شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۳۹۰۰۰
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۲
اصلاح‎طلبان با از دست دادن پایگاه اجتماعی خود بر اثر حوادث سال ۸۸، برای موفقیت در آینده مجبور هستند تا مقاطعی در کنار دولت بمانند. لذا این جریان فرصت بازسازی خود را تنها با حضور در قدرت و بهره‎مندی از برخی موقعیت‌ها می‌بیند که با نفوذ در برخی سازمان‌ها و نهادهای مرتبط با دولت در حال تحقق اهداف اولیه‌ی خود هستند.
شهدای ایران: در حالی که کمتر از دو سال تا انتخابات دهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی باقی است، اما جریان‌ها، احزاب و گروه‌های سیاسی از هم‌اکنون فعالیت‌های خود را برای این ماراتن بزرگ آغاز کرده‌اند و این مهم، حاکی از اهمیت دوچندان انتخابات برای اصلاح‌طلبان و فعالان سیاسی است.

بی‌تردید پیش‌بینی آرایش سیاسی انتخاباتی، ترکیب و چینش جریانات در چنین شرایطی بسی غامض و دشوار است. روی کار آمدن دولت تدبیر و امید با شعار «اعتدال» و اصرار بر ارائه‌‌ی لیست اعتدالی و لابی و رایزنی با شخصیت‌ها و چهره‌های تأثیرگذار دو جریان اصلاح‌طلب و اصول‌گرا مبنی بر ایفای نقش در این جریان، بر پیچیدگی فضای سیاسی انتخابات افزوده است. بر همین پایه، به نظر می‌رسد جغرافیای سیاسی انتخابات در آستانه‌ی انتخابات دهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی دچار تغییراتی شود که دامنه‌ی آن بخش اعظمی از جریان اصلاحات و بخشی از جریان اصول‌گرایی را تحت‌الشعاع قرار دهد.

از این روی، در این نوشتار برآنیم از طریق بررسی جغرافیای سیاسی انتخابات و مؤلفه‌های تأثیرگذار بر آن، آرایش سیاسی اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی را واکاوی و احتمالات متصوره را مورد بررسی قرار دهیم.

مؤلفه‌ها و عوامل تأثیرگذار بر نقش‌آفرینی اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی

مؤلفه‌ها، عوامل، فاکتورها و آکتورهای متعددی در عملکرد اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی تأثیرگذار هستند، اما پنج عامل «شرایط بین‌المللی کشور و دولت در آستانه‌ی انتخابات»، «عملکرد دولت در ایام منتهی به انتخابات»، «چگونگی تعامل دولت با اصلاح‌طلبان»، «احزاب، تشکل‌ها و شخصیت‌های اصلاح‌طلب» و «چگونگی عملکرد اصول‌گرایان در انتخابات آتی (اتحاد یا انشقاق)» از جمله مهم‌ترین و تأثیرگذارترین عوامل در تعیین آرایش سیاسی انتخابات هستند.
 
لذا پرداختن به این موارد در بخش ابتدایی این نوشتار می‌تواند به‌مثابه‌ی تعریف مفاهیم و یا چارچوب نظری عمل نموده و ما را در رسیدن به یک دریافت مشترک یاری رساند. البته ناگفته نماند نقش افکار عمومی و مخاطبان به‌عنوان قاعده و اصل انکارناشدنی در تمام موارد مستتر بوده و پرداختن به آن، مانند اثبات خورشید در روز روشن است.

