"خود شما میدانید که موضع نسبتاً سخت مکتبی امروز ما، دنباله نظرات قاطع شما از اول انقلاب تا به امروز است، بعد از پیروزی معمولاً ما مسامحههائی در اینگونه موارد داشتیم و جنابعالی مخالف بودید، اما نظرات شما را با تعدیلهائی اجرا میکردیم؛ شما اجازه ورود افراد تارکالصلوة یا متظاهر به فسق را در کارهای مهم نمیدادید، شما روزنامه آیندگان و ... تحریم میکردید، شما از حضور زنان بیحجاب در ادارات مانع بودید، شما از وجود موسیقی و زن بیحجاب در رادیو تلویزیون جلوگیری میکردید؟ همینها موارد اختلاف ما با آنها است." بخشی از نامه هاشمی رفسنجانی به حضرت امام خمینی (ره) در سال 1359
شهدای ایران: نویسنده وبلاگ یادداشتهای یک پابرهنه در این زمینه نوشته است:آیت الله شهید بهشتی در روزهای بعد از انقلاب، به رغم داشتن مشغله های فراوان، در جلسات مختلف اصول، آرمان ها و باید ها و نبایدهای انقلاب اسلامی و جامعه را تبیین می نمودند. آنچه خواهید خواند بخشی از سخنرانی شهید بهشتی درباره «لیبرالیسم» است.
"... وقتی انسان دین را انتخاب می کند کسی بر او دین را تحمیل نمی کند. «لا اکره فی الدین...»، «و قل الحق من ربكم فمن شاء فليؤمن و من شاء فليكفر» بگو این حق است از جانب خدا آمده هر که می خواهد ایمان بیاورد، هر که می خواهد ایمان نیاورد. ایمان آوردن به اسلام الزامی و اجباری و اکراهی نیست. اما وقتی که اسلام را به عنوان دین قبول کردم دیگر بعد از آن نسبت به یک یک آورده های اسلام با تمام وجودم عشق می ورزم. (تکبیر حاضرات و آیت الله شهید) دیگر این طور نیست که آقا من هم اسلام را قبول دارم، ولی اگر بشود که آدم اسلام را قبول داشته باشد ولی این نماز صبح را پا نشود بخواند، ماه رمضان روزه تابستان برای کارگر، روزه را نگیرد. ای اگر گاه گاهی هم فیلم های غیراخلاقی در سینما بخواهند نشان بدهند، هی نگو نرو نرو، فیلم را نیاور، نیاور. آخر این آزادی شد؟ چرا نمی گذارند آزاد انسان فیلم های تباه کننده غیراخلاقی بیاورد. خب دلش می خواهد برود ببیند. آزاد است! خب فیلم غیراخلاقی بیاور. در سینما به نمایش بگذار. انسان هم آزاد است، می خواهد می رود، می خواهد نمی رود. این می شود آزادی! داشتن استخرهای شنای مختلط برای زن و مرد چیز خوبی است! باشد. حالا اگر کسی مقدس است، دین دارد، خودش نرود آنجا. زن ها و مردها با شیوه ها و لباس های نامطلوبِ ناموزون در جامعه و محل کار بیایند و بروند، عیبی ندارد. خب یک زن خودش متدین است، نرود. یک جوان متدین است خودش چشمانش را زیر بیاندازد. اگر خانم ها با هفت قلم آرایش و طنازی از این سوی خیابان به آن سوی خیابان راه می روند، او هم آزاد است. این هم آزاد است. او آزاد است که آنگونه راه برود و این هم آزاد است که نگاه نکند. نه آقاجان! ما این جور آزادی را نفی می کنیم.( تکبیر حاضران و آیت الله شهید)
ما که با لحن سر دعوا و جنگ نداریم. ما می گوییم در این کشورهای اروپایی که زادگاه لیبرالیسم است به هر گوشه ایش که رفتیم این صحنه ها را دیدیم. حالا برای شما «لیبرالیسم» یک کلمه مقدس است. می خواهی بگویی بالای چشمش هم ابرو نیست؟ خب ابرو نباشد! واقعا اگر بالای چشم ابرو نباشد خیلی زشت تر است. ما اگر می بینید که می گوییم ما از حاکمیت و حکومت لیبرال ها در جمهوری اسلامی ایران احساس نگرانی می کنیم از باب این است که ما عینیت این حاکمیت را در زادگاه تفکر لیبرالیستی دیده ایم، شنیده ایم یا برایمان نقل کرده اند. ما می بینیم آنجا راه به سوی تباهی انسان گشوده است ، نه به سوی شکوفایی انسان. چرا؟ برای اینکه در یک محیط اجتماعی که دائما زیر فشار اشعه ی مرئی و نامرئی جاذبه های جنسی قرار دارد، انسان واقعا آنجا آزاد نیست. (تکبیر حاضران و آیت الله شهید) آقای من! ما با اسم کاری نداریم. شما می خواهی اسم خود را لیبرال بگذار، می خواهی غیرلیبرال بگذار. فقط از تو می خواهیم که در برابر محرمات الهی حساسیت داشته باشی. خوب دقت کنید. کافی نیست که با سخن یا در نوشته بنویسیم و بگوییم که بله محرمات و قوانین اسلام را قبول داریم. این کافی نیست. ما این را در عمل می بینیم. ما اگر دیدیم شما وقتی در یک اداره ای رییس آن اداره هستی، اگر دیدیم در برابر تبعیض و ظلم حساسی، اگر دیدیم در برابر فساد حساسی، در برابر رشوه حساسی، در برابر فاصله زیاد حقوق ها و درآمدها حساسی. در برابر کیفیت پوشش خانم های کارمند حساسی. در برابر روابط و طرز گفت و شنود آقایان و خانم های کارمند با یکدیگر حساسی و همه ی اینها را با حساسیت می کوشی به راه خدا و راه عفت و راه پاکدامنی و راه تقوا و راه عدالت و راه راستی و راه درستی بیاوری، بالای چشم ما، ما با اسمت کاری نداریم. (تکبیر حاضران و آیت الله شهید)
ما فقط این را می گوییم که در یک جامعه بشری یک مقدار قید و بند اجتماعی ضرورت دارد و این قید و بندها چند پشتوانه دارد. یک. پشتوانه ی ایمان انسان ها. البته این بهترین پشتوانه است. وجدان انسان ها و ایمان انسان ها منشا تعهد انسان ها نسبت به اجرای احکام و مقررات است. این ایده آل است. (تکبیر حاضران و آیت الله شهید) دو. قانون و اعمال قانون به وسیله دولت و حکومت و نهادهای مسئول اجتماعی همراه با اعمال قدرت. ما نمی توانیم فکر کنیم که همه براساس وجدان و ایمانشان همیشه قانون را رعایت می کنند. اگر کسانی پیدا شدند که از قانون تخلف می کنند باید با قدرت جلوی آنها را گرفت.
البته اعمال این قدرت براساس تعالیم اسلامی باید صرفا به وسیله حکومت باشد. برادران و خواهران . یک بهانه ای که گاهی دوستان و شیفتگان انقلاب و اسلام به دست منقدان می دهند این است که کاری که باید دولت و نهادهای قانونی و مسئول باید انجام دهند، غیرمسئول ها انجام می دهند. آن وقت می گویند بله آزادی وجود ندارد. بگذارید این آزادی های نامشروع را نهادهای مسئول مهار کنند."
منبع: خیبرآنلاین
"... وقتی انسان دین را انتخاب می کند کسی بر او دین را تحمیل نمی کند. «لا اکره فی الدین...»، «و قل الحق من ربكم فمن شاء فليؤمن و من شاء فليكفر» بگو این حق است از جانب خدا آمده هر که می خواهد ایمان بیاورد، هر که می خواهد ایمان نیاورد. ایمان آوردن به اسلام الزامی و اجباری و اکراهی نیست. اما وقتی که اسلام را به عنوان دین قبول کردم دیگر بعد از آن نسبت به یک یک آورده های اسلام با تمام وجودم عشق می ورزم. (تکبیر حاضرات و آیت الله شهید) دیگر این طور نیست که آقا من هم اسلام را قبول دارم، ولی اگر بشود که آدم اسلام را قبول داشته باشد ولی این نماز صبح را پا نشود بخواند، ماه رمضان روزه تابستان برای کارگر، روزه را نگیرد. ای اگر گاه گاهی هم فیلم های غیراخلاقی در سینما بخواهند نشان بدهند، هی نگو نرو نرو، فیلم را نیاور، نیاور. آخر این آزادی شد؟ چرا نمی گذارند آزاد انسان فیلم های تباه کننده غیراخلاقی بیاورد. خب دلش می خواهد برود ببیند. آزاد است! خب فیلم غیراخلاقی بیاور. در سینما به نمایش بگذار. انسان هم آزاد است، می خواهد می رود، می خواهد نمی رود. این می شود آزادی! داشتن استخرهای شنای مختلط برای زن و مرد چیز خوبی است! باشد. حالا اگر کسی مقدس است، دین دارد، خودش نرود آنجا. زن ها و مردها با شیوه ها و لباس های نامطلوبِ ناموزون در جامعه و محل کار بیایند و بروند، عیبی ندارد. خب یک زن خودش متدین است، نرود. یک جوان متدین است خودش چشمانش را زیر بیاندازد. اگر خانم ها با هفت قلم آرایش و طنازی از این سوی خیابان به آن سوی خیابان راه می روند، او هم آزاد است. این هم آزاد است. او آزاد است که آنگونه راه برود و این هم آزاد است که نگاه نکند. نه آقاجان! ما این جور آزادی را نفی می کنیم.( تکبیر حاضران و آیت الله شهید)
ما که با لحن سر دعوا و جنگ نداریم. ما می گوییم در این کشورهای اروپایی که زادگاه لیبرالیسم است به هر گوشه ایش که رفتیم این صحنه ها را دیدیم. حالا برای شما «لیبرالیسم» یک کلمه مقدس است. می خواهی بگویی بالای چشمش هم ابرو نیست؟ خب ابرو نباشد! واقعا اگر بالای چشم ابرو نباشد خیلی زشت تر است. ما اگر می بینید که می گوییم ما از حاکمیت و حکومت لیبرال ها در جمهوری اسلامی ایران احساس نگرانی می کنیم از باب این است که ما عینیت این حاکمیت را در زادگاه تفکر لیبرالیستی دیده ایم، شنیده ایم یا برایمان نقل کرده اند. ما می بینیم آنجا راه به سوی تباهی انسان گشوده است ، نه به سوی شکوفایی انسان. چرا؟ برای اینکه در یک محیط اجتماعی که دائما زیر فشار اشعه ی مرئی و نامرئی جاذبه های جنسی قرار دارد، انسان واقعا آنجا آزاد نیست. (تکبیر حاضران و آیت الله شهید) آقای من! ما با اسم کاری نداریم. شما می خواهی اسم خود را لیبرال بگذار، می خواهی غیرلیبرال بگذار. فقط از تو می خواهیم که در برابر محرمات الهی حساسیت داشته باشی. خوب دقت کنید. کافی نیست که با سخن یا در نوشته بنویسیم و بگوییم که بله محرمات و قوانین اسلام را قبول داریم. این کافی نیست. ما این را در عمل می بینیم. ما اگر دیدیم شما وقتی در یک اداره ای رییس آن اداره هستی، اگر دیدیم در برابر تبعیض و ظلم حساسی، اگر دیدیم در برابر فساد حساسی، در برابر رشوه حساسی، در برابر فاصله زیاد حقوق ها و درآمدها حساسی. در برابر کیفیت پوشش خانم های کارمند حساسی. در برابر روابط و طرز گفت و شنود آقایان و خانم های کارمند با یکدیگر حساسی و همه ی اینها را با حساسیت می کوشی به راه خدا و راه عفت و راه پاکدامنی و راه تقوا و راه عدالت و راه راستی و راه درستی بیاوری، بالای چشم ما، ما با اسمت کاری نداریم. (تکبیر حاضران و آیت الله شهید)
ما فقط این را می گوییم که در یک جامعه بشری یک مقدار قید و بند اجتماعی ضرورت دارد و این قید و بندها چند پشتوانه دارد. یک. پشتوانه ی ایمان انسان ها. البته این بهترین پشتوانه است. وجدان انسان ها و ایمان انسان ها منشا تعهد انسان ها نسبت به اجرای احکام و مقررات است. این ایده آل است. (تکبیر حاضران و آیت الله شهید) دو. قانون و اعمال قانون به وسیله دولت و حکومت و نهادهای مسئول اجتماعی همراه با اعمال قدرت. ما نمی توانیم فکر کنیم که همه براساس وجدان و ایمانشان همیشه قانون را رعایت می کنند. اگر کسانی پیدا شدند که از قانون تخلف می کنند باید با قدرت جلوی آنها را گرفت.
البته اعمال این قدرت براساس تعالیم اسلامی باید صرفا به وسیله حکومت باشد. برادران و خواهران . یک بهانه ای که گاهی دوستان و شیفتگان انقلاب و اسلام به دست منقدان می دهند این است که کاری که باید دولت و نهادهای قانونی و مسئول باید انجام دهند، غیرمسئول ها انجام می دهند. آن وقت می گویند بله آزادی وجود ندارد. بگذارید این آزادی های نامشروع را نهادهای مسئول مهار کنند."
منبع: خیبرآنلاین