ما نگوييم بد و ميل به ناحق نكنيم
جامه كس سيه و دلق خود ارزق نكنيم
عيب درويش و توانگر به کم و بيش بداست
کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنيم
در سالگرد رحلت حضرت امام(ره) هستيم. اكنون از زمان سال ۱۳۶۸ تاكنون ۲۵ سال گذشته است.
شهدای ایران: 25سالي كه جاي ايشان را رهبر معظم انقلاب به شايستگي پر كردند و نگذاشتند آرمانهاي بنيانگذار جمهوري اسلامي كمرنگ شود و انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد.
امام خميني(ره) همواره بر اين نكته مهم تأكيد داشتند كه مردم ولينعمتان انقلاب هستند به همين خاطر فرمودند كه «همه، ملت اسلام و تابع قرآن و از گروه زحمتکشان این کشور هستید. انقلاب اسلام، این انقلاب مهم اسلامى، رهین کوششهاى این طبقه است؛ طبقه محروم، طبقه گودنشین، طبقهاى که این نهضت را به ثمر رساند و توقعى هم نداشت.
من شما طبقه گودنشینان را از آن کاخنشینان بالاتر مىدانم؛ اگر آنها لایق این باشند که با شما مقایسه بشوند.»
ایشان در بیاناتشان با اشاره به نقش محرومان و مستضعفان در انقلاب، آنان را پیشتازان انقلاب دانسته و گفته بودند؛ «من وقتى که در انقلاب مىدیدم که یک پیرمردى از آن گودنشینها از آن منزل محقر خرابه بیرون مىآمد و مىگفت که ما با بچههایمان صبح که مىشود مىرویم براى تظاهرات، [مباهات مىکردم]. یک موى شما بر همه آن کاخنشینها و آنهایى که در این انقلاب هیچ فعالیتى نداشتند، بلکه کارشکنى هم تا آن اندازه که مىتوانستند مىکردند و الان هم هر مقدار که بتوانند مىکنند، یک موى شما بر همه آنها ترجیح دارد؛ بلکه مقایسه یک موى شما با آنها نباید صحیح باشد.»
حضرت امام چنين تعابير و تعاريفي را براي چه به كار ميبردند و همواره نسبت به قدرت گرفتن اشرافيت و سرمايهداري هشدار ميدادند؟
ايشان از نفوذ و تاثير قشر مرفه بيدرد و اشرافي كه به جا مانده از دوران طاغوت بود، نگران بودند، نگران از اين كه اين تفكر و سبك زندگي باعث شود كاخنشينان خود را باز آفرينند و كوخنشيناني كه انقلاب كردند دفاعمقدس را با جان و دل و هدايت و حمايت كردند، در حاشيه قرار بگيرند و شاهد فخرفروشي سرمايهداراني باشند كه از اين انقلاب به آلاف و الوفي رسيدهاند.
رهبر كبير انقلاب هيچگاه اهانت به مردم را تحمل نميكردند. ايشان براي ارج نهادن به مردمي كه انقلاب كردند و جنگ تحميلي را با حمايتهاي خود به سرانجام رساندند فرمودهاند؛ «و من باید از نیروهایى که در جنگ هستند تشکر کنم و تقدیر... در بین همه این خلبانها و همه این پاسدارها و همه این ژاندارمرى و ارتش، شما یکى را پیدا نمىکنید که از بالا شهرى باشد. همه آنها از این طبقه هستند.
پس انقلاب ما مرهون این طبقه هست. این طبقه هستند که این نهضت را بپا کردند و قیام کردند و به پیش بردند و همین طبقه هستند که الآن در سرحدّات مشغول فداکارى هستند و همین طبقه هستند که براى ملت ما ارزش ایجاد مىکنند و شجاعت آنها به همه دنیا ثابت مىکند که این طبقاتى که مشغول به فعالیت هستند در شجاعت فوق آن چیزى است که تصور مىکنند.»، «من امیدوارم که شما ملت بزرگ و شما ملتى که محروم هستید، لکن پیش خدا عزیز هستید، گمان نکنید که کاخنشینها بسیار مرفه هستند؛ آنها دلهایشان لبریز از تزلزل است؛ آنها قلبهایشان آرام نیست. تزلزلى که در بین کاخنشینها هست در بین کوخنشینها نیست.»
با اين اوصاف آيا اين مردم مستحق اهانت و بياحترامي هستند؟ آيا شاهد بازگشت تفكر اشرافيگري و سرمايهداراني هستيم كه مرفه بيدرد هستند و نردبان ترقي خود را شانههاي زحمتكش مردمي ميپندارند كه انقلاب كردند و در مقابل دشمن ايستادند؟
يادمان نميرود هنگامي را كه آقاي كرباسچي شهردار تهران بود و اعتقاد داشت كه بايد شرايط زنگي در تهران آنقدر سخت و دشوار شود كه هر كسي نتواند در آن زندگي كند! سياست او گرچه براي جلوگيري از ورود مهاجر به تهران بود اما آيا اين راه درستي بود؟
به جاي آن كه امكانات را به ديگر شهرهاي محروم ببرند تفكرشان اين بود كه هزينههاي زندگي در تهران را افزايش دهند تا پولدارها در تهران در آسايش و آرامش باشند!
شاید او یادش نباشد اما ما براي يادآوري او و مردم مينويسيم هنگامي كه شهردار تهران بود چنين گفته بود: «تهران شهر گرانی است، کسانی که گلایه دارند چرا از تهران بیرون نمیروند؟ تهران جای فقرا نیست!»
همين طرز تفكر است كه اكنون باعث ميشود او باز هم به مردم اهانت كند و بگويد مردم دروغگو هستند!
چند روز پیش شهردار دوران سازندگي با اشاره به انصراف ندادن مردم از دریافت یارانه گفته بود که مردم ایران دروغگو هستند و میزان اموال و دارایی خود را به طور صریح و صحیح بیان نمیکنند!
آيا چنين طرز تفكري نبايد از سوي دولتيان كه درباره هر انتقاد و اظهارنظري واكنش نشان ميدهند و پاسخ ارائه ميدهند، پاسخ داده شود؟ آيا دولت چنين اهانتي به مردم را تحمل ميكند؟
اين توهينها و اهانتها به روشها و الحان گوناگون از سوي برخي افراد و رسانهها بوي ناخوشي دارد. هر از گاهي ميبينيم كه با چنين تفكراتي از خود افاضاتي ميكنند غافل از اين كه سياهي شخصيت خود را بيشتر نمايان ميسازند.
سعید لیلاز مجرمي كه در جريان فتنه ۸۸ نقش داشت و به همين خاطر چند سال در زندان بود روز گذشته در يكي از روزنامههاي زنجيرهاي نوشت؛ «ایران در حال رسیدن به یک وفاق ملی کمسابقه است و این خوشایند تندروهای در آستانه حذف نیست. علاوه بر این، شماری از تندروها، دلواپس هستند که غبار تحریمها فرو نشیند و آنان، دیگر نتوانند کاسبی خود را ادامه دهند و به جیب مردم دستدرازی کنند.
آنان دلواپس هستند که دیگر نتوانند امثال بابک زنجانی را در دامن خویش پرورش دهند، نگرانند فرصتی فراهم نشود که رکورد ۸۲ هزارمیلیارد تومان مطالبات معوق بانکی را بشکنند. بنابراین؛ تندروها حق دارند تا این اندازه ناراحت باشند. راهکار رفع دلواپسی آنان، بازگشت فضای رادیکال و خدشهدار کردن اعتبار دولت روحانی است. اما آنان از توان کافی برای دستیابی به رویای خود برخوردار نیستند و تلاششان به جایی نخواهد رسید.»
آقاي ليلاز اكنون كه شروع به فعاليتهاي مطبوعاتي كرده و چنين مقالاتي را مينويسد بدون آن كه دليل و مدركي بر ادعاي خود ارائه دهد و دلواپسان را دزد معرفي ميكند كه دست در جيب مردم ميكنند چون نگرانند كه غبار تحريمها فرو نشيند و آنها ديگر نتوانند كاسبي كنند؟!
در پاسخ به چنين تهمت و افترايي بايد گفت كه پس شما هم نگران هستيد كه غبار تحريمها فرو ننشيند و نتوانيد از پي اين اتفاق به آلاف و اٌلوف خود برسيد؟!
همه نگرانيهاي شما و هم طيفهاي سياسي، به همين خاطر است چون آرزوهاي خود را در اين ميبينيد كه مشكلات ايران و غرب به هر قيمتي حل شود تا شما افراطيهاي اصلاحطلب بتوانيد باز هم سياستهاي ليبرالي و اشرافيگري خود را پيگيري كنيد.
و البته هر چند از چنين اشخاصي غير از اين انتظاري نيست. آقاي كرباسچي كه آنگونه به مردم اهانت ميكند و آقاي ليلاز هم كه چنين تهمت ميزند اما از جناب آقاي رئيسجمهور چنين جملهاي انتظار نميرفت كه گفته بود؛«برخی مردم بیکارند و شغل ندارند و دائم دچار توهمات هستند. و مدام غصه دین مردم را میخورند در حالی که نه دین را میشناسند و نه آخرت را.»
منبع: سیاست روز
امام خميني(ره) همواره بر اين نكته مهم تأكيد داشتند كه مردم ولينعمتان انقلاب هستند به همين خاطر فرمودند كه «همه، ملت اسلام و تابع قرآن و از گروه زحمتکشان این کشور هستید. انقلاب اسلام، این انقلاب مهم اسلامى، رهین کوششهاى این طبقه است؛ طبقه محروم، طبقه گودنشین، طبقهاى که این نهضت را به ثمر رساند و توقعى هم نداشت.
من شما طبقه گودنشینان را از آن کاخنشینان بالاتر مىدانم؛ اگر آنها لایق این باشند که با شما مقایسه بشوند.»
ایشان در بیاناتشان با اشاره به نقش محرومان و مستضعفان در انقلاب، آنان را پیشتازان انقلاب دانسته و گفته بودند؛ «من وقتى که در انقلاب مىدیدم که یک پیرمردى از آن گودنشینها از آن منزل محقر خرابه بیرون مىآمد و مىگفت که ما با بچههایمان صبح که مىشود مىرویم براى تظاهرات، [مباهات مىکردم]. یک موى شما بر همه آن کاخنشینها و آنهایى که در این انقلاب هیچ فعالیتى نداشتند، بلکه کارشکنى هم تا آن اندازه که مىتوانستند مىکردند و الان هم هر مقدار که بتوانند مىکنند، یک موى شما بر همه آنها ترجیح دارد؛ بلکه مقایسه یک موى شما با آنها نباید صحیح باشد.»
حضرت امام چنين تعابير و تعاريفي را براي چه به كار ميبردند و همواره نسبت به قدرت گرفتن اشرافيت و سرمايهداري هشدار ميدادند؟
ايشان از نفوذ و تاثير قشر مرفه بيدرد و اشرافي كه به جا مانده از دوران طاغوت بود، نگران بودند، نگران از اين كه اين تفكر و سبك زندگي باعث شود كاخنشينان خود را باز آفرينند و كوخنشيناني كه انقلاب كردند دفاعمقدس را با جان و دل و هدايت و حمايت كردند، در حاشيه قرار بگيرند و شاهد فخرفروشي سرمايهداراني باشند كه از اين انقلاب به آلاف و الوفي رسيدهاند.
رهبر كبير انقلاب هيچگاه اهانت به مردم را تحمل نميكردند. ايشان براي ارج نهادن به مردمي كه انقلاب كردند و جنگ تحميلي را با حمايتهاي خود به سرانجام رساندند فرمودهاند؛ «و من باید از نیروهایى که در جنگ هستند تشکر کنم و تقدیر... در بین همه این خلبانها و همه این پاسدارها و همه این ژاندارمرى و ارتش، شما یکى را پیدا نمىکنید که از بالا شهرى باشد. همه آنها از این طبقه هستند.
پس انقلاب ما مرهون این طبقه هست. این طبقه هستند که این نهضت را بپا کردند و قیام کردند و به پیش بردند و همین طبقه هستند که الآن در سرحدّات مشغول فداکارى هستند و همین طبقه هستند که براى ملت ما ارزش ایجاد مىکنند و شجاعت آنها به همه دنیا ثابت مىکند که این طبقاتى که مشغول به فعالیت هستند در شجاعت فوق آن چیزى است که تصور مىکنند.»، «من امیدوارم که شما ملت بزرگ و شما ملتى که محروم هستید، لکن پیش خدا عزیز هستید، گمان نکنید که کاخنشینها بسیار مرفه هستند؛ آنها دلهایشان لبریز از تزلزل است؛ آنها قلبهایشان آرام نیست. تزلزلى که در بین کاخنشینها هست در بین کوخنشینها نیست.»
با اين اوصاف آيا اين مردم مستحق اهانت و بياحترامي هستند؟ آيا شاهد بازگشت تفكر اشرافيگري و سرمايهداراني هستيم كه مرفه بيدرد هستند و نردبان ترقي خود را شانههاي زحمتكش مردمي ميپندارند كه انقلاب كردند و در مقابل دشمن ايستادند؟
يادمان نميرود هنگامي را كه آقاي كرباسچي شهردار تهران بود و اعتقاد داشت كه بايد شرايط زنگي در تهران آنقدر سخت و دشوار شود كه هر كسي نتواند در آن زندگي كند! سياست او گرچه براي جلوگيري از ورود مهاجر به تهران بود اما آيا اين راه درستي بود؟
به جاي آن كه امكانات را به ديگر شهرهاي محروم ببرند تفكرشان اين بود كه هزينههاي زندگي در تهران را افزايش دهند تا پولدارها در تهران در آسايش و آرامش باشند!
