از آنجایی که خرید انجام شده است و خرابکاری بعداً کشف شده است، بی شک کشف آن توسط نیروهای فنی و مهندسین درگیر با تجهیزات صورت گرفته است نه توسط مدیران امنیتی که آشنایی با مباحث فنی ندارند
به گزارش شهدای ایران به نقل از جهان، هفته گذشته علی اکبر صالحی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمن انرژی اتمی در حاشیه نمایشگاه تخصصی مقابله با خرابکاری صنعتی، در حالی از رضایت آمانو از همکاری ایران سخن به میان آورد که بنابر بر اظهارات خود صالحی، آمانو تعداد سؤالات خود را تا ۶۰ مورد افزایش داده است. صالحی آن هم فقط درباره EBW (چاشنی های انفجاری) به خبرنگاران گفت: «درباره EBW قبلاً بیشتر از دو تا سه سؤال مطرح نبود اما ناگهان تبدیل به ۶۰ سؤال شد که ما اعتراض کردیم.»
این تنها تناقض نیست، تناقض دیگر آنجاست که صالحی در جایی عنوان می کند که به سیزده سوال پاسخ داده اند و در جایی دیگر این تعداد را هشت مورد عنوان می کند و پنج مورد دیگر را در حال بررسی و رایزنی آن هم در طی مذاکرات هسته ای قابل پاسخگویی می داند. تناقض حتی از این هم فراتر رفته و وی در جایی دیگر چنین بیان می کند که به سیزده سوال پاسخ داده شده و پنج مورد دیگر در حال بررسی است که بدین ترتیب تعداد سوالات درخواستی به ۱۸ مورد می رسد. خبر ذیل جای خواندن دارد:
«صالحی با بیان این که تا به امروز بیش از ۱۳ خواسته و سوال آنها را پاسخ داده ایم، گفت : آنها ۵ سوال و خواسته دیگر دارند که در دستور کار قرار دارد؛ انجام برخی از این خواسته ها رو به اتمام و برخی نیز در حال انجام است.»
صالحی در ادامه همین خبر چنین اظهار داشت: «می توان گفت طی ۷ تا ۸ ماه گذشته حدود ۱۸ سوال و تقاضای آنها را پاسخگو بوده ایم البته ما این موارد را در چارچوب پادمان هسته ای و مقداری نیز فراتر از پادمان با در نظر گرفتن انعطاف، انجام داده ایم. »
اما از این تناقضات صوری و بغرنج که بگذریم، عمده مشکل ماهوی و مربوط به انعطاف فراتر از پادمانی است که خود صالحی بدان اشاره و اعتراف دارد. همچنان که در پاراگراف قبل مشاهده می شود، صالحی به انعطاف فراتر از چارچوب پادمان تصریح می کند. وی در ادامه به این موضوع و موضع تصریح بیشتری می دهد:
« جمهوری اسلامی ایران تا حد امکان این اجازه را به آژانس داده تا از برخی تاسیسات و معادنش که در چارچوب پادمان نمی گنجد، بازدید کند.»
حاصل این همه انعطاف، آیا همچنان که تیم مذاکره کننده و نیز جناب صالحی متوقع و منتظر هستند، آیا انعطاف غرب و برخورد حقوقی و غیرسیاسی آژانس اتمی خواهد بود؟ صالحی، خود بر این نکته انگشت می نهد که: «دو سه کشور دیگر شامل دو کشور آسیایی و یک کشور آفریقایی هست که نام نمی برم که با استناد به پرونده آنان از آقای آمانو سوال کردم چگونه آن کشورها، مشکلاتشان سریع حل شد؟ به آقای آمانو گفتم معلوم است که حل و فصل مسائل خیلی متاثر از امور سیاسی است و ابراز امیدواری کردم این بار هم آژانس عقب نیفتد.»
بنابراین توقع برخورد حقوقی از آژانسی که زیر سیطره بی چون و چرای شورای حکام است، راه به جایی نخواهد برد مگر ناامیدی و فریب خوردن.
اما در ادامه صالحی علی رغم اعتراض صحیح و نگرانی مورد نظر، باز امیدوارانه از پی گیری حقوقی امر از طریق آژانش و پی گیری سیاسی از طریق ۵+۱ سخن می گوید و در ادامه به سیطره شورای حکام بر آژانس اذعان می کند:
« ما با ۱+۵ عملاً مسائل را از بعد سیاسی و با آژانس از بعد فنی و حقوقی پیش می بریم، امیدوارم این بار آژانس پا به پای ۱+۵ پیش بیاید زیرا اگر ما با ۱+۵ به نتیجه برسیم اعضای تشکیل دهنده شورای حکام عمدتا همین کشورها هستند و در مجموع نظر نهایی آژانس توسط این شورا جمع بندی می شود.»
نمایشگاهی برای افتخارات و نیز اشتباهات!
از همه این نگرانی ها و تناقضات که بگذریم - که بخشی از آن حاصل فشار وارده از سوی دولت بر صالحی است- مهمترین نگرانی پیش آمده در سازمان انرژی اتمی مربوط می شود به آن چه باید اهمال کاری نیروهای امنیتی در خرید خواند. چرا که نتیجه غفلت برخی تبدیل به برگزاری نمایشگاه تخصصی مقابله با خرابکاری صنعتی شده است.
نمایشگاهی که علاوه بر نمایش افتخارات، همزمان و تلویحاً جایی برای نمایش برخی خبط های نیروهای امنیتی است.
بی تردید، برگزاری این نمایشگاه یک افتخار ملی محسوب می شود، اما افتخاری که عمدتا حاصل مجاهدت نیروهای فنی فعال در سازمان اتمی است نه نیروهای امنیتی.
آیا نباید از نیروهای امنیتی و مسؤولان مربوطه این سؤال را پرسید که چطور دشمن توانسته اقدام به فروش چنین تجهیزاتی به ایران کند؟ اگر چنین اتفاقی عامدانه نبوده، حتماً غافلانه بوده است. از آنجایی که خرید انجام شده و خرابکاری بعداً کشف شده است، بی شک کشف آن توسط نیروهای فنی و مهندسان درگیر با تجهیزات صورت گرفته است نه توسط مدیران امنیتی که آشنایی با مباحث فنی ندارند و از سویی دیگر اگر هم داشته باشند، این آشنایی، آشنایی حتی لازم نبوده است، که اگر بود، خرید اشتباه صورت نمی گرفت یا اگر اطلاع فنی در هنگام خرید وجود داشته است، آن وقت نگرانی از احتمال وجود تحرک دست های واسط و مرتبط با دشمن بیشتر قوت خواهد گرفت.
با عنایت به اینکه بسیاری از مسؤولان امنیتی سایر صنایع حیاتی کشور از این نمایشگاه بازدید کرده اند و می خواهند با ترفندهای دشمن آشنا شوند، بایستی به این امر توجه داشته باشند که چنین خرابکاری هایی همواره دارای سرمنشاءهای غافلانه و یا خائنانه انسانی است. بررسی این موضوع که این خریدها در چه دوران و با مسؤولیت چه افرادی انجام شده حائز اهمیت است و صنایع حیاتی و حساس کشور را از نفوذ عناصر سهل انگار یا خدای ناکرده مرتبط با بیگانگان حفظ خواهد کرد.
این تنها تناقض نیست، تناقض دیگر آنجاست که صالحی در جایی عنوان می کند که به سیزده سوال پاسخ داده اند و در جایی دیگر این تعداد را هشت مورد عنوان می کند و پنج مورد دیگر را در حال بررسی و رایزنی آن هم در طی مذاکرات هسته ای قابل پاسخگویی می داند. تناقض حتی از این هم فراتر رفته و وی در جایی دیگر چنین بیان می کند که به سیزده سوال پاسخ داده شده و پنج مورد دیگر در حال بررسی است که بدین ترتیب تعداد سوالات درخواستی به ۱۸ مورد می رسد. خبر ذیل جای خواندن دارد:
«صالحی با بیان این که تا به امروز بیش از ۱۳ خواسته و سوال آنها را پاسخ داده ایم، گفت : آنها ۵ سوال و خواسته دیگر دارند که در دستور کار قرار دارد؛ انجام برخی از این خواسته ها رو به اتمام و برخی نیز در حال انجام است.»
صالحی در ادامه همین خبر چنین اظهار داشت: «می توان گفت طی ۷ تا ۸ ماه گذشته حدود ۱۸ سوال و تقاضای آنها را پاسخگو بوده ایم البته ما این موارد را در چارچوب پادمان هسته ای و مقداری نیز فراتر از پادمان با در نظر گرفتن انعطاف، انجام داده ایم. »
اما از این تناقضات صوری و بغرنج که بگذریم، عمده مشکل ماهوی و مربوط به انعطاف فراتر از پادمانی است که خود صالحی بدان اشاره و اعتراف دارد. همچنان که در پاراگراف قبل مشاهده می شود، صالحی به انعطاف فراتر از چارچوب پادمان تصریح می کند. وی در ادامه به این موضوع و موضع تصریح بیشتری می دهد:
« جمهوری اسلامی ایران تا حد امکان این اجازه را به آژانس داده تا از برخی تاسیسات و معادنش که در چارچوب پادمان نمی گنجد، بازدید کند.»
حاصل این همه انعطاف، آیا همچنان که تیم مذاکره کننده و نیز جناب صالحی متوقع و منتظر هستند، آیا انعطاف غرب و برخورد حقوقی و غیرسیاسی آژانس اتمی خواهد بود؟ صالحی، خود بر این نکته انگشت می نهد که: «دو سه کشور دیگر شامل دو کشور آسیایی و یک کشور آفریقایی هست که نام نمی برم که با استناد به پرونده آنان از آقای آمانو سوال کردم چگونه آن کشورها، مشکلاتشان سریع حل شد؟ به آقای آمانو گفتم معلوم است که حل و فصل مسائل خیلی متاثر از امور سیاسی است و ابراز امیدواری کردم این بار هم آژانس عقب نیفتد.»
بنابراین توقع برخورد حقوقی از آژانسی که زیر سیطره بی چون و چرای شورای حکام است، راه به جایی نخواهد برد مگر ناامیدی و فریب خوردن.
اما در ادامه صالحی علی رغم اعتراض صحیح و نگرانی مورد نظر، باز امیدوارانه از پی گیری حقوقی امر از طریق آژانش و پی گیری سیاسی از طریق ۵+۱ سخن می گوید و در ادامه به سیطره شورای حکام بر آژانس اذعان می کند:
« ما با ۱+۵ عملاً مسائل را از بعد سیاسی و با آژانس از بعد فنی و حقوقی پیش می بریم، امیدوارم این بار آژانس پا به پای ۱+۵ پیش بیاید زیرا اگر ما با ۱+۵ به نتیجه برسیم اعضای تشکیل دهنده شورای حکام عمدتا همین کشورها هستند و در مجموع نظر نهایی آژانس توسط این شورا جمع بندی می شود.»
نمایشگاهی برای افتخارات و نیز اشتباهات!
از همه این نگرانی ها و تناقضات که بگذریم - که بخشی از آن حاصل فشار وارده از سوی دولت بر صالحی است- مهمترین نگرانی پیش آمده در سازمان انرژی اتمی مربوط می شود به آن چه باید اهمال کاری نیروهای امنیتی در خرید خواند. چرا که نتیجه غفلت برخی تبدیل به برگزاری نمایشگاه تخصصی مقابله با خرابکاری صنعتی شده است.
نمایشگاهی که علاوه بر نمایش افتخارات، همزمان و تلویحاً جایی برای نمایش برخی خبط های نیروهای امنیتی است.
بی تردید، برگزاری این نمایشگاه یک افتخار ملی محسوب می شود، اما افتخاری که عمدتا حاصل مجاهدت نیروهای فنی فعال در سازمان اتمی است نه نیروهای امنیتی.
آیا نباید از نیروهای امنیتی و مسؤولان مربوطه این سؤال را پرسید که چطور دشمن توانسته اقدام به فروش چنین تجهیزاتی به ایران کند؟ اگر چنین اتفاقی عامدانه نبوده، حتماً غافلانه بوده است. از آنجایی که خرید انجام شده و خرابکاری بعداً کشف شده است، بی شک کشف آن توسط نیروهای فنی و مهندسان درگیر با تجهیزات صورت گرفته است نه توسط مدیران امنیتی که آشنایی با مباحث فنی ندارند و از سویی دیگر اگر هم داشته باشند، این آشنایی، آشنایی حتی لازم نبوده است، که اگر بود، خرید اشتباه صورت نمی گرفت یا اگر اطلاع فنی در هنگام خرید وجود داشته است، آن وقت نگرانی از احتمال وجود تحرک دست های واسط و مرتبط با دشمن بیشتر قوت خواهد گرفت.
با عنایت به اینکه بسیاری از مسؤولان امنیتی سایر صنایع حیاتی کشور از این نمایشگاه بازدید کرده اند و می خواهند با ترفندهای دشمن آشنا شوند، بایستی به این امر توجه داشته باشند که چنین خرابکاری هایی همواره دارای سرمنشاءهای غافلانه و یا خائنانه انسانی است. بررسی این موضوع که این خریدها در چه دوران و با مسؤولیت چه افرادی انجام شده حائز اهمیت است و صنایع حیاتی و حساس کشور را از نفوذ عناصر سهل انگار یا خدای ناکرده مرتبط با بیگانگان حفظ خواهد کرد.