وقتی از دفتر مدرسه مرا خواستند و گفتند احمد این کار را کرده، داشتم شاخ در می آوردم! او بچه بدی نبود!
شهدای ایران: واقعاً از او انتظار نداشتم. وقتی از دفتر مدرسه مرا خواستند و گفتند احمد این کار را کرده، داشتم شاخ در می آوردم! او بچه بدی نبود؛ به مسائل مذهبی علاقه نشان می داد.
با ناراحتی رفتم سراغش و پرسیدم:«کلاس قرآن را چرا بهم ریختی؟»
گفت: «اگر قرار است یک زن با سر برهنه بیاید و قرآن درس بدهد، نیاید بهتر است! اینها دروغ می گویند؛ اهل قرآن نیستند.»
غربت سبز،ص92،شهید احمد یزدی