شاید او یادش نباشد اما ما براي يادآوري او و مردم مينويسيم هنگامي كه شهردار تهران بود چنين گفته بود: «تهران شهر گرانی است، کسانی که گلایه دارند چرا از تهران بیرون نمیروند؟ تهران جای فقرا نیست!»
همين طرز تفكر است كه اكنون باعث ميشود او باز هم به مردم اهانت كند و بگويد مردم دروغگو هستند!
چند روز پیش شهردار دوران سازندگي با اشاره به انصراف ندادن مردم از دریافت یارانه گفته بود که مردم ایران دروغگو هستند و میزان اموال و دارایی خود را به طور صریح و صحیح بیان نمیکنند!
آيا چنين طرز تفكري نبايد از سوي دولتيان كه درباره هر انتقاد و اظهارنظري واكنش نشان ميدهند و پاسخ ارائه ميدهند، پاسخ داده شود؟ آيا دولت چنين اهانتي به مردم را تحمل ميكند؟
اين توهينها و اهانتها به روشها و الحان گوناگون از سوي برخي افراد و رسانهها بوي ناخوشي دارد. هر از گاهي ميبينيم كه با چنين تفكراتي از خود افاضاتي ميكنند غافل از اين كه سياهي شخصيت خود را بيشتر نمايان ميسازند.
سعید لیلاز مجرمي كه در جريان فتنه ۸۸ نقش داشت و به همين خاطر چند سال در زندان بود روز گذشته در يكي از روزنامههاي زنجيرهاي نوشت؛ «ایران در حال رسیدن به یک وفاق ملی کمسابقه است و این خوشایند تندروهای در آستانه حذف نیست. علاوه بر این، شماری از تندروها، دلواپس هستند که غبار تحریمها فرو نشیند و آنان، دیگر نتوانند کاسبی خود را ادامه دهند و به جیب مردم دستدرازی کنند.
آنان دلواپس هستند که دیگر نتوانند امثال بابک زنجانی را در دامن خویش پرورش دهند، نگرانند فرصتی فراهم نشود که رکورد ۸۲ هزارمیلیارد تومان مطالبات معوق بانکی را بشکنند. بنابراین؛ تندروها حق دارند تا این اندازه ناراحت باشند. راهکار رفع دلواپسی آنان، بازگشت فضای رادیکال و خدشهدار کردن اعتبار دولت روحانی است. اما آنان از توان کافی برای دستیابی به رویای خود برخوردار نیستند و تلاششان به جایی نخواهد رسید.»
آقاي ليلاز اكنون كه شروع به فعاليتهاي مطبوعاتي كرده و چنين مقالاتي را مينويسد بدون آن كه دليل و مدركي بر ادعاي خود ارائه دهد و دلواپسان را دزد معرفي ميكند كه دست در جيب مردم ميكنند چون نگرانند كه غبار تحريمها فرو نشيند و آنها ديگر نتوانند كاسبي كنند؟!
در پاسخ به چنين تهمت و افترايي بايد گفت كه پس شما هم نگران هستيد كه غبار تحريمها فرو ننشيند و نتوانيد از پي اين اتفاق به آلاف و اٌلوف خود برسيد؟!
همه نگرانيهاي شما و هم طيفهاي سياسي، به همين خاطر است چون آرزوهاي خود را در اين ميبينيد كه مشكلات ايران و غرب به هر قيمتي حل شود تا شما افراطيهاي اصلاحطلب بتوانيد باز هم سياستهاي ليبرالي و اشرافيگري خود را پيگيري كنيد.
و البته هر چند از چنين اشخاصي غير از اين انتظاري نيست. آقاي كرباسچي كه آنگونه به مردم اهانت ميكند و آقاي ليلاز هم كه چنين تهمت ميزند اما از جناب آقاي رئيسجمهور چنين جملهاي انتظار نميرفت كه گفته بود؛«برخی مردم بیکارند و شغل ندارند و دائم دچار توهمات هستند. و مدام غصه دین مردم را میخورند در حالی که نه دین را میشناسند و نه آخرت را.»
منبع: سیاست روز