دوستان ما بعد از دیدار آقا انرژی مضاعف گرفتند و عزمها را جزمتر کردند. البته سایر مجموعههای دولتی و حکومتی نیز باید به ما در این راه کمک کنند. در عین حال، یقیناً به انتظار کمک دیگران صبر نمیکنیم و منتظر آنها نمیشویم.
به گزارش شهدای ایران؛ رهبر انقلاب امسال در آستانهی روز کارگر به بازدید از یک شرکت خدمات مهندسی و بنگاه اقتصادی رفتند و با مجموعهی کارگران و مدیران این شرکت هم دیدار داشتند. شرکتها و مراکز صنعتی زیادی در کشور وجود دارند؛ اما رهبر انقلاب از بین همهی این شرکتها، مپنا را انتخاب کردند. از نظر جنابعالی دلیل انتخاب مپنا توسط ایشان چه بوده است؟
ش
اول از همه فکر میکنم این لطف خداوند بود، گاهی اوقات خدا به انسان لطف میکند، خیلی نباید دنبال دلیلش بگردیم. اما از طرفی دیگر، ما از یکی دو سال پیش درخواست داده بودیم که آقا به مپنا تشریف بیاورند. دلیلش هم این بود که تصور میکردیم مجموعهی کارها و فعالیتهایی که در مپنا انجام شده است، میتواند باعث خوشحالی ایشان شود. چون ساختار و فعالیتهای مپنا تا اندازهی بسیار زیادی مبتنی بر خواستهها و مطالبات ایشان شکل گرفته است.
البته همان یکی دو سال پیش هیأتی از سوی دفتر ایشان تشریف آورده و از کارخانههای ما بازدید نسبتاً مفصل و جامعی انجام داده بودند تا نتیجهی آن را برای رهبر انقلاب گزارش کنند. اما خب، گویا آن سالها توفیق با ما یار نبود. تا اینکه امسال بدون اینکه ما اقدام مجددی انجام دهیم، از سوی ایشان تماس گرفتند و گفتند که آیا هنوز هم آمادگی دارید که رهبری برای بازدید از مپنا بیایند؟ ما هم که از خدا خواسته، گفتیم چرا که نه. این شد که امسال بخت با ما یار شد و ایشان به مپنا تشریف آوردند.
یکی از دلایل این انتخاب هم شاید این باشد که به هر حال امروز دیگر مپنا بهعنوان یکی از مهمترین شرکتها در تأمین برق، تجهیزات نفت و گاز، صنایع حمل و نقل ریلی و غیره محسوب میشود. شاید مجموعهی این اقدامات رو به جلو موجب شده که ایشان مپنا را برای بازدید امسال به صلاح تشخیص دهند.
از نظر جنابعالی وجه تمایز مپنا با سایر شرکتهای داخلی مشابه در کدام موارد است؟
یکی از وجوه تمایز ما با سایر شرکتهای صنعتی کشور در این است که ما در صنعتی فعالیت میکنیم که در دنیا «عمداً» انحصاری نگه داشته شده است. چنانچه در سراسر دنیا بروید و بررسی کنید، شرکتهایی مثل ما خیلی کم و انگشتشمار هستند. مثلاً برای صنعت خودرو میتوان برندهای مختلف و گوناگونی را در سراسر دنیا و کشورهای مختلف ملاحظه کرد. حتی در یک کشور مثل ایران نیز دهها شرکت خودروسازی وجود دارد. ولی در صنعت تولید تجهیزات پیشرفتهی نیروگاهی، شرکتهای موجود در جهان از انگشتان دو دست تجاوز نمیکند.
صنعت برق فوقالعاده صنعت مهمی است. امروزه مهمترین زیرساخت توسعه را به جرأت میتوان گفت که صنعت برق است. آب هم عنصر خیلی حیاتی است، اما الان آب هم وابسته به برق شده است. برق نوعی از انرژی است که در حقیقت جایگزین ندارد. از همه مهمتر اینکه این انرژی قابل ذخیرهسازی در احجام بزرگ نیست، یعنی شما نمیتوانید برق تهران را مثلاً به مدت یک هفته ذخیره کنید. برق همان لحظه که تولید میشود باید مصرف شود. زمانی که برق قطع شود همه چیز متوقف میشود. به همین دلیل است که در جنگها یکی از اولین هدفها برای طرفین متخاصم، حمله به نیروگاههای برقی و اختلال در شبکهی برقرسانی آن کشور است. تجربهی جنگ هشت ساله نیز به ما نشان داده که دشمن تا چه اندازه بر روی این موضوع حساس است. من یادم است که در زمان جنگ، بارها نیروگاههای ما توسط جنگندههای عراق مورد تهاجم قرار گرفت. به همین دلیل مسئولین نظام از سالها پیش به این نتیجه رسیدند که ما باید صنعت برق کشور را مستحکم کنیم و در این زمینه به «خوداتکایی» برسیم. بنده ترجیح میدهم به جای کلمهی «خودکفایی» از واژهی «خوداتکایی» استفاده کنم. من معتقدم در صنعت برق، خوداتکایی برایمان اهمیت بیشتری دارد. ممکن است در صنعت برق به خودکفایی صددرصد نرسیده باشیم و در تعامل با دنیا باشیم، اما یقیناً به خوداتکایی رسیدیم و این توانایی را داریم که همهی تجهیزات برقی را در درون کشور تولید کنیم.
