كتاب «علي تجلايي به روايت همسر شهيد» به زودي از سوي انتشارات روايت فتح منتشر مي شود.
به گزارش شهدای ایران؛ كتاب «علي تجلايي به روايت همسر شهيد»، از مجموعه كتاب هاي «نيمه پنهان ماه»، به زودي از سوي انتشارات روايت فتح روانه بازار نشر مي شود. از دست اندركاران چاپ اين كتاب مي توان به محبوبه جعفريان، محقق اثر، نسيبه عبدالعلي زاده، راوي، راضيه كريمي، نويسنده و سعيد زاهدي، مشاور اشاره كرد.
شهيد تجلايي در سن 22 سالگي ازدواج كرد و سپس به جبهه هاي پيرانشهر اعزام شد و در عمليات هايي نظير «فتح المبين»، «بيت المقدس»، «رمضان»، «والفجر مقدماتي»، «والفجر 2»، «خيبر» حضور يافت و در نهايت در عمليات «بدر» در شرق دجله به درجه شهادت نائل آمد.
فرماندهي گردان هاي شهيد مدني و شهيد قاضي، جانشيني تيپ عاشورا، معاونت آموزش هاي تخصصي سپاه، مسئوليت طرح و عمليات قرارگاه خاتم و جانشيني قرارگاه ظفر از جمله مسئوليت هاي شهيدتجلايي در دوران هشت سال دفاع مقدس بوده است.
كتاب «شهيدعلي تجلايي» به شكل مناسبي به فضاي حاكم بر روابط صميمي شهيدتجلايي با همسر، خانواده و دوستان پرداخته است كه در ذيل بخشي از اين كتاب را مي خوانيد: «يادم مي آيد، دي يا آذر 58 بود كه خلق مسلماني ها گفته بودند به نماز جمعه حمله مي كنند. مي خواستند نماز جمعه برگزار نشود. تصميم گرفتم هر طوري شده بروم نماز جمعه. چادرم را سر كردم. يك چادر قرمز كلفت گل گلي با گل هاي قرمز. قبل انقلاب فقط پيرزن ها و خانم هاي مسني كه مي رفتند، روضه چادر مشكي مي پوشيدند.
الان من را بكشند هم آن چادر را سرم نمي كنم بروم بيرون. پدرم مانع شد. اجازه نمي داد بروم. زدم زير گريه. گفتم «بابا شما هميشه دم از عاشورا و محرم مي زدي، از عشق اباعبدالله (ع) به خدا مي گفتي. حالا وقت عمله. بايد نشون بديم به خاطر اين حرف ها نماز جمعه رو تعطيل نمي كنيم. بذاريد برم، قول مي دم مواظب خودم باشم.» پدرم مرد رئوف و مهرباني بود. طاقت نداشت گريه ما را ببيند. اشك توي چشم هايش جمع شد، اما باز راضي نشد. آن قدر التماس كردم تا آخر سر در را باز كرد و گفت برو.»
بر اساس اين گزارش، كتاب «علي تجلايي به روايت همسر شهيد» به زودي از سوي انتشارات روايت فتح براي علاقه مندان به مطالعه كتاب هاي دفاع مقدس روانه بازار نشر مي شود
شهيد تجلايي در سن 22 سالگي ازدواج كرد و سپس به جبهه هاي پيرانشهر اعزام شد و در عمليات هايي نظير «فتح المبين»، «بيت المقدس»، «رمضان»، «والفجر مقدماتي»، «والفجر 2»، «خيبر» حضور يافت و در نهايت در عمليات «بدر» در شرق دجله به درجه شهادت نائل آمد.
فرماندهي گردان هاي شهيد مدني و شهيد قاضي، جانشيني تيپ عاشورا، معاونت آموزش هاي تخصصي سپاه، مسئوليت طرح و عمليات قرارگاه خاتم و جانشيني قرارگاه ظفر از جمله مسئوليت هاي شهيدتجلايي در دوران هشت سال دفاع مقدس بوده است.
كتاب «شهيدعلي تجلايي» به شكل مناسبي به فضاي حاكم بر روابط صميمي شهيدتجلايي با همسر، خانواده و دوستان پرداخته است كه در ذيل بخشي از اين كتاب را مي خوانيد: «يادم مي آيد، دي يا آذر 58 بود كه خلق مسلماني ها گفته بودند به نماز جمعه حمله مي كنند. مي خواستند نماز جمعه برگزار نشود. تصميم گرفتم هر طوري شده بروم نماز جمعه. چادرم را سر كردم. يك چادر قرمز كلفت گل گلي با گل هاي قرمز. قبل انقلاب فقط پيرزن ها و خانم هاي مسني كه مي رفتند، روضه چادر مشكي مي پوشيدند.
الان من را بكشند هم آن چادر را سرم نمي كنم بروم بيرون. پدرم مانع شد. اجازه نمي داد بروم. زدم زير گريه. گفتم «بابا شما هميشه دم از عاشورا و محرم مي زدي، از عشق اباعبدالله (ع) به خدا مي گفتي. حالا وقت عمله. بايد نشون بديم به خاطر اين حرف ها نماز جمعه رو تعطيل نمي كنيم. بذاريد برم، قول مي دم مواظب خودم باشم.» پدرم مرد رئوف و مهرباني بود. طاقت نداشت گريه ما را ببيند. اشك توي چشم هايش جمع شد، اما باز راضي نشد. آن قدر التماس كردم تا آخر سر در را باز كرد و گفت برو.»
بر اساس اين گزارش، كتاب «علي تجلايي به روايت همسر شهيد» به زودي از سوي انتشارات روايت فتح براي علاقه مندان به مطالعه كتاب هاي دفاع مقدس روانه بازار نشر مي شود