شهدای ایران shohadayeiran.com

تا فرمانده به ناوچه خبر بدهد که مانور بدهید،موشک دیگری به پاشنه ناوچه و بلافاصله موشک دومی هم به قسمت جلویی آن اصابت کرد.
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

 جملات بالا بخشی از خاطره مربوط به شهید اکبر شیروانی «مهناوی دوم» است. در ادامه این خاطره می‌خوانیم: اکبر 20 روز مرخصی داشت. به خانه آمده بود که استراحت کند. ولی تحمل دوری از منطقه را نداشت. در عملیات قبلی تعدادی از همرزمان و دوستانش شهید شده بودند. برای همین خیلی ناراحت و غمگین بود. هنوز سه روز از مدت مرخصی‌اش نگذشته بود که راهی جبهه شد. مادرش مخالفت کرد ولی اکبر گفت: " مادر، اگر شما ببینید چند نفر در آب غرق می‌شوند و شما در حالی که شنا بلد هستید به آنها کمک نمی‌کنید؟ وظیفه من الان دفاع از کشورم است. باید بروم و به وظیفه‌ام عمل کنم."

 

 

اکبر رفت و از او خبری نشد تا اینکه اعلام کردند دشمن «ناوچه پیکان» را با موشک زده است. ما به بوشهر رفتیم تا از او خبری به دست آوریم. گفتند: که آنها به ماموریت رفته‌اند و دیگر برنگشته‌اند و برای ما هم هیچ چیز روشن نیست.

 

 

اما یک نفر برای ما تعریف کرد:" از عملیات برمی‌گشتیم. نیم ساعت بود که عملیات تمام شده بود. ناگهان دیدم که موشکی به طرف ناوچه آمد. تا فرمانده به ناوچه خبر بدهد که مانور بدهید، موشک دیگری به پاشنه ناوچه برخورد کرد و بلافاصله موشک دومی هم به بخش جلویی ناوچه خورد و ناوچه کاملاً منهدم شد. عاشورایی در وسط دریا به پا شد،بوی خون همه دریا را گرفته بود."

 

اما ما هنوز هم چشم انتظار اکبر هستیم تا برگردد.

معاونت فناوری ارتباطات و اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی ایران اولین یادواره شهدای مخابرات در دفاع مقدس را روز 26 دی‌ماه جاری برگزار می‌کند.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار