شهدای ایران shohadayeiran.com

راز موفقیت ده ‎نمکی را نه در «بلیط نیم ‎بها» باید جستجو کرد و نه در «بی‎سواد و کم‎سواد بودن» مخاطبانش. عامل موفقیت او، توجه به خواسته‎های عموم مردم و فاصله نگرفتن از سطح زندگی آن‌ هاست.
به گزارش شهدای ایران  به نقل از برهان؛ گاهی اوقات برخی فیلم‎های سینمایی، آن‎چنان رنگ‌وبوی فلسفی به‎ خود می‎گیرد که هرکسی را به درون آن راهی نیست. گاه آن‎قدر نمادگرا می‎شود که فهم آن برای مخاطب دشوار است و البته گاهی نیز برای تصرف گیشه، از ادبیاتی رکیک و مستهجن بهره می‎برند که طیف خاصی از مخاطب را به سینما می‎کشاند، اما جنس فیلم‎های «ده‌نمکی» متفاوت بوده و همه را به خود می‎خواند.

یعنی نه دارای ساختاری مبهم و پیچیده است که دافعه داشته باشد و نه از سرزمینی سخن می‎گوید که ناشناخته و غیرملموس باشد.

سوژه‎هایش متعلق به این آب‌وخاک است و در پی «چراغ سبز نشان دادن» به جشنواره‏ها و فستیوال‏های خارجی نیست. نتیجه آن می‎شود که خیلی‎ها فیلم‎هایش را از جنس خود می‎دانند و به تماشای آثارش می‎نشینند، هرچند «بی‎سواد و عوام و شهرستانی» خطاب شوند!

شاید بتوان فیلم‎های ده‎نمکی را جزء معدود فیلم‎هایی دانست که برای «خانواده»‌ی ایرانی ساخته شده و دیدن آن به همراه خانواده، از هر طیف سنی، محدودیت ندارد.

این مسئله را هنگام اتمام فیلم و خروج گروهی از خانواده‎ها از سینما به‌وضوح می‏توان مشاهده کرد. اگرچه انتقادهایی به آثارش وارد است و نیاز به تحلیل محتوا دارند، اما چند ویژگی برجسته و قابل تحسین می‎توان برای وی برشمرد:

۱. بازگرداندن مردم به سینما و مقبولیت اجتماعی بالا

با نگاهی به زمان و میزان فروش آثار سینمایی ده‎نمکی، از سال ۸۶ تاکنون، می‎توان دریافت که هریک از فیلم‎های او در سال اکران خود، بازار سینما را رونق گسترده‎ای بخشیده است. «اخراجی‎ها۱» در سال ۸۶ با ۲۴۹۴۳۰۱۷۰۰۰ ریال فروش، حداقل در نیمه‌ی اول دهه‌ی ۸۰ بی‎سابقه‎ترین میزان فروش بوده و تفاوت قابل توجهی با دو فیلم پرفروش دیگر این سال، یعنی «توفیق اجباری» و «کلاهی برای باران» داشته است.

«اخراجی‎ها۲» در سال ۸۸ با ۷۹۵۰۱۹۰۰۰۰۰ ریال فروش هم از لحاظ تعداد بیننده (۵۳۹۴۲۱۴ نفر) و هم از لحاظ میزان فروش، تجربه‎ای بی‎نظیر در تاریخ سینمای ایران بود که حتی در سال‎های بعد نیز تکرار نشد.

«اخراجی‎ها۳» نیز با همان ژانر دفاع مقدس، در سال ۹۰ با ۴۶۶۹۷۹۳۴۴۰۰ ریال فروش، بالاتر از فیلم‏هایی چون «ورود آقایان ممنوع» و «جدایی نادر از سیمین» قرار گرفت. بعد از اتمام سه‌گانه‌ی اخراجی‏ها و با اکران «رسوایی» در سال ۹۲، فروش بیش از پنج‌ونیم میلیاردی (۵۵۰۵۰۰۰۰۰۰۰ ریال) آن نشان داد که سینمای ده‎نمکی با ژانری غیر از دفاع مقدس نیز مخاطبان زیادی دارد

و اما آنچه بحث‎برانگیز بوده و همچنان تحلیل‏های زیادی پیرامون آن مطرح می‎گردد، اکران «معراجی‏ها» در اواخر سال ۹۲ و نوروز ۹۳ است که با وجود شباهت به «اخراجی‏ها» و داستانی تقریباً تکراری در سینمای ایران، توانسته است تاکنون بیش از پنج‌ونیم میلیارد تومان فروش داشته باشد.

با تدقیق در سیر ورود این کارگردان به عرصه‌ی سینما و بررسی میزان فروش فیلم‏های او، نمی‎توان این مسئله را اتفاقی دانست؛ یعنی بعد از اکران «اخراجی‎ها۱» در سال ۸۶، در سال‎های ۸۷ (رقابت میان «چارچنگولی»، «دایره زنگی» و «زن‎ها فرشته‎اند») و ۸۹ (رقابت میان «ملک سلیمان»، «پوپک و مش ماشالله» و «پسر آدم، دختر حوا») که فیلمی از ده‎نمکی در عرصه‌ی رقابت وجود نداشت، هیچ فیلمی نتوانست به جایگاه فروش و جذب مخاطب فیلم‎های او دست‎ یابد و همان روند عادی گذشته، بر فضای سینما حاکم بوده است.

۲. انتخاب سوژه‎های مناسب

سوژه‏هایی که در فیلم‎های ده‎نمکی محوریت دارند، به دلیل تعامل مناسبی که با مخاطب برقرار می‎کنند، از جذابیت بالایی برخوردارند. به‌عنوان مثال، در «اخراجی‏ها»، طرح «استثنا»ها در جبهه و سال‎های دفاع مقدس، موضوعیت می‏یابد و کسانی که شاید نام‌ونشانی از آن‌ها در سینمای دفاع مقدس وجود نداشت، مطرح می‎شوند. البته تعمیم آن به کل، جای بحث دارد، ولی دسته‎بندی‎های جالبی از رزمنده‎ها ارائه می‏گردد.

در «رسوایی»، دفاع از هویت معنوی روحانیون، محور فیلم قرار می‎گیرد که در مقابل فیلم‏های زیادی که بعد از انقلاب اسلامی، این قشر را تحقیر و تخریب کردند، به‌خوبی درخشید و الگوی کاملی از یک روحانی ارائه داد.

هرچند همه‌ی فیلم‎ها مبرا از نقاط ضعف و کاستی نیستند، اما اصل انتخاب سوژه‎ها، مناسب و جالب توجه بوده است. چنان‎که مقام معظم رهبری نیز در بیاناتی در دیدار با فعالان عرصه‌ی هنر دفاع مقدس، با استناد به میزان فروش چند فیلم، از جمله «اخراجی‏ها»، آن را دلیلی بر جذابیت دفاع مقدس در عرصه‌ی هنر دانسته‎اند:

«اینکه تصور بشود که هنر دفاع مقدس در جامعه‎ى ما مخاطب ندارد، طالب ندارد، این هم خطاى بزرگى است، از اشتباهات فاحش است، اگر کسى این را خیال کند.تحقیقاً پرمشترى‏ترین آثار هنرى بعد از انقلاب در زمینه‎هاى مختلف، آن آثار هنرى است که مربوط به دفاع مقدس بود؛ چه در زمینه‎ى فیلم و سینما، چه در زمینه‎ى کتاب، خاطره، داستان. همین چند تا کتابى که در واقع تیراژهایشان بى‏سابقه است.

در کشور ما چنین تیراژهایى وجود نداشته که در ظرف دو سال، صد بار کتابى چاپ بشود. اینکه به من گزارش دادند، کتابى است در باب دفاع مقدس، همین کتاب خاک‌هاى نرم کوشک یا کتاب دا، که در کمتر از دو سال، شنیدم بیش از هفتاد بار به چاپ رسیده! ما هیچ‌گونه کتابى از کتاب‏هاى گوناگون را با این تیراژها نداریم.

مخصوص کتاب‎هاى مربوط به دفاع مقدس است. در زمینه‎ى فیلم هم همین‌جور است؛ پرفروش‎ترین فیلم‎ها و پرجاذبه‎ترین و پرمشترى‎ترین فیلم‎ها، فیلم‎هایى است که مربوط به دفاع مقدس است. از فیلم آژانس شیشه‎اى و لیلى با من است، تا این فیلم اخیرِ اخراجى‎هاى آقاى ده‎نمکى. این‌ها بیشترین مشترى‎ها، بیشترین فروش‎ها را داشته که درباره‎ى دفاع مقدس است.» (مقام معظم رهبری، ۲۴ شهریور ۱۳۸۸)

۳. نگرش انتقادی نسبت به دگراندیشان و متظاهران

در فیلم‎های ده‏نمکی، نگاه انتقادی نسبت به دگراندیشان و روشن‌فکران از یک سو و متظاهران به دین و انقلاب از سوی دیگر، مشاهده می‏گردد. یعنی افرادی که در پی دستیابی به منافع شخصی هستند با کسانی که همه‌ی هستی خود را در راه حفظ آرمان‎هایشان فدا می‎کنند، در یک جبهه تصور نمی‎شوند و زمینه‌ی تشخیص سِره از ناسِره به‌خوبی فراهم می‎شود.

در «اخراجی‎ها»، قشرهای متفاوت جامعه، مانند روحانی، دیانت‏مدار و مخلص، ظاهرگرا و ریاکار، ملی‏گرا و... در کنار هم قرار می‏گیرند که اتفاقات موجود در فیلم، شرایط و موقعیت شناسایی هریک از شخصیت‎ها را برای مخاطب فراهم می‏کند و همه درونیات خود را نشان می‏دهند.

ده‎نمکی درصدد اثبات این مسئله است که «جامعه‌ی روشن‌فکری اصولاً غرب‎گراست و با تفکر غرب‏زده می‏اندیشد و حتی اگر روی به دین‏داری بیاورد، به‌شدت در معرض التقاط قرار دارد. روشن‎فکر به مفهوم ولایت اعتقادی ندارد؛ چراکه به دموکراسی غربی ایمان آورده است.» (آوینی، ۱۳۹۲: ۸۵) اتفاقاً به همین دلیل است که اکثر کسانی که به‌جای نقد منصفانه‌ی آثارش، شخصیت او را مورد هجمه قرار می‏دهند، از طیف روشن‌فکرمآبان‏اند.

۴. انتخاب مسیری همسو با گفتمان انقلاب

نکته‌ی بسیار مهم و قابل توجه در آثار سینمایی ده‎نمکی، همسویی با گفتمان انقلاب و نیش و کنایه نزدن و ضدیت نورزیدن با ارزش‎هاست. نگرش انتقادی نسبت به سوءاستفاده از قدرت، افزایش فاصله‌ی طبقاتی، زندگی اشرافی‏مآبانه و ریاکاری و نفاق، از ویژگی‌های اصلی و وجوه ممیز آثار اوست که با فطرت انسان قرابت می‏یابد.

یعنی به‌جای تحریک غرایز و استفاده‌ی ابزاری از آن‌ها، مخاطب را با فطرتش مواجه می‏سازد؛ بُعدی از وجود انسان که برای نیل به رشد و تعالی، نیازمند توجه و تربیت است؛ همان که خداوند متعال می‏فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ» (روم: ۳۰)

«پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به‌سوی این دین کن، با همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدا تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمی‏دانند.»

ده‎نمکی جزء معدود کارگردان‎هایی است که در کنار نقد دلسوزانه، نشانه‎ای از «زخم زبان زدن» به نظام اسلامی و گفتمان حاکم در آثارش دیده نمی‎شود؛ چراکه با هر سوژه‌ی مورد انتقاد، الگوی ایده‎آل آن نیز ارائه می‏گردد که این الگو با دین و عمل به احکام الهی، انطباق تام دارد و مدینه‌ی فاضله‏اش را در دین جست‌وجو می‏کند و ساخته‌ و پرداخته‌ی تخیلات مالیخولیایی و افکار روشن‌فکرانه و غرب‎گرایانه نیست!

نتیجه‎گیری

راز موفقیت ده‎نمکی را نه در «بلیط نیم‎بها» باید جست‎وجو کرد و نه در «بی‎سواد و کم‎سواد بودن» مخاطبانش. عامل موفقیت او، توجه به خواسته‎های عموم مردم و فاصله نگرفتن از سطح زندگی آن‌هاست در زمانه‎ای که سینما عرصه‌ی جولان، ساخت و اکران فیلم‎هایی است که «...همگی از این استاندارد تبعیت دارند: خانواده‎هایی نسبتاً مرفه و بیگانه با معیارها و آداب و سنن خانواده‎هایی که جمعیت غالب این مرزو‌بوم را تشکیل می‏دهند... زن‎ها آلامُد، بزک‌کرده و ملتزم به روسری‎هایی زورکی هستند و زندگی‏ها فرنگی‏مآب و پر‌زرق‌و‌برق است و خالی از آداب اجتماعی خاص خانواده‎های فقیر مسلمان، شهرستانی‏ها و روستایی‎ها.» (آوینی، ج ۲، ۱۳۹۰: ۶۸)

در سینمای بدنه‏ی ایران، به‎واسطه‌ی اینکه این فیلم‏ها فقط با انگیزه‎ی تجاری تولید می‎شوند، ضرورت‎های تکنیکی و جذابیت، علت‏العلل همه‌ی عناصر فیلم است.

از آنجا که اکثر قصه‎ها و وقایع سینمای تجاری در تهران و در بین طبقه‎ی متوسط و مرفه رخ می‎دهد، علی‎الظاهر تولیدکنندگان برای ملموس شدن صحنه‎ها و شخصیت‏ها، گریزی از به تصویر کشیدن پوشش، دکوراسیون و سبک زندگی رایج این طبقه ندارند، اما در ورای این ظواهر، طراحان صحنه و لباس این‌گونه فیلم‎ها در حقیقت الگوی زندگی مورد علاقه‌ی سازندگان فیلم را بدین وسیله بر مخاطب تحمیل می‎کنند و احساس محرومیت نسبی را در آن‌ها افزایش می‏دهند.

به همین دلیل، میان خود و مخاطب، فاصله ایجاد کرده و اجازه‌ی برقراری ارتباط و همذات‎پنداری با شخصیت‎های فیلم به مخاطب داده نمی‎شود. (*)

منابع

۱. قرآن کریم.
۲. [آیت‎الله] خامنه‏ای، سید علی، بیانات در دیدار فعالان عرصه‌ی هنر دفاع مقدس، ۲۴ شهریور ۱۳۸۸، برگرفته از:
http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=۵۸۸۰
۳. آوینی، سید مرتضی (۱۳۹۰)، آیینه‌ی جادو، جلد دوم، نشر واحه، تهران، چاپ اول.
۴. آوینی، سید مرتضی (۱۳۹۲)، رستاخیز جان، نشر واحه، تهران، چاپ چهارم.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار