شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۴۶۰۹۰
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۱
اختلاف ميان گروه‌هاي جريان موسوم به اصلاحات از ماه‌هاي پس از سال 76 آرام‌آرام تبديل به يك چالش اساسي براي پدرخوانده‌هاي دوم‌خرداد شد
شهدای ایران: اختلاف ميان گروه‌هاي جريان موسوم به اصلاحات از ماه‌هاي پس از سال 76 آرام‌آرام تبديل به يك چالش اساسي براي پدرخوانده‌هاي دوم‌خرداد شد، به گونه‌اي كه همين اختلافات از سال 84 شكل بارزتري به خود گرفت و تا آنجا پيش رفت كه در انتخابات نهم رياست جمهوري اين جريان با بيش از يك نامزد در آوردگاه انتخاباتي حضور پيدا كرد و در همان صحنه متحمل شكست سنگيني شد.
همين اختلافات هيچ‌گاه نتوانست سير نزولي به خود بگيرد و تا مدت‌ها پس از آن هم ادامه داشت، به گونه‌اي كه در سال 88 هم نامزدهاي اين جريان حاضر به ائتلاف با ديگري نشدند و هر كدام قائل به حضور مستقلانه در عرصه انتخابات بودند و در نهايت هم اين اختلافات مبنايي منجر به شكست ديگري در پرونده اين جريان سياسي شد.
از سال 88 تاكنون هم به رغم تلاش پدرخوانده‌هاي اين جريان جهت ايجاد وفاق و همگرايي در اين طيف، منسوبين به اين جريان هيچ‌گاه روي آرامش و يكرنگي را به خود نديده‌اند.
تقسيم دوم‌خرداد به اصلاح‌طلبان بدلي – اصلاح اصيل هم برهمين اساس مدت‌هاست در ادبيات سياسي اين جماعت وارد شده و ملازمان اين گروه همچنان با متهم كردن ديگر همفكران خود به بدلي بودن، خود را اصيل و شريف مي‌دانند، ‌به عنوان نمونه ماه‌ها قبل از انتخابات رياست جمهوري يازدهم كه نهايتاً به پيروزي روحاني منجر شد، رسانه‌هاي زنجيره‌اي مسعود پزشكيان يكي از نامزدهاي احتمالي جريان اصلاحات را به شدت مورد تخريب قرار داده و وي را اصلاح‌طلب بدلي نام گذاشتند و وي در واكنش به اين اقدام با بيان اينكه فعلاً هيچ تصميمي نگرفته‌ است اظهار مي‌كند: من اصلاً اين رويه‌ برچسب زدن در مملكت را كه عده‌اي درست كرده‌‌اند قبول ندارم چراكه علمي صحبت نمي‌كنند.
وي ادامه مي‌دهد: اصلاح‌طلبي شاخص دارد و شاخص آن چهار حرف بيشتر نيست كه متشكل است از عدالت، هزينه اثربخشي، كارايي و كيفيت و در بعد سياست نيز بايد سياستي اتخاذ شود كه عادلانه و اثربخش باشد و كيفيتي قابل قبول داشته باشد. پزشكيان در پاسخ به اين پرسش كه به نظرتان كداميك از اصلاح‌طلبان بيايد كانديدا شود، رأي مي‌آورد؟ گفت: من تصور مي‌كنم اگر فقط آقاي خاتمي كانديدا شود، اصلاح‌طلبان برنده انتخابات خواهند بود.

   تحريم انتخابات با حمله به معتدل‌ها
البته تأكيد بر اين موضوع كه« اصلاح‌طلبان بدلي تنها موافق شركت در انتخابات هستند» هم طي ماه‌هاي منتهي به انتخابات خرداد 92 هم به عنوان جزئي از گفتمان انتخاباتي اين طيف در آمده بود، به گونه‌اي كه صادق زيباكلام در مصاحبه‌اي با ايلنا تأكيد مي‌كند: ‌به نظر نمي‌رسد اصلاح‌طلبان عزم جدي براي شركت در انتخابات را داشته باشند اما در اين ميان اصلاح‌طلبان درجه 2 كه جناح اصولگرا نيز تمايل بسيار دارد تا آنها را به عنوان اصلاح‌طلبان اصيل معرفي كند، تلاش مي‌كنند تا به بازار گرمي در انتخابات سال آينده بپردازند.
