شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۴۱۴
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۳۹۱ - ۰۰:۰۰
سردار اسدی
سردار «محمدجعفر اسدی» فرمانده تیپ ۳۳ المهدی(عج) در طول دفاع مقدس در عملیات‌های بزرگی همچون فتح المبین، بیت‌المقدس، رمضان، محرم، والفجر مقدماتی، والفجر یک و ۲، خیبر، بدر، والفجر ۸، کربلای ۲، ۴، ۵، و ۱۰، نصر ۴، ظفر ۷، والفجر ۱۰، بیت المقدس ۷ و عملیات مرصاد
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

در سالروز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ پیرامون ابعاد مختلف پذیرش این قطعنامه با این فرمانده دوران دفاع مقدس گفت‌وگویی ترتیب دادیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

* آیا پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مولود یک امر سیاسی، نظامی یا اقتصادی بود و حضرت امام خمینی (ره) از این قطعنامه به اهداف خودشان رسیدند؟
ـ پذیرش قطعنامه ۵۹۸ تشخیصی بود که حضرت امام (س) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی انجام دادند؛ بحمدالله این قطعنامه نعمات زیادی برای مملکت، از نظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داشت و این انقلاب به تمام اهدافش رسید.

* اگر بخواهید اهداف را بیان کنید، آیا حضرت امام (ره) به همه‌ اهداف خودشان رسیدند؟ اگر بخواهیم دسته‌بندی کنیم متوسط، حداقل و حداکثر، ما به چه سطحی از اهداف خودمان در قطعنامه رسیدیم؟
ـ قطعنامه یک سری بندهایی داشت که یکی پس از دیگری اجرا شد، امروز اثری از صدام و بن‌لادن و دشمنانی که ما داشتیم، نمی‌بینیم و اینها از برکات معامله‌ای است که حضرت امام (ره) در آن قطعنامه انجام دادند.

* گزارشاتی که مسئولین وقت به امام (ره) می‌دادند، به نظر شما چقدر صحت داشتند؟
ـ ۱۰۰ درصد. حضرت امام اینطوری نبود که کسی بتواند با ایشان غیر صادقانه سخن بگوید!

* چرا حضرت امام (ره) به این قطعنامه ۵۹۸ رضایت دادند؟
ـ ‌ما که متوجه نمی‌شویم که حضرت امام کجاها را می‌بیند؛ ایشان خیلی ژرف‌نگر بودند و مسائل را می‌دیدند. اگر در صدر اسلام هم نگاه کنید، پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) قطعنامه‌ها و عهدنامه‌هایی داشتند که به قطعنامه ۵۹۸ شباهت دارد، ما در چارچوب اسلام باید این مسائل را ببینیم، نه در آن چارچوب‌هایی که برای ما درست می‌کنند!

* ‌حضرت امام (ره) در پذیرش قطعنامه ۵۹۸ می‌فرمایند جام زهر را نوشیدم؛ با شنیدن این کلمه و چنین ادبیاتی، اولین چیزی که در ذهن شما تداعی می‌شود، چیست؟
ـ ایشان کار بزرگی برای بشریت انجام داده‌اند؛ وقتی این کار بزرگ با آن عظمتی که در ذهن ایشان هست، انجام نمی‌شود جام زهر است؛ واقعاً بعدها جامعه‌ بشریت می‌فهمد که چه ضرر بزرگی کرده که پشت سر حضرت امام (ره) قرار نگرفته، اکنون با گذشت ۳۲ سال از انقلاب اسلامی ایران، بعضی از کشورها آرام آرام بیدار می‌شوند و این بیداری تأثیرات همان حرکت بزرگ حضرت امام (ره) است.

* پس ما چطور به صد در صد اهداف رسیدیم، وقتی که تازه جامعه‌ بشریت می‌خواهد بیدار شود که چه اتفاقی افتاد؟ یعنی حضرت امام قطعاً نارضایتی دارند که می‌فرمایند جام زهر، معلوم است که کسی این جام زهر را می‌نوشد چه اتفاقی برایش می‌افتد، از سر اکراه یا اجبار است یا واقعاً از رغبت قلبی است؟
ـ ما در فرهنگ حضرت امام (ره) بحث نمی‌کنیم، داریم به فرهنگ خودمان بحث می‌کنیم، اگر فرهنگ امام باشد، فرهنگ امام می‌فرماید ما مأمور به ادای تکلیف‌ هستیم و کاری به نتیجه نداریم؛ وقتی کسی وظیفه‌اش را درست انجام داد یعنی به اهدافش رسیده است.
امام حسین (ع) اگر به کربلا نمی‌رفت، بهتر نبود! یا فرزندانش را می‌گذاشت و خودش می‌رفت بهتر نبود! آیا این خودش جام زهر نبود؟ اینها هم یک بحث‌هایی است ولی بعضی از بزرگان ما می‌گفتند ما اگر چاره می‌داشتیم روز عاشورا را جشن می‌گرفتیم، به خاطر آن پیروزی بزرگی که اتفاق افتاد، حالا شما نگاه می‌کنید به صحنه می‌بینید سر بریده بالای نیزه کجایش پیروزی است؟ دو تا بحث جداگانه و مفصل است که باید در وقت مناسبی به آن پرداخت.

* در اینکه حضرت امام (ره) بهترین تصمیم را گرفتند شکی نیست، در اینکه ایشان با این تصمیم شان سلوک کردند و همه اطرافیانی که ولایت ایشان را پذیرفته بودند را هم با خودشان یک سلوک جمعی انجام داده بودند، شکی نداریم، در اینکه برکات این تصمیم حضرت امام سال‌های آینده معلوم می‌شود، در این نیز هیچ شکی نداریم منتهی الآن در مقام تحلیل پدیده‌ قطعنامه ۵۹۸ هستیم، می‌خواهیم بررسی کنیم چه اتفاقی افتاد که این قطعنامه به تصویب رسید؟ می‌خواهیم بررسی کنیم که در تحلیل این پدیده‌ اجتماعی امروز، آیا چنین اتفاقی امکان دارد بیفتد یا نه؟ بعد هم ما که آن دوران را ندیدیم الآن باید چکار کنیم؟ بحث ما امروز این است که قطعنامه‌ ۵۹۸ در حالی توسط امام امضاء می‌شود که ایشان بارها قبل ار آن یک سری صحبت‌ها مبنی بر ادامه جنگ داشتند و در همان نامه می‌فرمایند من عهدی با شما داشتم ولی الآن زیر عهد خودم می‌زنم و آبروی خودم را در راه خدا می‌دهم به خاطر مصلحت فلان و همه اینها! ما می‌خواهیم ببینیم اهداف حضرت امام از جنگ واقعاً چه اهدافی بود؟ یعنی ایشان جنگ را فرصت می‌دیدند یا تهدید؟ با این تعبیر حضرتعالی که می‌گوئید کربلا هم واقعاً یک فرصت است، شاید امروز ده تا حزب الله لبنان درست شده بود، شاید همین قیام‌های مردم منطقه خیلی زودتر از اینها اتفاق افتاده بود، امروز وقتی که بعضی از اهل بیت ما روایتی از آنها به دستمان نرسیده، آیا آنها به تکلیفشان عمل نکردند؟ چرا، آیا آنها ولایت نکردند؟ کردند، ولی یک سری چیزها از آنها نابود شدند و ای کاش می‌رسید و ما امروز به کمال بیشتری می‌رسیدیم.
ما امروز بحث‌مان این است که اهداف حضرت امام چطور بود که ایشان ۱۰ تا ۲۰ روز قبل صحبتی می‌فرمایند و بعد از آن تعبیر جام زهر را دارند و استناد می‌کنند به گزارشاتی که بعضی مسئولین دارند؟
ـ این بحث‌ها یک کیس کامل است، شما یک بخشش را نمی‌توانید تحلیل کنید و بقیه‌اش را از دیگران بپرسید؛ بعد از همین بحث‌ها حضرت امام (ره) می‌فرمایند من به خاطر تحلیل‌های غلط این روزها از ملّت قهرمان ایران معذرت می‌خواهم، از خانواده‌ی معزز شهدا معذرت می‌خواهم، ما برای یک لحظه‌ای از جنگ نادم و پشیمان نیستیم، ما در جنگ ابهّت هر دو ابرقدرت را شکستیم، ما در جنگ انقلاب‌مان را صادر کردیم، در جنگ فهمیدیم که باید روی پای خود بایستیم، اینقدر می‌گویند که آدم می‌گوید این هشت سال دفاع مقدس چقدر نعمت داشته، بلندی بینش حضرت امام را که درک نمی‌کنیم که ببینیم حضرت امام به کجا می‌خواستند برسند؟ در همان ۱۰ ساله عمر پربرکتشان در این انقلاب، حالا ممکن است این مصلحت باشد که ظرف ۴۰ سال برسیم، ولی داریم می‌رسیم و می‌بینیم در این مسیر بحمدالله روز به روز دشمنان ما ذلیل‌تر و ما بحمدالله عزیز‌تر می‌شویم.
فتنه سال ۸۸، قضایایی که در خلیج فارس، عراق، افغانستان، لبنان، فلسطین و اخیراً که از مصر بگیرید تا یمن و بحرین، اینها همه مطالبی است که پیوسته با هم هستند، همه را باید با هم ببینیم، این مقطع زمان هم واقعاً برای حضرت امام تلخ بود که آن چیزی که می‌خواستند نشد! ولی در سرجمع چون وظیفه‌شان را انجام دادند.

* بحث ما سر همان نکته اولی است که فرمودید، به برخی نرسیدند، به چه چیزهایی نرسیدند و چرا نرسیدند؟
ـ چیزهایی که الآن یکی پس از دیگری داریم می‌رسیم! جهان اسلام بیدار می‌شوند، استکبار جهانی زمین‌گیر می‌شود.

* قطعنامه ۵۹۸ به نظر شما که یکی از رزمنده‌ها و مسئولین بودید از لحاظ نظامی قابل قبول بود یا نه؟ آیا توجیهی داشت؟
ـ بله، ما اگر مسلمان باشیم و نظامی باشیم، آن کسی که می‌آید خدمت امام معصوم و می‌گوید این انار را که از یک درخت و از یک باغ است شما نصف کنید و بگوئید نصفش حلال و نصفش حرام، من نصف را می‌خورم و از نصف دیگر اجتناب می‌کنم! این معنایش نیست که یک نظامی بگوید، این نظام امام خیلی هم درست نبود و نباید قطعنامه را می‌پذیرفت، این غلط است، تازه نظامی‌های بی‌دین عالم مطیع فرمانده‌شان هستند، ما که مسلمانیم و آنچه حضرت امام تصمیم گرفتند، روی سر ما و چشم ما جایگاه داشته و نظر یقیناً نظر درستی بود.

* بعضی از گزارش‌هایی که به حضرت امام (ره) دادند که فرمودید مسئولین هم صداقت داشتند، در آن گزارش‌ها استنادهای نظامی بود، یعنی اینکه از جهات نظامی قضیه‌ قطعنامه را توجیه می‌دانستند و بعد امام خمینی (ره) هم به استناد آن توجیهات نظامی استناد می‌کنند در آن نامه، سؤال حقیر همین است که از این جهتی که ایشان هم با استناد آن، این نامه را می‌نویسند، آیا از این جهات توجیه نظامی داشت؟
ـ بله‌، آنها وظیفه‌شان را انجام دادند؛ بنده می‌گویم اگر شما می‌خواهید باغ درست کنید، زمین، آب و درخت می‌خواهد. می‌گویند باغ اگر درخت، آب و دیوار نداشته باشد، باغ نمی‌شود! این دید من است، ولی آنکه مالک است می‌گوید شما این کارها را انجام بده و کاری هم به این نداشته باش! ما می‌گوئیم چشم.

* اما به نظر نمی‌رسد مقدوراتی که امام خمینی (ره) برای جنگ ترسیم می‌کردند غیر از این مقدورات بود؟ ابزار مورد نیاز یا جایی که از ایشان سؤال کرده بودند همان اوایل انقلاب که ما اول برویم مهمّات جمع کنیم و اسلحه خانه‌ها را بگیریم و ایشان یک تعبیری داشتند که پیروزی ما پیروزی خون بر شمشیر است! مقدورات ما مقدورات دیگری است و ابزار ما هم ابزار دیگری است، با این پیش فرض و نگاه حضرت امام (ره)، چون ما هشت سال جنگیدم، با همین ناداری‌ها و نداشتن زمین‌ها ساختیم، جنگیدیم و پیروز شدیم.
ـ بله. شما دو تا بحث را مختلط می‌کنید و بعد هم می‌خواهید نتیجه بگیرید که نمی‌شود این نتیجه را بگیرید! تمام مباحث نظامی‌گری، سیاسی و اعتقادی قاعده خودشان را دارند، اینها بحث‌هایی است که فکر می‌کنند تا چیزی را که خودشان می‌خواهند از آن در بیاورند، من نمی‌دانم شما دنبال چه چیزی هستید؟

* تفاوت این پذیرش با عدم پذیرش بعد از بیت‌المقدس چه بود؟
ـ ۹ تا قطعنامه صادر شده و اگر همه را بخوانید می‌بینید در آنها هیچ چیزی نیست! این قطعنامه آخر که تبادل اسرا و خیلی از مسائل را در آن گذاشتند یک قیمتی به هم زده، یعنی طرف معامله آمده یک وجهی گذاشته که شما این را بپذیرید و حضرت امام (ره) هم این را پذیرفته، این قطعنامه ۵۹۸ قیمت را خیلی بالاتر برده بود.

* امکان نداشت بعداً هم بالاتر از این ببرد؟!
ـ اگر می‌شد که ادامه می‌دادند بالاتر می‌رفت.

* نقش آقای هاشمی در جریان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ چه بود؟
ـ آقای هاشمی هم مثل خیلی از استوانه‌های سیاسی، نظامی، اجتماعیِ و مذهبیِ زمان خودش امتحان خوبی را در زمان پذیرش قطعنامه داد؛ خطبه‌های جمعه وی را می‌توانید ببینید واقعاً مثل یک شیر علیه دشمن می‌غرّد، حالا اینکه انتهای زندگی من و شما و دیگران چه می‌شود، بستگی دارد به خواسته‌های دیگر، آن زمان ما آقای هاشمی را بسیار خوب، زیبا و درخشان می‌دانیم.

 

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار