میانگین سن ازدواج در سالهاى اخیر بالا رفته است و جوانان به دلایل زیادى ازجمله مشکلات معیشتى، نبود مسکن، نداشتن شغل و یا امور دیگرى همچون سختگیرى خانواده ها و مطالبات و خواسته هاى غیرمنطقى و مسائل دیگر نمی توانند ازدواج کنند.
شهدای ایران: اهمیت ندادن به عفاف و حجاب از سوى برخى از زنان، کم توجهى مسؤولان و متولیان امور فرهنگى به اجراى آن در جامعه، آثار زیانبار فردى و اجتماعى به دنبال خواهد داشت و ممکن است به تدریج بنیادهاى ارزشى و اخلاقى را سست و متزلزل کند و زمینه هاى انحطاط فرهنگى و معنوى را فراهم سازد، از این رو شناخت عوامل مؤثر در سیر نزولى توجه به عفاف و حجاب بسیار مهم است و مى تواند ما را در تبیین و تقویت هرچه بهتر راهکارهاى اجرایى عفاف و حجاب یارى دهد، آنچه در ادامه از آن سخن به میان مى آید، اشاره به این عوامل مى باشد.
تبیین نشدن شایسته فرهنگ اسلام
پس از انقلاب اسلامى گرایش به دین و معنویت و انجام دستورات دینى به نحو خوبى رشد یافت و متولیان فرهنگ کشور وضعیت اجتماعى را پاک و سالم دانسته و به تصور اینکه این روند و این فضا ادامه خواهد داشت، کمتر براى تبیین و استمرار فرهنگ دینى که حجاب و عفاف نیز جزو آن است، سرمایه گذاردند و به مسائل دیگرى که گمان مى کردند از اولویت و اهمیت بیشترى برخوردار است پرداختند.
نبودن مجال برنامه ریزى
کینه توزى دشمنان اسلامى و توطئه هاى استکبار جهانى به سرکردگى آمریکاى جهانخوار و راه اندازى بحرانهاى اقتصادى، سیاسى، امنیتى و تنشهاى اجتماعى که همه ما مصادیق بسیارى از آن را از اول انقلاب تا حال، شاهد بوده ایم و از همه مهمتر راه انداختن جنگ تحمیلى که بیشترین منابع و سرمایه هاى مادى و معنوى کشور را به خود اختصاص داد، باعث شد که فرصت براى برنامه ریزى صحیح از مسؤولان سلب گردد.
سیاستهاى فرهنگى
عرصه هاى فرهنگى به افراد خوش ذوق، متعهد، متدین و متخصص نیازمند است که به صورت دقیق و عمیق بتوانند مسائل اسلامى را از منابع غنى اسلامى فهمیده و به شیوه صحیح و در کتابهاى معارف اسلامى دبیرستانها و دانشگاهها و همه سطوح آموزشى جامعه ارائه دهند به صورتى که مطالب این کتابها جوانان را جذب کند و توجه به معنویت، اخلاق و ارزشهاى دینى را در وجود آنان نهادینه سازد البته کارهاى زیادى در این زمینه شده است ولى کافى نیست و ما هنوز در آغاز راهیم.
ترویج تساهل و تسامح
افرادى که از طرفى آگاهى و شناخت درستى از اسلام ندارند و از طرف دیگر، در معرض بمباران تبلیغات سوء دشمنان قرار دارند، چه بسا حجاب را قید و بندى براى خود احساس کرده و مراعات آن را با آزادى مادى و جسمى خود سازگار نبینند و به دنبال دست یافتن به راحتى و آسان بودن زندگى، خیلى زود به افکار و عقاید دشمن که در این زمینه القاء مى شود، گرایش پیدا کنند و در دامى که براى آنان نهاده شده گرفتار آیند.
نبودن الگوهاى مناسب
متأسفانه ما نتوانسته ایم الگوهاى مناسب فرهنگى از نظر پوشش، رفتار و بسیارى از مناسبات اجتماعى به دختران و زنان ارائه دهیم که مورد توجه آنها قرار گیرد و آنرا الگوى خود سازند در حالى که دشمن از این خلاء فرهنگى سود جسته و با ترویج الگوهاى مصرفى، بى بندوبارى در میان جوانان و نوجوانان را بسط داده و قبح بسیارى از مسائل غیراخلاقى را از بین برده است.
بالارفتن سن ازدواج
تردیدى نیست که میانگین سن ازدواج در سالهاى اخیر بالا رفته است و جوانان به دلایل زیادى ازجمله مشکلات معیشتى، نبود مسکن، نداشتن شغل و یا امور دیگرى همچون سختگیرى خانواده ها و مطالبات و خواسته هاى غیرمنطقى و مسائل دیگرى از این قبیل نمى توانند در سالهاى آغاز دوره بلوغ ازدواج کنند و این امر به سهم خود مى تواند مشکلات و عواقب زیادى را در پى داشته باشد که در جاى خود باید مورد بررسى قرار گیرد و مسؤولان باید براى حل آن تدبیرى بیندیشند. در رابطه با موضوع بحث ما نیز بسیارى معتقدند بالارفتن سن ازدواج در پایین آمدن سطح حجاب و عفاف و رواج بى بندوبارى و بى عفتى در بین جوانان مؤثر است زیرا طبیعت زن خودنمایى و جلوه گرى در برابر جنس مخالف است و اگر از راههاى صحیح و شرعى ارضا نشوند چه بسا به سراغ راههاى دیگر بروند و حجاب و عفاف آنان آسیب ببیند، بى حیایى و بى حجابى رونق گیرد.
ایجاد زمینه از هم گسیخته دورى از خانواده
اکنون شرایط تحصیل فرزندان به گونه اى است که بسیارى از دختران ناچارند کانون گرم خانواده را ترک کنند و براى ادامه تحصیل به شهرهاى دیگر بروند و سالها در محیط مدرسه و دانشگاه و خوابگاههاى دانشجویى که گاه بعضاً نامناسب هم هستند زندگى کنند و از مهر و محبت والدین و مراقبتهاى رفتارى و عاطفى زیاد نتوانند استفاده کنند، برخى از پدر و مادرها نیز سرکشى و مراقبت از آنها را جدى نمى گیرند و وظایف خود را به درستى انجام نمى دهند، روشن است که در این صورت آسیب پذیرى فرزندان افزایش مى یابد و احتمال تأثیرپذیرى دختران کم تجربه و جوان از القائات سوء دشمنان و وسوسه هاى خناسان که مطابق میل و خواهش نفسانى آنها نیز هست، بسیار زیاد مىشود.
دین زدایى بیگانگان
روشن است که همه کشورهاى اسلامى به ویژه کشور عزیزمان ایران و نظام مقدس جمهورى اسلامى در حال حاضر مورد شدیدترین تهاجمات فرهنگى قرار دارد و استکبار جهانى با امکانات بسیار گسترده و بکارگیرى دهها و صدها فرستنده رادیویى و تلویزیونى و کانالهاى بىشمار ماهواره اى و شبکه هاى گسترده خبرى و رسانه اى و صرف میلیاردها دلار، به شدت مى کوشد ارزشهاى معنوى و اخلاقى و اعتقادات دینى را زیر سؤال ببرد و جوانان مسلمان را از پایبندى به آموزه هاى دینى دور سازد و آنان را به سمت اباحى گرى و بى حیایى سوق دهد و آزادى بى بندوبارى را ترویج کند، آنها با شعارهاى پوج فمنیستى احساسات و عواطف زنان را تحریک مى کنند و با کمک زنان و دخترانى که سخت در ورطه جهل و غفلت غوطه ورند و یا در دام باندهاى فساد و تبهکارى گرفتار شده اند، تلاش مى کنند به کلى جوانان را از معارف الهى دور سازند و ارزشهاى اخلاقى و دینى را وارونه جلوه دهند و به جاى آنها ضدارزشها را ارزش وانمود کنند و جامعه را به آن سمت و سو ترغیب نمایند.
در پایان خلاصه اى از ملاحظاتى که مى تواند در توسعه و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب مؤثر باشد تیتروار بیان مى گردد:
1. در اولویت قراردادن موضوع حجاب و عفاف در برنامه هاى دستگاههاى اجرایى کشور براى مقابله با روند فزاینده بدحجابى.
2. ابلاغ روشهاى اجرایى و تعیین ضوابط و هنجارهاى روشن در مورد نوع لباس و پوشش افراد در بخشهاى رسمى و ادارى کشور. (عمل به قوانین مصوب)
3. نظارت بر رعایت حریم حجاب و عفاف در سازمانهاى دولتى و عمومى و نظارت و تأکید بر ضرورت رعایت سادگى و پوشش و فرمهاى اسلامى و حضور ساده و بى آرایش در محیط کار به دلیل تأثیر منفى بر مراجعان.
4. تعریف استانداردهاى فرهنگى مناسب براى ترویج فرهنگ عفاف منطبق با فرهنگ دینى و ملى و فراهم کردن زمینه هاى لازم براى ترویج الگوهاى مناسب پوشش اسلامى توسط نهادهاى الگو ده.
5. ایجاد مراکز و مؤسسات متعدد با هدف الگوسازى، ارائه مدلهاى مناسب و متنوع و ایجاد رقابت سالم در این زمینه و لحاظ کردن حجاب در مطرح نمودن سوپر استارهاى هنرى و ورزشى.
6. وضع قوانین و مقررات لازم براى اصلاح وضعیت پوشش در جامعه.
7. گسترش و تقویت مراجع قانونى براى ترویج پوشش اسلامى در جامعه.
8. اصالت بخشى به فرهنگ عفاف از طریق محصولات متنوع فرهنگى، هنرى متناسب.
9. رعایت حجاب و حفظ شئون اسلامى از سوى مدیران، مسؤولان حکومتى و خانواده هاى آنان و تدوین شاخصهایى در این زمینه براى گزینش مدیران.
10. رفع اشکالات قانونى در نحوه تولید، توزیع و عرضه پوشاک داخلى و خارجى.
11. پیگیرى نحوه اجراى طرح گسترش فرهنگ عفاف بهصورت مستمر در جلسات شوراى فرهنگ عمومى استانها و ارائه گزارشهاى منظم.
12. ارزیابى دقیق از اجراى طرحها توسط دستگاههاى فرهنگى، انتظامى و قضایى براى مقابله با مظاهر بدحجابى و یافتن راهکارهاى مناسب توسط کمیته توسعه و ترویج فرهنگ عفاف.
13. نظارت و ارزیابى عملکرد رسانه ها - خصوصاً صدا و سیما و سینما- در ارتباط با الگوهاى تبلیغى آنها و تأثیر آن در جامعه.
14. به رسمیت شناختن احیای سنت حسنه «امر به معروف و نهى از منکر» درمورد حجاب و عفاف.
15. فراهم کردن زمینه هاى لازم براى تهیه کتب، نشریات و تولیدات علمى - فرهنگى به منظور ترویج فرهنگ عفاف و پاسخگویى به شبهات موجود در مورد آن.
16. انجام سیاستهاى تشویقى درباره مدیران و کارگزارانى که در محیط کار خود اصول عفاف و پوشش اسلامى را رعایت مى کنند.
نتیجه
حساسیت آموزههاى دینى به اخلاق و تربیت جنسى و تأثیرات فردى، خانوادگى و اجتماعى عفاف یا ابتذال جنسى، مسؤولیت خطیرى بر عهده نظام اسلامى، نهادهاى تخصصى، حوزه هاى علوم دینى و کارشناسان، پژوهشگران و مبلغان نهاده است.
در قدم اول، تشکیل گروه کارشناسى زیر نظر مستقیم ریاست قوه مجریه ضرورى است تا تحلیلى جامع از وضعیت موجود به دست دهد؛ سرفصلهاى اصلى موضوع را ترسیم کند و با ترسیم نقشه راهبردى، جایگاه نهادهاى دولتى و غیردولتى را در هر بخش به وضوح مشخص نماید و با اینکار زمینه هماهنگى ثمربخش نهادها را در حوزه اخلاق جنسى بر عهده گیرد.
از سوى دیگر، جامعه کارشناسى کشور در پیوند با نهادهاى رسمى نظام، باید مسؤولیتهاى خود را به خوبى ایفا کند و بهاى لازم را در تدوین سیاستها و برنامه ها به دست آورد. حوزه هاى علوم دینى نیز لازم است با ورود به عرصه هاى کاربردى و پرهیز از کلى گویى، در تعامل با جامعه کارشناسى و نهادهاى دولتى، با نقد عالمانه ساختارها و دیدگاههاى علمى رایج و با تحلیلهاى موضوع شناسانه به تبیین روشمند آموزه هاى دینى بپردازند تا همکارى ثمربخش این نهادها به ترسیم شاخصهاى رشد اخلاقى جامعه اسلامى، تحلیل جامع وضع موجود، افقهاى پیش رو و برنامه عملى ملى نظام در زمینه اخلاق و سلامت جنسى منجر شود.
عفاف و حجاب به حق آنچنان فواید آشکار فطرى و الزامات دینى دارد که بعید به نظر مى رسد متدینى به دور از بدآموزى و القائات غلط در ضرورت آن تردید نماید. آرمانى بودن آن در انقلاب اسلامى ملت ما نیز بر این وضوح وضرورت مى افزاید و تقریباً کسى از مسؤولان و دست اندرکاران نظام نیز حداقل در این مقدار تردید ندارد. در چنین روزهایى در زمان حکومت رضا خان ملعون عده اى از زنان و جامعه ما به خاک و خون کشیده شدند تا حجاب خود را از دست ندهند.
اما با اینهمه چرا در مقام عمل اینهمه اختلاف وتردید؟ تردیدى که انعکاس آن در بین دختران و زنان و حتى پسران و مردان جامعه حیرانى و سرگردانى ایجاد کرده است. انسان بى اختیار یاد این روایت مى افتد که: مرگ شبیه ترین امر یقینى به شک است. همه در عین یقین به آن مانند کسانى که شک دارند نسبت به آن عمل مى کنند. حال شما جاى مرگ در این روایت بگذارید: عفاف و حجاب.
در هر صورت به طور مسلم تا مسؤولین و دست اندرکاران در این زمینه به صورت کامل توجیه و همداستان نشوند و در مقام عمل از تقابل با هم دست برندارند، در جامعه وضعیت به سامانى به وجود نخواهد آمد.
آثار و فواید حجاب اسلامى
آثار و فواید حجاب و عفاف بسیار گسترده و بر همگان آشکار است منتهى از باب اشاره، بخشى از این آثار به صورت اجمال بیان مى گردد:
آرامش روانى
یکى از فواید و آثار مهم حجاب در بُعد فردى، ایجاد آرامش روانى در افراد جامعه است. نفس آدمى دریایى از خواستنى ها و تمایلات است. زمانى که به چیزى رغبت پیدا کند، همانند دریا، توفانى مى شود و تنها راه آرام شدن جزر و مد این دریا، رسیدن او به خواسته خویش است. لذا براى جلوگیرى از چنین موقعیت مهلک و درد طاقت فرسایى، حجاب؛ داروى درمان کننده و موجد امنیّت و صفاى روحى است. همان طورکه یک بانوى تازه مسلمان آمریکایى مى گوید: «سلامت روح مرد و جامعه با نوع و کیفیت پوشش زنان، رابطه مستقیم و غیرقابل انکار دارد.»
جامعه اى داراى امنیت و آرامش کامل است که امنیت را در ابعاد مختلف براى همه افراد آن جامعه فراهم نماید. مى دانیم بخش عمده اى از این مهم به عهده زنان است که با حفظ پوشش صحیح به این امر جامه عمل بپوشانند.
اگر این حریم بین زن و مرد در جامعه از بین برود، آزادى معاشرتها، بى بندوبارى، هیجانها و التهابهاى جنسى افزایش یافته، به صورت یک عطش اشباع نشدنى در مى آید. آرى! اگر این حریم دریده شود، ضمانتى براى سلامتى شخص وجود ندارد. زن چون از صدف حجاب در آید، در معرض ضربات دیده هاى آلوده و قلوب منحرف قرار مى گیرد و آرامش و آسایش خود را از دست داده و در نتیجه امنیت و آسایش افراد دیگر جامعه را نیز از بین مى برد. در سایه رعایت عفاف، زن با شهامت هرچه تمامتر به وظیفه خود مشغول مى گردد و خطرى از ناحیه اجتماع متوجه وى نمى شود و او هم به آسایش و آرامش روانى جامعه آسیبى نخواهد رساند. قرآن مجید خطاب به رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) مى فرمایند: «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنین بگو که مقنعه هاى خویش را به خود نزدیک سازند که این پوشش نزدیکتر است که زنان به حیا و عفاف شناخته شوند و مورد اذیت نااهلان واقع نشوند.»
بدینسان با قاطعیت تمام مى توان گفت: حجاب در امنیت و آرامش روانى جامعه نقش به سزایى دارد و زنان در حریم حجاب مى توانند با خیالى آسوده در جامعه حضور یابند و به فعالیتهاى اجتماعى مفید بپردازند.
پایدارى خانواده
بدیهى است رعایت حجاب صحیح عامل مؤثرى در حفظ زینتهاى زنان از نامحرمان و عامل مهمى در تقویت بنیانهاى خانواده است. اختصاص لذتهاى جنسى به محیط خانوادگى و در چارچوب ازدواج مشروع، پیوند زناشویى را محکم مى سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین مى گردد. حجاب و پوشش براى زنان، محیط جامعه را از بى بندوبارى و آزادى هاى جنسى حفظ مى نماید و جلوى جلوه نمایى هاى زنان و دختران گرفته مى شود و ارضاى نیازهاى جنسى را در همان محیط خانواده محدود مى نماید. آرى! با بى حجابى، روابط آزاد و نامشروع جنسى جامعه را فرامى گیرد و به همان نسبت کانون خانواده ها سست شده و آمار ازدواج کاهش مى یابد و ازدواجهاى گذشته هم به جدایى و طلاق منجر مى شود. بنابراین وجود خانواده سالم و مستحکم در گرو گسترش فرهنگ حجاب خواهد بود.
اگر حجاب با کیفیت خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن بجز مرد خود به کسى نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد، عشق و محبت خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر اینطور باشد، زندگى شان بسیار شیرین و با صفا خواهد شد.
برعکس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده مى گردد. یکى از نویسندگان، تأثیر برهنگى را در اضمحلال و خشکیدن درخت تنومند خانواده، اینگونه بیان کرده است: در جامعه اى که برهنگى بر آن حاکم است، هر زن و مردى، همواره در حال مقایسه است؛ مقایسه ى آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ریشه ى خانوده را مى سوزاند این است که این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن مى زند. زنى که بیست یا سى سال در کنار شوهر خود زندگى کرده و با مشکلات زندگى جنگیده و در غم و شادى او شریک بوده است، پیداست که اندک اندک بهار چهره اش شکفتگى خود را از دست مى دهد و روى در خزان مى گذارد. در چنین حالى که سخت محتاج عشق و مهربانى و وفادارى همسر خویش است، ناگهان زن جوانترى از راه مى رسد و در کوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقایسه اى مى دهد؛ و این مقدمه اى مى شود براى ویرانى اساس خانواده و بر باد رفتن امیدِ زنى که جوانى خود را نیز بر باد داده است؛ و همه ى خواهران جوان لابد مى دانند که هیچ جوانى نیست که به میانسالى و پیرى نرسد و لابد مى دانند که اگر امروز آنان جوان و با طراوت اند در فرداى بى طراوتى آنان، باز هم جوانانى هستند که بتوانند براى خانواده ى فرداى آنها، همان خطرى را ایجاد کنند که خود آنان امروز براى خانوادهه ا ایجاد مى کنند.
زن مسلمان با حجاب اسلامى خود را در حصن و حریم الهى مى یابد چراکه او سرباز سپاه الهى است که باید بر تعهدى که با خداى متعال بسته پایبند بوده و از آنچه که گزندى به این تعهد برساند در هراس باشد.
گو اینکه لباس ظاهرش نشان از این وظیفه و تعهد دارد. حجاب به گونه اى براى او طراحى شده که نه تنها عاطفه زندگى را حفظ کرده و امکان فعالیت را براى او فراهم مى سازد بلکه زن مسلمان محجبه با حضور همیشگى خود در صحنه بر اقتدار و تداوم حرکت صحیح اجتماع به سوى اهداف متعالى نقش آفرین بوده است.
کاهش مفاسد و استوارى جامعه
از عواملى که موجب تقویت بنیان جامعه و رشد و پویایى آن مى شود، تلاش در جهت کاهش مفاسد و به همان نسبت رشد و توسعه ارزشها و فضایل اخلاقى در بین افراد جامعه است. جامعه اى که فساد و تباهى در آن رو به گسترش باشد، محکوم به نابودى و انحطاط است و زندگى افراد در آن از سعادت و خوشبختى به شقاوت و پستى کشیده خواهد شد. در این میان حجاب زن در جامعه که خودنمایى و جلوه گرى آنان را محدود مى کند عامل مهمى در کاهش مفاسد اجتماعى و به همان نسبت رشد فضایل اخلاقى و استوارى جامعه خواهد بود.
اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامى آنان است عمل کنند، یعنى زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام مى دهند، مردان هم به کارها و فعالیتهاى اجتماعى خود ادامه مى دهند.
اما برعکس اگر زنان با لباسهاى نامناسب و آرایش بیرون روند؛ نیروى مردان کم شده و به جاى کار و فعالیت، نیروى شهوانى در وجود ایشان فعال مى شود. زنان هم به جاى کار در اجتماع مشغول خودنمایى و هوسبازى مى شوند. در اینجاست که مى بینیم کار اجتماعى پیشرفت نکرده و رو به تنزل مى گذارد.
حفظ ارزش و مقام زن
چون مردان خود را نسبت به زنان نیازمند مى بینند؛ اگر زن خود را از نظرهاى شهوانى آنان دور نگه دارد، موجب ارزش او مى شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وى را به چشم مروارید گرانبهایى مى بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانى نمى توان به آن دست یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف تر باشد ارزش و احترامش بهتر محفوظ مى ماند.
زن مسلمان، تجسّم حرمت و عفت در جامعه است و حفظ پوشش نوعى احترام گذاردن به زن و حفظ وى از نگاههاى شهوانى است. کلام گهربار حضرت صدیقه طاهره (علیها السلام) نشانگر لزوم محافظت از جایگاه والاى زن است که فرمودند: «خیر النساء أن لایَرینَ الرِجال و لایراهُنَّ الرجال؛ بهترین زنان، زنى است که مردى را نبیند و مردى هم او را نبیند.»
چنانچه زن، حدود را رعایت نکند، هر بیماردلى به او طمع مى نماید و با نگاه آلوده اش حریم او را مى شکند. زن شخصیتى است که باید سالم بماند و نسل سالم تربیت کند تا جامعه اى سالم داشته باشیم. اما چنانچه تحت تأثیر چشمان آلوده به گناه، به طرف شهوات سوق داده شود و در نتیجه هویت واقعى اش را فراموش کند و در چنگال بیماردلان و هوسبازان، گرفتار آید، از منش انسانى سقوط مى کند و در این حالت او چگونه مى تواند فرزندانى سالم به جامعه عرضه نماید؛ جامعه اى که سلامت و پویایى آن در گرو داشتن نسلى سالم است. بنابراین حجاب و پوشش عامل مؤثرى در حرمت بخشى و تکریم زنان است و این حرمت بخشى موجب سلامت جامعه و نسل آینده خواهد شد.
شکوفایى علمى و اقتصادى
بدون شک شکوفایى علمى و اقتصادى عامل مؤثرى در پویایى و توسعه همه جانبه جامعه است و از آنجا که زنان نیمى از جمعیت جامعه را تشکیل مى دهند، لذا مى توانند نقش مؤثرى در شکوفایى علمى و اقتصادى آن داشته باشند. از آن گذشته باید این حقیقت را پذیرفت که ابتذال و بى حجابى زنان نه تنها شرایط مناسب جامعه را براى رشد و شکوفایى علمى و اقتصادى مردان بر هم خواهد زد؛ بلکه تأثیر به سزایى در تضعیف روحیه علم جویى خود زنان و هدررفتن منابع مالى آنان خواهد داشت. زنى که هر روز براى خودنمایى بیشتر و استفاده از مدهاى جدید مبالغ هنگفتى هزینه مى کند، دیگر نه تنها علاقه به فراگیرى علم و بالابردن سطح معلومات خود ندارد، بلکه وقت و زمانى براى او باقى نخواهد ماند.
بنابراین، باید گفت رعایت حجاب و پوشش اسلامى که عامل مهمى در جلوگیرى از خودنمایى زنان است، 1- از ورود زنان به ورطه مدها و پوششهاى کاذب و غیراسلامى جلوگیرى مى کند و موجب هزینه شدن درست منابع مالى آنها و در نتیجه تقویت بنیه اقتصادى کشور خواهد شد. 2- زمینه هاى لازم را براى حضور سازنده زنان در عرصه هاى علمى و پژوهشى فراهم خواهد کرد که در نهایت منجر به رشد و شکوفایى علمى جامعه خواهد شد.
پوشش اسلامى و سلامت نسل آینده جامعه
بدون شک جامعه اى سالم است که سلامت نسل آینده آن تأمین شده باشد و رعایت حجاب اسلامى نقش اساسى در حفظ نسل آینده و تأمین سلامت آنها دارد؛ چراکه زنان مربیان اصلى جامعه اند و انسانها از دامن آنها به رشد و کمال مى رسند. زنان با داشتن حجاب صحیح و کامل، سعادت فرزندان آینده را تضمین مى نمایند. همگان بر این مطلب اذعان دارند که بى بندوبارى و رعایت نکردن حجاب، سبب افزایش روابط نامشروع در ابعاد گسترده خواهد شد و یکى از آثار آن همچنان که در مجامع غربى مشاهده مى شود، افزایش فرزندان غیرقانونى و نامشروع و به طور کلى سقوط و انحطاط اخلاقى نسل آینده آن جوامع است.
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «فرزند نامشروع به گناه و تحقیرکردن دین خدا و نیز بدرفتارى با مردم تمایل دارد.»
اگر بخواهیم نسل آینده جامعه ما از سلامت کامل برخوردار باشد، باید از به دنیا آمدن کودکان نامشروع و غیرقانونى جلوگیرى کنیم و ناچاریم به امر حجاب بیش از پیش اهمیت دهیم؛ زیرا در سایه حجاب و پوشش اسلامى بانوان است که خودنمایى هاى مفسده انگیز و روابط نامشروع مردان و زنان تا حدود زیادى از بین خواهد رفت.
تبیین نشدن شایسته فرهنگ اسلام
پس از انقلاب اسلامى گرایش به دین و معنویت و انجام دستورات دینى به نحو خوبى رشد یافت و متولیان فرهنگ کشور وضعیت اجتماعى را پاک و سالم دانسته و به تصور اینکه این روند و این فضا ادامه خواهد داشت، کمتر براى تبیین و استمرار فرهنگ دینى که حجاب و عفاف نیز جزو آن است، سرمایه گذاردند و به مسائل دیگرى که گمان مى کردند از اولویت و اهمیت بیشترى برخوردار است پرداختند.
نبودن مجال برنامه ریزى
کینه توزى دشمنان اسلامى و توطئه هاى استکبار جهانى به سرکردگى آمریکاى جهانخوار و راه اندازى بحرانهاى اقتصادى، سیاسى، امنیتى و تنشهاى اجتماعى که همه ما مصادیق بسیارى از آن را از اول انقلاب تا حال، شاهد بوده ایم و از همه مهمتر راه انداختن جنگ تحمیلى که بیشترین منابع و سرمایه هاى مادى و معنوى کشور را به خود اختصاص داد، باعث شد که فرصت براى برنامه ریزى صحیح از مسؤولان سلب گردد.
سیاستهاى فرهنگى
عرصه هاى فرهنگى به افراد خوش ذوق، متعهد، متدین و متخصص نیازمند است که به صورت دقیق و عمیق بتوانند مسائل اسلامى را از منابع غنى اسلامى فهمیده و به شیوه صحیح و در کتابهاى معارف اسلامى دبیرستانها و دانشگاهها و همه سطوح آموزشى جامعه ارائه دهند به صورتى که مطالب این کتابها جوانان را جذب کند و توجه به معنویت، اخلاق و ارزشهاى دینى را در وجود آنان نهادینه سازد البته کارهاى زیادى در این زمینه شده است ولى کافى نیست و ما هنوز در آغاز راهیم.
ترویج تساهل و تسامح
افرادى که از طرفى آگاهى و شناخت درستى از اسلام ندارند و از طرف دیگر، در معرض بمباران تبلیغات سوء دشمنان قرار دارند، چه بسا حجاب را قید و بندى براى خود احساس کرده و مراعات آن را با آزادى مادى و جسمى خود سازگار نبینند و به دنبال دست یافتن به راحتى و آسان بودن زندگى، خیلى زود به افکار و عقاید دشمن که در این زمینه القاء مى شود، گرایش پیدا کنند و در دامى که براى آنان نهاده شده گرفتار آیند.
نبودن الگوهاى مناسب
متأسفانه ما نتوانسته ایم الگوهاى مناسب فرهنگى از نظر پوشش، رفتار و بسیارى از مناسبات اجتماعى به دختران و زنان ارائه دهیم که مورد توجه آنها قرار گیرد و آنرا الگوى خود سازند در حالى که دشمن از این خلاء فرهنگى سود جسته و با ترویج الگوهاى مصرفى، بى بندوبارى در میان جوانان و نوجوانان را بسط داده و قبح بسیارى از مسائل غیراخلاقى را از بین برده است.
بالارفتن سن ازدواج
تردیدى نیست که میانگین سن ازدواج در سالهاى اخیر بالا رفته است و جوانان به دلایل زیادى ازجمله مشکلات معیشتى، نبود مسکن، نداشتن شغل و یا امور دیگرى همچون سختگیرى خانواده ها و مطالبات و خواسته هاى غیرمنطقى و مسائل دیگرى از این قبیل نمى توانند در سالهاى آغاز دوره بلوغ ازدواج کنند و این امر به سهم خود مى تواند مشکلات و عواقب زیادى را در پى داشته باشد که در جاى خود باید مورد بررسى قرار گیرد و مسؤولان باید براى حل آن تدبیرى بیندیشند. در رابطه با موضوع بحث ما نیز بسیارى معتقدند بالارفتن سن ازدواج در پایین آمدن سطح حجاب و عفاف و رواج بى بندوبارى و بى عفتى در بین جوانان مؤثر است زیرا طبیعت زن خودنمایى و جلوه گرى در برابر جنس مخالف است و اگر از راههاى صحیح و شرعى ارضا نشوند چه بسا به سراغ راههاى دیگر بروند و حجاب و عفاف آنان آسیب ببیند، بى حیایى و بى حجابى رونق گیرد.
ایجاد زمینه از هم گسیخته دورى از خانواده
اکنون شرایط تحصیل فرزندان به گونه اى است که بسیارى از دختران ناچارند کانون گرم خانواده را ترک کنند و براى ادامه تحصیل به شهرهاى دیگر بروند و سالها در محیط مدرسه و دانشگاه و خوابگاههاى دانشجویى که گاه بعضاً نامناسب هم هستند زندگى کنند و از مهر و محبت والدین و مراقبتهاى رفتارى و عاطفى زیاد نتوانند استفاده کنند، برخى از پدر و مادرها نیز سرکشى و مراقبت از آنها را جدى نمى گیرند و وظایف خود را به درستى انجام نمى دهند، روشن است که در این صورت آسیب پذیرى فرزندان افزایش مى یابد و احتمال تأثیرپذیرى دختران کم تجربه و جوان از القائات سوء دشمنان و وسوسه هاى خناسان که مطابق میل و خواهش نفسانى آنها نیز هست، بسیار زیاد مىشود.
دین زدایى بیگانگان
روشن است که همه کشورهاى اسلامى به ویژه کشور عزیزمان ایران و نظام مقدس جمهورى اسلامى در حال حاضر مورد شدیدترین تهاجمات فرهنگى قرار دارد و استکبار جهانى با امکانات بسیار گسترده و بکارگیرى دهها و صدها فرستنده رادیویى و تلویزیونى و کانالهاى بىشمار ماهواره اى و شبکه هاى گسترده خبرى و رسانه اى و صرف میلیاردها دلار، به شدت مى کوشد ارزشهاى معنوى و اخلاقى و اعتقادات دینى را زیر سؤال ببرد و جوانان مسلمان را از پایبندى به آموزه هاى دینى دور سازد و آنان را به سمت اباحى گرى و بى حیایى سوق دهد و آزادى بى بندوبارى را ترویج کند، آنها با شعارهاى پوج فمنیستى احساسات و عواطف زنان را تحریک مى کنند و با کمک زنان و دخترانى که سخت در ورطه جهل و غفلت غوطه ورند و یا در دام باندهاى فساد و تبهکارى گرفتار شده اند، تلاش مى کنند به کلى جوانان را از معارف الهى دور سازند و ارزشهاى اخلاقى و دینى را وارونه جلوه دهند و به جاى آنها ضدارزشها را ارزش وانمود کنند و جامعه را به آن سمت و سو ترغیب نمایند.
در پایان خلاصه اى از ملاحظاتى که مى تواند در توسعه و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب مؤثر باشد تیتروار بیان مى گردد:
1. در اولویت قراردادن موضوع حجاب و عفاف در برنامه هاى دستگاههاى اجرایى کشور براى مقابله با روند فزاینده بدحجابى.
2. ابلاغ روشهاى اجرایى و تعیین ضوابط و هنجارهاى روشن در مورد نوع لباس و پوشش افراد در بخشهاى رسمى و ادارى کشور. (عمل به قوانین مصوب)
3. نظارت بر رعایت حریم حجاب و عفاف در سازمانهاى دولتى و عمومى و نظارت و تأکید بر ضرورت رعایت سادگى و پوشش و فرمهاى اسلامى و حضور ساده و بى آرایش در محیط کار به دلیل تأثیر منفى بر مراجعان.
4. تعریف استانداردهاى فرهنگى مناسب براى ترویج فرهنگ عفاف منطبق با فرهنگ دینى و ملى و فراهم کردن زمینه هاى لازم براى ترویج الگوهاى مناسب پوشش اسلامى توسط نهادهاى الگو ده.
5. ایجاد مراکز و مؤسسات متعدد با هدف الگوسازى، ارائه مدلهاى مناسب و متنوع و ایجاد رقابت سالم در این زمینه و لحاظ کردن حجاب در مطرح نمودن سوپر استارهاى هنرى و ورزشى.
6. وضع قوانین و مقررات لازم براى اصلاح وضعیت پوشش در جامعه.
7. گسترش و تقویت مراجع قانونى براى ترویج پوشش اسلامى در جامعه.
8. اصالت بخشى به فرهنگ عفاف از طریق محصولات متنوع فرهنگى، هنرى متناسب.
9. رعایت حجاب و حفظ شئون اسلامى از سوى مدیران، مسؤولان حکومتى و خانواده هاى آنان و تدوین شاخصهایى در این زمینه براى گزینش مدیران.
10. رفع اشکالات قانونى در نحوه تولید، توزیع و عرضه پوشاک داخلى و خارجى.
11. پیگیرى نحوه اجراى طرح گسترش فرهنگ عفاف بهصورت مستمر در جلسات شوراى فرهنگ عمومى استانها و ارائه گزارشهاى منظم.
12. ارزیابى دقیق از اجراى طرحها توسط دستگاههاى فرهنگى، انتظامى و قضایى براى مقابله با مظاهر بدحجابى و یافتن راهکارهاى مناسب توسط کمیته توسعه و ترویج فرهنگ عفاف.
13. نظارت و ارزیابى عملکرد رسانه ها - خصوصاً صدا و سیما و سینما- در ارتباط با الگوهاى تبلیغى آنها و تأثیر آن در جامعه.
14. به رسمیت شناختن احیای سنت حسنه «امر به معروف و نهى از منکر» درمورد حجاب و عفاف.
15. فراهم کردن زمینه هاى لازم براى تهیه کتب، نشریات و تولیدات علمى - فرهنگى به منظور ترویج فرهنگ عفاف و پاسخگویى به شبهات موجود در مورد آن.
16. انجام سیاستهاى تشویقى درباره مدیران و کارگزارانى که در محیط کار خود اصول عفاف و پوشش اسلامى را رعایت مى کنند.
نتیجه
حساسیت آموزههاى دینى به اخلاق و تربیت جنسى و تأثیرات فردى، خانوادگى و اجتماعى عفاف یا ابتذال جنسى، مسؤولیت خطیرى بر عهده نظام اسلامى، نهادهاى تخصصى، حوزه هاى علوم دینى و کارشناسان، پژوهشگران و مبلغان نهاده است.
در قدم اول، تشکیل گروه کارشناسى زیر نظر مستقیم ریاست قوه مجریه ضرورى است تا تحلیلى جامع از وضعیت موجود به دست دهد؛ سرفصلهاى اصلى موضوع را ترسیم کند و با ترسیم نقشه راهبردى، جایگاه نهادهاى دولتى و غیردولتى را در هر بخش به وضوح مشخص نماید و با اینکار زمینه هماهنگى ثمربخش نهادها را در حوزه اخلاق جنسى بر عهده گیرد.
از سوى دیگر، جامعه کارشناسى کشور در پیوند با نهادهاى رسمى نظام، باید مسؤولیتهاى خود را به خوبى ایفا کند و بهاى لازم را در تدوین سیاستها و برنامه ها به دست آورد. حوزه هاى علوم دینى نیز لازم است با ورود به عرصه هاى کاربردى و پرهیز از کلى گویى، در تعامل با جامعه کارشناسى و نهادهاى دولتى، با نقد عالمانه ساختارها و دیدگاههاى علمى رایج و با تحلیلهاى موضوع شناسانه به تبیین روشمند آموزه هاى دینى بپردازند تا همکارى ثمربخش این نهادها به ترسیم شاخصهاى رشد اخلاقى جامعه اسلامى، تحلیل جامع وضع موجود، افقهاى پیش رو و برنامه عملى ملى نظام در زمینه اخلاق و سلامت جنسى منجر شود.
عفاف و حجاب به حق آنچنان فواید آشکار فطرى و الزامات دینى دارد که بعید به نظر مى رسد متدینى به دور از بدآموزى و القائات غلط در ضرورت آن تردید نماید. آرمانى بودن آن در انقلاب اسلامى ملت ما نیز بر این وضوح وضرورت مى افزاید و تقریباً کسى از مسؤولان و دست اندرکاران نظام نیز حداقل در این مقدار تردید ندارد. در چنین روزهایى در زمان حکومت رضا خان ملعون عده اى از زنان و جامعه ما به خاک و خون کشیده شدند تا حجاب خود را از دست ندهند.
اما با اینهمه چرا در مقام عمل اینهمه اختلاف وتردید؟ تردیدى که انعکاس آن در بین دختران و زنان و حتى پسران و مردان جامعه حیرانى و سرگردانى ایجاد کرده است. انسان بى اختیار یاد این روایت مى افتد که: مرگ شبیه ترین امر یقینى به شک است. همه در عین یقین به آن مانند کسانى که شک دارند نسبت به آن عمل مى کنند. حال شما جاى مرگ در این روایت بگذارید: عفاف و حجاب.
در هر صورت به طور مسلم تا مسؤولین و دست اندرکاران در این زمینه به صورت کامل توجیه و همداستان نشوند و در مقام عمل از تقابل با هم دست برندارند، در جامعه وضعیت به سامانى به وجود نخواهد آمد.
آثار و فواید حجاب اسلامى
آثار و فواید حجاب و عفاف بسیار گسترده و بر همگان آشکار است منتهى از باب اشاره، بخشى از این آثار به صورت اجمال بیان مى گردد:
آرامش روانى
یکى از فواید و آثار مهم حجاب در بُعد فردى، ایجاد آرامش روانى در افراد جامعه است. نفس آدمى دریایى از خواستنى ها و تمایلات است. زمانى که به چیزى رغبت پیدا کند، همانند دریا، توفانى مى شود و تنها راه آرام شدن جزر و مد این دریا، رسیدن او به خواسته خویش است. لذا براى جلوگیرى از چنین موقعیت مهلک و درد طاقت فرسایى، حجاب؛ داروى درمان کننده و موجد امنیّت و صفاى روحى است. همان طورکه یک بانوى تازه مسلمان آمریکایى مى گوید: «سلامت روح مرد و جامعه با نوع و کیفیت پوشش زنان، رابطه مستقیم و غیرقابل انکار دارد.»
جامعه اى داراى امنیت و آرامش کامل است که امنیت را در ابعاد مختلف براى همه افراد آن جامعه فراهم نماید. مى دانیم بخش عمده اى از این مهم به عهده زنان است که با حفظ پوشش صحیح به این امر جامه عمل بپوشانند.
اگر این حریم بین زن و مرد در جامعه از بین برود، آزادى معاشرتها، بى بندوبارى، هیجانها و التهابهاى جنسى افزایش یافته، به صورت یک عطش اشباع نشدنى در مى آید. آرى! اگر این حریم دریده شود، ضمانتى براى سلامتى شخص وجود ندارد. زن چون از صدف حجاب در آید، در معرض ضربات دیده هاى آلوده و قلوب منحرف قرار مى گیرد و آرامش و آسایش خود را از دست داده و در نتیجه امنیت و آسایش افراد دیگر جامعه را نیز از بین مى برد. در سایه رعایت عفاف، زن با شهامت هرچه تمامتر به وظیفه خود مشغول مى گردد و خطرى از ناحیه اجتماع متوجه وى نمى شود و او هم به آسایش و آرامش روانى جامعه آسیبى نخواهد رساند. قرآن مجید خطاب به رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) مى فرمایند: «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنین بگو که مقنعه هاى خویش را به خود نزدیک سازند که این پوشش نزدیکتر است که زنان به حیا و عفاف شناخته شوند و مورد اذیت نااهلان واقع نشوند.»
بدینسان با قاطعیت تمام مى توان گفت: حجاب در امنیت و آرامش روانى جامعه نقش به سزایى دارد و زنان در حریم حجاب مى توانند با خیالى آسوده در جامعه حضور یابند و به فعالیتهاى اجتماعى مفید بپردازند.
پایدارى خانواده
بدیهى است رعایت حجاب صحیح عامل مؤثرى در حفظ زینتهاى زنان از نامحرمان و عامل مهمى در تقویت بنیانهاى خانواده است. اختصاص لذتهاى جنسى به محیط خانوادگى و در چارچوب ازدواج مشروع، پیوند زناشویى را محکم مى سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین مى گردد. حجاب و پوشش براى زنان، محیط جامعه را از بى بندوبارى و آزادى هاى جنسى حفظ مى نماید و جلوى جلوه نمایى هاى زنان و دختران گرفته مى شود و ارضاى نیازهاى جنسى را در همان محیط خانواده محدود مى نماید. آرى! با بى حجابى، روابط آزاد و نامشروع جنسى جامعه را فرامى گیرد و به همان نسبت کانون خانواده ها سست شده و آمار ازدواج کاهش مى یابد و ازدواجهاى گذشته هم به جدایى و طلاق منجر مى شود. بنابراین وجود خانواده سالم و مستحکم در گرو گسترش فرهنگ حجاب خواهد بود.
اگر حجاب با کیفیت خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن بجز مرد خود به کسى نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد، عشق و محبت خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر اینطور باشد، زندگى شان بسیار شیرین و با صفا خواهد شد.
برعکس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده مى گردد. یکى از نویسندگان، تأثیر برهنگى را در اضمحلال و خشکیدن درخت تنومند خانواده، اینگونه بیان کرده است: در جامعه اى که برهنگى بر آن حاکم است، هر زن و مردى، همواره در حال مقایسه است؛ مقایسه ى آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ریشه ى خانوده را مى سوزاند این است که این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن مى زند. زنى که بیست یا سى سال در کنار شوهر خود زندگى کرده و با مشکلات زندگى جنگیده و در غم و شادى او شریک بوده است، پیداست که اندک اندک بهار چهره اش شکفتگى خود را از دست مى دهد و روى در خزان مى گذارد. در چنین حالى که سخت محتاج عشق و مهربانى و وفادارى همسر خویش است، ناگهان زن جوانترى از راه مى رسد و در کوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقایسه اى مى دهد؛ و این مقدمه اى مى شود براى ویرانى اساس خانواده و بر باد رفتن امیدِ زنى که جوانى خود را نیز بر باد داده است؛ و همه ى خواهران جوان لابد مى دانند که هیچ جوانى نیست که به میانسالى و پیرى نرسد و لابد مى دانند که اگر امروز آنان جوان و با طراوت اند در فرداى بى طراوتى آنان، باز هم جوانانى هستند که بتوانند براى خانواده ى فرداى آنها، همان خطرى را ایجاد کنند که خود آنان امروز براى خانوادهه ا ایجاد مى کنند.
زن مسلمان با حجاب اسلامى خود را در حصن و حریم الهى مى یابد چراکه او سرباز سپاه الهى است که باید بر تعهدى که با خداى متعال بسته پایبند بوده و از آنچه که گزندى به این تعهد برساند در هراس باشد.
گو اینکه لباس ظاهرش نشان از این وظیفه و تعهد دارد. حجاب به گونه اى براى او طراحى شده که نه تنها عاطفه زندگى را حفظ کرده و امکان فعالیت را براى او فراهم مى سازد بلکه زن مسلمان محجبه با حضور همیشگى خود در صحنه بر اقتدار و تداوم حرکت صحیح اجتماع به سوى اهداف متعالى نقش آفرین بوده است.
کاهش مفاسد و استوارى جامعه
از عواملى که موجب تقویت بنیان جامعه و رشد و پویایى آن مى شود، تلاش در جهت کاهش مفاسد و به همان نسبت رشد و توسعه ارزشها و فضایل اخلاقى در بین افراد جامعه است. جامعه اى که فساد و تباهى در آن رو به گسترش باشد، محکوم به نابودى و انحطاط است و زندگى افراد در آن از سعادت و خوشبختى به شقاوت و پستى کشیده خواهد شد. در این میان حجاب زن در جامعه که خودنمایى و جلوه گرى آنان را محدود مى کند عامل مهمى در کاهش مفاسد اجتماعى و به همان نسبت رشد فضایل اخلاقى و استوارى جامعه خواهد بود.
اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامى آنان است عمل کنند، یعنى زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام مى دهند، مردان هم به کارها و فعالیتهاى اجتماعى خود ادامه مى دهند.
اما برعکس اگر زنان با لباسهاى نامناسب و آرایش بیرون روند؛ نیروى مردان کم شده و به جاى کار و فعالیت، نیروى شهوانى در وجود ایشان فعال مى شود. زنان هم به جاى کار در اجتماع مشغول خودنمایى و هوسبازى مى شوند. در اینجاست که مى بینیم کار اجتماعى پیشرفت نکرده و رو به تنزل مى گذارد.
حفظ ارزش و مقام زن
چون مردان خود را نسبت به زنان نیازمند مى بینند؛ اگر زن خود را از نظرهاى شهوانى آنان دور نگه دارد، موجب ارزش او مى شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وى را به چشم مروارید گرانبهایى مى بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانى نمى توان به آن دست یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف تر باشد ارزش و احترامش بهتر محفوظ مى ماند.
زن مسلمان، تجسّم حرمت و عفت در جامعه است و حفظ پوشش نوعى احترام گذاردن به زن و حفظ وى از نگاههاى شهوانى است. کلام گهربار حضرت صدیقه طاهره (علیها السلام) نشانگر لزوم محافظت از جایگاه والاى زن است که فرمودند: «خیر النساء أن لایَرینَ الرِجال و لایراهُنَّ الرجال؛ بهترین زنان، زنى است که مردى را نبیند و مردى هم او را نبیند.»
چنانچه زن، حدود را رعایت نکند، هر بیماردلى به او طمع مى نماید و با نگاه آلوده اش حریم او را مى شکند. زن شخصیتى است که باید سالم بماند و نسل سالم تربیت کند تا جامعه اى سالم داشته باشیم. اما چنانچه تحت تأثیر چشمان آلوده به گناه، به طرف شهوات سوق داده شود و در نتیجه هویت واقعى اش را فراموش کند و در چنگال بیماردلان و هوسبازان، گرفتار آید، از منش انسانى سقوط مى کند و در این حالت او چگونه مى تواند فرزندانى سالم به جامعه عرضه نماید؛ جامعه اى که سلامت و پویایى آن در گرو داشتن نسلى سالم است. بنابراین حجاب و پوشش عامل مؤثرى در حرمت بخشى و تکریم زنان است و این حرمت بخشى موجب سلامت جامعه و نسل آینده خواهد شد.
شکوفایى علمى و اقتصادى
بدون شک شکوفایى علمى و اقتصادى عامل مؤثرى در پویایى و توسعه همه جانبه جامعه است و از آنجا که زنان نیمى از جمعیت جامعه را تشکیل مى دهند، لذا مى توانند نقش مؤثرى در شکوفایى علمى و اقتصادى آن داشته باشند. از آن گذشته باید این حقیقت را پذیرفت که ابتذال و بى حجابى زنان نه تنها شرایط مناسب جامعه را براى رشد و شکوفایى علمى و اقتصادى مردان بر هم خواهد زد؛ بلکه تأثیر به سزایى در تضعیف روحیه علم جویى خود زنان و هدررفتن منابع مالى آنان خواهد داشت. زنى که هر روز براى خودنمایى بیشتر و استفاده از مدهاى جدید مبالغ هنگفتى هزینه مى کند، دیگر نه تنها علاقه به فراگیرى علم و بالابردن سطح معلومات خود ندارد، بلکه وقت و زمانى براى او باقى نخواهد ماند.
بنابراین، باید گفت رعایت حجاب و پوشش اسلامى که عامل مهمى در جلوگیرى از خودنمایى زنان است، 1- از ورود زنان به ورطه مدها و پوششهاى کاذب و غیراسلامى جلوگیرى مى کند و موجب هزینه شدن درست منابع مالى آنها و در نتیجه تقویت بنیه اقتصادى کشور خواهد شد. 2- زمینه هاى لازم را براى حضور سازنده زنان در عرصه هاى علمى و پژوهشى فراهم خواهد کرد که در نهایت منجر به رشد و شکوفایى علمى جامعه خواهد شد.
پوشش اسلامى و سلامت نسل آینده جامعه
بدون شک جامعه اى سالم است که سلامت نسل آینده آن تأمین شده باشد و رعایت حجاب اسلامى نقش اساسى در حفظ نسل آینده و تأمین سلامت آنها دارد؛ چراکه زنان مربیان اصلى جامعه اند و انسانها از دامن آنها به رشد و کمال مى رسند. زنان با داشتن حجاب صحیح و کامل، سعادت فرزندان آینده را تضمین مى نمایند. همگان بر این مطلب اذعان دارند که بى بندوبارى و رعایت نکردن حجاب، سبب افزایش روابط نامشروع در ابعاد گسترده خواهد شد و یکى از آثار آن همچنان که در مجامع غربى مشاهده مى شود، افزایش فرزندان غیرقانونى و نامشروع و به طور کلى سقوط و انحطاط اخلاقى نسل آینده آن جوامع است.
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «فرزند نامشروع به گناه و تحقیرکردن دین خدا و نیز بدرفتارى با مردم تمایل دارد.»
اگر بخواهیم نسل آینده جامعه ما از سلامت کامل برخوردار باشد، باید از به دنیا آمدن کودکان نامشروع و غیرقانونى جلوگیرى کنیم و ناچاریم به امر حجاب بیش از پیش اهمیت دهیم؛ زیرا در سایه حجاب و پوشش اسلامى بانوان است که خودنمایى هاى مفسده انگیز و روابط نامشروع مردان و زنان تا حدود زیادى از بین خواهد رفت.