هفتمتير يكي از روزهاي تلخ در تاريخ معاصر به شمار ميرود، روزي كه در آن جمهوري اسلامي كه هنوز سالهاي ابتدايي حيات خود را پشت سر ميگذاشت با انفجاري تروريستي روبهرو شد.
شهدای ایران: هفتمتير يكي از روزهاي تلخ در تاريخ معاصر به شمار ميرود، روزي كه در آن جمهوري اسلامي كه هنوز سالهاي ابتدايي حيات خود را پشت سر ميگذاشت با انفجاري تروريستي روبهرو شد. اين روز نشانهاي از هزاران سند و مدرك ديگر درباره قرباني بودن كشورمان در برابر عملياتهاي تروريستي است. جنايات سازمان يافته عليه انقلاب اسلامي كه توسط دشمنان خارجي و مزدوران داخلي انجام ميشد. قربانيان تروريسم در كشورمان كم نيستند. حوادث تروريستي كه درست چند ماه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي آغاز شد و همگي تلاش داشتند تا با هدف قرار دادن افراد شاخص و خدمتگزاران نظام اسلامي به پايههاي جمهوري اسلامي ضربه بزنند.
نشان دادن فجايع تروريستي رخ داده و ريشهيابي آنها توسط مستندسازان ميتواند زمينه روشنگري را پيرامون ماهيت گروههاي تروريستي از جمله گروهك منافقين به همراه داشته باشد. در زماني كه غرب سعي دارد مقاومت اسلامي در برخي از كشورها را تروريسم معرفي كند و چشم خود را روي اعمال تروريستي كه توسط گروههاي تكفيري رخ ميدهد، ببندد، توليد و پخش مستندهايي درباره ماهيت گروههاي تروريستي و سابقه دشمني تروريستها با جمهوري اسلامي ميتواند راهي براي خنثي كردن اين تبليغات و لجنپراكنيها باشد. مستند «فيلم ناتمامي براي دخترم سميه»، يكي از آثاري است كه به خوبي وجهه سياه گروهك منافقين را به نمايش ميگذارد. اين مستند كه پنجشنبه گذشته از تلويزيون پخش شد و به دليل استقبال مردمي دوباره در روز جمعه نيز روي آنتن رفت، از اين جهت داراي اهميت است كه روايتي از درون سازمان منافقين است و راوي فيلم يكي از كساني است كه سالها با سازمان منافقين همكاري داشته است و تصاوير مستند زيادي در اختيار دارد.
براي دخترم سميه
مصطفي محمدي پشت كمپ اشرف با بلندگو دخترش سميه را صدا ميزند تا شايد نشاني از دخترش پيدا كند، اين تصويري از دقايق اوليه مستند «فيلم ناتمامي براي دخترم سميه» است. عضو سابق گروهك منافقين در تلاش است تا به هر نحو ممكن دخترش را از كمپ خارج كند، دختري كه روزي با حمايت پدر به عراق سفر كرده بود و به عضويت گروه منافقين درآمده بود!
مصطفي محمدي بعد از آنكه برادر همسرش كه عضو گروهك منافقين بوده، اعدام ميشود، از ايران خارج ميشود و براي اينكه تابعيت كانادا را به دست بياورد، شروع به همكاري با سازمان منافقين ميكند و از هيچ كاري براي سازمان دريغ نميكند. سميه محمدي دختر 15 ساله وي با تشويق پدر براي بازديد از اردوگاه اشرف به عراق ميرود و توسط سازمان در عراق نگه داشته ميشود. دختر به عضويت سازمان در ميآيد و بعد از مدت كوتاهي برادرش محمد نيز به عراق ميرود تا به خواهرش بپيوندد. از اينجا به بعد است كه ارتباط پدر با فرزندانش قطع ميشود و وي تصميم ميگيرد تا از آنها خبري به دست بياورد. محمدي كه معمولاً حوادث زندگياش را با دوربين خانگياش ضبط ميكند در راهي قرار ميگيرد كه طي آن با ماهيت تروريستي سازمان منافقين آشنا شده و سعي ميكند فرزندانش را از چنگال گروهك مجاهدين خلق خارج كند؛ تلاشي كه در نهايت به برگرداندن محمد ميانجامد اما هنوز پدر چشم به راه بازگشت دخترش از كمپ منافقين است.
آشنايي با داستان سميه و توليد مستند
مستند فيلم ناتمامي براي دخترم سميه، توسط مرتضي پايهشناس كارگرداني شده و تهيهكنندگي آن بر عهده محمد شكيبانيا بوده است. جالب اينجا است كه استارت اوليهاي كه منجر به توليد اين مستند شده است، كمي پيش از حوادث سال 88 و نقشآفريني فعال گروهك منافقين در حوادث آن سال بوده است.
پايهشناس در اينباره ميگويد: «در سال ۸۷ قرار شد كه فيلمي درباره سازمان مجاهدين خلق كار كنم كه نتيجه آن فيلمي شد به نام «ملاقات پشت ديوار اشرف». در جريان ساخت اين فيلم با خانواده مصطفي محمدي آشنا شدم و ارتباطم را با آنها از طريق تلفن و ايميل ادامه دادم. كمي بعد در يكي از كشورهاي خارجي با آنها قرار ملاقات گذاشتم و پيشنهاد دادم كه فيلمي درباره زندگيشان بسازم. در ابتدا آقاي محمدي چندان به ساخته شدن اين فيلم راغب نبود اما اصرار و پيگيري من باعث شد كه به اين كار تن بدهد.»
اين كارگردان معتقد است: «سميه اينك تبديل به يك نماد شده است؛ هم براي سازمان مجاهدين و هم براي خانوادههايي كه فرزندشان در اين سازمان است. پدر سميه معتقد بود كه حتي اگر همه خانوادهاش به خاطر اين فيلم آسيب ببيند اين فيلم ميتواند گام مهمي براي خانوادههايي كه فرزندانشان گرفتار اين سازمان هستند، بردارد.»
فيلم عملاً بر اساس تصاوير توليد شده توسط خود مصطفي محمدي شكل گرفته است و ذوق پدر در به تصوير كشيدن لحظههايي از زندگي مخصوصاً زمانهايي كه با فرزندانش گذشته، باعث شده تا تصويري جامع از چند سال زندگي خانوادهاي را به تصوير بكشد كه در آرزوي با هم بودن به سر ميبرند. تماشاچي ميتواند در طول فيلم به چگونگي دگرگوني در افكار پدر و تنفري كه ذره ذره در وي از سازمان منافقين شكل گرفته است، پي ببرد.
رفتارهاي خارج از عقل سازمان عليه اعضاي خود در گفتوگوهاي اعضاي جداشده سازمان بازگو ميشود و كارگردان به خوبي تماشاگر را در تصميمگيري پيرامون سازمان منافقين و جوهره وجودي آن راحت ميگذارد. تماشاچي همچنين قدم به قدم بر نگرانياش پيرامون آينده سميه بيشتر ميشود.
فيلم ناتمامي براي دخترم سميه توانست جايزه بهترين فيلم مستند سياسي را از جشنواره سينما حقيقت به دست آورد. اين مستند همچنين در جشنواره فيلم فجر نيز به نمايش درآمد كه با استقبال خوب تماشاگران روبهرو شد اما داوران به اين مستند روي خوشي نشان ندادند!
توليد و نمايش اين گونه مستندها ميتواند يك نقشه راه براي سازمان صدا و سيما باشد، فيلم ناتمامي براي دخترم سميه با آنكه توسط سيما فيلم تهيه شده اما تلويزيون نيز نسبت به اين فيلم كم لطفي نشان داده است، همان طور كه در پنجشنبه شب در ساعتي غير مناسب از تلويزيون پخش شد. رسانه ملي، بدون تبليغات كافي و كاملاً ناگهاني اقدام به پخش مستند جذاب و تأثيرگذار «فيلم ناتمامي براي دخترم سميه» از شبكه يك نمود كه پخش اين مستند با وجود نبود تبليغات و نيز همزماني با پخش مسابقات جام جهاني فوتبال با استقبال فوقالعاده مردم روبهرو شد؛ چنانكه اين استقبال فراوان باعث شد تا اين مستند ديروز هم از شبكه سوم سيما و در ساعت 15:40 روي آنتن برود. با اين تفاوت كه باز پخش روز جمعه زمان بهتري را در اختيار داشت.
تلويزيون آنقدر خود را درگير مسائلي چون جام جهاني و كسب درآمد از اين رخداد ورزشي كرده است كه بايد براي اينكه زماني را هم به پخش فيلمي تأثيرگذار چون فيلم ناتمامي براي دخترم سميه، كنار گذاشته است، از آن تشكر كرد! وقتي برنامهسازان و مستندسازان سيما در برابر مستندهايي كه توسط شبكههاي ماهوارهاي فارسي زبان توليد ميشوند، هميشه منفعل و تسليم هستند، آيا نبايد ارزش و اعتبار بيشتري براي مستندهاي جسورانهاي چون فيلم ناتمامي براي دخترم سميه، در نظر گرفته شود! احتياج امروز نسل جوان كشور آگاهي پيدا كردن از رخدادهاي پيرامون خود است. صدا و سيما اگر نخواهد اين آگاهيرساني را خود به دست بگيرد و اعتماد عمومي را به دست نياورد قطعاً گزينههاي جايگزيني وجود خواهند داشت اما هيچ پشتوانهاي براي صحت آن اطلاعات وجود نخواهد داشت.
منبع : جوان
نشان دادن فجايع تروريستي رخ داده و ريشهيابي آنها توسط مستندسازان ميتواند زمينه روشنگري را پيرامون ماهيت گروههاي تروريستي از جمله گروهك منافقين به همراه داشته باشد. در زماني كه غرب سعي دارد مقاومت اسلامي در برخي از كشورها را تروريسم معرفي كند و چشم خود را روي اعمال تروريستي كه توسط گروههاي تكفيري رخ ميدهد، ببندد، توليد و پخش مستندهايي درباره ماهيت گروههاي تروريستي و سابقه دشمني تروريستها با جمهوري اسلامي ميتواند راهي براي خنثي كردن اين تبليغات و لجنپراكنيها باشد. مستند «فيلم ناتمامي براي دخترم سميه»، يكي از آثاري است كه به خوبي وجهه سياه گروهك منافقين را به نمايش ميگذارد. اين مستند كه پنجشنبه گذشته از تلويزيون پخش شد و به دليل استقبال مردمي دوباره در روز جمعه نيز روي آنتن رفت، از اين جهت داراي اهميت است كه روايتي از درون سازمان منافقين است و راوي فيلم يكي از كساني است كه سالها با سازمان منافقين همكاري داشته است و تصاوير مستند زيادي در اختيار دارد.
براي دخترم سميه
مصطفي محمدي پشت كمپ اشرف با بلندگو دخترش سميه را صدا ميزند تا شايد نشاني از دخترش پيدا كند، اين تصويري از دقايق اوليه مستند «فيلم ناتمامي براي دخترم سميه» است. عضو سابق گروهك منافقين در تلاش است تا به هر نحو ممكن دخترش را از كمپ خارج كند، دختري كه روزي با حمايت پدر به عراق سفر كرده بود و به عضويت گروه منافقين درآمده بود!
مصطفي محمدي بعد از آنكه برادر همسرش كه عضو گروهك منافقين بوده، اعدام ميشود، از ايران خارج ميشود و براي اينكه تابعيت كانادا را به دست بياورد، شروع به همكاري با سازمان منافقين ميكند و از هيچ كاري براي سازمان دريغ نميكند. سميه محمدي دختر 15 ساله وي با تشويق پدر براي بازديد از اردوگاه اشرف به عراق ميرود و توسط سازمان در عراق نگه داشته ميشود. دختر به عضويت سازمان در ميآيد و بعد از مدت كوتاهي برادرش محمد نيز به عراق ميرود تا به خواهرش بپيوندد. از اينجا به بعد است كه ارتباط پدر با فرزندانش قطع ميشود و وي تصميم ميگيرد تا از آنها خبري به دست بياورد. محمدي كه معمولاً حوادث زندگياش را با دوربين خانگياش ضبط ميكند در راهي قرار ميگيرد كه طي آن با ماهيت تروريستي سازمان منافقين آشنا شده و سعي ميكند فرزندانش را از چنگال گروهك مجاهدين خلق خارج كند؛ تلاشي كه در نهايت به برگرداندن محمد ميانجامد اما هنوز پدر چشم به راه بازگشت دخترش از كمپ منافقين است.
آشنايي با داستان سميه و توليد مستند
مستند فيلم ناتمامي براي دخترم سميه، توسط مرتضي پايهشناس كارگرداني شده و تهيهكنندگي آن بر عهده محمد شكيبانيا بوده است. جالب اينجا است كه استارت اوليهاي كه منجر به توليد اين مستند شده است، كمي پيش از حوادث سال 88 و نقشآفريني فعال گروهك منافقين در حوادث آن سال بوده است.
پايهشناس در اينباره ميگويد: «در سال ۸۷ قرار شد كه فيلمي درباره سازمان مجاهدين خلق كار كنم كه نتيجه آن فيلمي شد به نام «ملاقات پشت ديوار اشرف». در جريان ساخت اين فيلم با خانواده مصطفي محمدي آشنا شدم و ارتباطم را با آنها از طريق تلفن و ايميل ادامه دادم. كمي بعد در يكي از كشورهاي خارجي با آنها قرار ملاقات گذاشتم و پيشنهاد دادم كه فيلمي درباره زندگيشان بسازم. در ابتدا آقاي محمدي چندان به ساخته شدن اين فيلم راغب نبود اما اصرار و پيگيري من باعث شد كه به اين كار تن بدهد.»
اين كارگردان معتقد است: «سميه اينك تبديل به يك نماد شده است؛ هم براي سازمان مجاهدين و هم براي خانوادههايي كه فرزندشان در اين سازمان است. پدر سميه معتقد بود كه حتي اگر همه خانوادهاش به خاطر اين فيلم آسيب ببيند اين فيلم ميتواند گام مهمي براي خانوادههايي كه فرزندانشان گرفتار اين سازمان هستند، بردارد.»
فيلم عملاً بر اساس تصاوير توليد شده توسط خود مصطفي محمدي شكل گرفته است و ذوق پدر در به تصوير كشيدن لحظههايي از زندگي مخصوصاً زمانهايي كه با فرزندانش گذشته، باعث شده تا تصويري جامع از چند سال زندگي خانوادهاي را به تصوير بكشد كه در آرزوي با هم بودن به سر ميبرند. تماشاچي ميتواند در طول فيلم به چگونگي دگرگوني در افكار پدر و تنفري كه ذره ذره در وي از سازمان منافقين شكل گرفته است، پي ببرد.
رفتارهاي خارج از عقل سازمان عليه اعضاي خود در گفتوگوهاي اعضاي جداشده سازمان بازگو ميشود و كارگردان به خوبي تماشاگر را در تصميمگيري پيرامون سازمان منافقين و جوهره وجودي آن راحت ميگذارد. تماشاچي همچنين قدم به قدم بر نگرانياش پيرامون آينده سميه بيشتر ميشود.
فيلم ناتمامي براي دخترم سميه توانست جايزه بهترين فيلم مستند سياسي را از جشنواره سينما حقيقت به دست آورد. اين مستند همچنين در جشنواره فيلم فجر نيز به نمايش درآمد كه با استقبال خوب تماشاگران روبهرو شد اما داوران به اين مستند روي خوشي نشان ندادند!
توليد و نمايش اين گونه مستندها ميتواند يك نقشه راه براي سازمان صدا و سيما باشد، فيلم ناتمامي براي دخترم سميه با آنكه توسط سيما فيلم تهيه شده اما تلويزيون نيز نسبت به اين فيلم كم لطفي نشان داده است، همان طور كه در پنجشنبه شب در ساعتي غير مناسب از تلويزيون پخش شد. رسانه ملي، بدون تبليغات كافي و كاملاً ناگهاني اقدام به پخش مستند جذاب و تأثيرگذار «فيلم ناتمامي براي دخترم سميه» از شبكه يك نمود كه پخش اين مستند با وجود نبود تبليغات و نيز همزماني با پخش مسابقات جام جهاني فوتبال با استقبال فوقالعاده مردم روبهرو شد؛ چنانكه اين استقبال فراوان باعث شد تا اين مستند ديروز هم از شبكه سوم سيما و در ساعت 15:40 روي آنتن برود. با اين تفاوت كه باز پخش روز جمعه زمان بهتري را در اختيار داشت.
تلويزيون آنقدر خود را درگير مسائلي چون جام جهاني و كسب درآمد از اين رخداد ورزشي كرده است كه بايد براي اينكه زماني را هم به پخش فيلمي تأثيرگذار چون فيلم ناتمامي براي دخترم سميه، كنار گذاشته است، از آن تشكر كرد! وقتي برنامهسازان و مستندسازان سيما در برابر مستندهايي كه توسط شبكههاي ماهوارهاي فارسي زبان توليد ميشوند، هميشه منفعل و تسليم هستند، آيا نبايد ارزش و اعتبار بيشتري براي مستندهاي جسورانهاي چون فيلم ناتمامي براي دخترم سميه، در نظر گرفته شود! احتياج امروز نسل جوان كشور آگاهي پيدا كردن از رخدادهاي پيرامون خود است. صدا و سيما اگر نخواهد اين آگاهيرساني را خود به دست بگيرد و اعتماد عمومي را به دست نياورد قطعاً گزينههاي جايگزيني وجود خواهند داشت اما هيچ پشتوانهاي براي صحت آن اطلاعات وجود نخواهد داشت.
منبع : جوان