آنها هم فشارهایشان را تشدید کردند و بخشی از این فشارها را در حوزهی تحریمها بردند و یک بخشی را در مذاکرات با زیادهخواهیهای خود دنبال کردند. لذا به هر حال، در همهی این حوزهها، فتنه تأثیرات منفی قابل توجهی داشت.
به گزارش شهدای ایران عرش نیوز، به نقل از برهان، انتخابات دهمین دورهی ریاستجمهوری در سال ۸۸ با توجه به مشارکت ۸۵درصدی مردم با حواشی و اتفاقاتی همراه شد که پیروزی همراه با مشارکت حداکثری را بر کام ملت ایران تلخ کرد. حوادثی که خسارتهای جبرانناپذیری را در ابعاد و حوزههای مختلف برای کشور و نظام به همراه داشت که بعضاً آثار آن تاکنون باقی است.
پس از گذشت پنج سال از انتخابات و فتنه و آشوبی که توسط دو تن از کاندیداهای شکستخورده و اعوان و انصار آنها بر کشور تحمیل شد، ضروری است تا با نگاهی به وقایع آن دوران، مجرمیت فتنهگران را از یاد نبریم. لذا به همین مناسبت، گفتوگوی کوتاهی با مهدی فضائلی، مدیر عامل انتشارات سروش، داشتیم.
وی معتقد است: «اگر قرار بود مطابق مر قانون عمل شود، خیلی متفاوت بود و حتماً برای عاملان اصلی این فتنه از منظر قانون، مجازاتهای خیلی سنگینی باید وضع میشد.» در ادامه مشروح این گفتوگو را بخوانید.
با توجه به اینکه پنج سال از دروغ بزرگ تقلب گسترده در انتخابات میگذرد، برای سؤال اول بفرمایید این دروغ بزرگ چه خسارتهایی را به کشور تحمیل کرد؟
اتفاقی که بعد از انتخابات سال ۸۸ افتاد و ما مجموع آن را در ادبیات سیاسی کشورمان به نام فتنه نامگذاری کردیم، حکایت از یک واقعیتی داشت که ابعاد وسیع و غیرقابلمحاسبهای را هم در حوزههای اقتصادی و فرهنگی و هم در سیاست داخلی و خارجی و امنیتی، در بر میگرفت.
با مدنظر قرار دادن آنچه گفته شد، از یک منظر میتوانیم بگوییم که بزرگترین خسارتی که فتنهی سال ۸۸ به کشور تحمیل کرد، ایجاد شکاف و نقار قابل توجه اجتماعی و در حقیقت ایجاد یک بیاعتمادی گسترده در کشور بود که به تبع آن، چالشهایی را متوجه کشور کرد. البته از منظر دیگر میشود برای فتنه مثل همهی امتحانات الهی آثار مثبت و فوایدی را هم ذکر کرد، ولی به هر حال، این خسارتهایی که به کشور تحمیل شد، غیرقابلتردید است.
در مورد بحث اعتماد عمومی اشارههایی فرمودید. به نظر شما، در حوزهی اعتماد عمومی به چه میزان از سرمایهی اجتماعی نظام و دولت در پی آن دروغ بزرگ کاسته شد؟
در اینکه به اعتماد عمومی آسیب جدی وارد شد، تردیدی نیست، اما اینکه اندازهگیری بخواهیم داشته باشیم، طبیعتاً به روش مطالعات علمی خاصی نیاز دارد که متأسفانه نشنیدم که مطالعهی دقیقی روی این قضیه صورت گرفته باشد، ولی در هر صورت، در کلیت اصل آسیب به اعتماد عمومی، هیچ تردیدی وجود ندارد.
به نظر شما، با عاملان و حامیان این دروغ بزرگ، که خسارات بزرگی را متوجه کشور کردند، چگونه برخورد شد و چگونه باید میشد؟
واقعیت این است که اگر قرار بود مطابق مر قانون عمل شود، خیلی متفاوت بود با آنچه تاکنون شاهد آن بودیم. به نظرم برای عاملان اصلی این فتنه از منظر قانونی، مجازاتهای خیلی سنگینی باید وضع میشد. ولی بهعنوان یک واقعیت، کشور هم در آن زمان و هم در ادامه، بنا به ملاحظاتی، نمیخواست ماجرا تندتر از آنچه شد، ادامه پیدا کند و این تدبیر نظام در مهار آن حوادث و رویدادها بود.
لذا به نظرم نظام خفیفترین و ملایمترین شکلی که میشد با سران فتنه برخورد کرد که همین بحث حصر بود و همچنان هم ادامه دارد. به نظر من، مادامی که سران فتنه از کردهی خودشان اظهار ندامت نکنند، نباید در این مسئله تجدید نظری صورت بگیرد. لذا آنچه در مجموع برای مقابله با سران فتنه توسط نظام تدبیر شد، پایینترین و خفیفترین حد از مجازاتی بود که میشد برای آنها در نظر گرفت.
