شهدای ایران: سیدعابدین نورالدینی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: صورت مسأله مذاکرات هستهای مشخص است و نمیتوان آن را تغییر داد. به نظر میرسد طی چند ماه اخیر نسبت به این صورت مسأله کم توجهی شده است. تغییر صورت مسأله یعنی تغییر معادله و این تغییر، گزارههای اصلی را به حاشیه میبرد.
درباره موضوع تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران، چند نکته وجود دارد. مرور این نکات به استنباط درست از واقعیت موضوع کمک میکند.
اول: آنچه مهم است توافق ژنو نیست، بلکه تحریمهاست. توافق ژنو اقدام و تلاشی بود که میخواست در گام نخست افزایش تحریمها متوقف و در ادامه منجر به لغو تحریمها شود. به همین دلیل بود که آقای روحانی پس از توافق صراحتا اعلام کردند:«سازمان تحریمها ترک برداشت.» اما آیا گام نخست در عمل محقق شد؟ خیر! توافق ژنو در همان گام نخست نتوانست مانع تصویب تحریمهای جدید شود. اتحادیه اروپایی و آمریکاییها پس از توافق ژنو در چند نوبت اقدام به تصویب و اعمال تحریمهای جدید کردند. این را آقای عراقچی هم تایید کرده است. بنابراین اهمیت توافق ژنو وابسته به کارکرد آن در متوقف کردن و در ادامه لغو تحریمها بود. آیا توافق ژنو در عمل چنین کارکردی داشته است؟
دوم: اینکه تحریمهای جدید مغایر نص توافق ژنو است یا روح آن، در موضوع تحریمها، چندان مهم نیست؛ چرا که در هر حالت، تحریمها علیه ایران بیشتر شد اما از نظرگاه رصد رفتار دولت، این موضوع بسیار قابل تامل است. وقتی دولت اعلام میکند تحریمهای جدید خلاف متن توافق نیست، عملا به 2 موضوع اعتراف میکند: 1- توافقنامه ژنو نتوانسته است مانع تصویب و اعمال تحریمهای بیشتر شود. یا شاید تیم مذاکره کننده نیز هنگام توافق این را میدانست 2- دیپلماتهای مذاکره کننده نتوانستند حفرههای توافق ژنو را تشخیص دهند و مانع شیطنتهای طرف آمریکایی شوند. بنابراین مشخص است مغایرت تحریمهای جدید با روح توافق هم نشاندهنده ناکارآمدی توافق ژنو است.
سوم؛ توافق ژنو یک فرآیند را برای رسیدن به توافق جامع ترسیم کرده است. اکنون سوالی مطرح است و آن اینکه در صورت توافق جامع، آیا باز هم میتوان شرایطی را در نظر گرفت که آمریکاییها بدون نقض توافق جامع، تحریمهای بیشتری علیه ایران تصویب و اعمال کنند؟ منتقدان توافق ژنو، پیش از این به این سوال پاسخ دادهاند. بله! بر اساس آنچه در توافق ژنو آمده، در صورت تحقق توافق جامع، شرایط برای شیطنت و تداوم اقدامات زشت آمریکاییها در افزایش تحریمها فراهم است. بر اساس همین نکات میتوان گفت توافق ژنو را نمیتوان به عنوان یک موفقیت دیپلماتیک محسوب کرد. دستاورد عینی و ملموس توافق در حوزه تحریمها چه بوده است. نکته بسیار مهم این است که همه این شرایط درحالی ایجاد شده که ایران بر اساس همین توافق، بخش عمدهای از فعالیتها و دستاوردهای هستهای خود را متوقف کرده یا از بین برده است. به هر جهت به نظر نمیرسد ادامه این مسیر منجر به اتفاقات مبارک شود اما در کنار این موضوعات، آقای ظریف در توجیه تحریم جدید وزارت خزانهداری آمریکا، گفت:«تحریمهای آمریکا بیشتر برای راضی کردن گروههای فشاری است که با هر توافقی مخالف هستند بنابراین با روح توافق در تضاد است». آیا از این جمله وزیر خارجه، دغدغه وی نسبت به اعمال تحریمهای بیشتر برآورد میشود؟ آقای ظریف تقریبا تمام تلاش خود را میکند تا زشتی اقدام آمریکاییها در بیتوجهی به تعهدات و توافقات خود را توجیه کند. اساسا وظیفه آقای ظریف تفسیر تحریمهای آمریکاست؟ سیلی محکم آمریکاییها را باید پاسخ گفت یا به دنبال توجیه آن بود؟ پیش از این بارها به دولتمردان بویژه تیم مذاکرهکننده هستهای توصیه شد نسبت به اعتماد عمومی که مهمترین سرمایه تیم مذاکرهکننده است، حساسیت لازم را داشته باشند. هر اقدامی که موجب لطمه خوردن اعتماد عمومی به تیم مذاکره کننده میشود، مذموم است. این توجیه سطح پایین و قدیمی آقای ظریف درباره تحریمهای جدید آمریکا را در کنار اظهارات هر از گاه آقای ظریف که بازگشت غربستیزان به قدرت را به طرف مقابل یادآوری میکند و به همین دلیل آنها را از شکست مذاکرات برحذر میدارد، قرار دهید؛ چه برآوردی به دست میآید؟ آیا این رفتارها را میتوان در چارچوب وظایف ملی آقای وزیر تفسیر کرد؟ توجیه و مالهکشی رفتار زشت آمریکاییها نه عقلانی است، نه واقعی و نه ملی. ضمن اینکه این قبیل توجیهات با این ادعای دولتیها که در صورت شکست مذاکرات، عداوت و بیاعتباری آمریکاییها اثبات میشود نیز در تناقض است. وزیر خارجه اگر معتقد به بیاعتباری و دشمنی آمریکاست، به هیچ عنوان نباید به دنبال توجیه دشمنیهای آمریکا علیه کشورمان باشد.
درباره موضوع تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران، چند نکته وجود دارد. مرور این نکات به استنباط درست از واقعیت موضوع کمک میکند.
اول: آنچه مهم است توافق ژنو نیست، بلکه تحریمهاست. توافق ژنو اقدام و تلاشی بود که میخواست در گام نخست افزایش تحریمها متوقف و در ادامه منجر به لغو تحریمها شود. به همین دلیل بود که آقای روحانی پس از توافق صراحتا اعلام کردند:«سازمان تحریمها ترک برداشت.» اما آیا گام نخست در عمل محقق شد؟ خیر! توافق ژنو در همان گام نخست نتوانست مانع تصویب تحریمهای جدید شود. اتحادیه اروپایی و آمریکاییها پس از توافق ژنو در چند نوبت اقدام به تصویب و اعمال تحریمهای جدید کردند. این را آقای عراقچی هم تایید کرده است. بنابراین اهمیت توافق ژنو وابسته به کارکرد آن در متوقف کردن و در ادامه لغو تحریمها بود. آیا توافق ژنو در عمل چنین کارکردی داشته است؟
دوم: اینکه تحریمهای جدید مغایر نص توافق ژنو است یا روح آن، در موضوع تحریمها، چندان مهم نیست؛ چرا که در هر حالت، تحریمها علیه ایران بیشتر شد اما از نظرگاه رصد رفتار دولت، این موضوع بسیار قابل تامل است. وقتی دولت اعلام میکند تحریمهای جدید خلاف متن توافق نیست، عملا به 2 موضوع اعتراف میکند: 1- توافقنامه ژنو نتوانسته است مانع تصویب و اعمال تحریمهای بیشتر شود. یا شاید تیم مذاکره کننده نیز هنگام توافق این را میدانست 2- دیپلماتهای مذاکره کننده نتوانستند حفرههای توافق ژنو را تشخیص دهند و مانع شیطنتهای طرف آمریکایی شوند. بنابراین مشخص است مغایرت تحریمهای جدید با روح توافق هم نشاندهنده ناکارآمدی توافق ژنو است.
سوم؛ توافق ژنو یک فرآیند را برای رسیدن به توافق جامع ترسیم کرده است. اکنون سوالی مطرح است و آن اینکه در صورت توافق جامع، آیا باز هم میتوان شرایطی را در نظر گرفت که آمریکاییها بدون نقض توافق جامع، تحریمهای بیشتری علیه ایران تصویب و اعمال کنند؟ منتقدان توافق ژنو، پیش از این به این سوال پاسخ دادهاند. بله! بر اساس آنچه در توافق ژنو آمده، در صورت تحقق توافق جامع، شرایط برای شیطنت و تداوم اقدامات زشت آمریکاییها در افزایش تحریمها فراهم است. بر اساس همین نکات میتوان گفت توافق ژنو را نمیتوان به عنوان یک موفقیت دیپلماتیک محسوب کرد. دستاورد عینی و ملموس توافق در حوزه تحریمها چه بوده است. نکته بسیار مهم این است که همه این شرایط درحالی ایجاد شده که ایران بر اساس همین توافق، بخش عمدهای از فعالیتها و دستاوردهای هستهای خود را متوقف کرده یا از بین برده است. به هر جهت به نظر نمیرسد ادامه این مسیر منجر به اتفاقات مبارک شود اما در کنار این موضوعات، آقای ظریف در توجیه تحریم جدید وزارت خزانهداری آمریکا، گفت:«تحریمهای آمریکا بیشتر برای راضی کردن گروههای فشاری است که با هر توافقی مخالف هستند بنابراین با روح توافق در تضاد است». آیا از این جمله وزیر خارجه، دغدغه وی نسبت به اعمال تحریمهای بیشتر برآورد میشود؟ آقای ظریف تقریبا تمام تلاش خود را میکند تا زشتی اقدام آمریکاییها در بیتوجهی به تعهدات و توافقات خود را توجیه کند. اساسا وظیفه آقای ظریف تفسیر تحریمهای آمریکاست؟ سیلی محکم آمریکاییها را باید پاسخ گفت یا به دنبال توجیه آن بود؟ پیش از این بارها به دولتمردان بویژه تیم مذاکرهکننده هستهای توصیه شد نسبت به اعتماد عمومی که مهمترین سرمایه تیم مذاکرهکننده است، حساسیت لازم را داشته باشند. هر اقدامی که موجب لطمه خوردن اعتماد عمومی به تیم مذاکره کننده میشود، مذموم است. این توجیه سطح پایین و قدیمی آقای ظریف درباره تحریمهای جدید آمریکا را در کنار اظهارات هر از گاه آقای ظریف که بازگشت غربستیزان به قدرت را به طرف مقابل یادآوری میکند و به همین دلیل آنها را از شکست مذاکرات برحذر میدارد، قرار دهید؛ چه برآوردی به دست میآید؟ آیا این رفتارها را میتوان در چارچوب وظایف ملی آقای وزیر تفسیر کرد؟ توجیه و مالهکشی رفتار زشت آمریکاییها نه عقلانی است، نه واقعی و نه ملی. ضمن اینکه این قبیل توجیهات با این ادعای دولتیها که در صورت شکست مذاکرات، عداوت و بیاعتباری آمریکاییها اثبات میشود نیز در تناقض است. وزیر خارجه اگر معتقد به بیاعتباری و دشمنی آمریکاست، به هیچ عنوان نباید به دنبال توجیه دشمنیهای آمریکا علیه کشورمان باشد.