با مداقه و بررسی روند مذاکرات هسته ای در ۱۰ سال گذشته با قلم محمد جواد ظریف و طرح سوالاتی که در مذاکرات پیش رو وجود دارد دلیل شکست و به نتیجه نرسیدن مذاکرات در ۱۰ سال گذشته به وضوح مشخص می شود؛ ظریف در صفحه تویئترش به درستی سخن البرادعی را درباره اینکه مذاکرات ۱۰ سال پیش می توانست به نتیجه برسد تصدیق کرد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از خبرگزاری دانشجو، محمد البرادعی، رئیس پیشین آژانس بین المللی
انرژی اتمی در مطلبی در مجله «تایمز» نوشت« توافق هسته ای ایران و غرب ۱۰
سال قبل هم قابل حصول بود» البرادعی در ادامه می گوید«روحانی میانهرو،
فرصتی است که به هیچ عنوان نباید از دست برود؛ فرصتی که حائز اهمیت بسیار
است».
پیرو این نوشته های رئیس پشین آژانس بین المللی انرژی اتمی، محمد جواد ظریف در صفحه توئیتر خود می نویسد«محمدالبرادعی(مدیرکل پیشین آژانس بین المللی انرژی اتمی) درست میگفت. پیشرفتهای امروز در ۱۰ سال پیش میتوانست حاصل شود. روحانی اکنون فرصتی را ایجاد کرده است که نباید از دست برود، این مساله بسیار حایز اهمیت است».
اما سوال اینجاست؛ فرصتی که روحانی ایجادکرده است چیست؟ و چطور ۱۰ سال پیش می توانست توافق حاصل شود؟
پاسخ این دو پرسش را با مروری بر مقاله محمد جواد ظریف با عنوان« مقابله با بحران ایران و آمریکا: نیاز به تغییر الگو » که در سال ۲۰۰۷ در نشریه ای در دانشگاه کلمبیا نوشته است، خواهم داد.
اگر به روند مذاکرات هسته ای در دولت «حسن روحانی» با گروه ۱+۵ نگاهی بیندازیم، با سوالات متعددی روبرو هستیم که پاسخ روشن و قاطع به آن ها وجود ندارد، سوالاتی از قبیل؛
*چرا محتوای مذاکرات تا کنون از سوی تیم دیپلماسی کشورمان پنهان مانده است ولی طرف غربی در هر گام از مذاکرات متحدین خویش را مطلع می کند؟
*چرا علی رغم گام های اعتمادساز جمهوری اسلامی ایران و پابندی به توافق«برنامه اقدام مشترک» نه تنها طرف مقابل گام عملی و موثر در راستای اعتمادسازی برنداشته است بلکه اقدامات ضدایرانی خود را بیش از پیش تشدید کرده است؟
*علت طرح موضوعاتی از قبیل حقوق بشر، موشک های بالستیک و غیره در راستای مذاکرات هسته ای چیست؟ و چرا وزارت امور خارجه اقدام عملی در مقابل این ادعاها تا کنون نداشته است؟
*چرا با وجود بازرسی های چندین باره بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی از تاسیسات هسته ای ایران و تائید صلح آمیز بودن فعالیت هایش، سخن از ابعاد احتمالی برنامه نظامی ایران می کنند؟
اکنون با طرح این سوالات، روند مذاکرات هسته ای از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ و گام های اعتمادساز ایران و در مقابل رفتار بازیگران غربی در قبال ایران را به قلم محمد جواد ظریف مرور می کنیم:
ظریف با طرح این موضوع که ایران یکی از فعالترین بازیگران در تلاش های بین المللی برای انهدام سلاح های کشتار جمعی و یکی از هوداران بی چون و چرای اجرای کامل، تقویت و جهانی سازی معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای است می گوید« علی رغم تمامی تلاش های ایران در زمینه اجرای کامل معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای، آمریکا و انگلستان به منظور ایجاد یک اتحاد ضدایرانی و ایران هراسی در منطقه، سعی می کردند ایران را به عنوان توسعه دهنده سلاح های هسته ای و تهدید علیه صلح و ثبات جهانی نشان دهند».
این همان موضوعی است که در جریان مذاکرات پیش رو، طرف های غربی دوباره به آن تاکید می کنند و با طرح سناریو «ابعاد نظامی برنامه هسته ای ایران» در تلاشند تا ایران را به عنوان کشور دارنده سلاح هسته ای که امنیت منطقه و جهان را تهدید می کند معرفی کنند.
ظریف درباره چرایی حرکت ایران به دستیابی به فناوری هسته ای و دلیل مخالفت آمریکا را اینگونه می گوید« برنامه هسته ای ایران نه جاه طلبانه است و نه از لحاظ اقتصادی غیر قابل توجیه. تنوع پذیری – شامل توسعه انرژی هسته ای- تنها استراتژی معقول انرژی برای ایران است. همان طور که پروفسور ولیلیام بیمن خاطر نشان کرده است، اینکه مقامات آمریکایی درباره برنامه هسته ای ایران اعلام هشدار می کنند در بهترین حالت غیر منطقی و در بدترین حالت فریبکارانه است».
پس طرح این سوال که چرا باید در روند دستیابی به انرژی هسته ای گام برداریم، در جمله مذکور وزیر امورخارجه کشورمان نهفته است و دلیل مخالفت آمریکا و هم پیمانانش هم در راستای همان اهدافی است که ۳۶ سال است دنبال می کنند.
ظریف در جای دیگر رفتار ایالات متحده را در دو حوزه تحلیل می کند و می نویسد«آمریکا به مدت ۲۷ سال ـ تا سال ۲۰۰۷ که مقاله نوشته می شود ـ از همکاری های هسته ای دیگر کشورها با ایران ممانعت به عمل می آورد و باعث شد ایران به تنهایی در مسیر دستیابی به فناوری هسته ای گام بردارد» و از سوی دیگر درباره اتهامات مقامات آمریکایی درباره برنامه هسته ای ایران می گوید«تمامی ادعاها درباره نظامی بودن برنامه هسته ای ایران از سوی آمریکا بوده است چرا که بازرسان آژانس بیش از ۲۰۰۰ ساعت بازرسی از تمامی تاسیسات هسته ای ایران انجام دادند و بالای ۲۰ بار از سایت های نظامی ایران بازدید کردند ولی هیچ مدرکی دال بر فعالیت های نظامی و غیر صلح آمیز پیدا نکردند».
این همان اقدامی هست که امروزه هم شاهد تکرار آن هستیم؛ یعنی تائید چندین باره برنامه های صلح آمیز هسته ای ایران از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی و طرح ادعای نظامی بودن برنامه هسته ای ایران از سوی آمریکا.
ظریف درباره اقدامات اعتمادساز جمهوری اسلامی ایران درباره پرونده هسته ای در روند مذاکرات هسته ای ۱۰ سال پیش می نویسد: «ایران همواره خواستار مذاکره بدون پیش شرط و با محدوده زمانی با طرف مقابل بود و اقداماتی از قبیل؛ تعلیق ۲ ساله فعالیت های هسته ای، امضا و اجرای پروتکل الحاقی، اجازه بازرسی های بی سابقه در تاریخ فعالیت آژانس از تاسیسات هسته ایش،ارائه یک بسته سیاسی شامل همکاری برای انهدام سلاح های هسته ای و مبارزه با تروریسم و موارد دیگر را پذیرفت و انجام داد» ولی در ادامه محمد جواد ظریف می گوید« هیچ یک از این پیشنهادات که به وسیله ایران از ژانویه ۲۰۰۵ تا اکتبر ۲۰۰۶ ارائه شد عمدتاً به این دلیل که گرایش آمریکا بر ایجاد یک بحران هسته ای و نه جستجوی راه حل بود، جواب قابل ملاحظه ای دریافت نکرد».
پس بدین صورت مشاهده می کنیم که جمهوری اسلامی ایران در راستای اعتمادسازی از اجازه بازرسی های فراتر از معاهده ان پی تی تا تعلیق فعالیت های هسته ایش را اقدام کرد ولی پاسخ مناسبی دریافت نکرد و در مقابل طرف های غربی اقدامی معکوس و کاملا برهم زننده انجام دادکه ظریف اینگونه می گوید« خنده دار است که همان پافشاری ها برای رسیدن به یک راه حل زمانی ادامه یافت که آمریکا و متحدان اروپایی اش به اضافه چین و روسیه ابتکار به خرج داده و مجموعه ای از پیشنهادات را در تاریخ ۶ ژوئن ۲۰۰۶ ارائه دادند. ایران از این پیشنهادات به عنوان اقدامی مثبت استقبال کرده و اعلام داشت که جوابش را در تاریخ ۲۲ آگوست ۲۰۰۶ ارسال خواهد کرد که این کار انجام شد. در عین حال، ایالات متحده آمریکا و متحدان اروپایی اش منتظر جواب ایران نماندند و شتاب زده قطعنامه ۱۶۹۶ را در تاریخ ۳۱ جولای ۲۰۰۶ در شورای امنیت تصویب کردند. این حقیقت که آنها قبل از تصویب قطعنامه ۱۶۹۶ شورای امنیت، منتظر جواب ایران نماندند به اضافه دیگر مدارک قابل دسترس نشان می دهد که هدف از این پیشنهادات یافتن راه حل قابل قبول و متقابل نبوده است بلکه وسیله ای بوده تا حمایت چین و روسیه را برای تصویب تحریم ها تضمین کند».
اکنون، با مداقه و بررسی روند مذاکرات هسته ای در ۱۰ سال گذشته با قلم محمد جواد ظریف و طرح سوالاتی که در مذاکرات پیش رو وجود دارد دلیل شکست و به نتیجه نرسیدن مذاکرات در ۱۰ سال گذشته به وضوح مشخص می شود؛ ظریف در صفحه تویئترش به درستی سخن البرادعی را درباره اینکه مذاکرات ۱۰ سال پیش می توانست به نتیجه برسد تصدیق کرد چون دلیلش ای بود که«خواست آمریکا» بر حصول توافق هسته ای با ایران نبود.
ولی اینکه چرا روحانی بهترین فرصت برای توافق هسته ای است جای بسی تعجب است چرا که ۱۰ سال گذشته مسئولیت مذاکرات برعهده «حسن روحانی» ـ دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ـ بود و خواست دولت خاتمی هم بر یک توافق هسته ای استوار بود اینکه مذاکرات در یک دهه پیش با تمامی شرایط به نتیجه نرسید، نبود فرصتی همچون«روحانی» طبیعتا نبود بلکه به دلیل این بود که خواست طرف مقابل مذاکره کننده بر یک توافق هسته ای با ایران استوار نبود.
پیرو این نوشته های رئیس پشین آژانس بین المللی انرژی اتمی، محمد جواد ظریف در صفحه توئیتر خود می نویسد«محمدالبرادعی(مدیرکل پیشین آژانس بین المللی انرژی اتمی) درست میگفت. پیشرفتهای امروز در ۱۰ سال پیش میتوانست حاصل شود. روحانی اکنون فرصتی را ایجاد کرده است که نباید از دست برود، این مساله بسیار حایز اهمیت است».
اما سوال اینجاست؛ فرصتی که روحانی ایجادکرده است چیست؟ و چطور ۱۰ سال پیش می توانست توافق حاصل شود؟
پاسخ این دو پرسش را با مروری بر مقاله محمد جواد ظریف با عنوان« مقابله با بحران ایران و آمریکا: نیاز به تغییر الگو » که در سال ۲۰۰۷ در نشریه ای در دانشگاه کلمبیا نوشته است، خواهم داد.
اگر به روند مذاکرات هسته ای در دولت «حسن روحانی» با گروه ۱+۵ نگاهی بیندازیم، با سوالات متعددی روبرو هستیم که پاسخ روشن و قاطع به آن ها وجود ندارد، سوالاتی از قبیل؛
*چرا محتوای مذاکرات تا کنون از سوی تیم دیپلماسی کشورمان پنهان مانده است ولی طرف غربی در هر گام از مذاکرات متحدین خویش را مطلع می کند؟
*چرا علی رغم گام های اعتمادساز جمهوری اسلامی ایران و پابندی به توافق«برنامه اقدام مشترک» نه تنها طرف مقابل گام عملی و موثر در راستای اعتمادسازی برنداشته است بلکه اقدامات ضدایرانی خود را بیش از پیش تشدید کرده است؟
*علت طرح موضوعاتی از قبیل حقوق بشر، موشک های بالستیک و غیره در راستای مذاکرات هسته ای چیست؟ و چرا وزارت امور خارجه اقدام عملی در مقابل این ادعاها تا کنون نداشته است؟
*چرا با وجود بازرسی های چندین باره بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی از تاسیسات هسته ای ایران و تائید صلح آمیز بودن فعالیت هایش، سخن از ابعاد احتمالی برنامه نظامی ایران می کنند؟
اکنون با طرح این سوالات، روند مذاکرات هسته ای از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ و گام های اعتمادساز ایران و در مقابل رفتار بازیگران غربی در قبال ایران را به قلم محمد جواد ظریف مرور می کنیم:
ظریف با طرح این موضوع که ایران یکی از فعالترین بازیگران در تلاش های بین المللی برای انهدام سلاح های کشتار جمعی و یکی از هوداران بی چون و چرای اجرای کامل، تقویت و جهانی سازی معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای است می گوید« علی رغم تمامی تلاش های ایران در زمینه اجرای کامل معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای، آمریکا و انگلستان به منظور ایجاد یک اتحاد ضدایرانی و ایران هراسی در منطقه، سعی می کردند ایران را به عنوان توسعه دهنده سلاح های هسته ای و تهدید علیه صلح و ثبات جهانی نشان دهند».
این همان موضوعی است که در جریان مذاکرات پیش رو، طرف های غربی دوباره به آن تاکید می کنند و با طرح سناریو «ابعاد نظامی برنامه هسته ای ایران» در تلاشند تا ایران را به عنوان کشور دارنده سلاح هسته ای که امنیت منطقه و جهان را تهدید می کند معرفی کنند.
ظریف درباره چرایی حرکت ایران به دستیابی به فناوری هسته ای و دلیل مخالفت آمریکا را اینگونه می گوید« برنامه هسته ای ایران نه جاه طلبانه است و نه از لحاظ اقتصادی غیر قابل توجیه. تنوع پذیری – شامل توسعه انرژی هسته ای- تنها استراتژی معقول انرژی برای ایران است. همان طور که پروفسور ولیلیام بیمن خاطر نشان کرده است، اینکه مقامات آمریکایی درباره برنامه هسته ای ایران اعلام هشدار می کنند در بهترین حالت غیر منطقی و در بدترین حالت فریبکارانه است».
پس طرح این سوال که چرا باید در روند دستیابی به انرژی هسته ای گام برداریم، در جمله مذکور وزیر امورخارجه کشورمان نهفته است و دلیل مخالفت آمریکا و هم پیمانانش هم در راستای همان اهدافی است که ۳۶ سال است دنبال می کنند.
ظریف در جای دیگر رفتار ایالات متحده را در دو حوزه تحلیل می کند و می نویسد«آمریکا به مدت ۲۷ سال ـ تا سال ۲۰۰۷ که مقاله نوشته می شود ـ از همکاری های هسته ای دیگر کشورها با ایران ممانعت به عمل می آورد و باعث شد ایران به تنهایی در مسیر دستیابی به فناوری هسته ای گام بردارد» و از سوی دیگر درباره اتهامات مقامات آمریکایی درباره برنامه هسته ای ایران می گوید«تمامی ادعاها درباره نظامی بودن برنامه هسته ای ایران از سوی آمریکا بوده است چرا که بازرسان آژانس بیش از ۲۰۰۰ ساعت بازرسی از تمامی تاسیسات هسته ای ایران انجام دادند و بالای ۲۰ بار از سایت های نظامی ایران بازدید کردند ولی هیچ مدرکی دال بر فعالیت های نظامی و غیر صلح آمیز پیدا نکردند».
این همان اقدامی هست که امروزه هم شاهد تکرار آن هستیم؛ یعنی تائید چندین باره برنامه های صلح آمیز هسته ای ایران از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی و طرح ادعای نظامی بودن برنامه هسته ای ایران از سوی آمریکا.
ظریف درباره اقدامات اعتمادساز جمهوری اسلامی ایران درباره پرونده هسته ای در روند مذاکرات هسته ای ۱۰ سال پیش می نویسد: «ایران همواره خواستار مذاکره بدون پیش شرط و با محدوده زمانی با طرف مقابل بود و اقداماتی از قبیل؛ تعلیق ۲ ساله فعالیت های هسته ای، امضا و اجرای پروتکل الحاقی، اجازه بازرسی های بی سابقه در تاریخ فعالیت آژانس از تاسیسات هسته ایش،ارائه یک بسته سیاسی شامل همکاری برای انهدام سلاح های هسته ای و مبارزه با تروریسم و موارد دیگر را پذیرفت و انجام داد» ولی در ادامه محمد جواد ظریف می گوید« هیچ یک از این پیشنهادات که به وسیله ایران از ژانویه ۲۰۰۵ تا اکتبر ۲۰۰۶ ارائه شد عمدتاً به این دلیل که گرایش آمریکا بر ایجاد یک بحران هسته ای و نه جستجوی راه حل بود، جواب قابل ملاحظه ای دریافت نکرد».
پس بدین صورت مشاهده می کنیم که جمهوری اسلامی ایران در راستای اعتمادسازی از اجازه بازرسی های فراتر از معاهده ان پی تی تا تعلیق فعالیت های هسته ایش را اقدام کرد ولی پاسخ مناسبی دریافت نکرد و در مقابل طرف های غربی اقدامی معکوس و کاملا برهم زننده انجام دادکه ظریف اینگونه می گوید« خنده دار است که همان پافشاری ها برای رسیدن به یک راه حل زمانی ادامه یافت که آمریکا و متحدان اروپایی اش به اضافه چین و روسیه ابتکار به خرج داده و مجموعه ای از پیشنهادات را در تاریخ ۶ ژوئن ۲۰۰۶ ارائه دادند. ایران از این پیشنهادات به عنوان اقدامی مثبت استقبال کرده و اعلام داشت که جوابش را در تاریخ ۲۲ آگوست ۲۰۰۶ ارسال خواهد کرد که این کار انجام شد. در عین حال، ایالات متحده آمریکا و متحدان اروپایی اش منتظر جواب ایران نماندند و شتاب زده قطعنامه ۱۶۹۶ را در تاریخ ۳۱ جولای ۲۰۰۶ در شورای امنیت تصویب کردند. این حقیقت که آنها قبل از تصویب قطعنامه ۱۶۹۶ شورای امنیت، منتظر جواب ایران نماندند به اضافه دیگر مدارک قابل دسترس نشان می دهد که هدف از این پیشنهادات یافتن راه حل قابل قبول و متقابل نبوده است بلکه وسیله ای بوده تا حمایت چین و روسیه را برای تصویب تحریم ها تضمین کند».
اکنون، با مداقه و بررسی روند مذاکرات هسته ای در ۱۰ سال گذشته با قلم محمد جواد ظریف و طرح سوالاتی که در مذاکرات پیش رو وجود دارد دلیل شکست و به نتیجه نرسیدن مذاکرات در ۱۰ سال گذشته به وضوح مشخص می شود؛ ظریف در صفحه تویئترش به درستی سخن البرادعی را درباره اینکه مذاکرات ۱۰ سال پیش می توانست به نتیجه برسد تصدیق کرد چون دلیلش ای بود که«خواست آمریکا» بر حصول توافق هسته ای با ایران نبود.
ولی اینکه چرا روحانی بهترین فرصت برای توافق هسته ای است جای بسی تعجب است چرا که ۱۰ سال گذشته مسئولیت مذاکرات برعهده «حسن روحانی» ـ دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ـ بود و خواست دولت خاتمی هم بر یک توافق هسته ای استوار بود اینکه مذاکرات در یک دهه پیش با تمامی شرایط به نتیجه نرسید، نبود فرصتی همچون«روحانی» طبیعتا نبود بلکه به دلیل این بود که خواست طرف مقابل مذاکره کننده بر یک توافق هسته ای با ایران استوار نبود.