موضوع انتخاب آیتالله منتظری به عنوان قائم مقام رهبری، از جمله موضوعاتی است که همچنان ابعاد مختلف آن مبهم باقی مانده است. این موضوع از آن جهت اهمیت مضاعفی پیدا میکند که نگاهی به هزینههای ایجاد شده برای نظام به واسطه این انتخاب پر از ابهام و سپس برکناری منتظری از قائم مقامی رهبری داشته باشیم.
به گزارش شهدای ایران به نقل از رجانیوز، مرحوم آیتالله محمدی گیلانی که یکی از یاران اصلی نهضت حضرت امام از سالهای پیش از انقلاب است، روایتی از این انتخاب، نظر مخالف حضرت امام (ره) و اصرار هاشمی رفسنجانی بر معرفی منتظری به عنوان قائم مقام رهبری دارد که بازخوانی آن بمناسبت درگذشت آن عالم مبارز خالی از لطف نخواهد بود.
حجتالاسلام ریشهری وزیر اطلاعات وقت و مسئول مستقیم پیگیری پرونده مهدی هاشمی معدوم، در کتاب خاطرات خود با عنوان «سنجه انصاف»، به نقل قولی از مرحوم آیتالله محمدی گیلانی در این زمینه اشاره کرده است که آن مرحوم در سخنرانی خود به تاریخ 6/9/1379 در منزل آقای رازینی مطرح کرده است.
ریشهری ماجرا را به نقل از آیتالله محمدی گیلانی که در آن زمان عضو فقهای شورای نگهبان بوده است، چنین بازگو میکند:
یک روز قبل از مطرح شدن قائم مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان (25 تیر 1364)، من ضمن تماس با دفتر امام کتباً از ایشان درخواست ملاقات کردم... امام اجازه دادند. خدمتشان رسیدم.
گفتم: «فردا قرار است موضوع قائم مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان مطرح شود. خواستم به عرضتان برسانم به آقای هاشمی [که در آن موقع رییس مجلس خبرگان بوده است] بگویید مطرح نشود. من به آقای منتظری ارادت دارم، خدمتشان درس خواندهام، ایشان را عابد و زاهد میدانم، ولی این خصوصیات کافی نیست. او از عهده این کار بر نمیآید...» امام گلههای سوزانی از آقای منتظری را آغاز کرد که کجا چه کرده و کجا چه. اضافه نمودند: «احمد هم از او دفاع میکند. از منزل سیدمهدی هاشمی دستنویسهای او را آوردهاند. من دیدهام نامههای آقای منتظری از نوشتههای مهدی هاشمی الهام گرفته. این را من برای ایشان نوشتم«.
...عرض کردم: «بفرمایید که فردا ایشان به عنوان قائممقام رهبری مطرح نشود». امام قدری فکر کرد و فرمود: «احمد نیست. شما زحمت بکشید و به آقای هاشمی بگویید بعد از ظهر من ایشان را ببینم». عرض کردم: «بله. اما به آقای هاشمی نفرمایید که من آمدم [و این جریان را به شما گفتم]. به هیچ کس نگویید. میترسم مرا هم شمسآبادی کنند [که گروه مهدی هاشمی او را کشتند] یا مثل شیخ قنبر در چاه بیاندازند». این را که گفتم، امام خندید و سه بار فرمود: «خاطرت جمع باشد»... . رفتم خدمت آقای هاشمی و گفتم صبح خدمت امام رسیدم. کاری داشتم. فرمودند به آقای هاشمی بگویید که من ایشان را ببینم.
... پس از این ماجرا، روزی آقای هاشمی در حضور جمعی گفت: «من بعد از ظهر رفتم خدمت امام. امام فرمودند: «موضوع قائممقامی آقای منتظری را فردا مطرح نکن». گفتم: «چرا؟ ما در اجلاسیهی قبل به آقایان گفتهایم که ایشان را به عنوان قائممقام مطرح کنیم». فرمودند: «نه. یکی از دوستان آمده و چنین گفته...». گفتم: «ما اعلام کردهایم. نمیشود.»
... فردای آن روز، آقای هاشمی موضوع قائممقامی آقای منتظری را در مجلس خبرگان مطرح کرد.
ریشهری اضافه میکند:
تامل در آنچه از آقای محمدی گیلانی نقل کردیم، نشان میدهد که امام در مورد طرح قائممقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان، در مقابل کاری انجامشده قرار گرفته بود. ... بیتردید اگر [اعضای مجلس] خبرگان نظر امام را میدانستند، آقای منتظری را به عنوان جانشین او تعیین نمیکردند. (ری شهری. سنجه انصاف. نشر دارالحدیث. تهران. صفحه 16)
از این متن دو نکته به وضوح مشخص است. یکی اینکه طرح مساله قائممقامی بدون اطلاع امام برنامهریزی شده است و دیگر اینکه آقای هاشمی به هر دلیل و طبق معمول امام را در برابر عمل انجامشده قرار میدهد. هزینههایی که قائممقامی منتظری برای نظام ایجاد کرد، یکی از نتایج این عمل خودسرانه آقای هاشمی است. هراس آقای محمدی گیلانی از افشای جلسهاش با امام و ترس از ترور حتی در صورت اطلاع آقای رفسنجانی، خود مساله مهمی است.
روایت متفاوت هاشمی از واقعه
اما نکته قابل توجه خاطرهای است هاشمی در در کتاب خاطرات سال 64 خود با عنوان «امید و دلواپسی» آنهم به شکلی کاملا متفاوت بیان میکند. در خاطره هاشمی رفسنجانی که البته با تلاش برای تخفیف جایگاه مرحوم محمدی گیلانی همراه است آمده:
خبر محمدی گیلانی به هاشمی درباره خبرگان/ "امام موافق انتخاب آقای منتظری نیستند"
در جلسه علنی مجلس، قانون مطبوعات تمام شد. کمیسیون ارشاد خیلی دقیق عمل نکرده و بالاخره نواقصی در عمل خواهد داشت. آقای محمدی گیلانی به دفترم آمد و پیام امام را درباره برنامه مجلس خبرگان آورد و برای مسکن خودش استمداد نمود. گفت که امام با انتخاب آقای منتظری [برای جانشینی رهبر] موافق نیستند.
ظهر کارداران و سفرای ایران در کشورهای عربی و آفریقایی آمدند. برای آنها صحبت کردمآنها امکانات بیشتری برای انجام وظیفه تبلیغ انقلاب و اسلام در افریقا میخواستند. هیأت اعزامی یونسکو برای بازدید از آثار باستانی صدمه دیده در حملات عراقیها آمدند و مذاکراتی داشتیم.
عصر به جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی رفتم. آئیننامه شورای کنترل فرهنگ عمومی مطرح بود که تصویب شد. قرار شد در جلسه بعد درباره وضع استادان و استفاده از افراد خبره فاقد مدرک تحصیلی و فارغ التحصیلان مدرسه تربیت مدرس بحث شود.
شب خدمت امام رفتم و راجع به پیام ایشان در مورد مجلس خبرگان مذاکره کردیم. نگرانند که تعیین آیتالله منتظری به عنوان رهبر آینده، باعث عداوت و کارشکنی رقبای دیگر شود. باید با احتیاط و مراعات جوانب کار عمل شود. امروز با آقای ولایتی [وزیر امور خارجه] هم در مورد کیفیت برخورد با پیشنهاد استرالیا مبنی بر شرکت ما در شورای امنیت به امید متجاوز اعلام شدن عراق صحبت کردیم و قرار شد تا از نتایج کار مطمئن نشویم، در جلسه شورای امنیت شرکت نکنیم.
حجتالاسلام ریشهری وزیر اطلاعات وقت و مسئول مستقیم پیگیری پرونده مهدی هاشمی معدوم، در کتاب خاطرات خود با عنوان «سنجه انصاف»، به نقل قولی از مرحوم آیتالله محمدی گیلانی در این زمینه اشاره کرده است که آن مرحوم در سخنرانی خود به تاریخ 6/9/1379 در منزل آقای رازینی مطرح کرده است.
ریشهری ماجرا را به نقل از آیتالله محمدی گیلانی که در آن زمان عضو فقهای شورای نگهبان بوده است، چنین بازگو میکند:
یک روز قبل از مطرح شدن قائم مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان (25 تیر 1364)، من ضمن تماس با دفتر امام کتباً از ایشان درخواست ملاقات کردم... امام اجازه دادند. خدمتشان رسیدم.
گفتم: «فردا قرار است موضوع قائم مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان مطرح شود. خواستم به عرضتان برسانم به آقای هاشمی [که در آن موقع رییس مجلس خبرگان بوده است] بگویید مطرح نشود. من به آقای منتظری ارادت دارم، خدمتشان درس خواندهام، ایشان را عابد و زاهد میدانم، ولی این خصوصیات کافی نیست. او از عهده این کار بر نمیآید...» امام گلههای سوزانی از آقای منتظری را آغاز کرد که کجا چه کرده و کجا چه. اضافه نمودند: «احمد هم از او دفاع میکند. از منزل سیدمهدی هاشمی دستنویسهای او را آوردهاند. من دیدهام نامههای آقای منتظری از نوشتههای مهدی هاشمی الهام گرفته. این را من برای ایشان نوشتم«.
...عرض کردم: «بفرمایید که فردا ایشان به عنوان قائممقام رهبری مطرح نشود». امام قدری فکر کرد و فرمود: «احمد نیست. شما زحمت بکشید و به آقای هاشمی بگویید بعد از ظهر من ایشان را ببینم». عرض کردم: «بله. اما به آقای هاشمی نفرمایید که من آمدم [و این جریان را به شما گفتم]. به هیچ کس نگویید. میترسم مرا هم شمسآبادی کنند [که گروه مهدی هاشمی او را کشتند] یا مثل شیخ قنبر در چاه بیاندازند». این را که گفتم، امام خندید و سه بار فرمود: «خاطرت جمع باشد»... . رفتم خدمت آقای هاشمی و گفتم صبح خدمت امام رسیدم. کاری داشتم. فرمودند به آقای هاشمی بگویید که من ایشان را ببینم.
... پس از این ماجرا، روزی آقای هاشمی در حضور جمعی گفت: «من بعد از ظهر رفتم خدمت امام. امام فرمودند: «موضوع قائممقامی آقای منتظری را فردا مطرح نکن». گفتم: «چرا؟ ما در اجلاسیهی قبل به آقایان گفتهایم که ایشان را به عنوان قائممقام مطرح کنیم». فرمودند: «نه. یکی از دوستان آمده و چنین گفته...». گفتم: «ما اعلام کردهایم. نمیشود.»
... فردای آن روز، آقای هاشمی موضوع قائممقامی آقای منتظری را در مجلس خبرگان مطرح کرد.
ریشهری اضافه میکند:
تامل در آنچه از آقای محمدی گیلانی نقل کردیم، نشان میدهد که امام در مورد طرح قائممقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان، در مقابل کاری انجامشده قرار گرفته بود. ... بیتردید اگر [اعضای مجلس] خبرگان نظر امام را میدانستند، آقای منتظری را به عنوان جانشین او تعیین نمیکردند. (ری شهری. سنجه انصاف. نشر دارالحدیث. تهران. صفحه 16)
از این متن دو نکته به وضوح مشخص است. یکی اینکه طرح مساله قائممقامی بدون اطلاع امام برنامهریزی شده است و دیگر اینکه آقای هاشمی به هر دلیل و طبق معمول امام را در برابر عمل انجامشده قرار میدهد. هزینههایی که قائممقامی منتظری برای نظام ایجاد کرد، یکی از نتایج این عمل خودسرانه آقای هاشمی است. هراس آقای محمدی گیلانی از افشای جلسهاش با امام و ترس از ترور حتی در صورت اطلاع آقای رفسنجانی، خود مساله مهمی است.
روایت متفاوت هاشمی از واقعه
اما نکته قابل توجه خاطرهای است هاشمی در در کتاب خاطرات سال 64 خود با عنوان «امید و دلواپسی» آنهم به شکلی کاملا متفاوت بیان میکند. در خاطره هاشمی رفسنجانی که البته با تلاش برای تخفیف جایگاه مرحوم محمدی گیلانی همراه است آمده:
خبر محمدی گیلانی به هاشمی درباره خبرگان/ "امام موافق انتخاب آقای منتظری نیستند"
در جلسه علنی مجلس، قانون مطبوعات تمام شد. کمیسیون ارشاد خیلی دقیق عمل نکرده و بالاخره نواقصی در عمل خواهد داشت. آقای محمدی گیلانی به دفترم آمد و پیام امام را درباره برنامه مجلس خبرگان آورد و برای مسکن خودش استمداد نمود. گفت که امام با انتخاب آقای منتظری [برای جانشینی رهبر] موافق نیستند.
ظهر کارداران و سفرای ایران در کشورهای عربی و آفریقایی آمدند. برای آنها صحبت کردمآنها امکانات بیشتری برای انجام وظیفه تبلیغ انقلاب و اسلام در افریقا میخواستند. هیأت اعزامی یونسکو برای بازدید از آثار باستانی صدمه دیده در حملات عراقیها آمدند و مذاکراتی داشتیم.
عصر به جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی رفتم. آئیننامه شورای کنترل فرهنگ عمومی مطرح بود که تصویب شد. قرار شد در جلسه بعد درباره وضع استادان و استفاده از افراد خبره فاقد مدرک تحصیلی و فارغ التحصیلان مدرسه تربیت مدرس بحث شود.
شب خدمت امام رفتم و راجع به پیام ایشان در مورد مجلس خبرگان مذاکره کردیم. نگرانند که تعیین آیتالله منتظری به عنوان رهبر آینده، باعث عداوت و کارشکنی رقبای دیگر شود. باید با احتیاط و مراعات جوانب کار عمل شود. امروز با آقای ولایتی [وزیر امور خارجه] هم در مورد کیفیت برخورد با پیشنهاد استرالیا مبنی بر شرکت ما در شورای امنیت به امید متجاوز اعلام شدن عراق صحبت کردیم و قرار شد تا از نتایج کار مطمئن نشویم، در جلسه شورای امنیت شرکت نکنیم.