حضور سیاسى فاطمه زهرا(س) نشان داد که یک زن با آگاهى و اتخاذ شیوههاى سیاسى مدبّرانه مىتواند در صحنههاى گوناگون جامعه به مبارزه بپردازد. این حضور نه تنها تفکر «عدم حضور زن در اجتماع» را نفى مىکند.
به گزارش شهدای ایران؛ متن مقاله «نقش و جایگاه سیاسى حضرت زهرا(س) دیروز، امروز و همیشه تاریخ» به شرح ذیل است:
● کانون تربیت سیاسى فاطمه زهرا(س)
پیامبر گرامى(ص) در زمینه مسؤولیت و رهبرى زنان، راضیه مرضیه(س) را براى پذیرش این رسالت الهى تربیت کردند. فاطمه زهرا(س) اولین درس را در بحرانىترین شرایط سیاسى و اقتصادى یعنى در محاصره «شعب ابى طالب» آموخت و به تدریج، با علم لدنّى که داشت، مجالس بحث و وعظ و درسهاى تفسیر و احکام در مدینه براى بانوان جامعه دایر کرد.
پیامبر اکرم(ص) با سخنان گهربار خود درباره جایگاه فاطمه زهرا(س) نزد خدا، نزد آن حضرت و جامعه، در شیوههاى برخورد با فاطمه زهرا(س)، ازدواج با حضرت على(ع)، ماجراى مباهله با مسیحیان نجران و حضور حضرت زهرا(س) در آن جمع، محدودکردن دایره اهل بیت علیهم السلام و اشخاص آن، با احادیث گوناگون، مانند حدیث «کساء»، «سفینه نوح»، «ثقلین» و ماجراى غدیر خم، رسالت خود را به پایان رساندند و جامعه را براى پذیرش امامت حضرت على(ع) و جایگاه ویژه زهراى مرضیه سلام الله علیها آماده ساختند.
اما متأسفانه جاهلیت چنان در تار و پود جامعه ریشه دوانده بود که پس از رحلت ایشان، در فضاى آکنده از اندوه و غم و ماتم رحلت رسول اکرم(ص)، بازیگران سیاسى چنان جوّ را تغییر دادند و سریع عمل کردند که انحراف و تخریب افکار عمومى و جنگ قدرت آغاز شد. جامعه اسلامى نیز که حضرت رسول(ص) در طول دوران نبوّت خود، ساختار آن را پى ریزى کرده بودند، با زنده کردن ارزش هاى جاهلى و روحیه ناسیونالیستى و سکوت یاران سُست اراده و فرصت طلبان دچار انحراف شد.
حضرت زهرا(س) هم، که در بطن مسائل سیاسى جامعه و بحرانها رشد کرده و تربیت یافته بود و رسالت دفاع از حق و حقیقت را بر عهده داشت، با بصیرت و آگاهى عمیق نسبت به توطئهاى که مسیر امامت را منحرف ساخته بود، هشیارانه وارد عرصه جامعه شد و بهصورت یک سیاست مدار آگاه و مدافع حریم امامت، در صحنه جامعه حضور جدّى و فعال یافت و رهبرى دفاع از امامت را برعهده گرفت. او زنى است تربیت شده الهى و پیامبر زمان خود. پذیرش رهبرى امام على(ع) از سوى یک زن، با تفکر موجود جاهلى نسبت به زن تضاد داشت؛ اما از سوى دیگر، با پیش ذهنیتهایى که پیامبر گرامى(ص) درباره حضرت زهرا(س) در جامعه ایجاد کرده بودند، کاملاً همخوانى داشت و هنوز وجود گوهر گران قدرى همچون فاطمه زهرا(س) به عنوان قوىترین رکن سیاسى جامعه براى تشخیص و شناخت حق از باطل مطرح بود.
دخت گرامى حضرت رسول(ص) بهخاطر بیدارى جامعه و آگاهى مردم در انحراف آغازین خود، فعالیتهاى سیاسى خود را آغاز نمود. بررسى فعالیتها و روشهایى که فاطمه زهرا(س) اتخاذ کرد، نمونهاى است که نشان مىدهد اسلام مىخواهد افراد جامعه، اعم از زن و مرد، همیشه نسبت به مسائل جامعهاى که در آن زندگى مىکنند، آگاهى و شناخت لازم داشته باشند تا بتوانند در امور سیاسى جامعه مشارکت و ایفای نقش کنند و حضرت صدیقه طاهره(س)، سدشکنِ تفکر غلط جاهلیّت نسبت به زن بود که با تمام وجود، سرشار از عشق الهى و رسالت نبى، دفاع از امامت و ولایت را رهبرى کرد.
● روشهاى مبارزه سیاسى حضرت زهرا(س)
الف. تهدید غاصبان خلافت
پس از رحلت رسول اکرم(ص) هنگامى که حضرت على(ع) در حال غسل و کفن و دفن پیامبر(ص) بود، خلیفهاى را بر خلاف حدیث غدیر خم و خط مشى پیامبر و رسالت الهى انتخاب نمودند. عدهاى از بازیگران سیاسى براى مشروعیت بخشیدن به خلیفه وقت و مقبولیت خلافت غصب شده و بر حق نشان دادن آن و سرپوشگذاردن بر مسیر انحرافى، بیعت گرفتن از خلیفه ذى حق را عَلَم کردند و براى بیعت گرفتن از حضرت على(ع) به در خانه فاطمه(س) آمدند، ولى با امتناع حضرت فاطمه(س) در گشودن در مواجه شدند. آنان حضرت على(ع) را براى بیعت گرفتن با خلیفه وقت به مسجد بردند. زمانى که حضرت فاطمه(س) به هوش آمد، سراغ امام بر حق، على(ع)، را گرفت. وقتى متوجه شد که او را به مسجد بردهاند، بلافاصله دست فرزندان خردسالش حسن و حسین علیهماالسلام را گرفت و به مسجد رفت. هنوز مردم عوام جامعه و مهاجران و انصار برخوردهاى باکرامت و بزرگوارانه پیامبر اکرم(ص) با فاطمه زهرا(س) و سخنان پیامبر را نسبت به دخت گرامىاش از یاد نبرده بودند و احترام و تکریم خود را نسبت به فاطمه زهرا(س) در باطن ضمیر خویش در نظر داشتند. وقتى که فاطمه زهرا(س) به مسجد رفت و تهدید کرد که اکنون خدا را به یارى مى طلبم، با تهدید او، از بیعت گرفتن با حضرت على(ع) دست برداشتند و در این مبارزه، فاطمه زهرا(س) با پیروزى به خانه برگشت.
ب. تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومى جامعه (گریه کردن)
در مرحله دیگر، فاطمه زهرا علیها سلام تاکتیک «گریه» را انتخاب کرد و به عنوان یک حربه سیاسى از آن بهره برد. صدیقه طاهره علیها سلام محل گریه خود را مرکز اجتماع مسلمانان قرار داده بود؛ بر سر قبر رسول خدا(ص)، شهداى احد و قبرستان بقیع مىرفت و در این اقدام، همراه کودکان خردسالش (براى تحت تأثیر قرار دادن جامعه) و در ساعات شب و روز با ذکر مرثیههایى در فقدان پدر بزرگوار خویش و انحراف امّت پس از رحلت رسول اکرم(ص) سعى مىکرد جامعه خفته را بیدار سازد.
ج. سخنرانى (با تکیه بر غصب فدک)
حربه سیاسى دیگر، سخنرانى با تکیه بر غصب «فدک» بود که به دنبال غصب آن توسط خلیفه وقت، فاطمه زهرا(س) بار دیگر از این حرکت رژیم حاکم به عنوان یک حربه سیاسى و فرصت مناسب سیاسى براى روشن ساختن اذهان جامعه در غصب خلافت مسلّم حضرت على(ع) استفاده کرد. در حقیقت، فاطمه زهرا(س) به نام غصب حق مالکیت خویش، به اعتراض سیاسى و استیضاح حاکم وقت پرداخت و به مسجد رفت و خطبه خواند.
در این خطبه، چند فراز و نمود خاص وجود دارد که نباید نامیده شدن آن به «خطبه فدکیه» موجب غفلت از آنها شود. فاطمه زهرا(س) در ابتدا، با یادآورى رسالت پیامبر و دفاع از رهبرى و امامت بر حق حضرت على(ع) و حق مالکیت خویش بر فدک از لحاظ قانون ارث در اسلام، با سازش کاران سیاسى اتمام حجت کرد. ایشان در فرازى از آن خطبه مىفرماید: «هان اى مردم! بدانید من فاطمهام و پدرم محمّد(ص)، انتها و ابتداى کلامم یکى است؛ هرگز آنچه مىگویم غلط نبوده و آنچه انجام مىدهم ظلم نیست.»
نکته بارز در خطبه حضرت زهرا(س) این است که آن حضرت با فصاحت و بلاغت خاصى به دفاع از مقام ولایت و امامت حضرت على(ع) مىپردازد. در فرازى از این خطبه مىفرماید:
«... و چون خداوند پیامبرش را به خانه انبیا فراخواند، جایى که برگزیدگانش زندگى مىکنند، خارهاى نفاقتان سر برون آورد و پوشش دینتان رنگ باخت و صداى سرکرده گم راهان درآمد و پست مهرهاى ذلیل و ناشناخته ظهور کرد و نازپرورده جاهلان مفسد زمزمه سر داد. پس بر دلها و زندگى تان سوار شد... و شما بر حق غضب کردید...»
دفاع از حریم ولایت توسط یک زن و بذرى که او در مسجد با سخنان مستدل و منطقى خود کاشت، بعدها در بیعت مردم با حضرت على(ع) (پس از قتل عثمان) به ثمر نشست.
در فراز دیگرى از این حرکت سیاسى، حضرت زهرا(س) به دفاع از ارث زن در اسلام مىپردازد؛ دفاع از مالکیت بر حق زن. این حرکت بر خلاف راه و رسم موجود در افکار جاهلى بود که در بعضى از اذهان رسوخ داشت. اما آنچه را اسلام حق مىدانست براى فاطمه زهرا(س) معیار و محک بود، نه عرف و سنّتهاى جاهلى و در حقیقت هدف آن حضرت نیز تبیین نا آگاهى و انحراف مدعیان حکومت از اسلام بود. آن حضرت توانست با حضور در مرکز اجتماع مسلمانان و مهمترین مکان معتبر سیاسى یعنى مسجد به محاجّه با خلیفه وقت بپردازد و او را به استیضاح بکشاند و با رسوایى سیاسى حاکمان وقت، تا حد زیادى مشروعیت آنان را زیر سؤال برد و رسمهاى جاهلیت را درهم بشکند و نشان دهد که هیچ حکومتى نمىتواند حق و مال کسى را غصب کند، حتى اگر این حق متعلّق به یک زن باشد.
د. رایزنى سیاسى و ساماندهى مبارزه
حضرت فاطمه(س) همچون سیاست مدارى قهرمان، به تکلیف و رسالت الهى خویش عمل مىکرد و براى روشن ساختن افکار عمومى از انحراف مسیر امامت، چهل شبانه روز دست حسن و حسین علیهماالسلام را میگرفت و سوار بر مرکبى مىشد و همراه با حضرت على(ع) به درِ خانه مهاجر و انصار مىرفت تا آنها را نسبت به غفلتى که دچار آن شدهاند و انحراف موجود، بیدار سازد و غافلان و راحت طلبان را هوشیار سازد. فاطمه زهرا(س) در حقیقت، با رایزنى سیاسى خود، با یاران رسول(ص) اتمام حجت مىکرد و همچون دیپلماتى آگاه، با حضور خویش سعى مىنمود مسیر انحراف امّت را روشن سازد و مسیر واقعى را که امامت على(ع) است و نیز حریم ولایت را روشن و بىپیرایه ارائه دهد تا یا به موفقیت برسد و یا در فرداى قیامت، براى صاحبان زر و زور و تزویر و عافیت طلبانى که فریب خورده اند، بهانهاى وجود نداشته باشد.
ه. اعتصاب سخن (سکوت سیاسى)
در مسیر دفاع از حریم ولایت و امامت، فاطمه زهرا(س) شیوه مبارزاتى دیگرى را با سکوت خود آغاز کرد و آن «اعتصاب سخن» با حاکمان وقت بود. صدیقه طاهره(س) شیوهاى سیاسى را آغاز کرد که تداوم دهنده تاکتیکها و شیوههاى مبارزاتى قبلى آن حضرت بود. تمامى این شیوهها در راستاى یکدیگر معنا مىدهند. آن حضرت با اتخاذ حرکتهاى سیاسى خاص از قبیل گریه در مراکز شلوغ و محل عبور و مرور مسلمانان، حضور در مسجد و مراجعه به خانههاى مهاجر و انصار که تمامى آنها با حضور قوى آن حضرت در صحنه مبارزات سیاسى همراه بودند جامعه را از لحاظ افکار، تحت تأثیر قرار داد، ولى ناگهان شیوه مبارزه سیاسى خود را تغییر داد و سکوت اختیار کرد.
این تاکتیک و شیوه جدید در اذهان جامعه، که به حضور آن حضرت در صحنه عادت داشتند، سؤال ایجاد مىکرد و مسأله برانگیز بود که چه شده است که فاطمه زهرا(س) سکوت کرده است؟ این تغییر رویه بهطور طبیعى، توجه اجتماع را جلب مىکرد و افکار عمومى را به تکاپو وامى داشت تا در پى یافتن علت آن باشند. فاطمه(س) در محاجّه خود عهد کرد که دیگر با خلیفه سخن نگوید.
جالب است که این نحوه عمل آن حضرت را در شکل مبارزه منفى بلال که به عنوان موذن ویژه رسول خدا از جایگاه خاصى برخوردار بود ملاحظه مىکنیم که صرفا یکبار با خواست فاطمه به اذان گفتن رضایت مىدهد. پس از حضور خلیفه در خانه فاطمه زهرا(س) و گفت وگوى کوتاه آنها با حضرت فاطمه(س) که حضرت على(ع) در این میان پیامبر سخن مابین فاطمه(س) و خلیفه وقت بود و گرفتن اعتراف از خلیفه وقت مبنى بر مقام شامخ حضرت فاطمه(س) از زبان پیامبر در اینکه رضایت فاطمه رضایت خدا و خشم او خشم خداست، فاطمه زهرا(س) مشروعیت خلیفه را زیر سؤال برد و اذهان جامعه و افکار عمومى را در مشروعیت خلیفه وقت دچار تردید کرد که فاطمه(س) حق را مىگوید و امامت حقى است غصب شده توسط خلیفه وقت! پس از اینکه آن حضرت از خلیفه وقت اعتراف گرفت، قسم خورد که دیگر با او سخن نگوید و با این دیدار و سخن فاطمه زهرا(س)، مشروعیت حاکمان وقت بیش از گذشته زیر سؤال رفت و در بسیارى از اذهان که نادانسته و تحت تأثیر جوّ موجود بیعت کرده بودند، شک و تردید و پشیمانى ایجاد شد و بدین سان، این حربه بسیار مؤثر واقع گردید.
و. ایجاد انقلابى درونى در خانهها از طریق روشنگرى بانوان
شیوه مبارزاتى دیگر فاطمه زهرا(س) دادن آگاهى و رشد سیاسى به زنان مهاجر و انصار بود که بدین وسیله، آتش مبارزه در خانوادههاى مدینه وارد مىشد. این مبارز سیاسى شکست ناپذیر، که تمام تاب و توان خود را در دفاع از حریم ولایت و امامت قرار داده بود، بهعلت تلاش بیش از حد، ناتوان شد. به همین دلیل، پس از مدتى فاطمه زهرا(س) بهعلت بیمارى و ضعف، در خانه بسترى شد. وقتى خبر بیمارى آن حضرت در مدینه پیچید، زنان مهاجر و انصار، که وامدار تعلیم و تربیت فرهنگى آن حضرت بودند، براى عیادت او به خانهاش آمدند. وقتى از حال آن حضرت جویا شدند، از حال خود نگفت، بلکه در دفاع از حریم ولایت به سخن پرداخت و از سستى مردانشان سخن راند که حق را فراموش کردهاند و سکوت اختیار نمودهاند. بازتاب سخنان دخت پیامبر به تدریج، در درون خانهها آتشى به پا کرد و انقلابى پرخروش را جهت داد که به حریم خانهها راه یافت و نطفههاى آگاهى و شعور را بارور کرد.
این شیوه مبارزه نشان مىدهد اگر در جامعهاى به جاى مشغول ساختن زنان به خود، براى آنها کار فرهنگى و فکرى صورت گیرد و به آنان آگاهى سیاسى داده شود، آنان بهتر مىتوانند در شناخت حق و حقیقت بدون تعارفهاى دیپلماتیک و بازىهاى سیاسى وارد صحنه شوند و به دفاع بپردازند. مصداق این حقیقت در انقلاب اسلامى ما نمود پیدا کرد؛ حضور زنان و پیشتازى آنان در صحنه مبارزات انقلاب و پشتیبانى از جنگ و فعالیتهاى پشت جبهه این نظریه را ثابت مىکند که حرکت زنان ایران وامدار مبارزات سیاسى اسوه و الگوى زنان جهان حضرت زهرا(س) بوده است.
ز. وصیت نامه سیاسى
تاکتیک کوبنده دیگرى که صدیقه طاهره(س) اتخاذ کرد و ضربه سهمگینى بر حکومت وقت وارد آورد، وصیت نامه سیاسى آن حضرت است؛ وصیت نامهاى که براى بیدار ساختن افکار خفته و توجه افکار عمومى و عدم بهره بردارى حاکمان سیاسى وقت از مراسم سوگوارى و دفن آن حضرت نگاشته شد. حضرت زهرا(س) در وصیت نامه سیاسى خود تأکید مىکند که حضرت على(ع)، ولیّ بر حق، باید به آن عمل کند؛ چنان که تا بدان روز هیچ سیاست مدارى چنین آگاهانه و مدبّرانه و با آن ظرافتهاى سیاسى، عمل نکرده بود، بلکه شیوهاى بکر و تازه بود که از سوى سیاست مدارى حرفهاى بهخاطر دفاع از حریم ولایت و تحقیر موقعیت سیاسى خلیفه وقت اتخاذ شده بود.
حضرت فاطمه(س) وصیت کرد که احدى از کسانى که به او ستم کردهاند در تشییع جنازهاش حاضر نشوند و شبانه او را دفن کنند. در حقیقت، با این وصیت نامه، حربه سیاسى از دست حاکمان وقت گرفته شد. آنان مىخواستند در مرگ آن حضرت با مرثیه سرایى و اشک و ماتم و ارادت به آن حضرت و تأسف از رحلت او، مخالفتها و مبارزات حضرت زهرا(س) را در دفاع از حریم ولایت تحت الشعاع قرار دهند و خلافت غاصبانه خود را در اذهان جامعه برحق جلوه گر سازند و حتى مدیریت تجلیل از فاطمه(ع) را راهى براى انزواى بیش از پیش على(ع) قرار دهند. اما دفن شبانه آن حضرت و نامشخص بودن مکان دفن ایشان، این سؤال را در میان امّت اسلامى ایجاد کرد که چرا دخت گرامى پیامبر و یگانه گوهر گران قدر او چنین وصیّتى کرده است؟
با عمل به وصیّت آن حضرت توسط حضرت على(ع)، اذهان جامعه دچار شک و تردید شد و تا حد زیادى مشروعیت خلیفه وقت زیر سؤال رفت و مظلومیت آن حضرت بیشتر نمایان گردید و اینکه چرا حضرت زهرا(س) در مدت 75 (و به قولى 95) روز با تمام تاب و توان، با شیوههاى گوناگون تلاش کرد تا مسیر انحرافى امّت را روشن سازد که چرا امام بر حق على(ع) را تنها گذاشتهاند و کج راهه اى را انتخاب کردهاند که خلاف حق و حقیقت است، در حالى که على(ع) بر حق است؟
● تأثیر الگوى فاطمى در انقلاب اسلامى
از مجموع مباحث مطرح شده در صفحات قبل، مىتوان با اطمینان خاطر گفت: اسلام در نگرش خود به زن، با آفرینش ریحانه نبى و انسیه حوراء، نشان داد که دین جامعى است که زن تحقیر شده در جاهلیت دیروز و غرب زده امروز را نه تنها باور ندارد، بلکه تقبیح مىکند و الگوى ایده آل زن مسلمان را فاطمه زهرا(س) مىداند تا بهانه براى هیچ زن مسلمانى باقى نماند که ما اسوه و الگویى نداشتیم تا با تمسّک به او بتوانیم انحراف و باطل را تشخیص دهیم و یا به خود اجازه دهیم که وارد عرصههاى مختلف اجتماعى، سیاسى و فرهنگى شویم. البته زنان مسلمان ایران با خودباورى به توان والاى خویش و با شناخت فاطمه زهرا(س) و مبارزات او، توانستند با حفظ کرامت، عزّت نفس و عصمت و تقوا، براى دفاع از آرمانهاى خمینى کبیر رحمة الله علیه و انقلاب اسلامى و تشکیل حکومت اسلامى شجاعانه وارد صحنه شوند و با مجاهدتها و ایثارهاى خود، انقلاب عظیم اسلامى ایران را به پیروزى برسانند.
این حضور قوى نشان داد اگر زن ایرانى و مسلمان با شناخت وسیع و آگاهى از اسلام ناب محمّدى(ص) به دور از انحرافات و خرافات و پیرایههایى که اسلام را پوشاندهاند رشد یابد، به راحتى مىتواند رفتارها و نگرش فرهنگى خود را اصلاح کند و با این نگرش، چنان حضورى قوى در صحنههاى گوناگون سیاسى و اجتماعى خواهد داشت که هیچ هماوردى براى او وجود نخواهد داشت.
امام خمینى رحمة الله علیه در پیروزى و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامى، مهمترین و مؤثرترین عامل را حضور پرشور و پرتوان زنان در صحنه سیاسى جامعه قلمداد کردند که این شیرزنان با رشد و آگاهى اسلامى و الهى خود توانستند حتى قوىتر از مردان در جامعه حضور یابند. از این رو، ایشان مىفرماید:
«آنچه که در ایران بزرگتر از هر چیز بود تحوّلى است که در بانوان ایران حاصل شد. بانوان ایران در این نهضت انقلاب سهم بیشترى از مردان دارند و امروز هم، که در پشت جبههها مشغول فعالیت هستند، سهم آنها بیشتر از دیگران است.»
نکته جالب در میان سخنان حضرت امام رحمه الله علیه، شناخت روان شناسانه و عمیق ایشان نسبت به روحیه زن، بخصوص «زن مسلمان ایرانى» است که بدان اشاره مىکنند. هدف زنان ما در مبارزات سیاسى و حضور در صحنههاى گوناگون جامعه، کسب جاه و مقام نیست و همانگونه که اشاره شد فاطمه زهرا(س) نیز هرگز بهخاطر منافع فردى و شخصى خود وارد مبارزه سیاسى نشد، بلکه با توجه به رسالت الهى، که بر دوش داشت و در جهت دفاع از حریم امامت و ولایت، با استفاده از حربههاى گوناگون سیاسى وارد صحنه گردید و چنان حماسه شکوهمند و ایثار و از جان گذشتگى را تا مرز شهادت به نمایش گذاشت. امام راحل رحمه الله علیه هم به این بعد روحى و عرفانى زن اشاره مىنماید که زنان مسلمان جامعه اسلامى بهخاطر دفاع از اسلام و قرآن وارد صحنه سیاسى شدند و به همین خاطر، باید این حضور قوى را حفظ کنند، نه اینکه چون زن هستند باید در کنج عزلت بهسر برند و خانه نشینى اختیار کنند و تابع محض حوادث و رویدادهاى جامعه باشند. ایشان مىفرماید:
«خانمها براى اینکه یک چیزى مثلاً دستشان بیاید یا فرض کنید که صاحب منصب بشوند نمىآیند بیرون، خودشان و بچههایشان را به کشتن بدهند. این اسلام و قرآن است که خانمها را آورده است بیرون و همدوش مردها، بلکه جلوتر از مردها وارد صحنه سیاست کرده است.»
در جاى دیگر، ایشان حضور و دخالت بانوان در مسائل سیاسى را به عنوان تکلیف براى آنان قلمداد کرده، مىفرماید:
«سیاست یک ارثى نیست که مال دولت باشد، خانمها حق دارند در سیاست دخالت بکنند و تکلیفشان این است.»
و مقام معظّم رهبرى نیز بارها به این مسأله اشاره کرده که زنان باید در عرصههاى سیاسى فعّال باشند و لازمه یک نظام اسلامى حضور پرقدرت و آگاهانه اقشار اجتماع، بخصوص، بانوان است. ایشان مىفرماید:
«در نظام اسلامى، زنان باید از درک سیاسى برخوردار باشند، فنّ خانه دارى و همسردارى را بدانند و در صحنه فعالیتهاى اجتماعى، سیاسى، علمى و خدمات، مظهر عصمت و طهارت و مناعت باشند.»
زن مسلمان ایرانى با داشتن الگویى همچون صدیقه طاهره(س) توانست با حضور خود در صحنههاى پرشور دوران وحشتزاى طاغوت، حماسه انقلاب اسلامى را به منصّه ظهور برساند و سختىها و مرارتهاى هشت سال جنگ تحمیلى را به جان بخرد و با ایثارگرىهاى خود در پشت جبهه و گاه در درون جبهه و نیز تهاجم فرهنگى دشمن، توطئههاى دشمن را نقش بر آب سازد و با تمسّک به حبل المتین زهراى اطهر(س) به عنوان الگو و اسوه در صحنههاى گوناگون جامعه حضور یابد و فریب تبلیغات مغرضانه و مزوّرانه فریب کاران زر و زور و تزویر را نخورد و چه زیبا و دل نشین مقام معظّم رهبرى فرمود:
«زنان مسلمان در زندگى شخصى، اجتماعى و خانوادگى خود باید زندگى حضرت فاطمه(س) را از جهت خردمندى، فرزانگى و عقل و معرفت الگو و سرمشق قرار دهند؛ از بُعد عبادت، مجاهدت، حضور در صحنه تصمیمگیرىهاى عظیم اجتماعى، خانه دارى، همسردارى و تربیت فرزندان صالح از زهراى اطهر(س) پیروى کنند.»
● نگرش فاطمى در بیدارى زن مسلمان
در جهان امروز، جامعه مسلمانان به عنوان دومین جامعه بزرگ مذهبى است که بیش از 5/1 میلیارد عضو دارد که روز به روز در حال گسترش است و زنان نیز بیش از نیمى از این جامعه را تشکیل مىدهند. در چنین جامعهاى، شناخت الگوى راستین براى زنان مسلمان مىتواند تأثیر شگرفى بر جاى بگذارد. یکى از بزرگترین درسهاى عملى از حضرت زهرا(س) حضور فعّال در صحنههاى اجتماعى سیاسى با حفظ عفّت و حجاب و ارزشهاى وجودى زن است که در انقلاب اسلامى، جلوه یافت و الگویى براى زنان مسلمان در سطح جهان گردید. تأسّى به اسوه و الگوى برتر زنان جهان، حضرت زهرا(س)، گامى نوین و حرفى نو مطرح ساخت که زن مسلمان در اقصا نقاط جهان، از آسیا تا آفریقا، از اروپا تا آمریکا، مىتواند با تکیه بر الگوى عملى فاطمى، به خودباورى و احیاى هویّت اسلامى دست یازد؛ همچنان که زنان مسلمان در سطح جهان با احیاى عزّت اسلامى و مبارزه با ساختارهاى موجود و جنبشهاى فمنیستى و قوانین موجود در جهت تثبیت ارزشهاى زن مسلمان گام برداشتند.
قدرت یافتن جنبشهاى زنان مسلمان و حضور آنها در عرصههاى بیدارى و حق طلبى نماد بارزى است که با پى روى از الگوى آموزههاى دینى فاطمى به وجود آمده است؛ به گونهاى که رسانههاى غربى همواره از تأثیر انقلاب اسلامى و تغییر رویه زنان مسلمان در سراسر جهان سخن گفته اند؛ صحبت از زنانى که روزى در فرهنگ برهنگى غوطه ور بودند و امروز با شناخت حقیقت وجودى خویش، در جبهه جنگ و جهاد و شهادت تا مرحله ایثار جان نیز گام نهادهاند. الدستور در یکى از گزارشهاىخود به این موضوع اشاره کرده، مىنویسد: بیدارى زنان لبنانى، آنان را به مسلسل کلاشینکف و بمبهاى مولوتف مجهّز ساخت. اردوگاه زینبیه در بعلبک، که زیر نظر دفتر زنان انقلابى وابسته به دایره جنبشهاى آزادى بخش اداره مىشود، اینک به عنوان مکانى مقدّس براى فعالیت زنان جنوب لبنان به شمار مىرود.
نیویورک تایمز در گزارش دیگرى با تکیه بر بیدارى زنان مسلمان و تلاش آنها براى احقاق حقوق واقعى شان مىنویسد: جنبشهاى زنان در کشورهاى اسلامى بسیار قوى و متشکّل مىباشد و زنان در این کشورها، فعالیتهاى زیادى براى کسب حقوق خود در چارچوبهاى غیرمذهبى و مذهبى انجام مىدهند... در تمام دنیاى اسلام، از شمال آفریقا و خاورمیانه تا جنوب شرقى آسیا، انواع گوناگونى از افراد و گروههاى حقوق زنان، با فرهنگهاى متفاوت، اما مشترک در داشتن ایمان قوى در حال ایجاد جنبش هستند.
امید است زنان مسلمان ایران و جهان با حضور بیدارگرانه خود و کسب آگاهى نسبت به مسائل اسلامى و شناخت اسلام واقعى، با داشتن الگوهایى همچون حضرت زهرا(س)، که افتخار زنان جهان است، بیش از پیش این موهبت و رحمت الهى را درک کنند و حضور خود را در صحنههاى گوناگون جامعه در چارچوب اسلامى تداوم بخشند.
● نتیجه مبارزه
اگر مبارزات سیاسى فاطمه زهرا(س) در دفاع از حریم امامت و ولایت نبودند جریان امامت در همان «سقیفه بنى ساعده» خاتمه مىیافت. اما خداوند اراده کرده بود که ریحانه نبى و همسر ولایت بار سنگین مبارزات سیاسى را در مدت کوتاهى بر دوش بگیرد و جامعه خفته را بیدار سازد و همچون پیامبر گرامى(ص) رسالت را به امامت متصل سازد و وجود آن حضرت، تجلّى بخش امامت بود. دفاع فاطمه زهرا(س) از حریم امامت و ولایت بود که توانست از قتل حضرت على(ع) جلوگیرى کند و تا حدى جوّ متشنّج سیاسى آن روز مدینه را کنترل نماید و حقّانیت حضرت على(ع) را به مرور زمان ثابت کند تا در سالهاى بعد، با بیعت مردم با حضرت على(ع) مسیر امامت تداوم یابد و فرزندان آن حضرت ادامه دهنده خط مشى سیاسى و مبارزاتى مادر نمونه شان باشند. همو بود که دخترى همچون زینب(س) را در کانون تربیتى خویش پرورش داد تا در کربلا ادامه دهنده و پیامبر خون امام حسین(ع) باشد.
مبارزات سیاسى حضرت زهرا(س) نشان دادند که یک زن، که عنصر پیونددهنده بین رسالت و امامت است، چگونه مىتواند با جثه ضعیف خود و روح عظیم الهىخویش، بار سنگین مبارزه را بر دوش کشد و با جان و مال خود تا آخرین نفس، خط الهى را دنبال کند و فریب سیاست پیشگان زر و زور و تزویر را نخورد و نشان دهد که در سختترین عرصههاى سیاسى و اجتماعى جامعه، که حتى مردان رزم دیده و مقاوم هم دچار تزلزل مىشوند، یک زن ایستا و مقاوم مىتواند در مقام دفاع از حق و ولایت بایستد و رسالت خویش را جانانه به ثمر برساند.
حضور سیاسى فاطمه زهرا(س) نشان داد که یک زن با آگاهى و اتخاذ شیوههاى سیاسى مدبّرانه مىتواند در صحنههاى گوناگون جامعه به مبارزه بپردازد. این حضور نه تنها تفکر «عدم حضور زن در اجتماع» را نفى مىکند، بلکه انحصار حضور مردان در عرصههاى سیاسى را به نقّادى مىکشاند و بر آن مهر ابطال مىزند.
راضیه مرضیه(س) با زندگى و مبارزه خود، در عرصههاى گوناگون اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى، عبادى، خانه دارى، همسردارى، تربیت فرزند و بخصوص در صحنههاى گوناگون سیاسى، نشان داد که یک زن مىتواند با حفظ حریم عفّت و ارزشهاى انسانى، در تمامى عرصههاى جامعه حضور داشته باشد و اسلام چنین مىخواهد که زن نیز همچون مرد، در تمام عرصههاى جامعه عنصرى فعّال و پویا باشد و با پیروزى انقلاب اسلامى، این تحوّل و نگرش نسبت به زن در جامعه ایجاد شد و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، حضرت امام خمینى رحمة الله علیه و مقام معظّم رهبرى، حضرت آیتالله خامنهاى، نیز در سخنان خود بر این امر تأکید داشته و صحّه گذاشتهاند.
● کانون تربیت سیاسى فاطمه زهرا(س)
پیامبر گرامى(ص) در زمینه مسؤولیت و رهبرى زنان، راضیه مرضیه(س) را براى پذیرش این رسالت الهى تربیت کردند. فاطمه زهرا(س) اولین درس را در بحرانىترین شرایط سیاسى و اقتصادى یعنى در محاصره «شعب ابى طالب» آموخت و به تدریج، با علم لدنّى که داشت، مجالس بحث و وعظ و درسهاى تفسیر و احکام در مدینه براى بانوان جامعه دایر کرد.
پیامبر اکرم(ص) با سخنان گهربار خود درباره جایگاه فاطمه زهرا(س) نزد خدا، نزد آن حضرت و جامعه، در شیوههاى برخورد با فاطمه زهرا(س)، ازدواج با حضرت على(ع)، ماجراى مباهله با مسیحیان نجران و حضور حضرت زهرا(س) در آن جمع، محدودکردن دایره اهل بیت علیهم السلام و اشخاص آن، با احادیث گوناگون، مانند حدیث «کساء»، «سفینه نوح»، «ثقلین» و ماجراى غدیر خم، رسالت خود را به پایان رساندند و جامعه را براى پذیرش امامت حضرت على(ع) و جایگاه ویژه زهراى مرضیه سلام الله علیها آماده ساختند.
اما متأسفانه جاهلیت چنان در تار و پود جامعه ریشه دوانده بود که پس از رحلت ایشان، در فضاى آکنده از اندوه و غم و ماتم رحلت رسول اکرم(ص)، بازیگران سیاسى چنان جوّ را تغییر دادند و سریع عمل کردند که انحراف و تخریب افکار عمومى و جنگ قدرت آغاز شد. جامعه اسلامى نیز که حضرت رسول(ص) در طول دوران نبوّت خود، ساختار آن را پى ریزى کرده بودند، با زنده کردن ارزش هاى جاهلى و روحیه ناسیونالیستى و سکوت یاران سُست اراده و فرصت طلبان دچار انحراف شد.
حضرت زهرا(س) هم، که در بطن مسائل سیاسى جامعه و بحرانها رشد کرده و تربیت یافته بود و رسالت دفاع از حق و حقیقت را بر عهده داشت، با بصیرت و آگاهى عمیق نسبت به توطئهاى که مسیر امامت را منحرف ساخته بود، هشیارانه وارد عرصه جامعه شد و بهصورت یک سیاست مدار آگاه و مدافع حریم امامت، در صحنه جامعه حضور جدّى و فعال یافت و رهبرى دفاع از امامت را برعهده گرفت. او زنى است تربیت شده الهى و پیامبر زمان خود. پذیرش رهبرى امام على(ع) از سوى یک زن، با تفکر موجود جاهلى نسبت به زن تضاد داشت؛ اما از سوى دیگر، با پیش ذهنیتهایى که پیامبر گرامى(ص) درباره حضرت زهرا(س) در جامعه ایجاد کرده بودند، کاملاً همخوانى داشت و هنوز وجود گوهر گران قدرى همچون فاطمه زهرا(س) به عنوان قوىترین رکن سیاسى جامعه براى تشخیص و شناخت حق از باطل مطرح بود.
دخت گرامى حضرت رسول(ص) بهخاطر بیدارى جامعه و آگاهى مردم در انحراف آغازین خود، فعالیتهاى سیاسى خود را آغاز نمود. بررسى فعالیتها و روشهایى که فاطمه زهرا(س) اتخاذ کرد، نمونهاى است که نشان مىدهد اسلام مىخواهد افراد جامعه، اعم از زن و مرد، همیشه نسبت به مسائل جامعهاى که در آن زندگى مىکنند، آگاهى و شناخت لازم داشته باشند تا بتوانند در امور سیاسى جامعه مشارکت و ایفای نقش کنند و حضرت صدیقه طاهره(س)، سدشکنِ تفکر غلط جاهلیّت نسبت به زن بود که با تمام وجود، سرشار از عشق الهى و رسالت نبى، دفاع از امامت و ولایت را رهبرى کرد.
● روشهاى مبارزه سیاسى حضرت زهرا(س)
الف. تهدید غاصبان خلافت
پس از رحلت رسول اکرم(ص) هنگامى که حضرت على(ع) در حال غسل و کفن و دفن پیامبر(ص) بود، خلیفهاى را بر خلاف حدیث غدیر خم و خط مشى پیامبر و رسالت الهى انتخاب نمودند. عدهاى از بازیگران سیاسى براى مشروعیت بخشیدن به خلیفه وقت و مقبولیت خلافت غصب شده و بر حق نشان دادن آن و سرپوشگذاردن بر مسیر انحرافى، بیعت گرفتن از خلیفه ذى حق را عَلَم کردند و براى بیعت گرفتن از حضرت على(ع) به در خانه فاطمه(س) آمدند، ولى با امتناع حضرت فاطمه(س) در گشودن در مواجه شدند. آنان حضرت على(ع) را براى بیعت گرفتن با خلیفه وقت به مسجد بردند. زمانى که حضرت فاطمه(س) به هوش آمد، سراغ امام بر حق، على(ع)، را گرفت. وقتى متوجه شد که او را به مسجد بردهاند، بلافاصله دست فرزندان خردسالش حسن و حسین علیهماالسلام را گرفت و به مسجد رفت. هنوز مردم عوام جامعه و مهاجران و انصار برخوردهاى باکرامت و بزرگوارانه پیامبر اکرم(ص) با فاطمه زهرا(س) و سخنان پیامبر را نسبت به دخت گرامىاش از یاد نبرده بودند و احترام و تکریم خود را نسبت به فاطمه زهرا(س) در باطن ضمیر خویش در نظر داشتند. وقتى که فاطمه زهرا(س) به مسجد رفت و تهدید کرد که اکنون خدا را به یارى مى طلبم، با تهدید او، از بیعت گرفتن با حضرت على(ع) دست برداشتند و در این مبارزه، فاطمه زهرا(س) با پیروزى به خانه برگشت.
ب. تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومى جامعه (گریه کردن)
در مرحله دیگر، فاطمه زهرا علیها سلام تاکتیک «گریه» را انتخاب کرد و به عنوان یک حربه سیاسى از آن بهره برد. صدیقه طاهره علیها سلام محل گریه خود را مرکز اجتماع مسلمانان قرار داده بود؛ بر سر قبر رسول خدا(ص)، شهداى احد و قبرستان بقیع مىرفت و در این اقدام، همراه کودکان خردسالش (براى تحت تأثیر قرار دادن جامعه) و در ساعات شب و روز با ذکر مرثیههایى در فقدان پدر بزرگوار خویش و انحراف امّت پس از رحلت رسول اکرم(ص) سعى مىکرد جامعه خفته را بیدار سازد.
ج. سخنرانى (با تکیه بر غصب فدک)
حربه سیاسى دیگر، سخنرانى با تکیه بر غصب «فدک» بود که به دنبال غصب آن توسط خلیفه وقت، فاطمه زهرا(س) بار دیگر از این حرکت رژیم حاکم به عنوان یک حربه سیاسى و فرصت مناسب سیاسى براى روشن ساختن اذهان جامعه در غصب خلافت مسلّم حضرت على(ع) استفاده کرد. در حقیقت، فاطمه زهرا(س) به نام غصب حق مالکیت خویش، به اعتراض سیاسى و استیضاح حاکم وقت پرداخت و به مسجد رفت و خطبه خواند.
در این خطبه، چند فراز و نمود خاص وجود دارد که نباید نامیده شدن آن به «خطبه فدکیه» موجب غفلت از آنها شود. فاطمه زهرا(س) در ابتدا، با یادآورى رسالت پیامبر و دفاع از رهبرى و امامت بر حق حضرت على(ع) و حق مالکیت خویش بر فدک از لحاظ قانون ارث در اسلام، با سازش کاران سیاسى اتمام حجت کرد. ایشان در فرازى از آن خطبه مىفرماید: «هان اى مردم! بدانید من فاطمهام و پدرم محمّد(ص)، انتها و ابتداى کلامم یکى است؛ هرگز آنچه مىگویم غلط نبوده و آنچه انجام مىدهم ظلم نیست.»
نکته بارز در خطبه حضرت زهرا(س) این است که آن حضرت با فصاحت و بلاغت خاصى به دفاع از مقام ولایت و امامت حضرت على(ع) مىپردازد. در فرازى از این خطبه مىفرماید:
«... و چون خداوند پیامبرش را به خانه انبیا فراخواند، جایى که برگزیدگانش زندگى مىکنند، خارهاى نفاقتان سر برون آورد و پوشش دینتان رنگ باخت و صداى سرکرده گم راهان درآمد و پست مهرهاى ذلیل و ناشناخته ظهور کرد و نازپرورده جاهلان مفسد زمزمه سر داد. پس بر دلها و زندگى تان سوار شد... و شما بر حق غضب کردید...»
دفاع از حریم ولایت توسط یک زن و بذرى که او در مسجد با سخنان مستدل و منطقى خود کاشت، بعدها در بیعت مردم با حضرت على(ع) (پس از قتل عثمان) به ثمر نشست.
در فراز دیگرى از این حرکت سیاسى، حضرت زهرا(س) به دفاع از ارث زن در اسلام مىپردازد؛ دفاع از مالکیت بر حق زن. این حرکت بر خلاف راه و رسم موجود در افکار جاهلى بود که در بعضى از اذهان رسوخ داشت. اما آنچه را اسلام حق مىدانست براى فاطمه زهرا(س) معیار و محک بود، نه عرف و سنّتهاى جاهلى و در حقیقت هدف آن حضرت نیز تبیین نا آگاهى و انحراف مدعیان حکومت از اسلام بود. آن حضرت توانست با حضور در مرکز اجتماع مسلمانان و مهمترین مکان معتبر سیاسى یعنى مسجد به محاجّه با خلیفه وقت بپردازد و او را به استیضاح بکشاند و با رسوایى سیاسى حاکمان وقت، تا حد زیادى مشروعیت آنان را زیر سؤال برد و رسمهاى جاهلیت را درهم بشکند و نشان دهد که هیچ حکومتى نمىتواند حق و مال کسى را غصب کند، حتى اگر این حق متعلّق به یک زن باشد.
د. رایزنى سیاسى و ساماندهى مبارزه
حضرت فاطمه(س) همچون سیاست مدارى قهرمان، به تکلیف و رسالت الهى خویش عمل مىکرد و براى روشن ساختن افکار عمومى از انحراف مسیر امامت، چهل شبانه روز دست حسن و حسین علیهماالسلام را میگرفت و سوار بر مرکبى مىشد و همراه با حضرت على(ع) به درِ خانه مهاجر و انصار مىرفت تا آنها را نسبت به غفلتى که دچار آن شدهاند و انحراف موجود، بیدار سازد و غافلان و راحت طلبان را هوشیار سازد. فاطمه زهرا(س) در حقیقت، با رایزنى سیاسى خود، با یاران رسول(ص) اتمام حجت مىکرد و همچون دیپلماتى آگاه، با حضور خویش سعى مىنمود مسیر انحراف امّت را روشن سازد و مسیر واقعى را که امامت على(ع) است و نیز حریم ولایت را روشن و بىپیرایه ارائه دهد تا یا به موفقیت برسد و یا در فرداى قیامت، براى صاحبان زر و زور و تزویر و عافیت طلبانى که فریب خورده اند، بهانهاى وجود نداشته باشد.
ه. اعتصاب سخن (سکوت سیاسى)
در مسیر دفاع از حریم ولایت و امامت، فاطمه زهرا(س) شیوه مبارزاتى دیگرى را با سکوت خود آغاز کرد و آن «اعتصاب سخن» با حاکمان وقت بود. صدیقه طاهره(س) شیوهاى سیاسى را آغاز کرد که تداوم دهنده تاکتیکها و شیوههاى مبارزاتى قبلى آن حضرت بود. تمامى این شیوهها در راستاى یکدیگر معنا مىدهند. آن حضرت با اتخاذ حرکتهاى سیاسى خاص از قبیل گریه در مراکز شلوغ و محل عبور و مرور مسلمانان، حضور در مسجد و مراجعه به خانههاى مهاجر و انصار که تمامى آنها با حضور قوى آن حضرت در صحنه مبارزات سیاسى همراه بودند جامعه را از لحاظ افکار، تحت تأثیر قرار داد، ولى ناگهان شیوه مبارزه سیاسى خود را تغییر داد و سکوت اختیار کرد.
این تاکتیک و شیوه جدید در اذهان جامعه، که به حضور آن حضرت در صحنه عادت داشتند، سؤال ایجاد مىکرد و مسأله برانگیز بود که چه شده است که فاطمه زهرا(س) سکوت کرده است؟ این تغییر رویه بهطور طبیعى، توجه اجتماع را جلب مىکرد و افکار عمومى را به تکاپو وامى داشت تا در پى یافتن علت آن باشند. فاطمه(س) در محاجّه خود عهد کرد که دیگر با خلیفه سخن نگوید.
جالب است که این نحوه عمل آن حضرت را در شکل مبارزه منفى بلال که به عنوان موذن ویژه رسول خدا از جایگاه خاصى برخوردار بود ملاحظه مىکنیم که صرفا یکبار با خواست فاطمه به اذان گفتن رضایت مىدهد. پس از حضور خلیفه در خانه فاطمه زهرا(س) و گفت وگوى کوتاه آنها با حضرت فاطمه(س) که حضرت على(ع) در این میان پیامبر سخن مابین فاطمه(س) و خلیفه وقت بود و گرفتن اعتراف از خلیفه وقت مبنى بر مقام شامخ حضرت فاطمه(س) از زبان پیامبر در اینکه رضایت فاطمه رضایت خدا و خشم او خشم خداست، فاطمه زهرا(س) مشروعیت خلیفه را زیر سؤال برد و اذهان جامعه و افکار عمومى را در مشروعیت خلیفه وقت دچار تردید کرد که فاطمه(س) حق را مىگوید و امامت حقى است غصب شده توسط خلیفه وقت! پس از اینکه آن حضرت از خلیفه وقت اعتراف گرفت، قسم خورد که دیگر با او سخن نگوید و با این دیدار و سخن فاطمه زهرا(س)، مشروعیت حاکمان وقت بیش از گذشته زیر سؤال رفت و در بسیارى از اذهان که نادانسته و تحت تأثیر جوّ موجود بیعت کرده بودند، شک و تردید و پشیمانى ایجاد شد و بدین سان، این حربه بسیار مؤثر واقع گردید.
و. ایجاد انقلابى درونى در خانهها از طریق روشنگرى بانوان
شیوه مبارزاتى دیگر فاطمه زهرا(س) دادن آگاهى و رشد سیاسى به زنان مهاجر و انصار بود که بدین وسیله، آتش مبارزه در خانوادههاى مدینه وارد مىشد. این مبارز سیاسى شکست ناپذیر، که تمام تاب و توان خود را در دفاع از حریم ولایت و امامت قرار داده بود، بهعلت تلاش بیش از حد، ناتوان شد. به همین دلیل، پس از مدتى فاطمه زهرا(س) بهعلت بیمارى و ضعف، در خانه بسترى شد. وقتى خبر بیمارى آن حضرت در مدینه پیچید، زنان مهاجر و انصار، که وامدار تعلیم و تربیت فرهنگى آن حضرت بودند، براى عیادت او به خانهاش آمدند. وقتى از حال آن حضرت جویا شدند، از حال خود نگفت، بلکه در دفاع از حریم ولایت به سخن پرداخت و از سستى مردانشان سخن راند که حق را فراموش کردهاند و سکوت اختیار نمودهاند. بازتاب سخنان دخت پیامبر به تدریج، در درون خانهها آتشى به پا کرد و انقلابى پرخروش را جهت داد که به حریم خانهها راه یافت و نطفههاى آگاهى و شعور را بارور کرد.
این شیوه مبارزه نشان مىدهد اگر در جامعهاى به جاى مشغول ساختن زنان به خود، براى آنها کار فرهنگى و فکرى صورت گیرد و به آنان آگاهى سیاسى داده شود، آنان بهتر مىتوانند در شناخت حق و حقیقت بدون تعارفهاى دیپلماتیک و بازىهاى سیاسى وارد صحنه شوند و به دفاع بپردازند. مصداق این حقیقت در انقلاب اسلامى ما نمود پیدا کرد؛ حضور زنان و پیشتازى آنان در صحنه مبارزات انقلاب و پشتیبانى از جنگ و فعالیتهاى پشت جبهه این نظریه را ثابت مىکند که حرکت زنان ایران وامدار مبارزات سیاسى اسوه و الگوى زنان جهان حضرت زهرا(س) بوده است.
ز. وصیت نامه سیاسى
تاکتیک کوبنده دیگرى که صدیقه طاهره(س) اتخاذ کرد و ضربه سهمگینى بر حکومت وقت وارد آورد، وصیت نامه سیاسى آن حضرت است؛ وصیت نامهاى که براى بیدار ساختن افکار خفته و توجه افکار عمومى و عدم بهره بردارى حاکمان سیاسى وقت از مراسم سوگوارى و دفن آن حضرت نگاشته شد. حضرت زهرا(س) در وصیت نامه سیاسى خود تأکید مىکند که حضرت على(ع)، ولیّ بر حق، باید به آن عمل کند؛ چنان که تا بدان روز هیچ سیاست مدارى چنین آگاهانه و مدبّرانه و با آن ظرافتهاى سیاسى، عمل نکرده بود، بلکه شیوهاى بکر و تازه بود که از سوى سیاست مدارى حرفهاى بهخاطر دفاع از حریم ولایت و تحقیر موقعیت سیاسى خلیفه وقت اتخاذ شده بود.
حضرت فاطمه(س) وصیت کرد که احدى از کسانى که به او ستم کردهاند در تشییع جنازهاش حاضر نشوند و شبانه او را دفن کنند. در حقیقت، با این وصیت نامه، حربه سیاسى از دست حاکمان وقت گرفته شد. آنان مىخواستند در مرگ آن حضرت با مرثیه سرایى و اشک و ماتم و ارادت به آن حضرت و تأسف از رحلت او، مخالفتها و مبارزات حضرت زهرا(س) را در دفاع از حریم ولایت تحت الشعاع قرار دهند و خلافت غاصبانه خود را در اذهان جامعه برحق جلوه گر سازند و حتى مدیریت تجلیل از فاطمه(ع) را راهى براى انزواى بیش از پیش على(ع) قرار دهند. اما دفن شبانه آن حضرت و نامشخص بودن مکان دفن ایشان، این سؤال را در میان امّت اسلامى ایجاد کرد که چرا دخت گرامى پیامبر و یگانه گوهر گران قدر او چنین وصیّتى کرده است؟
با عمل به وصیّت آن حضرت توسط حضرت على(ع)، اذهان جامعه دچار شک و تردید شد و تا حد زیادى مشروعیت خلیفه وقت زیر سؤال رفت و مظلومیت آن حضرت بیشتر نمایان گردید و اینکه چرا حضرت زهرا(س) در مدت 75 (و به قولى 95) روز با تمام تاب و توان، با شیوههاى گوناگون تلاش کرد تا مسیر انحرافى امّت را روشن سازد که چرا امام بر حق على(ع) را تنها گذاشتهاند و کج راهه اى را انتخاب کردهاند که خلاف حق و حقیقت است، در حالى که على(ع) بر حق است؟
● تأثیر الگوى فاطمى در انقلاب اسلامى
از مجموع مباحث مطرح شده در صفحات قبل، مىتوان با اطمینان خاطر گفت: اسلام در نگرش خود به زن، با آفرینش ریحانه نبى و انسیه حوراء، نشان داد که دین جامعى است که زن تحقیر شده در جاهلیت دیروز و غرب زده امروز را نه تنها باور ندارد، بلکه تقبیح مىکند و الگوى ایده آل زن مسلمان را فاطمه زهرا(س) مىداند تا بهانه براى هیچ زن مسلمانى باقى نماند که ما اسوه و الگویى نداشتیم تا با تمسّک به او بتوانیم انحراف و باطل را تشخیص دهیم و یا به خود اجازه دهیم که وارد عرصههاى مختلف اجتماعى، سیاسى و فرهنگى شویم. البته زنان مسلمان ایران با خودباورى به توان والاى خویش و با شناخت فاطمه زهرا(س) و مبارزات او، توانستند با حفظ کرامت، عزّت نفس و عصمت و تقوا، براى دفاع از آرمانهاى خمینى کبیر رحمة الله علیه و انقلاب اسلامى و تشکیل حکومت اسلامى شجاعانه وارد صحنه شوند و با مجاهدتها و ایثارهاى خود، انقلاب عظیم اسلامى ایران را به پیروزى برسانند.
این حضور قوى نشان داد اگر زن ایرانى و مسلمان با شناخت وسیع و آگاهى از اسلام ناب محمّدى(ص) به دور از انحرافات و خرافات و پیرایههایى که اسلام را پوشاندهاند رشد یابد، به راحتى مىتواند رفتارها و نگرش فرهنگى خود را اصلاح کند و با این نگرش، چنان حضورى قوى در صحنههاى گوناگون سیاسى و اجتماعى خواهد داشت که هیچ هماوردى براى او وجود نخواهد داشت.
امام خمینى رحمة الله علیه در پیروزى و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامى، مهمترین و مؤثرترین عامل را حضور پرشور و پرتوان زنان در صحنه سیاسى جامعه قلمداد کردند که این شیرزنان با رشد و آگاهى اسلامى و الهى خود توانستند حتى قوىتر از مردان در جامعه حضور یابند. از این رو، ایشان مىفرماید:
«آنچه که در ایران بزرگتر از هر چیز بود تحوّلى است که در بانوان ایران حاصل شد. بانوان ایران در این نهضت انقلاب سهم بیشترى از مردان دارند و امروز هم، که در پشت جبههها مشغول فعالیت هستند، سهم آنها بیشتر از دیگران است.»
نکته جالب در میان سخنان حضرت امام رحمه الله علیه، شناخت روان شناسانه و عمیق ایشان نسبت به روحیه زن، بخصوص «زن مسلمان ایرانى» است که بدان اشاره مىکنند. هدف زنان ما در مبارزات سیاسى و حضور در صحنههاى گوناگون جامعه، کسب جاه و مقام نیست و همانگونه که اشاره شد فاطمه زهرا(س) نیز هرگز بهخاطر منافع فردى و شخصى خود وارد مبارزه سیاسى نشد، بلکه با توجه به رسالت الهى، که بر دوش داشت و در جهت دفاع از حریم امامت و ولایت، با استفاده از حربههاى گوناگون سیاسى وارد صحنه گردید و چنان حماسه شکوهمند و ایثار و از جان گذشتگى را تا مرز شهادت به نمایش گذاشت. امام راحل رحمه الله علیه هم به این بعد روحى و عرفانى زن اشاره مىنماید که زنان مسلمان جامعه اسلامى بهخاطر دفاع از اسلام و قرآن وارد صحنه سیاسى شدند و به همین خاطر، باید این حضور قوى را حفظ کنند، نه اینکه چون زن هستند باید در کنج عزلت بهسر برند و خانه نشینى اختیار کنند و تابع محض حوادث و رویدادهاى جامعه باشند. ایشان مىفرماید:
«خانمها براى اینکه یک چیزى مثلاً دستشان بیاید یا فرض کنید که صاحب منصب بشوند نمىآیند بیرون، خودشان و بچههایشان را به کشتن بدهند. این اسلام و قرآن است که خانمها را آورده است بیرون و همدوش مردها، بلکه جلوتر از مردها وارد صحنه سیاست کرده است.»
در جاى دیگر، ایشان حضور و دخالت بانوان در مسائل سیاسى را به عنوان تکلیف براى آنان قلمداد کرده، مىفرماید:
«سیاست یک ارثى نیست که مال دولت باشد، خانمها حق دارند در سیاست دخالت بکنند و تکلیفشان این است.»
و مقام معظّم رهبرى نیز بارها به این مسأله اشاره کرده که زنان باید در عرصههاى سیاسى فعّال باشند و لازمه یک نظام اسلامى حضور پرقدرت و آگاهانه اقشار اجتماع، بخصوص، بانوان است. ایشان مىفرماید:
«در نظام اسلامى، زنان باید از درک سیاسى برخوردار باشند، فنّ خانه دارى و همسردارى را بدانند و در صحنه فعالیتهاى اجتماعى، سیاسى، علمى و خدمات، مظهر عصمت و طهارت و مناعت باشند.»
زن مسلمان ایرانى با داشتن الگویى همچون صدیقه طاهره(س) توانست با حضور خود در صحنههاى پرشور دوران وحشتزاى طاغوت، حماسه انقلاب اسلامى را به منصّه ظهور برساند و سختىها و مرارتهاى هشت سال جنگ تحمیلى را به جان بخرد و با ایثارگرىهاى خود در پشت جبهه و گاه در درون جبهه و نیز تهاجم فرهنگى دشمن، توطئههاى دشمن را نقش بر آب سازد و با تمسّک به حبل المتین زهراى اطهر(س) به عنوان الگو و اسوه در صحنههاى گوناگون جامعه حضور یابد و فریب تبلیغات مغرضانه و مزوّرانه فریب کاران زر و زور و تزویر را نخورد و چه زیبا و دل نشین مقام معظّم رهبرى فرمود:
«زنان مسلمان در زندگى شخصى، اجتماعى و خانوادگى خود باید زندگى حضرت فاطمه(س) را از جهت خردمندى، فرزانگى و عقل و معرفت الگو و سرمشق قرار دهند؛ از بُعد عبادت، مجاهدت، حضور در صحنه تصمیمگیرىهاى عظیم اجتماعى، خانه دارى، همسردارى و تربیت فرزندان صالح از زهراى اطهر(س) پیروى کنند.»
● نگرش فاطمى در بیدارى زن مسلمان
در جهان امروز، جامعه مسلمانان به عنوان دومین جامعه بزرگ مذهبى است که بیش از 5/1 میلیارد عضو دارد که روز به روز در حال گسترش است و زنان نیز بیش از نیمى از این جامعه را تشکیل مىدهند. در چنین جامعهاى، شناخت الگوى راستین براى زنان مسلمان مىتواند تأثیر شگرفى بر جاى بگذارد. یکى از بزرگترین درسهاى عملى از حضرت زهرا(س) حضور فعّال در صحنههاى اجتماعى سیاسى با حفظ عفّت و حجاب و ارزشهاى وجودى زن است که در انقلاب اسلامى، جلوه یافت و الگویى براى زنان مسلمان در سطح جهان گردید. تأسّى به اسوه و الگوى برتر زنان جهان، حضرت زهرا(س)، گامى نوین و حرفى نو مطرح ساخت که زن مسلمان در اقصا نقاط جهان، از آسیا تا آفریقا، از اروپا تا آمریکا، مىتواند با تکیه بر الگوى عملى فاطمى، به خودباورى و احیاى هویّت اسلامى دست یازد؛ همچنان که زنان مسلمان در سطح جهان با احیاى عزّت اسلامى و مبارزه با ساختارهاى موجود و جنبشهاى فمنیستى و قوانین موجود در جهت تثبیت ارزشهاى زن مسلمان گام برداشتند.
قدرت یافتن جنبشهاى زنان مسلمان و حضور آنها در عرصههاى بیدارى و حق طلبى نماد بارزى است که با پى روى از الگوى آموزههاى دینى فاطمى به وجود آمده است؛ به گونهاى که رسانههاى غربى همواره از تأثیر انقلاب اسلامى و تغییر رویه زنان مسلمان در سراسر جهان سخن گفته اند؛ صحبت از زنانى که روزى در فرهنگ برهنگى غوطه ور بودند و امروز با شناخت حقیقت وجودى خویش، در جبهه جنگ و جهاد و شهادت تا مرحله ایثار جان نیز گام نهادهاند. الدستور در یکى از گزارشهاىخود به این موضوع اشاره کرده، مىنویسد: بیدارى زنان لبنانى، آنان را به مسلسل کلاشینکف و بمبهاى مولوتف مجهّز ساخت. اردوگاه زینبیه در بعلبک، که زیر نظر دفتر زنان انقلابى وابسته به دایره جنبشهاى آزادى بخش اداره مىشود، اینک به عنوان مکانى مقدّس براى فعالیت زنان جنوب لبنان به شمار مىرود.
نیویورک تایمز در گزارش دیگرى با تکیه بر بیدارى زنان مسلمان و تلاش آنها براى احقاق حقوق واقعى شان مىنویسد: جنبشهاى زنان در کشورهاى اسلامى بسیار قوى و متشکّل مىباشد و زنان در این کشورها، فعالیتهاى زیادى براى کسب حقوق خود در چارچوبهاى غیرمذهبى و مذهبى انجام مىدهند... در تمام دنیاى اسلام، از شمال آفریقا و خاورمیانه تا جنوب شرقى آسیا، انواع گوناگونى از افراد و گروههاى حقوق زنان، با فرهنگهاى متفاوت، اما مشترک در داشتن ایمان قوى در حال ایجاد جنبش هستند.
امید است زنان مسلمان ایران و جهان با حضور بیدارگرانه خود و کسب آگاهى نسبت به مسائل اسلامى و شناخت اسلام واقعى، با داشتن الگوهایى همچون حضرت زهرا(س)، که افتخار زنان جهان است، بیش از پیش این موهبت و رحمت الهى را درک کنند و حضور خود را در صحنههاى گوناگون جامعه در چارچوب اسلامى تداوم بخشند.
● نتیجه مبارزه
اگر مبارزات سیاسى فاطمه زهرا(س) در دفاع از حریم امامت و ولایت نبودند جریان امامت در همان «سقیفه بنى ساعده» خاتمه مىیافت. اما خداوند اراده کرده بود که ریحانه نبى و همسر ولایت بار سنگین مبارزات سیاسى را در مدت کوتاهى بر دوش بگیرد و جامعه خفته را بیدار سازد و همچون پیامبر گرامى(ص) رسالت را به امامت متصل سازد و وجود آن حضرت، تجلّى بخش امامت بود. دفاع فاطمه زهرا(س) از حریم امامت و ولایت بود که توانست از قتل حضرت على(ع) جلوگیرى کند و تا حدى جوّ متشنّج سیاسى آن روز مدینه را کنترل نماید و حقّانیت حضرت على(ع) را به مرور زمان ثابت کند تا در سالهاى بعد، با بیعت مردم با حضرت على(ع) مسیر امامت تداوم یابد و فرزندان آن حضرت ادامه دهنده خط مشى سیاسى و مبارزاتى مادر نمونه شان باشند. همو بود که دخترى همچون زینب(س) را در کانون تربیتى خویش پرورش داد تا در کربلا ادامه دهنده و پیامبر خون امام حسین(ع) باشد.
مبارزات سیاسى حضرت زهرا(س) نشان دادند که یک زن، که عنصر پیونددهنده بین رسالت و امامت است، چگونه مىتواند با جثه ضعیف خود و روح عظیم الهىخویش، بار سنگین مبارزه را بر دوش کشد و با جان و مال خود تا آخرین نفس، خط الهى را دنبال کند و فریب سیاست پیشگان زر و زور و تزویر را نخورد و نشان دهد که در سختترین عرصههاى سیاسى و اجتماعى جامعه، که حتى مردان رزم دیده و مقاوم هم دچار تزلزل مىشوند، یک زن ایستا و مقاوم مىتواند در مقام دفاع از حق و ولایت بایستد و رسالت خویش را جانانه به ثمر برساند.
حضور سیاسى فاطمه زهرا(س) نشان داد که یک زن با آگاهى و اتخاذ شیوههاى سیاسى مدبّرانه مىتواند در صحنههاى گوناگون جامعه به مبارزه بپردازد. این حضور نه تنها تفکر «عدم حضور زن در اجتماع» را نفى مىکند، بلکه انحصار حضور مردان در عرصههاى سیاسى را به نقّادى مىکشاند و بر آن مهر ابطال مىزند.
راضیه مرضیه(س) با زندگى و مبارزه خود، در عرصههاى گوناگون اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى، عبادى، خانه دارى، همسردارى، تربیت فرزند و بخصوص در صحنههاى گوناگون سیاسى، نشان داد که یک زن مىتواند با حفظ حریم عفّت و ارزشهاى انسانى، در تمامى عرصههاى جامعه حضور داشته باشد و اسلام چنین مىخواهد که زن نیز همچون مرد، در تمام عرصههاى جامعه عنصرى فعّال و پویا باشد و با پیروزى انقلاب اسلامى، این تحوّل و نگرش نسبت به زن در جامعه ایجاد شد و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، حضرت امام خمینى رحمة الله علیه و مقام معظّم رهبرى، حضرت آیتالله خامنهاى، نیز در سخنان خود بر این امر تأکید داشته و صحّه گذاشتهاند.