به نظر شما، در شرایط کنونی، چقدر از نابسامانیهای حوزههای مختلف منتج از فتنهی ۸۸ بود؟
همانطور که عرض کردم، پیامدهای منفی فتنهی ۸۸ در همهی حوزهها بوده است؛ اعم از مسائل اقتصادی و غیره. حتی بحث تحریمها بیارتباط با موضوع فتنه نبود و کدهایی وجود دارد که تصمیم به تحریم توسط نظام سلطه در ادامهی ماجرای فتنه گرفته شد.
همچنین تأثیرات فتنهی ۸۸ را در مسائل سیاست داخلی شاهد هستیم که مصداقش همین دامن زدن به اختلافات در بخشی از خواص مؤثر در کشور و ریزشهای صورتگرفته است که این ریزشها هنوز جبران نشده است.
از تأثیراتی که فتنه در سیاست خارجی ما داشته، بهطور مشخص، در مسئلهی انرژی هستهای بود. ما اگر شرایط کشور در مذاکرات ایران با ۵+۱ را در چگونگی برخورد آنها قبل از ماجرای فتنه با برخوردی که آنها بعد از حوادث فتنه داشتند، مقایسه کنیم، کاملاً مشخص میشود که فتنهی ۸۸ چقدر آسیب وارد کرد.
یعنی روند ایران در آخرین مذاکراتی که قبل از انتخابات سال ۸۸ برگزار شد، روندی بود که در حقیقت جمهوری اسلامی ایران دست برتر را در مذاکرات داشت، ولی آنها در آن شرایط حاضر نشدند تصمیم نهایی را بگیرند، به دلیل اینکه گفتند انتخابات در پیش هست و آنها منتظر نتیجهی انتخابات بودند.
پس از انتخابات و آغاز فتنه و تلاطماتی که کشور دچار آن شد، طرفهای ما در مذاکرات، بهخصوص طرفهای غربی ما، این برآورد را داشتند که جمهوری اسلامی ایران در داخل بهشدت تضعیف شده است و دیگر نمیتواند با اقتدار مذاکرات را ادامه بدهد.
لذا آنها هم فشارهایشان را تشدید کردند و بخشی از این فشارها را در حوزهی تحریمها بردند و یک بخشی را در مذاکرات با زیادهخواهیهای خود دنبال کردند. لذا به هر حال، در همهی این حوزهها، فتنه تأثیرات منفی قابل توجهی داشت.
حتی اگر ما به آمار بعضی از بزههای اجتماعی نگاه کنیم، میبینیم که بزههای اجتماعی در سال ۸۸ افزایش قابل توجهی پیدا کردند، ناامنیهایی که به وجود آمد، به این دلیل بود که از یک طرف بخش زیادی از انرژی و توان نیروی انتظامی ما صرف مقابله با فتنه شد و از طرف دیگر بههمریختگی و آشوبطلبیها و شورشهایی که صورت گرفت، منجر به گستاخی و بیپرواتر شدن بزهکاران و مجرمین در بخشهای مختلف شد. لذا ما دیدیم که آسیبهای اجتماعی ما افزایش قابل توجهی پیدا کرد.
بنابراین واقعاً خسارتهایی که چه آن موقع وارد شد و چه بعضی از آنهایی که همچنان ادامه دارد، غیرقابلمحاسبه است. لذا از همین جهت است که میگوییم مجازات عوامل و سران فتنهای که چنین خسارتهایی را تحمیل کردند، خیلی شدیدتر از آن چیزی باید باشد که در مر قانون هست و شدیدتر از آنچه نظام در مورد آنها اعمال کرده است.
با توجه به اینکه پنج سال از آن اتفاق میگذرد، به نظر شما، رسالت رسانه در شرایط کنونی در قبال آن مسئله و در ادامهی آن فتنهای که هشت ماه اتفاق افتاد و بعد از آن چیست؟
من فکر میکنم که کار تبیینی و روشنگری و ارائهی تحلیلهای دقیق و درست از آن اتفاق، همچنان نیاز هست؛ یعنی رسانههای ما نبایستی تصور کنند که فتنهی ۸۸ یک ماجرایی بود که آمد و تمام شد و آن را بخواهند به بایگانی خاطرهها و تاریخ بسپارند.
هنوز بخشی از آثار شوم و منفی ماجرای فتنهی ۸۸ در کشور باقی است. لذا تا زمانی که این آثار هست، بایستی که روشنگریها و توضیحات و تبیین نسبت به اتفاقی که گذشت ادامه پیدا کند تا ما به شرایطی برسیم که احساس کنیم که دیگر برای تبیین ضرورتی وجود ندارد.
لذا من فکر میکنم که باید این روند همچنان توسط رسانهها ادامه پیدا کند و از طرف دیگر هم نباید اجازه داد که شرایط برای سران فتنه و جریانهایی که در آن فتنه نقش مؤثر داشتند، عادی بشود که آنها بخواهند بدون پرداخت هزینهی مناسب و منطقی مجدداً به صحنهی قدرت در کشور بازگردند.
پس از گذشت پنج سال از انتخابات و فتنه و آشوبی که توسط دو تن از کاندیداهای شکستخورده و اعوان و انصار آنها بر کشور تحمیل شد، ضروری است تا با نگاهی به وقایع آن دوران، مجرمیت فتنهگران را از یاد نبریم. لذا به همین مناسبت، گفتوگوی کوتاهی با مهدی فضائلی، مدیر عامل انتشارات سروش، داشتیم.
وی معتقد است: «اگر قرار بود مطابق مر قانون عمل شود، خیلی متفاوت بود و حتماً برای عاملان اصلی این فتنه از منظر قانون، مجازاتهای خیلی سنگینی باید وضع میشد.» در ادامه مشروح این گفتوگو را بخوانید.
با توجه به اینکه پنج سال از دروغ بزرگ تقلب گسترده در انتخابات میگذرد، برای سؤال اول بفرمایید این دروغ بزرگ چه خسارتهایی را به کشور تحمیل کرد؟
اتفاقی که بعد از انتخابات سال ۸۸ افتاد و ما مجموع آن را در ادبیات سیاسی کشورمان به نام فتنه نامگذاری کردیم، حکایت از یک واقعیتی داشت که ابعاد وسیع و غیرقابلمحاسبهای را هم در حوزههای اقتصادی و فرهنگی و هم در سیاست داخلی و خارجی و امنیتی، در بر میگرفت.
با مدنظر قرار دادن آنچه گفته شد، از یک منظر میتوانیم بگوییم که بزرگترین خسارتی که فتنهی سال ۸۸ به کشور تحمیل کرد، ایجاد شکاف و نقار قابل توجه اجتماعی و در حقیقت ایجاد یک بیاعتمادی گسترده در کشور بود که به تبع آن، چالشهایی را متوجه کشور کرد. البته از منظر دیگر میشود برای فتنه مثل همهی امتحانات الهی آثار مثبت و فوایدی را هم ذکر کرد، ولی به هر حال، این خسارتهایی که به کشور تحمیل شد، غیرقابلتردید است.
در مورد بحث اعتماد عمومی اشارههایی فرمودید. به نظر شما، در حوزهی اعتماد عمومی به چه میزان از سرمایهی اجتماعی نظام و دولت در پی آن دروغ بزرگ کاسته شد؟
در اینکه به اعتماد عمومی آسیب جدی وارد شد، تردیدی نیست، اما اینکه اندازهگیری بخواهیم داشته باشیم، طبیعتاً به روش مطالعات علمی خاصی نیاز دارد که متأسفانه نشنیدم که مطالعهی دقیقی روی این قضیه صورت گرفته باشد، ولی در هر صورت، در کلیت اصل آسیب به اعتماد عمومی، هیچ تردیدی وجود ندارد.
به نظر شما، با عاملان و حامیان این دروغ بزرگ، که خسارات بزرگی را متوجه کشور کردند، چگونه برخورد شد و چگونه باید میشد؟
واقعیت این است که اگر قرار بود مطابق مر قانون عمل شود، خیلی متفاوت بود با آنچه تاکنون شاهد آن بودیم. به نظرم برای عاملان اصلی این فتنه از منظر قانونی، مجازاتهای خیلی سنگینی باید وضع میشد. ولی بهعنوان یک واقعیت، کشور هم در آن زمان و هم در ادامه، بنا به ملاحظاتی، نمیخواست ماجرا تندتر از آنچه شد، ادامه پیدا کند و این تدبیر نظام در مهار آن حوادث و رویدادها بود.
لذا به نظرم نظام خفیفترین و ملایمترین شکلی که میشد با سران فتنه برخورد کرد که همین بحث حصر بود و همچنان هم ادامه دارد. به نظر من، مادامی که سران فتنه از کردهی خودشان اظهار ندامت نکنند، نباید در این مسئله تجدید نظری صورت بگیرد. لذا آنچه در مجموع برای مقابله با سران فتنه توسط نظام تدبیر شد، پایینترین و خفیفترین حد از مجازاتی بود که میشد برای آنها در نظر گرفت.
به نظر شما، در شرایط کنونی، چقدر از نابسامانیهای حوزههای مختلف منتج از فتنهی ۸۸ بود؟
همانطور که عرض کردم، پیامدهای منفی فتنهی ۸۸ در همهی حوزهها بوده است؛ اعم از مسائل اقتصادی و غیره. حتی بحث تحریمها بیارتباط با موضوع فتنه نبود و کدهایی وجود دارد که تصمیم به تحریم توسط نظام سلطه در ادامهی ماجرای فتنه گرفته شد.
همچنین تأثیرات فتنهی ۸۸ را در مسائل سیاست داخلی شاهد هستیم که مصداقش همین دامن زدن به اختلافات در بخشی از خواص مؤثر در کشور و ریزشهای صورتگرفته است که این ریزشها هنوز جبران نشده است.
از تأثیراتی که فتنه در سیاست خارجی ما داشته، بهطور مشخص، در مسئلهی انرژی هستهای بود. ما اگر شرایط کشور در مذاکرات ایران با ۵+۱ را در چگونگی برخورد آنها قبل از ماجرای فتنه با برخوردی که آنها بعد از حوادث فتنه داشتند، مقایسه کنیم، کاملاً مشخص میشود که فتنهی ۸۸ چقدر آسیب وارد کرد.
یعنی روند ایران در آخرین مذاکراتی که قبل از انتخابات سال ۸۸ برگزار شد، روندی بود که در حقیقت جمهوری اسلامی ایران دست برتر را در مذاکرات داشت، ولی آنها در آن شرایط حاضر نشدند تصمیم نهایی را بگیرند، به دلیل اینکه گفتند انتخابات در پیش هست و آنها منتظر نتیجهی انتخابات بودند.
پس از انتخابات و آغاز فتنه و تلاطماتی که کشور دچار آن شد، طرفهای ما در مذاکرات، بهخصوص طرفهای غربی ما، این برآورد را داشتند که جمهوری اسلامی ایران در داخل بهشدت تضعیف شده است و دیگر نمیتواند با اقتدار مذاکرات را ادامه بدهد.
لذا آنها هم فشارهایشان را تشدید کردند و بخشی از این فشارها را در حوزهی تحریمها بردند و یک بخشی را در مذاکرات با زیادهخواهیهای خود دنبال کردند. لذا به هر حال، در همهی این حوزهها، فتنه تأثیرات منفی قابل توجهی داشت.
حتی اگر ما به آمار بعضی از بزههای اجتماعی نگاه کنیم، میبینیم که بزههای اجتماعی در سال ۸۸ افزایش قابل توجهی پیدا کردند، ناامنیهایی که به وجود آمد، به این دلیل بود که از یک طرف بخش زیادی از انرژی و توان نیروی انتظامی ما صرف مقابله با فتنه شد و از طرف دیگر بههمریختگی و آشوبطلبیها و شورشهایی که صورت گرفت، منجر به گستاخی و بیپرواتر شدن بزهکاران و مجرمین در بخشهای مختلف شد. لذا ما دیدیم که آسیبهای اجتماعی ما افزایش قابل توجهی پیدا کرد.
بنابراین واقعاً خسارتهایی که چه آن موقع وارد شد و چه بعضی از آنهایی که همچنان ادامه دارد، غیرقابلمحاسبه است. لذا از همین جهت است که میگوییم مجازات عوامل و سران فتنهای که چنین خسارتهایی را تحمیل کردند، خیلی شدیدتر از آن چیزی باید باشد که در مر قانون هست و شدیدتر از آنچه نظام در مورد آنها اعمال کرده است.
با توجه به اینکه پنج سال از آن اتفاق میگذرد، به نظر شما، رسالت رسانه در شرایط کنونی در قبال آن مسئله و در ادامهی آن فتنهای که هشت ماه اتفاق افتاد و بعد از آن چیست؟
من فکر میکنم که کار تبیینی و روشنگری و ارائهی تحلیلهای دقیق و درست از آن اتفاق، همچنان نیاز هست؛ یعنی رسانههای ما نبایستی تصور کنند که فتنهی ۸۸ یک ماجرایی بود که آمد و تمام شد و آن را بخواهند به بایگانی خاطرهها و تاریخ بسپارند.
هنوز بخشی از آثار شوم و منفی ماجرای فتنهی ۸۸ در کشور باقی است. لذا تا زمانی که این آثار هست، بایستی که روشنگریها و توضیحات و تبیین نسبت به اتفاقی که گذشت ادامه پیدا کند تا ما به شرایطی برسیم که احساس کنیم که دیگر برای تبیین ضرورتی وجود ندارد.
لذا من فکر میکنم که باید این روند همچنان توسط رسانهها ادامه پیدا کند و از طرف دیگر هم نباید اجازه داد که شرایط برای سران فتنه و جریانهایی که در آن فتنه نقش مؤثر داشتند، عادی بشود که آنها بخواهند بدون پرداخت هزینهی مناسب و منطقی مجدداً به صحنهی قدرت در کشور بازگردند.