در چشم هایش عشق فرهاد / در ابروانش تیر آرش / در دست هایش حُسن یوسف / در قلب او خون سیاوش
شهدای ایران:
وقتی کسی دور و برت نیست
وقتی غم و اندوه داری
وقتی کنارت می نشیند...
پشت سرت یک کوه داری
وقتی غم و اندوه داری
دنیای برایش تلخ و سرد است
در فکر درمان کردن توست
او که خودش یک کوه درد است
وقتی کنارت می نشیند
کم می‌کند دلشوره‌ها را...
در چشم هایش می شود دید
یک لشکر از اسطوره ها را
در چشم هایش عشق فرهاد
در ابروانش تیر آرش
در دست‌هایش حُسن یوسف
در قلب او خون سیاوش
سخت است وقتی که بماند
با غصه هایش در اسیری
دنیا سراسر می نشاند...
بر قله هایش برف پیری
با بودنش دنیا چه خوب است
دیگر هراسی از تبر نیست
در لحظه های سخت دنیا
هرگز رفیقی جز پدر نیست
وقتی غم و اندوه داری
وقتی کنارت می نشیند...
پشت سرت یک کوه داری
وقتی غم و اندوه داری
دنیای برایش تلخ و سرد است
در فکر درمان کردن توست
او که خودش یک کوه درد است
وقتی کنارت می نشیند
کم می‌کند دلشوره‌ها را...
در چشم هایش می شود دید
یک لشکر از اسطوره ها را
در چشم هایش عشق فرهاد
در ابروانش تیر آرش
در دست‌هایش حُسن یوسف
در قلب او خون سیاوش
سخت است وقتی که بماند
با غصه هایش در اسیری
دنیا سراسر می نشاند...
بر قله هایش برف پیری
با بودنش دنیا چه خوب است
دیگر هراسی از تبر نیست
در لحظه های سخت دنیا
هرگز رفیقی جز پدر نیست
