به گزارش پایگاه خبری شهدای ایران رجا نیوز مصاحبه ای با احمد شاکر ی نویسنده دفاع مقدس انجام داده است که شرح آن به قرار زیر است.
شاکری در ابتدای صحبت اظهار داشت: برای من الان دفاع مقدس از یك تصویر فراتر رفته چون موضوع كار و پژوهش و دغدغه چند ساله من دفاع مقدس است. نوع توجه من به دفاع مقدس مفهومی است. كتابی هم كه سال گذشته نگارشش تمام شد و حدود هشتصد صفحه است، اصطلاح شناسی دفاع مقدس بود، یعنی آنقدر به نگاه مفهومی نزدیك شدم كه دفاع مقدس بیشتر از اینكه یك تصویر باشد، یك مفهوم است و بیشتر تلقی داستانی هم از این مفهوم دارم.دفاع مقدس در ظاهر و صورت همان جنگ است اما از نظر ماهیت متفاوت از جنگهای مرسوم است. در دنیا ادبیات جنگ داریم، ادبیات مقاومت داریم اما لفظی كه ما بعنوان ادبیات دفاع مقدس بكار میبریم به لحاظ مفهومی از ادبیات جنگ متفاوت و بسیار فراتر، انسانیتر و الهیتر از ادبیات جنگ است.
شاکری افزود:ادبیات در كشور ما بخصوص در شاخه ادبیات واقع گرا، بسیار وابسته به واقعیتهای بیرونی است. با توجه به این موضوع و با توجه به خود دفاع مقدس كه ما در این سی و اندی سال تجریه ای همتراز دفاع مقدس نداشتیم چه به لحاظ گستره، چه به لحاظ تعداد افرادی كه در آن دخیل بودند، بنابراین دفاع مقدس چیزی نیست كه بگوییم اگر مقداری درباره آن نوشتیم دیگر لازم نیست بنویسیم یا نمی توانیم بنویسیم. بلكه هرچه دورتر میشویم نگاه ما میتواند عمیقتر باشد. پس از آن جهت كه ادبیات واكنشی به مسائل اجتماعی و سیاسی و امور عینی و بیرونی بوده، ادبیات جنگ در كشور ما همان ادبیات دفاع مقدس است. البته نه به این معنی كه كسی نمی تواند بنویسد بلكه معتقدم اگر كسی از جنگ فرض دیگری بنویسد این چندان تبدیل به جریان در ادبیات نخواهد شد.آثاری در حوزه ادبیات ضد جنگ نوشته شده و این آثار تفاوت آشكاری با آثار همسو و همدل با ادبیات جنگ دارند. جریان هم هست و یك اثر و دو اثر یا یك نویسنده و دو نویسنده هم نیست و آبشخورش هم ادبیات روشنفكری است. مهمترین دلیل در بطلان این جریان ارجاع و بازگشت به دفاع مقدس است. دفاع مقدس ما برای چه شكل گرفت و برای حفظ چه ارزشهایی ادامه پیدا كرد و به پایان رسید؟
دلیل شکل گیری این ادبیات،كسی است كه در روایت دفاع مقدس نگرش سیاه را دنبال میكند و در خود دفاع مقدس شك و تردید دارد. یعنی این تردید در وجوه ارزشی دفاع مقدس است كه در زمان فعلی ما ظهورش میشود نگرش سیاه.
نگرش سیاه یعنی ندیدن بعضی ارزشها، تحلیل غلط. آنچیزی كه جوهره دفاع مقدس را میساخت اعتقاد به حق بودن یك جبهه و باطل بودن یك جبهه بود. اعتقاد به امور غیبی، اصالت انقلاب اسلامی و اصول آن و حقانیت یك ملتی در دفاع از خود. این چیزی است كه نیازمند به اثبات نیست و البته آن چیزی كه ادبیات سیاه به آن میپردازد عموما اینقدر صریح و شفاف نیست بلكه آمیخته با برخی مغالطهها و پیچیدگیهایی میشود كه تشخیص برخی مصادیق را مشكل میكند.
در ادبیات سیاه جوهره درونی رفتار آدمها حذف میشود. ما در ادبیات دینی خودمان داریم كه «انما الاعمال بالنیات». اگر شما از حوزه دفاع مقدس جهان بینی را حذف كنی چیزی از ماهیتش نمیماند و جنگ ما هم مثل جنگهای دیگر میشود. مگر در همه جنگها دو طرف باطل بودند؟ در برخی جنگها داشتیم كه یكطرف مظلوم بوده و مشغول دفاع از خودش؛ و حتی داشتیم طرفی كه مظلوم بوده ضعیفتر هم بوده و با زحمت از خودش دفاع كرده است. آنچیزی كه جوهره ادبیات سیاه را شكل میدهد خالی كردن جبهه حق از ایدئولوژی و فكر است. یا تنزل این فكر باندازه حواس انسانی...
به شدت سیاه نویسیها از ورود به ساحت ایدئولوژیك دفاع مقدس پرهیز میكنند. اگر از دفاع مقدس امام حسین(ع) را بگیریم، ولایت پذیری را بگیریم، اعتقاد به حق بودن راه و روش امام و اهداف انقلاب را بگیریم دیگر چیزی باقی نمیماند.
سخن گفتن از جنگ خیلی فرق دارد با تجربه جنگ. به این زیاد فكر میكنم كه اگر تجربه حضور در جنگ را داشتم این برای من خیلی غنیمت بود. این به معنی آن نیست كه اگر كسی در جنگ نبوده باشد نمیتواند همدلی كند و بنویسد اما به هر حال تجربه حضور و درك محضر جنگ خیلی عمیق تر است.
یكی از چیزهایی كه دغدغه مهم نوشتاری، گفتاری، كاری و پژوهشی ام است این است كه بتوانیم برای ادبیات دفاع مقدس بن مایههای نظری دینی و بومی تبیین كنیم. این میتواند ادبیات دفاع مقدس ما را بیمه كند.
جنگ ماهیتش را نه از اتفاقات و ماجراهای بیرونی كه از آدمهای جنگ میگیرد. آن چیزی كه دفاع مقدس ما را از سایر جنگها متمایز میكند آدمهای آن است. لذا آن چیزی كه در ادبیات دفاع مقدس ما باید خیلی برایش تلاش بكنیم رسیدن به ابعاد وجودی این آدمهاست. شاهكارهای ادبیات جنگ جهان هم همین كار میكنند و آدمهای جنگ را موشكافی میكنند. متاسفانه ادبیات ما به این بضاعت نرسیده است كه این ذخایر عظیم را واكاوی كنیم. ادبیات غرب از آدمهایی كه كاملا نگاه مادی دارند شخصیتهای پیچیده و تاثیرگذار میسازد اما ما از آدمهایی كه ملك گون هستند نتوانستیم استفاده كنیم.