که با دلارهای نفتی عربستان رشد و نمو یافت و در این راستا برای فریب افکارعمومی، از اهدای مبلغ یکصد میلیون دلار به مرکز مبارزه با تروریسم سازمان ملل سخن بگوید.
سمیر العمی کارشناس امور گروه های تروریستی می گوید قطع حمایت مالی سعودی(البته در سطح رسمی، چرا که حمایت ها در سطح غیر رسمی همچنان ادامه دارد) از داعش این احساس را نزد این گروه این تروریستی به وجود آورد که آل سعود این گروه را وارد باتلاق عراق کرده اند و به همین سبب در مقابل این گروه دو گزینه بیشتر وجود ندارد، یا اینکه برای خود ولایت دائمی در عراق ایجاد کند تا بتواند از نظر مالی به استقلال برسد و یا اینکه رسما به حمایت مالی سعودی از خود اعتراف کند که در این صورت هم خود و هم سعودی را در تنگنا قرار خواهد داد و در نتیجه هیچ راهی جز فشار بر عربستان وجود ندارد تا درباره داعش بگوید که توانسته است دولت اسلامی را ایجاد کرده یا حداقل، سعودی ها را به ادامه حمایت مالی از خود وادار کنند که این مساله، آل سعود را نگران و در بد مخمصه ای، آنها را گرفتار کرده است.
عربستان و آمریکا هر اندازه تلاش کنند که خود را مصمم به مبارزه با تروریسم نشان دهند، نمی توانند از زیر بار مسئولیت این همه کشتار و جنایات وحشیانه تروریست هایی که خود تربیت کرده و سازمان دهی کرده اند، شانه خالی کنند، هر چند آمریکا خواستار ائتلاف جهانی فراگیر برای مبارزه با داعش شده، این ادعا هرگز نمی تواند مردم عراق و سوریه را قانع کند، زیرا آنها مدت هاست که در معرض جنایات وحشیانه تروریست های مزدور قرار دارند.
اما نباید از این مساله دیگر غافل بود و آن اینکه آمریکا تنها زمانی تصمیم گرفت با داعش در عراق مقابله کند که به اربیل واقع در شمال عراق یعنی خط قرمز کاخ سفید نزدیک شد و منافع آمریکا را به خطر انداخت، زیرا این کشور ماه ها در برابر کشتار مردم بیگناه عراق سکوت کرد و هیچ اقدامی برای نجات جان مردم از شر داعش انجام نداد، نکته دیگر اینکه آمریکا و عربستان صرفا از مبارزه با داعش آن هم نه در سوریه سخن گفته اند و گروه های تروریستی خطرناکی همچون جبهه النصره را به حال خود رها کرده اند تا همچنان به جنایات خود در سوریه ادامه دهند و این مساله بار دیگر بر دوگانه بودن معیارهای مدعیان مبارزه با تروریسم مهر تایید می زند.
شاه عربستان و دیگر مقامات آل سعود از این نظر احساس نگرانی می کنند که تبدیل به هدفی برای تروریست هایی شوند که با حمایت آنها در سوریه و عراق به کشتار و جنایت می پردازند که بخش عمده ای از آنها را اتباع عربستان تشکیل می دهند، چندی پیش هم شاه عربستان با صدور فرمانی برای جلوگیری از بازگشت تروریست های سعودی از سوریه و عراق آنها را به مجازات حبس طولانی در صورت بازگشت تهدید کرده بود، بنابراین ادعای ملک عبدالله درباره مبارزه با تروریسم و هیاهوی گسترده رسانه های سعودی درباره برگزاری کنفرانسی در این زمینه به میزبانی ریاض نشانه نگرانی عمیق آل سعود از بازگشت تروریست ها که شعارهای حمایت از آنها در داخل عربستان بر روی دیوارهای مدارس و مراکز مختلف لرزه بر اندام آنها انداخته است و در حقیقت تلاش برای منحرف کردن افکارعمومی از نقش سعودی ها در شکل گیری گروه های تروریستی به ویژه داعش و جنایات وحشیانه ای است که آنها در چارچوب نقشه راهی که ریاض برای رسیدن به اهدافش ترسیم کرده، مرتکب می شوند. بازی جدید آمریکا و دیگر مدعیان مبارزه با تروریسم هم با هدف فریب جهانیان و القای اینکه آنها نقشی در شکل گیری گروه های تروریستی ندارند، آغاز شده است که البته این رفتار ریاکارانه تاثیری بر بدبینی و بی اعتمادی ملت هایی که قربانی تروریست های مورد حمایت غرب و متحدانشان شده اند، نخواهد داشت.
نکته دیگر اینکه آمریکا باید برای اثبات ادعای خود مبنی بر مبارزه با تروریسم، ابتدا در سیاست های خصمانه و گزینشی و دوگانه خود در قبال ملت های منطقه بازنگری و ضمن توقف حمایت های خود از تروریست ها در منطقه، عربستان و ترکیه و قطر را نیز که همچنان از گروه های تروریستی حمایت می کنند، برای توقف این حمایت ها تحت فشار قرار دهد، زیرا این سیاست ها سبب شکل گیری فرهنگ انزجار از آمریکا در عموم کشورهای خاورمیانه و نقض گسترده حقوق بشری شده است که دولتمردان آمریکا همواره از آن دم می زنند و از آن به عنوان بهانه ای برای دخالت در امور کشورهای جهان استفاده می کنند، هر چند اشتراک منافع میان آمریکا، عربستان و گروه های تروریستی و شکل گیری آنها به خاطر حفظ این منافع، باعث می شود تا افکارعمومی هیچ گاه، ادعای آمریکا و عربستان مبنی بر مبارزه با تروریسم را باور نکنند و آن را صرفا تلاشی در راستای انحراف افکارعمومی بدانند.
بر اساس آمار سازمان ها و نهادهای رسمی و غیررسمی غربی، اتباع عربستان پس از تونس، بیشترین اعضای خارجی گروه های تروریستی به ویژه داعش را تشکیل می دهد، اتباع کشورهای غربی و برخی کشورهای منطقه ای نیز دیگر اعضای این گروه های برهم زننده امنیت و ثبات منطقه را تشکیل می دهند.
هر چند به ادعای مقامات سعودی، گروه مسلح موسوم به ارتش آزاد سوریه و جبهه اسلامی، گروه های میانه رو به شمار می روند، اما شکی نیست که حمایت سعودی ها از این گروه های مسلح خشونت طلب، زمینه ساز شکل گیری گروه های افراطی تر و خطرناک تری همچون داعش بوده است و مقامات سعودی هر چه در بوق و کرنا کنند که مصمم به مبارزه با تروریسم هستند و قصد برگزاری کنفرانس مبارزه با تروریسم را دارند، نمی تواند برای افکارعمومی به ویژه بزرگترین قربانیان حملات این گروه های تروریستی یعنی ملت های عراق و سوریه، قانع کننده باشد و باور اینکه حاکمان عربستان در عمل و واقعا به دنبال مبارزه با تروریسم در منطقه باشند، سخت و دشوار است.
سخنان اخیر شاه سعودی درباره تروریسم و هشدار وی درباره امتداد آن به اروپا و آمریکا که به طور گسترده از سوی رسانه های سعودی پوشش داده می شود و روزی نیست که از آن تمجید نکنند، نشان دهنده این است که تروریست های مورد حمایت ریاض و غرب از خطوط قرمز ترسیم شده عبور کرده و با توجه به حمایت های نامحدود تسلیحاتی و مالی حامیانشان، احساس استقلال کرده و به اصطلاح علیه اربابان خود خروج کرده اند که این وضع دیگر برای آمریکا و سعودی ها و دیگر حامیان گروه های تروریستی قابل تحمل نیست.
باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا هم مدعی شده است که ائتلاف جهانی علیه داعش تشکیل داده و همانطور که واشنگتن، القاعده را شکست داد، داعش را شکست خواهد داد، این اظهارات در حقیقت تلاش برای گمراه کردن افکارعمومی از نقش آمریکا در تشکیل این گروه های تروریستی در راستای اهداف خود و به عنوان بهانه ای برای مداخله در امور کشورهای منطقه قلمداد می شود، زیرا همه می دانند که القاعده را آمریکا با دلارهای عربستان در دوران اشغال افغانستان با هدف جنگ نیابتی با شوروی سابق تشکیل داد، اما بعدها که این گروه سر به عصیان و نافرمانی برداشت، عملیات به اصطلاح مبارزه با تروریسم را آغاز کرد.
وقتی عبدالله بن عبدالعزیز شاه عربستان، از جامعه جهانی می خواهد تا افراط گرایان را با سه عامل قدرت، عقل و سرعت در هم بکوبند، چرا که اگر این کار انجام نشود، تروریست ها به زودی به اروپا و آمریکا نیز خواهند رسید، نشان می دهد که حاکمان عربستان عمیقا احساس خطر کرده و نگرانی شدیدی آنها را فرا گرفته است، خطری که کشورش را تهدید می کند، از سمت فرزند نوجوانش به نام داعش است که خود آن را ساخته و پرداخته و تربیت کرده است.
فاطمه الزرکانی از نمایندگان ائتلاف دولت قانون عراق گفته است هر کس در شکل گیری گروه تروریستی داعش که به کشتار عراقی ها می پردازد، مشارکت داشته است، اکنون برای کشور و مردم خود احساس خطر می کند، آن هم خطر از سوی گروهی که برای کشتار عراقی ها و دیگر ملت های منطقه ساخته است، سعودی ها که باید به خاطر مشارکت در کشتار انسان های بیگناه تقاص پس بدهند همان طور که خداوند وعده داده است؛ اکنون با تمام وجودشان عمق خطر تروریسمی را که خود بانی و باعث آن شده اند،احساس می کنند و حداقل کاری که باید انجام دهند، مقابله واقعی و نه حرفی و ظاهری با تروریسم است که این کار را باید از کشور خود آغاز کنند و مروجان خشونت و ترور و افکار انحرافی و خشونت طلبانه را مهار کنند.
به گفته الزرکانی، مبارزه با تروریسم در حال حاضر یک ماموریت و وظیفه بین المللی است که همه باید دست به دست هم داده و خطر این گروه های تروریستی را از ملت ها دور کرده و آنها را بر اساس قوانین بین المللی به عنوان جنایتکاران جنگی که مرتکب کشتار دسته جمعی می شوند، محاکمه و مجازات کنند.
سمیر العمی کارشناس امور گروه های تروریستی معتقد است که داعش اساسا بیش از هر چیز بر منافع مالی و سود پیش از هر چیز دیگری تکیه می کند و این هدف را دنبال می کند و مساله ادعای اسلام خواهی و اجرای شریعت اسلامی، دروغی بیش نیست و عربستان یا کشورهای دیگر که داعش را پر و بال دادند، این گروه را به عنوان نیروی مهاجم و ابزاری برای تحمیل سیطره خود بر کشورهای منطقه قرار داده بودند و تحکیم سلطه و پیشبرد اهداف علت اصلی شکل گیری داعش بود و به همین سبب عربستان به حمایت همه جانبه از آن روی آورد.
این کارشناس می گوید پس از موضع گیری جامعه بین المللی علیه داعش، منافع آمریکا و عربستان در تقابل و تضاد با یکدیگر قرار گرفت و موضع باراک اوباما واکنش شدید سعودی را به دنبال داشت که انتظار داشت آمریکا از دخالت در عراق برای مهار داعش چشم پوشی کند.
هنگامی که آمریکا، با توجه به انزجار افکارعمومی از جنایات وحشیانه داعش و به ویژه پس از انتشار ویدئوی سربریده شدن دو تبعه خود از سوی داعش، تصمیم گرفت در ظاهر از مزدوران خود شانه خالی کرده و ژست مبارزه با این گروه تروریستی بگیرد، شاه سعودی هم چاره ای نداشت جز اینکه از دولتمردان آمریکایی تبعیت کرده و مدعی نبرد با گروهی شود که با دلارهای نفتی عربستان رشد و نمو یافت و در این راستا برای فریب افکارعمومی، از اهدای مبلغ یکصد میلیون دلار به مرکز مبارزه با تروریسم سازمان ملل سخن بگوید.
سمیر العمی کارشناس امور گروه های تروریستی می گوید قطع حمایت مالی سعودی(البته در سطح رسمی، چرا که حمایت ها در سطح غیر رسمی همچنان ادامه دارد) از داعش این احساس را نزد این گروه این تروریستی به وجود آورد که آل سعود این گروه را وارد باتلاق عراق کرده اند و به همین سبب در مقابل این گروه دو گزینه بیشتر وجود ندارد، یا اینکه برای خود ولایت دائمی در عراق ایجاد کند تا بتواند از نظر مالی به استقلال برسد و یا اینکه رسما به حمایت مالی سعودی از خود اعتراف کند که در این صورت هم خود و هم سعودی را در تنگنا قرار خواهد داد و در نتیجه هیچ راهی جز فشار بر عربستان وجود ندارد تا درباره داعش بگوید که توانسته است دولت اسلامی را ایجاد کرده یا حداقل، سعودی ها را به ادامه حمایت مالی از خود وادار کنند که این مساله، آل سعود را نگران و در بد مخمصه ای، آنها را گرفتار کرده است.
عربستان و آمریکا هر اندازه تلاش کنند که خود را مصمم به مبارزه با تروریسم نشان دهند، نمی توانند از زیر بار مسئولیت این همه کشتار و جنایات وحشیانه تروریست هایی که خود تربیت کرده و سازمان دهی کرده اند، شانه خالی کنند، هر چند آمریکا خواستار ائتلاف جهانی فراگیر برای مبارزه با داعش شده، این ادعا هرگز نمی تواند مردم عراق و سوریه را قانع کند، زیرا آنها مدت هاست که در معرض جنایات وحشیانه تروریست های مزدور قرار دارند.
اما نباید از این مساله دیگر غافل بود و آن اینکه آمریکا تنها زمانی تصمیم گرفت با داعش در عراق مقابله کند که به اربیل واقع در شمال عراق یعنی خط قرمز کاخ سفید نزدیک شد و منافع آمریکا را به خطر انداخت، زیرا این کشور ماه ها در برابر کشتار مردم بیگناه عراق سکوت کرد و هیچ اقدامی برای نجات جان مردم از شر داعش انجام نداد، نکته دیگر اینکه آمریکا و عربستان صرفا از مبارزه با داعش آن هم نه در سوریه سخن گفته اند و گروه های تروریستی خطرناکی همچون جبهه النصره را به حال خود رها کرده اند تا همچنان به جنایات خود در سوریه ادامه دهند و این مساله بار دیگر بر دوگانه بودن معیارهای مدعیان مبارزه با تروریسم مهر تایید می زند.
شاه عربستان و دیگر مقامات آل سعود از این نظر احساس نگرانی می کنند که تبدیل به هدفی برای تروریست هایی شوند که با حمایت آنها در سوریه و عراق به کشتار و جنایت می پردازند که بخش عمده ای از آنها را اتباع عربستان تشکیل می دهند، چندی پیش هم شاه عربستان با صدور فرمانی برای جلوگیری از بازگشت تروریست های سعودی از سوریه و عراق آنها را به مجازات حبس طولانی در صورت بازگشت تهدید کرده بود، بنابراین ادعای ملک عبدالله درباره مبارزه با تروریسم و هیاهوی گسترده رسانه های سعودی درباره برگزاری کنفرانسی در این زمینه به میزبانی ریاض نشانه نگرانی عمیق آل سعود از بازگشت تروریست ها که شعارهای حمایت از آنها در داخل عربستان بر روی دیوارهای مدارس و مراکز مختلف لرزه بر اندام آنها انداخته است و در حقیقت تلاش برای منحرف کردن افکارعمومی از نقش سعودی ها در شکل گیری گروه های تروریستی به ویژه داعش و جنایات وحشیانه ای است که آنها در چارچوب نقشه راهی که ریاض برای رسیدن به اهدافش ترسیم کرده، مرتکب می شوند. بازی جدید آمریکا و دیگر مدعیان مبارزه با تروریسم هم با هدف فریب جهانیان و القای اینکه آنها نقشی در شکل گیری گروه های تروریستی ندارند، آغاز شده است که البته این رفتار ریاکارانه تاثیری بر بدبینی و بی اعتمادی ملت هایی که قربانی تروریست های مورد حمایت غرب و متحدانشان شده اند، نخواهد داشت.
نکته دیگر اینکه آمریکا باید برای اثبات ادعای خود مبنی بر مبارزه با تروریسم، ابتدا در سیاست های خصمانه و گزینشی و دوگانه خود در قبال ملت های منطقه بازنگری و ضمن توقف حمایت های خود از تروریست ها در منطقه، عربستان و ترکیه و قطر را نیز که همچنان از گروه های تروریستی حمایت می کنند، برای توقف این حمایت ها تحت فشار قرار دهد، زیرا این سیاست ها سبب شکل گیری فرهنگ انزجار از آمریکا در عموم کشورهای خاورمیانه و نقض گسترده حقوق بشری شده است که دولتمردان آمریکا همواره از آن دم می زنند و از آن به عنوان بهانه ای برای دخالت در امور کشورهای جهان استفاده می کنند، هر چند اشتراک منافع میان آمریکا، عربستان و گروه های تروریستی و شکل گیری آنها به خاطر حفظ این منافع، باعث می شود تا افکارعمومی هیچ گاه، ادعای آمریکا و عربستان مبنی بر مبارزه با تروریسم را باور نکنند و آن را صرفا تلاشی در راستای انحراف افکارعمومی بدانند.