وي با بيان اينكه اصولگرايان براي نمايش حضور حداكثري جناح‌ها در انتخابات از حضور اصلاح‌طلبان بدلي در انتخابات بهره‌‌برداري تبليغاتي خواهند كرد، ادامه مي‌دهد: با اين وجود قرائن موجود نشان مي‌دهد هرچه به ۲۴ خرداد سال ۹۲ نزديك‌تر مي‌شويم، عدم‌شركت اصلاح‌طلبان اصيل در انتخابات رياست جمهوري واضح‌تر مي‌شود. زيباكلام افزود: اصولگرايان در اين ميان حرف‌هاي انتخاباتي اصلاح‌طلبان بدلي را با آب و تاب منعكس مي‌كنند تا بگويد كه حتي جناح رقيب (اصلاح‌طلبان) نيز در انتخابات شركت كرده‌اند اما واقعيت اين است كه از سوي ديگر به هيچ وجه راضي به حضور اصلاح‌طلبان اصيل نمي‌شوند چراكه مي‌دانند حضور آنها ممكن است بار ديگر اتفاق دوم خرداد ۷۶ را براي كشور رقم بزند.
در همان زمان بود كه روزنامه آرمان در مطلب تندي از قول علي‌محمد حاضري ضمن «محكوم كردن شركت اصلاح‌طلبان در انتخابات» نوشت: قرار است در جلسه شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات، براي جريان اصلاح‌طلبان بدلي تصميم‌گيري شود.
اين روزنامه با اعلام «جمع‌آوري اصلاح‌طلبان بدلي از ويترين اصلاحات»، آنها را «منفعت‌طلب»، «تازه به دوران رسيده»، «كساني كه با حضور در انتخابات مجلس از آرمان‌هاي اصلاح‌طلبان عدول كردند»، «افرادي كه با رسانه‌هاي رقيب گفت وگو و حرف‌هاي خوشايند آنها را بيان مي‌كنند»، «افراد ناپخته» و «بازيگر براي اردوگاه» توصيف كرد اما ملاك تمايز اصلاح‌طلبان واقعي از بدلي را توضيح نداد.
 
  دو دستگي دوم خردادي‌ها در فاز جديد
 البته در طول هفته‌هاي اخير تأكيد بر تقسيم اصلاح‌طلبان به «بدلي – اصيل» هم وارد فاز جديدي شده، به گونه‌اي كه محمود ميرلوحي معاون وزير كشور در دولت اصلاحات و از اعضاي حزب منحله مشاركت در مصاحبه‌اي با خبرگزاري ايلنا از واژه «اصلاح‌طلبان بدلي» استفاده مي‌كند؛ تعبيري كه به صورت همه‌جانبه براي محمدرضا عارف در سال گذشته هم استفاده مي‌شد. در شرايط كنوني هم ميرلوحي به كمك جمع ديگري از جريان دوم خردادي در تلاش هستند تا ماه‌ها قبل از برگزاري انتخابات دهم مجلس جريان معتدل اصلاحات را از شركت مستقيم در انتخابات منصرف كنند و با اين كار زمينه و بستر موفقيت طيف افراطي دوم‌خرداد را فراهم كنند، البته بسياري مطالبه محمد خاتمي مبني بر «حضور احزاب تابلودار و شناسنامه‌دار در انتخابات و فعاليت‌هاي سياسي» را هم دليل مناسبي براي طرد اصلاح‌طلبان معتدل مي‌دانند.
برهمين اساس در طول هفته‌هاي گذشته هم آرمان روزنامه نزديك به خاندان هاشمي هم با انتشار مطلبي به انتقاد از برخي اصلاح‌طلبان پرداخته و در بخشي از يك مقاله با عنوان «تلاش اصلاح‌طلبان بدلي براي پيوستن به خاتمي»! و در اشاره به انتخابات مجلس دهم! مي‌نويسد: «طيف ديگري هم هستند كه خود را اصلاح‌طلب مي‌دانند اما به‌هر حال در ميدان‌هاي اصلي جايي ندارند كه دليلش شايد تمايل آنها در برخي مواقع به رقيب اصولگرا بوده باشد. اين گروه سعي مي‌كند در شرايطي كه فضاي فعاليت براي اصلاح‌طلبان تا حدودي آماده شده است بار ديگر خود را مهره اصلي بنامند و خود را به خاتمي منتسب كنند.»
اين مسئله و ربط آن به ماجراي تقابلات اصلاحات و اعتدال از آنجا هويدا مي‌شود كه يكي از چالش‌هاي بزرگ اصلاح‌طلبان براي انتخابات پيش رو (كه البته وقت فعاليت براي آن هنوز فرا نرسيده است!) اين است كه آيا جريان منتسب به رئيس‌جمهور روحاني با آنها بر سر يك سفره خواهد نشست؟!
و اين در حالي است كه بر اساس تحليل روزنامه آرمان، اصلاح‌طلبان در كنار اين چالش با معضل ديگري نيز مواجه هستند و آن اينكه جريان سوم يا به قولي همان «اصلاح‌طلبان بدلي»! در انتخابات آتي چه خواهد كرد و در فاز ديگر مسئله آيا اين جريان سوم كه گويا به اصولگرايان تمايل بيشتري دارند موفق خواهند شد روابط نزديك‌تري با اعتداليون و رئيس‌جمهور روحاني برقرار كنند يا خير؟!
كواكبيان ديگر چهره طيف دوم‌خرداد هم كه در انتخابات رياست جمهوري يازدهم به وزارت كشور براي ثبت‌نام رفت هم اخيراً در واكنش به اين نامگذاري از سوي برخي همفكرانش، در پاسخ به اين سؤال كه «شما اخيراً رئيس دوره‌اي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات شديد و شرط حضور شما در اين شورا خارج شدن از جبهه اصلاح‌طلبان كه شما دبيركلي آن را بر عهده داشتيد بود. آيا پذيرفتن اين شرط به معناي قبول كردن اصطلاح اصلاح‌طلب بدلي كه برخي از هم‌جناحي‌هاي شما عنوان مي‌كنند، نيست كه گروه و حزب ديگري را به غير از خودشان در اين جبهه قبول ندارند؟» پاسخ مي‌دهد: اصلاً من تعبير اصلاح‌طلبان بدلي را قبول ندارم. اصلاح‌طلبي چه ناني دارد كه كسي بيايد بدلش را درست كند چراكه اصلاح‌طلبي هزينه‌هايي داشته است و هر كس كه در شرايط فعلي بگويد من اصلاح‌طلب هستم، بايد از او استقبال كرد.
من چنين تعبيري را هيچ وقت قبول نداشتم و دوستان جبهه اصلاح‌طلب هم موجه، خوب، طرفدار اصلاحات و نظام هستند و دوستاني كه در شوراي هماهنگي هم هستند، همين گونه‌اند و احزاب درون اين شورا مقيد به نظام و قوانين احزاب هستند.
وي ادامه مي‌دهد: ما از سال ۷۷ در شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات حضور داشتيم، البته من يك زماني به عنوان قائم مقام حزب همبستگي در اين جبهه حضور داشتم. بعد از سال ۸۳ نيز تحت عنوان حزب مردم‌سالاري در اين شورا عضويت داشتم.
در شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات يك آيين‌نامه وجود دارد كه يك حزب در دو جبهه همسو نبايد حضور داشته باشد و ما از اول قبول كرديم، بنابراين اين شرط را كسي نگذاشته است و قوانين آيين‌نامه است كه بايد اجرا شود.
 
  چند دستگي پايدار
براساس آنچه عنوان شد مي‌توان نتيجه گرفت كه ساختار سياسي جريان موسوم به اصلاحات همچنين گفتمان مبهم و اهداف نامتوازن اين جريان همچنان «چنددستگي» بين گروه‌هاي اين طيف را دنباله‌دار خواهد كرد و عقلايي نيست كه انتظار داشته باشيم منسوبان اين جريان روي يكدستگي را به خود ببينند، به عبارت ديگر آنچه در آينده بايد منتظر بود آن است كه از امروز تا زمان برگزاري انتخابات مجلس دهم «دودستگي ميان اصلاح‌طلبان» به شدت رو به افزايش خواهد گذاشت و گروه‌ها و شخصيت‌هاي مهم اين طيف با زدن برچسب تهمت و تخريب به ديگر همفكران خود درصدد به قدرت رسيدن باشند.
منبع :جوان آنلاین

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار