جمعی از نویسندگان کشور برای رئیسجمهور نامه نوشتند و از اخباری که درباره تلفیق حوزه شعر با موضوع کار بنیاد ادبیات داستانی به گوش میرسد، ابراز تاسف کردند.
به گزارش شهدای ایران؛ در پی بروز مشکلاتی برای بنیاد ادبیات داستانی و الحاق بخش شعر به این بنیاد و تغییر اساسنامه آن، جمعی از نویسندگان طی نامهای به رئیس جمهور خواستار تفکیک بنیاد شعر و داستان از یکدیگر شدند.
بر اساس این گزارش، طی ماههای پایانی سال گذشته و حتی ابتدای سال 93 صحبتهایی از تغییر اساسنامه بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان مطرح شد تا با تغییر در طرحها شعر نیز به آن افزوده شده و طی یک «بنیاد ادبیات ایران» فعالیتها پیگیری شود، چندی پیش اعضای هیات امنای ان نیز مشخص شدند که اسامی آنها عبارتند از، آقایان سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد، محمدعلی زم، محمدهادی ایازی، سید مجید حسینی مدیرعامل نشر شهر، ابراهیم حسن بیگی داستان نویس، اسماعیل امینی شاعر، مصطفی رحماندوست نویسنده و محمد حسنی مدیرعامل سابق این بنیاد هستند.
نوینسدگان با تقریر نامه به دکتر حسن روحانی رئیس جمهور و ارسال رونوشتی از آن برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهان جدا شدن شعر از حوزه بنیاد ادبیات داستانی شدند تا احیایی مجدد موجب خدشه به بخش عظیمی چون داستان نشود. البته بر اساس آنچه اعلام میشود، اساسنامه بنیاد تغییر کرده و حرکت به سمت بنیاد ادبیات ایران ادامه دارد.
در این نامه آمده است؛
نامه تعدادی از داستان نویسان ایرانی به ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
به نام خداوند بخشنده مهربان
ن و القلم و ما یسطرون
جناب آقای دکتر حسن روحانی
رئیس جمهور محترم و فرهیخته جمهوری اسلامی ایران
با سلام
همانطور که مستحضرید داستان نویسی در کشور ما اهمیت و جایگاه ویژهای دارد. ادبیات داستانی از پشتوانههای جدی و استوار فرهنگ بومی و ملی ماست.
قصه و داستان ریشه در ادبیات کهن این مرز و بوم دارد. تأثیر و نفوذ آن هرگز بر کسی پوشیده نیست. نویسندگان قدرتمند و درد آشنای این عرصه همواره در شرایط سخت سیاسی و اجتماعی، فعالانه، همراه با حرکتهای مردمی به مسئولیت و وظیفه خویش عمل کرده اند.
متأسفانه سالهاست به تبع جریانات زودگذر سیاسی یا سیاست زدگیهای مرسوم، این گروه مظلوم و معذور به حیا، گاه به حاشیه رانده شده و گاه قربانی خشونتها شده اند. گرایشهای بعضاً سیاسی، به سلیقه و صلاحدیدی خاص، مکرراً برای نویسندگان این عرصه تعیین تکلیف کرده، باید و نبایدهایی به آنها دیکته کرده است. کمتر مقام مسئولی جایگاه این قشر فرهیخته را دریافته، پاسخ گوی نیازها و مسائل مختلف این صنف ادبی بوده است. بارها در وزارت ارشاد مؤسسههایی به نام ایشان تأسیس گردیده، با آمد و رفت دولتها و اعمال سلیقهها و گرایشهای سیاسی، متأسفانه، برچیده شدهاند.
ما داستان نویسان با حفظ احترام برای شما عزیز فرهیخته، معتقدیم دوره این باید و نبایدها، و نگاه مقتدرانه از بالا به پایین، گذشته است. با وعدههای درد آشنای حضرتعالی، به نظرمان لازم میآید تشکلهای صنفی و فعالیتهای هنری و ادبی، به نویسندگان دلسوز و آشنای این عرصه واگذار گردد. بنیاد ادبیات داستانی متعلق به خود نویسندگان است.
مکانی برای حفظ و صیانت از حقوق مادی و معنوی ایشان و محفلی برای ارتقای سطح آموزشی و تخصصی هنرجویان. اموری که جز خود داستان نویسان، اشخاص دیگری ، به خاطر بیگانه بودن با موضوع از عهده آن بر نمیآیند.
متأسفانه اخیراً اخباری درباره تلفیق حوزه شعر با موضوع کار بنیاد، یعنی ادبیات داستانی، به گوش میرسد. ما داستان نویسان جداً با تلفیق شعر و ادبیات داستانی مخالفیم و آن را به ضرر رشد و بالندگی داستان نویسان میدانیم.
ما معتقدیم مشکلات و مسائل حل نشدهای در حوزه ادبیات داستانی وجود دارد که خود، به تنهایی، وظایف پیچیده و گستردهای را برای این مجموعه ایجاب میکند. تلفیق شعر و ادبیات داستانی جز وارد کردن جراحتی عمیق بر پیکر بیمار گون ادبیات داستانی کشورمان فایده ی دیگری ندارد.
ما داستان نویسان معتقدیم هیئت امنای و هیئت مدیره بنیاد، نه از جانب دولت، که باید توسط بدنه ی داستان نویسی کشور، یعنی نویسندگان این حوزه، انتخاب شوند . این انتخاب باید در مجمعی با حضور نویسندگان این عرصه، صورت گیرد و سیاستگذاری و تصمیم گیریهای کلان آن، باید به نمایندگان منتخب ایشان واگذار گردد. این نهاد، بدون شک، باید زیر نظر خود نویسندگان بزرگترین نهاد صنفی داستان نویسان ایران تلقی شده و مجمع صنوف مختلف داستانی گردد. ما داستان نویسان از رئیس جمهور فرهیخته مان تقاضا داریم مکانی مناسب و ثابت و درشأن و منزلت داستان نویسان این مرز و بوم به بنیاد ادبیات داستانی واگذار گردد تا از این جابجایی های مکرر رهایی یابد.
ما داستان نویسان از حضرتعالی تقاضا داریم تمام امور مرتبط با داستان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بنیاد ادبیات داستانی واگذار گردد تا در آنجا با ایجاد کارگروههای تخصصی درحوزه های مختلف داستان امور به کارشناسان متخصص هر حوزه واگذار گردد.
ما امیدواریم حضرتعالی با سعه صدری که دارید، مجال این مهم را فراهم آورید، ضمن حمایتهای مادی و معنوی از داستان نویسی کشورمان، امکان حضور و بروز بیشتری برایشان مقرر فرمایید. ما جداً درخواست می کنیم کار اداره بنیاد را به طور مستقل به اهلش واگذارید. در آن صورت، مطمئن باشید که بنیاد چون بازویی قوی ، تکیه گاه حضرتعالی در اداره ی امور خواهد بود و چون مرجعی قابل وثوق، دولت را در حل مسائل و مشکلات فرهنگی و ادبی کشور یاری خواهد داد.
با آرزوی توفیق برای شما عزیز فرهیخته
دوستان داستان نویس شما
زهرا زواریان- قاسمعلی فراست_ صادق کرمیار- محمدعلی علومی- حسین فتاحی- جهانگیرخسروشاهی- عزت الله الوندی- محمدرضا بایرامی- محمدکاظم مزینانی- محمدحنیف- بلقیس سلیمانی- منصوره شریف زاده- ناهید طباطبایی - داود امیریان- سعید تشکری- محمدجوادجزینی- مصطفی خرامان- نرگس آبیار- آرزو خمسه- مریم بصیری- عبدالمجید نجفی- اکبرخلیلی- مهرداد غفارزاده- علی الله سلیمی- اکبر صحرایی- مجید قیصری- محمدرضا شرفی- یاسر یسنا- لیلا جعفری- امیدکوره چی- بهزاد دانشگر- وجیهه علی اکبری سامانی- منیرالسادات موسوی- مهدی طهوری- حمیدرضا داداشی-
بر اساس این گزارش، طی ماههای پایانی سال گذشته و حتی ابتدای سال 93 صحبتهایی از تغییر اساسنامه بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان مطرح شد تا با تغییر در طرحها شعر نیز به آن افزوده شده و طی یک «بنیاد ادبیات ایران» فعالیتها پیگیری شود، چندی پیش اعضای هیات امنای ان نیز مشخص شدند که اسامی آنها عبارتند از، آقایان سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد، محمدعلی زم، محمدهادی ایازی، سید مجید حسینی مدیرعامل نشر شهر، ابراهیم حسن بیگی داستان نویس، اسماعیل امینی شاعر، مصطفی رحماندوست نویسنده و محمد حسنی مدیرعامل سابق این بنیاد هستند.
نوینسدگان با تقریر نامه به دکتر حسن روحانی رئیس جمهور و ارسال رونوشتی از آن برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهان جدا شدن شعر از حوزه بنیاد ادبیات داستانی شدند تا احیایی مجدد موجب خدشه به بخش عظیمی چون داستان نشود. البته بر اساس آنچه اعلام میشود، اساسنامه بنیاد تغییر کرده و حرکت به سمت بنیاد ادبیات ایران ادامه دارد.
در این نامه آمده است؛
نامه تعدادی از داستان نویسان ایرانی به ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
به نام خداوند بخشنده مهربان
ن و القلم و ما یسطرون
جناب آقای دکتر حسن روحانی
رئیس جمهور محترم و فرهیخته جمهوری اسلامی ایران
با سلام
همانطور که مستحضرید داستان نویسی در کشور ما اهمیت و جایگاه ویژهای دارد. ادبیات داستانی از پشتوانههای جدی و استوار فرهنگ بومی و ملی ماست.
قصه و داستان ریشه در ادبیات کهن این مرز و بوم دارد. تأثیر و نفوذ آن هرگز بر کسی پوشیده نیست. نویسندگان قدرتمند و درد آشنای این عرصه همواره در شرایط سخت سیاسی و اجتماعی، فعالانه، همراه با حرکتهای مردمی به مسئولیت و وظیفه خویش عمل کرده اند.
متأسفانه سالهاست به تبع جریانات زودگذر سیاسی یا سیاست زدگیهای مرسوم، این گروه مظلوم و معذور به حیا، گاه به حاشیه رانده شده و گاه قربانی خشونتها شده اند. گرایشهای بعضاً سیاسی، به سلیقه و صلاحدیدی خاص، مکرراً برای نویسندگان این عرصه تعیین تکلیف کرده، باید و نبایدهایی به آنها دیکته کرده است. کمتر مقام مسئولی جایگاه این قشر فرهیخته را دریافته، پاسخ گوی نیازها و مسائل مختلف این صنف ادبی بوده است. بارها در وزارت ارشاد مؤسسههایی به نام ایشان تأسیس گردیده، با آمد و رفت دولتها و اعمال سلیقهها و گرایشهای سیاسی، متأسفانه، برچیده شدهاند.
ما داستان نویسان با حفظ احترام برای شما عزیز فرهیخته، معتقدیم دوره این باید و نبایدها، و نگاه مقتدرانه از بالا به پایین، گذشته است. با وعدههای درد آشنای حضرتعالی، به نظرمان لازم میآید تشکلهای صنفی و فعالیتهای هنری و ادبی، به نویسندگان دلسوز و آشنای این عرصه واگذار گردد. بنیاد ادبیات داستانی متعلق به خود نویسندگان است.
مکانی برای حفظ و صیانت از حقوق مادی و معنوی ایشان و محفلی برای ارتقای سطح آموزشی و تخصصی هنرجویان. اموری که جز خود داستان نویسان، اشخاص دیگری ، به خاطر بیگانه بودن با موضوع از عهده آن بر نمیآیند.
متأسفانه اخیراً اخباری درباره تلفیق حوزه شعر با موضوع کار بنیاد، یعنی ادبیات داستانی، به گوش میرسد. ما داستان نویسان جداً با تلفیق شعر و ادبیات داستانی مخالفیم و آن را به ضرر رشد و بالندگی داستان نویسان میدانیم.
ما معتقدیم مشکلات و مسائل حل نشدهای در حوزه ادبیات داستانی وجود دارد که خود، به تنهایی، وظایف پیچیده و گستردهای را برای این مجموعه ایجاب میکند. تلفیق شعر و ادبیات داستانی جز وارد کردن جراحتی عمیق بر پیکر بیمار گون ادبیات داستانی کشورمان فایده ی دیگری ندارد.
ما داستان نویسان معتقدیم هیئت امنای و هیئت مدیره بنیاد، نه از جانب دولت، که باید توسط بدنه ی داستان نویسی کشور، یعنی نویسندگان این حوزه، انتخاب شوند . این انتخاب باید در مجمعی با حضور نویسندگان این عرصه، صورت گیرد و سیاستگذاری و تصمیم گیریهای کلان آن، باید به نمایندگان منتخب ایشان واگذار گردد. این نهاد، بدون شک، باید زیر نظر خود نویسندگان بزرگترین نهاد صنفی داستان نویسان ایران تلقی شده و مجمع صنوف مختلف داستانی گردد. ما داستان نویسان از رئیس جمهور فرهیخته مان تقاضا داریم مکانی مناسب و ثابت و درشأن و منزلت داستان نویسان این مرز و بوم به بنیاد ادبیات داستانی واگذار گردد تا از این جابجایی های مکرر رهایی یابد.
ما داستان نویسان از حضرتعالی تقاضا داریم تمام امور مرتبط با داستان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بنیاد ادبیات داستانی واگذار گردد تا در آنجا با ایجاد کارگروههای تخصصی درحوزه های مختلف داستان امور به کارشناسان متخصص هر حوزه واگذار گردد.
ما امیدواریم حضرتعالی با سعه صدری که دارید، مجال این مهم را فراهم آورید، ضمن حمایتهای مادی و معنوی از داستان نویسی کشورمان، امکان حضور و بروز بیشتری برایشان مقرر فرمایید. ما جداً درخواست می کنیم کار اداره بنیاد را به طور مستقل به اهلش واگذارید. در آن صورت، مطمئن باشید که بنیاد چون بازویی قوی ، تکیه گاه حضرتعالی در اداره ی امور خواهد بود و چون مرجعی قابل وثوق، دولت را در حل مسائل و مشکلات فرهنگی و ادبی کشور یاری خواهد داد.
با آرزوی توفیق برای شما عزیز فرهیخته
دوستان داستان نویس شما
زهرا زواریان- قاسمعلی فراست_ صادق کرمیار- محمدعلی علومی- حسین فتاحی- جهانگیرخسروشاهی- عزت الله الوندی- محمدرضا بایرامی- محمدکاظم مزینانی- محمدحنیف- بلقیس سلیمانی- منصوره شریف زاده- ناهید طباطبایی - داود امیریان- سعید تشکری- محمدجوادجزینی- مصطفی خرامان- نرگس آبیار- آرزو خمسه- مریم بصیری- عبدالمجید نجفی- اکبرخلیلی- مهرداد غفارزاده- علی الله سلیمی- اکبر صحرایی- مجید قیصری- محمدرضا شرفی- یاسر یسنا- لیلا جعفری- امیدکوره چی- بهزاد دانشگر- وجیهه علی اکبری سامانی- منیرالسادات موسوی- مهدی طهوری- حمیدرضا داداشی-