پس ما با نگاه خوداتکایی، اما بهنحویکه بتوانیم تأمینکنندهی نیاز کشور باشیم در این صنعت ورود کردیم. در ابتدا در همکاری با شرکتهای بزرگ بینالمللی، بخشهایی از تجهیزات را که فناوری آن را میتوانستیم در داخل فراهم کنیم میساختیم و بخشهایی را هم از خارج میخریدیم. ولی در مقایسه با قبل از انقلاب که مطلقاً هیچ بخشی از این صنعت را در کشور نداشتیم، به مراتب پیشرفتهای چشمگیری داشتهایم.
اساساً شما نمیتوانید شرکت یا پیمانکاران ایرانی را نام ببرید که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در این صحنه نقش مؤثری داشته باشند. عمدهی این کارها توسط خارجیها انجام میشد. ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به دلیل روحیهی عزتمندانه و استقلالخواهانهای که حضرت امام رحمهالله داشتند، و نیز مشکلاتی که در زمان جنگ بهوجود آمد و کشور را تهدید کرد، به سمت تولید و ساخت صنایع برقی حرکت کردیم.
مپنا برای رسیدن به این خوداتکایی و توانمندسازی در صنعت برق از کجا آغاز کرده و چه مراحلی را پشت سر گذاشته است؟
در ابتدا ما سعی کردیم در بخش «تعمیرات تجهیزات برقی» خودمان را به نقطهی مطلوب برسانیم. چون همانطور که میدانید تحریمهای یکجانبه علیه ایران از همان ابتدای انقلاب اسلامی آغاز شد و یکی از آثار تحریمها این بود که خیلی از تجهیزات و قطعاتی که مورد نیاز ما بود را میبایست با قیمتهای بسیار بالاتر از خارج خریداری کنیم. در حوزهی خدمات نیز وضع به همین منوال بود.
بعد از آن، از حوزهی تعمیرات به سمت حوزهی «احداث» ولی با تجهیزات خارجی روی آوردیم. در این زمان سعی کردیم «مدیریت اجرا» را به عهده بگیریم و پیمانکاران داخلی را که در آن زمان به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدند برای ورود به این کار تشویق کنیم و با استفاده از آنها کار را انجام دهیم.
رفتهرفته هر چقدر که فشار تحریمها بیشتر میشد و به تبع آن همکاری غرب با ما سختتر، عزم ما جزمتر و ارادههایمان نیز محکمتر میشد؛ بهنحویکه توانستیم خودمان سازندهی تجهیزات اصلی شویم. البته در ابتدای این مرحله، همچنان در بخشهایی تحت لیسانس مؤسسات خارجی فعالیت میکردیم. دلیلش این بود که ما یک بازار بزرگی در مقابل آنها قرار داده بودیم و آنها برای تصرف این بازار بزرگ، فقط بخشهایی از فناوری را به ما میدادند تا ما همچنان «وابسته» باشیم.
اما در سالهای اخیر که تحریمها شدیدتر شد، آنها گفتند که دیگر نمیتوانیم با شما هیچگونه همکاری داشته باشیم. خب این میتوانست برای ما هم نقطهی «پایان» باشد و هم نقطهی «آغاز». اتفاقاً برای ما نقطهی آغاز شد و فعالیتها و همکاریها را در داخل کشور سازماندهی کردیم. پروژهها و تولیدات را «بازمهندسی» کردیم و در این بازمهندسی تصمیم بر آن شد که مبنای کارمان «اتکاء بر خود» و «استفاده از ظرفیتهای بومی» باشد.
برای این کار سعی کردیم از هر فرصت و امکانی که در هر جایی وجود داشت استفاده کنیم. حتی از ظرفیت ایرانیهای خارج از ایران هم استفاده کردیم و از آنها دعوت کردیم برای همکاری با ما طبق مقررات بینالمللی اقدام کنند. استفادهی همهجانبه از این ظرفیتها بود که موجب شد امروزه مپنا بهعنوان ششمین کشور سازندهی نیروگاه و توربین در جهان شناخته شود.
اگر ممکن است در مورد «مصادیق» استفادهی همهجانبه از ظرفیتها توضیحات بیشتری بفرمایید.
به عنوان مثال یکی از ظرفیتهای بالقوه و مهمی که در کشور وجود دارد، «تعداد بالای دانشجویان دورهی تحصیلات تکمیلی» است. ما با لشگر بزرگی از پژوهشگران جوان در دانشگاهها مواجه هستیم که متأسفانه کمتر به آن توجه شده است. ما سعی کردیم از این ظرفیت استفاده کنیم. به این نحو که پروژههای کلانی طراحی کردیم و بعد در داخل آن پروژهها تیمهای مختلف پژوهشی نیز تعریف کردیم و کار پژوهشها را به این دانشجویان سپردیم.
ظرفیت دیگر، «استفاده از توان و تجربیات شرکتها و مراکز دانش بنیان» بود که در آنها نیز تعداد زیادی از نخبگان و محققان توانمند فعالیت داشتند. در درون سازمان خودمان نیز مراکز «تحقیق و توسعه» را برای اینکه ظرفیتهای تخصصی و تجربی خودمان را به سمت انجام پروژههای جهتدار و مورد نیاز هدایت کنیم ایجاد کردیم. در حقیقت برای بخش پژوهش، سرمایهگذاری ویژهای کردیم. متأسفانه در بسیاری از بخشهای مختلف کشور، برای موضوع پژوهش هزینهی چندانی نمیشود؛ در حالیکه باید بدانیم هر چقدر برای پژوهش هزینه کنیم در مقابل آن چیز بزرگی که به دست میآوریم، اصلاً به چشم نمیآید. ما در مپنا همین کار را از پروژههای کوچک شروع کردیم و آرام آرام به سمت پروژههای بزرگ رفتیم و اتفاقاً نتیجه هم داد؛ بهنحویکه امروز به جرأت میتوانم بگویم آنچه از این طریق به دست آوردهایم به مراتب بیشتر است از آنچه که دانش آن را خریدهایم. یکی از بزرگان در جایی میفرمایند اخذ و گرفتن دانش و علم از خارج مانند این است که درختی را از جایی دیگر ببُرید و بیاورید در زمین خودتان بکارید. معلوم است که این درخت خیلی زود خشک میشود، برای اینکه «ریشه» ندارد. ولی وقتی یک دانه را خودمان بکاریم، آن دانه به مرور جوانه میزند و رشد میکند و تبدیل به درخت تنومندی خواهد شد که در نهایت برای ما «میوه» و «محصول» خواهد داد. این نگاه در داخل مپنا در دستور کار ما قرار گرفت و به این سمت رفتیم و اینگونه عمل کردیم.
یکی از محورهای چهارگانهی شعار امسال، «مدیریت جهادی» است. رهبر انقلاب هم در بازدید از مپنا، از مدیران آن با لفظ «مدیران جهادی» یاد کردند. به نظر جنابعالی مدیران مپنا چه خصوصیاتی دارند که آقا برایشان از این لفظ استفاده کرد؟
مقدار زیادیاش را بگذارید پای لطف آقا و اینکه ایشان میخواستند ما را تشویق و دلگرم کنند. اما از طرفی دیگر، همهی نیروهای مپنا بهصورت شبانهروزی، بدون وقفه، با انگیزهی بالا و با تمام وجود کار و فعالیت میکنند. ما در سالهای اخیر، دو سه تا پروژهی خیلی مهم و حساس را شروع کردیم. از آن طرحهایی که هیچ کشوری حاضر نیست آن را به هیچ قیمتی به سایر کشورها بفروشد. باور نمیکنید که بچههای مپنا با چه شور و اشتیاقی این کار را جلو میبرند. انگار در جبهه و میدان جنگ هستند و قرار است یک عملیات بزرگ را انجام دهند. گویی خاطرات زمان جنگ در حال تکرار شدن بود. البته خیلی از مدیران مپنا هم از بچههای جهادی زمان دفاع مقدس هستند که حالا هم در حال جنگیدند. درست است که میدان جنگ از میدان نظامی به عرصهی اقتصادی کشیده شده، اما روحیهها همچنان جهادی و حماسی است.
سهم نیروها و مهندسین جوان در مپنا چقدر است؟
بسیاری از مدیران میانی ما از جوانها هستند. مدیران و کارگرانی که در ابتدا برای آنها دورههای آموزشی مختلف برگزار کردهایم و حالا چندین برابر یک مهندس معمولی میارزند. برای همین این نیروها فقط سر دستگاه نیستند، خودشان خیلی از قطعات را تولید و طراحی میکنند. فقط کافی است به این بچهها بگویید که ما به فلان قطعه نیاز داریم، فوراً خودشان دست به کار میشوند و آن را طراحی و تولید میکنند.
من معتقدم همهی آن چیزهایی که انسان به دست میآورد در نتیجهی تفکر و تدبر است. به همین علت است که حضرت امیر علیهالسلام میفرمایند «تفکّر ساعة افضل من عبادة سبعین سنه»1. بنابراین اگر ما بیندیشیم و توکل به خدا کنیم و روی پای خودمان بایستیم و تلاش و جهاد کنیم حتماً به نتیجه خواهیم رسید.
در بخشی از سخنانتان در حضور رهبر انقلاب، انتقادهایی نسبت به برخی از مجموعههای داخل کشور کردید که گویا آنچنان که باید به مپنا و تولیدات آن توجه نمیکنند.
بله، متأسفانه ما یک سری کارها و تولیدات برای مراکز مختلف داخل کشور انجام دادهایم که این مراکز هنوز بعد از گذشت مدت مدیدی، حسابشان را با ما صاف نکردهاند. این در حالی است که از طرف دیگر، ما از بانکها وام گرفتهایم و در حال پرداخت اقساط آن بهعلاوهی سودش هستیم. ادامهی این وضع ممکن است در طولانی مدت، مپنا را با مشکلات جدی روبرو کند.
از سوی دیگر با وجودی که ما بسیاری از قطعات و محصولات مورد نیاز کشور را تولید میکنیم، اما همچنان بخشها و مجموعههایی در داخل کشور، از شرکتهای خارجی خرید میکنند. همین چند روز پیش، نمایندهی یکی از شرکتهای خارجی آمده بود اینجا و با ما جلسه داشت. میخواست کالایی را به ما بفروشد؛ گفتم ما خودمان این کالا را تولید میکنیم! او تعجب کرده بود و گفت که پس چرا برخی از شرکتهای ایرانی به ما سفارش این کالا را دادهاند!
متأسفانه گویا هنوز هم فرهنگ برتر بودن جنس خارجی نسبت به جنس ایرانی، در برخی از مدیران وجود دارد و ترجیح میدهند تا از شرکتهای خارجی خرید کنند. در حالی که در بسیاری از محصولات، کیفیت تولیدات مپنا به مراتب بالاتر و بهتر از نمونههای خارجی است. برای مثال ما تا به حال 150 دستگاه توربین گازی فروختهایم و حتی یک عدد از آنها با مشکلی روبرو نشده است. این در حالی است که توربینهای مشابه رقبای ما بارها و بارها با مشکل مواجه شده است.
در آن دیدار، رهبر انقلاب فرمودند: «توقع از خود را به 10 برابر سطح پیشرفت فعلی افزایش دهید که یقیناً این سطح از پیشرفت نیز دستیافتنی است». برای این مسئولیت سنگین چه برنامهای دارید؟
این حرف هم ما را خوشحال کرد و هم بار مسئولیت ما را سنگینتر. برای رسیدن به این قله، یقیناً باید 10 برابر برنامهریزی کنیم و 10 برابر گامها را بلندتر برداریم. باید محیط بینالمللی و رقبای جهانی خودمان را نیز کاملاً رصد کنیم. برای همین بهطور مداوم در حال رصد رقبای بینالمللی هستیم که آنها به کجا رسیدهاند و ما در چه مرحلهای قرار داریم و باید چه کارهایی انجام دهیم.
ما طرح بلندمدت خودمان را در همان روز نیز خدمت آقا ارائه دادیم. یکی اینکه کشور ما به لحاظ منابع آبی در وضعیت مناسبی قرار ندارد و میبایست برای آن چارهای اندیشیده شود. در زمینهی «انرژیهای تجدیدناپذیر» نیز وارد شدهایم و اقداماتی را با کمک شرکتهای دانش بنیان در حال انجام دادن هستیم. این موضوعات بخش اصلی «درونزایی» مپنا است. از سویی دیگر، برای قسمت «برونگرایی» نیز در حال افزایش سطح تعاملات و ارتباطاتمان با شرکتها و کشورهای منطقه و جهان هستیم. هدف ما این است که به همان حرف آقا جامهی عمل بپوشانیم؛ یعنی جوشش از درون داشته باشیم و در عین حال، در بازارهای بینالمللی فعال باشیم.
دوستان ما بعد از دیدار آقا انرژی مضاعف گرفتند و عزمها را جزمتر کردند. البته سایر مجموعههای دولتی و حکومتی نیز باید به ما در این راه کمک کنند. در عین حال، یقیناً به انتظار کمک دیگران صبر نمیکنیم و منتظر آنها نمیشویم. این راهی است که با توکل بر خدا، بهرهبردن از قوهی تفکر و اندیشیدن، اتکا بر ظرفیتهای درونی و انسانی و با تلاش جهادی ادامه خواهیم داد.
پینوشت:
1. یک ساعت تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
ش
اول از همه فکر میکنم این لطف خداوند بود، گاهی اوقات خدا به انسان لطف میکند، خیلی نباید دنبال دلیلش بگردیم. اما از طرفی دیگر، ما از یکی دو سال پیش درخواست داده بودیم که آقا به مپنا تشریف بیاورند. دلیلش هم این بود که تصور میکردیم مجموعهی کارها و فعالیتهایی که در مپنا انجام شده است، میتواند باعث خوشحالی ایشان شود. چون ساختار و فعالیتهای مپنا تا اندازهی بسیار زیادی مبتنی بر خواستهها و مطالبات ایشان شکل گرفته است.
البته همان یکی دو سال پیش هیأتی از سوی دفتر ایشان تشریف آورده و از کارخانههای ما بازدید نسبتاً مفصل و جامعی انجام داده بودند تا نتیجهی آن را برای رهبر انقلاب گزارش کنند. اما خب، گویا آن سالها توفیق با ما یار نبود. تا اینکه امسال بدون اینکه ما اقدام مجددی انجام دهیم، از سوی ایشان تماس گرفتند و گفتند که آیا هنوز هم آمادگی دارید که رهبری برای بازدید از مپنا بیایند؟ ما هم که از خدا خواسته، گفتیم چرا که نه. این شد که امسال بخت با ما یار شد و ایشان به مپنا تشریف آوردند.
یکی از دلایل این انتخاب هم شاید این باشد که به هر حال امروز دیگر مپنا بهعنوان یکی از مهمترین شرکتها در تأمین برق، تجهیزات نفت و گاز، صنایع حمل و نقل ریلی و غیره محسوب میشود. شاید مجموعهی این اقدامات رو به جلو موجب شده که ایشان مپنا را برای بازدید امسال به صلاح تشخیص دهند.
از نظر جنابعالی وجه تمایز مپنا با سایر شرکتهای داخلی مشابه در کدام موارد است؟
یکی از وجوه تمایز ما با سایر شرکتهای صنعتی کشور در این است که ما در صنعتی فعالیت میکنیم که در دنیا «عمداً» انحصاری نگه داشته شده است. چنانچه در سراسر دنیا بروید و بررسی کنید، شرکتهایی مثل ما خیلی کم و انگشتشمار هستند. مثلاً برای صنعت خودرو میتوان برندهای مختلف و گوناگونی را در سراسر دنیا و کشورهای مختلف ملاحظه کرد. حتی در یک کشور مثل ایران نیز دهها شرکت خودروسازی وجود دارد. ولی در صنعت تولید تجهیزات پیشرفتهی نیروگاهی، شرکتهای موجود در جهان از انگشتان دو دست تجاوز نمیکند.
صنعت برق فوقالعاده صنعت مهمی است. امروزه مهمترین زیرساخت توسعه را به جرأت میتوان گفت که صنعت برق است. آب هم عنصر خیلی حیاتی است، اما الان آب هم وابسته به برق شده است. برق نوعی از انرژی است که در حقیقت جایگزین ندارد. از همه مهمتر اینکه این انرژی قابل ذخیرهسازی در احجام بزرگ نیست، یعنی شما نمیتوانید برق تهران را مثلاً به مدت یک هفته ذخیره کنید. برق همان لحظه که تولید میشود باید مصرف شود. زمانی که برق قطع شود همه چیز متوقف میشود. به همین دلیل است که در جنگها یکی از اولین هدفها برای طرفین متخاصم، حمله به نیروگاههای برقی و اختلال در شبکهی برقرسانی آن کشور است. تجربهی جنگ هشت ساله نیز به ما نشان داده که دشمن تا چه اندازه بر روی این موضوع حساس است. من یادم است که در زمان جنگ، بارها نیروگاههای ما توسط جنگندههای عراق مورد تهاجم قرار گرفت. به همین دلیل مسئولین نظام از سالها پیش به این نتیجه رسیدند که ما باید صنعت برق کشور را مستحکم کنیم و در این زمینه به «خوداتکایی» برسیم. بنده ترجیح میدهم به جای کلمهی «خودکفایی» از واژهی «خوداتکایی» استفاده کنم. من معتقدم در صنعت برق، خوداتکایی برایمان اهمیت بیشتری دارد. ممکن است در صنعت برق به خودکفایی صددرصد نرسیده باشیم و در تعامل با دنیا باشیم، اما یقیناً به خوداتکایی رسیدیم و این توانایی را داریم که همهی تجهیزات برقی را در درون کشور تولید کنیم.
پس ما با نگاه خوداتکایی، اما بهنحویکه بتوانیم تأمینکنندهی نیاز کشور باشیم در این صنعت ورود کردیم. در ابتدا در همکاری با شرکتهای بزرگ بینالمللی، بخشهایی از تجهیزات را که فناوری آن را میتوانستیم در داخل فراهم کنیم میساختیم و بخشهایی را هم از خارج میخریدیم. ولی در مقایسه با قبل از انقلاب که مطلقاً هیچ بخشی از این صنعت را در کشور نداشتیم، به مراتب پیشرفتهای چشمگیری داشتهایم.
اساساً شما نمیتوانید شرکت یا پیمانکاران ایرانی را نام ببرید که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در این صحنه نقش مؤثری داشته باشند. عمدهی این کارها توسط خارجیها انجام میشد. ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به دلیل روحیهی عزتمندانه و استقلالخواهانهای که حضرت امام رحمهالله داشتند، و نیز مشکلاتی که در زمان جنگ بهوجود آمد و کشور را تهدید کرد، به سمت تولید و ساخت صنایع برقی حرکت کردیم.
مپنا برای رسیدن به این خوداتکایی و توانمندسازی در صنعت برق از کجا آغاز کرده و چه مراحلی را پشت سر گذاشته است؟
در ابتدا ما سعی کردیم در بخش «تعمیرات تجهیزات برقی» خودمان را به نقطهی مطلوب برسانیم. چون همانطور که میدانید تحریمهای یکجانبه علیه ایران از همان ابتدای انقلاب اسلامی آغاز شد و یکی از آثار تحریمها این بود که خیلی از تجهیزات و قطعاتی که مورد نیاز ما بود را میبایست با قیمتهای بسیار بالاتر از خارج خریداری کنیم. در حوزهی خدمات نیز وضع به همین منوال بود.
بعد از آن، از حوزهی تعمیرات به سمت حوزهی «احداث» ولی با تجهیزات خارجی روی آوردیم. در این زمان سعی کردیم «مدیریت اجرا» را به عهده بگیریم و پیمانکاران داخلی را که در آن زمان به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدند برای ورود به این کار تشویق کنیم و با استفاده از آنها کار را انجام دهیم.
رفتهرفته هر چقدر که فشار تحریمها بیشتر میشد و به تبع آن همکاری غرب با ما سختتر، عزم ما جزمتر و ارادههایمان نیز محکمتر میشد؛ بهنحویکه توانستیم خودمان سازندهی تجهیزات اصلی شویم. البته در ابتدای این مرحله، همچنان در بخشهایی تحت لیسانس مؤسسات خارجی فعالیت میکردیم. دلیلش این بود که ما یک بازار بزرگی در مقابل آنها قرار داده بودیم و آنها برای تصرف این بازار بزرگ، فقط بخشهایی از فناوری را به ما میدادند تا ما همچنان «وابسته» باشیم.
اما در سالهای اخیر که تحریمها شدیدتر شد، آنها گفتند که دیگر نمیتوانیم با شما هیچگونه همکاری داشته باشیم. خب این میتوانست برای ما هم نقطهی «پایان» باشد و هم نقطهی «آغاز». اتفاقاً برای ما نقطهی آغاز شد و فعالیتها و همکاریها را در داخل کشور سازماندهی کردیم. پروژهها و تولیدات را «بازمهندسی» کردیم و در این بازمهندسی تصمیم بر آن شد که مبنای کارمان «اتکاء بر خود» و «استفاده از ظرفیتهای بومی» باشد.
برای این کار سعی کردیم از هر فرصت و امکانی که در هر جایی وجود داشت استفاده کنیم. حتی از ظرفیت ایرانیهای خارج از ایران هم استفاده کردیم و از آنها دعوت کردیم برای همکاری با ما طبق مقررات بینالمللی اقدام کنند. استفادهی همهجانبه از این ظرفیتها بود که موجب شد امروزه مپنا بهعنوان ششمین کشور سازندهی نیروگاه و توربین در جهان شناخته شود.
اگر ممکن است در مورد «مصادیق» استفادهی همهجانبه از ظرفیتها توضیحات بیشتری بفرمایید.
به عنوان مثال یکی از ظرفیتهای بالقوه و مهمی که در کشور وجود دارد، «تعداد بالای دانشجویان دورهی تحصیلات تکمیلی» است. ما با لشگر بزرگی از پژوهشگران جوان در دانشگاهها مواجه هستیم که متأسفانه کمتر به آن توجه شده است. ما سعی کردیم از این ظرفیت استفاده کنیم. به این نحو که پروژههای کلانی طراحی کردیم و بعد در داخل آن پروژهها تیمهای مختلف پژوهشی نیز تعریف کردیم و کار پژوهشها را به این دانشجویان سپردیم.
ظرفیت دیگر، «استفاده از توان و تجربیات شرکتها و مراکز دانش بنیان» بود که در آنها نیز تعداد زیادی از نخبگان و محققان توانمند فعالیت داشتند. در درون سازمان خودمان نیز مراکز «تحقیق و توسعه» را برای اینکه ظرفیتهای تخصصی و تجربی خودمان را به سمت انجام پروژههای جهتدار و مورد نیاز هدایت کنیم ایجاد کردیم. در حقیقت برای بخش پژوهش، سرمایهگذاری ویژهای کردیم. متأسفانه در بسیاری از بخشهای مختلف کشور، برای موضوع پژوهش هزینهی چندانی نمیشود؛ در حالیکه باید بدانیم هر چقدر برای پژوهش هزینه کنیم در مقابل آن چیز بزرگی که به دست میآوریم، اصلاً به چشم نمیآید. ما در مپنا همین کار را از پروژههای کوچک شروع کردیم و آرام آرام به سمت پروژههای بزرگ رفتیم و اتفاقاً نتیجه هم داد؛ بهنحویکه امروز به جرأت میتوانم بگویم آنچه از این طریق به دست آوردهایم به مراتب بیشتر است از آنچه که دانش آن را خریدهایم. یکی از بزرگان در جایی میفرمایند اخذ و گرفتن دانش و علم از خارج مانند این است که درختی را از جایی دیگر ببُرید و بیاورید در زمین خودتان بکارید. معلوم است که این درخت خیلی زود خشک میشود، برای اینکه «ریشه» ندارد. ولی وقتی یک دانه را خودمان بکاریم، آن دانه به مرور جوانه میزند و رشد میکند و تبدیل به درخت تنومندی خواهد شد که در نهایت برای ما «میوه» و «محصول» خواهد داد. این نگاه در داخل مپنا در دستور کار ما قرار گرفت و به این سمت رفتیم و اینگونه عمل کردیم.
یکی از محورهای چهارگانهی شعار امسال، «مدیریت جهادی» است. رهبر انقلاب هم در بازدید از مپنا، از مدیران آن با لفظ «مدیران جهادی» یاد کردند. به نظر جنابعالی مدیران مپنا چه خصوصیاتی دارند که آقا برایشان از این لفظ استفاده کرد؟
مقدار زیادیاش را بگذارید پای لطف آقا و اینکه ایشان میخواستند ما را تشویق و دلگرم کنند. اما از طرفی دیگر، همهی نیروهای مپنا بهصورت شبانهروزی، بدون وقفه، با انگیزهی بالا و با تمام وجود کار و فعالیت میکنند. ما در سالهای اخیر، دو سه تا پروژهی خیلی مهم و حساس را شروع کردیم. از آن طرحهایی که هیچ کشوری حاضر نیست آن را به هیچ قیمتی به سایر کشورها بفروشد. باور نمیکنید که بچههای مپنا با چه شور و اشتیاقی این کار را جلو میبرند. انگار در جبهه و میدان جنگ هستند و قرار است یک عملیات بزرگ را انجام دهند. گویی خاطرات زمان جنگ در حال تکرار شدن بود. البته خیلی از مدیران مپنا هم از بچههای جهادی زمان دفاع مقدس هستند که حالا هم در حال جنگیدند. درست است که میدان جنگ از میدان نظامی به عرصهی اقتصادی کشیده شده، اما روحیهها همچنان جهادی و حماسی است.
سهم نیروها و مهندسین جوان در مپنا چقدر است؟
بسیاری از مدیران میانی ما از جوانها هستند. مدیران و کارگرانی که در ابتدا برای آنها دورههای آموزشی مختلف برگزار کردهایم و حالا چندین برابر یک مهندس معمولی میارزند. برای همین این نیروها فقط سر دستگاه نیستند، خودشان خیلی از قطعات را تولید و طراحی میکنند. فقط کافی است به این بچهها بگویید که ما به فلان قطعه نیاز داریم، فوراً خودشان دست به کار میشوند و آن را طراحی و تولید میکنند.
من معتقدم همهی آن چیزهایی که انسان به دست میآورد در نتیجهی تفکر و تدبر است. به همین علت است که حضرت امیر علیهالسلام میفرمایند «تفکّر ساعة افضل من عبادة سبعین سنه»1. بنابراین اگر ما بیندیشیم و توکل به خدا کنیم و روی پای خودمان بایستیم و تلاش و جهاد کنیم حتماً به نتیجه خواهیم رسید.
در بخشی از سخنانتان در حضور رهبر انقلاب، انتقادهایی نسبت به برخی از مجموعههای داخل کشور کردید که گویا آنچنان که باید به مپنا و تولیدات آن توجه نمیکنند.
بله، متأسفانه ما یک سری کارها و تولیدات برای مراکز مختلف داخل کشور انجام دادهایم که این مراکز هنوز بعد از گذشت مدت مدیدی، حسابشان را با ما صاف نکردهاند. این در حالی است که از طرف دیگر، ما از بانکها وام گرفتهایم و در حال پرداخت اقساط آن بهعلاوهی سودش هستیم. ادامهی این وضع ممکن است در طولانی مدت، مپنا را با مشکلات جدی روبرو کند.
از سوی دیگر با وجودی که ما بسیاری از قطعات و محصولات مورد نیاز کشور را تولید میکنیم، اما همچنان بخشها و مجموعههایی در داخل کشور، از شرکتهای خارجی خرید میکنند. همین چند روز پیش، نمایندهی یکی از شرکتهای خارجی آمده بود اینجا و با ما جلسه داشت. میخواست کالایی را به ما بفروشد؛ گفتم ما خودمان این کالا را تولید میکنیم! او تعجب کرده بود و گفت که پس چرا برخی از شرکتهای ایرانی به ما سفارش این کالا را دادهاند!
متأسفانه گویا هنوز هم فرهنگ برتر بودن جنس خارجی نسبت به جنس ایرانی، در برخی از مدیران وجود دارد و ترجیح میدهند تا از شرکتهای خارجی خرید کنند. در حالی که در بسیاری از محصولات، کیفیت تولیدات مپنا به مراتب بالاتر و بهتر از نمونههای خارجی است. برای مثال ما تا به حال 150 دستگاه توربین گازی فروختهایم و حتی یک عدد از آنها با مشکلی روبرو نشده است. این در حالی است که توربینهای مشابه رقبای ما بارها و بارها با مشکل مواجه شده است.
در آن دیدار، رهبر انقلاب فرمودند: «توقع از خود را به 10 برابر سطح پیشرفت فعلی افزایش دهید که یقیناً این سطح از پیشرفت نیز دستیافتنی است». برای این مسئولیت سنگین چه برنامهای دارید؟
این حرف هم ما را خوشحال کرد و هم بار مسئولیت ما را سنگینتر. برای رسیدن به این قله، یقیناً باید 10 برابر برنامهریزی کنیم و 10 برابر گامها را بلندتر برداریم. باید محیط بینالمللی و رقبای جهانی خودمان را نیز کاملاً رصد کنیم. برای همین بهطور مداوم در حال رصد رقبای بینالمللی هستیم که آنها به کجا رسیدهاند و ما در چه مرحلهای قرار داریم و باید چه کارهایی انجام دهیم.
ما طرح بلندمدت خودمان را در همان روز نیز خدمت آقا ارائه دادیم. یکی اینکه کشور ما به لحاظ منابع آبی در وضعیت مناسبی قرار ندارد و میبایست برای آن چارهای اندیشیده شود. در زمینهی «انرژیهای تجدیدناپذیر» نیز وارد شدهایم و اقداماتی را با کمک شرکتهای دانش بنیان در حال انجام دادن هستیم. این موضوعات بخش اصلی «درونزایی» مپنا است. از سویی دیگر، برای قسمت «برونگرایی» نیز در حال افزایش سطح تعاملات و ارتباطاتمان با شرکتها و کشورهای منطقه و جهان هستیم. هدف ما این است که به همان حرف آقا جامهی عمل بپوشانیم؛ یعنی جوشش از درون داشته باشیم و در عین حال، در بازارهای بینالمللی فعال باشیم.
دوستان ما بعد از دیدار آقا انرژی مضاعف گرفتند و عزمها را جزمتر کردند. البته سایر مجموعههای دولتی و حکومتی نیز باید به ما در این راه کمک کنند. در عین حال، یقیناً به انتظار کمک دیگران صبر نمیکنیم و منتظر آنها نمیشویم. این راهی است که با توکل بر خدا، بهرهبردن از قوهی تفکر و اندیشیدن، اتکا بر ظرفیتهای درونی و انسانی و با تلاش جهادی ادامه خواهیم داد.
پینوشت:
1. یک ساعت تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.