سایت هاشمی رفسنجانی نوشت: به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی ، در گزیده سخنان ایشان در سال ۱۳۷۷ آمده است: ما هرچه در تاریخ به طرف جلو می رویم تعصب، تنگ نظری و تحجر ضعیف تر میشود و تعقل ها و سعه صدرها و منطق و استدلال قویتر می شود. […]
به گزارش شهدای ایران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی ، در گزیده سخنان ایشان در سال ۱۳۷۷ آمده است:
ما هرچه در تاریخ به طرف جلو می رویم تعصب، تنگ نظری و تحجر ضعیف تر میشود و تعقل ها و سعه صدرها و منطق و استدلال قویتر می شود. اگر شیاطین بگذارند و اگر اهل فکر و دلسوزان امّت وارد میدان بشوند، می شود امیدوار بود که به تدریج و مرحله به مرحله دنیای اسلام را جلو ببریم. ابزارش همین کنفرانسهای اسلامی، همین رفت و آمدهای اسلامی، ارتباطات دانشگاهها، علماء و این مراکز هست و موانع آن اظهارات غیرعاقلانه و تفرقه افکنانه ای است که در هر یک از فرقه ها و مذاهب آدم های نادانی پیدا بشود و می گویند و آدمهای دلسوز و مخلص اما کوتاه بین و بی اطلاع از حقایق ممکن است مزاحمت درست کنند. تفرقه درست کنند.
ما باید کمک کنیم. امروز دنیایی نیست که بگوییم فقط تشیع و به تنهایی بتوانیم خود را حفظ کنیم. مالکی، حنفی و سایر فرق نمی توانند به تنهایی دنیای اسلام را اداره بکنند. با هماهنگی می شود به مسایل اختلافی پاسخ داد. با اسناد و مدارک و چیزهایی که وجود دارد، قابل حل است. مقدار مربوط گذشته است. نباید باعث تفرقه ما باشد. مقداری مربوط به آینده است. آنها باید مورد توجه باشد و مسائل روز حل بشود.
من در همین سفر عربستان معلوم است، شما همه می دانید دنیا اینجور تصور دارد که آنجا فرقه وهابیت برای مبارزه با تشیع و اهل بیت(ع)، مرکز هستند. یعنی الان تصور این است. در ذهن خیلی ها آنجا جز کانون اختلاف نیست. من در خطبه های نمازجمعه هم گفتم. در خیبر که رفتم، وضع را اینطور ندیدم. در خیلی از جاهای عربستان که رفتم، وضع را اینطور ندیدم. زمینه خیلی روبه خوبی است. خیلی رو به تفاهم می رود.
در شهر خیبر، در مراسم رسمی استقبال از هیأت ما، رئیس شهر یا شهردار یا مسئول دیگری یا استاندار -نمیدانم که بود- در سخنرانی خیرمقدم، محور سخنانش فضائل علی ابن ابیطالب(ع) بود. وقتی که ما می بینیم آنجا که تصور ما این است که بین ما و آنها تضاد است، میتوانند بر محوری مثل علی ابن ابیطالب(ع) تکیه بکنند، جای امیدواری است. داستان فتح خیبر را گفت و حدیث معروف «لاتی انّ لایترقدّ رجلاً یحب الله و یحبهُ و یحب الله و رسوله و یحبهُالله و رسوله، کراراً و فراراً» را خواند.
آنجا جمع رسمی سران کشور عربستان بود. قضات بودند، نظامی ها بودند. حرس الوطنی ها بودند. روسای کشوری بودند، صداوسیمای آنها بود. فیلم می گرفتند. از روی کاغذ می خواند. چیزی نبود که بگوییم تصادفی بود یا بگوییم احساساتی شد و چیزی گفت. حتی توضیح داد و گفت آن روز چشم علی بن ابیطالب(ع) مریض بود و هیچ کس فکر نمی کرد که مصداق این وعده پیغمبر(ص)، علی(ع) باشد. شب وقتی که اصحاب پیغمبر(ص) چندبار رفتند و شکست خوردند و برگشتند، پیغمبر(ص) فرمودند: فردا پرچم را به کسی می دهم که دیگر برنمی گردد و فتح می کند. چون چشم علی(ع) آسیب دیده بود، همه فکر میکردند سردار دیگری این افتخار را خواهد داشت. پیغمبر(ص)، علی(ع) را احضار کرد. همه چشم ها ناظر بود که چه کسی می آید؟. علی (ع) آمد و رفت و آن پیروزی را برای مسلمانان محقق کرد و قلعه خیبر را گشود.
ببینید در مرکز جایی که ما فکر می کنیم حکومت متعصب وهابی است، در یک جلسه رسمی اینگونه علی ابی ابیطالب(ع) به استناد روایت تمجید میشود. مقام علی(ع) را مشخص می کند. معلوم است که میتوانیم سر مسائل مهم تاریخی و فرهنگی و عقیدتی بنشینیم و با هم بحث بکنیم. بحث اینکه خلیفه اول چه کسی بود؟ چه کسی می بایست باشد؟ برای ما کارساز نیست. الان بحثی که کارساز است این است که الان دنیای اسلام را بر چه محوری اداره بکنیم. الان باید بدانیم برنامه فرهنگی و عقیدتی چه باشد. الان باید بدانیم با چه محتوایی باید زندگی خود را اداره بکنیم و دنیای خود را بسازیم. آن محتوا، قرآن است. قرآن که از حدیث فتح خیبر روشن تر است. سنن روشن حضرت رسول(ص) است. سنن صحابه های متعدد و مقبول فرقین هستند که میتوانیم با آنها متحد بشویم و روح غدیر را که هدایت جهان اسلامی و جلوگیری از تفرقه است، بدست بیاوریم و همه وارد منطقه حوض کوثر موعد بشویم و اسلام را از این سرچشمه عظیم الهی سیراب بکنیم.