شهدای ایران shohadayeiran.com

تا تقاضا باشد، عرضه هم هست و اين تقاضا از سبك زندگي مسلط بر مي‌خيزد كه حاصل فرهنگ مسلط است و اين فرهنگ مسلط توسط «رسانه» خلق مي‌شود و شيوع مي‌گيرد و تغيير آن، كاري بس دشوار و طاقت فرساست و نياز به رسانه‌هايي قوي بنيه دارد و رسانه داراني بلند انديشه و فرهنگ آفرين.
به گزارش شهدای ایران جوان، به نقل از تابناک، هشدارهاي پي‌درپي وزارت بهداشت نسبت به عوارض داروهاي تقلبي ماهواره‌اي و در همان حال شيوع و رواج نامعقول و غيرمتعارف آن، اتفاقي تعجب‌برانگيز به نظر مي‌رسد.

در بسياري از كانال‌هاي فارسي زبان ماهواره‌اي، انواع داروهاي عجيب و غريب براي مصارف مختلف تبليغ مي‌شود و شماره‌ تلفن‌هايي به بينندگان ـ در داخل ايران ـ معرفي مي‌شود. وقتي افراد تماس بگيرند و تقاضا كنند، موتورسوار داروها را در منزل يا محل‌كار تحويل مي‌دهد. در همين حال مسئولان مي‌گويند اين داروها قاچاق، تقلبي و غيرقانوني است و باعث جنون و مرگ برخي شده است و بلافاصله اين سئوال مطرح مي‌شود كه چگونه ممكن است قاچاقچيان اين‌گونه، آشكار و تابلودار باشند و نيروهاي انتظامي و امنيتي آنها را دستگير نكنند؟!

اينكه دستگيري و پيگرد افرادي كه دفتر و تلفن پيك‌موتوري دارند و كالايي را در محل تحويل و روش مصرف آن را شرح مي‌دهند و پول مي‌گيرند و مي‌روند،‌ از نوشيدن آب هم آسان‌تر است را همه مي‌دانيم، آنچه نمي‌دانيم اين است كه چرا كساني كه به قول مسئولان با جان آدم‌ها بازي مي‌كنند آزادانه كار مي‌كنند و تبليغات تلويزيوني هم دارند و مسئولان فقط به دادن هشدار بسنده مي‌كنند.

اما موضوع اين كلام، اصلاً جنبه انتظامي و امنيتي ندارد، بلكه مقوله‌اي است صرفاً فرهنگي و اجتماعي.

پرسشي كه احياناً ذهن بسياري از مردم را درگير كرده اين است كه چطور ممكن است اخبار و مستندات مرگ، جنون، سكته، اغما و ابتلا به بيماري‌هاي لاعلاج بواسطه مصرف اين داروها در رسانه‌ها منعكس شود اما خيلي‌ها،‌ به رغم دانستن و ديدن اين موارد، پول كلاني بدهند تا همين داروها را بگيرند؟

براي پاسخ به اين پرسش ابتدا لازم است بدانيم كه چه داروهايي، عمده تبليغات و فروش را به خود اختصاص مي‌دهد؟ داروهاي زيبايي شامل لاغر كننده‌ها، چاق‌ كننده‌ها،‌ داروهاي بدنسازي و ايجاد كننده عضله، داروهاي رفع چروك و لك و پيس و ضدافتادگي پلك (!) و ضد آويزان شدن غبغب و ضد ريزش و محرك رويش مو و .... خلاصه داروهاي افزايش قد!

روشن است كه هيچكدام از عوارضي كه صاحبان اين داروها مدعي رفع آن هستند «بيماري» محسوب نمي‌شود و اساساً اين داروها، تازه اگر عرضه‌كنندگان راست بگويند، نه كاركرد درماني كه كاركرد «زيبايي» دارند.

اما چرا اين ميل به زيبايي به قدري قوي و تأثيرگذار شده كه عقل انسان‌ها را تحت تأثير گذاشته و ريسك پذيري افراد را تا اين حد بالا برده است؟

پاسخ به اين پرسش متضمن دانستن مفهوم «سبك زندگي» است كه متاسفانه در حوزه‌هاي فرهنگي و اجتماعي كاملاً مغفول مانده است. سبك زندگي مجموعه سلايق و كنش‌هاي افراد را، اعم از عقلاني و غيرعقلاني شكل مي‌دهد. سبك زندگي وقتي در نقطه‌اي ـ كوچك يا بزرگ ـ غالب شود الگوهايي را غالب مي‌كند كه افراد جامعه نمي‌توانند يا به سختي مي‌توانند از آن خارج شوند. به عبارتي «سبك زندگي» همچون جريان رودخانه‌اي است كه شنا كردن در جهت خلاف آن دشوار و پرهزينه است.

پيدا است كه امروزه سبك زندگي، عمدتاٌ و غالباً توسط رسانه‌ها برگزيده‌ و ترويج مي‌شود و رسانه غالب در اين حوزه تلويزيون است. رسانه است كه به بيننده با هزار ترفند و شعبده مي‌گويد چه چيزي زيبا و چه چيزي زشت است؟ چه لباسي قشنگ است؟ چه اندامي برازنده و چه اندامي زشت است. قد بلند قشنگ‌تر از قد كوتاه است. لاغرها زيباتر از غيرلاغرها هستند و مدل‌هاي مو اين گونه بهتر از آن گونه‌اند و ... الي آخر. تلويزيون همه اين ارزش‌ها و هنجارها را در نشان دادن ستارگان فيلم‌ها و شخصيت‌هاي سريال‌ها به شكلي كاملاً‌ عميق و زيرپوستي به بيننده القا مي‌كند. از پوشاك و زينت آلات و خانه و اتومبيل تا نوع رفتار و گفتار وكنش و واكنش. فرقي نمي‌كند تلويزيون خودي باشد يا خارجي، خودي ناخودآگاه اين كار را مي‌كند و غيرخودي،‌خودآگاه. مجموعه اين‌ها سبك زندگي را تشكيل مي‌دهد و آنگاه براي رسيدن به اين سبك زندگي، نسخه مي‌پيچد كه يكي از اين نسخه‌ها همان داروهاي لاغركننده و سفيدكننده و براق كننده و قدبلند كننده و مو بلند كننده ... است.

نكته مهم اين است كه تأثير رسانه و سبك زندگي غالب، به حدي قوي است كه آثار شگفتي بر جاي مي‌گذارد و حتي ريسك خطرناك بودن اين داروها را بي رنگ يا لااقل كمرنگ مي‌كند.

در اين وضع، چون از منظر اقتصادي، «تقاضاي مؤثر» ايجاد مي‌شود، حتي اگر نيروهاي قهريه نيز بخواهند جلوي اين داروها را بگيرند، نخواهند توانست و شكل عرضه آن، از آشكار به پنهان تبديل مي‌شود.

در خلاصه‌ترين سخن، ريشة شيوع اين رفتارهاي اجتماعي، همان «سبك زندگي مسلط» است كه مقوله‌اي كاملاً فرهنگي است و آنها كه گمان برند اين اتفاقات ريشه در حوزه‌هاي ديگر دارد، بي گمان خطا مي‌كنند. تا تقاضا باشد، عرضه هم هست و اين تقاضا از سبك زندگي مسلط بر مي‌خيزد كه حاصل فرهنگ مسلط است و اين فرهنگ مسلط توسط «رسانه» خلق مي‌شود و شيوع مي‌گيرد و تغيير آن، كاري بس دشوار و طاقت فرساست و نياز به رسانه‌هايي قوي بنيه دارد و رسانه داراني بلند انديشه و فرهنگ آفرين.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار