شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۴۰۰۵۷
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۸:۴۱
دلمان غنج مي‌رود براي لبخندهاي شيرينت. براي شنيدن طنين كلامت. براي تحكم بيانت كه چقدر آمريكا را با تمام بزرگي دروغينش پوشالي مي‌ديدي و چقدر خدا را بزرگ مي‌ديدي كه فرياد بر‌آوردي كه آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند. چقدر ما را، ما خان‌گزيده‌هايي كه عادتمان داده بودند در برابر جور خوانين سر خم كنيم و چشم بگوييم، عزتمان دادي و قد خميده عادت كرده ما به كرنش در برابر چماق‌بدستان را چه خوب راست‌قامت نمودي.
شهدای ایران: ما را كه عمري عادتمان شده بود كه بي‌هستي و هويت، به آبشخور دنيامان مشغول باشيم، دستهاي ناتوانمان را گرفتي و مردانه، فداييِ انقلابي كردي كه تحليل‌گران نظام سلطه هنوز هم در تحليل اين بزرگ‌ترين انقلاب قرن، انگشت به دندان مانده‌اند.
چه شهدي در كلامت بود وقتي از ما مي‌گفتي «ما مردم» و موي يكي از ما كوخ‌نشينان را به تمام هست بي‌هست كاخ‌نشينان ارجح مي‌ديدي. چه سحري بود در صداقت كلامت كه مرواريد اشكهايمان همواره در برابر كلامت و حضورت باران مي‌شد و مي‌باريد.
چه بي‌چشمداشت ما را كه چون بسياري ديگران، عقل معاشمان چشمبند بر عقل معادمان زده بود، واله بزرگي و عزتت كردي كه خدا تو را عزيز كرده‌بود. ما متعلقان به دنيا را از دنيا وارسته كردي تا غرب گرفتار در تفرعن خويش، زانو زند در برابر هشت سال دفاع ايثارگرانه ما. چقدر شهادت را برايمان شيرين كردي، براي ما كه در گذشته‌اي نه چندان دور، دنيا همه چيزمان شده بود و امروز «خدا و هم‌كيش و تو» برايمان آنقدر عزيز شده بود كه به راحتي پشت‌دست به تبرج دنيا مي‌زديم و هروله كنان در آزمون شهادت، گوي سبقت از ديگران مي‌ربوديم.
دلمان غنج مي‌رود براي يك آن ديگر، با تو بودن و نظاره بر تو كه جهان مهر، گويي ساكن زلال آن چشم‌هاي پرفروغت بود. دلمان تنگ ديدارت شده و كلامت كه «ماي مردم» را كه همه عزتمان از عزت تو بود، ولي نعمت خود و انقلاب مي‌خواندي و ما اشك خجلت مي‌ريختيم و تمام بزرگان انقلاب را كه فرزندان انقلاب بودند خادم ما مي‌دانستي. چقدر زود و شيرين گذشت دوران خوش بودن با تو و چقدر دير و تلخ مي‌گذرد اين روزها كه گروهي كه درس‌خوانده و دانشگاه رفته هم هستند و از لندن تا پاريس و فرانكفورت را درنورديده‌اند، اما يك واحد ادب را در مكتب تو نخوانده‌اند، به زخمه طعنشان و تلخي كلامشان حنظل به خوردمان داده‌اند.
اي امام، اي حضرت روح‌الله، چه زود رفتي و انقلاب را در عنفوان نوجواني تنها گذاشتي؛ چقدر در اين تنهايي به ما سخت مي‌گذرد. و چه آراممان مي‌كند اين سيد بزرگوار خراساني كه در اين پاييز آخرالزمان به او و به مقتداي بزرگمان، دل خوش داريم.
منبع: سیاست روز


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار