بعد از آن كه فيلم تمام شد، آقاي خامنه‌اي فرمودند: «اگر اين فيلم مبتني بر يك درام شكل گرفته كه هيچ، اما اگر براساس واقعيات باشد، من حرف دارم.» آقاي شجاعي گفت متاسفانه "بدوك" مبتني بر واقعيات است. آقا برافروخته شده و از حاضران پرسيدند: «اگر اين امر واقعي است، چرا ما را مطلع نمي‌كنيد؟»
به گزارش شهدای ایران به نقل از خبرگزاری دانشجو، مهدی چراغ زاده؛ بعد از آن كه فيلم تمام شد، آقاي خامنه‌اي فرمودند: «اگر اين فيلم مبتني بر يك درام شكل گرفته كه هيچ، اما اگر براساس واقعيات باشد، من حرف دارم.» آقاي شجاعي گفت متاسفانه "بدوك" مبتني بر واقعيات است. آقا برافروخته شده و از حاضران پرسيدند: «اگر اين امر واقعي است، چرا ما را مطلع نمي‌كنيد؟» ايشان بلافاصله از آقاي زم خواستند هر آنچه به عنوان مستند در اين زمينه وجود دارد برايشان بفرستد... بعدها شنيدم قسمت عمده‌‌‌اي از اين مشكل بحمدالله رفع شده است.»
بدوک روايتي از زندگي يك خواهر و برادر نوجوان به نام‌هاي جعفر و جمال است. آنها كه پس از مرگ ناگهاني پدرشان، حيدر، مجبور به ترك روستا شده‌اند، توسط دلالي به نام ستار ربوده مي‌شوند. ستار، جعفر را به عبدالله قاچاقچي مي‌فروشد و جمال را با خود به پاكستان مي‌برد. جعفر به همراهي بچه‌هاي ديگر براي عبدالله كالاي قاچاق از پاكستان به ايران وارد مي‌كند. او ضمن آشنايي با پسركي پاكستاني ردپايي از خواهرش در پاكستان مي‌يابد و تصميم مي‌گيرد با كمك دوستش نورالدين؛ خواهرش را نجات داده به ايران برگرداند. او به پاكستان مي‌رود و از آنجا سوار قايقي مي‌شود كه به مقصد شيخ‌نشين‌ها در حركت است، غافل از اين كه جمال، خواهرش در خانه عبدالله به سر مي‌برد...
وقتی فیلم "بدوک" به کارگردانی مجید مجیدی و نویسندگی سید مهدی شجاعی ساخته شد و ماجرای آن لو رفت، حساسیت ها بالاگرفت و توسط وزیر ارشاد وقت توقیف شد، اما آقای زم این فیلم را برای دفتر رهبری فرستادند و این سبب خیری شد که مشکلات آن منطقه تاحد زیادی مرتفع شد.
سیدمهدی شجاعی نویسنده موفق کشورمان 6 شهریور ماه سال ۱۳۳۹ در تهران به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۶ پس از گرفتن دیپلم ریاضی، به دانشکده هنرهای دراماتیک وارد شد و در رشته ادبیات دراماتیک به ادامه تحصیل پرداخت. هم‌زمان، به دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفت و پس از چند سال تحصیل در رشته علوم سیاسی، پیش از اخذ مدرک کارشناسی، آن‌را رها کرد و به‌طور جدی کار نوشتن را در قالب‌های مختلف ادبی ادامه داد. حوالی سال‌های ۵۸ و ۵۹ یعنی حدود ۲۰ سالگی، اولین آثار او چه در مطبوعات و چه در قالب کتاب منتشر شدند.
فیلم‌نامه‌های «بدوك» پایان کار فیلمنامه نویسی سید مهدی شجاعی نبود و «دیروز بارانی» و «پدر» كارهای سینمایی مشترك او با مجید مجیدی هستند و فیلمنامه «چشم خفاش» و «قلعه دبا» كارهای سینمایی مشترك او با بهزاد بهزادپور. از دیگر فیلم‌نامه‌های سیدمهدی شجاعی، می توان به «كمین» و « آخرین آبادی» اشاره كرد كه توسط كانون پرورش فكری كودكان ساخته شده‌اند.
مهم ترین دغدغه ی سید مهدی شجاعی، طی سه دهه گذشته و نیز محور اصلی تمام فعالیت های اجرایی او طی این سالها، هنر و ادبیات متعهد، اعتلای فرهنگ و هنر دینی و تقویت و سامان بخشی هنرمندان این عرصه است.
زندگی هنری سید مهدی شجاعی را میتوان به چند قسمت تقسیم کرد، فعالیت های مطبوعاتی که با مسئولیت در صفحات فرهنگی مجلات و رروزنامه ها آغاز شد، وی حدود هشت سال مسئولیت صفحه‌های فرهنگی و هنری روزنامهٔ جمهوری اسلامی و سردبیری ماهنامهٔ صحیفه را به عهده داشت. سال‌های متمادی مسؤولیت سردبیری مجله رشد جوان را برعهده داشت و هم‌زمان در سمت مدیر انتشارات برگ به انتشار حدود ۳۰۰ کتاب از نویسندگان و هنرمندان و محققان کشور همت گماشت.
و همچنین حضور او در اولین تشکل هنرمندان پس از انقلاب در قالب حوزه اندیشه و هنر اسلامی که بعداً به نام حوزه هنری شناخته می شود حاکی از همان دغدغه و انگیزه اوست، وی سپس معاون هنری حوزه هنری می شود و در همین زمان هاست که با سید مرتضی آوینی آشنا می شود، سید مرتضی آوینی است مسئولیت سردبیری مجله سوره را به عهده می گیرد و به این ترتیب شکوفاترین دوران فعالیت حوزه هنری -در عرصه کتاب و مطبوعات- رقم می خورد.
همچنین در کارنامه سید مهدی شجاعی مسؤولیت داوری چند دوره از جشنواره فیلم فجر، جشنواره تئاتر فجر، جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان و جشنواره مطبوعات از فعالیت‌های هنری و فرهنگی او طی سال‌های ۶۵ تا ۷۵ به‌شمار می‌روند.
سید مهدی شجاعی بخاطر داستان کوتاهی که با عنوان «پارک دانشجو» در شمارهٔ ۱۲ مجلهٔ نیستان به چاپ رساند، مشکلات قانونی‌ای از سوی دانشگاه آزاد اسلامی برای وی و مجله‌اش بوجود آورد. همچنین پس از چاپ سلسله مطالبی طنز در نقد مکاتب فمنیستی، علی رغم شکایت دادستان وقت (اقای رازینی) و تبرئه ایشان، در اعتراض به شرایط موجود، خود از انتشار نیستان خودداری کرد. اما چندی بعد بخاطر انتشار طنزی با عنوان «ازدواج به سبک تعاونی» نشریه نیستان توقیف می شود و این تقریبا پایان کار سید مهدی شجاعی در عرصه مطبوعاتی بود.
بخش فیلمنامه نویسی و نمایشنامه نویسی که تقریبا به صورت رسمی و جدی با فیلمنامه بدوک آغاز شد و علی رغم فراز و فرود های فراوان تا کنون نیز ادامه داشته و دارد که در بالا نیز اشاره ای به آن شد.
بخش تالیف کتب را نیز می توان به چند قسمت تقسیم کرد، بخشی مربوط به رمان و داستانهای بلند و کوتاه که از جمله مهم ترین آنها میتوان به کتابهای "سانتا ماریا یک و دو" و "توفان دیگری در راه است" اشاره کرد.
بخش دیگر بخش کتب مربوط به کودک و نوجوان است که شامل ایمان و گندم؛ برای همه برای همیشه؛ جای پای خون؛ اندوه برادر؛ والعادیات؛ درراه مانده؛ قصه دو گنج؛ کاری باید کرد؛ حکایت آن سر؛ وقتی او بیاید؛ کشتی نوح؛ وای تشنگی... ؛ سلام بر وحی؛ فصل خوب پیوستن؛ خورشید نیمه شب؛ یک اسب و دو سوار؛ خیانت یهودا؛ با تو سخن گفتن؛ همسفر آفتاب؛ پشت پنجره؛ اولین زمستان جوجه ها؛ قصه پلنگ سفید؛ راهی که می ماند؛ مشورت با حیوانات؛ و قصه میمون کوچولو.
بدوک روايتي از زندگي يك خواهر و برادر نوجوان به نام‌هاي جعفر و جمال است. آنها كه پس از مرگ ناگهاني پدرشان، حيدر، مجبور به ترك روستا شده‌اند، توسط دلالي به نام ستار ربوده مي‌شوند. ستار، جعفر را به عبدالله قاچاقچي مي‌فروشد و جمال را با خود به پاكستان مي‌برد. جعفر به همراهي بچه‌هاي ديگر براي عبدالله كالاي قاچاق از پاكستان به ايران وارد مي‌كند. او ضمن آشنايي با پسركي پاكستاني ردپايي از خواهرش در پاكستان مي‌يابد و تصميم مي‌گيرد با كمك دوستش نورالدين؛ خواهرش را نجات داده به ايران برگرداند. او به پاكستان مي‌رود و از آنجا سوار قايقي مي‌شود كه به مقصد شيخ‌نشين‌ها در حركت است، غافل از اين كه جمال، خواهرش در خانه عبدالله به سر مي‌برد...
وقتی فیلم "بدوک" به کارگردانی مجید مجیدی و نویسندگی سید مهدی شجاعی ساخته شد و ماجرای آن لو رفت، حساسیت ها بالاگرفت و توسط وزیر ارشاد وقت توقیف شد، اما آقای زم این فیلم را برای دفتر رهبری فرستادند و این سبب خیری شد که مشکلات آن منطقه تاحد زیادی مرتفع شد.
سیدمهدی شجاعی نویسنده موفق کشورمان 6 شهریور ماه سال ۱۳۳۹ در تهران به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۶ پس از گرفتن دیپلم ریاضی، به دانشکده هنرهای دراماتیک وارد شد و در رشته ادبیات دراماتیک به ادامه تحصیل پرداخت. هم‌زمان، به دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفت و پس از چند سال تحصیل در رشته علوم سیاسی، پیش از اخذ مدرک کارشناسی، آن‌را رها کرد و به‌طور جدی کار نوشتن را در قالب‌های مختلف ادبی ادامه داد. حوالی سال‌های ۵۸ و ۵۹ یعنی حدود ۲۰ سالگی، اولین آثار او چه در مطبوعات و چه در قالب کتاب منتشر شدند.
فیلم‌نامه‌های «بدوك» پایان کار فیلمنامه نویسی سید مهدی شجاعی نبود و «دیروز بارانی» و «پدر» كارهای سینمایی مشترك او با مجید مجیدی هستند و فیلمنامه «چشم خفاش» و «قلعه دبا» كارهای سینمایی مشترك او با بهزاد بهزادپور. از دیگر فیلم‌نامه‌های سیدمهدی شجاعی، می توان به «كمین» و « آخرین آبادی» اشاره كرد كه توسط كانون پرورش فكری كودكان ساخته شده‌اند.
مهم ترین دغدغه ی سید مهدی شجاعی، طی سه دهه گذشته و نیز محور اصلی تمام فعالیت های اجرایی او طی این سالها، هنر و ادبیات متعهد، اعتلای فرهنگ و هنر دینی و تقویت و سامان بخشی هنرمندان این عرصه است.
زندگی هنری سید مهدی شجاعی را میتوان به چند قسمت تقسیم کرد، فعالیت های مطبوعاتی که با مسئولیت در صفحات فرهنگی مجلات و رروزنامه ها آغاز شد، وی حدود هشت سال مسئولیت صفحه‌های فرهنگی و هنری روزنامهٔ جمهوری اسلامی و سردبیری ماهنامهٔ صحیفه را به عهده داشت. سال‌های متمادی مسؤولیت سردبیری مجله رشد جوان را برعهده داشت و هم‌زمان در سمت مدیر انتشارات برگ به انتشار حدود ۳۰۰ کتاب از نویسندگان و هنرمندان و محققان کشور همت گماشت.
و همچنین حضور او در اولین تشکل هنرمندان پس از انقلاب در قالب حوزه اندیشه و هنر اسلامی که بعداً به نام حوزه هنری شناخته می شود حاکی از همان دغدغه و انگیزه اوست، وی سپس معاون هنری حوزه هنری می شود و در همین زمان هاست که با سید مرتضی آوینی آشنا می شود، سید مرتضی آوینی است مسئولیت سردبیری مجله سوره را به عهده می گیرد و به این ترتیب شکوفاترین دوران فعالیت حوزه هنری -در عرصه کتاب و مطبوعات- رقم می خورد.
همچنین در کارنامه سید مهدی شجاعی مسؤولیت داوری چند دوره از جشنواره فیلم فجر، جشنواره تئاتر فجر، جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان و جشنواره مطبوعات از فعالیت‌های هنری و فرهنگی او طی سال‌های ۶۵ تا ۷۵ به‌شمار می‌روند.
سید مهدی شجاعی بخاطر داستان کوتاهی که با عنوان «پارک دانشجو» در شمارهٔ ۱۲ مجلهٔ نیستان به چاپ رساند، مشکلات قانونی‌ای از سوی دانشگاه آزاد اسلامی برای وی و مجله‌اش بوجود آورد. همچنین پس از چاپ سلسله مطالبی طنز در نقد مکاتب فمنیستی، علی رغم شکایت دادستان وقت (اقای رازینی) و تبرئه ایشان، در اعتراض به شرایط موجود، خود از انتشار نیستان خودداری کرد. اما چندی بعد بخاطر انتشار طنزی با عنوان «ازدواج به سبک تعاونی» نشریه نیستان توقیف می شود و این تقریبا پایان کار سید مهدی شجاعی در عرصه مطبوعاتی بود.
بخش فیلمنامه نویسی و نمایشنامه نویسی که تقریبا به صورت رسمی و جدی با فیلمنامه بدوک آغاز شد و علی رغم فراز و فرود های فراوان تا کنون نیز ادامه داشته و دارد که در بالا نیز اشاره ای به آن شد.
بخش تالیف کتب را نیز می توان به چند قسمت تقسیم کرد، بخشی مربوط به رمان و داستانهای بلند و کوتاه که از جمله مهم ترین آنها میتوان به کتابهای "سانتا ماریا یک و دو" و "توفان دیگری در راه است" اشاره کرد.
بخش دیگر بخش کتب مربوط به کودک و نوجوان است که شامل ایمان و گندم؛ برای همه برای همیشه؛ جای پای خون؛ اندوه برادر؛ والعادیات؛ درراه مانده؛ قصه دو گنج؛ کاری باید کرد؛ حکایت آن سر؛ وقتی او بیاید؛ کشتی نوح؛ وای تشنگی... ؛ سلام بر وحی؛ فصل خوب پیوستن؛ خورشید نیمه شب؛ یک اسب و دو سوار؛ خیانت یهودا؛ با تو سخن گفتن؛ همسفر آفتاب؛ پشت پنجره؛ اولین زمستان جوجه ها؛ قصه پلنگ سفید؛ راهی که می ماند؛ مشورت با حیوانات؛ و قصه میمون کوچولو.
بخش ترجمه کتب کود و نوجوان میتوان به برای اینکه ماهی ها نمیرند؛ پرنده و شکارچی؛ در قصر ملک خاتون؛ فرار... فرار؛ خانه خودمان؛ قهر اسباب بازی ها؛ مموش! کجا بودی؟؛ سفر خرس کوچولو؛ آرزوهای فیلی؛ دیدنی نیست؛ مروارید؛ آموزش هنرهای تجسمی 1 و 2؛ دوست قهوه ای؛ ملخ ها در شهر (بازنویسی)؛ دو پرنده کوچک؛ گربه خودخواه؛ ماهی رنگین کمان؛ چهارپا؛ خداوند شبان من است؛ بزرگ ترین نام روی زمین؛ خدا مرا می شناسد؛ موش خواب آلود؛ اسب شاخ طلایی؛ جغد کوچک ترسو؛ دختر چینی؛ ما گرگ هستیم؛ ما خرس هستیم؛ راهت را انتخاب کن؛ اول تو، دوم من؛ خواب بهار؛ بهار کجاست؟؛ پیشی و ببری؛ موشی و جزایر اسرارآمیز؛ هرگز به سنجاب اعتماد نکن؛ روباه نقره ای؛ قو؛ جغد؛ کاری برای مادر؛ آدم برفی مهربان؛ درخت افرا؛ ما دلفین هستیم؛ پرواز پنگوئن؛ بچه شیر تنها نمی ماند؛ درخت گیلاس؛ هفت موش کور؛ و میمونی که ماه را می خواست نیز اشاره کرد.
اما مهمترین بخش در تالیف کتاب سید مهدی شجاعی را می توان کتابهایی برشمرد که در زمینه معارف دینی و زندگی اهل بیت علیه سلام و اتفاقات و حوادثی که اهل بیت با آن روبه رو شده اند، به رشته تحریر در آورده است.
این بخش شامل کشتی پهلو گرفته؛ دست دعا، چشم امید؛ بر محمل بال ملائک؛ بوی سبز پونه ها؛ از دیار حبیب؛ شکوای سبز؛ پدر، عشق و پسر؛ متقین؛ آفتاب در حجاب؛ ؛ ضیافت، ضریح چشم های تو؛ دو کبوتر، دو پنجره، یک پرواز؛ امروز بشریتم؛ عشق به افق خورشید؛ خار و دل؛ رسم بر این است؛ مردان و رجزهایشان؛ زیارت عاشورا؛ غیرقابل چاپ؛ رزیتاخاتون؛ و ایینه زار، سقای آب و ادب و...
هرچند سید مهدی شجاعی چندین رمان و داستان بلند و زیبا در فهرست آثار خود دارد اما بهترین و مهمترین آثار او کتابهایی است که در زمینه زندگانی و معارف اهل بیت نگاشته است، شاید بتوان گفت یکی از دلایلی که کتب سید مهدی شجاعی با استقبال زیادی رو به رو شده این باشد که در زمینه زندگی نامه اهل بیت و اتفاقات زمانه شان هیچ کتاب خاصی با نگاهی زیبا و درون مایه ادبی تا کنون وجود نداشته، و کسی قبل از وی به صورت جدی در این زمینه وارد نشده است، و همچنین یکی از علل اینکه کتب رمان و داستانهای بلند وی کمتر دیده می شود این باشد که در کشور ما علاقه مندان به رمان کم شمار هستند.
وی کتابهای پدر عشق پسر، کشتی پهلو گرفته، آفتاب در حجاب، سقای آب و ادب را در اوج زیبایی ادبی و زاویه دید ناب و بکر نوشته است و نه تنها ماجرای مستندی از زندگانی اهل بیت را ذکر کرده است بلکه نکات معرفتی بسیار نابی نیز در آن وجود دارد که علاوه بر لذت بردن از خواندن این کتب مخاطب تحت تاثیر داستان قرار گرفته و نکات معرفتی و اخلاقی را با جان و دل می پذیرد.