مؤلفه‌های تأثیرگذار در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی عبارت‌اند از:

۱. شرایط دولت در فضای بین‌المللی و تأثیر و تأثر آن بر فضای داخلی

بر کسی پوشیده نیست که مجامع غربی در جریان انتخابات ریاست‌جهموری یازدهم از حسن روحانی حمایت کرده و وی را بر سایر کاندیداها ترجیح دادند. حتی در رسانه‌های خود به انحای مختلف، ضمن تخریب کاندیداهایی نظیر سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف، بی‌پرده تمایل خود را برای پیروزی حسن روحانی در انتخابات ابراز کردند. لذا چگونگی ارتباط و برخورد کشورهای غربی تأثیرگذار در تحولات بین‌المللی می‌تواند بر آرایش سیاسی انتخابات تأثیر بگذارد. اگر طرف غربی بخواهد در آستانه‌ی انتخابات گشایشی ایجاد نموده و با انتقال پول‌های بلوکه‌شده‌ی ایران موافقت کند و یا پرونده هسته‌ای و حقوق بشر را به سرانجامی برساند که به نفع دولت ایران نیز باشد، ضمن تضمین پیروزی اعتدال‌گرایان در انتخابات آتی (که از اهداف اصلی‌شان است)، مانع از امتیازخواهی جریان اصلاح‌طلب شده و باعث می‌شود که اصلاح‌طلبان با دولت لیست ائتلافی داده و به‌صورت واحد در انتخابات شرکت کنند. اما اگر طرف غربی همچنان بر گسترش تحریم و فشارها علیه جمهوری اسلامی اصرار ورزد، دولت نیز در حوزه‌ی اقتصادی و تأمین معیشت مردم دچار مشکل شده و زمینه‌ی واگرایی مردم از دولت تدبیر و امید را باعث خواهد شد.

در چنین شرایطی، اصلاح‌طلبان نیز ضمن عبور از دولت تدبیر و امید، به یکی از رقبا تبدیل شده و ضمن نقد عملکرد آن، در انتخابات نیز به‌طور مستقل وارد می‌شوند. در این اثنا، اصول‌گرایان می‌توانند مجدداً اکثریت مجلس دهم را نیز در دست بگیرند؛ نتیجه‌ای که به هیچ عنوان نمی‌تواند منافع غرب را در ایران تأمین کند. تجربه و خاطره‌ی تاریخی نشان داده غرب با اصلاح‌طلبان راحت‌تر است تا اصول‌گرایان. از این روی، تلاش می‌کند زمینه‌ی پیروزی دولت و جریان اصلاحات را فراهم آورد. این صغری و کبری چیدن‌ها نشان‌دهنده‌ی تأثیرگذاری شرایط بین‌المللی در انتخابات ایران است.

۲. عملکرد دولت در سال‌ها و ماه‌های منتهی به انتخابات

عملکرد دولت در سال آینده و به‌ویژه در نیمه‌ی دوم سال ۹۴، تأثیر مستقیم بر افکار عمومی، آرایش سیاسی و جغرافیایی انتخابات، اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان دارد. عملکرد مثبت دولت در حل مسائل بین‌المللی و به‌ویژه مسائل اقتصادی و معیشتی مردم، می‌تواند سکوی پرتاب این جریان برای کسب کرسی‌های بیشتر و تشکیل مجلسی همسو شود. از سویی دیگر، موفقیت دولت در انتخابات مجلس می‌تواند سنگ محکی برای مقبولیت دولت قلمداد شده و عرصه را بر منتقدان آن تنگ کند.

از دیگر اثرات این عملکرد می‌تواند تثبیت جریانی به نام اعتدال باشد. گفتنی است اتخاذ مشی لیبرالی و نگاه به غرب در حل مشکلات، دولت را به اصلاح‌طلبان نزدیک می‌کند و اتخاذ مشی انقلابی، مقاومتی و غرب‌ستیز می‌تواند دولت را به اصول‌گرایان نزدیکتر نموده و بار معنایی جریان جدید را تحت تأثیر قرار دهد.


۳. چگونگی تعامل و ارتباط دولت با اصلاح‌طلبان

ارتباط و تعامل جریان اصلاح‌طلب (تجدیدنظرطلب) با جریان موسوم به اعتدال، از نوع انگلی و در پاره‌ای مواقع از نوع همیاری و هم‌سفرگی است.

در این مجال و صرفاً برای تقریب ذهن از علم زیست‌شناسی کمک می‌گیریم. در علم زیست‌شناسی، هر نوع ارتباط نزدیک میان دو نوع موجود زنده را هم‌زیستی می‌نامند. هم‌زیستی نیز دارای صورت‌های مختلفی است که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به هم‌سفرگی، همیاری و زندگی انگلی اشاره کرد. حال می‌توان این سؤال را مطرح کرد که آیا در عالم سیاست نیز هم‌زیستی وجود دارد. اگر جواب مثبت است، هم‌زیستی اصلاح‌طلبان تجدیدنظرطلب و دولت اعتدال از کدام صورت تبعیت می‌کند؟ آیا هم‌زیستی این دو از نوع هم‌سفرگی، همیاری و یا هم‌زیستی انگلی است؟ در اکولوژی مشخص کردن چگونگی ارتباط کار آسانی است، اما در عالم سیاست نمی‌توان به‌آسانی و به‌صورت مطلق نوع ارتباط دو مؤلفه و جریان را به‌راحتی مشخص کرد و شناسایی این ارتباط، مستلزم مطالعات فراوان در خصوص مؤلفه‌های موجود، محیط و... است؛ چه بسا که این ارتباط در برخی موارد، همیاری و در مواقعی نیز انگلی باشد.

با نگاهی به اظهارات و مواضع جریان موسوم به اصلاحات می‌توان دریافت که این جریان سعی دارد از حوادث و اتفاقات رخداده و فضای موجود، ماهی مراد خود را صید کند. این جریان با اتخاذ راهبرد «یک گام به عقب، دو گام به جلو» سعی دارد دولت را وامدار خود جلوه‌گر ساخته و خود را محق دستیابی به برخی از مناصب و جایگاه‌ها قلمداد کند. اصلاح‌طلبان برای موفقیت در آینده، مجبور هستند تا مقاطعی در کنار دولت بمانند؛ چراکه حوادث رخداده در سال ۸۸ باعث شد تا جریان اصلاح‌طلب (بخوانید فتنه) بخش اعظمی از توان اجتماعی خود را از دست بدهد که این مورد شامل پایگاه اجتماعی، رسانه، موقعیت‌های اقتصادی و... است. بنابراین این جریان نیازمند فرصتی برای بازسازی و بازیابی خود است. این فرصت نیز تنها با حضور در قدرت و بهره‌مندی از برخی موقعیت‌ها امکان‌پذیر است.

اصلاح‌طلبان با نفوذ و یا توسعه‌ی نفوذ خود در برخی سازمان‌ها و نهادهای مرتبط با دولت، در حال تحقق اهداف اولیه‌ی خود هستند. اصرار بر انتصاب افرادی از این جریان در بخش‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در همین چارچوب ارزیابی می‌گردد.

به‌طور کلی می‌توان «بسترسازی برای ورود بدون هزینه به قدرت و پیگیری اهداف جریانی»، «ترمیم و بازسازی و گسترش تشکیلات» و «تلاش برای حضور در گلوگاه‌های سیاسی کشور به‌منظور بهره‌برداری در شرایط خاص و احتمالاً بحرانی و احیاناً مقاطع انتخاباتی» را از اهداف عمده‌ی اصلاح‌طلبان در همراهی با دولت در حوزه‌ی سیاست داخلی برشماری کرد.

در حوزه‌ی اقتصاد نیز «ایجاد بستر برای تأمین پشتوانه‌ی مالی برای بازسازی و گسترش تشکیلات»، «ظرفیت‌سازی به‌منظور تأمین هزینه‌های تبلیغات انتخاباتی»، به دست گرفتن گلوگاه‌های اقتصادی به‌منظور استفاده از اشرافیت در این حوزه برای بهره‌برداری در مناظره‌های احتمالی و همچنین اقدامات آینده» و «استفاده از ظرفیت‌های این حوزه برای نوشتن برنامه‌ها و طرح‌های جریانی» به‌عنوان اهداف اولیه و میان‌مدت قابل طرح است.

اما در حوزه‌ی فرهنگ و جامعه، این جریان تلاش‌های فراوانی دارد تا بتواند مجدداً با اقشار مختلف جامعه ارتباط بگیرد. «ایجاد و گسترش شبکه‌ی رسانه‌ای از طریق اخذ مجوز راه‌اندازی روزنامه، انتشار کتاب و...»، «ارتباط با قشر هنرمند، دانشگاهی و...»، «ایجاد شبکه‌های اجتماعی با گسترش ارتباط و تعامل با گروه‌های اجتماع» و حضور در بخش‌های مرتبط با دانشجویان و نخبگان به‌منظور تولید گفتمان و آمادگی برای ورود به صحنه‌ی قدرتاز جمله اهداف اصلاح‌طلبان در این حوزه است.

راقم سطور بر این عقیده است اصلاح‌طلبان تاکنون توانسته‌اند به اهداف اولیه‌ی خود دست یافته و بخشی از نیروهای خود را به دولت یازدهم وارد کنند. لذا از منظر اصلاح‌طلبی می‌توان ارتباط دولت و اصلاحات را هم‌زیستی از نوع انگلی ارزیابی کرد؛ هرچند در مقاطعی نیز اعتدال‌گرایان از این ارتباط سود می‌برند.

۴. احزاب، تشکل‌ها و شخصیت‌های سیاسی اصلاح‌طلب

در سپهر سیاسی ایران امروز به دلیل فقدان احزاب سیاسی قدرتمند، همواره تأثیرگذاری گروه‌های ذی‌نفوذ، افراد و شخصیت‌ها بیشتر از تشکل‌ها بوده و مخاطبان تأثیر بیشتری از این طیف می‌پذیرند. در جریان اصلاح‌طلب و اعتدال نیز وجود افرادی مانند هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، سید حسن خمینی، محمدرضا عارف، محمد خاتمی و... و گروه‌های ذی‌نفوذی مانند کارگزاران سازندگی و اعتدال و توسعه، باعث شده تا آنان را از تأثیرگذارترین افراد در جریان انتخابات بدانیم. لذا بررسی نظرات آنان می‌تواند ما را در دستیابی به یک مدل انتخاباتی یاری رساند.

افراد و چهره‌های تأثیرگذار:

§ علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی
§ حسن روحانی
§ سید محمد خاتمی
§ سید حسن خمینی
§ موسوی‌خوئینی‌ها
§ محمدرضا عارف

احزاب و تشکل‌های تأثیرگذار:

§ حزب کارگزاران سازندگی
§ حزب اعتدال و توسعه
§ بنیاد باران
§ مجمع روحانیون مبارز
§ بازماندگان احزاب منحل‌شده‌ی مشارکت و سازمان مجاهدین
§ حزب مردم‌سالاری و...
§ بنیاد امید ایرانیان




۵. نحوه‌ی فعالیت اصول‌گرایان در انتخابات (اتحاد یا انشقاق)

چگونگی فعالیت اصول‌گرایان در انتخابات آتی مجلس، تأثیر غیرمستقیم با رویکرد اصلاح‌طلبان دارد. یکی از مهم‌ترین اهداف جریان اصلاحات، که تنها هدف مشترک عدمی با جریان موسوم به اعتدال‌گرا نیز هست، تلاش برای ممانعت از ورود اصول‌گرایان به مجلس دهم است. لذا اگر اصول‌گرایان مشی وحدت اتخاذ نموده و در شهرهای بزرگ و تأثیرگذار لیست مشترک بدهند، اصلاح‌طلبان نیز برای دفع این خطر (به‌زعم خود) ناچار خواهند شد با دولت تدبیر و امید لیست مشترک بدهند. اما اگر اصولگرایان اسیر تشتت آرا و افتراق شده و هر کدام به‌صورت جزیره‌ای اقدام نمایند، داستان انتخابات ریاست‌جمهوری تکرار خواهد شد و اصول‌گرایان خود ضمن زمینه‌سازی برای شکست، فضا را برای یکه‌تازی اصلاح‌طلبان و کسب امتیاز از دولت و یا ارائه‌ی لیست‌های مستقل، حداقل در شهرهای کوچک و بازگشت مجدد اصلاح‌طلبان و در مواردی تجدیدنظرطلبان به حاکمیت را فراهم خواهند ساخت.

علاوه بر بازیگران و تشکل‌های سیاسی که در حقیقت عناصر اصلی فضای انتخابات هستند، مؤلفه‌ها و موارد تأثیرگذار دیگری نیز در این میان وجود دارد که عبارت‌اند از:

۱. رسانه: برخورداری از رسانه یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های تأثیرگذار در انتخابات است. رسانه زبان گویای تشکل‌ها بوده و منویات و برنامه‌های گروه‌های نخبگی را به بدنه‌ی جامعه منتقل می‌کند. بهره‌مندی از رسانه‌ای که دارای مخاطبان خاص و عام است، می‌تواند دغدغه‌های مسئولان را به بدنه منتقل نموده و آنان را برای حمایت از مواضع‌شان بسیج کند؛ امری که جریان اصلاح‌طلب نسبت به آن حساسیت به خرج داده و در حال تکمیل زنجیره‌ی رسانه‌ای خود است.

§ ورود افرادی مانند محمد قوچانی به شورای مرکزی کارگزاران سازندگی و مدیریت رسانه‌ای این تشکل در جریان انتخابات دهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی می‌تواند دامنه‌ی نفوذ این تشکل سیاسی را توسعه دهد.

§ انتشار روزنامه‌های فصلی در آستانه‌ی انتخابات: شواهد و قراین حاکی از آمادگی این جریان برای انتشار نشریات مکتوب در آستانه‌ی انتخابات است. تجربه نشان داده انتشار چنین روزنامه‌هایی می‌تواند همانند بروشور تبلیغاتی عمل نموده و آرا و نظرات جامعه‌ی مخاطب را به سمت خود ترغیب کند.

§ روزنامه‌های همسو با این جریان، نظیر آرمان امروز، قانون، آفتاب یزد، شرق و... همگی از برتری این جریان در حوزه‌‌ی رسانه حکایت می‌کند.

۲. پشتوانه‌ی اجتماعی: از دیگر مواردی است که وجود آن برای موفقیت یک فرد یا گروه در انتخابات امری اثبات‌شده است. البته جریان اصلاح‌طلب بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم و اتخاذ مشی براندازانه‎ی حزب مشارکت و سازمان مجاهدین و شخصیت‌هایی نظیر خاتمی، موسوی‌خوئینی‌ها، نبوی، تاجزاده و... تا حدود زیادی مقبولیت اجتماعی خود را از دست داده، اما همچنان در برخی از شهرها دارای پشتوانه‌ی اجتماعی نهفته است.

۳. نخبگان و چهره‌های صاحب نفوذ: افراد و چهره‌های تأثیرگذار که قدرت الهام‌بخشی برای مخاطبان خود دارند می‌توانند در امر انتخابات تأثیرگذار شده و نتیجه را آن‌گونه که می‌خواهند رقم بزنند. جریان اصلاح‌طلب در این حوزه ید طولایی دارد و می‌تواند در شرایط خاص، با اجرای نهضت سخنرانی و... مخاطبان خود را هدایت نماید. البته در شرایط فعلی، مخاطبان تفکرات تند و افراطی جریان تجدیدنظرطلب و بخشی از اصلاح‌طلبان را قبول ندارند.

۴. گفتمان عامه‌فهمِ مقبول: این از دیگر مواردی که برای موفقیت یک جریان در انتخابات ضروری به نظر می‌رسد. برخورداری از گفتمان به‌روز، عامه‌فهم و در عین حال نخبه‌گرا که قابلیت اجرایی شدن را دارد می‌تواند در موارد حتی خلأ تشکیلات و پشتوانه‌ی اجتماعی را مرتفع نموده و خود به‌تنهایی بار تبلیغات را به دوش کشد.
منبع: برهان

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار