یک اقتصاددان برجسته با بیان اینکه بسته تحلیلی خروج غیرتورمی از رکود صرفاً گزارش غیرجامعی از اقتصاد ایران است، ایرادهای محتوایی مهمی به آن وارد کرد و گفت: متأسفانه این بسته بازگشت به سیاستهای تعدیل دهه ۷۰ و آزادسازی قیمتها است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنیم، دولت هفته گذشته بسته تحلیلی برای «خروج غیرتورمی از رکود» را منتشر کرد و از کارشناسان و اقتصاددانان خواست تا راهکارها و سیاستهای دولت را در این زمینه نقد کارشناسی کنند.
حسین راغفر، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا با بیان اینکه من بسته تحلیلی دولت برای «خروج غیرتورمی از رکود» را مطالعه کردهام که البته این بسته، بیشتر به یک گزارش درباره اقتصاد ایران شبیه است، گفت: در حقیقت این گزارش نتوانسته بهطور دقیق مسائل و واقعیتهای اقتصاد ایران را بررسی کند. راغفر اظهار داشت: در این گزارش تلاش شده است علل ورود اقتصاد ایران به بحران کنونی تشریح شود اما طبیعتاً زمانی که علل تشریح میشود خود به خود نتیجه این تشریح منجر به یکسری سیاست میشود که منبعث از گزارههای مندرج در گزارش است. از سوی دیگر این گزارش سعی کرده عوامل اقتصادی مسبب بروز بحران را تبیین کند که به نظر من از دو منظر بهطور کلی با کاستیهای جدی روبهرو است. منظر اول بیتوجهی کامل به نهادهایی است که اقتصاد کشور در بستر آن عمل میکند و منظر دوم این است که بررسی و تبیین شکلگیری بحران اقتصادی بهطور درست و کامل صورت نگرفته و برخی مسائل مغفول مانده است چرا که برخی از مسائل و علل دراین گزارش برجسته و به برخی دیگر نیز بیتوجهی شده است. به هر صورت آنچه مشخص است اینکه این گزارش نیاز به اصلاح و تکمیل دارد تا بتواند راهنمای روشن و درستی برای بهبود اقتصاد کشور باشد. راغفر با اشاره به بخشهای مغفولمانده در گزارش راجع به «خروج غیرتورمی از رکود» دولت افزود: در تحلیل ارائهشده مسائل اصلیتری در شکلگیری مشکلات اقتصادی کشور وجود دارد، بهطور مثال ناتوانیهای ساختار اداری کشور، وجود منافع گروههای صاحب نفوذ و قدرت در ساختار سیاسی و اقتصادی کشور، فساد اقتصادی و مالی و... ولی در این گزارش مشکلات اقتصادی کشور بهگونهای سادهسازی شده است، همچنین درباره تثبیت نرخ ارز آمده است که تثیبت نرخ ارز باعث کاهش نرخ ارز و افزایش واردات شده است. منظور این است که چون ارز ارزان شده واردات نیز افزایش یافته و همین افزایش واردات منجر به رشد مصرفگرایی وابسته به کالاهای وارداتی شده است، این عبارت بسیار سادهسازی است. در اینجا منظور از واردات دقیقاً مشخص نیست چرا که در طول دولت هشتم و نهم حدود 56 درصد از کل درآمد دولت صرف واردات کالاهای مصرفی و لوکس شده است. در حالی که اگر صرف کالاهای تکنولوژیکی و سرمایهای میشد، میتوانست رشد اقتصادی بیسابقهای بههمراه داشته باشد. وی اظهار داشت: در جای دیگری از این گزارش به نرخ ارز اشاره شده است. در این گزارش آمده اگر نرخ ارز افزایش یابد، مانع از افزایش واردات خواهد شد در صورتی که مشاهده کردیم با افزایش نرخ ارز به حدود 4000 تومان، واردات کالاهای لوکس در کشور رشد کرد بنابراین نشان میدهد که افزایش نرخ ارز نتوانست مانع از افزایش واردات کالاهای لوکس در کشور شود. در نتیجه بهاعتقاد من عوامل غیراقتصادی در اقتصاد ایران فعال هستند که بر نحوه تخصیص منابع نفوذ دارند. این درحالی است که در اقتصاد ایران صرفاً سیاست قیمتی نیست که میتواند منابع را بهطور بهینه تخصیص دهد همچنین باید گفت که در این گزارش هیچ اشارهای به عوامل و نهادهای غیراقتصادی مؤثر بر اقتصاد نشده است. این اقتصاددان در ادامه تصریح کرد: درباره مصرف خانوار در این گزارش عنوان شده که مصرف خانوارها به واردات وابسته شده است، اما سوال اینجا است که کدام خانوار و کدام مصرف. بهاعتقاد من وضعیت کنونی اقتصاد کشور بیشتر ناشی از مدیریت غلط و غیربهینه منابع حاصل از درآمدهای نفتی است تا خانوارها. وی افزود: از طرفی نرخ سود بانکی از دیگر موارد قابل تأمل در این گزارش است. در گزارش دولت گفته شده که کاهش نرخ سود بانکی سبب افزایش وابستگی به بانکها شده است، یعنی وام ارزان گرفتهاند و بر اثر بحران افزایش قیمت حاملهای انرژی نتوانستند بدهیهای خود را بازپرداخت کنند. در حالی که آمارها نشان میدهد سهم تولید از دیون معوقه بانکها حدود 15 درصد است بنابراین در این گزارش هیچ توجهی به مناسبات ناسالم اقتصادی سیاسی در نظام بانکی که مسبب 100 هزار میلیارد تومان معوقات بانکی است، نشده است. وی در پاسخ به این پرسش که پس بهاعتقاد شما گزارههای مندرج در گزارش که به تحلیل اقتصاد ایران پرداخته جامع نیست، گفت: بله، بهطور کلی مسائل مهمی در این گزارش نادیده گرفته شده است که بیتوجهی به آنها میتواند منجر به ارائه راهحلهای نادرست در اقتصاد شود. اگر دولت میخواهد بهدرستی اقتصاد کشور را ساماندهی کند، باید بر مبنای تحلیل درست از واقعیتهای اقتصادی کشور، سیاستگذاری کند. بهاعتقاد من روح حاکم بر این گزارش همان سیاست افزایش قیمت و آزادسازی قیمتهاست.
حسین راغفر، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا با بیان اینکه من بسته تحلیلی دولت برای «خروج غیرتورمی از رکود» را مطالعه کردهام که البته این بسته، بیشتر به یک گزارش درباره اقتصاد ایران شبیه است، گفت: در حقیقت این گزارش نتوانسته بهطور دقیق مسائل و واقعیتهای اقتصاد ایران را بررسی کند. راغفر اظهار داشت: در این گزارش تلاش شده است علل ورود اقتصاد ایران به بحران کنونی تشریح شود اما طبیعتاً زمانی که علل تشریح میشود خود به خود نتیجه این تشریح منجر به یکسری سیاست میشود که منبعث از گزارههای مندرج در گزارش است. از سوی دیگر این گزارش سعی کرده عوامل اقتصادی مسبب بروز بحران را تبیین کند که به نظر من از دو منظر بهطور کلی با کاستیهای جدی روبهرو است. منظر اول بیتوجهی کامل به نهادهایی است که اقتصاد کشور در بستر آن عمل میکند و منظر دوم این است که بررسی و تبیین شکلگیری بحران اقتصادی بهطور درست و کامل صورت نگرفته و برخی مسائل مغفول مانده است چرا که برخی از مسائل و علل دراین گزارش برجسته و به برخی دیگر نیز بیتوجهی شده است. به هر صورت آنچه مشخص است اینکه این گزارش نیاز به اصلاح و تکمیل دارد تا بتواند راهنمای روشن و درستی برای بهبود اقتصاد کشور باشد. راغفر با اشاره به بخشهای مغفولمانده در گزارش راجع به «خروج غیرتورمی از رکود» دولت افزود: در تحلیل ارائهشده مسائل اصلیتری در شکلگیری مشکلات اقتصادی کشور وجود دارد، بهطور مثال ناتوانیهای ساختار اداری کشور، وجود منافع گروههای صاحب نفوذ و قدرت در ساختار سیاسی و اقتصادی کشور، فساد اقتصادی و مالی و... ولی در این گزارش مشکلات اقتصادی کشور بهگونهای سادهسازی شده است، همچنین درباره تثبیت نرخ ارز آمده است که تثیبت نرخ ارز باعث کاهش نرخ ارز و افزایش واردات شده است. منظور این است که چون ارز ارزان شده واردات نیز افزایش یافته و همین افزایش واردات منجر به رشد مصرفگرایی وابسته به کالاهای وارداتی شده است، این عبارت بسیار سادهسازی است. در اینجا منظور از واردات دقیقاً مشخص نیست چرا که در طول دولت هشتم و نهم حدود 56 درصد از کل درآمد دولت صرف واردات کالاهای مصرفی و لوکس شده است. در حالی که اگر صرف کالاهای تکنولوژیکی و سرمایهای میشد، میتوانست رشد اقتصادی بیسابقهای بههمراه داشته باشد. وی اظهار داشت: در جای دیگری از این گزارش به نرخ ارز اشاره شده است. در این گزارش آمده اگر نرخ ارز افزایش یابد، مانع از افزایش واردات خواهد شد در صورتی که مشاهده کردیم با افزایش نرخ ارز به حدود 4000 تومان، واردات کالاهای لوکس در کشور رشد کرد بنابراین نشان میدهد که افزایش نرخ ارز نتوانست مانع از افزایش واردات کالاهای لوکس در کشور شود. در نتیجه بهاعتقاد من عوامل غیراقتصادی در اقتصاد ایران فعال هستند که بر نحوه تخصیص منابع نفوذ دارند. این درحالی است که در اقتصاد ایران صرفاً سیاست قیمتی نیست که میتواند منابع را بهطور بهینه تخصیص دهد همچنین باید گفت که در این گزارش هیچ اشارهای به عوامل و نهادهای غیراقتصادی مؤثر بر اقتصاد نشده است. این اقتصاددان در ادامه تصریح کرد: درباره مصرف خانوار در این گزارش عنوان شده که مصرف خانوارها به واردات وابسته شده است، اما سوال اینجا است که کدام خانوار و کدام مصرف. بهاعتقاد من وضعیت کنونی اقتصاد کشور بیشتر ناشی از مدیریت غلط و غیربهینه منابع حاصل از درآمدهای نفتی است تا خانوارها. وی افزود: از طرفی نرخ سود بانکی از دیگر موارد قابل تأمل در این گزارش است. در گزارش دولت گفته شده که کاهش نرخ سود بانکی سبب افزایش وابستگی به بانکها شده است، یعنی وام ارزان گرفتهاند و بر اثر بحران افزایش قیمت حاملهای انرژی نتوانستند بدهیهای خود را بازپرداخت کنند. در حالی که آمارها نشان میدهد سهم تولید از دیون معوقه بانکها حدود 15 درصد است بنابراین در این گزارش هیچ توجهی به مناسبات ناسالم اقتصادی سیاسی در نظام بانکی که مسبب 100 هزار میلیارد تومان معوقات بانکی است، نشده است. وی در پاسخ به این پرسش که پس بهاعتقاد شما گزارههای مندرج در گزارش که به تحلیل اقتصاد ایران پرداخته جامع نیست، گفت: بله، بهطور کلی مسائل مهمی در این گزارش نادیده گرفته شده است که بیتوجهی به آنها میتواند منجر به ارائه راهحلهای نادرست در اقتصاد شود. اگر دولت میخواهد بهدرستی اقتصاد کشور را ساماندهی کند، باید بر مبنای تحلیل درست از واقعیتهای اقتصادی کشور، سیاستگذاری کند. بهاعتقاد من روح حاکم بر این گزارش همان سیاست افزایش قیمت و آزادسازی قیمتهاست.